PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : راز خوشبختی بشر



sunyboy
03-04-2012, 12:28 AM
بـاورت مـيـشـه انـسـان

داري راز خوشبختي رو ميخوني

چـيـزي کـه هـمـه آرزوش رو دارنـد


وقتي تعريف خوشبختي اينهاست

لذت - آرامش خاطر - سلامتي - پول - آبرو - اطرافيان خوب - همسر ، فرزند و بقيه

وقـتـي طـغـيـان و ظـلـم مـيـکـنـي روزگار هـمـه يا قـسـمـتـي از ايـن نـقـاط ضعـفـت رو از تو ميگيره

بـلکـه فـروکـش کـنـي ، سـرت بـه سنگ بخـوره ومجـبـور بـشي بـه اعمالت فکـر کـنـي بلکه اصلاح بـشـي و رشـد کـنـي

بت هاي بسيار در اطرافت

بتهاي درونت رو بشکن تا زندگيت متحول بشه خيلي مهم
بت هر چـيـزي اسـت کـه بـه جاي خـدا اون رو در مـديـريـت دنـيـا مـوثـر بـدونـي
و لـحـظـه اي بـه اشـتـبـاه فکـر مـيـکـنـي کـاري از دسـتـش بـر مـيـاد و جـاي خـدا قـرارش مـيـدي
داسـتـان دخـتـر بـي پـولي کـه سـوار بـنـز آخـريـن مـدل مـردي پـولـدار شـد حـتـمـا بـخــون
خـونـدن ايـن مـطـلـب زنـدگـيـتـون رو مـتحول مـيـکـنـه - الـبـتـه اگـر دنـبـال تحـول بـاشـيـن

ميدوني تعريف کلي بت چيه : بت هر چيزي است که
به جاي خدا اون رو در مـديـريـت دنـيـا مـوثـر بـدوني
و لحظه اي يا بيشتر فکر ميکني کاري ازدستش بر مياد
بـراي بـه يـاد آوردن :
دختر بي پناهي که سوار بنز آخرين مدل مردي پولدار شد

از بي پناهي و در شرايط سخت لحظه اي خدا را از ياد برد و به مرد پولدار گفت :
فقط تويي که ميتوني از مشکلات خلاصم کني بهتر بود ميگفت فقط خداست که
مـيـتـونـه نـجـاتـم بـده چـون يگـانـه فـرمانـرواي مـوثـر در عـالـم فـقـط خـداسـت
و مـرد بـنـز سـوار خـود مـحـتـاج خـداسـت
دخـتـرک از وحـشـت فـقـر تـمـام ابـزارش رو بکار گـرفـت
. و نـدونـسـت کـه بـا اشـتـبـاه خـود چـه هـيـولايـي را خـلـق کـرد
همين شد که مرد پولدار سالها جواني دخترک رو ازش گرفت و اون رو با همه احساسات
و آرزو هاش مثل يک دستمال بي ارزش دور انداخت دختر بيچاره آخرش نفهميد که
چوب کدام اشتباهش رو خورد - سال ها بود که دختر بي ايمان هر روز از دالان هاي افکارش
گـذر مـيکـرد به بـتـخـانـه درون افکـار خـود مـيـرسـيـد و بـت آن مـرد را مي پـرسـتـيـد
او هـر روز در قـلـبـش به بـت نـاتـوان مي گفت : تـويـي که نـاجـي مـنـي
تــنـهـا خـدا شـايـسـتـه ايـن جـمـلـه بـود نـه مـرد بـنـز سـوار
اين دنيا اين طورآفريده شده که : هر بتي رو که در افکارت خلق ميکني
و اونو مي پرستي بزودي برات يک هيولاي وحشتناک ميشه و وحشيانه
به جـونـت مـي افـتـه چـون خـودت آفـريـديـش
اين قانون خداست و حکمتي در اون هست حکمتش اينه که تو بايد نشونه اي
داشته باشي که چرا تنبيه شدي و با استفاده از اون نشونه به اشکالت پي ببري
و اون رو اصلاح کني بخاطر همين با همون بتي که ساختي تنبيهت ميکنه
بت هر چيزي است که به جاي خدا اون رو در مديريت دنيا موثر بدوني
و لـحـظـه اي يـا بـيـشـتـر فکـر مـي کـني کاري از دسـتـش بـر مياد
چند نمونه کوتاه از بت سازي انسانها

کارمندي که به رييس گفت آقا روزي من دست شماست لطفا هواي من رو داشته باش
در صورتي که اين جملات را تنها بايد به خدا ميگفت بعد از مدت کوتاهي که رييس
حـقـوق کارمـنـدا رو نـداشـت بـده بـا عـذر خـواهي اونـو اخـراج کـرد
يعني از زبان همون بت اخراج شد تا شايد بفهمه که اشتباهش از کجا بود
زن بيوه اي که شوهرش مرده بود در افکار خود به تنها پسرش مي گفت
تويي که در آينده ناجي مني جمله اي که مادر گفت تنها شايسته خدا بود
بـت مـادر در سـن نـوزده سـالگي بـا مـوتـور تـصـادف کـرد و مـرد
مـادر از هـمـه جـا نـا امـيـد بـه خـدا روي آورد و گـفـت : نـاجـي مـن بـاش
پسر بيکاري که با يک پولدار آشنا شد و بهش گفت تنها تو ميتوني پر و بالم رو بگيري
اون پـولـدار زنـدگـيـش تـغـيـيـر کـرد خـارج رفـت و پـسـر جـوان رو فرامـوش کـرد
پـسـرک پـشـيـمـون شـد و گـفـت
بنده پير خراباتم که لطفش دائم است - ور نه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
بـقـيـه اش رو فکـر کـن خـودت مـيـتـونـي بـتـهـاي ديگـه رو بـشـنـاسـي
تـعـريـف کـلـي بــت رو بـالا خـونـدي حـالا کـه تـا ايـنجا اومـدي
شـايـسـتـه خـونـدن ايـن جـمـلـه اي
هر گاه تمام بـتـهـا را در بـتـکـده افکارت شکستي و نابود کردي
و درونت رو شايسـته پيـونـد با خدا کردي اون موقع ميتوني منتظر
معجـزاتي بـاشـي که فـقـط انسانهاي بزرگ اونها رو تجربه کردن
اگر اون شدي که گفتم ميتوني معجزات پنهان خدا رو با چشمت ببيني
بعـضـي از شـمـا شـايـد فـهـمـيـده بـاشـنـد مـعـنـي حـرفـم چـي بــود .



جبر يا اختيار

پاسخ نهايي به معـماي ديرينه جبر و اختيار
مـديـريـت فـرمـول هـاي پـيـچـيـده و تـصـمـيـمات عـالـم بـدسـت خـداسـت شايـد ايـن جبر بـاشـه - امـا
بـر سـر دو راهي هاي مـهـم زنـدگـيـت يا هـمـون آزمايـشـات سرنوشت سـاز ، اختيار کامل به تو داده مي شـه
تا ارزش واقـعــي تـو رو ، خـودت مـشـخـص کـنـي
امــا اگـــر با اختيار کـامـلـي کـه داري گـزيـنـه ظلم رو انتخاب کـردي عـذاب و بـدبخـتـي تـو ديگـه جـبـره
نــه اخـتـيـار و اگـر گزيـنـه درسـت رو انـتـخـاب کـردي که الـبـتـه هـمـيـشـه سـخـت تــره
حالا کـمـتـريـن پاداش خدا به تـو آرامش خاطر در زنـدگـيـتـه
و هــر کـسـي را بـه عـلــت اعـمـالـش نـزد خـدا مـراتــب و درجـاتـي اسـت - کـتـاب آسماني

سر دو راهـي ها و آزمايشات مـهـم زنـدگـيـت ، انتخاب و اختيار کاملا با توست

تجلي صفات و اعمال
فرقي نمي کنه هيتلر ، زلـزلـه يـا سـيـل
ظـهـور هـيـتـلـر بـراي عـذاب مـردم جـهــان تـصـادفـي و اتـفـاقـي نـبـود
هيتلر تـجـلـي آنـچـه بـود کـه مـردم جـهـان در دل داشـتـنـد و سـتـم و طغيان مي کردنـد
هيتلر مثل همان ماري که در جـهـنـم گـنـه کاران رو نـيـش مـيـزنـه مـتـجـلي شــد و بـه مـنـصـه ظهور رسـيـد
هـيـتـلـر پـاسـخ روزگـار بـه زشـتـکــاري مـردم جـهـان بــود
خالق هيتلر کـسـانـي بـودنـد ، کـه هيتلر آنــان را عـذاب کـرد
حـاکـم ظـالـم هـر قـوم ، تـجـلـي زشتکاري مـردمي است ، که بـر آن هـا حـکومـت مـي کـــنــد
هـمـانـطـور کـه زلـزلـه و سـيـل تـجــلـي اعـمـال مـردم آن شـهـر هـسـتـنـد

هزاران سال ستم

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://100raz.com/zan.html)

برگ امـتحان خدا
در آزمـون زنـدگي مـرد

برگ امـتحان خدا
در آزمـون زنـدگي مـرد


زن ، زخـم کـهـنـه تـاريـخ


زن ، برگ امـتحان خدا
در آزمـون زنـدگي مـرد
خواندن براي شهوت زياد

خواننده هاي جنسي
خواننده هاي زن ، از احساسات و عـواطـفـي که شـديـدا نـيـاز دارنـد مـي خـونـنـد
و بالعکـس خوانـنـده هاي مرد ، از انـدام هـوس انگـيز و جـسـم و پـر و پـاچـه زن ها ميخونـنـد
هرکسي محتويات درون افکارش رو نا خود آگاه آشکار ميکنه و از دل بـه زبـون مـيـاره
وقتي هنرمندامون افکار جنسـي و تجاري دارند - پس کي الگوي جوونها مون بـاشـه ؟

اسير شهوت
رابـطـه بـا مـتـاهـل کـه مـتـاسـفـانـه در ايـنـتـر نـت و جـامـعـه بـسـيـار شـيـوع يـافـتـه
دنـيـاي تـو جبر نـيـسـت ، اختياره ولـي اگـر ظـلـم کـردي مـجـازاتـت جبر و بـه اجـبـاره

يـادت نـره کـه خـلـيـفـه خـدا بـر زمـيـنـي و اولـيـن زمـيـن تـو هـمـيـن جـسـدي اسـت
. کـه بـايـد بـر اون حکـم رانـي کـنـي و تـسـلـيـمـش نـشـي

خدا بيشتر ميدونه
دعا کن - دستور نده
نگـو خـدايـا ايـن کـار رو بـکــن ، اون کـار رو نـکــن
بـهـتـره کـه تصميمات عـالـم رو ، پـاک تـريـن وجـود عـالـم بگيره - نـه تــو
تــو فـقـط بـايـد نـيازت رو بگي مـثـلا اگـر کـسـي رو بـراي ازدواج مـيـخـواي
نگـو خـدايـا ما رو بـه هـم بـرسـون - بـهـتـره بگـي خـدايـا مـن بـه لـطـف تـو مـحـتـاجـم
اما در نـهـايـت هـر چـي تـو صـلاح مـيـدونـي اون بـهـتـره چـون تـو از بالا مي بـيـنـي
و از بـاطـن هـمه چـيـز بـا خـبـري
در دعاهات از جـمـلات دسـتـوري و امـري اسـتـفـاده نکـن
پي ببر - به کرامت و ارزشت
کلمات رکيک ؟ ديـگـه بـزرگ شـدي
چـون جـان خـدا و روح خـدا در تـن تـوسـت ، پـس کـرامـت داري و بـا ارزشـي
کـلـمـات رکـيـک در شـان اشرف مخلوقات و جـانـشـيـن خـدا نـيـسـت
بـه ارزش هـاي والاي خـودت پـي بـبـر - حـتـي اگـه بـي پـولـي
بالاي خدا نيستي

مجله هاي موفقيت
ميگن دنـيا ي تـو هـمـونـيـه که فکر مـيکـني و تـو با فکـرت مـيـتـونـي دنـيـات رو عـوض کـني
يک تـبـصره اضافـه کـن بگـو شـايـد اما بـشـرطـي کـه دل شکـسـتـه اي پـشـت سـرت نـبـاشـه
چـون اگـه تــو بـخـواي بـا فکـرت دنـيـات رو عـوض کـني و بـالا بـري
و خـدا بـخـواد بـخـاطـر فـلان ظـلـم و عـمـل زشـت پـايـيـن بـيـاي ، مـطـمـئـنـا خـدا پـيـروز مـيـشـه
ارزشت رو خيلي بالا ببر
مولانا ميگه
آب کم جو تشنگي آور بدست - تا بجوشـد آب t از بالا و پـسـت
بـه جاي ايـنکه در بـه در دنبال خوشبختي بـاشـي ارزش درونـت رو اونقـدر بالا بـبـر که خوشبختي خودش
بـه سـمـت تـو دوان دوان بـيـاد - منظورم از خوشبختي فقط پول نيست چون بن لادن هم پولدار بود اما گمراه و بدبخت و آواره بود
درجات خوشبختي اول لذت ، دوم آرامش خاطر، سلامتي ، آبرو ، پول ، اطرافيان خوب و همسر و فرزند خوب و . . . .
ضمنا اين گفته خدا : خـداونـد از آسمـان آبي نـازل کـرد که در هـر رودي بقـدر وسعـتـش جـاري شـد
براحتي از معـني و پـيـامـش نگـذر البته شـايـد آب در اينجا بـيـشـتر معـني حکمت بـده

با خدا باش پادشاهي کن
هـرگـز نگـو تـو هـر دو دنـيـا بـدبـخـتـيـم
چون اگـه از هـمـيـن ثـانـيـه بـخـواي مـيـتـوني هـر دو دنـيـا رو بدست بياري
بـاز آ بـاز آ هـر آنچه هستي باز آ - گـر کافـر و گـبـر و بـت پـرستـي بـاز آ
اين درگـه مـا درگـه نـومـيـدي نـيـست - صـد بـار اگر تـوبه شکستـي باز آ
علت اصلي اعمال توست

خرافات و فال گيري
بـراي مـثـال دانشمندان ناسا نه اسـفـنـد دود مـيـکـنـن نـه بـه سيزده اعـتـقـاد دارنـد
و نـه عطسه رو نـشـانـه مـيـدونـنـد اما بـعـضـي عـقـب افـتـاده هاي جهان سوم
فـعـلا تـصـمـيـم نـدارنـد ازخرافات دسـت بـردارنـد و اين عـقـب ماندگي اسـفـبـار
خـبـر خـوشـي بـراي کـشـورهاي پـيـشـرفـتـه اسـت اگـه بـه قـدرت خـدا اعـتـقـاد داري
توي اين دنيا فقط يک عذاب دهنده هست که روزگارت رو سياه مي کنه
و از دستش هميشه در رنج و سختي هستي اون هم بازگشت اعمال خودته

مسئولي تا ابد
اشـتـبـاهـت رو توجيه نکـن
بـا توجيه يک گناه بزرگ ، مسئوليت از تو ساقط نميشه و مسئول کردار بـد خود هستي
سعـي كـن گــاهــي بـر عـليه خـودت راي بـدي
يـعـنـي بـر عـلـيـه هـوسـهـا و مـنـافـع نـا مـشـروعـت الـبـتـه خـيـلي سـخـتـه
. ولـي ايـن از صفات آدم هاي بـزرگـه
اين يکي رو با پول قاطي نکن
هدفت از خدا پرستي چيه ؟
يك اسكناس دويست تومني مـيدي به فـقـيـر و انتظار داري هـزار تا بلا از سرت دفـع بشه
اين كه هنر نيست بر فرض داري پول بيمه خودتو ميدي بيمه کردن خودت که کار خير نيست
اگه راست ميگي بدون داشتن انتظار به فقير کمک کن و آرزو كن مشكلاتش حل بشه
يا ايـنـكه با خـدا آشـتـي مـيـكـنـي بـه ايـن شـرط كـه پـولـدارت كـنـه و اگـه پـولـدار نـشـدي
بـاز قـهـر مـيـكـنـي - خـدا رو بـه خـاطـر پاك بـودنـش پرستش كـن
حـتـي اگـر گناه كردي و خـدا مجـازاتـت کـرد تـا رشـد کـنـي نـبـايـد پـرسـتـش خـدا رو قـطـع كـنـي
خدا رو به خـاطـر پـاکـي و زيـبـائـيـهـاش بـپـرسـت نـه بـراي مـنـافـعـت

تيم بزرگان خدا
حق نـخـور
حـق کـسـي رو ، يا حق فقرا رو از درآمدت بخوري - حـسـاب آسـمـانـيـت مـسـدود مـيـشـه
آدم هـاي بـزرگ مـديـون احـد الـنـاسي نـمـي شـونـد و از حـسـاب پـشـتـيـبـان خـدا
حق همه را مي پـردازنـد - دزد کـم ارزش چـون از لـطـف خـدا نـا امـيـده مـيـره دزدي
کتاب : شـيـطـان بـه شـمـا وعـده فـقـر مـي دهـد تـا شـمـا را بـه کـارهـاي زشـت وادارد
و خـدا بـه شـمـا وعــده بخشش و احـسـان مـي دهـد
استفاده از مطالب اين سايت حتي بدون ذکر منبع آزاد است
اگـه احـسـاس مـسـئـولـيـت مـيـکـنـي لـيـنـک و مـعـرفـي کـن
هـنـوز در دنـيـاي مـدرن وقـتـي فـرزنـدان آدم بـه ميوه هاي ممنوعه اطرافـشـان نزديک مي شـوند
مجازاتي از هـمـون جـنـس مـجـازات پـدر ، اونها رو از کــرده خـود پـشـيـمـان مـيـکـنـه

ـــ از مـقـام خـود فـرود مـيـان ـــ شـرايـط زنـدگـي شـون سـخـت تـر مـيـشـه
ـــ لباس عزت از تـنـشـون در مياد يعني ملزومات يک زندگي آبرومندانه از اونا سلب ميشه


اولـيـن پـاسـخ خــدا بـه معـماي راز خوشبختي بـشـر
در ايـن دو افـسـانـه آسـمـانـي به صراحـت بـيـان شـده

آدم ميوه ممنوعه را لـمس کـرد و بـي عـزت شـد
يـوسـف از آن فـرار کـرد ، عـزيـز مـصـر و تـاريـخ بـشـر شـد

ميوه ممنوعه مي تونه هر چيزي باشه - اگـه بـه نـداي قـلـبـت گـوش بـدي

خــودت مـيـدونـي از بـيـن هـمـه مـيـوه هـا ، کـدوم يکـي ميوه ممنوعه اســت

سالها نگـاه کـردم - وجه مـشـتـرک آدمهـاي خوشبخت ايـن بـود کـه
به سـمـت ميوه ممنوعه اي که در اطـراف شان بـود نـمـي رفـتـنـد و از اون هـا فـرار مـي کـردنـد
درسـت بـرعکـس آدم هـاي بـدبـخـت کـه خـوردن مـيـوه مـمـنـوعـه رو زرنگـي و افـتـخـار مـيـدونـسـتـنـد

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــ
پاسخ دوم : راز سعادت فرزند آدم

اين جهان کوه است و فعل ما نـدا ــــ سوي ما آيـد نـدا ها را صدا مولوي
معـني اش ايـنـه که : هـمـونـطـور که صداي ما به کوه مـي خـوره ( پژواک )
و بـه سـمـت خودمـون ( بـر مي گـرده ) ايـن جـهـان طـوري آفـريـده شـده کـه اثـرات اعمال مـا در آيـنـده
بـه سـمـت خـودمـون ( بـر مي گـرده ) در کنجکاوي هايم ديـدم آدمـهـاي بـدبـخـت کـسـانـي بـودنـد کـه
تـو زنـدگـيـشـون حـداقـل يک دل رو شـکـسـتـه بـودنـد و اغـلـب بـيـشـتـر از يک دل

( بـر مي گـرده ) پاسـخ دوم معماي راز خوشبختي بشر بـود

مـيـتـونـي از ريـش و گـيـس سفـيـد هـاي اطـرافـت بـپـرسـي کـه ( بـر مي گـرده ) يـعـنـي چـي
که چه کساني چه کردنـد و چه بلايي سـرشـون اومـد اگـر هـم نـيـومـده تـاريـخ مـيگه که خـواهـد اومــد

غـم را خـدا نـيـافـريـد ، انـسـان آفـريـد
خـوش بـخـتـي تـنـهـا پـيـشـنـهـاد خـدا بـه انـسـان بـود
اما انسانها زشتي ها را خلق کردند و امروز پژواک گذشته خويش را ملاقات مي کنند
بدکاري ديروز تـو سخـتـي امـروزت را آفـريـده و تـو خالـق و آفـريـنـنـده مـصيـبـتـهـاي زنـدگـيـت هـسـتـي

ترديد نکن
کـي بـيـش تـر مـي دونـه ؟
وقتي مي بيني يک کودک به شديد ترين وجه در زلزله يا سيل عـذاب مي بينه شايد اولين چيزي که به ذهنت برسه اينه که خدا ظالمه
اينو از ضعـف ديـد گـاه آدمــا بـدون - چـون انـسـان دو بـعـديـه يـعـنـي از روح و جـسـم تـشـکـيـل شـده
تـو بـا ديـد محـدودت داري يک جـسـم چهار سـالـه رو مي بـيـنـي اما خـدا جـسـم و روحـش رو بـا هـم مـي بـيـنـه
شايد روحي که در اون جسم چهار ساله است ، خيلي مسن تر از اوني باشه که تو به ظاهر مي بيني
شـايـد هـم ايـن اشـتـبـاه بـاشـه - ولـي هـزار تـا شـايـد و امکـان ديـگـه مـمـکـنـه وجـود داشـتـه بـاشـه - بـنـا بـر ايـن
به نداي قلبت گوش بده و بگو ، خدا ستمگر نـيـسـت و صبر ميکنم تا پس از مرگ که حقايق آشکار شد جواب و حـقـيـقـتـش رو دريـابـم

و البته سريعا به کمک اون بچه بشتاب که حالا براي تو آزمايش بزرگ زندگيته


تقديرت عوض ميشه ؟
بخشش خدا تقديرت رو عوض ميکـنه

با اين روش واقـعـي و کـار آمـد
تـصـمـيـم خـدا و در نـتـيـجـه شرايط زنـدگـيـت رو تـغـيـيـر بــده
با درخـواسـت بـخـشـش و پـاک شـدن عـمـلکـرد سـيـاهـت از مـحـاسـبـات خــدا
فـرمـول هـاي خدا در مـديـريـت دنـيـا و الـبـتـه سـرنـوشـتـت رو تـغـيـيـر بـده

ttrasn
03-04-2012, 08:06 PM
فوق العاده بود مدیر کل جان:281:متنش خیلی آرامش بخشه:109: