PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : من مقصرم ؛ تو چطور؟



یکی مثل خودت
07-28-2012, 11:36 PM
من مقصرم ؛ تو چطور؟


http://up.pnu-club.com/images/dun8wn72zwu6bt9fuqlk.jpg (http://up.pnu-club.com/)




مطلب کمی طولانی هست اما شاید کمک به فهم و شعورمون بکنه

- این مملکت تا هزار سال دیگه درست بشو نیست!
- ای آقا! ما کجا غرب کجا! اونا دویست سال از ما جلو هستن!
- مملکت رو بر باد دادن، نابود کردن!
- اگه (...) بود الان وضعمون که این نبود (...) کاری کرد که این کشور دیگه کمر راست نکنه!
- کار دشمنه، نمی خواد ما پیشرفت کنیم، یعنی چشم ندارند پیشرفت ما رو ببینن!
- تا فرهنگمون درست نشه این کشور درست نمی شه!
- زمان کوروش و داریوش همه چیز سرجاش بود. اگه برگردیم به اون دوران...
- حالا بذار یارانه ها رو قطع کنن اونوقت ببین چی به روزگارمون میاد!

عصرایران ؛ احسان محمدی : با این جملات بیگانه نیستید، فرقی نمی کند که توی تاکسی باشید، مهمانی یا حتی یک جلسه اداری در سطح کارشناسی و احیاناً بالاتر، این حرف ها رد و بدل می شود؛ مربوط به امروز و دیروز و این دولت و آن دولت نیست. جملات کلیشه ای و تهوع آوری که بهترین بهانه برای توجیه کار نکردن و قانون گریز و قانون ستیز بودن است... گله کردن و شاکی بودن از روزگار و پیشرفت دیگران را با حیرت و حسرت نگاه کردن و افسوس خوردن و به معجزه امیدوار بودن یکی از بخش های لاینفک زندگی ایرانی است. به رفتار خود و اطرافیان تان به دقت خیره شوید:

- فلان کارمند به جای آنکه کارش را انجام بدهد ساعت ها در مورد اینکه مردم ژاپن پشتکار دارند و آلمانی ها دقیق هستند و وجدان کاری دارند حرف می زند و مثال و آیه می آورد! اما کار خودش را انجام نمی دهد و ارباب رجوع بیچاره را به فردا حواله می دهد.

- راننده تاکسی در حالیکه کمربند ایمنی را نبسته و احتمالا! سیگاری هم لای انگشتانش است و برای رفاه حال مسافرین خیلی گرامی! آن را از شیشه بیرون گرفته است، وقتی کسی از او سبقت می گیرد شروع می کند که ای بابا! توی این ممکلت فرهنگ نمانده، از رانندگی مان معلوم است، ببین چطور سبقت می گیرند، چطور رانندگی می کنند! بعد چند متر جلوتر خودش بدون آنکه راهنما بزند توی خیابان فرعی می پیچد، اگر کسی اعتراض کند هم با استفاده از ادبیات غنی پارسی به او می گوید کوری؟مگه نمی بینی دارم می پیچم! هر جا هوس کند توقف می کند، کرایه را دولا پهنا حساب می کند و اگر در را کمی محکم ببندی حتماً از واژگان بالای هیجده سال در حقت استفاده می کند، خواه اینکه بلند بگوید و خواه وقتی کمی دور شدی یا حتی توی دلش! اما قطعاً می گوید!

- حتی قبل از اینکه دولت با کوروش صمیمی شود هم شور و شوق ملی گرایی و دوست داشتن بوم و بر و مام میهن یک علاقه عمیق در میان ایرانیان بوده است، جوانی خوش قد و بالا در حالیکه گردنبدی از فروهر را به گردن انداخته و قطعاً حس عمیق ایران دوستی دارد باقی مانده بستنی اش را پرت می کند گوشه خیابان و اصلاً عین خیالش نیست که این گوشه خیابان نیز بخشی از ایرانی است که او سربلندی و آبادی و آزادی اش را دوست دارد! بخشی از همان خاک آریایی که او ساعت ها در مورد اینکه چطور هخامنشی ها آن را حفظ کرده اند یا گسترده اند کتاب خوانده است!

- فلان مدیر پشت تریبون ساعت ها در مورد تاریخ و فرهنگ پر شکوه و پر عظمت ایران سخنرانی می کند و بعد که از جلسه بیرون می آید و گوشی اش زنگ می خورد و خبر از پروژه می دهند و اینکه ممکن است بخشی از یک جنگل را تخریب کند، با اعتماد به نفس دستور می دهد: عیبی ندارد! این همه نابود کردند چیزی نشد حالا واسه دو تا دار و درخت پروژه بخوابه؟!

- خانم خانه با آنکه به اندازه کافی پول در اختیار داشته ولی هیچوقت مدیریت مالی درستی ندارد اما به خودش اجازه می دهد تمام سیاست های اقتصادی بانک جهانی، صندوق پول، وال استریت، بازار بورس دبی و ... را زیر سوال ببرد و ناقص و ناکارآمد لقب بدهد و چه بسا ته دلش هم بگوید که اگر من مدیر آنجا بودم می دانستم چطور عمل کنم!

- آقای حجره دار در حالیکه مست و سرخوش از آبگوشت و دوغ سر شب پایش را دراز کرده است و از معامله امروزش کیفور است و احتکار رندانه برخی از کالاهای مورد نیاز مردم را نشانه هوشمندی و بازار شناسی خود می داند، وقتی تلویزیون خبر می دهد که در دارفور جنوبی دو قبیله به جان هم افتاده اند، می گوید: کار همین صهیونیست هاست، همین یهودی های مال پرست که کارشان زجر دادن مردم است و سر سوزنی انصاف ندارند!


هر کدام از شما می تواند با مثال های نغز و خاطرات شیرین تر بر بلندای این سیاهه بیفزاید. بعید می دانم در تاریخ هیچ کشوری اندازه ایران ناله و نفرین وجود داشته باشد، هر روز از مهد کودک گرفته تا مسجد و مدرسه شعار "مرگ بر" به آسمان بلند است، دعایمان سرنگونی این و آن است اما برای آبادانی چه می کنیم؟ از کنفوسیوس نقل می کنند به جای نفرین کردن تاریکی بلند شو و شمعی روشن کن! کار بسیاری از ما نفرین کردن است، چون به انرژی چندانی نیاز ندارد، از خودگذشتگی و ایثار نمی طلبد و از همه مهمتر اینکه قرار نیست چیزی از جیب مان برود!

روح کار و شوقمندی برای تاثیر گذاری در سطح نازلی قرار دارد، بسیار از تصمیم های دولتی (فارغ از نوع دولت اش) با مقاومت جانانه هموطنان روبرو می شود، مدیران برای افزودن بر منافع خود می جنگند و مردم برای از دست ندادن داشته هایشان به ترفند های دفاعی مختلف تجهیز می شوند و مثل نرم افزارهای مختلف هر روز هم این اطلاعات منفی خود را به روز می کنند!

در مطلبی خواندنی که دست به دست می چرخید آمده بود: یادمان باشد که تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها نیست. زیرا برای مثال کشور مصر بیش از 3000 سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است! اما کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که 150 سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند اکنون کشورهایی توسعه‌یافته و ثروتمند هستند.

یادمان باشد که تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست. ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که 80 درصد آن کوه‌هایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست اما دومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا را دارد. این کشور مانند یک کارخانه پهناور و شناوری می‌باشد که مواد خام را از همه جهان وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر می‌کند.

مثال بعدی سوییس است. کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمی‌آید اما بهترین شکلات‌های جهان را تولید و صادر می‌کند! در سرزمین کوچک و سرد سوییس که تنها در چهار ماه سال می‌توان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید می‌شود.

افراد عالیرتبه‌ای که از کشورهای ثروتمند با همپایان خود در کشورهای فقیر برخورد دارند برای ما مشخص می‌کنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد. نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند زیرا مهاجرانی که در کشور خود برچسب تنبلی می‌گیرند در کشورهای اروپایی به نیروهای مولد تبدیل می‌شوند.

پس تفاوت در چیست؟
تفاوت در رفتارهای است که در طول سال‌ها فرهنگ و دانش نام گرفته است. وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل می‌کنیم متوجه می‌شویم که اکثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی می‌کنند:

1. اعتقاد به اخلاق
2. ایجاد وحدت برای رسیدن به اهداف ملی
3. مسئولیت و نظم پذیری
4. احترام به قانون وحقوق سایر شهروندان
5. عشق به کار برای تولید بیشتر
6. میل به ارائه کارهای بهتر و برتر
7. تحمل سختی ها به منظور سرمایه گذاری برای آینده و رسیدن به اهداف بلند مدت

تا زمانی که هر ایرانی فارغ از اینکه مدیر باشد یا راننده تاکسی، نانوا باشد یا دانشجو، کارمند باشد یا کارگر، روزنامه نگار باشد یا سرباز، به وظیفه و تعهد شغلی خود وفادار نباشد، حساسیت و پیگیری نداشته باشد، تلاش برای بهتر کردن و به سامان رساندن کارش نداشته باشد این کشور و این شرایط به همین شکل باقی خواهد ماند، تا زمانی که هر ایرانی مانند یک رئیس جمهور؛ دلسوز منافع ملی کشورش نباشد، از کنار چکه کردن یک شیر آب در گوشه خیابان یا روشن ماندن لامپ اتاق محل کارش بی تفاوت بگذرد در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

قطعاً اینکه قدرت در دست چه کسی باشد و با چه ایده ای بر مسند بنشیند بر زندگی مردم تاثیر دارد اما خود ما در این میانه هیچ نقش و وظیفه ای نداریم؟ به کام دوستان اصلاح طلب تلخ می آید اما بعد از دو رای بالای 20 میلیون به سید محمد خاتمی برخی گمان بردند که وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دادند و به جای آنکه بکوشند، متوقعانه به گوشه ای نشستند و انتظار معجزه داشتند که نشد و هیچوقت نمی شود.

شب هنگام وقتی مسواک می زنید و رو به آینه دندان های تان را نگاه می کنید برای لحظه ای به چشمهایتان هم خیره شوید و از خودتان بپرسید: من به عنوان یک ایرانی که کشورم را دوست دارم امروز شهروند خوبی بودم؟ به عنوان یک کارمند حضور یا عدم حضور من در اداره امروز تاثیری داشت یا اگر نمی رفتم کارها بهتر انجام می شد؟

http://up.pnu-club.com/images/n50ew7yc9t08ao255t0b.jpg (http://up.pnu-club.com/)

donya88
07-29-2012, 12:42 AM
خیلی بحث جالبیه . آفرین بر شما که چنین تایپیکی را انتخاب کریدید.:72: به نظرم انتخاب تایپیک نشون دهنده تفکرات فرستنده اون هست و خیلی خوشحالم که این موضوع به دور از هر گونه انتقاد مخربی است . موضوعاتی چون گلشیفته یا حجاب یا این کار درسته اون کار درسته و ..........که فقط بزرگ جلوه دادن و بدنام کردن بیشتر یه سری افراد مشهور یا تفکرات غلط جامعه هست و ما با این کپی ها اونها را بیشتر ترویج میدیم.
واقعا موضوع تایپیک شاید همیشه روش فکر می کنم و حتی در منزل بحث می کنیم . اما...

بارون بهاری
07-29-2012, 11:25 AM
دیگه می تونیم کم کم برای پیشرفت امیدوار بشیم ،چون کم کم این مدل صحبت ها و تفکرات داره تو جامعه گسترش پیدا میکنه:36:
ولی امیدوارم تبدیل شدن تفکرات و عقیده های درست به عمل ،خیلی طول نکشه:72:

saharnaz_71
07-29-2012, 02:21 PM
ممنون

عالی بود

سوالی که خیلی وقتا ذهنه منو مشغول خودش کرده...که چرا ا فقط بلدیم از دیگران از کشور از دولت و... بنالیم و چرا کسی تو فکر اصلاح رفتارهای خودش نیست
همین من ها کشور رو میسازن و جز این نیست...

به امید روزی که به جای اینکه انتقاد کنیم و کارای دیگرانو زیره سوال ببریم کاراهای خودمونو زیره ذربین ببریم و اصلاح کنیم...

یکی مثل خودت
07-29-2012, 08:44 PM
سلام به هم باشگاهیان محترم:36:
من هم مثل بقیه خیلی وقتها ناراحت میشم اگه نادرستی ببینم و حداقل تو دلم هم که شده یه غرغری میکنم و اما حقیقت ...؟:169::42:
غیر از اینکه ...از ماست که بر ماست
من یه باوری دارم اونم اینکه :اگه اون سر دنیا هم اشتباهی رخ بده من هم مقصرم البته بسته به جایگاه خودم و همینطور همه مقصر هستن اونا هم بسته به جایگاهی که دارن
امام علی (ع) میفرمایند:اگر در حکومتی خبطی رخ دهد و حاکمان مطلع نباشن و این اشتباه از چشم آنها پنهان بماند و طبیعتا اقدامی از سوی آنها برای بر طرف کردن آن انجام نشود،آنها باز هم مقصرند که چرا دخالتی برای جلو گیری از آن نکرده اند (البته جمله دقیقش این نیست ولی همین معنا و مفهوم رو میرسونه)
من که خودم شاید خیلی از چیزها رو رعایت نمیکنم چه انتظاری از دیگران باید داشته باشم ...؟ من میتونم به خودم دروغ بگم؟ قطعا نه...
از قدیم گفتن خلایق را هر چه لایق...
واقعا من برای درست شدن شرایط تا حالا چیکار کردم؟:164:
هر چقدر که فکر میکنم میبینم تا حالا هیچ کاری نکردم پس انتظارم از دیگران ... ؟
پس چرا ...؟ اصلا حق دارم مثل طلبکار ها درباره اوضاع موجود نظر بدم؟
....:164:
من چند وقتی هست که شروع کردم و دارم خودم رو اصلاح میکنم و خیلیا خیلی وقتها به من خندیدن...
خندیدن که چرا زباله رو زمین و تو خیابون پرت نمیکنم
خندیدن که چرا از روی چمن رد نمیشم
خندیدن که چرا بعد از سه ماه کارآموزی برای کاری که داشت با پارتی تو ایران خودرو جور میشد ، من قلبا دوست داشتم که نشه و آخر خوشبختانه نشد ولی اگه میشد به خاطر مامانم مجبور بودم که برم چون ...
خندیدن که چرا مثل همه از شرایط سوء استفاده نمیکنم
خندیدن که چرا از روی پل آبر پیاده و خط کشی ها رد میشم
خندیدن که چرا ...
امیدوارم که کم نیارم و منم مثل اونا نشم و امیدوارم روزی که من به اونا میخندم اونهم ناراحت نشن ...:36:

saharnaz_71
07-29-2012, 09:42 PM
سلام به هم باشگاهیان محترم:36:
من هم مثل بقیه خیلی وقتها ناراحت میشم اگه نادرستی میبینم و حداقل تو دلم هم که شده یه غرغری میکنم و اما حقیقت ...؟:169::42:
غیر از اینه که از ماست که بر ماست
من یه باوری دارم اونم اینکه :اگه اون سر دنیا هم اشتباهی رخ میده من هم مقصرم البته بسته به جایگاه خودم و همینطور همه مقصر هستن اونا هم بسته به جایگاهی که دارن
امام علی (ع) میفرمایند:اگر در حکومتی خبطی رخ دهد و حاکمان مطلع نباشن و این اشتباه از چشم آنها پنهان بماند و طبیعتا اقدامی از سوی آنها برای بر طرف کزدن آن انجام نشده ،آنها باز هم مقصرند که چرا دخالتی برای جلو گیری از آن نکرده اند (البته جمله دقیقش این نیست ولی همین معنا و مفهوم رو میرسونه)
من که خودم شاید خیلی از چیزها رو رعایت نمیکنم چه انتظاری از دیگران باید داشته باشم ...؟ من میتونم به خودم دروغ بگم؟ قطعا نه...
من چند وقتی هست که شروع کردم و دارم خودم رو اصلاح میکنم و خیلیا خیلی وقتها به من خندیدن
خندیدن که چرا زباله رو زمین و تو خیابون پرت نمیکنم
خندیدن که چرا از روی چمن رد نمیشم
خندیدن که چرا بعد از سه ماه کارآموزی برای کاری که داشت با پارتی تو ایران خودرو جور میشد ، من قلبا دوست داشتم که نشه و آخر خوشبختانه نشد ولی اگه میشد به خاطر مامانم مجبور بودم که برم چون ...
خندیدن که چرا مثل همه از شرایط سوء استفاده نمیکنم
خندیدن که چرا از روی پل آبر پیاده خط کشی ها رد میشم
خندیدن که چرا ...
امیدوارم که کم نیارم و منم مثل اونا نشم و امیدوارم روزی که من به اونا میخندم اونهم ناراحت نشن ...:36:

خدا پشت و پناهتون

موفق باشین.......

بارون بهاری
07-29-2012, 10:00 PM
خندیدن که چرا از روی پل آبر پیاده خط کشی ها رد میشم


اشکال نداره آقای بیستون ،در این مورد به منهم زیاد گیر دادن:164:

saharnaz_71
07-29-2012, 10:17 PM
برای خوب بودنو خوب زندگی کردن و زیر پا نذاشتن بعضی از ارزش ها بعضی اوقات باید یه سری چیزا رو از دست داد...شاید بهاش این باشه...

و هم اینکه بنظره من به حرف خیلی از آدما (که شاید از رو منطق حرف نمیزنن و...) رو نباید توجه نکرد...

خداوندا تو خود میدانی که انسان بودن و انسان ماندن چه سخت است...

و چه زجری می کشد آن کس که انسان است و سرشار از احساس
دکتر علی شریعتی

موفق باشین:72:

یکی مثل خودت
07-29-2012, 10:26 PM
خدا پشت و پناهتون

موفق باشین.......

ممنون
وقتی در حال تایپ مطلب بالا بودم نزدیک اذان بود و من به شدت عجله میکردم که به اذان برسم و یه جورایی تعریف از خود از آب در اومد که به خاطر این از دوستان عذر خواهی میکنم:172:
چون به هر حال من هم اشتباه کردم و شاید در آینده هم این اشتباهات رو تکرار کنم ..
و من هم ضعفهایی دارم که باید برطرف بشن، هر چند تو این بخش ،شاید ضعفی نداشته باشم اما تو بخش های دیگه چی؟؟؟
وقتی تو جامعه ما صحبت از مشکلی میشه ،معمولا ملت میشنن و چرتکه میندازن و به سرعت به این نتیجه میرسن : خوب این که شامل من نمیشه پس با من نبودن اگه گفتن قابل توجه بعضیا...و بعدش طلبکارانه میگن :عجب آدمایی پیدا میشن و به خودشون این اجازه رو هم میدن که چندتا فحش آبدار نثار اون بعضیا کنن و خودشون رو کنار بکشن...
اما به راستی این بعضیا کیاهستن؟؟؟ (کی بود؟ کی بود؟ ...من؟...من نبودم:105:)
من جواب میدم... مطمئنا اولین نفر منم ، حالا بقیه این بعضیا کیا هستن دیگه به من مربوط نمیشه و من باید سعی کنم اول خودم و بعد نزدیکانم رو اصلاح کنم
امیدوارم که بتونم..

یکی مثل خودت
07-29-2012, 10:29 PM
برای خوب بودنو خوب زندگی کردن و زیر پا نذاشتن بعضی از ارزش ها بعضی اوقات باید یه سری چیزا رو از دست داد...شاید بهاش این باشه...

و هم اینکه بنظره من به حرف خیلی از آدما (که شاید از رو منطق حرف نمیزنن و...) رو نباید توجه نکرد...

خداوندا تو خود میدانی که انسان بودن و انسان ماندن چه سخت است...

و چه زجری می کشد آن کس که انسان است و سرشار از احساس
دکتر علی شریعتی

موفق باشین:72:
:104::104::104:

یکی مثل خودت
07-29-2012, 10:39 PM
همه تو این دنیا مثل زنجیر بهم وصل هستن
چه جوری؟
به واسطه اعمالی که مرتکب میشن ...
یه مثال قدیمی رو یادآور میشم که میگه این دنیا هم مانند کشتی هست که ما همگی سوار بر آنیم...پس به من ربطی تداره چه معنی میتونه داشته باشه وقتی کسی بخواد کف این کشتی رو سوراخ کنه هرچند فقط زیر پاش رو...؟؟؟:42::164:

saharnaz_71
07-29-2012, 10:42 PM
ممنون
وقتی در حال تایپ مطلب بالا بودم نزدیک اذان بود و من به شدت عجله میکردم که به اذان برسم و یه جورایی تعریف از خود از آب در اومد که به خاطر این از دوستان عذر خواهی میکنم:172:
چون به هر حال من هم اشتباه کردم و شاید در آینده هم این اشتباهات رو تکرار کنم ..
و من هم ضعفهایی دارم که باید برطرف بشن، هر چند تو این بخش ،شاید ضعفی نداشته باشم اما تو بخش های دیگه چی؟؟؟
وقتی تو جامعه ما صحبت از مشکلی میشه ،معمولا ملت میشنن و چرتکه میندازن و به سرعت به این نتیجه میرسن : خوب این که شامل من نمیشه پس با من نبودن اگه گفتن قابل توجه بعضیا...و بعدش طلبکارانه میگن :عجب آدمایی پیدا میشن و به خودشون این اجازه رو هم میدن که چندتا فحش آبدار نثار اون بعضیا کنن و خودشون رو کنار بکشن...
اما به راستی این بعضیا کیاهستن؟؟؟ (کی بود؟ کی بود؟ ...من؟...من نبودم:105:)
من جواب میدم... مطمئنا اولین نفر منم ، حالا بقیه این بعضیا کیا هستن دیگه به من مربوط نمیشه و من باید سعی کنم اول خودم و بعد نزدیکانم رو اصلاح کنم
امیدوارم که بتونم..


ما که حمل بر خود ستاییتون نکردیم

و برعکس خوشحال شدیم از وجود چنین آدمایی و که هنوز هم هستن کسانی که برای خوب زندگی کردن بخوان از از بعضی منافع شخصیشون بگذرن

درود :74:

یکی مثل خودت
07-29-2012, 10:46 PM
ما که حمل بر خود ستاییتون نکردیم

و برعکس خوشحال شدیم از وجود چنین آدمایی و که هنوز هم هستن کسانی که برای خوب زندگی کردن بخوان از از بعضی منافع شخصیشون بگذرن

درود :74:

حقیقت اینکه من خیلی هنوز ضعیفم و پراشتباه و ...
امیدوارم یه روزی همین جوری بشم که شما میفرمایید ، انشاا...

saharnaz_71
07-29-2012, 10:48 PM
همه تو این دنیا مثل زنجیر بهم وصل هستن
چه جوری؟
به واسطه اعمالی که مرتکب میشن ...
یه مثال قدیمی رو یادآور میشم که میگه این دنیا هم مانند کشتی هست که ما همگی سوار بر آنیم...پس به من ربطی تداره چه معنی میتونه داشته باشه وقتی کسی بخواد کف این کشتی رو سوراخ کنه هرچند فقط زیر پاش رو...؟؟؟:42::164:

یمدت این موضوع رفته بود تو مخم/چون ازین مسائل پشت سرهم برام پیش می اومد

که چجور تصمیم و کار کوچیکه یه فرد میتونه رو سرنوشته کسی که حتی اگه نشناستش تاثیر بگذاره و شاید زندگی شخص دیگری رو به کل دگرگون کنه!!!



واقعا باید رو اعمال و رفتارمون دقت کنیم

saharnaz_71
07-29-2012, 10:49 PM
حقیقت اینکه من خیلی هنوز ضعیفم و پراشتباه و ...
امیدوارم یه روزی همین جوری بشم که شما میفرمایید ، انشاا...

ان شاالله

donya88
07-30-2012, 11:41 AM
البته به نظر من این بحثا به این منظور نیست که کر و لال و کور باشیم و در مورد مسائل انتقادی نداشته باشیم. بلکه هر شخصی ضمن اینکه باید به تزکیه خودش تو جامعه بپردازه همواره باید هوشیار در مورد مسائل و واکنش آگاهانه نسبت به اونا داشته باشه. البته واکنشی که از روی علم و تدبیر باشه نه از روی احساسات و شایعات.
ایشا...منظورمو دریافت کرده باشید.:72:

یکی مثل خودت
07-30-2012, 01:49 PM
البته به نظر من این بحثا به این منظور نیست که کر و لال و کور باشیم و در مورد مسائل انتقادی نداشته باشیم. بلکه هر شخصی ضمن اینکه باید به تزکیه خودش تو جامعه بپردازه همواره باید هوشیار در مورد مسائل و واکنش آگاهانه نسبت به اونا داشته باشه. البته واکنشی که از روی علم و تدبیر باشه نه از روی احساسات و شایعات.
ایشا...منظورمو دریافت کرده باشید.:72:
من هم منظورم همین بود اما نتونسته بودم خوب توضیح بدم:270:
منظورم این بود که قدم اول اینهکه از خودمون شروع کنیم بعد بریم سراغ دیگران
رطب خورده کی منع رطب کند ...
ممنون از اینکه با حرفهای به جاتون به این بحث کمک میکنید و تذکر لازم رو میدید:172::72: