alamatesoall
09-14-2012, 08:25 PM
در عصر ما زمینه هایی که علم تکنولویی و فرهنگ با هم همسو هستند کم است و این ارتباط در بین این سه موضوع را آنچه که مربوط به ارتباطات فرهنگی هست بسیار کمتر است ولی برزگراههای اطلاعاتی که محصول نوآوری علمی و خلاقیت فن آوری هست یک سری سوالات اساسی را مطرح می کنند در آنچه که مربوط محتوای این اطلاعات می شود که منتقل می شود از یک شبکه به شبکه ی دیگر و از محلی به محل دیگر.چند سال نمی گذرد از این خطری که در گزارشی از یونسکو آقای سان اعلام کرد که انفجار فنی یعنی رشد سریع فن (صنعت ) در زمینه ارتباطات امکانات بسیار زیادی را در اختیار ما قرار می دهد ولی در عین حال خطرات بزرگی را هم در بر دارد و در نتیجه تصمیاتی گرفته می شود و جایی که این تصمیمات گرفته می شود و اشخاصی که این تصمیمات را گرفته مشکلات به آنها مربوط می شود لذا باید روندی را بطور اولویت به سازمان تصمیم گیری در مورد مشارکت مردم (تخصیص دهیم ) در نظر بگیریم و تاثیرات اجتماعی ایی که این مشارکت کنندگان در سایه ی انتخابی که انجام خواهند داد می گذارند .
مسئله مشارکت در بخشهای اطلاعاتی فوق العاده مهم اند برای اینکه همین مشارکت است که کلید ارتباطات فرهنگی را هم در داخل کشورها و هم بین ملتها را تشکیل می دهند نظام بین المللی اطلاعاتی آنچنانکه در حال حاضر موجود است هر نوع عدم تساوی و بی عدالتی را هم ایجاد می کند هم تغذیه می کند بعد از این منحصرا صلح در دنیا وابسته است به وجود یک ارتباط متقابل فرهنگی متعادل و عادلانه . برای رسیدن به چنین تعادل و عدالت در زمان معقول در آینده یکی از اساسی ترین مبارزه های بشریت در آینده می باشد اطلاعات هم محزن منبع و هم ابزار قدرت اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی و علمی شده است حتی تفکر ارتباط متقابل بطور سریع در سایه ی پیشرفت تکنولوژی و جهش استفاده از رساتنه ها که هر روز بیشتر از روز گذشته بهم وابسته می شوند گسترش و توسعه می یابد بر اساس تحقیقی که جامعه مشترک اروپا انجام داده است ارتباطات اولین صنعت دنیا در سال 1987 شده است و قبل از خاتمه ی قرن حاضر این صفت 40 درصد کل تولید جهانی را به خود تخصیص خواهد داد و رقم آن چیزی بالاتر از هزار میلیارد دلار آمریکایی در سال خواهد بود در سال 1993 رقم تجارب تنها 15 شرکت بزرگ تلفن دنیا بالاتر از 310 میلیارد دلار بود .
در کشورهای جهان سوم تصمیم گیران مساعی خود را بر محور جنبه های سیاسی اطلاعات مبتنی کرده اند و مصرف آنرا بعنوان یک وسیله ی دولتی تلقی می کنند و جنبه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و تکنولوژی آنرا یا فراموش می کنند یا کاملا رها می کنند اگر بعنوان مثال افریقا را در نظر بیاوریم بنظر می آید که سهم آن در رسانه ها در سطح جهانی چیزی در حدود 2 درصد است و P.M.B تولید ناخالص داخلی چیزی در حدود 3 صدم است لذا می بینیم بین این دو رقم ارتباط متقابلی وجود دارد ارتباطات روی معنا و محتوای حاکمیت ملی تاثیر بسزایی دارد مخصوصا که تکنولوژی هر روز با گسترش خود مرزها را در می نوردد این گسترش ارتباطات جهات مثبتی را برای ارتباطات فرهنگی نشان می دهد برای اینکه دو گانگی را تصحیح می کند و کمیت اطلاعات مبادله شده را افزایش می دهد ولی همین توسعه و گسترش ناراحتیهای وحشتناکی را نیز شامل است و از جمله ی این ناراحتیهای وحشتناک می شود عدم توازن و عدم تعادل بسیار نیش دار و آشکار بین منابع اطلاعاتی را نام برد منابع اطلاعاتی تقریبا بوسیله ی پنج کشور انحصاری شده است که تقریبا 90 درصد رسانه ها را در اختیار دارند در حالیکه مجموعه ی جهان سوم فقط 10 درصد را در اختیار دارد .
اگر ما یک محاسبه دیگری کرده و کشورهای پیشرفته را با کشورهای در حال رشد مقایسه کنیم خواهیم دید که سهم جهان سوم در تکنولوژی پیشرفته ارتباطات فقط 3 درصد است نه 10 درصد در نتیجه این اختلاف سطح بسیار شدید زمینه ی برقراری ارتباطات فرهنگی سالم و متوازن را از بین می برد . و این عدم توازن ناشی از اختلاف سطح بین دو دسته از کشورها هم خطر محافظت هویت فرهنگی را و هم تنوع فرهنگی را به خطر می اندازد بدبختانه مطالعات و پیش بینی ها برای سالهای آینده این اختلاف سطح را بیشتر نشان می دهد که افزایش پیدا خواهد کرد بجای اینکه این عدم تساویها کاهش پیدا کند .
جهان معاصر امیدوار است که به یک جهش اساسی دست بیابد که آن از طریق گذشتن از یک جامعه ی مبتنی بر تولید به یک جامعه ی مبتنی بردانش جامعه ای که اطلاعات و پردازش اطلاعات غلبه دارد بر تولیدات . امروز عقب ماندگی در توسعه را باید نتیجه ی عدم توانایی در تولید در پردازش در بروز کردن در منتقل کردن و در مرتبط کردن و در معرض همه قرار دادن اطلاعات باید جستجو کرد .
بایستی دو راهی و یا آلترناتیوی جایگزینی که انقلاب اطلاعات ایجاد می کند را مطرح کرد از یک طرف هیچ گونه روند توسعه از هر نوعی که باشد اتفاق نمی افتد مگر اینکه بصورت ریشه ای و اساسی روی فن آوری اطلاعات و مبادله ی اطلاعات تکیه کند .
از طرف دیگر این تکنولوژیها و فن آوریها و اطلاعاتی که این تکنولوژی جابجا می کند بطور قوی حامل ارزشها هستند و در نتیجه آنها مدلها و الگوهای توسعه را کاملا بهم می ریزند محیط زیستی و محیط اجتماعی و فرهنگی را کاملا مختل می کنند هم در کشورهای صنعتی و هم در کشورهای در حال توسعه .
مبارزه کردن با ارتباطات فرهنگی ضرورتاً ایجاب می کند که یک راه حلی به این الترنایتو پیدا کنیم (یا تکنولوژی را گرفته و جامعه متحول شود یا اینکه جامعه حالت خود را حفظ کند ) .
رو در رو شدن با این مبارزه ارتباطات فرهنگی ضرورتا ایجاب می کند که راه حلی برای این آلترنایتو پیدا کنند و اینجاست که یک اقدام بسیار سخت را برای کشورهای جهان سوم پیش می آورد زیرا این اقدام ایجاب می کند تجدید نظر کلی را در مورد الگوهای توسعه ی موجود که این مدلها و الگوهای توسعه ی موجود بیشتر تکیه می کند روی نظامهایی که سوق می دهد که ما را بطرف استقلال خودی و ارزشهای داخلی بومی این اقدام در بطن خود این مسئله را هم دارد که بایستی سرمایه گذاریهای بسیار بزرگ در مورد نیروی انسانی انجام دهد آنچنانکه تحقیقات علمی فراوانی را بدست بگیریم باید نوآوری و ابتکار راتشویق کرد و حقوق بشر را کاملا محترم شمرد.
اگر تمام این شرایط جمع می شدند باز هم خیلی از کشورها قادر نبودند که این مباره را انجام دهند زیرا آنها آن توده ی منقد لازم را ندارند سرمایه ی تکنولوژی¬های ارتباطات سرمایه گذاریهای سنگینی را در مورد منابع انسانی و مالی در بر می گیرند و ناگفته پیداست که بازارهای بزرگ بین المللی هم اقتضا می کنند در بین تمام کشورهای جهان سوم فقط 15 کشور وجود دارد که می توانند این شرایط را جامعه ی عمل بپوشانند .
در نتیجه آماده سازی طرحهای مشترک بین کشورهای در حال رشد یک شرط اجتناب ناپذیری است برای توسعه اجتماعی – اقتصادی و همچنین توسعه ی قدرت سیاسی و همچنین ادامه ی حیات فرهنگی . در عین حالیکه همکاری بسیار نزدیک بین جنوب . جنوب در عین حالیکه به توسعه ی جهان سوم کمک خواهد کرد بطور دامنه داری برنامه های رشد و ترقی بین شمال و جنوب را تسهیل خواهد کرد که برای هر دو طرف پر سود است و انسجام در محتوای فرهنگی آن بوجود خواهد آورد و در نتیجه در حفظ تعدد فرهنگی و افزایش تفاهم انسانی موثر خواهد بود مسئله ارتباطات فرهنگی یک مسئله جهانی است در نتیجه این مسئله ارتباطات فرهنگی هم بینش و نگاه جهانی را اقتضا می کند و هم راه حلهای جهانی را می طلبد با مشارکت های کامل تمام طرفهای درگیر به عبارت دیگر تمام بشریت .
پیشرفتهای تکنولوژی حیرت آور انتقال اطلاعات را از نظر کمی و کیفی و با کاهش سر و صدا و اختلاف سطح بسیار اصلاح کرده است (بهبود بخشیده است ) ولی این پیشرفت با نتایج مشابه در آنچه که مربوط به ماده ی اولیه ی اطلاعات می شود همراه نبوده است برای اینکه در این زمینه اختلاف سطح خیلی بیشتر از گذشته است و پیشرفت اطلاعات در این زمینه با زحمت مواجه است در نتیجه چیزی که جایش خالی است عبارتست از گوش دادن به همنوع . بایستی روندهای جدید دموکراسی را خلق کرد تا جریان ارتباطات بین المللی را دوباره ایجاد بکند . این خلق جدید و یا دموکراسی های جدید بایستی اصل اولیه ی آزادی اطلاعات را محترم بشمارد ولی همچنین بایستی ضرورت تامین حداقل حفاظت از خود را نیز در کشورهایی که در معرض برنامه های هجومی آنها قرار دارند محترم بشمارند به عبارت دیگر بایستی آزادی مسئولیت را رعایت کند با اتمام مبارزه ی ایدئولوژیک غرب و شرق و جنگ سرد این فرهنگ است که بیشتر از همه تئاتر برخوردها و مبارزه ها می شود از سال 1978 من از این تز دفاع کرده ام همواره که بزرگترین مسئله در روابط شمال و جنوب همانا ارتباطات فرهنگی است .
در سال 1986 در یک برنامه ی تلویزیونی در توکیو گفتم که علتهای درگیریها در آینده اساسا مسائل فرهنگی خواهند بود متاسفانه این پیشگویی من در سال 1991 در جنگ خلیج فارس که به نظر من یک جنگ تمدنی بود جامه ی عمل به خود پوشید . درگیریهای مسلحانه ی دیگری نیز که در یوگسلاوی سابق و برخی جمهوری های آسیایی شوری سابق و برخی مناطق افریقا می تواند برخوردهای مسلحانه ی فرهنگی بحسا آید چگونه باید علم و ارتباطات را تنظیم کرد و بسیج نمود تا بتوان فرهنگ را به آن رسالت اصلی خویش که عبارتست از خلاقیت بخشش هماهنگی و وحدت و عشق و محبت برگرداند این سوال که من کردم مسائلی را در زمینه های اخلاق همچنانکه در زمینه های سیاسی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی و تکنولوژی ایجاب می کند این سوالی که من کردم بینش و نگرش ما را از آینده شکل می دهد و ایجاب می کند که یک تغییر و تحول ریشه ای در ساختارهای فکری ما بوجود بیاید . باید ارتباطات فرهنگی خود را تصحیح کنیم برای اینکه فرهنگ موثرترین و مهمترین ابزار صلح است از زمانیکه جنگها بیان کننده ی خود خواهیهای فرهنگی شدند صلح یک نام دیگری بخودش گرفت و آن عبارت از تواضع فرهنگی است در نتیجه ارتباطات فرهنگی یک مبارزه ی جدی و مهم آینده است که پر است (مملو است ) ار امکانات ولی در همان حال مملو از خطر کردن ها و خطرات است .
Mahdi Elmanjder ترجمه ای بود از مقاله ی مهدی ایمان جرا
– از کتاب جهش آینده
e-h.ir/tag/575263.htm
مسئله مشارکت در بخشهای اطلاعاتی فوق العاده مهم اند برای اینکه همین مشارکت است که کلید ارتباطات فرهنگی را هم در داخل کشورها و هم بین ملتها را تشکیل می دهند نظام بین المللی اطلاعاتی آنچنانکه در حال حاضر موجود است هر نوع عدم تساوی و بی عدالتی را هم ایجاد می کند هم تغذیه می کند بعد از این منحصرا صلح در دنیا وابسته است به وجود یک ارتباط متقابل فرهنگی متعادل و عادلانه . برای رسیدن به چنین تعادل و عدالت در زمان معقول در آینده یکی از اساسی ترین مبارزه های بشریت در آینده می باشد اطلاعات هم محزن منبع و هم ابزار قدرت اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی و علمی شده است حتی تفکر ارتباط متقابل بطور سریع در سایه ی پیشرفت تکنولوژی و جهش استفاده از رساتنه ها که هر روز بیشتر از روز گذشته بهم وابسته می شوند گسترش و توسعه می یابد بر اساس تحقیقی که جامعه مشترک اروپا انجام داده است ارتباطات اولین صنعت دنیا در سال 1987 شده است و قبل از خاتمه ی قرن حاضر این صفت 40 درصد کل تولید جهانی را به خود تخصیص خواهد داد و رقم آن چیزی بالاتر از هزار میلیارد دلار آمریکایی در سال خواهد بود در سال 1993 رقم تجارب تنها 15 شرکت بزرگ تلفن دنیا بالاتر از 310 میلیارد دلار بود .
در کشورهای جهان سوم تصمیم گیران مساعی خود را بر محور جنبه های سیاسی اطلاعات مبتنی کرده اند و مصرف آنرا بعنوان یک وسیله ی دولتی تلقی می کنند و جنبه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و تکنولوژی آنرا یا فراموش می کنند یا کاملا رها می کنند اگر بعنوان مثال افریقا را در نظر بیاوریم بنظر می آید که سهم آن در رسانه ها در سطح جهانی چیزی در حدود 2 درصد است و P.M.B تولید ناخالص داخلی چیزی در حدود 3 صدم است لذا می بینیم بین این دو رقم ارتباط متقابلی وجود دارد ارتباطات روی معنا و محتوای حاکمیت ملی تاثیر بسزایی دارد مخصوصا که تکنولوژی هر روز با گسترش خود مرزها را در می نوردد این گسترش ارتباطات جهات مثبتی را برای ارتباطات فرهنگی نشان می دهد برای اینکه دو گانگی را تصحیح می کند و کمیت اطلاعات مبادله شده را افزایش می دهد ولی همین توسعه و گسترش ناراحتیهای وحشتناکی را نیز شامل است و از جمله ی این ناراحتیهای وحشتناک می شود عدم توازن و عدم تعادل بسیار نیش دار و آشکار بین منابع اطلاعاتی را نام برد منابع اطلاعاتی تقریبا بوسیله ی پنج کشور انحصاری شده است که تقریبا 90 درصد رسانه ها را در اختیار دارند در حالیکه مجموعه ی جهان سوم فقط 10 درصد را در اختیار دارد .
اگر ما یک محاسبه دیگری کرده و کشورهای پیشرفته را با کشورهای در حال رشد مقایسه کنیم خواهیم دید که سهم جهان سوم در تکنولوژی پیشرفته ارتباطات فقط 3 درصد است نه 10 درصد در نتیجه این اختلاف سطح بسیار شدید زمینه ی برقراری ارتباطات فرهنگی سالم و متوازن را از بین می برد . و این عدم توازن ناشی از اختلاف سطح بین دو دسته از کشورها هم خطر محافظت هویت فرهنگی را و هم تنوع فرهنگی را به خطر می اندازد بدبختانه مطالعات و پیش بینی ها برای سالهای آینده این اختلاف سطح را بیشتر نشان می دهد که افزایش پیدا خواهد کرد بجای اینکه این عدم تساویها کاهش پیدا کند .
جهان معاصر امیدوار است که به یک جهش اساسی دست بیابد که آن از طریق گذشتن از یک جامعه ی مبتنی بر تولید به یک جامعه ی مبتنی بردانش جامعه ای که اطلاعات و پردازش اطلاعات غلبه دارد بر تولیدات . امروز عقب ماندگی در توسعه را باید نتیجه ی عدم توانایی در تولید در پردازش در بروز کردن در منتقل کردن و در مرتبط کردن و در معرض همه قرار دادن اطلاعات باید جستجو کرد .
بایستی دو راهی و یا آلترناتیوی جایگزینی که انقلاب اطلاعات ایجاد می کند را مطرح کرد از یک طرف هیچ گونه روند توسعه از هر نوعی که باشد اتفاق نمی افتد مگر اینکه بصورت ریشه ای و اساسی روی فن آوری اطلاعات و مبادله ی اطلاعات تکیه کند .
از طرف دیگر این تکنولوژیها و فن آوریها و اطلاعاتی که این تکنولوژی جابجا می کند بطور قوی حامل ارزشها هستند و در نتیجه آنها مدلها و الگوهای توسعه را کاملا بهم می ریزند محیط زیستی و محیط اجتماعی و فرهنگی را کاملا مختل می کنند هم در کشورهای صنعتی و هم در کشورهای در حال توسعه .
مبارزه کردن با ارتباطات فرهنگی ضرورتاً ایجاب می کند که یک راه حلی به این الترنایتو پیدا کنیم (یا تکنولوژی را گرفته و جامعه متحول شود یا اینکه جامعه حالت خود را حفظ کند ) .
رو در رو شدن با این مبارزه ارتباطات فرهنگی ضرورتا ایجاب می کند که راه حلی برای این آلترنایتو پیدا کنند و اینجاست که یک اقدام بسیار سخت را برای کشورهای جهان سوم پیش می آورد زیرا این اقدام ایجاب می کند تجدید نظر کلی را در مورد الگوهای توسعه ی موجود که این مدلها و الگوهای توسعه ی موجود بیشتر تکیه می کند روی نظامهایی که سوق می دهد که ما را بطرف استقلال خودی و ارزشهای داخلی بومی این اقدام در بطن خود این مسئله را هم دارد که بایستی سرمایه گذاریهای بسیار بزرگ در مورد نیروی انسانی انجام دهد آنچنانکه تحقیقات علمی فراوانی را بدست بگیریم باید نوآوری و ابتکار راتشویق کرد و حقوق بشر را کاملا محترم شمرد.
اگر تمام این شرایط جمع می شدند باز هم خیلی از کشورها قادر نبودند که این مباره را انجام دهند زیرا آنها آن توده ی منقد لازم را ندارند سرمایه ی تکنولوژی¬های ارتباطات سرمایه گذاریهای سنگینی را در مورد منابع انسانی و مالی در بر می گیرند و ناگفته پیداست که بازارهای بزرگ بین المللی هم اقتضا می کنند در بین تمام کشورهای جهان سوم فقط 15 کشور وجود دارد که می توانند این شرایط را جامعه ی عمل بپوشانند .
در نتیجه آماده سازی طرحهای مشترک بین کشورهای در حال رشد یک شرط اجتناب ناپذیری است برای توسعه اجتماعی – اقتصادی و همچنین توسعه ی قدرت سیاسی و همچنین ادامه ی حیات فرهنگی . در عین حالیکه همکاری بسیار نزدیک بین جنوب . جنوب در عین حالیکه به توسعه ی جهان سوم کمک خواهد کرد بطور دامنه داری برنامه های رشد و ترقی بین شمال و جنوب را تسهیل خواهد کرد که برای هر دو طرف پر سود است و انسجام در محتوای فرهنگی آن بوجود خواهد آورد و در نتیجه در حفظ تعدد فرهنگی و افزایش تفاهم انسانی موثر خواهد بود مسئله ارتباطات فرهنگی یک مسئله جهانی است در نتیجه این مسئله ارتباطات فرهنگی هم بینش و نگاه جهانی را اقتضا می کند و هم راه حلهای جهانی را می طلبد با مشارکت های کامل تمام طرفهای درگیر به عبارت دیگر تمام بشریت .
پیشرفتهای تکنولوژی حیرت آور انتقال اطلاعات را از نظر کمی و کیفی و با کاهش سر و صدا و اختلاف سطح بسیار اصلاح کرده است (بهبود بخشیده است ) ولی این پیشرفت با نتایج مشابه در آنچه که مربوط به ماده ی اولیه ی اطلاعات می شود همراه نبوده است برای اینکه در این زمینه اختلاف سطح خیلی بیشتر از گذشته است و پیشرفت اطلاعات در این زمینه با زحمت مواجه است در نتیجه چیزی که جایش خالی است عبارتست از گوش دادن به همنوع . بایستی روندهای جدید دموکراسی را خلق کرد تا جریان ارتباطات بین المللی را دوباره ایجاد بکند . این خلق جدید و یا دموکراسی های جدید بایستی اصل اولیه ی آزادی اطلاعات را محترم بشمارد ولی همچنین بایستی ضرورت تامین حداقل حفاظت از خود را نیز در کشورهایی که در معرض برنامه های هجومی آنها قرار دارند محترم بشمارند به عبارت دیگر بایستی آزادی مسئولیت را رعایت کند با اتمام مبارزه ی ایدئولوژیک غرب و شرق و جنگ سرد این فرهنگ است که بیشتر از همه تئاتر برخوردها و مبارزه ها می شود از سال 1978 من از این تز دفاع کرده ام همواره که بزرگترین مسئله در روابط شمال و جنوب همانا ارتباطات فرهنگی است .
در سال 1986 در یک برنامه ی تلویزیونی در توکیو گفتم که علتهای درگیریها در آینده اساسا مسائل فرهنگی خواهند بود متاسفانه این پیشگویی من در سال 1991 در جنگ خلیج فارس که به نظر من یک جنگ تمدنی بود جامه ی عمل به خود پوشید . درگیریهای مسلحانه ی دیگری نیز که در یوگسلاوی سابق و برخی جمهوری های آسیایی شوری سابق و برخی مناطق افریقا می تواند برخوردهای مسلحانه ی فرهنگی بحسا آید چگونه باید علم و ارتباطات را تنظیم کرد و بسیج نمود تا بتوان فرهنگ را به آن رسالت اصلی خویش که عبارتست از خلاقیت بخشش هماهنگی و وحدت و عشق و محبت برگرداند این سوال که من کردم مسائلی را در زمینه های اخلاق همچنانکه در زمینه های سیاسی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی و تکنولوژی ایجاب می کند این سوالی که من کردم بینش و نگرش ما را از آینده شکل می دهد و ایجاب می کند که یک تغییر و تحول ریشه ای در ساختارهای فکری ما بوجود بیاید . باید ارتباطات فرهنگی خود را تصحیح کنیم برای اینکه فرهنگ موثرترین و مهمترین ابزار صلح است از زمانیکه جنگها بیان کننده ی خود خواهیهای فرهنگی شدند صلح یک نام دیگری بخودش گرفت و آن عبارت از تواضع فرهنگی است در نتیجه ارتباطات فرهنگی یک مبارزه ی جدی و مهم آینده است که پر است (مملو است ) ار امکانات ولی در همان حال مملو از خطر کردن ها و خطرات است .
Mahdi Elmanjder ترجمه ای بود از مقاله ی مهدی ایمان جرا
– از کتاب جهش آینده
e-h.ir/tag/575263.htm