fatemeh2011
08-03-2012, 01:25 PM
خبر آنلاین : مطالعات جدید نشان میدهد که در بین گروههای مختلف و از جمله انسان، مادران میتوانند بر اساس شرایط محیطی که در آن زندگی میکنند، جنسیت فرزند متولد نشده خود را تعیین کنند. هدف هم امکان بقای بیشتر برای فرزند است.
بهنوش خرمروز: بحث بر سر این که جنسیت جنین چهطور تعیین میشود، بحثی تازه نیست. آرزوی امکان تعیین جنسیت فرزند هم آرزویی دیرینه است. علیرغم این که بسیاری فکر میکنند در نهایت، والدین کنترلی بر انتخاب جنسیت فرزند ندارند، تحقیقات جدید نشان میدهد که مادران میتوانند جنسیت جنین متولد نشده خود را در پاسخ به محیطی که در آن زندگی میکنند، تعیین کنند، به نحوی که با محیط بیرونی آینده سازگارتر باشد.
به گزارش دیسکاوری، مطالعه تازهای که در رویال سوسایتی منتشر شده، به این نتیجه رسیده است که مادران در مقایسه با پدران، در تعیین این که زوج، فرزند پسر یا دختر داشته باشند، سهم بسیار بسیار بیشتری دارند. هدف هم بقای کودک است.
سارا پرایک از محققن این مطالعه میگوید: «به نظر میرسد زمانی که هزینههای سنگین و قابل پیشبینی در ارتباط با تولد یا پرورش یک فرزند دختر یا پسر در محیطی خاص وجود داشته باشد، زنان در مورد جنسیت فرزند خود سوگیری پیدا میکنند و گرایش دارند فرزندشان جنسیتی داشته باشد که بهترین شرایط را در آن محیط خاص داشته باشد.»
پرایک که از محققین دانشکده تحقیقات زیستشناسی دانشگاه ملی استرالیا است، میافزاید: «تغییر نسبت جنسیت جنین در پاسخ به کیفیت محیط زندگی به احتمال زیاد از بالاترین امتیازها در هرگونهای است، چرا که به مادر این امکان را میدهد که فرزند خود را با شرایط غالب هماهنگ کنند و نیز برای خودشان هم شرایط بهتری به وجود بیاورند.»
مطالعات قبلی بر روی پرندهها، خزندهها و پستانداران از جمله انسان، نشان داده بودند که چنین اتفاقی میافتد، اما دانشمندان تا به حال دقیقا نمیدانستند که چه مولفههایی تعیین میکنند که فرزند دختر باشد یا پسر. به عنوان مثال، برخی از دانشمندان شرایط عمومی بدنی و سلامت مادر را در تعیین جنسیت جنین موثر میدانستند.
برای بهتر روشن کردن این امکان، پرایک و همکارش لی رولینز گونهای پرنده، به نام طوطی چهرهآبی را مورد مطالعه قرار دادند که شرایط بدنش بسیار نسبت به تغییرات در کیفیت تغذیه حساس است.
محققین به طورتصادفی 56 پرنده ماده را در شرایط دارای تغذیه باکیفیت و یا تغذیه کمکیفیت قرار دادند. غذای باکیفیت حاوی 20 درصد پروتئین با تخممرغ، جوانه گندم، ترکیبی از دانهها و چند مورد دیگر بود، در حالی که غذای کمکیفیت تنها 8 درصد پروتئین داشت. بعد از 12 هفته زندگی پرندهها در این شرایط تغذیه، وزن آنها سنجیده شد و چند آزمایش خون روی آنها انجام شد تا جنبههای مختلف سلامتیشان مورد ارزیابی قرار گیرد. بر اساس این آزمایشها، همه پرنده در شرایط نسبتا خوبی به سر میبردند و شکل ظاهری آنها هم قبل و بعد از دوره سه ماهه مطالعه، یکسان باقی ماند.
با این وجود، بعد از آن، مادرانی که تغذیه با کیفیت پایینتری داشتند، فرزندان نر بیشتری به وجود آوردند.
اما چرا این اتفاق افتاد؟ پرایک در توضیح این پدیده میگوید: «دراین مورد، نوعی سازگاری وجود دارد، وقتی شرایط محیطی ضعیفتر است، مادران صاحب جوجههای نر بیشتری میشوند، چون جوجههای نر در مقایسه با جوجههای ماده، در برابر فشار تغذیهای کمتر آسیب میبینند. برای نمونه، جوجههای نر با رژیمهای غذایی با کیفیت پایین، سریعتر رشد میکنند. در واقع، بیش از 51.5 درصد از جوجههای مادهای که در شرایط تغذیهای ضعیف متولد میشوند، قبل از این که بخواهند از والدین خود مستقل شوند، میمیرند. در حالی که این رقم در مورد جوجههای نر تنها 7.3 درصد است.»
البته هنوز معلوم نیست که در مورد انسانها، مادرانی که در شرایط ضعیفتر قرار میگیرند، بیشتر پسردار میشوند یا دختردار! احتمالا برای مدتی هم پاسخ این سوال نامعلوم خواهد بود، چرا که محققین نمیتوانند به طور آزمایشی مانند کاری که در این مطالعه بر روی پرندگان انجام شد رژیم غذایی انسانها را دستکاری کنند.
البته جنسیت فرزندان حداقل تا حدی به واسطه ژنها منتقل میشود و در نتیجه پدر هم تا حدی به طور غیرمستقیم در تعیین جنسیت فرزندان سهم دارد.
با این حال هنوز این نکته برای دانشمندان یک معماست که چهطور مادران در دنیای حیوانات، جنسیت فرزند خود را با محیط سازگار میکنند. به گفته پرایک، ممکن است هورمونها در این فرایند دخیل باشند.
مطالعات قبلی نشان میدهند که سطوح گردشی یک هورمون استرس قوی که کورتیکوسترون نامیده میشود، در زنان قبل از بارداری یا تخمکگذاری میتوانند یک عامل تعیینکننده باشد.
علاوه بر این موارد، فرایند انتخاب جنسیت فرزند میتواند پیامدهای گستردهتری داشته باشد.
تیم فاوست، از محققین دانشکده تحقیقات علوم زیستشناختی دانشگاه بریستول، روی این موضوع مطالعه کرده است که چهطور کنترل مادرانه روی نسبت جنسیتی فرزند، بر انتخاب جفت توسط مادهها موثر است. وی در اینباره میگوید: وقتی مادران جنسیت فرزند خود را انتخاب میکنند، تلاشهای جنس نر برای جفتگیری دیگر مورد توجه قرار نمیگیرد، چون ماده دیگر آن تلاشها را جذاب نمیبیند.
بر پایه مجموع این بحثها میتوان انتظار داشت که تغییرات عمومی در زندگی موجودات که این روزها روند سریعتری هم پیدا کرده است، با تغییراتی در این زمینه همراه باشد. تغییرات آبوهوایی، از دست دادن محل زندگی و سایر عوامل استرسزا ممکن است نه تنها نسبت جنسیتی در گونههای بسیاری را تغییر بدهد، بلکه احتمالا در آینده تلاشهای نمایشی نرها برای جفتگیری را هم مغلوب خود خواهد ساخت و روی انتخاب جفت توسط مادهها تاثیر خواهد گذاشت.
بهنوش خرمروز: بحث بر سر این که جنسیت جنین چهطور تعیین میشود، بحثی تازه نیست. آرزوی امکان تعیین جنسیت فرزند هم آرزویی دیرینه است. علیرغم این که بسیاری فکر میکنند در نهایت، والدین کنترلی بر انتخاب جنسیت فرزند ندارند، تحقیقات جدید نشان میدهد که مادران میتوانند جنسیت جنین متولد نشده خود را در پاسخ به محیطی که در آن زندگی میکنند، تعیین کنند، به نحوی که با محیط بیرونی آینده سازگارتر باشد.
به گزارش دیسکاوری، مطالعه تازهای که در رویال سوسایتی منتشر شده، به این نتیجه رسیده است که مادران در مقایسه با پدران، در تعیین این که زوج، فرزند پسر یا دختر داشته باشند، سهم بسیار بسیار بیشتری دارند. هدف هم بقای کودک است.
سارا پرایک از محققن این مطالعه میگوید: «به نظر میرسد زمانی که هزینههای سنگین و قابل پیشبینی در ارتباط با تولد یا پرورش یک فرزند دختر یا پسر در محیطی خاص وجود داشته باشد، زنان در مورد جنسیت فرزند خود سوگیری پیدا میکنند و گرایش دارند فرزندشان جنسیتی داشته باشد که بهترین شرایط را در آن محیط خاص داشته باشد.»
پرایک که از محققین دانشکده تحقیقات زیستشناسی دانشگاه ملی استرالیا است، میافزاید: «تغییر نسبت جنسیت جنین در پاسخ به کیفیت محیط زندگی به احتمال زیاد از بالاترین امتیازها در هرگونهای است، چرا که به مادر این امکان را میدهد که فرزند خود را با شرایط غالب هماهنگ کنند و نیز برای خودشان هم شرایط بهتری به وجود بیاورند.»
مطالعات قبلی بر روی پرندهها، خزندهها و پستانداران از جمله انسان، نشان داده بودند که چنین اتفاقی میافتد، اما دانشمندان تا به حال دقیقا نمیدانستند که چه مولفههایی تعیین میکنند که فرزند دختر باشد یا پسر. به عنوان مثال، برخی از دانشمندان شرایط عمومی بدنی و سلامت مادر را در تعیین جنسیت جنین موثر میدانستند.
برای بهتر روشن کردن این امکان، پرایک و همکارش لی رولینز گونهای پرنده، به نام طوطی چهرهآبی را مورد مطالعه قرار دادند که شرایط بدنش بسیار نسبت به تغییرات در کیفیت تغذیه حساس است.
محققین به طورتصادفی 56 پرنده ماده را در شرایط دارای تغذیه باکیفیت و یا تغذیه کمکیفیت قرار دادند. غذای باکیفیت حاوی 20 درصد پروتئین با تخممرغ، جوانه گندم، ترکیبی از دانهها و چند مورد دیگر بود، در حالی که غذای کمکیفیت تنها 8 درصد پروتئین داشت. بعد از 12 هفته زندگی پرندهها در این شرایط تغذیه، وزن آنها سنجیده شد و چند آزمایش خون روی آنها انجام شد تا جنبههای مختلف سلامتیشان مورد ارزیابی قرار گیرد. بر اساس این آزمایشها، همه پرنده در شرایط نسبتا خوبی به سر میبردند و شکل ظاهری آنها هم قبل و بعد از دوره سه ماهه مطالعه، یکسان باقی ماند.
با این وجود، بعد از آن، مادرانی که تغذیه با کیفیت پایینتری داشتند، فرزندان نر بیشتری به وجود آوردند.
اما چرا این اتفاق افتاد؟ پرایک در توضیح این پدیده میگوید: «دراین مورد، نوعی سازگاری وجود دارد، وقتی شرایط محیطی ضعیفتر است، مادران صاحب جوجههای نر بیشتری میشوند، چون جوجههای نر در مقایسه با جوجههای ماده، در برابر فشار تغذیهای کمتر آسیب میبینند. برای نمونه، جوجههای نر با رژیمهای غذایی با کیفیت پایین، سریعتر رشد میکنند. در واقع، بیش از 51.5 درصد از جوجههای مادهای که در شرایط تغذیهای ضعیف متولد میشوند، قبل از این که بخواهند از والدین خود مستقل شوند، میمیرند. در حالی که این رقم در مورد جوجههای نر تنها 7.3 درصد است.»
البته هنوز معلوم نیست که در مورد انسانها، مادرانی که در شرایط ضعیفتر قرار میگیرند، بیشتر پسردار میشوند یا دختردار! احتمالا برای مدتی هم پاسخ این سوال نامعلوم خواهد بود، چرا که محققین نمیتوانند به طور آزمایشی مانند کاری که در این مطالعه بر روی پرندگان انجام شد رژیم غذایی انسانها را دستکاری کنند.
البته جنسیت فرزندان حداقل تا حدی به واسطه ژنها منتقل میشود و در نتیجه پدر هم تا حدی به طور غیرمستقیم در تعیین جنسیت فرزندان سهم دارد.
با این حال هنوز این نکته برای دانشمندان یک معماست که چهطور مادران در دنیای حیوانات، جنسیت فرزند خود را با محیط سازگار میکنند. به گفته پرایک، ممکن است هورمونها در این فرایند دخیل باشند.
مطالعات قبلی نشان میدهند که سطوح گردشی یک هورمون استرس قوی که کورتیکوسترون نامیده میشود، در زنان قبل از بارداری یا تخمکگذاری میتوانند یک عامل تعیینکننده باشد.
علاوه بر این موارد، فرایند انتخاب جنسیت فرزند میتواند پیامدهای گستردهتری داشته باشد.
تیم فاوست، از محققین دانشکده تحقیقات علوم زیستشناختی دانشگاه بریستول، روی این موضوع مطالعه کرده است که چهطور کنترل مادرانه روی نسبت جنسیتی فرزند، بر انتخاب جفت توسط مادهها موثر است. وی در اینباره میگوید: وقتی مادران جنسیت فرزند خود را انتخاب میکنند، تلاشهای جنس نر برای جفتگیری دیگر مورد توجه قرار نمیگیرد، چون ماده دیگر آن تلاشها را جذاب نمیبیند.
بر پایه مجموع این بحثها میتوان انتظار داشت که تغییرات عمومی در زندگی موجودات که این روزها روند سریعتری هم پیدا کرده است، با تغییراتی در این زمینه همراه باشد. تغییرات آبوهوایی، از دست دادن محل زندگی و سایر عوامل استرسزا ممکن است نه تنها نسبت جنسیتی در گونههای بسیاری را تغییر بدهد، بلکه احتمالا در آینده تلاشهای نمایشی نرها برای جفتگیری را هم مغلوب خود خواهد ساخت و روی انتخاب جفت توسط مادهها تاثیر خواهد گذاشت.