alamatesoall
04-03-2012, 04:15 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/04/77.jpg (http://www.bartarinha.com/)
برترین ها: ناپلئون هيل را همه با نام استاد موفيقت در دنيا ميشناسند. كسي كه ميتواند نمونه بارز افراد موفقي باشد كه از هيچ به همه چيز رسيدهاند. ناپلئون هيل از خبرنگاري به جايي رسيد كه حالا ميگويد ديگر در زندگي آروزيي ندارد. او هم به شهرت رسيده است، هم تحصيل كرده و هم يك نويسنده مشهور است و از همه مهمتر اينكه از يك شغل ساده روزنامهنگاري حالا به جايي رسيده كه نه تنها كتابهايش سالانه بيش از 30ميليون جلد فروش ميرود بلكه يكي از ثروتمندان دنيا هم بهشمار ميرود. با يك حساب سرانگشتي ميتوان فهميد كه او فقط از فروش كتابهايش در سال چهميزان درآمد كسب ميكند و اين جداي از درآمدهاي ديگر او مثل سردبيري است.
زيادهخواهي از هيل يك ثروتمند ساخت
يكي از دلايل موفقيت او در حرفهاش اين بود كه هميشه سعي داشت با افراد مشهور دنيا مصاحبه كند و همين مصاحبه با چهرههاي سرشناس باعث شد تا او پلههاي موفقيت را هر چه سريعتر طي كند. ميپرسيد چرا؟ چون او رازهاي موفقيت افراد سرشناس را ميپرسيد و آنرا سرمشق زندگي خود قرار ميداد. ناپلئون با افرادي چون توماس اديسون، الكساندر گراهام بل، هنري فورد و ويليام جنينگ برايان مصاحبه كرد. ميگويند، اديسون در مصاحبهاي كه هيل با او داشت به مزاح به او گفت: «اگر تا الان لامپ التهابي را نساخته بودم به جاي اينكه وقتم را با تو تلف كنم ميرفتم در آزمايشگاه و به كارم مشغول ميشدم.» اما هيل به اين مصاحبهها قانع نبود و بيشتر ميخواست. او كه در كودكي و نوجواني طعم فقر را چشيده بود نميتوانست خودش را به موقعيت فعلياش راضي كند. بله، او بيشتر از اينها ميخواست. قدم بعدي براي او نوشتن كتاب بود. بالاخره توانست در سال 1928 كتابي با نام «قوانين موفقيت» را بنويسد كه با استقبال خوبي روبهرو شد. با انتشار اين كتاب ستاره بخت و اقبال به او روي آورد، ميزان درآمد ماهانه او را به 2500 دلار رساند و اين ميزان تا سالها ثابت بود. اين موضوع را درنظر بگيريد كه درآمد ماهانه 2500 دلار آن هم در سال 1928 جزو درآمدهاي رويايي افراد بود. هيل كه از موفقيت كتاب اولش حسابي شاد بود باز هم از روحيه زيادهخواهي خود كمك گرفت و بعدها كتاب «ديناميت مغزي» را سال 1941 نوشت. او از سال 1919 تا 1920 در مجله قوانين طلايي هيل، سردبير بود و سال 1930 كتابي در زمينه راهيابي به موفقيت را نوشت. هيل در حيطه موفقيت و رسيدن به ثروت تا حدي به درجه استادي رسيده بود كه از سال 1933 تا 1935 مشاور فرانكلين روزولت، رئيسجمهور آمريكا شد و پول خوبي به دست آورد. او سال 1937 در كتاب رشد فكري و ثروت تمامي فرمولهاي رسيدن به موفقيت را ذكر كرد. فكر ميكنم بعد از خواندن زندگينامه او شنيدن رازهاي ثروتمند شدن از زبان او بسيار مفيد باشد.
باور كنيد راه ديگري جز ثروتمند شدن نداريد
ناپلئون هيل در كتاب خود به نام «بينديشيد و ثروتمند شويد» ميگويد كه هر جا نيروي تصميم باشد راهي هم گشوده ميشود. اگر انسانها پاي عقيده خود بايستند و پشتكار داشته باشند خواسته آنها به وسواسي دائمي تبديل ميشود و پيروز ميشود. اگر انديشه كسب ثروت با هدفي معين و اشتياق فراوان تركيب شود راه ثروتمند شدن را به شما نشان ميدهد. به اعتقاد هيل يكي از علتهاي شكست اين است كه در برخورد با مشكلات متوقف ميشويم و دست از تلاش برميداريم. ثروت با يك حالت ذهني آغاز ميشود و موفقيت از آن كساني است كه ذهنيت موفق دارند. آنچه را مغز انسان تصور و باور كند به آن ميرسد. نميتوانيد به ثروت زياد برسيد مگر اينكه در سر اشتياق فراوان داشته باشيد. مثلا داستاني هست كه ميگويد يك فرمانده موفق قايقها و كشتيها را آتش زد و به سربازان گفت، پشتسرتان را نگاه كنيد كشتيها سوختهاند و راه برگشت نداريد. آنوقت آنها پيروز شدند.
ديگر آرزويي ندارم
ميگويند سال 1969 هنگامي كه خبرنگار نيوزويك در مصاحبهاي از او خواست كه درباره آرزوهايش سخن بگويد در جواب گفت: «زماني كه مرد جواني بودم، آرزو داشتم نويسنده شوم و براي رسيدن به اينآرزو ميدانستم بايد در كاربرد كلمات خبره شوم اما چون پسر فقيري بودم و قادر به تحصيل در دانشگاه نبودم از درس محروم شدم. دوستانم توصيه ميكردند از آرزوهايم بگذرم و به كار در معدن بپردازم اما عشق به نوشتن در من وجود داشت. بالاخره با تلاش شبانهروزي توانستم به آرزويم برسم و در كنار كار به نوشتن نيز بپردازم. اكنون آرزويي ندارم زيرا به اهدافم دست يافتهام.»
بنويسيد چهقدر پول ميخواهيد
هيل اعتقاد دارد براي موفق شدن اول بايد بداني در چهچيزي ميخواهي موفق شوي و از كجا ميخواهي به كجا برسي. داشتن هدف مهمترين شاه كليد موفقيت است. فرد بايد بداند چه ميخواهد و براي رسيدن به خواستهاش پافشاري كند. اگر ميخواهيد پولدار شويد بايد بدانيد كه چه مقدار پول ميخواهيد و سقف ثروتمند شدن براي شما چيست. شما براي پولدار شدن بايد ابتدا از كار خود شروع كنيد و در كارتان به موفقيت برسيد. از سوي ديگر، يك روش عالي براي موفقيت در كار اين است كه افكارتان را روي كاغذ بياوريد. فقط 3 درصد از مردم هدفهاي مشخص دارند و آنها را روي كاغذ ميآورند. اين افراد در مقايسه با افرادي كه از نظر ميزان تحصيلات و توانايي برابر يا بهتر از آنها هستند اما به هر دليلي هرگز وقت خود را صرف روي كاغذ آوردن هدفهاي خود نكردهاند، 5 تا 10 برابر بيشتر كارايي دارند. هيل ميگويد، تنبلي را بايد كنار گذاشت و من براي رسيدن به اهدافم تنبلي را كنار گذاشتم و با اعتماد به نفس جلو رفتم و به خواستهام رسيدم و توصيهام به همه مردم اين است كه اعتماد به نفس خود را تقويت كنند، به آرزوها و اهداف خود ايمان داشته باشند و براي آنها ارزش قائل شوند.
برترین ها: ناپلئون هيل را همه با نام استاد موفيقت در دنيا ميشناسند. كسي كه ميتواند نمونه بارز افراد موفقي باشد كه از هيچ به همه چيز رسيدهاند. ناپلئون هيل از خبرنگاري به جايي رسيد كه حالا ميگويد ديگر در زندگي آروزيي ندارد. او هم به شهرت رسيده است، هم تحصيل كرده و هم يك نويسنده مشهور است و از همه مهمتر اينكه از يك شغل ساده روزنامهنگاري حالا به جايي رسيده كه نه تنها كتابهايش سالانه بيش از 30ميليون جلد فروش ميرود بلكه يكي از ثروتمندان دنيا هم بهشمار ميرود. با يك حساب سرانگشتي ميتوان فهميد كه او فقط از فروش كتابهايش در سال چهميزان درآمد كسب ميكند و اين جداي از درآمدهاي ديگر او مثل سردبيري است.
زيادهخواهي از هيل يك ثروتمند ساخت
يكي از دلايل موفقيت او در حرفهاش اين بود كه هميشه سعي داشت با افراد مشهور دنيا مصاحبه كند و همين مصاحبه با چهرههاي سرشناس باعث شد تا او پلههاي موفقيت را هر چه سريعتر طي كند. ميپرسيد چرا؟ چون او رازهاي موفقيت افراد سرشناس را ميپرسيد و آنرا سرمشق زندگي خود قرار ميداد. ناپلئون با افرادي چون توماس اديسون، الكساندر گراهام بل، هنري فورد و ويليام جنينگ برايان مصاحبه كرد. ميگويند، اديسون در مصاحبهاي كه هيل با او داشت به مزاح به او گفت: «اگر تا الان لامپ التهابي را نساخته بودم به جاي اينكه وقتم را با تو تلف كنم ميرفتم در آزمايشگاه و به كارم مشغول ميشدم.» اما هيل به اين مصاحبهها قانع نبود و بيشتر ميخواست. او كه در كودكي و نوجواني طعم فقر را چشيده بود نميتوانست خودش را به موقعيت فعلياش راضي كند. بله، او بيشتر از اينها ميخواست. قدم بعدي براي او نوشتن كتاب بود. بالاخره توانست در سال 1928 كتابي با نام «قوانين موفقيت» را بنويسد كه با استقبال خوبي روبهرو شد. با انتشار اين كتاب ستاره بخت و اقبال به او روي آورد، ميزان درآمد ماهانه او را به 2500 دلار رساند و اين ميزان تا سالها ثابت بود. اين موضوع را درنظر بگيريد كه درآمد ماهانه 2500 دلار آن هم در سال 1928 جزو درآمدهاي رويايي افراد بود. هيل كه از موفقيت كتاب اولش حسابي شاد بود باز هم از روحيه زيادهخواهي خود كمك گرفت و بعدها كتاب «ديناميت مغزي» را سال 1941 نوشت. او از سال 1919 تا 1920 در مجله قوانين طلايي هيل، سردبير بود و سال 1930 كتابي در زمينه راهيابي به موفقيت را نوشت. هيل در حيطه موفقيت و رسيدن به ثروت تا حدي به درجه استادي رسيده بود كه از سال 1933 تا 1935 مشاور فرانكلين روزولت، رئيسجمهور آمريكا شد و پول خوبي به دست آورد. او سال 1937 در كتاب رشد فكري و ثروت تمامي فرمولهاي رسيدن به موفقيت را ذكر كرد. فكر ميكنم بعد از خواندن زندگينامه او شنيدن رازهاي ثروتمند شدن از زبان او بسيار مفيد باشد.
باور كنيد راه ديگري جز ثروتمند شدن نداريد
ناپلئون هيل در كتاب خود به نام «بينديشيد و ثروتمند شويد» ميگويد كه هر جا نيروي تصميم باشد راهي هم گشوده ميشود. اگر انسانها پاي عقيده خود بايستند و پشتكار داشته باشند خواسته آنها به وسواسي دائمي تبديل ميشود و پيروز ميشود. اگر انديشه كسب ثروت با هدفي معين و اشتياق فراوان تركيب شود راه ثروتمند شدن را به شما نشان ميدهد. به اعتقاد هيل يكي از علتهاي شكست اين است كه در برخورد با مشكلات متوقف ميشويم و دست از تلاش برميداريم. ثروت با يك حالت ذهني آغاز ميشود و موفقيت از آن كساني است كه ذهنيت موفق دارند. آنچه را مغز انسان تصور و باور كند به آن ميرسد. نميتوانيد به ثروت زياد برسيد مگر اينكه در سر اشتياق فراوان داشته باشيد. مثلا داستاني هست كه ميگويد يك فرمانده موفق قايقها و كشتيها را آتش زد و به سربازان گفت، پشتسرتان را نگاه كنيد كشتيها سوختهاند و راه برگشت نداريد. آنوقت آنها پيروز شدند.
ديگر آرزويي ندارم
ميگويند سال 1969 هنگامي كه خبرنگار نيوزويك در مصاحبهاي از او خواست كه درباره آرزوهايش سخن بگويد در جواب گفت: «زماني كه مرد جواني بودم، آرزو داشتم نويسنده شوم و براي رسيدن به اينآرزو ميدانستم بايد در كاربرد كلمات خبره شوم اما چون پسر فقيري بودم و قادر به تحصيل در دانشگاه نبودم از درس محروم شدم. دوستانم توصيه ميكردند از آرزوهايم بگذرم و به كار در معدن بپردازم اما عشق به نوشتن در من وجود داشت. بالاخره با تلاش شبانهروزي توانستم به آرزويم برسم و در كنار كار به نوشتن نيز بپردازم. اكنون آرزويي ندارم زيرا به اهدافم دست يافتهام.»
بنويسيد چهقدر پول ميخواهيد
هيل اعتقاد دارد براي موفق شدن اول بايد بداني در چهچيزي ميخواهي موفق شوي و از كجا ميخواهي به كجا برسي. داشتن هدف مهمترين شاه كليد موفقيت است. فرد بايد بداند چه ميخواهد و براي رسيدن به خواستهاش پافشاري كند. اگر ميخواهيد پولدار شويد بايد بدانيد كه چه مقدار پول ميخواهيد و سقف ثروتمند شدن براي شما چيست. شما براي پولدار شدن بايد ابتدا از كار خود شروع كنيد و در كارتان به موفقيت برسيد. از سوي ديگر، يك روش عالي براي موفقيت در كار اين است كه افكارتان را روي كاغذ بياوريد. فقط 3 درصد از مردم هدفهاي مشخص دارند و آنها را روي كاغذ ميآورند. اين افراد در مقايسه با افرادي كه از نظر ميزان تحصيلات و توانايي برابر يا بهتر از آنها هستند اما به هر دليلي هرگز وقت خود را صرف روي كاغذ آوردن هدفهاي خود نكردهاند، 5 تا 10 برابر بيشتر كارايي دارند. هيل ميگويد، تنبلي را بايد كنار گذاشت و من براي رسيدن به اهدافم تنبلي را كنار گذاشتم و با اعتماد به نفس جلو رفتم و به خواستهام رسيدم و توصيهام به همه مردم اين است كه اعتماد به نفس خود را تقويت كنند، به آرزوها و اهداف خود ايمان داشته باشند و براي آنها ارزش قائل شوند.