alamatesoall
05-22-2012, 06:56 PM
بیمای اعتیاد را باید از چند دیدگاه و از نظر عوامل گوناگونو عوارض آن مورد بررسی قرار داد:
1- عوامل روانی
2- عوامل جسمی
3- عوامل خانوادگی
4- عوامل اجتماعی
5- عوامل اقتصادی
6- عوامل سیاسی
1- عوامل روانی
یبشتر معتادین دچار نوعی مشکل و یا اختلال روانی هستند و به دلیل همین اختلال به اعتیاد روی آورده و وابستگی روانی به مواد مخدر در آنان به وجود می آید. چون استفاده از مواد مخدر موجب می گردد که تا حدودی و به طور موقت اختلال روانی آنان فروکش کرده و یا به قول خودشان تخدیر شده و درد روانی آنان تسکین یابد. اما در صورت عدم دسترسی و یا عدم استفاده از مواد مخدر، اختلال روانی آنان آشکارتر می شود. این همان نکته مهمی است که در درمان بیماران معتاد مورد توجه و نظر روان پزشکان است. دانستن این نکته که چه نوع اختلال روانی آنان آشکارتر می شود. این همان نکته مهمی است که در درمان بیماران معتاد مورد توجه و نظر روان پزشکان است. دانستن این نکته که چه نوع اختلال روانی عامل اولیه رویکرد فرد به استفاده از مواد مخدر می گردد کار چندان مشکلی نیست. با مروری بر روند زندگی گذشته بیمار معتاد از دوران کودکی به بعد، چگونگی رشد روانی جسمی وی، نوع بافت خانواده، بررسی مشکلات روانی- شخصیتی- اجتماعی- اقتصادی افراد خانواده، چگونگی محیط اجتماعی، شرایط زیستی و ... می توان نوع اختلال و یا اختلالات روانی را مشخص و درمان های لازم روان پزشکی را آغاز نمود. در صورتی که معتاد و یا در صورت لزوم خانواده وی تحت درمان های ضروری روان پزشکی قرار نگیرند و به سفارش های روان پزشک معالج عمل نکنند، موفق به ترک و درمان اعتیاد نخواهند شد.
2- عوامل جسمی
علاوه بر وابستگی روانی به مواد مخدر، وابستگی جسمی نیز عامل مهم دیگری است که در ترک اعتیاد و درمان بیمار معتاد، جایگاه خاص درمانی خود را دارد. هنگامی که وابستگی جسمی به وجود آید و در صورت عدم دسترسی فرد معتاد به ماده مخدر، علایمی در وی بروز می نماید که او برای جلوگیری و رهایی از آن علایم با هر ترفندی سعی می نماید که ماده مخدر مورد نیاز خود را تهیه و از آن استفاده نماید. متأسفانه در چنین حالت روانی- جسمی است که بیمار معتاد ممکن است به هر کار خلافی دست بزند تا بتواند ماده مخدر را تهیه نماید و این رفتارهای خلاف اخلاق و قانون است که بسیاری از خانواده ها و دیگر افراد جامعه را درگیر مشکلات اقتصادی، رفتاری و اخلاقی معتادین نموده است. تکرار چنین اعمال و رفتارهای خلاف قانون و ضد اجتماعی موجب می گردد که معتاد، روز به روز از نظر روانی و اخلاقی، بسیاری از خصوصیات و صفات خوب و انسانی را از دست بدهد و در نهایت به فردی خلاف کار و بی احساس مبدل گردد.
برای درمان عوارض جسمی ناشی از ترک اعتیاد، روش های گوناگون درمانی وجود دارد که بیمار بتواند با استفاده از داروهای تجویز شده توسط روان پزشک معالج، این مرحله ترک اعتیاد را به شکلی بگذراند که عوارض جسمی کمتی داشته و بتواند دوره بحرانی ترک را راحت تر بگذراند.
بارزترین علایم جسمی ناشی از ترک ماده مخدر (و یا در صورتی که بیمار معتاد نتواند به ماده مخدر دسترسی یابد) عبارت اند از: دردهای شدید عضلانی که فرد را بی قرار و پرخاشگر می نماید، دل پیچه های شدید توأم با بیرون روی، تهوع، استفراغ، عرق کردن، بی خوابی و ... .
3- عواملخانوادگی
عوامل خانوادگی مانند: عدم توجه مادر و پدر به چگونگی تربیت فرزندان، نبودن نظارت های لازم و ضروری از جهات رفتای، عدم توجه به رشد روانی و سالم فرزندان، نبودن فضای آرام و شاد خانوادگی، وجود رابطه های بیمار گونه بین پدر و مادر و فرزندان، اعتیاد پدر و یا مادر، کمبودهای عاطفی فرزندان و بسیاری از عوامل دیگر در اعتیاد فرزند یا فرزندان نقش دارند. به همین دلایل است که در درمان اعتیاد فردی از افراد خانواده، تمامی افراد خانواده باید مورد بررسی های لازم روان پزشکی قرار گیرند. علاوه بر جلسات روان درمانی خواه قبل از ترک و خصوصاً بعد از ترک و درمان که برای بیمار معتاد توصیه می شود، گاهی ضروری به نظر می رسد که جلسات روان درمانی، برای افراد خانواده به صورت گروهی و یا انفرادی در نظر گرفته شود و اگر فردی از افراد خانواده دچار نوعی اختلال روانی باشد، وی نیز درمان گردد. بنابراین در ترک و درمان بیمار معتاد، همه افراد خانواده باید همیاری و همکاری لازم را با روان پزشک معالج بنمایند. در غیر این صورت نمی توان انتظار داشت که فرد معتاد در ترک و درمان موفق گردد.
4- عوامل اجتماعی
یعنی محیط و جامعه ای که فرد معتاد در آن زندگی می کند، کوچه، محله، شهر، همسایه ها، دوستان، افراد فامیل و ... در اعتیاد نقش دارند.
در بعضی محله ها مواد مخدر راحت تر و بیشتر در اختیار معتادین قرار می گیرد و نابسامانی خاصی از جهات اجتماعی، قانونی، رفتاری، اخلاقی، اقتصادی و ... در چنین محله هایی وجود دارد. بنابراین خانواده ها باید از وجود چنین محله هایی آگاهی داشته باشند تا اگر به هر دلیلی خانواده ناچار به زندگی در چنین محله هایی است، بیش از حد مراقب و مواظب فرزندان و افراد خانواده خود باشند و اگر محل زندگی خارج از چنین محله هایی است فرزندان خود را از رفت و آمد به چنین محله هایی منع نماید.
فرد معتادی که با هر روش درمانی موفق به ترک اعتیاد خود شده است و مرحله درمانی خود را می گذراند باید به این نکته توجه نماید که حضور در محله های آلوده، ادامه ارتباط با دوستان معتاد و یا افرادی که در خرید و فروش مواد مخدر دست دارند ممکن است باعث گردد که او مجدداً به دامن اعتیاد کشانده شود.
5- عوامل اقتصادی
اگر شنیده می شود که مدت زمان زیادی است که مبارزه جهانی با قاچاقچیان مواد مخدر و تلاش جهانی در درمان معتادین به عمل می آید، به این دلیل است که اعتیاد بلای خانمانسوزی است که نه تنها فرد معتاد را سربار جامعه می نماید و جسم و جان او را نابود می سازد بلکه از جهات اقتصادی، فقر جبران ناپذیری را متوجه خود فرد معتاد و خانواده وی می نماید که نتیجه آن فلاکت و بدبختی است. به این دلایل است که توصیه می گردد بیماران معتاد هر چه زودتر و سریع تر برای ترک و درمان اعتیاد خود اقدام نمایند تا از این بلای نابود کننده انسانیت نجات یابند. اگر با دقت بیشتری به اعتیاد و پیامدهای آن نگاه کنیم متوجه می شویم که خسارت های مادی که روزانه و به تدریج به اقتصاد فرد معتاد، خانواده وی و جامعه وارد می شود خیلی بیشتر از هزینه ناچیزی است که برای ترک و درمان بیمای اعتیاد خرج می شود.
نکته مهم دیگر این است که فرد معتاد آن گاه که دچار فقر اقتصادی می گردد، اگر به عضویت گروه قاچاقچیان در نیاید برای این که بتواند پول مورد نیاز خود را برای خرید مواد مخدر به دست آورد، متأسفانه خود عامل خرید و فروش مواد مخدر می شود و سعی می نماید افراد بیشتری را معتاد نماید تا درآمد بیشتری داشته باشد. شاید یکی از دلایلی که بسیار توصیه می شود مردم از افراد معتاد دوری کنند همین عامل معتاد کردن دیگران است.
6- عوامل سیاسی
در گذشته، و به احتمال زیاد در حال حاضر نیز، یکی از جنبه های سیاست های استعماری و استثماری بر این پایه قرار داشت تا بتواند با شیوع اعتیاد و با پیامدهای بازدارنده ای که در اعتیاد وجود دارد مردم یک جامعه را از پیشرفت های علمی- اجتماعی- اقتصادی- سیاسی و ... محروم نمایند.
در حال حاضر چنین سیاستی توسط گروه های قوی قاچاقچی در سطح جهانی انجام می پذیرد و در هر کشوری عوامل نادان و خیانتکاری وجود دارند که برای کسب درآمد و سرمایه های کلان، به شیوع اعتیاد و افزایش معتادین مبادرت می ورزند.
قاچاقچیان مواد مخدر و مواد روان افزا یا روان گردان نه تنها هیچ گونه حس انسانی و ملی ندارند بلکه در نوع خود قاتلانی هستند که آگاهانه باعث نابودی انگیزه های مفید و مثبت انسان ها و در نهایت مرگ تدریجی افراد یک جامعه خصوصاً جوانان می گردند
1- عوامل روانی
2- عوامل جسمی
3- عوامل خانوادگی
4- عوامل اجتماعی
5- عوامل اقتصادی
6- عوامل سیاسی
1- عوامل روانی
یبشتر معتادین دچار نوعی مشکل و یا اختلال روانی هستند و به دلیل همین اختلال به اعتیاد روی آورده و وابستگی روانی به مواد مخدر در آنان به وجود می آید. چون استفاده از مواد مخدر موجب می گردد که تا حدودی و به طور موقت اختلال روانی آنان فروکش کرده و یا به قول خودشان تخدیر شده و درد روانی آنان تسکین یابد. اما در صورت عدم دسترسی و یا عدم استفاده از مواد مخدر، اختلال روانی آنان آشکارتر می شود. این همان نکته مهمی است که در درمان بیماران معتاد مورد توجه و نظر روان پزشکان است. دانستن این نکته که چه نوع اختلال روانی آنان آشکارتر می شود. این همان نکته مهمی است که در درمان بیماران معتاد مورد توجه و نظر روان پزشکان است. دانستن این نکته که چه نوع اختلال روانی عامل اولیه رویکرد فرد به استفاده از مواد مخدر می گردد کار چندان مشکلی نیست. با مروری بر روند زندگی گذشته بیمار معتاد از دوران کودکی به بعد، چگونگی رشد روانی جسمی وی، نوع بافت خانواده، بررسی مشکلات روانی- شخصیتی- اجتماعی- اقتصادی افراد خانواده، چگونگی محیط اجتماعی، شرایط زیستی و ... می توان نوع اختلال و یا اختلالات روانی را مشخص و درمان های لازم روان پزشکی را آغاز نمود. در صورتی که معتاد و یا در صورت لزوم خانواده وی تحت درمان های ضروری روان پزشکی قرار نگیرند و به سفارش های روان پزشک معالج عمل نکنند، موفق به ترک و درمان اعتیاد نخواهند شد.
2- عوامل جسمی
علاوه بر وابستگی روانی به مواد مخدر، وابستگی جسمی نیز عامل مهم دیگری است که در ترک اعتیاد و درمان بیمار معتاد، جایگاه خاص درمانی خود را دارد. هنگامی که وابستگی جسمی به وجود آید و در صورت عدم دسترسی فرد معتاد به ماده مخدر، علایمی در وی بروز می نماید که او برای جلوگیری و رهایی از آن علایم با هر ترفندی سعی می نماید که ماده مخدر مورد نیاز خود را تهیه و از آن استفاده نماید. متأسفانه در چنین حالت روانی- جسمی است که بیمار معتاد ممکن است به هر کار خلافی دست بزند تا بتواند ماده مخدر را تهیه نماید و این رفتارهای خلاف اخلاق و قانون است که بسیاری از خانواده ها و دیگر افراد جامعه را درگیر مشکلات اقتصادی، رفتاری و اخلاقی معتادین نموده است. تکرار چنین اعمال و رفتارهای خلاف قانون و ضد اجتماعی موجب می گردد که معتاد، روز به روز از نظر روانی و اخلاقی، بسیاری از خصوصیات و صفات خوب و انسانی را از دست بدهد و در نهایت به فردی خلاف کار و بی احساس مبدل گردد.
برای درمان عوارض جسمی ناشی از ترک اعتیاد، روش های گوناگون درمانی وجود دارد که بیمار بتواند با استفاده از داروهای تجویز شده توسط روان پزشک معالج، این مرحله ترک اعتیاد را به شکلی بگذراند که عوارض جسمی کمتی داشته و بتواند دوره بحرانی ترک را راحت تر بگذراند.
بارزترین علایم جسمی ناشی از ترک ماده مخدر (و یا در صورتی که بیمار معتاد نتواند به ماده مخدر دسترسی یابد) عبارت اند از: دردهای شدید عضلانی که فرد را بی قرار و پرخاشگر می نماید، دل پیچه های شدید توأم با بیرون روی، تهوع، استفراغ، عرق کردن، بی خوابی و ... .
3- عواملخانوادگی
عوامل خانوادگی مانند: عدم توجه مادر و پدر به چگونگی تربیت فرزندان، نبودن نظارت های لازم و ضروری از جهات رفتای، عدم توجه به رشد روانی و سالم فرزندان، نبودن فضای آرام و شاد خانوادگی، وجود رابطه های بیمار گونه بین پدر و مادر و فرزندان، اعتیاد پدر و یا مادر، کمبودهای عاطفی فرزندان و بسیاری از عوامل دیگر در اعتیاد فرزند یا فرزندان نقش دارند. به همین دلایل است که در درمان اعتیاد فردی از افراد خانواده، تمامی افراد خانواده باید مورد بررسی های لازم روان پزشکی قرار گیرند. علاوه بر جلسات روان درمانی خواه قبل از ترک و خصوصاً بعد از ترک و درمان که برای بیمار معتاد توصیه می شود، گاهی ضروری به نظر می رسد که جلسات روان درمانی، برای افراد خانواده به صورت گروهی و یا انفرادی در نظر گرفته شود و اگر فردی از افراد خانواده دچار نوعی اختلال روانی باشد، وی نیز درمان گردد. بنابراین در ترک و درمان بیمار معتاد، همه افراد خانواده باید همیاری و همکاری لازم را با روان پزشک معالج بنمایند. در غیر این صورت نمی توان انتظار داشت که فرد معتاد در ترک و درمان موفق گردد.
4- عوامل اجتماعی
یعنی محیط و جامعه ای که فرد معتاد در آن زندگی می کند، کوچه، محله، شهر، همسایه ها، دوستان، افراد فامیل و ... در اعتیاد نقش دارند.
در بعضی محله ها مواد مخدر راحت تر و بیشتر در اختیار معتادین قرار می گیرد و نابسامانی خاصی از جهات اجتماعی، قانونی، رفتاری، اخلاقی، اقتصادی و ... در چنین محله هایی وجود دارد. بنابراین خانواده ها باید از وجود چنین محله هایی آگاهی داشته باشند تا اگر به هر دلیلی خانواده ناچار به زندگی در چنین محله هایی است، بیش از حد مراقب و مواظب فرزندان و افراد خانواده خود باشند و اگر محل زندگی خارج از چنین محله هایی است فرزندان خود را از رفت و آمد به چنین محله هایی منع نماید.
فرد معتادی که با هر روش درمانی موفق به ترک اعتیاد خود شده است و مرحله درمانی خود را می گذراند باید به این نکته توجه نماید که حضور در محله های آلوده، ادامه ارتباط با دوستان معتاد و یا افرادی که در خرید و فروش مواد مخدر دست دارند ممکن است باعث گردد که او مجدداً به دامن اعتیاد کشانده شود.
5- عوامل اقتصادی
اگر شنیده می شود که مدت زمان زیادی است که مبارزه جهانی با قاچاقچیان مواد مخدر و تلاش جهانی در درمان معتادین به عمل می آید، به این دلیل است که اعتیاد بلای خانمانسوزی است که نه تنها فرد معتاد را سربار جامعه می نماید و جسم و جان او را نابود می سازد بلکه از جهات اقتصادی، فقر جبران ناپذیری را متوجه خود فرد معتاد و خانواده وی می نماید که نتیجه آن فلاکت و بدبختی است. به این دلایل است که توصیه می گردد بیماران معتاد هر چه زودتر و سریع تر برای ترک و درمان اعتیاد خود اقدام نمایند تا از این بلای نابود کننده انسانیت نجات یابند. اگر با دقت بیشتری به اعتیاد و پیامدهای آن نگاه کنیم متوجه می شویم که خسارت های مادی که روزانه و به تدریج به اقتصاد فرد معتاد، خانواده وی و جامعه وارد می شود خیلی بیشتر از هزینه ناچیزی است که برای ترک و درمان بیمای اعتیاد خرج می شود.
نکته مهم دیگر این است که فرد معتاد آن گاه که دچار فقر اقتصادی می گردد، اگر به عضویت گروه قاچاقچیان در نیاید برای این که بتواند پول مورد نیاز خود را برای خرید مواد مخدر به دست آورد، متأسفانه خود عامل خرید و فروش مواد مخدر می شود و سعی می نماید افراد بیشتری را معتاد نماید تا درآمد بیشتری داشته باشد. شاید یکی از دلایلی که بسیار توصیه می شود مردم از افراد معتاد دوری کنند همین عامل معتاد کردن دیگران است.
6- عوامل سیاسی
در گذشته، و به احتمال زیاد در حال حاضر نیز، یکی از جنبه های سیاست های استعماری و استثماری بر این پایه قرار داشت تا بتواند با شیوع اعتیاد و با پیامدهای بازدارنده ای که در اعتیاد وجود دارد مردم یک جامعه را از پیشرفت های علمی- اجتماعی- اقتصادی- سیاسی و ... محروم نمایند.
در حال حاضر چنین سیاستی توسط گروه های قوی قاچاقچی در سطح جهانی انجام می پذیرد و در هر کشوری عوامل نادان و خیانتکاری وجود دارند که برای کسب درآمد و سرمایه های کلان، به شیوع اعتیاد و افزایش معتادین مبادرت می ورزند.
قاچاقچیان مواد مخدر و مواد روان افزا یا روان گردان نه تنها هیچ گونه حس انسانی و ملی ندارند بلکه در نوع خود قاتلانی هستند که آگاهانه باعث نابودی انگیزه های مفید و مثبت انسان ها و در نهایت مرگ تدریجی افراد یک جامعه خصوصاً جوانان می گردند