توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آسیب شناسی تربیتی در قشر مرفه
Borna66
05-30-2009, 12:31 PM
مشکلات تربیتی همواره یکی از دغدغه های همهی ما بوده است.
و یکی از مسایلی که به آن پرداخت نشده است٬
مسالهی تربیت در خانواده های سطح بالای جامعه است.
منظور از خانواده های سطح بالا٬
اعم است از خانواده های متول و مرفه از حیث مادی.
منظور کلیهی خانواده هایی هستند که نسبت به عموم مردم٬
از حیث مالی یا علمی یا فرهنگی دارای تفوق هستند
Borna66
05-30-2009, 12:31 PM
این الگو٬ دو گونهی خودآگاه و ناخودآگاه دارد.
گونهی خودآگاهش به روش شاه عباسی مشهور است!
وی مرد قوی ای بود (قدرت شخصی نه سیاسی) و پدرش را نیز کله پا کرد.
و از کار خودش درس عبرت گرفت.
و نگذاشت فرزندان قدرتمندی از او به جای بماند.
پسرانی که در حرمسرا پرورش یافته باشند را چه به کودتا!؟
گونهی ناخودآگاهش نام مشهوری ندارد
ولی دیوید ریکاردویی محسوب می شود!
مساله این است:
میل به درخشیدن از طریق کسب موفقیت٬
-که توجهات را به ایشان جلب نماید-
در همهی انسان ها وجود دارد.
انسان ها باید رقابت کنند و درعرصه های مختلف رقابت خود را نشان بدهند
Borna66
05-30-2009, 12:32 PM
حالا که نتوانست در نظم به نتیجه برسد٬ در بی نظمی به نتیجه می رسد.
یاد آن شعر می افتم که:
طاعت از دست نیاید٬ گنهی باید کرد.
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد!
جدای از شوخی نهفته در این بیت٫
غلط بودن این شعر بدیهی است.
ولی در رفتارها گوناگونی از ما -همه روزه-این الگو٬ تکرار می شود!
منظور از بیان این چند مثال آوردن یک نکته بود.
پدر و مادر عزیز. در خانه ریا نفرمایید.
ریا فقط مربوط به بیرون از خانه نیست.
فقط هم منحصر به بعد درونی اش نیست.
که شما میل داشته باشی دیگری ببیند یا ...
اگر زیاده پررنگ باشی و بروز بدهی خودت را دز یک زمینهی خاص٬
نتیجه اش سلب کردن انگیزهی اهل خانه است نسبت به آن مسایل.
یک ویژگی -ولو مثبت را- توی چشم بقیه فرو کردن اشتباه بزرگی است
و نتیجهای که به بار می آورد٬ اصلا جالب نخواهد بود.
Borna66
05-30-2009, 12:32 PM
آزادی دیگران را مختل نکردن خیلی مهم است.
شما وقتی یک چیز را -ولو مثبت- زیادی پررنگش کردی٬
یک چیز مثبت و مهم ولی عادی را به صورت یک بحران یا یک التهاب درش آوردی٬آزادی انتخاب و عمل را از دیگران گرفته ای.
این باعث می شود که انگیزهی او نیز از بین برود.
بسیارند پدرو مادرهای دلسوز و مهربان و دنیادیده وموفقی که
می خواهند تجربهی گران قیمت خود را به رایگان وبه سرعت دراختیار اولادشان قرار دهند.دنیا را شناخته اند.
فرزندشان را نیز. و پتانسیبل ها و توانایی هایشان را نیز.
و بر مبنای این شناخت٬ برای فرزند خود برنامه می ریزند.
تخیل و تصور می کنند و چشم انداز تعریف می کنند و بر آن مبنا برنامه ریزی می کنند.
شکی در دلسوزی آنها نیست.
حتی در اکثر موارد٬ شکی در هدف گیری درست
و انتخاب ِدرست آن ها هم نیست.
(یعنی ای بسا در مورد بهترین آیندهی ممکن برای این بچه٬ درست هم می اندیشند)
Borna66
05-30-2009, 12:33 PM
ولی از وی آزادی انتخاب را از او دریغ می دارند.
این باعث تمرد می شود.
باعث گریختن به سمتی خواهد شد که اصلا مطلوب نیست.پدر ومادر عزیز.
من به شما می گویم:
شما درست فکر می کنی. درست می بینی.
نگاهت مبتنی بر واقعیات هم هست.
ولی غلط عمل می کنی.
فرزندت را در فشار تصمیم گیری قرار می دهی.
در حالی که در واقع تصمیم گیری ای وجود ندارد.
چارچوب منطقی کار از پیش در نظر گرفته شده است.
(شما به جای او در نظر گرفته ای)
و ای بسا این مسیر قبلا طی شده است.
(شما به جای او این مسیر را طی کرده ای)
و شرایط به اصطلاح قدما همچون
اسب زین کرده است و فقط او باید سوارش شود.
و این جا دوحالت وجود دارد.
یا بر این اسب زین شده سوار می شود
که احتمالا با گونهای از فرزند ضعیف مواجه خواهیم بود
که قدر سرمایه و ثروت یا علم و تحصیل را نمی داند
و نمی فهمند پول و کار و بیزنس و دانشگاه یعنی چی.
(مانند شهرام در این سریال ترش و شیرین!!)
یا نمی شود٬
که با فرزند متمرد طرد شدهای مواجه خواهیم بود که
دارد عمرش را به بدترین نحو ممکن صرف می کند و به لجاجت می پردازد.
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.