hasti-m
05-18-2009, 06:54 PM
:20: فرهنگ، خصوصیات فرهیخته جوامع انسانی، از پیدایش بشر تا عصر حاضر است و مجموعة شناختها و معارف اكتسابی بشر، به پدیدههای محیطی، جهت بهتر زیستن و پیشرفت از آغاز حیات، انسان مهاجر بدون سرپناه و استمرار آن تا امروز، تعریف ساختار تمدن میباشد. فرهنگ و تمدن ایرانی سرشار از ارزشهاست و تاریخ سرزمین ما گواه آن است، و این شامل معماری گذشته، كه تجلّی و زبان گویای فضای زیست جوامع كهن در پهنة كشور ما بوده، نیز میشود.
معماری ایران دارای سبك و هویت بوده است، به بافت عرصة عمومی و عرصههای خصوصی و موجودیتشان دركالبد شهر كاشان و یزد و … توجه كرده و دل بسپاریم. تجلیات ذوق و سلیقه، زیبایی و لطافت، عشق ومحبت و روابط مردمی و سایر ظرافتهای انسانی عجین شده با تاروپود شهر، كه برگههای زرین و زنده و گویای تاریخ اجتماعی و شهرسازی گذاشتهاند، طی نیم قرن اخیر، به دست متولّی نمایان ناآگاه تخریب شده میرود تا برای همیشه از میان برود.
در آموزش آكادمیكی حرفة معماری، چنانچه تأكید به این ارزشها شود، معمار جوان فارغالتحصیل از مراكز آموزشی كشور، با تكیه به این ارزشها در صحنة كار، طرح و ساخت ظاهر خواهد شد، و اگر دانشجویان را مقلّد تربیت كنیم كه (فعلاً بدینگونه است) در بازار كار با گروهی غیرمتعهد به ارزشها روبرو خواهیم بود كه مستقیماً به تقلید از اشكال و عناصر كهن یا جدید اقدام میكنند، كه هر از گاه در جایجای شهر چهره مینمایند.
معماران از این دست، به تولّد این فضاها كه متأثر از روش زندگی مردم یك جامعه، بافت اجتماعی اقوام، موقعیت جغرافیای طبیعی و سیاسی، زمان ومكان، توان اقتصادی، قدرت تكنولوژی ساخت و … و فرهنگ مردم یك سرزمین است نمیاندیشند و با حوزة محدود دید و معرفت خود به آنچه باید بدانند و نمیدانند، فقط شكل ظاهری فضاها و عناصر متشكله آن را در طرحهای خود لحاظ میكنند و با بَهبَه و چَهچَه عوام غیرمطلع استقبال شده و سلامت عمل خود را باور میدارند كه جای تأسف است.
در گستره شهر گردش كنیم، آیا فضایی قابل بحث كه بتواند بیان معماری معاصر باشد، خواهیم یافت؟ آیا مرجعی برای كنترل كیفیت آثاری كه ساخته میشود هست؟
به هر تقدیر، برعدم اهلیّت حرفة معماری و شهرسازی همة دستگاهها، ارگانها، وزارت و سازمانهای عریض و طویل وابسته، شهرداریهاو دستاندركاران تأكید داشته و آنان را كم و بیش مسئول این نابسامانی میدانم. اینان اگر در اجرای قوانین دست و پاگیر، تجدیدنظر كرده و یا حداقل در مورد كسانیكه معماریشان صاحب سبك و سیاق است كوتاه بیایند و به ایشان اعتماد كنند و دستشان را در طراحی نبندند، در آینده در سطح شهر به آثاری كه چیزی تازه برای گفتن دارند برخواهیم خورد. منتهی چه كسانی و یا چه ارگانی و با چه معیارهایی، معماران صاحب سبك را شناسایی و بر آثارشان صحه خواهند گذاشت و آنها را معرفی خواهند كرد؟ نتیجه معلوم است، نورچشمیهای همیشه در صحنه، صاحب سبك و سیاق شناخته میشوند و در آشفته بازار معماری، دكان دیگری باز خواهند كرد.
بزرگانی چون، فرانك لویدرایت، آنتونیوگائودی، لوكربوزیه، گروپیوس، میسوندروه، آلوارآلتو، میكلوچی، كنزوتانگه، لوییكان و … چه در سرزمین خود و چه در ماوراء مرزهای كشورشان آثاری را طرح و خلق كردند كه هرگز دستخوش تغییرات چهره، ناشی از قوانین خشك محلی و جاری برای عموم نشدند و بهعنوان یك اثر هنری و شیئی موزهای در فضای مردمی پا گرفتند، كه امروزه جزو مفاخر هنر معماری قرن بیستم و جاذبههای توریستی به ثبت رسیده و از آنها شدیداً مراقبت میشود و مورد بازدید شیفتهگان هنر معماری قرار دارند.
تكیه بر ارزشهای گذشته
معماری گذشته ما از فرهنگی غنی برخوردار است، كه معماری امروز ما میتواند به آن تكیه داشته باشد. بریدن از ریشهها و هویتهای ملّی تحول نیست، بلكه از بین بردن شناسنامه است. ارباب هنر در سراسر دنیا هر چه خلق كردند به ریشههای فرهنگی قومی گذشتهگان آن سرزمین، تأكید داشتند. یوهان وان اسپركلسن در طراحی طاق دفانس (كه در شهر پاریس به منظور گردهمایی آزادانة انسانها در آینده ساخته شد) دیدگاهی بسیار قوی به چند محور قابل و غنی در شهر پاریس دارد. وی از داخل بنای بسیار جالب مكعبی كه دل آن خالی است و حجمی به اندازة كلیسای نتردام را در بر میگیرد و از سادگی به صلابت اهرام مصر میماند، به دورنمای شهر پاریس مینگرد و نشان میدهد، میتوان طرحی بسیار متحول عرضه كرد، امّا به سایر ارزشهایی كه زبان گویای فرهنگ معماری ملت فرانسه و شهر پاریس است، احترام گذاشت و خلاصه به تشدید اثر علایم در موازات این فرهنگ پرداخت و نه تخریب آن.
هنگامیكه مركز فرهنگی ژرژ پمپیدو، در پاریس در محله Les Halls به كنكور گذاشته شد، روژه و پیانو طراحانی كه جایزه اول كنكور را از آن خود ساختند و طرحشان پا گرفت و به اجرا در آمد، ویژگی ایدهشان این بود كه در بدنههای كریستال مانند و شفاف طرح، مجموعهای از تصاویر معماری قرون گذشته (كه بیان تاریخ جوامع پیشین در شهر پاریس است و در جبهههای جانبی خیابانهای اطراف استقرار دارند) منعكس گردیده و رؤیت میشد. این طرح در زمان خود جنجالی به پا كرد و یكی از موفقترینها بود. اینان سعی در تقلید از گذشتهها نكردند اما به ارزشهای والای فرهنگ پیشینیان بسیار تكیه داشتند و آن را در آینة زمان حال به رخ بیننده كشیده بودند، ضمن آنكه از نیازهای انسان معاصر و تكنولوژی ساخت، غافل نبوده از سیستم استخوانبندی مدرن سه بعدی با لولههای فولادی ضد زنگ كه شركت كروپ آلمان آن را ساخت، استفاده نمودند و به بهترین وجه در پاسخگویی به این مهم توفیق داشتند. این نمونهها میتواند اندرزی برای دستاندركاران حرفه معماری، بهویژه طراحان جوان باشد:106:
معماری ایران دارای سبك و هویت بوده است، به بافت عرصة عمومی و عرصههای خصوصی و موجودیتشان دركالبد شهر كاشان و یزد و … توجه كرده و دل بسپاریم. تجلیات ذوق و سلیقه، زیبایی و لطافت، عشق ومحبت و روابط مردمی و سایر ظرافتهای انسانی عجین شده با تاروپود شهر، كه برگههای زرین و زنده و گویای تاریخ اجتماعی و شهرسازی گذاشتهاند، طی نیم قرن اخیر، به دست متولّی نمایان ناآگاه تخریب شده میرود تا برای همیشه از میان برود.
در آموزش آكادمیكی حرفة معماری، چنانچه تأكید به این ارزشها شود، معمار جوان فارغالتحصیل از مراكز آموزشی كشور، با تكیه به این ارزشها در صحنة كار، طرح و ساخت ظاهر خواهد شد، و اگر دانشجویان را مقلّد تربیت كنیم كه (فعلاً بدینگونه است) در بازار كار با گروهی غیرمتعهد به ارزشها روبرو خواهیم بود كه مستقیماً به تقلید از اشكال و عناصر كهن یا جدید اقدام میكنند، كه هر از گاه در جایجای شهر چهره مینمایند.
معماران از این دست، به تولّد این فضاها كه متأثر از روش زندگی مردم یك جامعه، بافت اجتماعی اقوام، موقعیت جغرافیای طبیعی و سیاسی، زمان ومكان، توان اقتصادی، قدرت تكنولوژی ساخت و … و فرهنگ مردم یك سرزمین است نمیاندیشند و با حوزة محدود دید و معرفت خود به آنچه باید بدانند و نمیدانند، فقط شكل ظاهری فضاها و عناصر متشكله آن را در طرحهای خود لحاظ میكنند و با بَهبَه و چَهچَه عوام غیرمطلع استقبال شده و سلامت عمل خود را باور میدارند كه جای تأسف است.
در گستره شهر گردش كنیم، آیا فضایی قابل بحث كه بتواند بیان معماری معاصر باشد، خواهیم یافت؟ آیا مرجعی برای كنترل كیفیت آثاری كه ساخته میشود هست؟
به هر تقدیر، برعدم اهلیّت حرفة معماری و شهرسازی همة دستگاهها، ارگانها، وزارت و سازمانهای عریض و طویل وابسته، شهرداریهاو دستاندركاران تأكید داشته و آنان را كم و بیش مسئول این نابسامانی میدانم. اینان اگر در اجرای قوانین دست و پاگیر، تجدیدنظر كرده و یا حداقل در مورد كسانیكه معماریشان صاحب سبك و سیاق است كوتاه بیایند و به ایشان اعتماد كنند و دستشان را در طراحی نبندند، در آینده در سطح شهر به آثاری كه چیزی تازه برای گفتن دارند برخواهیم خورد. منتهی چه كسانی و یا چه ارگانی و با چه معیارهایی، معماران صاحب سبك را شناسایی و بر آثارشان صحه خواهند گذاشت و آنها را معرفی خواهند كرد؟ نتیجه معلوم است، نورچشمیهای همیشه در صحنه، صاحب سبك و سیاق شناخته میشوند و در آشفته بازار معماری، دكان دیگری باز خواهند كرد.
بزرگانی چون، فرانك لویدرایت، آنتونیوگائودی، لوكربوزیه، گروپیوس، میسوندروه، آلوارآلتو، میكلوچی، كنزوتانگه، لوییكان و … چه در سرزمین خود و چه در ماوراء مرزهای كشورشان آثاری را طرح و خلق كردند كه هرگز دستخوش تغییرات چهره، ناشی از قوانین خشك محلی و جاری برای عموم نشدند و بهعنوان یك اثر هنری و شیئی موزهای در فضای مردمی پا گرفتند، كه امروزه جزو مفاخر هنر معماری قرن بیستم و جاذبههای توریستی به ثبت رسیده و از آنها شدیداً مراقبت میشود و مورد بازدید شیفتهگان هنر معماری قرار دارند.
تكیه بر ارزشهای گذشته
معماری گذشته ما از فرهنگی غنی برخوردار است، كه معماری امروز ما میتواند به آن تكیه داشته باشد. بریدن از ریشهها و هویتهای ملّی تحول نیست، بلكه از بین بردن شناسنامه است. ارباب هنر در سراسر دنیا هر چه خلق كردند به ریشههای فرهنگی قومی گذشتهگان آن سرزمین، تأكید داشتند. یوهان وان اسپركلسن در طراحی طاق دفانس (كه در شهر پاریس به منظور گردهمایی آزادانة انسانها در آینده ساخته شد) دیدگاهی بسیار قوی به چند محور قابل و غنی در شهر پاریس دارد. وی از داخل بنای بسیار جالب مكعبی كه دل آن خالی است و حجمی به اندازة كلیسای نتردام را در بر میگیرد و از سادگی به صلابت اهرام مصر میماند، به دورنمای شهر پاریس مینگرد و نشان میدهد، میتوان طرحی بسیار متحول عرضه كرد، امّا به سایر ارزشهایی كه زبان گویای فرهنگ معماری ملت فرانسه و شهر پاریس است، احترام گذاشت و خلاصه به تشدید اثر علایم در موازات این فرهنگ پرداخت و نه تخریب آن.
هنگامیكه مركز فرهنگی ژرژ پمپیدو، در پاریس در محله Les Halls به كنكور گذاشته شد، روژه و پیانو طراحانی كه جایزه اول كنكور را از آن خود ساختند و طرحشان پا گرفت و به اجرا در آمد، ویژگی ایدهشان این بود كه در بدنههای كریستال مانند و شفاف طرح، مجموعهای از تصاویر معماری قرون گذشته (كه بیان تاریخ جوامع پیشین در شهر پاریس است و در جبهههای جانبی خیابانهای اطراف استقرار دارند) منعكس گردیده و رؤیت میشد. این طرح در زمان خود جنجالی به پا كرد و یكی از موفقترینها بود. اینان سعی در تقلید از گذشتهها نكردند اما به ارزشهای والای فرهنگ پیشینیان بسیار تكیه داشتند و آن را در آینة زمان حال به رخ بیننده كشیده بودند، ضمن آنكه از نیازهای انسان معاصر و تكنولوژی ساخت، غافل نبوده از سیستم استخوانبندی مدرن سه بعدی با لولههای فولادی ضد زنگ كه شركت كروپ آلمان آن را ساخت، استفاده نمودند و به بهترین وجه در پاسخگویی به این مهم توفیق داشتند. این نمونهها میتواند اندرزی برای دستاندركاران حرفه معماری، بهویژه طراحان جوان باشد:106: