PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شکستن قالب‌های عادت‌



alamatesoall
07-13-2012, 08:33 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/07/325.jpg

خلاقیت را تکانه‌ ذهنی برای رام کردن تنش‌های درونی دانسته‌اند شما هم می‌توانید همین الان توان فوری و آنی ذهن خودتان را آزمایش کنید.‌آیا قادرید با یک تکانه‌ ذهنی، خودتان را از قالب‌های عادت بیرون بیاورید و به درون خلاقتان نیرو واردکنید؟ قلم و کاغذ آماده کنید و از سر کلمه‌ای که فوراً به ذهنتان می‌رسد یک استعاره یا تشبیه بسازید. جمله‌هایی می‌توانند قالب شکن باشند که با پیوند این سه عنصر نامأنوس، ایده‌ای نو و تازه بیان کنند. این در حالی است که می‌دانیم هیچ یک از این سه عنصر به تنهایی پدیده‌های نو و تازه‌ای نیستند.


هرکس توانسته باشد قالب‌های مأنوس را با تشبیه‌سازی یا استعاره سازی خود بیشتر بشکند، توان بیشتری برای آفرینشگری دارد. فرض کنیم شما باید مانند آن شاعر هنرمندی باشید که گفت: <مه با پاهای کوچک گربه به داخل می‌زند. اگر شما هم نظیر چنین جمله‌ای گفته‌اید، قالب شکن بوده اید. چون همه قالب‌های ذهنی پیشین را در هم ریخته‌اید. اما مطمئن باشید به عنوان آفرینشگر شناخته نخواهید شد. تازه گرفتاری‌های ناخواسته‌ شما شروع می‌شود، زیرا پذیرش آفرینشگر برای اکثر انسان‌ها که در قالب‌های موجود محصورند سخت دشوار است.


کشمکش بین فرهنگ روز و فرد خلاق تمام نشدنی است تاریخ، این حقیقت را ثابت کرده است. کپرنیک و گالیله به عنوان کافر تقبیح شدند. چون در آن زمان ذهن خلاق آنان شناسایی نشده بود. رنج بردن از شک‌گرایی و ناباوری، یا واکنش زیانبار هم عصران آفرینشگر، بهایی است که افراد خلاق پرداخته‌اند و هنوز هم می‌پردازند. از این رو، اغلب نوآوران تا آخر عمر خویش ناشناخته باقی می‌مانند ولی بعداز مرگ به شکوفایی و زندگی دوباره می‌رسند. (کاکیا، ۱۳۷۸) افراد خلاق همان مردم کوچه و بازارند اما با این تفاوت که فکری کاملاً متفاوت با مرم کوچه و بازار دارند زیرا از شخصیت ممتازی برخوردارند بعضی از ویژگیهای این افراد به قرار زیر است:


۱) هوشمند بودن‌
هرچند بهره‌ هوشی شرط کافی برای آفرینش‌گری و خلاقیت نیست، اما شرط لازم است، زیرا همواره همبستگی مثبتی بین نمرات آزمون هوش و آزمون خلاقیت دیده می شود یعنی فراگیرانی که نمره‌های آزمون هوش آنها بالاتر از عادی است، معمولاً در آزمون خلاقیت هم نمره‌های بالایی می‌گیرند. البته همه‌ صاحب نظران در این زمینه موضع قاطعی ندارند برای مثال تورنس‌‌ ‌‌(Torens) رابطه‌ هوش و خلاقیت را براساس نظریه‌ آستانه‌ای تعیین می‌کند <این نظریه چنین است>: وقتی بهره‌ هوشی پائین‌تر از حد معینی باشد خلاقیت نیز محدود است اما اگر بهره هوشی فراتر از حد باشد (۱۲۰ - ۱۱۵) خلاقیت به عنوان بعدی مستقل در می‌آید و شکوفا می‌شود.



۲) آگاهی و حساسیت نسبت به محیط‌
افراد خلاق نسبت به محیط خویش بیش از حد معمول حساس هستند آنان در رنگ و بافت اشیاء و واکنشهای افراد، نسبت به نوشته‌ها و خواندنی‌ها یا چیزهایی که دیگران متوجه آن نمی‌شوند، توجه خاص دارد. از طرفی افراد خلاق چون بیش از دیگران دست به تجربه می‌زنند و نیازمند کسب آگاهی بیشتر در مورد کشف محیط اطراف هستند، همان طور که رشد می‌کنند آگاهی وحساسیت خود را نسبت به موارد مورد نظر معطوف کرده تا شناخت آنها کامل‌تر شود.



۳) توانایی انعطاف‌پذیری و قدرت ابتکار
فرد خلاق همواره راه‌های گوناگون و نو را می‌پذیرد و می‌آزماید. مثلاً اگر آجری را به او نشان دهیم می‌تواند کاربردهای مختلف برای آن ارائه دهد مثلاً برای آسیاب کردن، برای نگهداشتن در، مهر و موم کردن مغازه‌ها و... یعنی کاربردهایی را که یک فرد خلاق برمی‌شمارد. غالباً کاربردهای غیرمعمول هستند زیرا ابتکار و نوآوری از مهمترین ویژگیهای یک فرد خلاق است در صورتی که پاسخهای یک فرد عادی چنین نیست.

افرادعادی چنین می‌گویند: ساختن اتاق، ساختن خانه، ساختن طویله، ساختن دیوار و....


۴) شک‌گرایی و پایداری‌
نتیجه: گناه تمام مردم جهان به گردن تعصب و خودرائی است تعصب نوعی جمود روانی است. افراد خلاق و آفرینشگر همواره امور مختلف را با تردید می‌نگرند و حتی نسبت به ایده‌های پذیرفته شده نیز مشکوک هستند زیرا فرد خلاق می‌خواهد همواره جنبه منطقی امور را وارسی کنند و آنچه را که منطقی و معقول است از پی، پایه و اساس جداسازد و نابود کند.



۵) بازیگوشی فکری و شوخ طبعی‌
فرد خلاق یا آفرینش‌گر با ایده‌های تازه‌ای که پیدا می‌نماید به بازی می‌پردازد و با اندیشه‌های تازه خود سرگرم بازی می‌شود.‌

زیرا با این کار می‌خواهد ببیند به کجا می‌تواند برسد،‌ ابداعی، اختراعی و یا کشفی بکند. فرد خلاق معمولاً شوخ طبع نیز است و در برابر ناسازگاری‌ها به گونه‌ای خودجوش واکنش طنزآمیز از خود نشان می‌دهد. معمولاً اکثر این واکنشها در غیر عادی بودن بسیار زیرکانه هستند.‌



۶) نا همنوایی و اعتماد به نفس‌
فرد خلاق از اعتماد به نفس، اراده‌ قوی و تجربی و قدرت رهبری قابل توجهی برخوردار است و از اینکه همنوا با دیگران نباشند ناراحت نیست. او نسبت به کارها و فعالیت‌های خود محکم و مقاوم است و اگر به کارش مطمئن باشد، برای اثبات آن کوتاهی نمی‌کند او دارای اراده‌ای خلل ناپذیر است.



۷) دوست داشتن زندگی‌
در بین افراد خلاق بر طبق پژوهش‌های انجام شده خودکشی، افسردگی و تارک دنیایی مشاهده نمی‌شود آنان به زندگی عشق می‌ورزند، به ادامه‌ آن علاقه‌مند هستند و برای زندگی بهتر تلاش می‌کنند. آنان معتقدند تا <شقایق هست زندگی باید کرد>.



۸) کنجکاو بودن‌
افراد خلاق کنجکاو، دقیق و جستجوگر هستند. آنان به دلیل و علل مسائل می‌اندیشند. نسبت به کوچکترین مجهول از خود کنجکاوی نشان می‌دهند آن بسیار دقیق و نکته‌سنج هستند و نسبت به انواع رویکردها، عکس‌العمل‌های متعدد از خود نشان می‌دهند.



۹) دوست داشتن خود
افراد خلاق چون زندگی را دوست دارند، به دیگران احترام می‌گذارند، با هم مهربان هستند و به یکدیگر کمک می‌کنند، انسان‌های خلاق و کاوشگر چون دیگران را دوست دارند پس برای خودشان هم ارزش قائلند و خود را دوست دارند و همین دوست داشتن خود موجب تلاش بیشتر برای زندگی و کوشش فزون‌تر برای بهبود زندگی می‌شود.



۱۰) نترسیدن از شکست‌
فرد خلاق از شکست نمی‌هراسد. او با شکست مبارزه می‌کند. او معتقد است که هیچ چیز ترس ندارد و ترس زائیده تفکر خود فرد است. فرد خلاق سعی در جبران شکست می‌نماید و هر شکست را راهی برای رسیدن به کامیابی و موفقیت می‌پندارند.‌



۱۱) داشتن انرژی فراوان‌
انسان خلاق از انرژی بالایی برخوردار است او از انرژی به صورت مثبت استفاده می‌کند. او بعلت داشتن درک بالا و فهم زیاد عکس‌العمل‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهد، بی‌قرار است و پر انرژی و از انرژی خود برای نیل به اهدافش بهره می‌برد.



۱۲) آشفته نبودن فکر
فرد خلاق فکر خود را آشفته نمی‌کند بلکه فکر خود را معطوف به مسائل مثبت و راه‌حل‌های منطقی می‌کند. او با آشفتگی فکر نمی‌تواند گامی مثبت در راه پیشبرد اهدافش بردارد، پس فکر خود را از مسائل پیش پا افتاده تهی می‌سازد تا پیشرفت فکری نماید.‌



۱۳) زندگی کردن در زمان حال‌
تعدادی از مردم با گذشته‌ خود زندگی می‌کنند و برای آنچه از دست داده‌اند یا گذشته است حسرت می‌خورند، تعدادی از آنها با آینده سر می‌کنند و به فکر روزهای آتی هستند و تعدادی هم به حال می‌نگرند و در حال زندگی می‌کنند انسان‌های خلاق در زمره‌ دسته سوم هستند. آنان برای آنچه گذشته حسرت نمی‌خورند بلکه از گذشته درس عبرت می‌گیرند و برای آنچه نیامده زندگی نمی‌کنند بلکه برای رسیدن به آینده تلاش می‌کنند و درحال، زندگی می‌کنند.



۱۴) عدم نیاز به تأیید دیگران‌
افراد خلاق از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند بنابراین نیاز به تأیید دیگران را در خود احساس نمی‌کنند اگر کاری یا فعالیتی را مثبت و خوب ببینند،‌ ادامه می‌دهند و اگر انجام کاری را منفی بنگارند از انجام و ادامه‌ آن سر باز می‌زنند. آنان نیازی به تعریف و تمجید دیگران ندارند.



۱۵) مستقل بودن‌
فرد خلاق مستقل بسر می‌برد. احساس نیاز به دیگران در او خیلی کم است، او خودش کارهایش را انجام می‌دهدو از اینکه به کسی متکی باشد،‌ احساس ناخشنودی دارد.



۱۶) خنده‌رو و شاد بودن‌
یک انسان خلاق به مردم نمی‌خندد بلکه با مردم می‌خندد. فرد خلاق فردی سخت و جدی نیست تا با سختی و یا حالتی خشک و عبوس چاره‌ زندگی را بپیماید. بنابراین علاقه و اصرار ندارد که هر کاری را حتماً در جای خود و زمان خاص خود انجام دهد. برعکس همواره ناهماهنگی را دوست دارد. شوخی‌هایش معمولاً غیرخصمانه و غیرکینه‌توزانه است و هرگز با شوخی و خنده کسی را مورد تمسخر قرار نمی‌دهد زیرا فرد خلاق همواره با مردم می‌خندد و نه به مردم.



۱۷) داشتن بصیرت نسبت به رفتار دیگران‌
یکی از مشخصه‌های انسان خلاق داشتن بصیرت و بینش نسبت به رفتار دیگران است. به‌طوری که هرآنچه برای دیگران پیچیده و غیرقابل فهم و درک است، برای فرد خلاق کاملاً روشن و قابل درک و فهم است. انسان خلاق با دیگران درگیری ندارد و همین عدم درگیری عاطفی او را برای غلبه بر موانعی که سر راهش قرار دارند، توانمند و با بصیرت می‌کند.‌


۱۸) ارج نهادن به طبیعت‌
فرد خلاق گردش در طبیعت را دوست دارد و این دوست داشتن بدون تظاهر صورت می‌گیرد. یعنی فرد خلاق با طبیعت دست نخورده و جهانی که به دست بشر ساخته شده و رو به نابودی می‌رود، آشتی است و به راحتی قادر است برای همه‌ چیزهایی که در طبیعت وجود دارد، ارج بگذارد.


۱۹) مثبت و سازنده بودن‌
خصوصیت دیگر فرد خلاق این است که فردی کاملاً مثبت و خوش‌بین و صادق و سازنده است. هیچ‌گاه پاسخ‌های طفره‌آمیز نمی‌دهد. دروغ نمی‌گوید و تظاهر نمی‌کند. زیرا دروغ گفتن و تحریف شخصیت دیگران در اصل نفی شخصیت خویش است، بنابراین با آن مخالف است. بنابراین همواره واقعیت را بیان می‌کند و مکر و ریا در زندگی او جایی ندارد.



۲۰) قهرمان پرست نبودن‌
فرد خلاق قهرمان‌پرست نیست و برای خود از کاهی بُت چون کوه نمی‌سازد. او همه کس را به دیده‌ برابری می‌نگرد و اگر کسی امتیازات بیشتری نسبت به او داشت، غم و اندوه به خود راه نمی‌دهد و هنگامی که با رقیبی رقابت می‌کند دلش می‌خواهد او نیز عالی بازی کند تا خود برنده‌ میدان باشد. از کسب موفقیت نیز مغرور نمی‌شود و به خود نمی‌بالد.‌



۲۱) تعلق به بشریت‌
ارزشهای مورد توجه فرد خلاق منطبق با کل بشریت است و تنها خود را متعلق به خانواده، محله، استان و شهرستان ویژه نمی‌داند بلکه خود را متعلق به کل بشریت می‌داند و از نظر او بیکار شدن یک ایرانی بدتر از یک تُرک،‌ عرب و یا اروپایی نیست زیرا به مرزهای خصا متکی نیست و خود را جزئی از کل بشریت می‌داند. بنابراین فرد خلاق همواره از محدودیتهای سنتّی فراتر رفته و به دنبال کمال است.



۲۲) برخورد صحیح با مشکلات‌
میزان سلامتی فرد خلاق در این نیست که آیا اشتباه دارد یا خیر بلکه در این است که در برابر اشتباه چه بر خوردی می‌کند فرد خلاق با بسیاری ویژگیهای مثبت دارای چنان شخصیتی است که از لحظه لحظه زندگی در سایه‌ خود شکوفایی و سازندگی بهره گرفته و در برابر مشکلات قد علم کرده و آنها را چون موم نرم کرده و از عهده‌ آنها برمی‌آید.



۲۳) سلامت روانی و کلامی‌
افراد خلاق از بیان زیبایی روانی و کلامی بهره‌مند هستند. آنان بلیغ سخن می‌گویند و در صحبت کردن حدود را در نظر می‌گیرند.‌ اول فکر می‌کنند و بعد سخن می‌گویند،‌ اول می‌اندیشند و بعد آنچه فکر کرده‌اند را به زبان می‌آورند.‌



۲۴) خودانضباطی‌
افراد خلاق از نظم و انضباط خاصی برخوردارند. آنان نیازی ندارند که دیگران به آنان در مورد انضباط تذکر دهند آنان خود ذاتاً منضبط و مرتب هستند و این ویژگی از خصیصه‌های ذاتی آنان شده است.



۲۵) ترجیح دادن فعالیت‌های تخیلی به رویدادهای واقعی‌
آنان به داستانها، فیلمها و موضوعات تخیلی علاقه‌ وافر دارند و تخیلات را بر موضوعات واقعی ترجیح می‌دهند آنان قادرند داستانهای تخیلی زیبایی بسازند.



۲۶) صراحت و قاطعیت‌
افراد خلاق صراحت و قاطعیت دارند و بدون شبهه و تکلیف، استوار و صریح هستند. آنان حرفشان را محکم می‌زنند و ذره‌ای شک و شبهه به خود راه نمی‌دهند و البته حرمت کلام را حفظ کنند ولی با متانت و وقار حرف خودرا می‌زنند. بدیهی است هر فرد خلاق لزوماً همه‌ ویژگی‌های فوق‌الذکر را ندارد، اما همه‌ این ویژگیها در افراد خلاق به نسبتی قابل مشاهده است. آنچه مهم است، شناخت و پرورش چنین استعدادهای برجسته‌ای است و بالطبع در این کار بیشترین مسئولیت برعهده‌ خود فرد جوان و نوجوان و بعضاً خانواده‌ آنها است.‌