hasti-m
05-30-2009, 05:05 PM
پنج درس از جان چمبرز (مدیر عامل سیسکو) درباره مدیریت رشد
۱) مشتری را در کانون فرهنگ سازمانی خود جای دهید. درآمد کارکنان سیسکو رابطه مستقیم با میزان خشنودی مشتری دارد.
۲) به یکایک کارکنان اختیار دهید. بهرهوری بالا میرود و ماندگاری افراد بهتر میشود.
۳) با تحول، شکوفا شوید.
۴) کار تیمی نیاز به ارتباط دو جانبه و اعتماد متقابل دارد.
۵) مشارکت نیرومند بسازید. تاکید رهبری سازمانی در این دهه، بر گسترش درونی تملکهای موثر، و ایجاد نوعی همزیستی بنگاهها در چارچوب مشارکت در یک مدل افقی است.
▪ پنج درس از جرگن شرمپ (مدیر عامل دیملر کرایسلر) درباره مدیریت ادغامهای بسیار کلان
۱) مواظب باشید خطرات تساهل بیش از حد باشید.
۲) از همان اول کار، موضوعات ناخوشآیند را به میان آورید.
۳) بسیار بهتر است سریع کارکنید.
۴) وقتی هوای تغییر از سر افراد بیفتد، خیلی بیشتر در برابر آن ایستادگی میکنند، تا هنگامی که انتظارش را دارند.
۵) روراست باشید، چون میدانید چه چیزی روح کارکنان را تازه میکند؟ صداقت. جداً میگویم. منظورم این است که هیچ کس در این دنیا انتظار صداقت ندارد.
▪ پنج درس از سانفورد ویل (یکی از دو مدیر عامل سیتی گروپ) درباره پیروزی ادغام
۱) در ادغام، بیش از حالت عادی، در تصمیمگیری شتاب کنید. این موجب میشود افراد خوب را از دست ندهید و در عین حال، همگان پیام شما را دریافت کنند.
۲) طرف مقابل و افراد آن را محترم دارید. با افراد صحبت کنید، در دسترس باشید، به پرسشهای آنان پاسخ دهید. اگر افراد به این باور برسند که کار شما در جهت خلق یک سازمان کارآمدتر با رشد سریعتر است، گمان میکنم خیلی بیشتر مایل باشند خود را برای تغییرات آینده آماده کنند.
۳) از اختیار خرید سهام و امتیازهای مشابه برای تشویق کارکنان به مالکیت کمک گیرید تا همه خود را جزیی از سازمان جدید به شمار آورند.
۴) وقتی میخواهید درباره افراد تصمیم بگیرید با آنها روراست باشید. بسیار مهم است که صداقت به خرج دهید و از همان اول کار، تصمیم خود را اعلام کنید.
۵) همسران را وارد موضوع کنید… این کار، نوعی احساس خانوادگی پدید میآورد … هر چه آنها درباره استراتژی شما، و درباره این که شرکت چه میخواهد بکند و دنبال چه هدفی است بیشتر بدانند، به گمان من پشتیبانی بیشتری از کل خانواده به دست میآید.
▪ پنج درس از تینا براون (مدیر و سردبیر مجله Talk درباره بازاریابی)
۱) به ذوق خود اعتماد کنید. من به همه گوش میدهم … اما معمولاً به خود بر میگردم، و میکوشم با فکر اولم ارتباط برقرار کنم.
۲) هویت دیداری نیرومند داشته باشید … کنار هم گذاشتن خرده ریز این و آن، دردی دوا نمیکند.
۳) مهمانی بدهید. در آغاز نشر یک مجله جدید، هرچه کار بشود کم است. دنیا بزرگ است. باید با آدمهای زیادی ارتباط برقرار کنید.
۴) در هزینه کردن و در بسته بندی کالا متفاوت باشید. ظرفیتهای جدید پیدا کنید. اگر سرمایه ندارید باید مایه داشته باشید.
۵) از ظرفیتهای موجود خود به شیوه متفاوت بهره گیرید. مثلاً از نویسندهها … راهش این است که ببینید چه چیزی آنها را سر ذوق میآورد … چنان برخورد کنید که حس کنند میتوانند درباره مطلب بنویسند که تا حالا نمیتوانستهاند.
▪ پنج درس از کوین رابرتس (مدیر عامل ساعتچی اند ساعتچی) درباره تبلیغ در شبکه جهانی
۱) یادتان باشد هیچ رسانهای جانشین دیگری نشده. صحبت یا این یا آن نیست. روزنامه و رادیو با آمدن تلویزیون از میدان به در نشدند، تلویزیون هم با آمدن اینترنت به در نخواهد شد.
۲) بنگاههای بزرگ حرف از ایجاد رابطه میزنند، نه فقط انتقال اطلاعات، تبلیغ در اینترنت باید افسونگر و احساس برانگیز باشد.
۳) بنگاههای تبلیغات اینترنتی و بنگاههای سنتی باید به کاری بپردازد که در آن خبرهاند.
۴) از بچههایی که به دات کامها پناهنده شدند با آغوش باز استقبال کنید. آنها زخمی، اما هوشیارتر برمیگردند.
۵) این قدر دنبال فناوری نباشید، شیفته اندیشه باشید. حرف الف نماینده الکترونیک نیست، نماینده احساس است.
▪ پنج درس از مایکل دل (مدیر عامل دل کامپیوتر) در ترقی صنعت خودرو
۱) برای کاهش هزینه ارتباطات میان قطعه آوران، تولید کنندگان، و نمایندگیهای فروش، از اینترنت کمک بگیرید.
۲) عملیات فرعی را به بنگاههای دیگر واگذار کنید.
۳) تحول را شتاب دهید، کارکنان را آماده پذیرش تغیر کنید.
۴) داد وستد از راه اینترنت را آزمایش کنید. ببینید هرگاه مشتریان، از راههایی که تا کنون سابقه نداشته اطلاعات مورد نیازشان را به دست آورند، چه پیش میآید.
۵) با کاهش دادن موجودی و داراییهای دیگر، ببینید چه سرمایهای آزاد میشود، توجه کنید که با آن چه میتوان کرد.
▪ پنج درس از جف بزوس (بنیانگذار و مدیر عامل بنگاه آمازون دات کام) درباره مدیریت زمان در جهان پرهیاهو
۱) سهشنبهها و پنچشنبهها جلسه نگذارید. فقط به کارهای خودتان برسید.
۲) روزمرهگی را بشکنید. به مغازهها سر بزنید. پایگاه اینترنتی خود را وارسی کنید. از روی دادههای ناگهانی پند بگیرید.
۳) تند کار کنید، کژیها را بعداً پیرایش نمایید. تنها لغزش مرگبار در اینترنت، کند بودن است.
۴) برای آگاهی از خواستههای مشتریان، از ایمیل زیاد بهره بگیرید.
۵) برای سپاس از دیگران وقت بگذارید. این، هیچگاه فوریترین کار شما نیست، اما در درازمدت ممکن است خیلی مهم باشد.
▪ پنج درس از تام فرستون (مدیر عامل MTV Network) درباره شکار جوانان گریزپا
۱) بازار پژوهی کلید کار است. آنچه در توان دارید انجام دهید.
۲) دنبال نسلی که بزرگ شده راه نیفتید. پیش باز آیندگان بروید.
۳) کارکنان جوان پرورش دهید که از جان و دل به کار علاقمند باشند.
۴) محیط کار را با نشاط کنید، تا راه ایدهها از پایین به بالا باز شود.
۵) خواست جوانان آمریکایی و آلمانی و چینی، متفاوت است. به سلیقههای محلی بپردازید.
▪ پنج درس از امیلی وودز (مدیر عامل J. CREW) برای دوام در بازار شلوغ
۱) مشکل مشتری را حل کنید
۲) از پیروزی یک کالا عنان از کف ندهید، باعث سرگردانی میشود. حتماً دوست ندارید بعد از یک سال با انبوهی از پوشاک یک رنگ، دست به گریبان باشید.
۳) از پوشاک کلاسیک رو نگردانید - آنها را از نو اختراع کنید. برای نمونه، ما سالهاست پالتو ضخیم و بلند را با پارچهها و رنگهای جدید عرضه میکنیم.
۴) با افراد معتمد کار کنید. حجم کار وقتی از اندازه معینی گذشت دیگر نمیتوان پای هر برگی را شخصاً امضا کرد.
۵) به روز باشید. مطالب به دردخور بخوانید، فیلم به دردخور ببینید، به موسیقی به دردخور گوش دهید، و با جوانترها دم خور باشید
۱) مشتری را در کانون فرهنگ سازمانی خود جای دهید. درآمد کارکنان سیسکو رابطه مستقیم با میزان خشنودی مشتری دارد.
۲) به یکایک کارکنان اختیار دهید. بهرهوری بالا میرود و ماندگاری افراد بهتر میشود.
۳) با تحول، شکوفا شوید.
۴) کار تیمی نیاز به ارتباط دو جانبه و اعتماد متقابل دارد.
۵) مشارکت نیرومند بسازید. تاکید رهبری سازمانی در این دهه، بر گسترش درونی تملکهای موثر، و ایجاد نوعی همزیستی بنگاهها در چارچوب مشارکت در یک مدل افقی است.
▪ پنج درس از جرگن شرمپ (مدیر عامل دیملر کرایسلر) درباره مدیریت ادغامهای بسیار کلان
۱) مواظب باشید خطرات تساهل بیش از حد باشید.
۲) از همان اول کار، موضوعات ناخوشآیند را به میان آورید.
۳) بسیار بهتر است سریع کارکنید.
۴) وقتی هوای تغییر از سر افراد بیفتد، خیلی بیشتر در برابر آن ایستادگی میکنند، تا هنگامی که انتظارش را دارند.
۵) روراست باشید، چون میدانید چه چیزی روح کارکنان را تازه میکند؟ صداقت. جداً میگویم. منظورم این است که هیچ کس در این دنیا انتظار صداقت ندارد.
▪ پنج درس از سانفورد ویل (یکی از دو مدیر عامل سیتی گروپ) درباره پیروزی ادغام
۱) در ادغام، بیش از حالت عادی، در تصمیمگیری شتاب کنید. این موجب میشود افراد خوب را از دست ندهید و در عین حال، همگان پیام شما را دریافت کنند.
۲) طرف مقابل و افراد آن را محترم دارید. با افراد صحبت کنید، در دسترس باشید، به پرسشهای آنان پاسخ دهید. اگر افراد به این باور برسند که کار شما در جهت خلق یک سازمان کارآمدتر با رشد سریعتر است، گمان میکنم خیلی بیشتر مایل باشند خود را برای تغییرات آینده آماده کنند.
۳) از اختیار خرید سهام و امتیازهای مشابه برای تشویق کارکنان به مالکیت کمک گیرید تا همه خود را جزیی از سازمان جدید به شمار آورند.
۴) وقتی میخواهید درباره افراد تصمیم بگیرید با آنها روراست باشید. بسیار مهم است که صداقت به خرج دهید و از همان اول کار، تصمیم خود را اعلام کنید.
۵) همسران را وارد موضوع کنید… این کار، نوعی احساس خانوادگی پدید میآورد … هر چه آنها درباره استراتژی شما، و درباره این که شرکت چه میخواهد بکند و دنبال چه هدفی است بیشتر بدانند، به گمان من پشتیبانی بیشتری از کل خانواده به دست میآید.
▪ پنج درس از تینا براون (مدیر و سردبیر مجله Talk درباره بازاریابی)
۱) به ذوق خود اعتماد کنید. من به همه گوش میدهم … اما معمولاً به خود بر میگردم، و میکوشم با فکر اولم ارتباط برقرار کنم.
۲) هویت دیداری نیرومند داشته باشید … کنار هم گذاشتن خرده ریز این و آن، دردی دوا نمیکند.
۳) مهمانی بدهید. در آغاز نشر یک مجله جدید، هرچه کار بشود کم است. دنیا بزرگ است. باید با آدمهای زیادی ارتباط برقرار کنید.
۴) در هزینه کردن و در بسته بندی کالا متفاوت باشید. ظرفیتهای جدید پیدا کنید. اگر سرمایه ندارید باید مایه داشته باشید.
۵) از ظرفیتهای موجود خود به شیوه متفاوت بهره گیرید. مثلاً از نویسندهها … راهش این است که ببینید چه چیزی آنها را سر ذوق میآورد … چنان برخورد کنید که حس کنند میتوانند درباره مطلب بنویسند که تا حالا نمیتوانستهاند.
▪ پنج درس از کوین رابرتس (مدیر عامل ساعتچی اند ساعتچی) درباره تبلیغ در شبکه جهانی
۱) یادتان باشد هیچ رسانهای جانشین دیگری نشده. صحبت یا این یا آن نیست. روزنامه و رادیو با آمدن تلویزیون از میدان به در نشدند، تلویزیون هم با آمدن اینترنت به در نخواهد شد.
۲) بنگاههای بزرگ حرف از ایجاد رابطه میزنند، نه فقط انتقال اطلاعات، تبلیغ در اینترنت باید افسونگر و احساس برانگیز باشد.
۳) بنگاههای تبلیغات اینترنتی و بنگاههای سنتی باید به کاری بپردازد که در آن خبرهاند.
۴) از بچههایی که به دات کامها پناهنده شدند با آغوش باز استقبال کنید. آنها زخمی، اما هوشیارتر برمیگردند.
۵) این قدر دنبال فناوری نباشید، شیفته اندیشه باشید. حرف الف نماینده الکترونیک نیست، نماینده احساس است.
▪ پنج درس از مایکل دل (مدیر عامل دل کامپیوتر) در ترقی صنعت خودرو
۱) برای کاهش هزینه ارتباطات میان قطعه آوران، تولید کنندگان، و نمایندگیهای فروش، از اینترنت کمک بگیرید.
۲) عملیات فرعی را به بنگاههای دیگر واگذار کنید.
۳) تحول را شتاب دهید، کارکنان را آماده پذیرش تغیر کنید.
۴) داد وستد از راه اینترنت را آزمایش کنید. ببینید هرگاه مشتریان، از راههایی که تا کنون سابقه نداشته اطلاعات مورد نیازشان را به دست آورند، چه پیش میآید.
۵) با کاهش دادن موجودی و داراییهای دیگر، ببینید چه سرمایهای آزاد میشود، توجه کنید که با آن چه میتوان کرد.
▪ پنج درس از جف بزوس (بنیانگذار و مدیر عامل بنگاه آمازون دات کام) درباره مدیریت زمان در جهان پرهیاهو
۱) سهشنبهها و پنچشنبهها جلسه نگذارید. فقط به کارهای خودتان برسید.
۲) روزمرهگی را بشکنید. به مغازهها سر بزنید. پایگاه اینترنتی خود را وارسی کنید. از روی دادههای ناگهانی پند بگیرید.
۳) تند کار کنید، کژیها را بعداً پیرایش نمایید. تنها لغزش مرگبار در اینترنت، کند بودن است.
۴) برای آگاهی از خواستههای مشتریان، از ایمیل زیاد بهره بگیرید.
۵) برای سپاس از دیگران وقت بگذارید. این، هیچگاه فوریترین کار شما نیست، اما در درازمدت ممکن است خیلی مهم باشد.
▪ پنج درس از تام فرستون (مدیر عامل MTV Network) درباره شکار جوانان گریزپا
۱) بازار پژوهی کلید کار است. آنچه در توان دارید انجام دهید.
۲) دنبال نسلی که بزرگ شده راه نیفتید. پیش باز آیندگان بروید.
۳) کارکنان جوان پرورش دهید که از جان و دل به کار علاقمند باشند.
۴) محیط کار را با نشاط کنید، تا راه ایدهها از پایین به بالا باز شود.
۵) خواست جوانان آمریکایی و آلمانی و چینی، متفاوت است. به سلیقههای محلی بپردازید.
▪ پنج درس از امیلی وودز (مدیر عامل J. CREW) برای دوام در بازار شلوغ
۱) مشکل مشتری را حل کنید
۲) از پیروزی یک کالا عنان از کف ندهید، باعث سرگردانی میشود. حتماً دوست ندارید بعد از یک سال با انبوهی از پوشاک یک رنگ، دست به گریبان باشید.
۳) از پوشاک کلاسیک رو نگردانید - آنها را از نو اختراع کنید. برای نمونه، ما سالهاست پالتو ضخیم و بلند را با پارچهها و رنگهای جدید عرضه میکنیم.
۴) با افراد معتمد کار کنید. حجم کار وقتی از اندازه معینی گذشت دیگر نمیتوان پای هر برگی را شخصاً امضا کرد.
۵) به روز باشید. مطالب به دردخور بخوانید، فیلم به دردخور ببینید، به موسیقی به دردخور گوش دهید، و با جوانترها دم خور باشید