گذر زندگی [بایگانی] - صفحه 2 - باشگاه دانشجویان دانشگاه پیام نور

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گذر زندگی

fr.chemi3t

01-28-2013, 12:16 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/01/273.jpg

سختي تحريم را من و تو خوب درک نکرديم

آن پدري درک کرد که دختر 19 ساله اش سرطان حنجره گرفت

آمپول 130 هزار توماني شد 380 هزار تومان ،

و پدري کارمند که حقوقش تنها 30 هزارتومان افزايش داشت!

من و تو تحريم را درک نکرديم

پدري که کارگر بود و بيکار شد مجبور شد مسافرکشي کند ولي ديد پرايد 16 ميليون شده درک کرد!

من و تو فقط فهميدم کامپيوتر , گوشي , لباس هاي برند , ماشين هاي خارجي گران شده

ولي آن هاي که مريض داشتند کمرشان را تحريم شکاند!

ولي باز هستند
انسان هاي که دم از آزادي و روشن فکري , سياست ميزنند ولي ميگويند :

انرژي هسته حق

مردم ايران است!

من انرژي هسته اي نميخواهم

من ميخواهم پدري مرگ کودک سرطانيش را نبيند!

ميخواهم پسري مرگ پدرش را نبيند!

fr.chemi3t

02-05-2013, 01:05 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/50.jpg

انسان ها به دنبال فرشتگان در اسمان ها مي گردند ولي من فرشته ها را در روي زمين ديدم

يکي با نگاه کردن به چشمان مادران

و ديگري در چشمان کودکي که حق زندگي کردن از او گرفته شده به کدامين گناه نمي دانم.......

fr.chemi3t

02-05-2013, 01:06 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/51.jpg

آن قدر بالا نرفته ام كه پاهايم بلرزد،پست و مقامي هم ندارم كه نگران از دست دادنش باشم،از دنياي شما؛ تنها كمي اكسيژن مي خواهمو دستمالي براي سرفه هايم.عقربه هاي ساعت كه بايستندمن هم مي روم !!

بارون بهاری

02-05-2013, 01:21 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/01/190.jpg

زندگي

زيباست

اما

عادلانه نيست

بهتر است بگوییم...زندگی بسیار سخت است و تنها راه زندگی کردن اینست که باور داشته باشیم عادلانه نیز هست ...
فقط کافیست درکمان را بالا ببریم تا عدالت رابا چشمانمان ببینیم

بارون بهاری

02-05-2013, 01:23 PM

:74:
همشون ...لایک:72: لایک:72: لایک:72:

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:43 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/60.jpgخدایا ...!!
اندیشه و احساس مرا در سطحی پایین میار که زرنگی های حقیر و پستی های
نکبت بار و پلید این شبه آدم ها اندک را متوجه شوم ٫ چه دوست تر می دارم ٫
بزرگواری گول خور باشم تا همچون اینان کوچکواری گول زن !!

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:47 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/61.jpg

بامش که نه ٫ اما برفش بیشتر است مرد کارتن خواب کنار خیابان ...

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:49 PM

سوال بی جواب !
از مردم دنیا سوال جالبی پرسیده شد و هیچ کس جوابی نداد !
سوال از این قرار بود :
نظر خودتان را راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید ؟ و جالب اینکه کسی جوابی نداد !!!
چون در آفریقا کسی نمی دانست “غذا” یعنی چه ؟
در آسیا کسی نمی دانست “نظر” یعنی چه ؟
در اروپای شرقی کسی نمی دانست “صادقانه” یعنی چه ؟
در اروپای غربی کسی نمی دانست “کمبود” یعنی چه ؟
و در آمریکا کسی نمی دانست “سایر کشورها” یعنی چه ؟؟؟

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:50 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/62.jpg دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود … دردم گرفت نه برای دندانم ، برای کم شددن سوی چشم مادرم !

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:51 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/24.png هیچ قهرمان ماراتنی به اندازه پدرم به دنبال نان ندویده است …

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:52 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/63.jpg اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان مادر

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:55 PM

نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که انسان به خاطرش شرافتش را زیر پا بگذارد ..!!

http://pnu-club.com/imported/2013/02/66.jpg

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:56 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/68.jpgخدایا .... بفهمان که بی تو چه میشوم ولی نشانم نده !خدایا .... هم بفهمان و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد .

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:57 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/70.jpgدوست دارم برگردم اون دوران که بابام بیدارم میکرد و میگفت : پاشو ببین چه برفی اومده ...

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:58 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/72.jpgبا خودتان که خوب تا نکنید ٫ روزگار شما را تا میکند ٫ میکند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی ٫ به یک مقصد نا معلوم ...

fr.chemi3t

02-06-2013, 12:59 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/73.jpgقدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را !!!این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق ...!

fr.chemi3t

02-08-2013, 08:11 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

و روزگار چه بیرحمانه بی رضایت ما میگذرد و تنها این گرد پیری ست ٫

تاوان این گذران اجباری ...

fr.chemi3t

02-08-2013, 08:11 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

صدای خنده ی مادرم ٫ حتی غم هایم را هم می خنداند !!!

fr.chemi3t

02-08-2013, 08:13 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

موضوع انشاء : خوشبختی ـ به نام خدا

خوشبختی یعنی قلب پدر و ماردت بتپد .
پایان !!!

fr.chemi3t

02-08-2013, 08:15 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

کاش هیچوقت آرزو نمیکردم که کفش های مادرم اندازه ام شود ...

fr.chemi3t

02-10-2013, 12:35 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/98.jpg

پيامبران و اماماني را قبول داريم

که شب ها با شکم گشنه مي خوابيدند

ولي هنوز باور نداريمهمسايه سنگ به شکمش مي بندد

fr.chemi3t

02-10-2013, 12:36 PM

بزرگ مرد کوچک...

http://pnu-club.com/imported/2013/02/99.jpg

fr.chemi3t

02-10-2013, 12:36 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/100.jpg

fr.chemi3t

02-10-2013, 12:37 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/101.jpg

مردان سرزمينم اينگونه تمرين ايثار ميکردند...
براي من... براي توتا ابد به آنان مديونيم....

fr.chemi3t

02-10-2013, 06:02 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/02/120.jpg (http://www.fun2fun.ir/up/)

راه چاره تنها گچي بود اما

سفيد ...

خيلي سفيد

خيلي سفيد!!!

fr.chemi3t

03-04-2013, 08:48 PM

یه لحظـه گـوش کـن خـــدا ؛

جـدی میگــم . . .
نه بچـه بـازیِ نـه ادا و اطــوار ،

این گوشه ی دنیا . . . حــالِ خــیلیـا اصـلا خـوب نیـست !
یـه دسـتی بـه زندگیـشون بکـش لطــفا :|

fr.chemi3t

03-05-2013, 11:21 AM

http://pnu-club.com/imported/2013/03/526.jpg (http://www.8pic.ir/images/gumogh13gq92r85ie8j.jpg)

مرد کتاب فروش روي شيشه نوشته: "متناسب با در آمد شما کتاب دلخواه موجود است. اگرنه ,کتاب را به

امانت ببريد."

گاه ميشود انسانيت را پرينت کرد و به شيشه چسباند…

fr.chemi3t

03-05-2013, 11:22 AM

http://pnu-club.com/imported/2013/03/527.jpg

هِي با تو ام!

تو که بي غم نشسته اي گوشه ي کاخِ سبز و زيبايت

و آرام و بي دغدغه دوغ سر مي کِشي وُ گوشت به نيش..

با تو ام که کودکانت با مداد هايِ رنگي بهشت را نقاشي مي کنند

و ديوارهايشان پر از عکس هايِ رنگيست

هيچ مي داني که گوشه اي از زمينِ زيرِ پايِ تو

کودکي با مدادِ سياه

خانه اي بي سقف مي کشد؟!

و در دفترِ پاره ي مشقش،

تنها ،املايِ "رنج" را درست نوشته است؟

دفترٍانشاي کودکانت را ببين

تا کنون چيزي از "درد" بر قلم هايشان جاري نشده!

بعد از چُرتِ نيمروزت

فرصت اگر کردي

ماشينِ گرانبهايت را در کوچه هايِ پايينِ شهر پارک کن

کمي در کوچه هاِي خاکيِ شهر پياده راه برو

برايِ تناسبّ اندامت هم که شده بد نيست!

javad jan

03-05-2013, 01:06 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

موضوع انشاء : خوشبختی ـ به نام خدا

خوشبختی یعنی قلب پدر و ماردت بتپد .
پایان !!!

دیوانه کرد منو این پستت ترنم
مرسی
کلی گریه کردم
الانم که دارم مینویسم بازم گریه میکنم
خدا بابامو بیامرزه
وقتی بود کاملا خوشبخت بودم
وقتی رفت نابود شدم
دوباره مرسی دوست خوب

paksersht

03-06-2013, 08:15 PM

یه لحظـه گـوش کـن خـــدا ؛ جـدی میگــم . . . نه بچـه بـازیِ نـه ادا و اطــوار ، این گوشه ی دنیا . . . حــالِ خــیلیـا اصـلا خـوب نیـست ! یـه دسـتی بـه زندگیـشون بکـش لطــفا :| ایکاش واقعا خدا میشنید ایکاش واقع دستی میکسید

fr.chemi3t

03-16-2013, 12:27 PM

عید آمد و ما قبا نداریم / با کهنه قبا صفا نداریم
گردید لباس پاره پاره / در پیکر خود عبا نداریم

جز سنگ و کلوخ و آجر و خشت / ما بالش و متکا نداریم
مردند تمام قوم خویشان / غم‌خوار بجز خدا نداریم
جز گاو برای کسب روزی / در مزرعه رهنما نداریم
آجیل و لباس و پول خوبست / اما چکنم که ما نداریم
خوبست بساط ساز و آواز / افسوس که ما صدا نداریم

در فصل بهار چون کنم چون / دل از غم یار خون کنم خون
عیدی بدهید فصل عید است / این عید برای ما سعید است
جمشید این بساط را چید / از جم به عجم مهین نوید است
شیرین و هفت سین بیارید / ای هموطن مرا امید است
قلیان و گلاب و نقل و شربت / با چایی لاهیجان مفید است
طفلی که قبای تازه دارد / در موسم عید رو سفید است
در فصل بهار چون کنم چون / دل از غم یار خون کنم خون
باید شب عید را پلو خورد / آن ماهی شور را با چلو خورد
در سال گذشته وقت تحویل / با باقلوا شکر پلو خورد
افشرده به ماهی آب نارنج / بس تازه بتازه نو بنو خورد
آن جوجه پخته را به یکدم / بلعید،ندیدمش چطور خورد
کوکوی برشته را ز بشقاب / قاپید به حالت چپو خورد
اندر سر سبزه مرد زارع / این شعر بخواند و نان جو خورد
در فصل بهار چون کنم چون / دل از غم یار خون کنم خون
صد شکر تمام شد زمستان / شد فصل بهار و عیش مستان
منقل بکشید سوی مطبخ / کرسی ببرید از شبستان
آن سینی هفت سین بیارید / با سبزه و سنجد و سپستان
سورنج و سماق و سرکه و سیر / آرید به صفحه گلستان
ریزید شراب ارغوانی / اندر بلور قدح مستان
یاد از فقرا نموده ناگاه / دیشب یکی از خدا پرستان
عریان و برهنه در شب عید / می گفت یکی از تنگدستان
در فصل بهار چون کنم چون / دل از غم یار خون کنم خون
یاران چکنم که کس ندارم / بلبل شده ام قفس ندارم
خواهم بگریزم از زمانه / اصلا ره پیش و پس ندارم
بازار وطن شده پر از دزد / یک شحنه و یک عسس ندارم
هر روز عوض شود وزیری / در محکمه دادرس ندارم
گلدسته باغ عقل و هوشم / من طاقت خار و خس ندارم
جز علم و ترقی و معارف / اندر دل خود هوس ندارم
عید است برای پختن آش / پول نخود و عدس ندارم
در فصل بهار چون کنم چون / دل از غم یار خون کنم خون

fr.chemi3t

03-16-2013, 12:38 PM

خیلی جالبه ... ماها سر خرید پسته برای مهمونی های عید با هم بحث میکنیم ... اونوقت نمی دونیم خیلی ها نون خالی ندارن تو سفرشون این شبای عید ... کاش وقتی توی تجملات روزمره گم میشیم یه لحظه یاد پدری بیفتیم که دیر میره خونه تا بچه هاش خوابیده باشن چون روش نمیشه تو چشاشون نگاه کنه ... خدایا خودت کریمی... :79:

fr.chemi3t

03-18-2013, 12:18 PM

آب را ول نکنیم!
شاید آن بالاتر
آدمی شیک و تمیز
بنز خود را دم در میشوید...
یا کمی آن ور تر
در حیاطی که ندارد سر و ته...
یک نفر دارد استخرش را پر می سازد.
مردم بالا دست
خانه هاشان چه جلایی دارد ...
و هواشان چه هوای ماهی
مردم بالادست باغشان پر گل
بی هیچ خار و خسی...
لیک...
مردم پایین دست خانه هاشان تنگ است
زندگی شان لنگ است
نانشان هم سنگ است
آب را ول نکنیم
مردم بالا دست آب را می بلعند....
مردم پایین دست آب را می فهمند...

fr.chemi3t

03-22-2013, 08:22 PM

در بستن پیمان ما تنها گواه ما شد خدا
تا این جهان برپا بود این عشق ما ماند به جا
ای ساروان ای کاروان؛ لیلای من به کجا می بری
با بردن لیلای من جان و دل مرا می بریhttp://pnu-club.com/imported/2012/05/50.gif

http://pnu-club.com/imported/2013/03/2080.jpg

fr.chemi3t

03-23-2013, 10:38 AM

پول در آوردن به قیمت درد و اشک های تو کوچولو

http://pnu-club.com/imported/2013/03/2081.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/03/2082.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/03/2083.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/03/2084.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/03/2085.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/03/2086.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/03/2087.jpg

fr.chemi3t

03-23-2013, 10:42 AM

داشت دفترمشقش را جمع می کرد.چشمش افتاد به روزنامه ای که مادر روی آن برای همسایه ها سبزی پاک کرده بود.تیترش یک "سه" بود با بینهایت "صفر"جلوش.عدد "سه"ناگهان او را از جا پراند.
- بابا، پس فردا با بچه های مدرسه می برنمون اردو. سه هزار تومن می دی؟
بابا سرش را بلندنکرد.باصدایی آرام گفت:فردا یه کم بیشتر مسافر می برم، سه هزار تومن هم به تو میدم.
با وعده شیرین بابا خوابید.

صبح زود، رفت کنارپنجره. پرده را کنار زد. باران ریزوتندی می بارید.قطره های باران برای رسیدن به زمین مسابقه گذاشته بودند. بند دلش پاره شد:آخه توی این بارون که مسافر سوار موتور بابام نمی شه.
اشک توی چشمهایش حلقه زد. از پشت پنجره آمد کنار. یک قطره اشک از روی صورتش چکید روی یکی از بینهایت "صفر"هایی که جلوی عدد"سه" رژه می رفتند

http://pnu-club.com/imported/2013/03/2088.jpg

fr.chemi3t

03-23-2013, 10:46 AM

خدارا شکر ما دیگر فقیر نیستیم..دیروز پزشک آبادی گفت چشمان پدرم پر از آب مروارید است...!!!

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

fr.chemi3t

03-23-2013, 10:48 AM

دموکراسی می گوید: رفیق، حرفت را خودت بزن،
نانت را من می خورم.

مارکسیسم می گوید: رفیق، نانت را خودت بخور،
حرفت را من می زنم.

فاشیسم می گوید: رفیق، نانت را من می خورم،
حرفت را هم من می زنم
و تو فقط برای من کف بزن ...

اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور،
حرفت را هم خودت بزن
و من فقط برای اینم که تو به این حق برسی.

اسلام دروغین می گوید: تو نانت را بیاور به ما بده
و ما قسمتی از آن را جلوی تو می اندازیم،
اما آن حرفی را که ما می گوییم بزن!

fr.chemi3t

04-07-2013, 11:55 AM

http://pnu-club.com/imported/2013/04/708.jpg

fr.chemi3t

04-23-2013, 02:56 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/04/3327.jpg

fr.chemi3t

04-23-2013, 02:58 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/04/3331.jpg

fr.chemi3t

04-23-2013, 03:00 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/04/3336.jpg

fr.chemi3t

04-23-2013, 03:02 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/04/3338.jpg

fr.chemi3t

04-25-2013, 05:01 PM

صـدای بـاد، خیـابان و جعبـه ای کهنـه

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

(http://www.persian-star.org/)
http://pnu-club.com/imported/2013/04/3871.jpg (http://www.persian-star.org/)

نشسته بود پسر، روی جعبهاش با واکس
غریب بود، کسی را نداشت الا واکس

نشسته بود و سکوت از نگاه او میریخت
و گاه بغض صدا میشکست : "آقا واکس؟"

درست اول پائیز، هفت سالش بود
و روی جعبهی مشقش نوشت : بابا واکس...

غروب بود، و مرد از خدا نمیفهمید
و میزد آن پسرک کفش سرد او را واکس

سیاه مشقی از اسمِ خدا خدا بر کفش
نماز محضی از اعجاز فرچهها با واکس

برای خنده لگد زد به زیر قوطی، بعد
صدای خندهی مرد و زنی که : "ها ها واکس

چقدر روی زمین خندهدار میچرخد!
(چه داستان عجیبی!) بله، در اینجا واکس

پرید توی خیابان، پسر به دنبالش
صدای شیههی ماشین رسید، اما واکس

یواش قل زد و رد شد، کنار جدول ماند
و خون سرخ و سیاهی کشیده شد تا واکس

غروب بود، و دنیا هنوز میچرخید
و کفشهای همه خورده بود گویا واکس

و کارخانه به کارش ادامه میداد و
هنوز طبق زمان هر دقیقه صدها واکس...

کسی میان خیابان سه بار "مادر!" گفت
و هیچ چیز تکان هم نخورد، حتی واکس

صدای باد، خیابان و جعبه ای کهنه
نشسته بود ولی روی جعبه تنها واکس

شعر از : پوریا میررکنی

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:10 PM

شــکســته تــرینــم...

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/870.jpg
اگر...
اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد،

خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله میکردند،

و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم...

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:10 PM

وجــدان...

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/871.jpg
متاسفانه بعضی ها هستند که :
بی غذا ، دو ماه دوام می آورند ؛
بی آب ، دو هفته ؛
بی هوا ، چند دقیقه ؛
و
بی "وجـــدان" ، خـیلی ...

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:11 PM

نــان دادن کــار مــردان اســت...

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/872.jpg
خواجه عبدالله انصاری فرمود:
بدانکه، نماز زیاده خواندن، کار پیرزنان است
و روزه فزون داشتن، صرفه ی نان است
و حج نمودن، تماشای جهان است.
اما نان دادن، کار مردان است...

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:12 PM

آنــجا ببــر مــرا
http://pnu-club.com/imported/2013/05/873.jpg
آنجا ببر مرا که شرابم نبرده است.

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:12 PM

ســخت اســت

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/874.jpg
سخت است فهماندن چیزی به کسی که
برای نفهمیدن آن پول می گیرد.

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:13 PM

اشــتبــاه...
http://pnu-club.com/imported/2013/05/875.jpg
وقتي همه با من هم عقيده مي شوند ،
تازه احساس مي کنم که اشتباه کرده ام!!!
اسکار وايلد

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:14 PM

آهســته رد شــو

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/876.jpg

اگـر امـشب هم از حوالی دلم گذشتـی،

آهسته رد شو

غم را با هزار بدبختی خوابانده ام...

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:15 PM

مــا دیگــر فقــیر نیســتیم

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/877.jpg
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده
ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد
شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می
گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا
برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:15 PM

نمــاز دو نفــره

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/878.jpg
خــــدایا
دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است ...
فقط من باشم و تو !!!!!

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:16 PM

گول دنـــیا را مخــور...

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/879.jpg
گول دنیا را مخور......!!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند.....

fr.chemi3t

05-07-2013, 10:16 PM

در پی دلیــلی اســت که ببخشــد ما را
http://pnu-club.com/imported/2013/05/880.jpg

خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
«دکتر علی شریعتی»

fr.chemi3t

05-18-2013, 10:20 AM

پدر آمد از راه
دست هایش خالی
کودکان چشم به دستان پدر…
سفره خالی را پدر از پنجره بیرون انداخت
سفره قلبش را
... ... بار دیگر گسترد!
بچه ها آن شب هم
مثل دیگر شبها
یک شکم سیر محبت خوردند

به فکر کودکان گرسنه هم باشیم

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/1872.jpg

fr.chemi3t

05-18-2013, 10:21 AM

اگر میدانستید، یک محکوم به مرگ، چقدر در آرزوی بازگشت به زندگی است، آنگاه قدر روزهایی را که با غم و اندوه و نگرانی و بدخلقی میگذرانید، میدانستید.

بو علی سینا
http://pnu-club.com/imported/2013/05/1873.jpg

fr.chemi3t

05-18-2013, 10:22 AM

می دونی چیه رفیق!؟حکایت زندگی ما شده مث "دکمۀ پیراهنِ"
اولی رو که اشتباه بستی تا آخرش اشتباه می ری .
بدبختی اینه که زمانی به اشتباهت پی می بری که رسیدی به آخرش...

http://pnu-club.com/imported/2012/09/7.png
براي مشاهده ساير اصلي عكس اينجا كليك كنيد

http://pnu-club.com/imported/2013/05/1874.jpg

fr.chemi3t

05-31-2013, 08:34 PM

اینجا زمیـن است

ساعتـــها به وقت انسانیت مانده است ...
http://pnu-club.com/imported/2013/05/2840.jpg

fr.chemi3t

06-20-2013, 05:10 PM

غیرت رو باید از این مردای به ظاهر کوچیک یاد گرفت

http://pnu-club.com/imported/2013/06/494.jpg

http://pnu-club.com/imported/2013/06/495.jpg

fr.chemi3t

06-20-2013, 05:35 PM

בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونـــے اَوّلــــیـטּ عِشــق زنـבگیـتــ پـــِבرتـــﮧ، میـבونـــے مُحکــَم تــَریـטּ پَنــآهگــاه בنیــآ آغــوشِـ گــَرمـِ پـــِבرتـــﮧ، میـבونــے مــَرבانـــﮧ تـَریـטּ בستـــــے ڪـﮧ مـیتونے تـ ـو בستـِـت بگیـــریو בیگـﮧ اَز هـــیچے نَتــَرسے בســــتاے گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِבرتـــﮧ، میـבونــے هـَـــمـﮧ ے בنیــا پـבرتــﮧ، בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونــے هَر ڪُـجاے בنیـا هَمـ بـــآشے چــﮧ بـاشـﮧ چـــﮧ نَبــاشـﮧ قَویتــریـטּ فِرشتــــﮧ ے نِگهبـــاטּ پـــِבرتـــﮧ

fr.chemi3t

06-20-2013, 05:43 PM

سلامتی مادری که : هم مادر بود هم پدر ! هم مریض بود هم سالم ! هم گرسنه بود ، هم سیر ! هم پیر بود ، هم جوون ! هم دل شکسته بود ، هم دل زنده ! مادرهایی که دلخوشیشون تو دلخوشی ما خلاصه میشه

fr.chemi3t

06-20-2013, 05:48 PM

سخت است حرفت را نفهمند، سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند، حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ، اشتباهی هم فهمیده اند.

fr.chemi3t

06-24-2013, 07:26 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/06/585.jpg

fr.chemi3t

06-24-2013, 07:27 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/06/586.jpg

fr.chemi3t

07-01-2013, 08:39 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/07/1.jpg?itok=akee2fij

fr.chemi3t

07-01-2013, 08:40 PM

آدمهایه ساده را دوست دارم همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند همانهایی که برای همه کس لبخند دارند همانهایی که بوی ناب ادم می دهند

fr.chemi3t

07-21-2013, 02:46 PM

سحر گه به راهی یکی پیر دیدم سوی خاک خم گشته از ناتوانی
بگفتم: چه گم کرده ای اندرین راه؟ بگفتا : جوانی ! جوانی ! جوانی!

(ملک الشعراء بهار)
http://pnu-club.com/imported/2013/07/864.jpg

fr.chemi3t

07-21-2013, 02:50 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/07/865.jpg
نه به سیاهی محیط که به پاکی مساحت با کعبه برابری ای چادر!

javad jan

07-24-2013, 02:34 PM

پرستار در گوش نوزادی که مرده به دنیا آمد ، خم شد و گفت :

بخواب ، چیزی را از دست ندادی

fr.chemi3t

07-27-2013, 01:30 PM

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

fr.chemi3t

07-29-2013, 04:51 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/07/1151.jpg

fr.chemi3t

07-29-2013, 04:53 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/07/1152.jpg

fr.chemi3t

07-30-2013, 04:14 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/07/1154.jpg

مـــَــرد...

اونایی بودن که واسه خاطر حفظ ناموس مردم رفتن جنگ

نه اونائیکه سر ناموس مردم در جنگند

کسانی که از تمام هست و نیستشون گذشتن!

یه عده زیر زنجیر تانک با بدن های له شده...

یه عده هم روی مین فسفری ذره ذره آب میشدند حتی جیک هم نمیزدن تا عملیات لو نره و سایر همرزماشون شهید نشن!

یادمون نره کی بودیم
یادمون نره کی هستیم
یادمون نره چرا هستیم

و در آخر یادمون نره خیلی خون ها ریخته شد تا من و تو توی آرامش باشیم

♥ شادی روح شهدای عزیزمون صلوات ♥

fr.chemi3t

08-04-2013, 04:11 PM

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست ودلم بس تنگ است بی خیالی سپر هر درد است باز هم می خندیم آنقدر

می خندیم که غم از رو برود

fr.chemi3t

08-04-2013, 04:22 PM

ما همه با زندگی معامله می کنیم؛ با خودمان هم معامله می کنیم و با کسانی که دوستشان داریم اگر نبخشی، نمی بخشم خیانت کنی، خیانت می کنم بدی کنی، بدی می کنم دروغ بگویی، دروغ می گویم و همیشه کوچک می مانیم بدون تجربه ی زندگی بالاتر و آرمانی تر! این را بدانیم که با خوب ، خوب بودن هنر نیست ... http://pnu-club.com/imported/2013/08/20.jpg

fr.chemi3t

08-16-2013, 05:23 PM

کلاس درس شلوغ بود .
مثل همیشه آقای معلم دیر اومد سر کلاس بازم طبق معمول لیست حضور غیابو گرفت دستشو شروع کرد.

اسم همت............حاضرآقا

رسم همت............غایبه آقا

بزرگراه همت.........حاضر

سمینار همت.........حاضر

غیرت همت............غایب

معرفت همت............غایب

یادواره ی همت...........حاضر

مرام همت..............غایب

مردونگی همت.........غایب

شجاعت همت...........غایب

صداقت همت...........غایب

بازم مثل همیشه چون اکثر بچه ها غایب بودن آقای معلم کلاسو تعطیل کرد...

شادی روح سردار شهید همت صلوات

.

جهت مشاهده ی تصویر در ابعاد واقعی 676x526 پیکسل اینجا کلیک کنید.
http://pnu-club.com/imported/2013/08/235.jpg

fr.chemi3t

08-16-2013, 05:40 PM

دوچرخه دیده بودم

ســه چــرخه هم دیده بودم

چــهار چــرخه هم دیدم

اما هیــچ وقت ندیده بودم که

یک چرخــه هم وجــود داره!!!

به چشمای معصومش دقت کردی ؟

میترسه هــمون یه چــرخــه رو هم ازش بگیرن...

گاهی وقــتا باید بدجــوری دردت بیاد تا بفهمی درد چیــه ؟!

http://pnu-club.com/imported/2013/08/236.jpg

fr.chemi3t

08-21-2013, 09:12 PM

میگن فقط شبکه بی بی سی نبود که عکس بگیره !

http://pnu-club.com/imported/2013/08/382.jpg

fr.chemi3t

08-26-2013, 06:21 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/08/95.gif

مـــــادرم پـــــیامـــــبری بـــــود

بـــــا زنبـــــیلی پـــــر از مـــــعـــــجزه …

یـــــادم نـــــمی رود در اولـــــین ســـــوزِ زمـــــســـــتانـــــی

الـــــنـــــگویـــــش را بـــــه بـــــخـــــاری تـــــبـــــدیـــــل کـــــرد …!!

fr.chemi3t

09-01-2013, 05:34 PM

خندم می گیرد از تقلایت ای دنیا که چگونه در پی آنی که زمینم بزنی.
ای دنیای پر از سراب این را بدان:
اگر تمام غم هایت را بر دلم فرو ریزی، هرگز در مقابلت کمر خم نخواهم کرد. اگر تمام دردها و رنج هایت را بر سرم آوری، هرگز در مقابلت زانو نمی زنم. اگر تمام سختی ها را زمینه راهم کنی، هرگز زندگی را در مقابلت نمی بازم. اصلا هر چه خواهی کن، هر چه خواهی باش...ولی همیشه این را بدان

من،خدا را دارم .

Isooda

09-03-2013, 02:28 PM

http://pnu-club.com/imported/2013/09/77.jpg

چشماش رو ببین

تو می تونی تو این چشم ها نگاه کنی و دلت نلرزه ؟؟؟
من که نمی تونم ...
با هر جمله ی عمو عمو یه دونه بخری که میگه مو به تنم سیخ میشه ...
آخه چرا تو ؟؟ چرا الان ؟؟ چرا اینجا ؟؟ چرا ؟؟ چرا ؟؟
از همین یه نگاش میشه فهمید که تو دل کوچولوش چه غوغایی بر پاست !!
جای سیلی سردی رو صورتش حس میشه ...
مگه فرق بچه های ما و امثال ما با تو چیه آخه ؟؟؟
ای خدا ...

نذار اینم مثل پدرش بشه

خواهش می کنم ازت
خدا ببین چه جوری به اون بچه ای که دستش تو دست مادرشه و دارند با هم می خندند نگاه میکنه !

ببین قیافش چطور میشه وقتی میره کنار اون ماشین چند ده ملیونی و شیشه رو به روش بالا میکشند !
خورد شدن رو توی تک تک اعضاش میشه دید ...
یعنی اون با این همه عقده چیکار میکنه ؟؟!
ای وای از این دنیا ...
ای وای از من ... ای وای از تو ...
خدایا نجاتش بده ...
خدایا نجاتش بده ...

fr.chemi3t

09-04-2013, 06:26 PM

فقط واسه بعضیها....
آفرین خواهر عزیزم
آفرین به بی حجابیت ....
آفرین به ارتباط اجتماعی بالایی که داری
و ارتباط هایی که صرفا برای شوخی برقرار می کنی!
آفرین به این که بی خبر از همه جا کشورت را
عقب مانده میخوانی و روز و شب
BBC؛VoA ؛gem tv؛mano to را زیرو رو میکنی!
آفرین به قهقهه های گاه و بی گاهت که برای
جلب توجه پسرکان شهرم میزنی!
راستی برادر حالت چه طور است؟
موفق به بالا کشیدن شلوارت شده ای؟!!
ابروهایت چه طور؟پهن برداشته ای یا باریک؟چه بگویم؟
چندین سال گذشته شیرمردانی بوده اند که تا آخرین
قطره ی خون خود را فدای این مرز و بوم کرده اند
خاک اینجا از خون شهدا سیراب است
خون های زیادی برای پایمال کردن باقی مانده است!
شما اصلانگـــــــــــــــــــ ــــران نباشیــــــــــــــــــــ ــــــــــد...

Isooda

09-08-2013, 11:06 AM

آشنای دور

چشمهای تو را میشناسم ....

نه (http://pnu-club.com/forums/1438-%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7) از نزدیک ...

بلکه از ارتفاعی که همیشه تو در راه کفش هایم سبز میکرد ...

ارتفاعی به اندازه سقوط یک اسکناس

به خیرگی تو در زل زدنم میان نداشتنهایت ...

به تو که کوتاه قد ترین قلمداد میشوی

از بس که همه را از پایین نگاه میکنی ...

به کیف (http://pnu-club.com/forums/1438-%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7) مدرسه ام ...

که کیفش را تلو تلو میخوری ... مدرسه اش را که هیچ

به تو که در اوج کودکی

کارتن ها را ندیده میخوابی ...در وسط خیابان ها

و آدم به آدم زمزمه میکنی ...

هی لعنتی ؟

فقر مرا وزن میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://pnu-club.com/imported/2013/09/310.jpg

fr.chemi3t

09-22-2013, 04:02 PM

او در خانه اش خانه ای ساخته بود .
از وقتی بیدار می شد تا وقتی می خوابید صفحه گوش می کرد .
دقیقه ای نبود که یک نوازنده ی معروف پیانو برای اوقطعه ای اجرا نکند . دقیقه ای نبود که یک خواننده ی اپرا صدایش را بلند نکند.
در این خانه موسیقی تقریبا زیادی بود ؛ خیلی زیادی بود .
موسیقی ای که این گونه بر هم تلنبار شده بود ، وظیفه اش را انجام نمی داد.
وظیفه ی هوا بخشیدنش را ....
مانند دوده تمام خانه را گرفته بود .خانه را به خانه بی پنجره و خفه کننده بدل کرده بود .
در زندگی مواجهه و رویارویی پیوسته با خدا هم ، خسته کننده است .
در عشق کمی غیاب لازم است .

fr.chemi3t

09-22-2013, 04:04 PM

صد سال ره مسجد و میخانه بگیری
عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری
بشنو از پیر خرابات تو این پند
هر دست که دادی همان دست بگیری

fr.chemi3t

11-16-2013, 04:25 PM

قلبم بر سینه ام سنگینی می کند، دورش شدید تر شده است . قدرت راست شدن را از من میگیرد ، دولا می شوم . سرم را به میز تکیه می دهم . اسارتهای سیاه.... هر کدام تراژدی دردناکی از کنج سکوت اتاق های تنهایی است و من چقدر هنوز باید در این سیاهچال ها دست و پا بزنم؟ خدایا چه می شود از دروازه های گسترده نورانیت ، روزنه ای بر من بگشایی ؟ اذان می گویند ، وضو می سازم ، نماز سر وقت ، دعایش مستجاب تر است . چشمان در آینه ، مرا بدرقه می کنند . بیا با هم وضوی ایمان بگیریم و روی سجاده نور نماز بگذاریم . بیا حاشیه های زندگی را با یاسهای عشق الهی تزیین کنیم . هر بار که از گذشته خود یاد می کنم از ادامه دادن به این زندگی دلسرد می شوم . پروردگارا به من قدرت بده تا خود را از گرداب غم و غصه بیرون بکشم . خدایا با وجود تو آسمان پر از حرف است و بی تو پاییز روی روزهایمان خیمه می زند . بگذار دریچه خلوتم را به روی تو بگشایم . وقتی از روی بام خاطراتم به سراشیبی تند غفلتم می نگرم ، به فصل هایی که بدون تو رفتند و دیگر باز نگشتند می نگرم . خدایا چگونه می توانم از ریزش اشکهایم بکاهم ؟ مرا در یاب .

fr.chemi3t

11-16-2013, 04:28 PM

در این اجتماع تن ها ، من و تو چه تنهاییم . با خود می اندیشم این عقربه های پا در عدم را بایدبه چرخشی معکوس وا دارم ، تا تو باز گردی به لحظه های میلاد من و هلهله نگاهت را در تلاقی نگاه آن نیمه در راه مانده ات ، کودکانه بمیرم .
عقربه های پیر زمان با خیش خود بی وقفه جمجمه ها را شخم می زند و در شیارهای شوم بی شکیب ، بذر مرگ می پاشد. چه می شد اگر تو به هیئت کودکی من دوباره می آمدی و بر گونه های بی شیارت ، دانه های جوانی جوانه می زد؟ میلاد مرگم دلتنگی دیروز بود و نخستین تشییع من در تابوت گاهواره انجام شد ودو ساقه سخاوت یاس که حس حیات را در مویرگهای گاهواره می دواند ، دستی نا پیدا مرا به بلوغ مرگ می راند و حال به دقیقه ها و سکانس پایانی نزدیک می شوم .و اکنون در سکوت پر طنین تو با تو می گویم : در این ازدحام هیاهو من و تو چه خاموشیم.این تیک تاک ساعت مچی زیر سرت صدای چشمه جوشان عمر توست که این گونه قطره قطره به مرداب می چکد .

fr.chemi3t

01-18-2014, 05:27 PM

http://pnu-club.com/imported/2014/01/170.jpg

باور کن هیچ چیزی در این دنیا ارزشی بالاتر از این ندارد!
غمی را از دل زدودن و لبی را به خنده وا کردن.
فقط خدا می داند بزرگی و بخشندگی قلبی را،
که به ازای هدیه لبخندی،
از تمام دردهای خود گذشته که فقط دیگری را شادتر ببیند...
فقط خدا می داند اندازه این خوبی را، این مهربانی را،

فقط خدا می داند...

fr.chemi3t

02-05-2014, 08:50 PM

http://pnu-club.com/imported/2014/02/77.jpg

اگـر همـه ثـروت داشتنـد ..

دل هـا، سکـه هـا را بیـش از خُــدا نمـی پـرستیـدنـد !

و یکــــ نفــر در کنـار خیـابـان خـواب گنــدم نمـی دیـد !

تـا دیگـران از سـر جـوانمـردی ؛

بـی ارزش تـریـن سکـه هـاشـان را نثــار او کننـد ...

امـا بـی گمـان، صفـا و سـآدگـی مـی مُــرد ؛

اگـر همـه ثـروت داشتنـد ... !

fr.chemi3t

02-24-2014, 02:11 PM

ﺧﺪﺍ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ ؛

ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﻧﯿﺴﺖ!
.
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻨﺠﺸﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ
ﺧﻮﺍﻧﺪ …
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ
ﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﺮ
ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ!
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ” ﻋﺠﺐ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﺁﻭﺭﺩﻡ ” ﺍﺳﺖ !!
.
.
.
ﺧﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻩ
ﻭ
ﺁﻣﺪﻩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ

fr.chemi3t

02-24-2014, 02:16 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
ترجیح می دهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم « دکتر علی شریعتی »

fr.chemi3t

03-07-2014, 03:08 PM

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم.

همان یک لحظه اول ،

که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ،

جهانرا با همه زیبایی و زشتی ،

بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم.

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ،

نخستین نعره مستانه را خاموش آندم ،

بر لب پیمانه میکردم .
http://pnu-club.com/imported/2014/03/424.jpg

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان ،

سراپای وجود بی وفا معشوق را ،

پروانه میکردم .

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،

تا که میدیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد ،

گردش این چرخ را

وارونه ، بی صبرانه میکردم .

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم.

که میدیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنۀ این علم عالم سوز مردم کش ،

بجز اندیشه عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،

در این دنیای پر افسانه میکردم .

http://pnu-club.com/imported/2014/03/425.jpg

عجب صبری خدا دارد !

چرا من جای او باشم .

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ،تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد،!

و گر نه من بجای او چو بودم ،

یکنفس کی عادلانه سازشی ،

با جاهل و فرزانه میکردم .

عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !

شعر از :استاد رحیم معینی کرمانشاهی

fr.chemi3t

03-07-2014, 09:35 PM

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

fr.chemi3t

04-04-2014, 08:34 PM

روزگارغریبی است
روزگاری است که ...
بزرگراه‌های وسيع‌تر بنا کرده‌ايم اما تنگ‌نظرتر شده‌ايم؛
ساختمان‌های بلندتر ساخته‌ايم اما افق ديدمان کوتاه‌تر شده است.
تنها به زندگی، سال‌های عمرمان را افزوده‌ایم و نه زندگی را به سال‌های عمرمان؛
تا ماه رفته و برگشته‌ایم اما حاضر نیستیم برای يک آشنا از یک سوی خیابان به آن سو برویم؛
زمانه ما
زمانه انسان‌های بلند قامت اما کوته‌نظر و دون‌همت است.
زمانه تحصيلات عاليه و خلقيات دانيه است.
زمانه ارقام، اعداد و کميات است و نه اصول و ارزش‌ها!
عصرِ ما،
عصر خانه‌های شيک‌تر و رويايي‌تر اما خانواده‌های از هم دور و همخانه‌هايي ناآشنا است!
عصری است که دغدغه‌ها و چالش‌های بيشتری داريم اما نيايش و مناجات کمتری داريم.
پيامک‌ها را در لحظه می‌گيريم و برای ديگران می‌فرستيم اما پيام‌های روشن آسمانی را نمی‌گيريم.
اما اين سزاوار ما نيست.
زندگی فقط زنده ماندن نیست، بلکه زنجیره‌ای از لحظه‌های ناب رويش و رويش دوباره است. اين رويش محتاج هوای پاک و تازه است. هوای تازه معنويت، زيبايي، دانايي و نيکويي. پنجره‌اي گشوده بايد که چنين هوايي را فراهم آورد و اينک يک پنجره!

fr.chemi3t

04-04-2014, 08:35 PM

قانون جنگل تو آدمها سرایت کرده
حتی بدون اینکه حتی یه لحظه به حرف هم گوش بدهند ، خود قضاوت میکنند و
سریع حمله را شروع میکنند
همدیگر رو می شکنند
همدیگر را له میکنند تا به بالاها برسند
بالا خبری نیست
هر چه هست همین پایین است
شادی ، خوشبختی ، محبت همینجاست
تو باید قلبتو خرج کنی تا محبتها به تو برگرده...

fr.chemi3t

04-04-2014, 08:35 PM

دائم شکر گذار باشیم که :
شاید بدترین شرایط زندگی ما ، برای دیگرا آرزو باشد .

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

fr.chemi3t

04-04-2014, 08:39 PM

ﯾکﺩﻗﯿﻘﻪ ﺳﮑﻮت !

ﺑﺨﺎﻃـﺮِ ﺗﻤــﺎﻡِ ﺁﺭﺯوهایی ﮐﻪ ﺩﺭ
ﺣــد ﯾک فکر ﻣﺎﻧـــﺪﻧــﺪ!!!
ﺑﺨﺎﻃــﺮِ ﺷبﻫﺎﯾـــﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻧـــﺪﻭﻩ ﺳﭙﺮﯼ ﻛـــﺮﺩﯾـــﻢ ...
ﺑﺨﺎﻃـﺮِ ﻗﻠﺒـﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻟِﻪ ﺷــــﺪ ...!
ﺑﻪ ﺧﺎﻃـﺮِ ﭼﺸﻤﺎﻧـــﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧــــﺪ!!!
ﯾک ﺩﻗﯿﻘــﻪ ﺳﻜﻮت!
ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡِ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷـﺎﺩﯼ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ...
ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣت ﮐﺮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧــﺪ!!!
یک دقیقه سکوت.......
ﺑﺨﺎﻃﺮِ ﺻﺪﺍﻗت ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫــﺎ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﺳت
ﺑﺨﺎﻃـر ﻣﺤبت ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭﺍﻗﻊ ﮔﺮﺩﯾـــﺪ!!!
ﯾک ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺳﮑﻮت !!!
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮِ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗت ﮔﻔﺘﻪ ﻧﺸـــﺪ!!!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺎﺩﯾــــــﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷــــﺪ !...
یک دقیقه سکوت
به احترام دل ...........خودم..خودت..خودش...

reza karimi

04-10-2014, 03:41 PM

ما به هم دروغ گفتیم...

نه من در ایستگاه منتظر تو بودم، و نه تو برایم دست تکان دادی...
قطاری که تو را آورد مرا با خود برد...

fr.chemi3t

04-11-2014, 12:13 PM

http://pnu-club.com/imported/2014/04/30.gif

هیچ کودکی، طعم نداشتن را نخواهد چشید،
اگر داده های خداوند، عادلانه قسمت شود.

هیچ کفش پاره ای، نیش سوزان سرما را نخواهد دید،
اگر کفش های چرمین، نیم نگاهی به زیر پاهایشان داشته باشند.

هیچ غروری نخواهد شکست و هیچ خواهشی بی جواب نخواهد ماند،
اگر عمق رنج نیاز، درک شود.

هیچ سری بی سرپناه نخواهد ماند، اگر خشت کاخ های سفید،
در بین حلبی های سُست جنوب قسمت شود.

کاش هیچ گاه، این هیچ های رنج آور، در بین واژه های ما،
جوانه نمی زد و نمی رویید!

کاش هر روز، روز احسان بود و هر لحظه،
لحظه نیکوکاری، تا از یاد نبریم مسئولیتمان را!

شکرانه سلامت، بخشش است و احسان؛
زیرا شکرها نعمت افزاید و محنت کاهد.

خدا را شکر که از دردها در امان مانده ای و اوراق صحیفه دلت،
به سپیدی شکوفه های بهاری است.

بهار، در گوشه گوشه دلت لانه کرده است،
اما به شکرانه این همه شادی، دل های خزان زده دورترهای نزدیکت را دریاب

تا لطف خداوند، سفره رنگین مهرت را گسترده تر کند
و هزار هزار نعمت بر نعماتتافزون سازد؛

هر چند که می دانم تو خود نگفته می دانی
و
در انجام دادنش می کوشی

fr.chemi3t

04-11-2014, 12:15 PM

چه می شد اگر نبود دل بستگی ما آدم ها به هم؟

شاید «با هم بودن» را بر صفحه های فطرت مان نوشته اند که
«بی هم بودن» تلخ است و تحمل ناپذیر.
از من تا تو فاصله ای نیست، جز برداشتن یک قدم به عشق.
زمستان سرد و سوزان تنهایی را فقط به هم پیوستن
دست های من و توست که گرم خواهد کرد.
زمین سرد است، اما آتش مهر قلب های مؤمن در سراسر گیتی نه تنها کلبه های خویش،
که کلبه همسایگان را نیز برقرار و برافروخته نگاه خواهند داشت.
آری، سیاره خاکی ما بر مدار وحدت دل های عاشق می گردد؛
دل های زنده به عشق انسانیت.
زمین، ملک همه فرزندان آدم است و این ملک مشاع، تنها با
نوع دوستی خواهد پایید و با گذشت.
آنچه بهتر زیستن را در این سرزمین دور برایمان فراهم می آورد،
این است که همگی مان زیر یک سایبان بنشینیم؛
سایبان محبت و نیکی.
کلبه هایی سرد و خاموش، با دست هایی ترک ترک و پینه بسته.
این کوچه های باریک، روایت رنج های توست؛
وقتی که نمی دانی سفره خالی ات را چگونه بر کودکانت بگشایی.
به ریگزاران داغ دلت می اندیشم؛
به تو که روح فسرده ات را به دندان گرفته ای
و
شب های بی مهتابت را هیچ چراغی روشن نمی کند.
آمده ام که دستان خاکی ات را در دست های مهربانی ام بگیرم
تا روزهای سردت را خورشید امید، چراغان کند.
آمده ام تا آفتاب را بر سفره های عشق، قسمت کنیم.
آدمی بنده محبت است و هر چه نتواند سنگ خارای قلبش
را بگشاید، محبت خواهد توانست.
هر چه رنگ و لعاب دیگر، همچون برگ های پاییز می ریزند،
ولی رنگ و بوی محبت، هرگز کهنه نخواهد شد
و
حافظه جهان، دست های نیکوکار را از یاد نخواهد برد.

http://pnu-club.com/imported/2014/04/31.gif

Isooda

07-18-2014, 01:10 PM

ﺭﺍﺣﺖ ﻧﻮﺷﺘﯿﻢ : « ﺑﺎﺑﺎ ﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩ » !

ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺍﻧﯿﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ !

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

زیباممقانی

07-19-2014, 02:46 PM

بچه که بودیم دفترایی که برام میگرفتن تمام برگاشو میشمردم که شاید کم نباشه اما افسوس که دفتر زندگیمو همونجوری رهاش کردم دوس دارم دفتر مشقمو بردارم از اون اولش بنویسم بگم بابا اب داد بنویسم من اب نمیخواهم اغوش گرمت بودنت کنارم را میخواهم مادر در باران امد بنویسم مادر امروز قبل از بیدار شدنت تمام ابرها را بوسیدم پس اجازه بده این بوسه ها تو را همراهی کنند بنویسم ان مرد داس دارد بنویسم با داست امروز دل ها را محبت ها را دوس داشتن ها را درو میکنند بنویسم انگشت کوچکت را خسته نکن پترس بگذار سد شکسته شود تا کسی صورت نمناکش را پنهان نکند
بنویسم خدا هست...............

fr.chemi3t

08-01-2014, 12:38 PM

http://pnu-club.com/imported/2014/08/1.jpg

fr.chemi3t

08-01-2014, 12:43 PM

یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام میمونه....
همون جایی که خاطرات کودکی ام هنوز زنده اند حتی وقتی بزرگ میشم

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

fr.chemi3t

09-13-2014, 06:55 PM

صفحه گوگل پلاس حاج ابراهیم نوشت:

دروغ چرا؟ بعضی ها جوان که بودند یواشکی یک کارهایی می کردند!
.
.
.
یواشکی ساکشان را می بستند و بدون این که پدر و مادر بفهمند با خودشان بیرون می بردند و به بهانۀ مدرسه، جیم می زدند و می رفتند جبهه.

قبلش یواشکی دست برده بودند توی شناسنامه و سن شان را تغییر داده بودند.

بعضی ها یواشکی دار و ندارشان را می دادند به فقرا یا کمک می کردند به جبهه.

شب ها یواشکی از چادر یا اتاق یا سنگر می زدند بیرون و نماز شب می خواندند.

یواشکی های شان هم عالمی داشت.
*
شهدا! شماکه صدایتان به خدا میرسد! به او بگویید خلوت های ما را نگاه نکند...

«خیلی یواشکی هایمان عوض شده است»