ttrasn
06-06-2012, 08:26 PM
این روزها همه به پول فکر میکنند؛کپکام چه طور؟!
روزگار بدی است.باور کنید!وقتی هنوز کلّی مانده به عرضه ندای وظیفه و مدال افتخار جدید دوباره EA و اکتویژن شروع به کری خواندن کردهاند و وقتی کپکام به خاطر یک مشت دلار یک ندای وظیفه سوّم شخص عرضه میکند دیگر چه انتظار دارید؟انتظار دارید مانند قدیم سازندگان از جان و مال خود مایه بگذارند؟سخت در اشتباهید…
بعد از انتشار نسخه پنجم رزیدنت اویل سر و صدای خیلیها درآمد؛تقریبا همه میگفتند که این رزیدنت اویل دیگر رزیدنت اویل بشو نیست و هیچ کس این بازی را به عنوان یه رزیدنت اویل ترسناک و کلاسیک قبول نداشت.پس از این موج اعتراضات کپکام تنها میتوانست قول بدهد که در نسخههای بعدی کم و کسریها را جبران کند؛چون کار دیگری هم نمیتوانست بکند.کمی بعد در طی خبری نا گوار برای طرفداران این سری اعلام شد که سازنده نسخه جدید رزیدنت اویل استودیو اروپایی Slant Six games میباشد!از آن جا بود که دوباره کپکام تحت فشار انتقادات شدید قرار گرفت و دوباره قول یک بازی خوب را داد…
.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://news.dbazi.com/1390/12/08/%d8%a2%d9%86-%da%86%d9%87-operation-raccoon-city-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b1%d8%b2%db%8c%d8%af%d9%86%d8%aa-%d8%a7%d9%88%db%8c%d9%84-6-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%a7-%d9%85%db%8c-%d8%a2/resident-evil-operation-raccoon-city-oboi-31232/)
.
داستان
طبق روال همیشگی که شرکت آمبرلا یا در حال انجام خرابکاری است و یا در حال جمع و جور کردن خرابکاریاش،در این نسخه نیز آمبرلا نقش مشابهی دارد.دکتر ویلیام برکین که در نسخه دوّم رزیدنت اویل معرفّی شد میخواهد اسنادی از ویروس T را به گروهی از آمرکاییها بدهد که این کار به شدّت به ضرر شرکت بزرگ آمبرلا است.به همین خاطر این شرکت دردسر ساز گروه دلتا را که در گیمپلی بازی شامل ۴ عضو هستند مامور میکند تا جلوی دکتر برکین را بگیرد.مشکل اصلی بازی از همینجا سرچشمه دارد،وقتی سه همراه همیشه کنار شما باشند و شما حسّ تنهایی را در بازی تجربه نکنید خوب معلوم است که بازی برایتان ترسناک نمیشود.سرانجام اعضای گروه دلتا موفّق به پیدا کردن و مانع پیشروی دکتر برکین میشوند امّا در لحظات آخر دکتر برکین برای گرفتن انتقام از اعضای گروه دلتا ویروس خطرناک خود را به خودش تزریق میکند و خودش نیز تبدیل به موجودی لجز و عجیب میشود و اعضای دلتا چارهای جز فرار به سطح شهر راکون که آنجا هم پر است از زامبیهای گرسنه ندارند.داستان بازی وقایع بین رزیدنت اویل ۲ و ۳ را به صورت دقیقتر بررسی میکند.امّا این داستان تقریبا هیچگونه پیچیدگی خاص و هیجانانگیزی ندارد،درست برعکس تمامی نسخههای رزیدنت اویل که دارای داستانی پر پیچ و خم و پویا بودهاند.داستان بازی زیاد جالب نیست و یکی از نقاط ضعف بزرگ این نسخه به شمار میآید،به خصوص در معدود صحنههایی که حقّ انتخاب چگونگی ادامه بازی با شماست باز هم پایان بازی تقریبا یکی خواهد شد.برای مثال در پایان بازی که شما باید تصمیم بگیرید لئون کندی را نجات دهید و یا بکشیدش،در هر دو صورت پایان بازی تفاوت چندانی پیدا نمیکند و همان بهتر بود که داستان به صورت خطّی پیش میرفت!
.
http://pnu-club.com/imported/2012/06/394.jpg
.
بزن برو جلو
بدترین قسمت و در حقیقت فاجعهبار ترین بخش Resident Evil:Operation Raccoon City گیمپلی آن است.انصافا وقتی اسلحههایی قوی همراه با نارنجک و دیگر امکانات جنگی و سه یار قلدر به همراه دارید دلیلی وجود ندارد که از چیزی ترسید.احتمالا سازندگان این بازی مفهوم ترس را وجود چند زامبی بیریخت در بازی میدانند،در حالی که در نسخههای پیشین رزیدنت اویل وقتی تنها در راهروهای تنگ و تاریک راه میرفتید ترس تمام وجودتان را فرا میگرفت،دلیلش طرّاحی بینظیر یک محیط ترسناک بودهاست که در Resident Evil:Operation Raccoon City اصلا از این چیزها خبری نیست.یا باید با زامبیهای تکراری که فوقش چهار نوع بیشتر نیستند(زامبیهایی که به شکل مردی خیکی هستنند،به شکر دختر جوان،پلیس و خیلی شانس بیاورید یکی دو نوع دیگر) بجنگید و یا با سربازان دیگر،برای این کار نیز تنها تیراندازی و استفاده از سیستم فاجعهبار کاورگیری لازم است.کسی نداند فکر میکند دارد یک ندای وظیفه سوّم شخص را تجربه میکند!از هوش مصنوهی یاران هم اصلا بهتر است چیزی نگفت که خیلی خندهدار است،مانند بچههای پنج سالهای هستند که یک تفنگ دادهاید دستشان و دائما باید مراقب باشید که راه را اشتباه نروند.اصلا آنها مزاحمند،اگر مرحلهای که باید چند سند را در انبار میسوزاندید را یادتان باشد کاملا با این چیزی که الآن من میگویم موافقید.در آن بخش تنها خود شما باید دنبال سوزن در انبار کاه باشید و آن یاران بیخاصیّت مانند کش شلوار به شما وصلند و وقتی هم به لیزرها امنیتی بخورد میکنند صدای عربدهشان تا دو ساعت باعث خنده میشود.کلّا اگر میشد باید به هوش مصنوعی بازی نمره منفی داد!
روند گیمپلی بازی پس از مدّتی هم تکراری میشود،گاهی ممکن است ویروس به شما و یا یاران بیعرضهتان ثرایت کند که در این صورت باید جلوی زامبی شدن خود و آنها را هر چه سریعتر بگیرید.هیولاهای بازی هم که ترسی ندارند و میشود با تفنگ دخلشالن را آورد.تنها قسمت قابل تحمّل و ستایش گیمپلی این بازی بخش آنلاین آن است.بخشی که استودیو سازنده بازی در گذشته نیز ثابت کرده بلد است چطور بسیار خوب از آب درش بیاورد.شما میتوانید بخش داستانی را به صورت آنلاین دنبال کنید که البته آن هم دردسرهایی دارد امّا برای تنوّع در میان بازی خوب است.
.
http://pnu-club.com/imported/2012/06/395.jpg
.
گرافیک
از معدود نکات قابل تحمّل بازی میتوان به گرافیک آن نیز اشاره کرد.چیزی که شاید تنها دلیل برای ادامه بازی باشد.طرّاحی بعضی صحنهها آن قدر خوب است که آدم در دلش میگوید چه میشد این منظره از آتش و دود غلیظ با گیمپلی و داستانی خوب همراه بود…؟نورپردازی هم وضعیّت خوبی دارد.البته این بخش هم بینقص نیست و بعضی مواقع شلوغی بیمورد صحنه باعث افت فریم میشود.باگها هم جایشان را در بازی باز کردهاند و همه اینها مانع این میشوند که Resident Evil:Operation Raccoon City حتّی یک بخش عالی و خوب داشته باشد!
اگر قصد تعریف Resident Evil:Operation Raccoon City را در یک جمله داشته باشیم،باید گفت: Resident Evil:Operation Raccoon City یک خطر بزرگ برای ادامه سری رزیدنت اویل میباشد و تقریبا هیچگونه جذّابیت خاص و جدیدی ندارد.
صداگزاری و صداپیشگی بازی هم از آنجایی که زیاد جای بحث ندارد درموردش زیاد صحبت نمیکنم امّا باید گفت که صدای بعضی شخصیّتها بسیار مصنوعی است و صداهای اطراف به خوبی به بازیکننده منتقل نمیشود.
.
http://pnu-club.com/imported/2012/06/396.jpg
.
کلام پایانی…
Resident Evil:Operation Raccoon City یک فاجعه بزرگ در صنعت بازیسازی است و تنها عرضه شد که کپکام را زیر سوال ببرد و باعث رسوایی این شرکت معروف شود،غیر از این چیزی نمیشود گفت…
+:بخش آنلاین و گرافیک قابل تحمّل!
ــ:تقریبا همه چیز؛گیمپلی،صداپیشگی،داس ان و …
داستان:۴
گیمپلی:۲
گرافیک:۷
صداگزاری و موسیقی:۴
امتیاز کلّی:۴
منبع : دنیای بازی
روزگار بدی است.باور کنید!وقتی هنوز کلّی مانده به عرضه ندای وظیفه و مدال افتخار جدید دوباره EA و اکتویژن شروع به کری خواندن کردهاند و وقتی کپکام به خاطر یک مشت دلار یک ندای وظیفه سوّم شخص عرضه میکند دیگر چه انتظار دارید؟انتظار دارید مانند قدیم سازندگان از جان و مال خود مایه بگذارند؟سخت در اشتباهید…
بعد از انتشار نسخه پنجم رزیدنت اویل سر و صدای خیلیها درآمد؛تقریبا همه میگفتند که این رزیدنت اویل دیگر رزیدنت اویل بشو نیست و هیچ کس این بازی را به عنوان یه رزیدنت اویل ترسناک و کلاسیک قبول نداشت.پس از این موج اعتراضات کپکام تنها میتوانست قول بدهد که در نسخههای بعدی کم و کسریها را جبران کند؛چون کار دیگری هم نمیتوانست بکند.کمی بعد در طی خبری نا گوار برای طرفداران این سری اعلام شد که سازنده نسخه جدید رزیدنت اویل استودیو اروپایی Slant Six games میباشد!از آن جا بود که دوباره کپکام تحت فشار انتقادات شدید قرار گرفت و دوباره قول یک بازی خوب را داد…
.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://news.dbazi.com/1390/12/08/%d8%a2%d9%86-%da%86%d9%87-operation-raccoon-city-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b1%d8%b2%db%8c%d8%af%d9%86%d8%aa-%d8%a7%d9%88%db%8c%d9%84-6-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%a7-%d9%85%db%8c-%d8%a2/resident-evil-operation-raccoon-city-oboi-31232/)
.
داستان
طبق روال همیشگی که شرکت آمبرلا یا در حال انجام خرابکاری است و یا در حال جمع و جور کردن خرابکاریاش،در این نسخه نیز آمبرلا نقش مشابهی دارد.دکتر ویلیام برکین که در نسخه دوّم رزیدنت اویل معرفّی شد میخواهد اسنادی از ویروس T را به گروهی از آمرکاییها بدهد که این کار به شدّت به ضرر شرکت بزرگ آمبرلا است.به همین خاطر این شرکت دردسر ساز گروه دلتا را که در گیمپلی بازی شامل ۴ عضو هستند مامور میکند تا جلوی دکتر برکین را بگیرد.مشکل اصلی بازی از همینجا سرچشمه دارد،وقتی سه همراه همیشه کنار شما باشند و شما حسّ تنهایی را در بازی تجربه نکنید خوب معلوم است که بازی برایتان ترسناک نمیشود.سرانجام اعضای گروه دلتا موفّق به پیدا کردن و مانع پیشروی دکتر برکین میشوند امّا در لحظات آخر دکتر برکین برای گرفتن انتقام از اعضای گروه دلتا ویروس خطرناک خود را به خودش تزریق میکند و خودش نیز تبدیل به موجودی لجز و عجیب میشود و اعضای دلتا چارهای جز فرار به سطح شهر راکون که آنجا هم پر است از زامبیهای گرسنه ندارند.داستان بازی وقایع بین رزیدنت اویل ۲ و ۳ را به صورت دقیقتر بررسی میکند.امّا این داستان تقریبا هیچگونه پیچیدگی خاص و هیجانانگیزی ندارد،درست برعکس تمامی نسخههای رزیدنت اویل که دارای داستانی پر پیچ و خم و پویا بودهاند.داستان بازی زیاد جالب نیست و یکی از نقاط ضعف بزرگ این نسخه به شمار میآید،به خصوص در معدود صحنههایی که حقّ انتخاب چگونگی ادامه بازی با شماست باز هم پایان بازی تقریبا یکی خواهد شد.برای مثال در پایان بازی که شما باید تصمیم بگیرید لئون کندی را نجات دهید و یا بکشیدش،در هر دو صورت پایان بازی تفاوت چندانی پیدا نمیکند و همان بهتر بود که داستان به صورت خطّی پیش میرفت!
.
http://pnu-club.com/imported/2012/06/394.jpg
.
بزن برو جلو
بدترین قسمت و در حقیقت فاجعهبار ترین بخش Resident Evil:Operation Raccoon City گیمپلی آن است.انصافا وقتی اسلحههایی قوی همراه با نارنجک و دیگر امکانات جنگی و سه یار قلدر به همراه دارید دلیلی وجود ندارد که از چیزی ترسید.احتمالا سازندگان این بازی مفهوم ترس را وجود چند زامبی بیریخت در بازی میدانند،در حالی که در نسخههای پیشین رزیدنت اویل وقتی تنها در راهروهای تنگ و تاریک راه میرفتید ترس تمام وجودتان را فرا میگرفت،دلیلش طرّاحی بینظیر یک محیط ترسناک بودهاست که در Resident Evil:Operation Raccoon City اصلا از این چیزها خبری نیست.یا باید با زامبیهای تکراری که فوقش چهار نوع بیشتر نیستند(زامبیهایی که به شکل مردی خیکی هستنند،به شکر دختر جوان،پلیس و خیلی شانس بیاورید یکی دو نوع دیگر) بجنگید و یا با سربازان دیگر،برای این کار نیز تنها تیراندازی و استفاده از سیستم فاجعهبار کاورگیری لازم است.کسی نداند فکر میکند دارد یک ندای وظیفه سوّم شخص را تجربه میکند!از هوش مصنوهی یاران هم اصلا بهتر است چیزی نگفت که خیلی خندهدار است،مانند بچههای پنج سالهای هستند که یک تفنگ دادهاید دستشان و دائما باید مراقب باشید که راه را اشتباه نروند.اصلا آنها مزاحمند،اگر مرحلهای که باید چند سند را در انبار میسوزاندید را یادتان باشد کاملا با این چیزی که الآن من میگویم موافقید.در آن بخش تنها خود شما باید دنبال سوزن در انبار کاه باشید و آن یاران بیخاصیّت مانند کش شلوار به شما وصلند و وقتی هم به لیزرها امنیتی بخورد میکنند صدای عربدهشان تا دو ساعت باعث خنده میشود.کلّا اگر میشد باید به هوش مصنوعی بازی نمره منفی داد!
روند گیمپلی بازی پس از مدّتی هم تکراری میشود،گاهی ممکن است ویروس به شما و یا یاران بیعرضهتان ثرایت کند که در این صورت باید جلوی زامبی شدن خود و آنها را هر چه سریعتر بگیرید.هیولاهای بازی هم که ترسی ندارند و میشود با تفنگ دخلشالن را آورد.تنها قسمت قابل تحمّل و ستایش گیمپلی این بازی بخش آنلاین آن است.بخشی که استودیو سازنده بازی در گذشته نیز ثابت کرده بلد است چطور بسیار خوب از آب درش بیاورد.شما میتوانید بخش داستانی را به صورت آنلاین دنبال کنید که البته آن هم دردسرهایی دارد امّا برای تنوّع در میان بازی خوب است.
.
http://pnu-club.com/imported/2012/06/395.jpg
.
گرافیک
از معدود نکات قابل تحمّل بازی میتوان به گرافیک آن نیز اشاره کرد.چیزی که شاید تنها دلیل برای ادامه بازی باشد.طرّاحی بعضی صحنهها آن قدر خوب است که آدم در دلش میگوید چه میشد این منظره از آتش و دود غلیظ با گیمپلی و داستانی خوب همراه بود…؟نورپردازی هم وضعیّت خوبی دارد.البته این بخش هم بینقص نیست و بعضی مواقع شلوغی بیمورد صحنه باعث افت فریم میشود.باگها هم جایشان را در بازی باز کردهاند و همه اینها مانع این میشوند که Resident Evil:Operation Raccoon City حتّی یک بخش عالی و خوب داشته باشد!
اگر قصد تعریف Resident Evil:Operation Raccoon City را در یک جمله داشته باشیم،باید گفت: Resident Evil:Operation Raccoon City یک خطر بزرگ برای ادامه سری رزیدنت اویل میباشد و تقریبا هیچگونه جذّابیت خاص و جدیدی ندارد.
صداگزاری و صداپیشگی بازی هم از آنجایی که زیاد جای بحث ندارد درموردش زیاد صحبت نمیکنم امّا باید گفت که صدای بعضی شخصیّتها بسیار مصنوعی است و صداهای اطراف به خوبی به بازیکننده منتقل نمیشود.
.
http://pnu-club.com/imported/2012/06/396.jpg
.
کلام پایانی…
Resident Evil:Operation Raccoon City یک فاجعه بزرگ در صنعت بازیسازی است و تنها عرضه شد که کپکام را زیر سوال ببرد و باعث رسوایی این شرکت معروف شود،غیر از این چیزی نمیشود گفت…
+:بخش آنلاین و گرافیک قابل تحمّل!
ــ:تقریبا همه چیز؛گیمپلی،صداپیشگی،داس ان و …
داستان:۴
گیمپلی:۲
گرافیک:۷
صداگزاری و موسیقی:۴
امتیاز کلّی:۴
منبع : دنیای بازی