negar92
06-28-2012, 08:20 AM
Animals in slang
سلام
مبحث این پست را به پرکاربردترین اصلاحات عامیانهیانگلیسی (Slang) که با اسامی حیوانات ساخته شدهاند، اختصاصمیدهیم:
Ant مورچه
ants in the pants:
تقریبا معادل کک توی تنبان افتادن و احساس ناراحتی وناآرامی کردن است.
[Do you have ants in the pants or what?]
چیه، کک تویتنبانت افتاده؟
Bat خفاش
blind as a bat:
کور
[Without my glasses, I am blind as a bat.]
بیعینک ، واقعاًکورم.
Bee زنبور
busy as a bee:
کنایه از پرمشلغه بودن
[He never seems to have time to talk. He’s always busy as a bee.]
انگار هیچ وقت فرصت حرف زدن نداره، خیلی سرششلوغه.
Bird پرنده
A little bird told me:
اصطلاحی معادل آقا کلاغه خبر داد
bird:
دختر – زن
[Do you know that bird?]
اون زن رو میشناسی؟
early bird:
اصطلاحیبرای کسی که صبح زود از خواب بیدار میشود.
eat like a bird:
آدم کمخوراک
[She eats like a bird.]
خیلی کمخوراکه.
Buck آهو
buck:
دلار
[Can you lend me five bucks?]
میتونی پنچ دلار بهمبدی؟
Bug حشره
bug:
ویروس ـ سرماخوردگی
[My sister can’t come to your party because she caught a bug.]
خواهرم نمیتونه به مهمونیتون بیاید چون سرماخورده.
to bug:
اذیت کردن
[Stop bugging me!]
دست از سرم بردار. اذیتمنکن.
Buffalo گاومیش
buffalo:
حقه زدن
[He buffaloed me!]
بهم کلک زد!
سلام
مبحث این پست را به پرکاربردترین اصلاحات عامیانهیانگلیسی (Slang) که با اسامی حیوانات ساخته شدهاند، اختصاصمیدهیم:
Ant مورچه
ants in the pants:
تقریبا معادل کک توی تنبان افتادن و احساس ناراحتی وناآرامی کردن است.
[Do you have ants in the pants or what?]
چیه، کک تویتنبانت افتاده؟
Bat خفاش
blind as a bat:
کور
[Without my glasses, I am blind as a bat.]
بیعینک ، واقعاًکورم.
Bee زنبور
busy as a bee:
کنایه از پرمشلغه بودن
[He never seems to have time to talk. He’s always busy as a bee.]
انگار هیچ وقت فرصت حرف زدن نداره، خیلی سرششلوغه.
Bird پرنده
A little bird told me:
اصطلاحی معادل آقا کلاغه خبر داد
bird:
دختر – زن
[Do you know that bird?]
اون زن رو میشناسی؟
early bird:
اصطلاحیبرای کسی که صبح زود از خواب بیدار میشود.
eat like a bird:
آدم کمخوراک
[She eats like a bird.]
خیلی کمخوراکه.
Buck آهو
buck:
دلار
[Can you lend me five bucks?]
میتونی پنچ دلار بهمبدی؟
Bug حشره
bug:
ویروس ـ سرماخوردگی
[My sister can’t come to your party because she caught a bug.]
خواهرم نمیتونه به مهمونیتون بیاید چون سرماخورده.
to bug:
اذیت کردن
[Stop bugging me!]
دست از سرم بردار. اذیتمنکن.
Buffalo گاومیش
buffalo:
حقه زدن
[He buffaloed me!]
بهم کلک زد!