alamatesoall
05-01-2012, 07:26 PM
فرد تكرو سعی دارد از مسیر خودش پیش برود و همیشه میخواهد اندكی جلوتر از دیگر اعضای گروه گام بردارد. او تمایل به مستقل بودن دارد و هرگز بهطور كامل با دیگر اعضای گروه همراه نمیشود. انسان تكرو معمولاً در راه انجام امور موانعی را ایجاد میكند و همیشه به دنبال راههای متمایزی برای انجام امور میگردد، اگرچه گاهی اوقات اینراههای متمایز مؤثر نمیباشند
1- کارمند تکرو در سازمان، گروه یا تیم.
مدیریت بر كاركنان تكرویی كه به نظر میرسد نسبت به قوانین عمومی، رویه سازمانی، قدرت مافوق خود و یا حتی پاداشها و تنبیهات بیتفاوت هستند، مشكل است. كارمند تكرو همكاری بیشماری با سازمان دارد، به خاطر این كه او اغلب به عنوان انسان مزاحمی كه دیگران را تشویق میكند و یا حتی شخصی كه به دیگران فشار میآورد كه بهطور متفاوت فكر كنند، عمل میكند.
متأسفانه كارمندان تكرو همچنین میتوانند به عنوان انسانهای تحمیل كننده، پرخاشگر و یا حتی نفرتانگیز ظاهر شوند و در بدترین موقعیتها، آنها میتوانند كابوسهای مرتبی را برای كسانی كه باید بر آنها مدیریت كنند، فراهم آورند.
سازمانها برای این كه دگرگون شوند، نیاز دارند كه بتوانند خودشان را بیازمایند. ممكن است آنچه كه در سالهای گذشته انجام میشده در این سال كارایی نداشته باشد. تحقیق در سازمانهای موفق به ما نشان میدهد كه آنها قادر بودند هنگامی كه نیاز داشتند خودشان را متحول كنند.
متأسفانه بعضی از سازمانها بهخصوص سازمانهای دولتی، میل و اشتیاق به تكرار روشهای قدیمی دارند، حتی اگر این روشهای قدیمی مدت زیادی بهترین روش نبوده باشند. ركود سازمانی، سازمان را عقب نگه میدارد و حتی موجودیت سازمان را تهدید میكند.
كارمندان تكرو برای خنثی كردن ركود تلاش میكنند. آنها دائماً در حال پرسش هستند و اغلب اوقات این پرسشها انتقادآمیز است. كارمندان تكروی خوب اغلب راهحلها و پیشنهاداتی را برای حل مشكلات ارائه میكنند، كه به دلیل استدلالهای قدرتمند آنها را به سختی میتوان رد كرد.
یكی از محكمترین كمكهای كارمند تكرو این است كه میتواند اطرافیان خود را به تجزیه و تحلیل و ارزیابی مضمون فرضیات اصلی گروه وادار كند. ویژگی خوب كارمند تكرو این است كه میتواند وجدان سازمان شود.
ارتباط بین مدیر و كارمند تكرو میتواند مفید و بهطور نسبی جدا از دشمنی و كینه باشد، مشروط بر آن كه كارمند تكرو در محیطی كه از همكاریهایش قدردانی كنند، كار و فعالیت كند.
متأسفانه، این همكاریها همراه با یك هزینه رخ میدهد. زیرا كارمندان تكرو میل به پرحرفی و رك بودن بالایی دارند، آنها مایلند كه گروه و سازمان را مختل كنند، بهخصوص در سازمانهایی كه تحمل كمتری برای تضاد و كشمكش وجود دارد، مدیریت این افراد بسیار سخت است و حتی ممكن است دستورالعملهای مدیرانشان را نادیده بگیرند.
مسأله گیجكنندهتر این است كه در حقیقت كارمندان تكرو نمیتوانند عضو خوبی به خصوص برای كارهای گروهی باشند، پرخاشگری و روش ارتباطی كند آنها مردم را در سكوت نگه میدارد و همكاریهایشان در اجتماعات گروهی میتواند خشمگین كننده باشد، به طوری كه به نظر میرسد از ارتباطات گروهی فراری هستند. بعضی مواقع تصمیمات گرفته شده از سوی مدیر یا گروه، توسط آنها نادیده گرفته میشود.
زشت همیشه زشت است. وقتی كه كارمندان تكرو بسیار كاردان و زیرك هستند، آنها میتوانند به مقدار زیادی همكاری و كمك مثبت ارائه دهند و اغلب اوقات در حقیقت كارمندان تكرو نسبت به انجام آنچه كه به آنها واگذار شده بسیار خوب و عالی هستند. اما كارمندان تكرویی كه زیرك و كاردان نیستند، همكاریشان تقریباً همیشه منفی خواهد بود. كارمندان تكرو مقدار زیادی تعارض و ناامیدی را بدون مطرح كردن هر چیز با ارزش یا ایدههایی كه مفید باشند به وجود میآورند. این گونه كارمندان در مسایل اجرایی سست پایه و سختگیر هستند.
دومین وضعیت زشت زمانی اتفاق میافتد كه سازمان، همكاریهای ماجراجویانه كارمند تكرو را تشخیص ندهد. در طول این دوره زمانی، كارمند تكرو از تكروی به سوی فدایی و قربانی شدن و افسارگسیختگی حركت میكند و در هر مرحله صبر و بردباری سازمان نسبت به رفتار به ظاهر كنترلناپدیر كارمند تكرو كمتر و كارمند تكرو قویتر و كنترلناپذیر میشود.
2- خط مشی های رفتار با کارمندان تک رو
مدیران میتوانند برنامههای وسیعی را برای مهار كردن قدرت و انرژی كارمند تكرو بكار گیرند. خط مشی مدیر، خوبی، بدی و یا زشتی اعمال و رفتار كارمند تكرو را تعیین میكند. در زیر بعضی از خطمشیها آمده است:
اخطارهای خود را رك و صریح اعلام كنید: ممكن نیست شما بتوانید كارمند تكرو را در یك وضعیت معین قرار دهید، ولی میتوانید او را راهنمایی كنید. رمز آن در این است كه دیدگاه شما در باره چگونگی سهیم كردن او در تشكیلات سازمان روشن شود و تشخیص دهید كه همكاری وی ممكن است با دیگر كارمندان متفاوت باشد. كارمند تكرو نیازمند است كه بداند شما از او چه انتظاراتی دارید و چه چیزهایی نیاز دارید.
كار كردن برای برقراری ارتباط نه ایجاد قدرت و نفوذ: قدرت و مقام اداری شما ممكن نیست اثرات زیادی بركارمند تكرو داشته باشد. انتظار نداشته باشید كه او به خواستههای شما به سادگی و به خاطر این كه شما رئیس او هستید، تن دهد. اما چه چیزهایی در توسعه ارتباط شما با این قبیل كارمندان و دو طرفه كردن ارتباط مؤثر خواهد بود؟ گفت و شنود دو طرفه ابزار شماست. نخست باید به آنچه كارمند تكرو میگوید با میل و رضایت گوش داد. این بدان معنی است كه سؤالات زیادی رد و بدل شود. همچنین بدین معنی است كه نشان دهید همكاریهایش را گرامی میدارید.
نصیحت و انتقاد: كارمندان تكرو معمولاً قصد ندارند كه چالشانگیز باشند. ولی آنها اینطور ظاهر میشوند، زیرا آنها به سادگی در باره این كه چهطور ممكن است نسبت به پیرامونشان موثر باشند فكر نمیكنند. به همین دلیل، مهم است كه مورد انتقاد و نصیحت قرار گیرند، تا در مورد آنچه كه انجام میدهند، دقت كنند. چنانچه حضور كارمند تكرو در یك جلسه زیانبخش است، باید به او تذكر داده شود. بهترین راه برای نصیحت و انتقاد از یك كارمند تكرو این است كه در مورد ارزشها و اصول اساسی سازمان با او صحبت كنید و سپس به سمت هدف مشخصی حركت كنید. نصیحت فقط در مورد رفتار منفی نمیباشد و مدیر نیاز دارد به كارمند تكرو اجازه دهد تا بداند همكاریهای خارقالعاده او قابل قدردانی و ارزشمند است. چنانچه شما قصد دارید همكاری مثبت كارمند تكرو را حفظ نمایید، ضروری است كه به او اجازه دهید تا نسبت به مشكلات رفتاری خود آگاه شود.
ارتباط دوستانه با انسان بدخو: اگر كارمند تكروی شما بدخو، بیتجربه و زیانبخش است و خیلی لایق و شایسته نیست، شما مشكل برجستهای دارید. مشكل این است كه این شخص خود را مجاز بداند كه بدون اعتنا به مافوق و داشتن همكاری مثبت كار خود را پیش ببرد و به همین دلیل تمام سازمان میتواند مسموم باشد. موقعیتهایی وجود خواهد داشت كه بهترین مسیر برای فعالیت است و كسانی كه در این مسیر حركت میكنند تشویق میشوند، مخصوصاً اگر آنها دائماً افرادی نفاقافكن باشند.
پشتیبانی و حمایت: به خاطر داشته باشید كه كارمند تكرو میل به وابستگی گروهی ندارد و بنابر این از حمایت بسیاری از گروهها برخوردار نیست. او به عقاید و توانایی خودش بیشتر از حمایتهای گروهی اعتماد دارد. چنانچه شما از همكاریهای كارمند تكروی خود قدردانی كنید، شما نیاز خواهید داشت كه این همكاریها را به بیشتر كارمندهای مورد قبول، به خصوص در مشاغل و اجتماعات گروهی خاطرنشان كنید و نشان دهید كه برای عقاید و خلاقیت او ارزش قائل هستید، حتی اگر روش او را دوست نداشته باشید.
آزمون محدودیتها: كارمند تكرویی كه در حال پیشرفت است نیاز دارد كه به او یادآور شود اهداف سازمانی وجود دارند كه خیلی مهم هستند. كمك به كارمند تكرو، او را بر روی این اهداف متمركز میكند. دقت كنید بدون توجه به اصول و عقایدی كه ممكن است یك كارمند تكرو داشته باشد، با او بهطور مستبدانه برخورد نكنید. كارمند تكرو میتواند در امور مربوط به سازمان همكاری مثبت یا منفی داشته باشد و میتواند برای هر مدیر نعمت و یا مصیبت باشد. در بسیاری از تصمیماتی كه شما خواهید گرفت این مسأله وجود دارد كه سازمان و مدیر چهطور تغییر جهتهای كارمند تكرو را تحمل میكنند. چنانچه شما بتوانید انرژی كارمند تكرو را مهار كنید و نیروی او را تسلیم خود نمایید، او میتواند نقش مهمی را در كمك به سازمان ایفا كند و كمتحركی و ركود را دور بیاندازد و به سمت تغییر خود حركت كند.
1- کارمند تکرو در سازمان، گروه یا تیم.
مدیریت بر كاركنان تكرویی كه به نظر میرسد نسبت به قوانین عمومی، رویه سازمانی، قدرت مافوق خود و یا حتی پاداشها و تنبیهات بیتفاوت هستند، مشكل است. كارمند تكرو همكاری بیشماری با سازمان دارد، به خاطر این كه او اغلب به عنوان انسان مزاحمی كه دیگران را تشویق میكند و یا حتی شخصی كه به دیگران فشار میآورد كه بهطور متفاوت فكر كنند، عمل میكند.
متأسفانه كارمندان تكرو همچنین میتوانند به عنوان انسانهای تحمیل كننده، پرخاشگر و یا حتی نفرتانگیز ظاهر شوند و در بدترین موقعیتها، آنها میتوانند كابوسهای مرتبی را برای كسانی كه باید بر آنها مدیریت كنند، فراهم آورند.
سازمانها برای این كه دگرگون شوند، نیاز دارند كه بتوانند خودشان را بیازمایند. ممكن است آنچه كه در سالهای گذشته انجام میشده در این سال كارایی نداشته باشد. تحقیق در سازمانهای موفق به ما نشان میدهد كه آنها قادر بودند هنگامی كه نیاز داشتند خودشان را متحول كنند.
متأسفانه بعضی از سازمانها بهخصوص سازمانهای دولتی، میل و اشتیاق به تكرار روشهای قدیمی دارند، حتی اگر این روشهای قدیمی مدت زیادی بهترین روش نبوده باشند. ركود سازمانی، سازمان را عقب نگه میدارد و حتی موجودیت سازمان را تهدید میكند.
كارمندان تكرو برای خنثی كردن ركود تلاش میكنند. آنها دائماً در حال پرسش هستند و اغلب اوقات این پرسشها انتقادآمیز است. كارمندان تكروی خوب اغلب راهحلها و پیشنهاداتی را برای حل مشكلات ارائه میكنند، كه به دلیل استدلالهای قدرتمند آنها را به سختی میتوان رد كرد.
یكی از محكمترین كمكهای كارمند تكرو این است كه میتواند اطرافیان خود را به تجزیه و تحلیل و ارزیابی مضمون فرضیات اصلی گروه وادار كند. ویژگی خوب كارمند تكرو این است كه میتواند وجدان سازمان شود.
ارتباط بین مدیر و كارمند تكرو میتواند مفید و بهطور نسبی جدا از دشمنی و كینه باشد، مشروط بر آن كه كارمند تكرو در محیطی كه از همكاریهایش قدردانی كنند، كار و فعالیت كند.
متأسفانه، این همكاریها همراه با یك هزینه رخ میدهد. زیرا كارمندان تكرو میل به پرحرفی و رك بودن بالایی دارند، آنها مایلند كه گروه و سازمان را مختل كنند، بهخصوص در سازمانهایی كه تحمل كمتری برای تضاد و كشمكش وجود دارد، مدیریت این افراد بسیار سخت است و حتی ممكن است دستورالعملهای مدیرانشان را نادیده بگیرند.
مسأله گیجكنندهتر این است كه در حقیقت كارمندان تكرو نمیتوانند عضو خوبی به خصوص برای كارهای گروهی باشند، پرخاشگری و روش ارتباطی كند آنها مردم را در سكوت نگه میدارد و همكاریهایشان در اجتماعات گروهی میتواند خشمگین كننده باشد، به طوری كه به نظر میرسد از ارتباطات گروهی فراری هستند. بعضی مواقع تصمیمات گرفته شده از سوی مدیر یا گروه، توسط آنها نادیده گرفته میشود.
زشت همیشه زشت است. وقتی كه كارمندان تكرو بسیار كاردان و زیرك هستند، آنها میتوانند به مقدار زیادی همكاری و كمك مثبت ارائه دهند و اغلب اوقات در حقیقت كارمندان تكرو نسبت به انجام آنچه كه به آنها واگذار شده بسیار خوب و عالی هستند. اما كارمندان تكرویی كه زیرك و كاردان نیستند، همكاریشان تقریباً همیشه منفی خواهد بود. كارمندان تكرو مقدار زیادی تعارض و ناامیدی را بدون مطرح كردن هر چیز با ارزش یا ایدههایی كه مفید باشند به وجود میآورند. این گونه كارمندان در مسایل اجرایی سست پایه و سختگیر هستند.
دومین وضعیت زشت زمانی اتفاق میافتد كه سازمان، همكاریهای ماجراجویانه كارمند تكرو را تشخیص ندهد. در طول این دوره زمانی، كارمند تكرو از تكروی به سوی فدایی و قربانی شدن و افسارگسیختگی حركت میكند و در هر مرحله صبر و بردباری سازمان نسبت به رفتار به ظاهر كنترلناپدیر كارمند تكرو كمتر و كارمند تكرو قویتر و كنترلناپذیر میشود.
2- خط مشی های رفتار با کارمندان تک رو
مدیران میتوانند برنامههای وسیعی را برای مهار كردن قدرت و انرژی كارمند تكرو بكار گیرند. خط مشی مدیر، خوبی، بدی و یا زشتی اعمال و رفتار كارمند تكرو را تعیین میكند. در زیر بعضی از خطمشیها آمده است:
اخطارهای خود را رك و صریح اعلام كنید: ممكن نیست شما بتوانید كارمند تكرو را در یك وضعیت معین قرار دهید، ولی میتوانید او را راهنمایی كنید. رمز آن در این است كه دیدگاه شما در باره چگونگی سهیم كردن او در تشكیلات سازمان روشن شود و تشخیص دهید كه همكاری وی ممكن است با دیگر كارمندان متفاوت باشد. كارمند تكرو نیازمند است كه بداند شما از او چه انتظاراتی دارید و چه چیزهایی نیاز دارید.
كار كردن برای برقراری ارتباط نه ایجاد قدرت و نفوذ: قدرت و مقام اداری شما ممكن نیست اثرات زیادی بركارمند تكرو داشته باشد. انتظار نداشته باشید كه او به خواستههای شما به سادگی و به خاطر این كه شما رئیس او هستید، تن دهد. اما چه چیزهایی در توسعه ارتباط شما با این قبیل كارمندان و دو طرفه كردن ارتباط مؤثر خواهد بود؟ گفت و شنود دو طرفه ابزار شماست. نخست باید به آنچه كارمند تكرو میگوید با میل و رضایت گوش داد. این بدان معنی است كه سؤالات زیادی رد و بدل شود. همچنین بدین معنی است كه نشان دهید همكاریهایش را گرامی میدارید.
نصیحت و انتقاد: كارمندان تكرو معمولاً قصد ندارند كه چالشانگیز باشند. ولی آنها اینطور ظاهر میشوند، زیرا آنها به سادگی در باره این كه چهطور ممكن است نسبت به پیرامونشان موثر باشند فكر نمیكنند. به همین دلیل، مهم است كه مورد انتقاد و نصیحت قرار گیرند، تا در مورد آنچه كه انجام میدهند، دقت كنند. چنانچه حضور كارمند تكرو در یك جلسه زیانبخش است، باید به او تذكر داده شود. بهترین راه برای نصیحت و انتقاد از یك كارمند تكرو این است كه در مورد ارزشها و اصول اساسی سازمان با او صحبت كنید و سپس به سمت هدف مشخصی حركت كنید. نصیحت فقط در مورد رفتار منفی نمیباشد و مدیر نیاز دارد به كارمند تكرو اجازه دهد تا بداند همكاریهای خارقالعاده او قابل قدردانی و ارزشمند است. چنانچه شما قصد دارید همكاری مثبت كارمند تكرو را حفظ نمایید، ضروری است كه به او اجازه دهید تا نسبت به مشكلات رفتاری خود آگاه شود.
ارتباط دوستانه با انسان بدخو: اگر كارمند تكروی شما بدخو، بیتجربه و زیانبخش است و خیلی لایق و شایسته نیست، شما مشكل برجستهای دارید. مشكل این است كه این شخص خود را مجاز بداند كه بدون اعتنا به مافوق و داشتن همكاری مثبت كار خود را پیش ببرد و به همین دلیل تمام سازمان میتواند مسموم باشد. موقعیتهایی وجود خواهد داشت كه بهترین مسیر برای فعالیت است و كسانی كه در این مسیر حركت میكنند تشویق میشوند، مخصوصاً اگر آنها دائماً افرادی نفاقافكن باشند.
پشتیبانی و حمایت: به خاطر داشته باشید كه كارمند تكرو میل به وابستگی گروهی ندارد و بنابر این از حمایت بسیاری از گروهها برخوردار نیست. او به عقاید و توانایی خودش بیشتر از حمایتهای گروهی اعتماد دارد. چنانچه شما از همكاریهای كارمند تكروی خود قدردانی كنید، شما نیاز خواهید داشت كه این همكاریها را به بیشتر كارمندهای مورد قبول، به خصوص در مشاغل و اجتماعات گروهی خاطرنشان كنید و نشان دهید كه برای عقاید و خلاقیت او ارزش قائل هستید، حتی اگر روش او را دوست نداشته باشید.
آزمون محدودیتها: كارمند تكرویی كه در حال پیشرفت است نیاز دارد كه به او یادآور شود اهداف سازمانی وجود دارند كه خیلی مهم هستند. كمك به كارمند تكرو، او را بر روی این اهداف متمركز میكند. دقت كنید بدون توجه به اصول و عقایدی كه ممكن است یك كارمند تكرو داشته باشد، با او بهطور مستبدانه برخورد نكنید. كارمند تكرو میتواند در امور مربوط به سازمان همكاری مثبت یا منفی داشته باشد و میتواند برای هر مدیر نعمت و یا مصیبت باشد. در بسیاری از تصمیماتی كه شما خواهید گرفت این مسأله وجود دارد كه سازمان و مدیر چهطور تغییر جهتهای كارمند تكرو را تحمل میكنند. چنانچه شما بتوانید انرژی كارمند تكرو را مهار كنید و نیروی او را تسلیم خود نمایید، او میتواند نقش مهمی را در كمك به سازمان ایفا كند و كمتحركی و ركود را دور بیاندازد و به سمت تغییر خود حركت كند.