alamatesoall
04-14-2012, 06:20 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/04/376.jpg
انسان چیزی بیشتر از تودهای عصب، ماهیچه، استخوان و خون است. در بدن ما مراکز نامریی انرژی و مجاری متافیزیکی انرژی وجود دارند، که به ترتیب «چاکرا» و «نادی» گفته میشوند. نادیها ساختارهایی در بُعد ماورایی انسان میباشند که در حد واسط چاکراها و سیستم عصبی قرار گرفتهاند. بدین معنی که انرژیهای ماورایی ورودی به چاکراها، توسط نادیها به گونهای تغییر و تبدیل مییابد، تا بتواند به سیستم عصبی منتقل شود. در واقع نادیها با تغییر طول موج و فرکانسِ انرژیهای مذکور، آنها را به بُعد فیزیکی نزدیک میکنند، تا سیستم عصبی بتواند آنها را دریافت کند. به اعتقاد برخی از متافیزیسینها در بدن انسان هفتاد و دو هزار نادی وجود دارد که چهاردهتای آنها اصلی هستند.
مهمترین نادیهای بدن انسان، سه نادی «آیدا»، «پینگالا» و «ساشومنا» هستند. این سه نادی از انتهای ستون فقرات تا ساقه مغز امتداد دارند. ساشومنا در مرکز ستون فقرات مستقیماً به طرف بالا امتداد دارد. این نادی بر کانال مرکزی نخاع منطبق است. آیدا و پینگالا در اطراف نخاع در جهتهای مخالف با هم تقاطع دارند و به همین حالت در هم تنیده شده، تا بـالاترین قسمت ستون فقرات ادامـه مییابند. در نقـاط تقاطع آیدا و پینگالا چـاکراهای اصلی قرار دارند. همهی سیستمهـای روحی دارای جنبههای فیزیکی در جسم ما هستند، این نادیها معادلهای روحی سیستمهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک میباشند. این اعصاب فعالیتهای غیرارادی کالبد فیزیکی مانند ضربان قلب، هضم غذا، ترشح غدد و حرکات دودی را کنترل میکند. بهطور کلی سیستم پاراسمپاتیک بر این فعالیتها اثر بازدارنده دارد و متابولیسم را کُند میکند. درحالیکه سیستم سمپاتیک بر این فعالیتها اثر تحریکی داشته، سرعت آنها را بالا میبرد. به عبارت بهتر سمپاتیک در شرایط غیر طبیعی، در بحرانها و استرسها، بدن را برای مقابله با آن بحران آماده میکند، در این حالت وضعیت بدن به گونهای تغییر میکند، تا بتواند آن بحران را تحمل کند. بعد از برطرف شدن بحران پاراسمپاتیک بدن را به حالت عادی و معمولی برمیگرداند. برای مثال در هنگام استرس با فعال شدن سمپاتیک ضربان قلب، سرعت تنفس، گردش خون و فعالیت سیستم عصبی افزایش مییابد. اما در همین حال فعالیت دستگاه گوارش از جمله حرکات معده و روده و ترشح بزاق کاهش پیدا میکند. نادی آیدا در ارتباط با سیستم عصبی پاراسمپاتیک عمل میکند و عملکرد نادی پینگالا در ارتباط با سیستم عصبی سمپاتیک است.
این سه نادی مهم از طریق سوراخهای بینی با تنفس (دم و بازدم) در ارتباط هستند. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت چپ بینی انجام میگیرد، نادی آیدا فعال است، در این حالت انسان برای کارهای فکری و ذهنی آمادگی دارد. وقتی نادی آیدا فعالتر است با کاهش سرعت متابولیسم، اثر سرد کننده بر بدن میگذارد. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت راست بینی انجام میگیرد نادی پینگالا فعال است، در این حالت انسان سرشار از نیروی فیزیکی است و برای فعالیت جسمانی آمادگی دارد. در این حالت با بالا رفتن متابولیسم، بر بدن اثر گرم کنندهای اعمال میشود. پس پینگالا با جنبهی فیزیکی و آیدا با جنبهی ذهنی وجود انسان در ارتباط است. آیدا اثر خنک کننده و پینگالا اثر گرم کننده دارد.
خوابیدن به پهلوی راست سبب میشود که با تغییر تدریجی در وضعیت تنفس، مجرای سمت راست بینی تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای سمت چپ صورت گیرد. بدینترتیب با تنفس از مجرای چپ، نیروهای ذهنی و ماورایی انسان تحریک و فعال میشود. خوابیدن به پهلوی چپ باعث شده که مجرای سمت چپ تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای راست انجام شود، در این حالت نیروهای فیزیکی و جسمی انسان تحریک و فعال میشود. به یاد بیاورید که انسان دارای دو بخش فیزیکی و متافیزیکی است که بخش ماورایی او بزرگتر و مهمتر است و نیاز به توجه بیشتری دارد. پس خوابیدن به پهلوی راست با فعال کردن بخش ماورایی انسان ، فواید و محاسن عدیدهای خواهد داشت. حتماً اطلاع دارید که در دین مبین اسلام خوابیدن به پهلوی راست مستحب و خوابیدن به پهلوی چپ مکروه است. این دستور دینی دارای اسرار فراوانی است که با یکی از موارد آن در بالا آشنا شدید. موارد مذکور در بالا از کشفیات مؤلف این کتاب میباشد که در مرحلهی تئوری است.
در اکثر افراد یک چرخهی روزانهی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا وجود دارد و هر چرخه بین یک تا چهار ساعت ادامه دارد. در افراد متعادل در طول شبانهروز جریانی برابر از هر دو برقرار است. تغییرات چرخهی روزانهی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا به عملکرد جسمی، روانی و روحی مربوط است. در افراد بیمار یا دچار آشفتگیهای ذهنی این سیستم به کلی فاقد تعادل است، در افراد عصبی و مضطرب سوراخ طرف راست بینی همیشه بازتر است، و در افراد به شدت افسرده در سوراخ طرف چپ بینی جریان هوای بیشتری برقرار است.
ارتباط بین تنفس، ذهن و کالبد روحی توسط پیاز بویایی و سیستم لیمبیک در مغز که با غدهی پینهآل در ارتباط است، برقرار میشود. پیاز بویایی که ارگان مربوط به حس بویایی نیز است، حس میکند که در کدام سوراخ بینی جریان برقرار است و این اطلاعات را به بقیهی مغز نیز منتقل میکند. پیاز بویایی، ارگان بسیار پیچیدهای با هزاران ارتباط عصبی است که با همهی قسمتهای سیستم عصبی در ارتباط میباشد و عصب شناسان هنوز نتوانستهاند کاربردی برای آنها بیابند. پیاز بویایی دارای دو لُب است که هر یک مستقیماً بالای یکی از دو مجرای بینی قرار دارد.
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
منبع: متافیزیک (http://metaphysics.parsiblog.com)
انسان چیزی بیشتر از تودهای عصب، ماهیچه، استخوان و خون است. در بدن ما مراکز نامریی انرژی و مجاری متافیزیکی انرژی وجود دارند، که به ترتیب «چاکرا» و «نادی» گفته میشوند. نادیها ساختارهایی در بُعد ماورایی انسان میباشند که در حد واسط چاکراها و سیستم عصبی قرار گرفتهاند. بدین معنی که انرژیهای ماورایی ورودی به چاکراها، توسط نادیها به گونهای تغییر و تبدیل مییابد، تا بتواند به سیستم عصبی منتقل شود. در واقع نادیها با تغییر طول موج و فرکانسِ انرژیهای مذکور، آنها را به بُعد فیزیکی نزدیک میکنند، تا سیستم عصبی بتواند آنها را دریافت کند. به اعتقاد برخی از متافیزیسینها در بدن انسان هفتاد و دو هزار نادی وجود دارد که چهاردهتای آنها اصلی هستند.
مهمترین نادیهای بدن انسان، سه نادی «آیدا»، «پینگالا» و «ساشومنا» هستند. این سه نادی از انتهای ستون فقرات تا ساقه مغز امتداد دارند. ساشومنا در مرکز ستون فقرات مستقیماً به طرف بالا امتداد دارد. این نادی بر کانال مرکزی نخاع منطبق است. آیدا و پینگالا در اطراف نخاع در جهتهای مخالف با هم تقاطع دارند و به همین حالت در هم تنیده شده، تا بـالاترین قسمت ستون فقرات ادامـه مییابند. در نقـاط تقاطع آیدا و پینگالا چـاکراهای اصلی قرار دارند. همهی سیستمهـای روحی دارای جنبههای فیزیکی در جسم ما هستند، این نادیها معادلهای روحی سیستمهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک میباشند. این اعصاب فعالیتهای غیرارادی کالبد فیزیکی مانند ضربان قلب، هضم غذا، ترشح غدد و حرکات دودی را کنترل میکند. بهطور کلی سیستم پاراسمپاتیک بر این فعالیتها اثر بازدارنده دارد و متابولیسم را کُند میکند. درحالیکه سیستم سمپاتیک بر این فعالیتها اثر تحریکی داشته، سرعت آنها را بالا میبرد. به عبارت بهتر سمپاتیک در شرایط غیر طبیعی، در بحرانها و استرسها، بدن را برای مقابله با آن بحران آماده میکند، در این حالت وضعیت بدن به گونهای تغییر میکند، تا بتواند آن بحران را تحمل کند. بعد از برطرف شدن بحران پاراسمپاتیک بدن را به حالت عادی و معمولی برمیگرداند. برای مثال در هنگام استرس با فعال شدن سمپاتیک ضربان قلب، سرعت تنفس، گردش خون و فعالیت سیستم عصبی افزایش مییابد. اما در همین حال فعالیت دستگاه گوارش از جمله حرکات معده و روده و ترشح بزاق کاهش پیدا میکند. نادی آیدا در ارتباط با سیستم عصبی پاراسمپاتیک عمل میکند و عملکرد نادی پینگالا در ارتباط با سیستم عصبی سمپاتیک است.
این سه نادی مهم از طریق سوراخهای بینی با تنفس (دم و بازدم) در ارتباط هستند. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت چپ بینی انجام میگیرد، نادی آیدا فعال است، در این حالت انسان برای کارهای فکری و ذهنی آمادگی دارد. وقتی نادی آیدا فعالتر است با کاهش سرعت متابولیسم، اثر سرد کننده بر بدن میگذارد. هنگامی که تنفس از طریق سوراخ سمت راست بینی انجام میگیرد نادی پینگالا فعال است، در این حالت انسان سرشار از نیروی فیزیکی است و برای فعالیت جسمانی آمادگی دارد. در این حالت با بالا رفتن متابولیسم، بر بدن اثر گرم کنندهای اعمال میشود. پس پینگالا با جنبهی فیزیکی و آیدا با جنبهی ذهنی وجود انسان در ارتباط است. آیدا اثر خنک کننده و پینگالا اثر گرم کننده دارد.
خوابیدن به پهلوی راست سبب میشود که با تغییر تدریجی در وضعیت تنفس، مجرای سمت راست بینی تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای سمت چپ صورت گیرد. بدینترتیب با تنفس از مجرای چپ، نیروهای ذهنی و ماورایی انسان تحریک و فعال میشود. خوابیدن به پهلوی چپ باعث شده که مجرای سمت چپ تقریباً مسدود شده و تنفس از مجرای راست انجام شود، در این حالت نیروهای فیزیکی و جسمی انسان تحریک و فعال میشود. به یاد بیاورید که انسان دارای دو بخش فیزیکی و متافیزیکی است که بخش ماورایی او بزرگتر و مهمتر است و نیاز به توجه بیشتری دارد. پس خوابیدن به پهلوی راست با فعال کردن بخش ماورایی انسان ، فواید و محاسن عدیدهای خواهد داشت. حتماً اطلاع دارید که در دین مبین اسلام خوابیدن به پهلوی راست مستحب و خوابیدن به پهلوی چپ مکروه است. این دستور دینی دارای اسرار فراوانی است که با یکی از موارد آن در بالا آشنا شدید. موارد مذکور در بالا از کشفیات مؤلف این کتاب میباشد که در مرحلهی تئوری است.
در اکثر افراد یک چرخهی روزانهی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا وجود دارد و هر چرخه بین یک تا چهار ساعت ادامه دارد. در افراد متعادل در طول شبانهروز جریانی برابر از هر دو برقرار است. تغییرات چرخهی روزانهی فعالیت متناوب آیدا و پینگالا به عملکرد جسمی، روانی و روحی مربوط است. در افراد بیمار یا دچار آشفتگیهای ذهنی این سیستم به کلی فاقد تعادل است، در افراد عصبی و مضطرب سوراخ طرف راست بینی همیشه بازتر است، و در افراد به شدت افسرده در سوراخ طرف چپ بینی جریان هوای بیشتری برقرار است.
ارتباط بین تنفس، ذهن و کالبد روحی توسط پیاز بویایی و سیستم لیمبیک در مغز که با غدهی پینهآل در ارتباط است، برقرار میشود. پیاز بویایی که ارگان مربوط به حس بویایی نیز است، حس میکند که در کدام سوراخ بینی جریان برقرار است و این اطلاعات را به بقیهی مغز نیز منتقل میکند. پیاز بویایی، ارگان بسیار پیچیدهای با هزاران ارتباط عصبی است که با همهی قسمتهای سیستم عصبی در ارتباط میباشد و عصب شناسان هنوز نتوانستهاند کاربردی برای آنها بیابند. پیاز بویایی دارای دو لُب است که هر یک مستقیماً بالای یکی از دو مجرای بینی قرار دارد.
مآخذ: کتاب متافیزیک و چشم سوم، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید
منبع: متافیزیک (http://metaphysics.parsiblog.com)