Borna66
08-13-2012, 02:08 PM
عنوان قسمت دوم مقاله :
نحوه جلوگیری از بروز اشتباهات بزرگ که برنامه استفاده از RCM را با شكست مواجه ميسازد.
اخیرا ، شخصي در سیمنار قابلیت اطمینان سئوالی را مطرح نمود که :
" اگر شركت شما مجری نگهداری و تعمیرات هواپیماهای تجاری بود ، آیا باز هم تمایل به پرواز با هواپیما داشتید؟ "
اندیشه ترسناکیست؟ بسیاری از مدیران نگهداری و تعمیرات هرگز پاسخی برای این سئوال ندارند.
اطمینان داشته باشید ، از وقتیکه RCM معرفی گردیده ، صنایع هوایی از تولید کنندگان هواپیماها پیشی گرفته اند. اما همچنان در تجارت هوایی ، ماموریت نگهداری و تعمیرات کاملا واضح و آشکار است : نگهداری از هواپیما بهمراه کلیه مسافرین آن . این موضوع ، رهنمودها ، روش کار و کنترلها در نگهداری و تعمیرات هواپيماها را بسیار مستحکم می سازد .
اما ، ماموریت نگهداری و تعمیرات در کارخانجات تولیدی ، اينچنين واضح نیست .برای مثال ، اگر یک خط بسته بندی برای دو ساعت متوقف گردد ، اثرات آن ممکن است خیلی زیاد نباشد اما وقتیکه شما در باره هواپیما با صدها سرنشین صحبت می کنید ، داستان بطور کلی فرق می کند.
در نظر داشته باشید که اختلاف ساختاری بین RCM و کلیه روشهای نگهداری و تعمیرات گذشته بر سر دو چیز میباشد : ایمنی و منافع اقتصادي .
اگر از فاکتور ایمنی فاصله بگیرید آیا RCM هنوز مسیر درستی را طی خواهد نمود؟
البته ممکن است عنوان نمائيد که RCM براي صنایع هواپیمایی مناسب بوده و بکار گیری روشی پیچیده برای نگهداری و تعمیرات در صنایعی همچون صنایع شیمیایی ، دارویی ، فلزی و دیگر صنایع واقعا ضروری نيست .
این سئوال را از یکی از متخصصین سایت Allied آقای Bill Keeter پرسیدم . جواب داد : بله و خیر .
سئوال و جواب را بخوانید :
سئوال : بیل ، تولید کنندگان چگونه باید به RCM توجه نمایند؟
RCM روشی با نیاز فراوان به منابع میباشد . برای اجرای تنها یک آنالیز RCM نیاز به ساعتها کار جهت تصمیم گیری دارد. بنابراین RCM نباید برای هر ماشینی مورد استفاده قرار گیرد. بعنوان مثال ، ممکن است تنها 10% از ماشینها نیاز به RCM داشته باشند . اگر شما از RCM برای آن 10 % از ماشینهای بحرانی بکار گیرید ، قادر به بهبود ظرفیت کلی ، افزایش خروجی و بازگشت سرمایه به میزانی بیش از آنچه که خرج نموده اید خواهید بود.
سئوال : چگونه میشود تعیین نمود که از RCM در چه جایی باید استفاده نمود؟
تمرکز باید برروی سیستمهایی باشد که بیشترین بازگشت سرمایه را به دنبال خواهند داشت . نقطه آغازین اینست که شما بتوانید بهبود را در یکی از سه ناحیه نشان دهید : ایمنی ، تاثیر مالی یا افزایش روحیه در محیط کاری .
برای انجام اینکار ، میتوانید با رتبه بندی ماشین آلات از نظر وضعیت بحرانی آنها ، شروع نمائید . شما میتوانید با اجرای RCM برای درصدی کمی از ماشین آلات ، به نتایج بسیار چشمیگیری برسید.
سئوال : چرا RCM به منابع زیادی نیاز دارد؟
RCM به تعدادی افراد کلیدی نیاز دارد که وقت خود را به انجام اینکار اختصاص دهند. متخصیصن ، اپراتورها ، پرسنل نت و ناظرین در برخی مواقع باید برای انجام یک آنالیز RCM هفته ها وقت صرف کنند. برخی از کارخانجات به دليل درگير بودن پرسنل در تعميرات اضطراري فرصت انجام اينكار را ندارند.
خلاصه قسمت دوم مقاله :
برای بسیار از کارخانجات استفاده کم از RCM بهتر از عدم استفاده از آنست .
یکی از متداولترین اشتباه انتخاب سیستمهای زیاد برای انجام آنالیز ، در شروع کار میباشد.
بر روی درصدی کوچکی از یک ماشین تمرکز نمائید تا به منافع بزرگی دستیابید.
<>·مدیران باهوش میدانند که نیازمند دستیابی به نتایج خوب در کوتاهترین زمان ممکن میباشند. در این حالت که سود حاصل از اجرا نمایان میگردد ، برای مدیریت ارشد بسیار سخت خواهد بود که در مقابل پروژه مقاوت نماید.
نحوه جلوگیری از بروز اشتباهات بزرگ که برنامه استفاده از RCM را با شكست مواجه ميسازد.
اخیرا ، شخصي در سیمنار قابلیت اطمینان سئوالی را مطرح نمود که :
" اگر شركت شما مجری نگهداری و تعمیرات هواپیماهای تجاری بود ، آیا باز هم تمایل به پرواز با هواپیما داشتید؟ "
اندیشه ترسناکیست؟ بسیاری از مدیران نگهداری و تعمیرات هرگز پاسخی برای این سئوال ندارند.
اطمینان داشته باشید ، از وقتیکه RCM معرفی گردیده ، صنایع هوایی از تولید کنندگان هواپیماها پیشی گرفته اند. اما همچنان در تجارت هوایی ، ماموریت نگهداری و تعمیرات کاملا واضح و آشکار است : نگهداری از هواپیما بهمراه کلیه مسافرین آن . این موضوع ، رهنمودها ، روش کار و کنترلها در نگهداری و تعمیرات هواپيماها را بسیار مستحکم می سازد .
اما ، ماموریت نگهداری و تعمیرات در کارخانجات تولیدی ، اينچنين واضح نیست .برای مثال ، اگر یک خط بسته بندی برای دو ساعت متوقف گردد ، اثرات آن ممکن است خیلی زیاد نباشد اما وقتیکه شما در باره هواپیما با صدها سرنشین صحبت می کنید ، داستان بطور کلی فرق می کند.
در نظر داشته باشید که اختلاف ساختاری بین RCM و کلیه روشهای نگهداری و تعمیرات گذشته بر سر دو چیز میباشد : ایمنی و منافع اقتصادي .
اگر از فاکتور ایمنی فاصله بگیرید آیا RCM هنوز مسیر درستی را طی خواهد نمود؟
البته ممکن است عنوان نمائيد که RCM براي صنایع هواپیمایی مناسب بوده و بکار گیری روشی پیچیده برای نگهداری و تعمیرات در صنایعی همچون صنایع شیمیایی ، دارویی ، فلزی و دیگر صنایع واقعا ضروری نيست .
این سئوال را از یکی از متخصصین سایت Allied آقای Bill Keeter پرسیدم . جواب داد : بله و خیر .
سئوال و جواب را بخوانید :
سئوال : بیل ، تولید کنندگان چگونه باید به RCM توجه نمایند؟
RCM روشی با نیاز فراوان به منابع میباشد . برای اجرای تنها یک آنالیز RCM نیاز به ساعتها کار جهت تصمیم گیری دارد. بنابراین RCM نباید برای هر ماشینی مورد استفاده قرار گیرد. بعنوان مثال ، ممکن است تنها 10% از ماشینها نیاز به RCM داشته باشند . اگر شما از RCM برای آن 10 % از ماشینهای بحرانی بکار گیرید ، قادر به بهبود ظرفیت کلی ، افزایش خروجی و بازگشت سرمایه به میزانی بیش از آنچه که خرج نموده اید خواهید بود.
سئوال : چگونه میشود تعیین نمود که از RCM در چه جایی باید استفاده نمود؟
تمرکز باید برروی سیستمهایی باشد که بیشترین بازگشت سرمایه را به دنبال خواهند داشت . نقطه آغازین اینست که شما بتوانید بهبود را در یکی از سه ناحیه نشان دهید : ایمنی ، تاثیر مالی یا افزایش روحیه در محیط کاری .
برای انجام اینکار ، میتوانید با رتبه بندی ماشین آلات از نظر وضعیت بحرانی آنها ، شروع نمائید . شما میتوانید با اجرای RCM برای درصدی کمی از ماشین آلات ، به نتایج بسیار چشمیگیری برسید.
سئوال : چرا RCM به منابع زیادی نیاز دارد؟
RCM به تعدادی افراد کلیدی نیاز دارد که وقت خود را به انجام اینکار اختصاص دهند. متخصیصن ، اپراتورها ، پرسنل نت و ناظرین در برخی مواقع باید برای انجام یک آنالیز RCM هفته ها وقت صرف کنند. برخی از کارخانجات به دليل درگير بودن پرسنل در تعميرات اضطراري فرصت انجام اينكار را ندارند.
خلاصه قسمت دوم مقاله :
برای بسیار از کارخانجات استفاده کم از RCM بهتر از عدم استفاده از آنست .
یکی از متداولترین اشتباه انتخاب سیستمهای زیاد برای انجام آنالیز ، در شروع کار میباشد.
بر روی درصدی کوچکی از یک ماشین تمرکز نمائید تا به منافع بزرگی دستیابید.
<>·مدیران باهوش میدانند که نیازمند دستیابی به نتایج خوب در کوتاهترین زمان ممکن میباشند. در این حالت که سود حاصل از اجرا نمایان میگردد ، برای مدیریت ارشد بسیار سخت خواهد بود که در مقابل پروژه مقاوت نماید.