O M I D
09-13-2012, 01:19 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/09/245.jpg
اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض كلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیكی آن هم یك لایه باشد و....
اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض كلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیكی آن هم یك لایه باشد و البته دوچرخهای كه برای قبول شدن در كلاس اول آقای مجری برایش خرید.
کلاه قرمزی: قلبی از طلا پشت یک کلاه قرمز
آنقدر كه حواسش به حاشیه و شیطنتهای خود است همیشه اصل موضوع را فراموش میكند، سؤالهای ذهنش تمامی ندارند و تا جوابی برایشان پیدا نكند دستبردار نیست. فكر كردن و وقت گذاشتن روی تصمیمهایش هیچ معنایی برایش ندارد و معمولا همان كاری را میكند كه همان موقع به ذهنش رسیده است.
عاشق زرق و برق دنیای اطرافش است و به راحتی گول ظاهر آدمها را میخورد. قلبش طلاست و كینه هیچ آدمی در دلش نیست، اگر هم از دست كسی ناراحت باشد به وضوح به او نشان میدهد و دلایل رفتارش را میپرسد.
آنقدر كه به فكر فردا و فرداهایش است به گذشته فكر نمیكند. بیاندازه عجول است و عاشق كسب اطلاعاتی است كه به هیچ دردی نمیخورد. مهربان و دلسوز است؛ تا حدی كه همیشه خودش را فراموش میكند. در برخورد اول خجالتی و ترسو ولی در ارتباط با دوستانش جسور و فوقالعاده صمیمی است.
برای او تنهایی بزرگترین درد دنیاست و همیشه از آن میترسد. آنقدر به دیگران محبت میكند كه هیچ وقت نمیتواند فكر تنها گذاشتنش را از سرشان بیرون كند. تحرك و ورجه وورجه بهترین نعمت خدادادی است برایش اما فقط و فقط در جهت سرگرمی و بازی.
به سادگی خوشحال میشود و مسائل بزرگ به راحتی برایش حل و فصل میشود. مطالب را دیر استنباط میكند اما تجزیه و تحلیل خوبی درباره آنها دارد و طوری آنها را طبقهبندی و تفكیك میكند كه هرگز یادش نمیرود. عاشق جلب توجه است و اگر كوچكترین بیتوجهی ببیند، سرخورده و ناراحت میشود.
ناراحتیهای نزدیكانش از بزرگترین غمهایش هم مهمتر است و هركاری برای خوشحال كردن آنها میكند. دلنازك است و با گذشت؛ اصلا بدیهای دیگران یادش نمیماند و استاد برطرف كردن ناراحتیها و كدورتهای بقیه است.
محمدرضا گلزار: خوشتیپی که حس هفتم دارد
كمحرف است و هیچوقت درباره خودش زیادهگویی نمیكند. زیبایی ظاهریاش را جزئی از شخصیت ذاتی خود میداند و هیچگاه فكر نمیكند كه چیز خارقالعادهای جدا از مردم است. چنین افرادی شدیدا شخصیت جالب هستند، اغلب روابط دوستانه بسیاری دارند.
از برنامهریزی مشخص و واحدی پیروی نمیكند و از پیشامدهای غیرمنتظره و گاهی سخت استقبال خوبی میكند چون چالش در زندگی را لازمه بودنش میداند. او حتی حس هفتمی هم دارد طوری كه هیچ چیزی از او پنهان نمیماند آنقدر كه حتی اگر نپرسد هم نمیداند.
مسئولیتپذیری را دوست دارد و در كارها اخلاق از هر چیزی برایش مهمتر است. دنیا را از زاویه متفاوتی مشاهده میكند و طرز فكرش كاملا منحصربهفرد است و معمولا خودش را همرنگ جماعت نمیداند.
همیشه معتقد است همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. از چشمانش میتوان قدرت، پایداری و نیروی زندگی را خواند. خانوادهدوست است و با رفتاری متوازن، خلق و خوی آرام و با تمام این ویژگیها تاثیر مثبتی بر دیگران میگذارد.
زندگی برایش چندان آسان نیست چون از هر چیز بهترین آن را میخواهد بنابراین تمام روز در حال نقشه كشیدن است. از صبر كردن زیاد برای رسیدن به اهدافش بیزار است. تمام زندگیاش خلاصه شده به تلاش برای رسیدن به آرزوهایش.
منطقی فكر كردن و تصمیم گرفتن حتی در اوج احساسات هم برایش آسانترین كار است. بسیار بسیار باهوش است. بدترین حالت در زندگی او زمانی پیش میآید كه او را به حال خودش نگذارند و مدام برایش تصمیم بگیرند. با وجود مشكلاتی كه گاهی برایش پیش میآید به سرعت به زندگیاش سر و سامان میدهد.
فراز و فرود گلزار و كلاهقرمزی
کلاه قرمزی1: این موضوع را حتما شنیدهاید اما خاستگاه کلاهقرمزی تلویزیون است. او در تلویزیون به شهرت رسید و سپس گیشههای سینما را فتح کرد. اولین فیلم او در سال 1373 اکران شد که یخ سینماها را شکست. استقبال بینظیر مردم از این افسانه سینما و تلویزیون به حدی بود كه این فیلم سینمایی پرفروشترین فیلم دهه 70 در اكران اول شد. شاید جالب باشد كه بدانید فیلم «كلاهقرمزی و پسرخاله» ركورد فروش 50 میلیون تومان در آن زمان را زد و این ركوردشكنی زمانی رخ داد كه بلیتهای این فیلم سینمایی فقط 50تومان بوده است! پیش از این هم فیلمهایی در ژانر كودك توجه مخاطبان را به خود جلب كرده بودولی کلاهقرمزی همواره موفقیتی استثنایی داشته است.
گلزار1: گلزار در این سالها کمتر با بازیگری یک تیم تشکیل داده است اما هر بار این اتفاق افتاده نتیجه خارقالعاده بوده است در سال 82، حضور گلزار در كنار هنرمندانی مثل امین حیایی و مهناز افشار موجب هیاهو شد. مردم برای دیدن ستاره موردعلاقهشان ساعتها در صف تهیه بلیت میایستادند و این شاید شروع خوبی بود برای دومین سوپراستار سینمای ایران. درنهایت فیلم «كما» با فروش 610 میلیون تومان به اكرانش خاتمه داد و باعث شد «كما» در جدول پرفروشترین فیلمهای ایرانی مطرح شود. این فروش بیسابقه نظر بسیاری از كارگردانان و تهیهكنندگان را به خود جلب كرد.
کلاه قرمزی 2: این استقبال گسترده از سوی مردم، تمام عوامل دستاندكار ساخت این مجموعه را بر آن داشت تا پس از گذشت 8سال فیلم جدید این مجموعه سینمایی به نام «كلاهقرمزی و سروناز» را روانه پرده سینما كنند و اینبار در سال 81، كلاهقرمزی توانست 550میلیون تومان فروش را عاید سینما كرد. در آن زمان گفته میشد بیشتر طرفداران کلاهقرمزی نوجوانهایی هستند که با او بزرگ شدهاند و همچنان دل در گروی شوخیها و حرفهای او و سایر عروسکهای جذاب این مجموعه دارند که هریک طرفداران خاص خود را پیدا کرده بودند.
گلزار2: پس از «کما»، «آتشبس» كه محصول همكاری دوباره گلزار با مهناز افشار بود باز هم ركوردشكنی كرد و فروشش به یك میلیارد و 10 میلیون تومان رسید. آتشبس فیلمی خوشساخت بود که جنبههای دیگری از گلزار را به نمایش گذاشت. بازیگری که میتوانست روی صحنه بدرخشد. در ادامه این روند گلزار سال 86 با فیلم «توفیق اجباری» باز هم فروش گیشه را افزایش داد و اینبار با رقم یك میلیارد و 64میلیون تومان اما در اوج این ركوردزنیها ناگهان برگ تقدیر طور دیگری رقم خورد.
کلاه قرمزی3: این قصه باز هم تكرار شد و اینبار در سال 91 یعنی بعد از گذشت 10سال كلاهقرمزی اینبار با شخصیت جدیدی به نام بچه ننه، میزبان لبخندهای مردم شد. اما این استقبال بهطور چشمگیری وسیعتر از دفعات پیش بود. كلاهقرمزی با شكل و شمایل سابقش اما شخصیتش نزدیك به همان كودكان و نوجوانان اوایل دهه 70 روی پرده حاضر شده است. نكته جالب ماجرا اینجاست كه این رشد شخصیت درونی حتی ذرهای هم از محبوبیت او كم نكرد و این روزها همه منتظر هستند تا نتیجه این فروش غیرقابل پیشبینی را مشاهده كنند.جالب اینکه مخاطبان کلاهقرمزی در دهههای گذشته همچنان به او وفادارند.
گلزار 3: زندگی با ابعاد ستارگی و چهره بودن خیلی هم راحت نیست. رضا گلزار بعد از این موفقیتها شرایط جدیدی را تجربه کرد. به جز انتخاب غلط و حضور در یکی، دو فیلم کاملا ضعیف، آنچه او را از صنعت سینما دور کرد، خودبزرگبینی و البته شایعاتی بود که همیشه پیرامون او وجود داشت اگرچه گلزار همیشه تلاش میکرد از شر این مشکلات خلاص بشود اما منفیبافیها در مورد او آرامآرام تاثیر خود را گذاشت و ستاره بیرقیب و تضمینکننده گیشه به مرور شکستهایی را هم تجربه کرد.
کلاه قرمزی 4: بادرخشش کاراکترهای جدید در دو سریال نوروزی مشخص بود که ایرج طهماسب و حمید جبلی سینمایی جدیدی را با ترجیع بند کلاه قرمزی و ... خواهند ساخت. این فیلم(کلاه قرمزی و بچه ننه) حالا روی پرده است و در همان هفته اول اکران رکورد شکست. همان طور که رضا عطاران می گوید: کلاه قرمزی تنها سوپراستار سینمای ایران است!
گلزار4: رضا در کنار فعالیتهای تجاری مختلف همواره رکورد دریافت دستمزد را حفظ کرده است که این از قدرت او در مذاکرات سرچشمه میگیرد. در سالهای اخیر او در فیلمهای دموکراسی تو روز روشن (که نقش کوتاهی در آن داشت)2خواهر وشیش و بش، بخشی از موفقیتهای گذشته را تکرار کرده اما دو کار جدید او، در امتداد شهر و البته مجموعه ساخت ایران موفقیت تجاری مورد نظر را به دست نیاورده است. البته شکست و پیروزی به صورت طبیعی در کارنامه همه چهرههای مشهور سینمای جهان وجود دارد. اما یاد روزهایی به خیر که کارگردانهایی مثل مسعود کیمیایی و غیره به دنبال استفاده از این چهره جذاب سینمای ایران بودند. اتفاقی که در شرایط فعلی تکرار آن تقریبا غیرممکن است.
دوئل یک ستاره 80 کیلویی و یک ستاره یک کیلویی
محمدرضا گلزار: 2 چشم سبز، یک صورت شیک، یک هیکل ورزشکاری، یک انبار لباس و میل به دیده شدن
ورزشكار بودن محمدرضا در انواع رشتههای ورزشی یكی از داغترین اخبار در مورد او بوده است. اینكه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض كلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیكی آن هم یك لایه باشد و البته دوچرخهای كه برای قبول شدن در كلاس اول آقای مجری برایش خرید...
گلزار را علاوهبر یك هنرمند، یك فعال اقتصادی باسلیقه هم میدانند؛ اینكه چگونه سرمایهدار شود یا روی چه چیزی سرمایهگذاری كند از جمله عواملی است كه او را به یكی از پردرآمدترین هنرمندان بدل كرده است. اما كلاهقرمزی آنقدر سادهلوح و بیشیله پیله است كه تراول 50 هزارتومانی را با اسكناس 50تومانی نمیتواند تشخیص دهد. هرچند كه پیشبینی میشود اگر سماجتی را كه در شخصیتش موج میزند در مسائل مالی هم به كار گیرد، دستكمی از گلزار نخواهد داشت.
اعتمادبهنفس محمدرضا گلزار باعث میشود همیشه تمام سعی خود را بكند تا در مركزتوجه قرار گیرد. خیلیها دلیل حضور پررنگ او درمیان مردم را همین میدانند و میگویند؛ او حاضر است هركاری انجام دهد تا تمام توجهات را به سوی خود جلب كند، در مقابل كلاهقرمزی فارغ از هرگونه خودنمایی فقط به فكر خواستههای كودكانهاش است كه به هر طریقی سعی میكند به آنها برسد و... وای به روزی كه دل نازكش شكسته شود.
كسی نیست كه بتواند خوشلباس بودن رضا را زیر سؤال ببرد. بعد از 10سال فعالیت در عرصه سینما و ظاهر شدنهای رضا در مراسم مختلف به همه ثابت شده تا چه اندازه نسبت به لباسهایی كه میپوشد حساس است و تا بهحال دیده نشده لباسی كه به تن دارد مرتب و منظم نباشد. در مقابل این خوشپوشی، ستاره عروسكی ما حقیقتا بدلباس است یا بهتر بگوییم نحوه لباس پوشیدنش هیچ اهمیتی ندارد. لباس بافتنی آبی با راهراه سفید دركنار آن شلوار سبز ورزشی كه هیچ سنخیتی با چكمههای قرمزش ندارد بر هیچكس پوشیده نیست.
تابهحال كسی رضا گلزار را با لباس تكراری ندیده است، تنوعی كه در انتخاب لباسهایش دارد همیشه موردتوجه بوده و شاید بتوان این ویژگی رضا را یكی از دلایلی دانست كه او را تبدیل به ستاره كرده است. اما كلاهقرمزی از ابتدای حضورش در سینما و تلویزیون همیشه یكدست لباس به تن داشته كه صددرصد از عواملی است كه همیشه احساس میكنیم دوست قدیمی دوران كودكیمان را دیدهایم.
خیلیها اعتقاد دارند داشتن چشمهای رنگی، محمدرضا گلزار را ستاره كرد. شاید این نظریه را اگر به این صورت عنوان كنیم منطقیتر باشد: داشتن چشمهای رنگی به محمدرضا گلزار در ستاره شدن كمك كرد، بنابراین اگر با این استدلال پیش برویم چشمهای كلاهقرمزی كه یكی از آنها سبز و دیگری آبی است كمك مضاعفی در ستاره شدن این عروسك كرده است هرچند كه داشتن چشمهایی تا به این حد رنگی! نشانی از دنیای كودكانه او دارد.
کلاه قرمزی
کلاه قرمزی: یک چشم آبی، یکی سبز، پیراهن آبی، شلوار سبز، چکمه قرمز و روحیه جنجالی
در میان انبوه ویژگیهای اخلاقی كلاهقرمزی، اعم از دروغگویی، ترسو بودن و تنبلی در درس خواندن بارزترین ویژگی او دوستداشتنی بودن است. شما بهراحتی با دیدن او عاشقش میشوید و برای همیشه میتوانید او را دوست داشته باشید. برخلاف كلاهقرمزی، رضا گلزار از جمله افرادی است كه 99درصد افراد در برخورد اول با او از نزدیك او را «گوشت تلخ» میپندارند كه البته شایان ذكر است كه این ویژگی هیچ سنخیتی با مردمی بودن او ندارد و این سؤال را به وجود میآورد كه: پس چرا آنقدر معروف و محبوب است؟
كلاهقرمزی هرچه باشد یك عروسك محسوب میشود و برای جان دادن به این عروسك نیاز به یك عروسكگردان و صداپیشه است. دراصل كلاهقرمزی هیچ اختیاری از خودش ندارد و تابع نظر كارگردان، عروسكگردان و... است. درحالیكه گلزار پس از پشتسر گذاشتن چالشهایی كه در پایان دهه 80 با آن دست و پنجه نرم كرد به كل رویه خود را تغییر داد؛ بهطوری كه امروز خودش تعیینكننده شرایط كاریاش، انتخاب نقشها و حتی نحوه ایفای نقشهایش است.
علاوهبر شخصیت جالبی كه كلاه قرمزی دارد یك ویژگی دیگر از كه باعث میشود با دیدنش احساس شادی در ما تقویت شود لبخندی است كه همیشه بر لبان او نقش بسته. این لبخند دوستداشتنی كلاهقرمزی حتی در مواقعی كه ناراحت است هم دیده شده و این تناقض در ظاهرش باز هم موجب خنده تماشاگر میشود. اما درست در نقطه مقابل لبخندهای كلاهقرمزی، اخمها و صورت جدی محمدرضا گلزار قرار گرفته است. شاید كمتر لحظهای را از رضا به یاد بیاوریم كه اخم به صورت نداشته باشد. به هرحال نكته مهم این است كه هركدام از این كاراكترها به نوعی محبوبیت خود را حفظ میكنند. كلاهقرمزی با لبخند همیشگی و محمدرضا گلزار با صورت جدی و ابروان همیشه گرهخورده.
منبع:زندگی ایده آل
اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض كلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیكی آن هم یك لایه باشد و....
اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض كلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیكی آن هم یك لایه باشد و البته دوچرخهای كه برای قبول شدن در كلاس اول آقای مجری برایش خرید.
کلاه قرمزی: قلبی از طلا پشت یک کلاه قرمز
آنقدر كه حواسش به حاشیه و شیطنتهای خود است همیشه اصل موضوع را فراموش میكند، سؤالهای ذهنش تمامی ندارند و تا جوابی برایشان پیدا نكند دستبردار نیست. فكر كردن و وقت گذاشتن روی تصمیمهایش هیچ معنایی برایش ندارد و معمولا همان كاری را میكند كه همان موقع به ذهنش رسیده است.
عاشق زرق و برق دنیای اطرافش است و به راحتی گول ظاهر آدمها را میخورد. قلبش طلاست و كینه هیچ آدمی در دلش نیست، اگر هم از دست كسی ناراحت باشد به وضوح به او نشان میدهد و دلایل رفتارش را میپرسد.
آنقدر كه به فكر فردا و فرداهایش است به گذشته فكر نمیكند. بیاندازه عجول است و عاشق كسب اطلاعاتی است كه به هیچ دردی نمیخورد. مهربان و دلسوز است؛ تا حدی كه همیشه خودش را فراموش میكند. در برخورد اول خجالتی و ترسو ولی در ارتباط با دوستانش جسور و فوقالعاده صمیمی است.
برای او تنهایی بزرگترین درد دنیاست و همیشه از آن میترسد. آنقدر به دیگران محبت میكند كه هیچ وقت نمیتواند فكر تنها گذاشتنش را از سرشان بیرون كند. تحرك و ورجه وورجه بهترین نعمت خدادادی است برایش اما فقط و فقط در جهت سرگرمی و بازی.
به سادگی خوشحال میشود و مسائل بزرگ به راحتی برایش حل و فصل میشود. مطالب را دیر استنباط میكند اما تجزیه و تحلیل خوبی درباره آنها دارد و طوری آنها را طبقهبندی و تفكیك میكند كه هرگز یادش نمیرود. عاشق جلب توجه است و اگر كوچكترین بیتوجهی ببیند، سرخورده و ناراحت میشود.
ناراحتیهای نزدیكانش از بزرگترین غمهایش هم مهمتر است و هركاری برای خوشحال كردن آنها میكند. دلنازك است و با گذشت؛ اصلا بدیهای دیگران یادش نمیماند و استاد برطرف كردن ناراحتیها و كدورتهای بقیه است.
محمدرضا گلزار: خوشتیپی که حس هفتم دارد
كمحرف است و هیچوقت درباره خودش زیادهگویی نمیكند. زیبایی ظاهریاش را جزئی از شخصیت ذاتی خود میداند و هیچگاه فكر نمیكند كه چیز خارقالعادهای جدا از مردم است. چنین افرادی شدیدا شخصیت جالب هستند، اغلب روابط دوستانه بسیاری دارند.
از برنامهریزی مشخص و واحدی پیروی نمیكند و از پیشامدهای غیرمنتظره و گاهی سخت استقبال خوبی میكند چون چالش در زندگی را لازمه بودنش میداند. او حتی حس هفتمی هم دارد طوری كه هیچ چیزی از او پنهان نمیماند آنقدر كه حتی اگر نپرسد هم نمیداند.
مسئولیتپذیری را دوست دارد و در كارها اخلاق از هر چیزی برایش مهمتر است. دنیا را از زاویه متفاوتی مشاهده میكند و طرز فكرش كاملا منحصربهفرد است و معمولا خودش را همرنگ جماعت نمیداند.
همیشه معتقد است همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. از چشمانش میتوان قدرت، پایداری و نیروی زندگی را خواند. خانوادهدوست است و با رفتاری متوازن، خلق و خوی آرام و با تمام این ویژگیها تاثیر مثبتی بر دیگران میگذارد.
زندگی برایش چندان آسان نیست چون از هر چیز بهترین آن را میخواهد بنابراین تمام روز در حال نقشه كشیدن است. از صبر كردن زیاد برای رسیدن به اهدافش بیزار است. تمام زندگیاش خلاصه شده به تلاش برای رسیدن به آرزوهایش.
منطقی فكر كردن و تصمیم گرفتن حتی در اوج احساسات هم برایش آسانترین كار است. بسیار بسیار باهوش است. بدترین حالت در زندگی او زمانی پیش میآید كه او را به حال خودش نگذارند و مدام برایش تصمیم بگیرند. با وجود مشكلاتی كه گاهی برایش پیش میآید به سرعت به زندگیاش سر و سامان میدهد.
فراز و فرود گلزار و كلاهقرمزی
کلاه قرمزی1: این موضوع را حتما شنیدهاید اما خاستگاه کلاهقرمزی تلویزیون است. او در تلویزیون به شهرت رسید و سپس گیشههای سینما را فتح کرد. اولین فیلم او در سال 1373 اکران شد که یخ سینماها را شکست. استقبال بینظیر مردم از این افسانه سینما و تلویزیون به حدی بود كه این فیلم سینمایی پرفروشترین فیلم دهه 70 در اكران اول شد. شاید جالب باشد كه بدانید فیلم «كلاهقرمزی و پسرخاله» ركورد فروش 50 میلیون تومان در آن زمان را زد و این ركوردشكنی زمانی رخ داد كه بلیتهای این فیلم سینمایی فقط 50تومان بوده است! پیش از این هم فیلمهایی در ژانر كودك توجه مخاطبان را به خود جلب كرده بودولی کلاهقرمزی همواره موفقیتی استثنایی داشته است.
گلزار1: گلزار در این سالها کمتر با بازیگری یک تیم تشکیل داده است اما هر بار این اتفاق افتاده نتیجه خارقالعاده بوده است در سال 82، حضور گلزار در كنار هنرمندانی مثل امین حیایی و مهناز افشار موجب هیاهو شد. مردم برای دیدن ستاره موردعلاقهشان ساعتها در صف تهیه بلیت میایستادند و این شاید شروع خوبی بود برای دومین سوپراستار سینمای ایران. درنهایت فیلم «كما» با فروش 610 میلیون تومان به اكرانش خاتمه داد و باعث شد «كما» در جدول پرفروشترین فیلمهای ایرانی مطرح شود. این فروش بیسابقه نظر بسیاری از كارگردانان و تهیهكنندگان را به خود جلب كرد.
کلاه قرمزی 2: این استقبال گسترده از سوی مردم، تمام عوامل دستاندكار ساخت این مجموعه را بر آن داشت تا پس از گذشت 8سال فیلم جدید این مجموعه سینمایی به نام «كلاهقرمزی و سروناز» را روانه پرده سینما كنند و اینبار در سال 81، كلاهقرمزی توانست 550میلیون تومان فروش را عاید سینما كرد. در آن زمان گفته میشد بیشتر طرفداران کلاهقرمزی نوجوانهایی هستند که با او بزرگ شدهاند و همچنان دل در گروی شوخیها و حرفهای او و سایر عروسکهای جذاب این مجموعه دارند که هریک طرفداران خاص خود را پیدا کرده بودند.
گلزار2: پس از «کما»، «آتشبس» كه محصول همكاری دوباره گلزار با مهناز افشار بود باز هم ركوردشكنی كرد و فروشش به یك میلیارد و 10 میلیون تومان رسید. آتشبس فیلمی خوشساخت بود که جنبههای دیگری از گلزار را به نمایش گذاشت. بازیگری که میتوانست روی صحنه بدرخشد. در ادامه این روند گلزار سال 86 با فیلم «توفیق اجباری» باز هم فروش گیشه را افزایش داد و اینبار با رقم یك میلیارد و 64میلیون تومان اما در اوج این ركوردزنیها ناگهان برگ تقدیر طور دیگری رقم خورد.
کلاه قرمزی3: این قصه باز هم تكرار شد و اینبار در سال 91 یعنی بعد از گذشت 10سال كلاهقرمزی اینبار با شخصیت جدیدی به نام بچه ننه، میزبان لبخندهای مردم شد. اما این استقبال بهطور چشمگیری وسیعتر از دفعات پیش بود. كلاهقرمزی با شكل و شمایل سابقش اما شخصیتش نزدیك به همان كودكان و نوجوانان اوایل دهه 70 روی پرده حاضر شده است. نكته جالب ماجرا اینجاست كه این رشد شخصیت درونی حتی ذرهای هم از محبوبیت او كم نكرد و این روزها همه منتظر هستند تا نتیجه این فروش غیرقابل پیشبینی را مشاهده كنند.جالب اینکه مخاطبان کلاهقرمزی در دهههای گذشته همچنان به او وفادارند.
گلزار 3: زندگی با ابعاد ستارگی و چهره بودن خیلی هم راحت نیست. رضا گلزار بعد از این موفقیتها شرایط جدیدی را تجربه کرد. به جز انتخاب غلط و حضور در یکی، دو فیلم کاملا ضعیف، آنچه او را از صنعت سینما دور کرد، خودبزرگبینی و البته شایعاتی بود که همیشه پیرامون او وجود داشت اگرچه گلزار همیشه تلاش میکرد از شر این مشکلات خلاص بشود اما منفیبافیها در مورد او آرامآرام تاثیر خود را گذاشت و ستاره بیرقیب و تضمینکننده گیشه به مرور شکستهایی را هم تجربه کرد.
کلاه قرمزی 4: بادرخشش کاراکترهای جدید در دو سریال نوروزی مشخص بود که ایرج طهماسب و حمید جبلی سینمایی جدیدی را با ترجیع بند کلاه قرمزی و ... خواهند ساخت. این فیلم(کلاه قرمزی و بچه ننه) حالا روی پرده است و در همان هفته اول اکران رکورد شکست. همان طور که رضا عطاران می گوید: کلاه قرمزی تنها سوپراستار سینمای ایران است!
گلزار4: رضا در کنار فعالیتهای تجاری مختلف همواره رکورد دریافت دستمزد را حفظ کرده است که این از قدرت او در مذاکرات سرچشمه میگیرد. در سالهای اخیر او در فیلمهای دموکراسی تو روز روشن (که نقش کوتاهی در آن داشت)2خواهر وشیش و بش، بخشی از موفقیتهای گذشته را تکرار کرده اما دو کار جدید او، در امتداد شهر و البته مجموعه ساخت ایران موفقیت تجاری مورد نظر را به دست نیاورده است. البته شکست و پیروزی به صورت طبیعی در کارنامه همه چهرههای مشهور سینمای جهان وجود دارد. اما یاد روزهایی به خیر که کارگردانهایی مثل مسعود کیمیایی و غیره به دنبال استفاده از این چهره جذاب سینمای ایران بودند. اتفاقی که در شرایط فعلی تکرار آن تقریبا غیرممکن است.
دوئل یک ستاره 80 کیلویی و یک ستاره یک کیلویی
محمدرضا گلزار: 2 چشم سبز، یک صورت شیک، یک هیکل ورزشکاری، یک انبار لباس و میل به دیده شدن
ورزشكار بودن محمدرضا در انواع رشتههای ورزشی یكی از داغترین اخبار در مورد او بوده است. اینكه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض كلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیكی آن هم یك لایه باشد و البته دوچرخهای كه برای قبول شدن در كلاس اول آقای مجری برایش خرید...
گلزار را علاوهبر یك هنرمند، یك فعال اقتصادی باسلیقه هم میدانند؛ اینكه چگونه سرمایهدار شود یا روی چه چیزی سرمایهگذاری كند از جمله عواملی است كه او را به یكی از پردرآمدترین هنرمندان بدل كرده است. اما كلاهقرمزی آنقدر سادهلوح و بیشیله پیله است كه تراول 50 هزارتومانی را با اسكناس 50تومانی نمیتواند تشخیص دهد. هرچند كه پیشبینی میشود اگر سماجتی را كه در شخصیتش موج میزند در مسائل مالی هم به كار گیرد، دستكمی از گلزار نخواهد داشت.
اعتمادبهنفس محمدرضا گلزار باعث میشود همیشه تمام سعی خود را بكند تا در مركزتوجه قرار گیرد. خیلیها دلیل حضور پررنگ او درمیان مردم را همین میدانند و میگویند؛ او حاضر است هركاری انجام دهد تا تمام توجهات را به سوی خود جلب كند، در مقابل كلاهقرمزی فارغ از هرگونه خودنمایی فقط به فكر خواستههای كودكانهاش است كه به هر طریقی سعی میكند به آنها برسد و... وای به روزی كه دل نازكش شكسته شود.
كسی نیست كه بتواند خوشلباس بودن رضا را زیر سؤال ببرد. بعد از 10سال فعالیت در عرصه سینما و ظاهر شدنهای رضا در مراسم مختلف به همه ثابت شده تا چه اندازه نسبت به لباسهایی كه میپوشد حساس است و تا بهحال دیده نشده لباسی كه به تن دارد مرتب و منظم نباشد. در مقابل این خوشپوشی، ستاره عروسكی ما حقیقتا بدلباس است یا بهتر بگوییم نحوه لباس پوشیدنش هیچ اهمیتی ندارد. لباس بافتنی آبی با راهراه سفید دركنار آن شلوار سبز ورزشی كه هیچ سنخیتی با چكمههای قرمزش ندارد بر هیچكس پوشیده نیست.
تابهحال كسی رضا گلزار را با لباس تكراری ندیده است، تنوعی كه در انتخاب لباسهایش دارد همیشه موردتوجه بوده و شاید بتوان این ویژگی رضا را یكی از دلایلی دانست كه او را تبدیل به ستاره كرده است. اما كلاهقرمزی از ابتدای حضورش در سینما و تلویزیون همیشه یكدست لباس به تن داشته كه صددرصد از عواملی است كه همیشه احساس میكنیم دوست قدیمی دوران كودكیمان را دیدهایم.
خیلیها اعتقاد دارند داشتن چشمهای رنگی، محمدرضا گلزار را ستاره كرد. شاید این نظریه را اگر به این صورت عنوان كنیم منطقیتر باشد: داشتن چشمهای رنگی به محمدرضا گلزار در ستاره شدن كمك كرد، بنابراین اگر با این استدلال پیش برویم چشمهای كلاهقرمزی كه یكی از آنها سبز و دیگری آبی است كمك مضاعفی در ستاره شدن این عروسك كرده است هرچند كه داشتن چشمهایی تا به این حد رنگی! نشانی از دنیای كودكانه او دارد.
کلاه قرمزی
کلاه قرمزی: یک چشم آبی، یکی سبز، پیراهن آبی، شلوار سبز، چکمه قرمز و روحیه جنجالی
در میان انبوه ویژگیهای اخلاقی كلاهقرمزی، اعم از دروغگویی، ترسو بودن و تنبلی در درس خواندن بارزترین ویژگی او دوستداشتنی بودن است. شما بهراحتی با دیدن او عاشقش میشوید و برای همیشه میتوانید او را دوست داشته باشید. برخلاف كلاهقرمزی، رضا گلزار از جمله افرادی است كه 99درصد افراد در برخورد اول با او از نزدیك او را «گوشت تلخ» میپندارند كه البته شایان ذكر است كه این ویژگی هیچ سنخیتی با مردمی بودن او ندارد و این سؤال را به وجود میآورد كه: پس چرا آنقدر معروف و محبوب است؟
كلاهقرمزی هرچه باشد یك عروسك محسوب میشود و برای جان دادن به این عروسك نیاز به یك عروسكگردان و صداپیشه است. دراصل كلاهقرمزی هیچ اختیاری از خودش ندارد و تابع نظر كارگردان، عروسكگردان و... است. درحالیكه گلزار پس از پشتسر گذاشتن چالشهایی كه در پایان دهه 80 با آن دست و پنجه نرم كرد به كل رویه خود را تغییر داد؛ بهطوری كه امروز خودش تعیینكننده شرایط كاریاش، انتخاب نقشها و حتی نحوه ایفای نقشهایش است.
علاوهبر شخصیت جالبی كه كلاه قرمزی دارد یك ویژگی دیگر از كه باعث میشود با دیدنش احساس شادی در ما تقویت شود لبخندی است كه همیشه بر لبان او نقش بسته. این لبخند دوستداشتنی كلاهقرمزی حتی در مواقعی كه ناراحت است هم دیده شده و این تناقض در ظاهرش باز هم موجب خنده تماشاگر میشود. اما درست در نقطه مقابل لبخندهای كلاهقرمزی، اخمها و صورت جدی محمدرضا گلزار قرار گرفته است. شاید كمتر لحظهای را از رضا به یاد بیاوریم كه اخم به صورت نداشته باشد. به هرحال نكته مهم این است كه هركدام از این كاراكترها به نوعی محبوبیت خود را حفظ میكنند. كلاهقرمزی با لبخند همیشگی و محمدرضا گلزار با صورت جدی و ابروان همیشه گرهخورده.
منبع:زندگی ایده آل