hasti-m
05-25-2009, 10:49 AM
مجموعه رصدهاي جديد تلسكوپ فضايي آكاري جزئيات جديدي را دربارهي نحوهي تكامل كهكشانها آشكار كرد.
تلسكوپ فرو سرخ «آكاري»(akari)٬ در دو مجموعه رصد٬ كهكشانهاي دور و نزديك را مورد بررسي قرار داده است.
دانشمندان ژاپني با استفاده از مجموعه اول به بررسي كهكشان m۱۰۱ پرداختهاند كه كهكشاني مارپيچي با قطر ۱۷۰۰۰۰ سال نوري است. رصدهاي جديد آكاري دو جمعيت متفاوت از ستارهها را در بازوهاي مارپيچي اين كهكشان آشكار كرد.
استفان ويليام هاوكينگ 64 ساله اينك به الگويي براي مردمان سياره ما تبديل شده تا نمونه اي افسانه اي از زيستن و اميد به زندگي را ترويج كند. استفاون هاوكينگ يكي از برجسته ترين و نام آور ترين رياضيدانان و كيهان شناسان معاصر ما است. نظريات بنيادي او در حوزه عالم بزرگ مقياس و فرايندهاي مربوط به آشفتگيهاي فضا زمان و پديده هاي اعجاب انگيزي همچون سياهچاله ها باعث شده تا نام وي در عرصه دانش معاصر و براي هميشه ماندگار شود. او اينك داراي درجه لوكسيان پرفسور رياضيات در دانشگاه كمبريج است و بد نيست بدانيد اين مقام ارشد رياضيات زماني در اختيار چهره هاي برجسته اي چون سر ايزاك نيوتون و پاول ديراك بوده است. تحقيقات وسيع هاوكينگ در خصوص سياهچاله ها باعث كشف پديده اي شگفت در حوزه فضا شده است كه با نام تابش سياهچاله شناخته مي شود. اما جالب اينجا است كه در كنار چنين فعاليتهاي علمي بسيار جدي، اين دانشمند بلند آوازه معاصر گام هاي بلند و بزرگي را براي ترويج علم در جهان برداشته است. وي نويسنده پرفروش ترين كتاب علمي عامه پسند به نام تاريخچه مختصر زمان است كه به مدت 100 هفته توانسته بود در صدر پر فروش ترين كتابهاي عالم قرار گيرد. وي همچنين كتابهايي را براي كوكان نوشته و در برنامه هايي همانند، جهان استفاون هاوكينگ به تشريح مسايل پيچيده علمي به زباني ساده براي مردم پرداخته است. هر يك از اين فعاليتها به تنهايي كافي است كه نام انساني را در تاريخ جاودان كند اما هاوكينگ فراتر از اين افقها را فتح كرده است.
آيا مي توان باور كرد تمام اين موفقيتها از آن مردي باشد كه به فلج اعصاب محرك عضلاني مبتلا است و از نظر پزشكي سالها قبل مي بايست در مي گذشت. اين بيماري كشنده زماني به سراغ هاوكينگ آمد كه تنها 21 سال داشت و كم كم تواناييهاي عضلاني او را سلب كرد . به تدريج كار به جايي كشيد كه تمام عضله هاي وي توان تحرك خود را از دست دادند و امروزه به جز عضلات قلب، چشم، ريه و دستگاه گوارشي، وي فاقد هرگونه توانايي حركتي است. به همين دليل ويلچير يا صندلي چرخداري ويژه اي براي وي ساخته شده كه او بتواند با كمك نگاه خود به ان فرمان دهد. آن را جركت دهد و با نگاه كردن به صفحه كليد بصري ويژه اي حروف خود را انتخاب و متن مورد نظر را بيان كند. زندگي كه براي هر كسي مي تواند جهنمي غير قابل تصور باشد براي هاوكينگ همراه با اميد به آينده و كشف تازه ها بوده است. پزشكان زماني كه هاوكينگ به اين بيماري مبتلا شد به وي گفتند كه شايد كمتر از چند سال بعد در اثر رشد اين بيماري در گذرد اما از ان زمان 45 سال مي گذرد و هاوكينگ در مبارزه اي سخت با بيماري خود به موفقيت دست يافته است. وي نشانه و سمبولي براي اميد به آينده است.
چند هفته پيش برجسته ترين چهره رياضيات و كيهان شناس معاصر سفري با گرانش صفر را تجربه كرد. يك بويينگ تغيير فرم يافته از پايگاه كندي عازم سفري كوتاه ولي خاطره انگيز براي استفان هاوكينگ شد. وي در اين سفر براي اولين بار پس از 40 سال توانست از روي صندلي چرخدار برخيزد و شناوري در شرايط بي وزني را تجربه كند. تجربه اي كه شايد بسياري از افراد سالم هم حاضر به انجام آن نباشند اما هاوكينگ گويا قصد دارد ثابت كند كه انسان قادر به انجام هر كاري است. هاوكينگ پس از اين سفر در گفتگويي دشوار با خبرنگاران كه با كمك رايانه متصل به صندلي چرخدارش صورت مي گرفت، گفت: " از اين تجربه بي نهايت راضيم و احساس مي كنم به دروازه هاي فضا نزديك مي شوم. من اين پرواز را براي آمادگي انجام سفر بعديم انجام دادم و قصد دارم سال 2009 به عنوان اولين معلول به سفري به مدار زمين بروم، پس فضا به من خوش آمد بگو كه من در آستانه سفر به سوي تو قرار دارم. " هاوكينگ فضا را آينده بشر توصيف كرد و از احساس خوب خود هنگام رهايي از بند گرانش سخن گفت اما او خود اميد جديدي است براي مردمي كه مبتلا به ناتوانايي هاي گوناگوني هستند يا در درياي مشكلات مي افتدند. هاوكينگ ثابت كرده است كه مي توان با اميد ، مرگ را هم به بازي گرفت. و هاوكينگ نمادي براي عصر جديد ما است.
m101
آكاري با استفاده از رصدگر مادون قرمز دور (fis)٬ در چهار طول موج ۶۵، ۹۰، ۱۴۰ و ۱۶۰ ميكرومتر اين كهكشان را رصد كرده است. مشاهدات تازهي آكاري مجموعهي متفاوتي از ستارهها را نشان ميدهد كه در عرض بازوهاي كهكشان پخش شدهاند. ستارههاي جوان بسياري با دماي بالا در بازوهاي آن تجمع يافته اند كه نشان دهندهي مناطق گرم شدن غبار ميان ستارهاي و زايشگاه ستاره ها است. اين فرآيندها باعث درخشش كهكشان در طول موجهاي كوتاهتر آبي و فرابنفش ميشود. عكس اين حالت، تابش مناطق با غبار ميان ستارهاي سرد در طول موجهاي بلندتر انجام ميشود. اين غبارهاي سرد، از ستارههاي عادي مانند خورشيد انرژي ميگيرند.
مقايسهي غبارهاي سرد و گرم در كهكشان
در مقايسه دادههاي fis با تصوير m۱۰۱ در نور معمولي و فرابنفش، معلوم شد كه غبار گرم در طول بازوهاي آن گسترده شده و نقاط داغ بسياري در لبه بيروني كهكشان به وجود آمده است. اين نقاط داغ نشان دهندهي ناحيههاي بزرگ تشكيل ستارهها است. اين پديده غير عادي است زيرا زايش ستارگان غالبا در مركز كهكشانهاي مارپيچي اتفاق ميافتد.
شواهد نشان ميدهد كه m۱۰۱ در گذشته برخورد نزديكي با يك كهكشان همدم داشته و گاز آن را به بيرون كشيده است. اكنون اين گاز با سرعت تقريبي ۱۵۰ كيلومتر بر ثانيه به لبههاي بيروني m۱۰۱ سرازير شده و موجب فرآيند ستاره زايي ميشود.
در دومين مجموعه از رصدها٬ آكاري به رصد دورترين كهكشانهاي جهان پرداخته است تا به يكي از مهمترين پرسشهاي امروزي اخترشناسي پاسخ دهد: تحول كهكشانها چگونه آنها را به شكل امروزي درآورده است؟
كهكشانهاي دور در طول موجهاي متفاوت فروسرخ
دانشمندان ژاپني براي يافتن پاسخ از آكاري استفاده كردند و بزرگ ترين رصد آسمان در طول موجهاي مادون قرمز دور (fir) را انجام دادند. آنها در چهار طول موج فرو سرخ دور، كهكشانهاي كم نور بسياري را در فواصل بسيار دور مشاهده كردند. اطلاعات اين چهار طول موج براي بررسي فرآيندهايي كه منجر به تابش نور فرو سرخ ميشود و برآورد فاصله كهكشانها بسيار اساسي است.
كهكشانهاي كم نور به صورت لكههاي سفيدي با روشني متفاوت در عكسها ديده ميشوند و اين نشان ميدهد كه كهكشانهاي معمولي كه امروز ديده مي شوند٬ هنگامي كه جوانتر بودهاند٬ در طول موجهاي فرو سرخ تابش قويتري داشتهاند. در بسياري موارد، دليل اين پديده٬ انفجارهاي ناگهاني هنگام تولد ستارهها در زمانهاي گذشته است.
به نظر ميرسد برخي كهكشانها در برخي طول موجها درخشندگي بيشتري نسبت به طول موجهاي ديگر دارند. شايد دليل اين درخشش٬ انرژي آزاد شده از سياه چالههاي مركزي آنها باشد.
دادههاي آكاري نشان ميدهد كه با كم نورتر شدن كهكشانها٬ تعدادشان به سرعت افزايش مييابد. همچنين اين دادهها نشان ميدهد كه كهكشانها در يكديگر ادغام ميشوند اما با شدتي كه دادههاي قبلي نشان ميدهد٬ تحول پيدا نميكنند.
از آنجا كه دادههاي آكاري حساسترين مشاهدات در اين طول موجها هستند، اين نتايج نشان ميدهند كه شايد مدل جديدي براي تكامل كهكشانها لازم باشد
تلسكوپ فرو سرخ «آكاري»(akari)٬ در دو مجموعه رصد٬ كهكشانهاي دور و نزديك را مورد بررسي قرار داده است.
دانشمندان ژاپني با استفاده از مجموعه اول به بررسي كهكشان m۱۰۱ پرداختهاند كه كهكشاني مارپيچي با قطر ۱۷۰۰۰۰ سال نوري است. رصدهاي جديد آكاري دو جمعيت متفاوت از ستارهها را در بازوهاي مارپيچي اين كهكشان آشكار كرد.
استفان ويليام هاوكينگ 64 ساله اينك به الگويي براي مردمان سياره ما تبديل شده تا نمونه اي افسانه اي از زيستن و اميد به زندگي را ترويج كند. استفاون هاوكينگ يكي از برجسته ترين و نام آور ترين رياضيدانان و كيهان شناسان معاصر ما است. نظريات بنيادي او در حوزه عالم بزرگ مقياس و فرايندهاي مربوط به آشفتگيهاي فضا زمان و پديده هاي اعجاب انگيزي همچون سياهچاله ها باعث شده تا نام وي در عرصه دانش معاصر و براي هميشه ماندگار شود. او اينك داراي درجه لوكسيان پرفسور رياضيات در دانشگاه كمبريج است و بد نيست بدانيد اين مقام ارشد رياضيات زماني در اختيار چهره هاي برجسته اي چون سر ايزاك نيوتون و پاول ديراك بوده است. تحقيقات وسيع هاوكينگ در خصوص سياهچاله ها باعث كشف پديده اي شگفت در حوزه فضا شده است كه با نام تابش سياهچاله شناخته مي شود. اما جالب اينجا است كه در كنار چنين فعاليتهاي علمي بسيار جدي، اين دانشمند بلند آوازه معاصر گام هاي بلند و بزرگي را براي ترويج علم در جهان برداشته است. وي نويسنده پرفروش ترين كتاب علمي عامه پسند به نام تاريخچه مختصر زمان است كه به مدت 100 هفته توانسته بود در صدر پر فروش ترين كتابهاي عالم قرار گيرد. وي همچنين كتابهايي را براي كوكان نوشته و در برنامه هايي همانند، جهان استفاون هاوكينگ به تشريح مسايل پيچيده علمي به زباني ساده براي مردم پرداخته است. هر يك از اين فعاليتها به تنهايي كافي است كه نام انساني را در تاريخ جاودان كند اما هاوكينگ فراتر از اين افقها را فتح كرده است.
آيا مي توان باور كرد تمام اين موفقيتها از آن مردي باشد كه به فلج اعصاب محرك عضلاني مبتلا است و از نظر پزشكي سالها قبل مي بايست در مي گذشت. اين بيماري كشنده زماني به سراغ هاوكينگ آمد كه تنها 21 سال داشت و كم كم تواناييهاي عضلاني او را سلب كرد . به تدريج كار به جايي كشيد كه تمام عضله هاي وي توان تحرك خود را از دست دادند و امروزه به جز عضلات قلب، چشم، ريه و دستگاه گوارشي، وي فاقد هرگونه توانايي حركتي است. به همين دليل ويلچير يا صندلي چرخداري ويژه اي براي وي ساخته شده كه او بتواند با كمك نگاه خود به ان فرمان دهد. آن را جركت دهد و با نگاه كردن به صفحه كليد بصري ويژه اي حروف خود را انتخاب و متن مورد نظر را بيان كند. زندگي كه براي هر كسي مي تواند جهنمي غير قابل تصور باشد براي هاوكينگ همراه با اميد به آينده و كشف تازه ها بوده است. پزشكان زماني كه هاوكينگ به اين بيماري مبتلا شد به وي گفتند كه شايد كمتر از چند سال بعد در اثر رشد اين بيماري در گذرد اما از ان زمان 45 سال مي گذرد و هاوكينگ در مبارزه اي سخت با بيماري خود به موفقيت دست يافته است. وي نشانه و سمبولي براي اميد به آينده است.
چند هفته پيش برجسته ترين چهره رياضيات و كيهان شناس معاصر سفري با گرانش صفر را تجربه كرد. يك بويينگ تغيير فرم يافته از پايگاه كندي عازم سفري كوتاه ولي خاطره انگيز براي استفان هاوكينگ شد. وي در اين سفر براي اولين بار پس از 40 سال توانست از روي صندلي چرخدار برخيزد و شناوري در شرايط بي وزني را تجربه كند. تجربه اي كه شايد بسياري از افراد سالم هم حاضر به انجام آن نباشند اما هاوكينگ گويا قصد دارد ثابت كند كه انسان قادر به انجام هر كاري است. هاوكينگ پس از اين سفر در گفتگويي دشوار با خبرنگاران كه با كمك رايانه متصل به صندلي چرخدارش صورت مي گرفت، گفت: " از اين تجربه بي نهايت راضيم و احساس مي كنم به دروازه هاي فضا نزديك مي شوم. من اين پرواز را براي آمادگي انجام سفر بعديم انجام دادم و قصد دارم سال 2009 به عنوان اولين معلول به سفري به مدار زمين بروم، پس فضا به من خوش آمد بگو كه من در آستانه سفر به سوي تو قرار دارم. " هاوكينگ فضا را آينده بشر توصيف كرد و از احساس خوب خود هنگام رهايي از بند گرانش سخن گفت اما او خود اميد جديدي است براي مردمي كه مبتلا به ناتوانايي هاي گوناگوني هستند يا در درياي مشكلات مي افتدند. هاوكينگ ثابت كرده است كه مي توان با اميد ، مرگ را هم به بازي گرفت. و هاوكينگ نمادي براي عصر جديد ما است.
m101
آكاري با استفاده از رصدگر مادون قرمز دور (fis)٬ در چهار طول موج ۶۵، ۹۰، ۱۴۰ و ۱۶۰ ميكرومتر اين كهكشان را رصد كرده است. مشاهدات تازهي آكاري مجموعهي متفاوتي از ستارهها را نشان ميدهد كه در عرض بازوهاي كهكشان پخش شدهاند. ستارههاي جوان بسياري با دماي بالا در بازوهاي آن تجمع يافته اند كه نشان دهندهي مناطق گرم شدن غبار ميان ستارهاي و زايشگاه ستاره ها است. اين فرآيندها باعث درخشش كهكشان در طول موجهاي كوتاهتر آبي و فرابنفش ميشود. عكس اين حالت، تابش مناطق با غبار ميان ستارهاي سرد در طول موجهاي بلندتر انجام ميشود. اين غبارهاي سرد، از ستارههاي عادي مانند خورشيد انرژي ميگيرند.
مقايسهي غبارهاي سرد و گرم در كهكشان
در مقايسه دادههاي fis با تصوير m۱۰۱ در نور معمولي و فرابنفش، معلوم شد كه غبار گرم در طول بازوهاي آن گسترده شده و نقاط داغ بسياري در لبه بيروني كهكشان به وجود آمده است. اين نقاط داغ نشان دهندهي ناحيههاي بزرگ تشكيل ستارهها است. اين پديده غير عادي است زيرا زايش ستارگان غالبا در مركز كهكشانهاي مارپيچي اتفاق ميافتد.
شواهد نشان ميدهد كه m۱۰۱ در گذشته برخورد نزديكي با يك كهكشان همدم داشته و گاز آن را به بيرون كشيده است. اكنون اين گاز با سرعت تقريبي ۱۵۰ كيلومتر بر ثانيه به لبههاي بيروني m۱۰۱ سرازير شده و موجب فرآيند ستاره زايي ميشود.
در دومين مجموعه از رصدها٬ آكاري به رصد دورترين كهكشانهاي جهان پرداخته است تا به يكي از مهمترين پرسشهاي امروزي اخترشناسي پاسخ دهد: تحول كهكشانها چگونه آنها را به شكل امروزي درآورده است؟
كهكشانهاي دور در طول موجهاي متفاوت فروسرخ
دانشمندان ژاپني براي يافتن پاسخ از آكاري استفاده كردند و بزرگ ترين رصد آسمان در طول موجهاي مادون قرمز دور (fir) را انجام دادند. آنها در چهار طول موج فرو سرخ دور، كهكشانهاي كم نور بسياري را در فواصل بسيار دور مشاهده كردند. اطلاعات اين چهار طول موج براي بررسي فرآيندهايي كه منجر به تابش نور فرو سرخ ميشود و برآورد فاصله كهكشانها بسيار اساسي است.
كهكشانهاي كم نور به صورت لكههاي سفيدي با روشني متفاوت در عكسها ديده ميشوند و اين نشان ميدهد كه كهكشانهاي معمولي كه امروز ديده مي شوند٬ هنگامي كه جوانتر بودهاند٬ در طول موجهاي فرو سرخ تابش قويتري داشتهاند. در بسياري موارد، دليل اين پديده٬ انفجارهاي ناگهاني هنگام تولد ستارهها در زمانهاي گذشته است.
به نظر ميرسد برخي كهكشانها در برخي طول موجها درخشندگي بيشتري نسبت به طول موجهاي ديگر دارند. شايد دليل اين درخشش٬ انرژي آزاد شده از سياه چالههاي مركزي آنها باشد.
دادههاي آكاري نشان ميدهد كه با كم نورتر شدن كهكشانها٬ تعدادشان به سرعت افزايش مييابد. همچنين اين دادهها نشان ميدهد كه كهكشانها در يكديگر ادغام ميشوند اما با شدتي كه دادههاي قبلي نشان ميدهد٬ تحول پيدا نميكنند.
از آنجا كه دادههاي آكاري حساسترين مشاهدات در اين طول موجها هستند، اين نتايج نشان ميدهند كه شايد مدل جديدي براي تكامل كهكشانها لازم باشد