Borna66
05-12-2009, 01:48 AM
بسمه تعالي
با توجه به ضرورت توسعه صنعت جهانگردي در كشور ايران و همچنين لزوم انجام تحقيقات دانشآموزي در راستاي تحقق و تعالي اهداف آموزشي بخصوص در دروس انساني، تعدادي از دانشآموزان پايه سوم رشته انساني دبيرستان شاهد نصرت در زمستان 1383 تحقيق جالبي را در زمينه صنعت توريسم آغاز كردند كه نتيجه تلاش آنان يك كار جمعي دانشآموزي تحت عنوان «نگاهي به صنعت توريسم در ايران و بررسي راهكارهاي توسعه اين صنعت» بود.
اين تحقيق ابتدا به عنوان يك تكليف كلاسي در درس جغرافيا مد نظر قرار گرفت و نهايتاً با توجه به توان و ظرفيت دانشآموزان در انجام و جمعآوري اطلاعات به يك تحقيق جالب دانشآموزي تبديل شد. چكيده اين تحقيق كه مراحل پاياني خود را ميگذراند در ادامه اين گزارش آمده است كه توجه خوانندگان گرامي را به آن جلب ميكنيم. قرار است اين كار جمعي به عنوان يكي از تحقيقات برگزيده در سال آينده در جشنوارههاي مختلف
شركت نمايد.
اين كار نتيجه تلاش دانشآموزان مريم عليزاده، زهره ستاري مقدم و الهام كرامت پور ميباشد كه به راهنمايي دبير جغرافياي آموزشگاه خانم ژيلا مهبود تهيه شده است.
در سالهاي پاياني قرن بيستم و آغاز قرن بيست و يكم، صنعت توريسم و گردشگري كه بنيان وجودي آن ايجاد ارتباطات جديد است با فرح شگفتانگيزي در حال رشد و فزوني است.
تاريخچه جهانگردي نشان ميدهد كه در گذشتههاي دور، انسان براي آگاهي از دنياي اطراف خود قرار و سكون نداشت و در راه دستيابي به يافتههاي تازه، از جايي به جاي ديگر ميرفت. شايد از زماني كه بشر زندگي اجتماعي گستردهاي را آغاز كرد و با اسكان در مناطق مختلف با استفاده از مواهب طبيعت به كشاورزي پرداخت و جابجايي براي او با صرف وقت و اتلاف نيرو همراه شد، سفر دشوارتر گشت و مسافرت فقط به تعداد معدودي از افراد كه همان بازرگانان بودند و به منظور داد و ستد به سفر ميرفتند و يا سفيراني كه با هدف برقراري ارتباطات سياسي مسافرت ميكردند، اختصاص يافت.
پس از انقلاب صنعتي و اختراع وسايل نقليه سريعالسير، توسعه و بهبود وسايل ارتباطي بين كشورهاي جهان و كوتاه شدن زمان مسافرت، تسهيلاتي از جهات مختلف براي مسافرت در نقاط مختلف جهان فراهم شد و با افزايش نسبي درآمدها كه ناشي از رشد اقتصادي كشورها بود، دگرگوني شگرفي در زمينه سياحت و جهانگردي پديد آمد. بطوري كه امروزه، جهانگردي علاوه بر جنبههاي فرهنگي و اجتماعي به عنوان يكي از فعاليتهاي سودآور اقتصادي مورد توجه بسياري از كشورها قرار گرفته تا حدي كه اقتصاد برخي از جوامع از جمله اسپانيا و كانادا بر اين صنعت استوار است.
صنعت جهانگردي ابزار مهمي براي كسب ارز و شناساندن محصولات و مصنوعات داخلي به خارجيان است كه سبب گسترش و وسعت بازارهاي صادراتي ميگردد و عاملي است كه موجب انتقال بخشي از قدرت خريد مردم كشورهاي مرفه، به ديگر نقاط جهان ميشود.
جهانگردي به دليل قابليت تحرك در توليد و توزيع خدمات گوناگون به سرعت گردش پول و ايجاد اشتغال كه به سودآوري در اقتصاد ملي كشورهاي ميزبان منجر ميشود كمك ميرساند. صنعت جهانگردي صنعت توليد و مصرف است و براي بسياري از كالاها و خدمات تقاضا پديد ميآورد و در واقع صنعت جهانگردي صادرات نامرئي محصولات و خدمات است.
از آنجا كه صنعت جهانگردي، صنعت كاربر است، با وجود پيشرفت تكنولوژي و بهرهگيري از ماشين در فرآيند جهانگردي هنوز در اين صنعت انسان حرف اول را ميزند و دستهاي پرتوان انسانهاست كه چرخ جهانگردي را ميچرخاند. طبق پيشبيني مؤسسه آيندهنگري و برآورد اقتصادسنجي «وارتون» در سراسر جهان از هر 16 نفر، يك نفر در صنعت جهانگردي به نحوي اشتغال دارد و از نظر ميزان اشتغال، بزرگترين صنعت جهان است و ستون فقرات توسعه ملي شناخته ميشود.[1] (http://khschool.ir/cp/Article/editor/editor.asp#_ftn1)
در اين راستا ضمن شناخت جهانگرد و جامعهشناسي جهانگردي بررسي اثرپذيري يا اثرگذاري فرهنگي سفر بر فرد، خانواده و جامعه از نكات مهم و ضروري است. بطوري كه در دنياي امروز يكي از مهمترين ابزار موفقيت در زمينه جهانگردي تأثير فرهنگي و همچنين بررسي وجود زمينههاي مختلف در اين صنعت از جمله حمل و نقل، هتلداري، صنعت خدمات غذايي و اهميت آژانسهاي مسافرتي ميباشد. عامل مهم ديگر بررسي جنبههاي اقتصادي جهانگردي است كه ميتوان زيرمجموعههايي چون اشتغال، درآمدزايي، درآمدهاي حاصل از ماليات، حفظ جاذبههاي جهانگردي و نهايتاً توسعه صنايع دستي و فعال شدن توليدات قديمي را بر آن
متصور دانست.
امروزه اثرات اقتصادي جهانگردي در عرصه بينالملل امري غير قابل اجتناب است. كشورهاي بسياري چه در جهان توسعه يافته و در كشورهاي در حال توسعه به اين مقوله به عنوان يكي از عوامل مهم درآمدزا توجه داشته و بسياري از برنامههاي اقتصادي خود را از جمله اشتغال و تراز پرداختها و بازاريابي را بر اين اساس
پايهگذاري كردهاند.
در اين رابطه بررسي عوامل اقتصادي مؤثر در تقاضاي توريسم از جمله توزيع درآمدها، سطح متوسط آن و قيمت كالاها و خدمات در بازار جهانگردي امري مهم و قابل توجه ميباشد.
چرا كه در هر نوع از انواع توريسم از جمله توريسم استراحت و سلامتي ـ فرهنگي، مذهبي، سياسي و روابط و همبستگيهاي اجتماعي تأثير عوامل اقتصادي در گذر صنعت جهانگردي به سوي يك صنعت توسعه يافته امري اساسي و بنيادي تلقي ميگردد.
اين امر همچنين ميتواند در ساير ابعاد گردشگري از جمله گردشگري روستايي كه در بخشهاي كشاورزي، جنگلداري و منابع آب قابل سرمايه گذاري است نيز تأثيرگذار باشد.
در جهان معاصر، رويكرد دوباره به جهانگردي به عنوان صنعت و شاخصي در امر توسعه در غالب كشورها از جمله ايران امري طبيعي و عاملي مهم و تعيين كننده تلقي ميشود. به گونهاي كه هم از نظر اقتصادي و هم از ديدگاه فرهنگي ـ طيف گستردهاي از صاحبنظران را به تأمل واداشته است.
چنين مينمايد كه يكي از اهرمهاي مؤثر در اين رويكرد چشمگير، كاهش منابع انرژي ارزآور در غالب كشورها و سوددهي بسيار بالا و آسان اين صنعت است. چنان كه در كشور ما نيز عامل نخست گوشزد ميكند كه نفت به عنوان اصليترين منبع درآمد ارزي كشور و در سالهاي نزديك رو به كاستي و اتمام است. و ساير منابع نيز (گاز، معادن كاني و …) ضمن اينكه به سالهاي آينده تعلق دارد، محدود و تمام شدني است. بنابراين براي دستيابي به هدفهاي توسعه جامع بايستي در جستجوي منابع تازه اقتصادي برآمد.
خوشبختانه، زمينههاي توسعه صنعت جهانگردي، كاملاً با تحقق اهداف متنوع دولت جمهوري اسلامي ايران همخواني دارد و در چنين چشماندازي به خوبي ميتوان به آن جامه عمل پوشاند.
بنابراين تمام تعريفها و تبيينهاي جامعهشناسانه در امر توسعه، در كنار ضرورتها و تنگناهايي چون رشد شتابان جمعيت، كاهش درآمدهاي ملي از استخراج منابع محدود و تمام شدني و نياز به ايجاد مشاغل مختلف همگي نشانههايي از جدي گرفتن صنعت جهانگردي در ايران است.
اما در اين ارتباط مشكلاتي چون تعدد مراكز تصميمگيري، تصورات و برداشتهاي نادرست و منفي از ابعاد مختلف جهانگردي، ناآگاهي از اصول و روشهاي برقراري ارتباط با جهانگردان، نبود قوانين و مقررات حمايتي، بيتوجهي و بيبرنامگي نسبت به جاذبههاي طبيعي و تاريخي كشور ايران و بالاخره مهمترين اصل يعني تبليغات نامناسب سبب شده است كه برنامهريزيهاي مربوط به توسعه جهانگردي، غيرواقعي و ناكارآمد شود.
چنين به نظر ميرسد كه تدوين يك برنامه جامع براي توسعه صنعت جهانگردي در كشور كه مبين تعريف صحيحي از جهانگردي و محدود كننده سليقههاي شخصي در برخورد با جهانگردان باشد، راهكار مناسبي براي حل بسياري از مشكلات خواهد بود.
ايجاد يك سازمان تصميمگيرنده قوي در حد يك وزارتخانه يا معاونت رياست جمهوري، براي اتخاذ تصميمهاي منطقي در امور جهانگردي نيز ميتواند به رفع بسياري از موانع در اين راه بيانجامد. به هر حال يكي از مهمترين راهكارها در رفع مشكلات مختلف جامعه بالا بردن روحيه فرهنگي مردم و آموزش آنان در زمينههاي متعدد است. در اين راستا نيز تشويق و ترغيب مردم در زمينه برخورد خوشايند و اشاعه روحيه ايثار و احترام به قوانين حاكم بر جامعه از قبيل احترام به قوانين راهنمايي و رانندگي و نيز اجتناب از برخوردهاي نامناسب و نابخردانه با همگان و بخصوص جهانگردان ميتواند بيشترين تأثيرات را در توسعه اين صنعت
بر جاي گذارد.
راهكارهاي ديگري كه در اين زمينه قابل توجه است به شرح زير ميباشد:
- بازگشايي و تقويت رشتههاي دانشگاهي صنعت توريسم
- تربيت كادر ورزيده گردشگري اعم از مديران آژانسها، هتلها، كاركنان و راهنمايان و …
- ايجاد تسهيلات لازم براي بخش خصوصي از قبيل پرداخت وامهاي درازمدت با بهره كم، تسهيل صدور مجوزهاي ساختماني از جمله هتل، متل، تفرجگاه، رستوران و …
- گسترش مناطق آزاد تجاري به منظور ورود جهانگردان و تشويق صادرات ارزآور و اشتغالزا
- هماهنگي و توسعه برنامههاي تبليغات جهانگردي به منظور خنثي سازي تبليغات نادرست بيگانگان و آشنا نمودن ديگران با غناي فرهنگ اسلامي و ايراني و تشويق جهانگردان براي بازديد از جاذبههاي توريستي كشور
- زيباسازي، سالم سازي و بازسازي مراكز توريستي و استقرار اكيپهاي امداد و نجات، تجهيز بيمارستانها و درمانگاههاي مجهز سيار در مراكز توريستي و بهبود قوانين بيمه
- احداث مراكزي نظير «ديسني لند» كه ميتواند تعداد كثيري از جهانگردان خارجي را به طرف كشور بكشاند.
در چنين مجموعههاي توريستي ميتوان با توجه به فرهنگ غني معماري ديرينه ايراني، شهركهايي را برپا نموده كه در برگيرنده هتلها، اردوگاههاي توريستي، آپارتمانهاي استراحتي، رستورانهاي مختلف، استخرهاي شناي سرباز و سرپوشيده جداگانه براي مردان و زنان، زمينهاي تنيس، گلف، باشگاههاي بدنسازي، دوچرخه سواري، سواركاري، تيراندازي و مراكز تفريحي كودكان باشد.
باشد كه با ياد روح پويا و پرتحرك نبياكرم (ص) كه چين را به عنوان سمبل نواحي دوردست براي رسيدن به معرفت و كمال انساني در طلب ارتباط با انسانهاي ساير نقاط توصيه فرمود و با مرور كارنامه درخشان عمر آن نبي گرامي اسلام جنبشي در ما ايجاد شود و در پي ديدن ناديدهها و شناختن ناشناختهها باشيم و حداقل چهار گوشه كشورمان را بشناسيم و با گشت و گذار و سير و سياحت و رعايت اصول حاكم بر سفر، مردم خود را در قدم اول و مردم جوامع ديگر را در گام بعدي بشناسيم تا بتوانيم به آساني ارتباط برقرار كنيم و دنيايي پرتفاهم بنا نهيم
با توجه به ضرورت توسعه صنعت جهانگردي در كشور ايران و همچنين لزوم انجام تحقيقات دانشآموزي در راستاي تحقق و تعالي اهداف آموزشي بخصوص در دروس انساني، تعدادي از دانشآموزان پايه سوم رشته انساني دبيرستان شاهد نصرت در زمستان 1383 تحقيق جالبي را در زمينه صنعت توريسم آغاز كردند كه نتيجه تلاش آنان يك كار جمعي دانشآموزي تحت عنوان «نگاهي به صنعت توريسم در ايران و بررسي راهكارهاي توسعه اين صنعت» بود.
اين تحقيق ابتدا به عنوان يك تكليف كلاسي در درس جغرافيا مد نظر قرار گرفت و نهايتاً با توجه به توان و ظرفيت دانشآموزان در انجام و جمعآوري اطلاعات به يك تحقيق جالب دانشآموزي تبديل شد. چكيده اين تحقيق كه مراحل پاياني خود را ميگذراند در ادامه اين گزارش آمده است كه توجه خوانندگان گرامي را به آن جلب ميكنيم. قرار است اين كار جمعي به عنوان يكي از تحقيقات برگزيده در سال آينده در جشنوارههاي مختلف
شركت نمايد.
اين كار نتيجه تلاش دانشآموزان مريم عليزاده، زهره ستاري مقدم و الهام كرامت پور ميباشد كه به راهنمايي دبير جغرافياي آموزشگاه خانم ژيلا مهبود تهيه شده است.
در سالهاي پاياني قرن بيستم و آغاز قرن بيست و يكم، صنعت توريسم و گردشگري كه بنيان وجودي آن ايجاد ارتباطات جديد است با فرح شگفتانگيزي در حال رشد و فزوني است.
تاريخچه جهانگردي نشان ميدهد كه در گذشتههاي دور، انسان براي آگاهي از دنياي اطراف خود قرار و سكون نداشت و در راه دستيابي به يافتههاي تازه، از جايي به جاي ديگر ميرفت. شايد از زماني كه بشر زندگي اجتماعي گستردهاي را آغاز كرد و با اسكان در مناطق مختلف با استفاده از مواهب طبيعت به كشاورزي پرداخت و جابجايي براي او با صرف وقت و اتلاف نيرو همراه شد، سفر دشوارتر گشت و مسافرت فقط به تعداد معدودي از افراد كه همان بازرگانان بودند و به منظور داد و ستد به سفر ميرفتند و يا سفيراني كه با هدف برقراري ارتباطات سياسي مسافرت ميكردند، اختصاص يافت.
پس از انقلاب صنعتي و اختراع وسايل نقليه سريعالسير، توسعه و بهبود وسايل ارتباطي بين كشورهاي جهان و كوتاه شدن زمان مسافرت، تسهيلاتي از جهات مختلف براي مسافرت در نقاط مختلف جهان فراهم شد و با افزايش نسبي درآمدها كه ناشي از رشد اقتصادي كشورها بود، دگرگوني شگرفي در زمينه سياحت و جهانگردي پديد آمد. بطوري كه امروزه، جهانگردي علاوه بر جنبههاي فرهنگي و اجتماعي به عنوان يكي از فعاليتهاي سودآور اقتصادي مورد توجه بسياري از كشورها قرار گرفته تا حدي كه اقتصاد برخي از جوامع از جمله اسپانيا و كانادا بر اين صنعت استوار است.
صنعت جهانگردي ابزار مهمي براي كسب ارز و شناساندن محصولات و مصنوعات داخلي به خارجيان است كه سبب گسترش و وسعت بازارهاي صادراتي ميگردد و عاملي است كه موجب انتقال بخشي از قدرت خريد مردم كشورهاي مرفه، به ديگر نقاط جهان ميشود.
جهانگردي به دليل قابليت تحرك در توليد و توزيع خدمات گوناگون به سرعت گردش پول و ايجاد اشتغال كه به سودآوري در اقتصاد ملي كشورهاي ميزبان منجر ميشود كمك ميرساند. صنعت جهانگردي صنعت توليد و مصرف است و براي بسياري از كالاها و خدمات تقاضا پديد ميآورد و در واقع صنعت جهانگردي صادرات نامرئي محصولات و خدمات است.
از آنجا كه صنعت جهانگردي، صنعت كاربر است، با وجود پيشرفت تكنولوژي و بهرهگيري از ماشين در فرآيند جهانگردي هنوز در اين صنعت انسان حرف اول را ميزند و دستهاي پرتوان انسانهاست كه چرخ جهانگردي را ميچرخاند. طبق پيشبيني مؤسسه آيندهنگري و برآورد اقتصادسنجي «وارتون» در سراسر جهان از هر 16 نفر، يك نفر در صنعت جهانگردي به نحوي اشتغال دارد و از نظر ميزان اشتغال، بزرگترين صنعت جهان است و ستون فقرات توسعه ملي شناخته ميشود.[1] (http://khschool.ir/cp/Article/editor/editor.asp#_ftn1)
در اين راستا ضمن شناخت جهانگرد و جامعهشناسي جهانگردي بررسي اثرپذيري يا اثرگذاري فرهنگي سفر بر فرد، خانواده و جامعه از نكات مهم و ضروري است. بطوري كه در دنياي امروز يكي از مهمترين ابزار موفقيت در زمينه جهانگردي تأثير فرهنگي و همچنين بررسي وجود زمينههاي مختلف در اين صنعت از جمله حمل و نقل، هتلداري، صنعت خدمات غذايي و اهميت آژانسهاي مسافرتي ميباشد. عامل مهم ديگر بررسي جنبههاي اقتصادي جهانگردي است كه ميتوان زيرمجموعههايي چون اشتغال، درآمدزايي، درآمدهاي حاصل از ماليات، حفظ جاذبههاي جهانگردي و نهايتاً توسعه صنايع دستي و فعال شدن توليدات قديمي را بر آن
متصور دانست.
امروزه اثرات اقتصادي جهانگردي در عرصه بينالملل امري غير قابل اجتناب است. كشورهاي بسياري چه در جهان توسعه يافته و در كشورهاي در حال توسعه به اين مقوله به عنوان يكي از عوامل مهم درآمدزا توجه داشته و بسياري از برنامههاي اقتصادي خود را از جمله اشتغال و تراز پرداختها و بازاريابي را بر اين اساس
پايهگذاري كردهاند.
در اين رابطه بررسي عوامل اقتصادي مؤثر در تقاضاي توريسم از جمله توزيع درآمدها، سطح متوسط آن و قيمت كالاها و خدمات در بازار جهانگردي امري مهم و قابل توجه ميباشد.
چرا كه در هر نوع از انواع توريسم از جمله توريسم استراحت و سلامتي ـ فرهنگي، مذهبي، سياسي و روابط و همبستگيهاي اجتماعي تأثير عوامل اقتصادي در گذر صنعت جهانگردي به سوي يك صنعت توسعه يافته امري اساسي و بنيادي تلقي ميگردد.
اين امر همچنين ميتواند در ساير ابعاد گردشگري از جمله گردشگري روستايي كه در بخشهاي كشاورزي، جنگلداري و منابع آب قابل سرمايه گذاري است نيز تأثيرگذار باشد.
در جهان معاصر، رويكرد دوباره به جهانگردي به عنوان صنعت و شاخصي در امر توسعه در غالب كشورها از جمله ايران امري طبيعي و عاملي مهم و تعيين كننده تلقي ميشود. به گونهاي كه هم از نظر اقتصادي و هم از ديدگاه فرهنگي ـ طيف گستردهاي از صاحبنظران را به تأمل واداشته است.
چنين مينمايد كه يكي از اهرمهاي مؤثر در اين رويكرد چشمگير، كاهش منابع انرژي ارزآور در غالب كشورها و سوددهي بسيار بالا و آسان اين صنعت است. چنان كه در كشور ما نيز عامل نخست گوشزد ميكند كه نفت به عنوان اصليترين منبع درآمد ارزي كشور و در سالهاي نزديك رو به كاستي و اتمام است. و ساير منابع نيز (گاز، معادن كاني و …) ضمن اينكه به سالهاي آينده تعلق دارد، محدود و تمام شدني است. بنابراين براي دستيابي به هدفهاي توسعه جامع بايستي در جستجوي منابع تازه اقتصادي برآمد.
خوشبختانه، زمينههاي توسعه صنعت جهانگردي، كاملاً با تحقق اهداف متنوع دولت جمهوري اسلامي ايران همخواني دارد و در چنين چشماندازي به خوبي ميتوان به آن جامه عمل پوشاند.
بنابراين تمام تعريفها و تبيينهاي جامعهشناسانه در امر توسعه، در كنار ضرورتها و تنگناهايي چون رشد شتابان جمعيت، كاهش درآمدهاي ملي از استخراج منابع محدود و تمام شدني و نياز به ايجاد مشاغل مختلف همگي نشانههايي از جدي گرفتن صنعت جهانگردي در ايران است.
اما در اين ارتباط مشكلاتي چون تعدد مراكز تصميمگيري، تصورات و برداشتهاي نادرست و منفي از ابعاد مختلف جهانگردي، ناآگاهي از اصول و روشهاي برقراري ارتباط با جهانگردان، نبود قوانين و مقررات حمايتي، بيتوجهي و بيبرنامگي نسبت به جاذبههاي طبيعي و تاريخي كشور ايران و بالاخره مهمترين اصل يعني تبليغات نامناسب سبب شده است كه برنامهريزيهاي مربوط به توسعه جهانگردي، غيرواقعي و ناكارآمد شود.
چنين به نظر ميرسد كه تدوين يك برنامه جامع براي توسعه صنعت جهانگردي در كشور كه مبين تعريف صحيحي از جهانگردي و محدود كننده سليقههاي شخصي در برخورد با جهانگردان باشد، راهكار مناسبي براي حل بسياري از مشكلات خواهد بود.
ايجاد يك سازمان تصميمگيرنده قوي در حد يك وزارتخانه يا معاونت رياست جمهوري، براي اتخاذ تصميمهاي منطقي در امور جهانگردي نيز ميتواند به رفع بسياري از موانع در اين راه بيانجامد. به هر حال يكي از مهمترين راهكارها در رفع مشكلات مختلف جامعه بالا بردن روحيه فرهنگي مردم و آموزش آنان در زمينههاي متعدد است. در اين راستا نيز تشويق و ترغيب مردم در زمينه برخورد خوشايند و اشاعه روحيه ايثار و احترام به قوانين حاكم بر جامعه از قبيل احترام به قوانين راهنمايي و رانندگي و نيز اجتناب از برخوردهاي نامناسب و نابخردانه با همگان و بخصوص جهانگردان ميتواند بيشترين تأثيرات را در توسعه اين صنعت
بر جاي گذارد.
راهكارهاي ديگري كه در اين زمينه قابل توجه است به شرح زير ميباشد:
- بازگشايي و تقويت رشتههاي دانشگاهي صنعت توريسم
- تربيت كادر ورزيده گردشگري اعم از مديران آژانسها، هتلها، كاركنان و راهنمايان و …
- ايجاد تسهيلات لازم براي بخش خصوصي از قبيل پرداخت وامهاي درازمدت با بهره كم، تسهيل صدور مجوزهاي ساختماني از جمله هتل، متل، تفرجگاه، رستوران و …
- گسترش مناطق آزاد تجاري به منظور ورود جهانگردان و تشويق صادرات ارزآور و اشتغالزا
- هماهنگي و توسعه برنامههاي تبليغات جهانگردي به منظور خنثي سازي تبليغات نادرست بيگانگان و آشنا نمودن ديگران با غناي فرهنگ اسلامي و ايراني و تشويق جهانگردان براي بازديد از جاذبههاي توريستي كشور
- زيباسازي، سالم سازي و بازسازي مراكز توريستي و استقرار اكيپهاي امداد و نجات، تجهيز بيمارستانها و درمانگاههاي مجهز سيار در مراكز توريستي و بهبود قوانين بيمه
- احداث مراكزي نظير «ديسني لند» كه ميتواند تعداد كثيري از جهانگردان خارجي را به طرف كشور بكشاند.
در چنين مجموعههاي توريستي ميتوان با توجه به فرهنگ غني معماري ديرينه ايراني، شهركهايي را برپا نموده كه در برگيرنده هتلها، اردوگاههاي توريستي، آپارتمانهاي استراحتي، رستورانهاي مختلف، استخرهاي شناي سرباز و سرپوشيده جداگانه براي مردان و زنان، زمينهاي تنيس، گلف، باشگاههاي بدنسازي، دوچرخه سواري، سواركاري، تيراندازي و مراكز تفريحي كودكان باشد.
باشد كه با ياد روح پويا و پرتحرك نبياكرم (ص) كه چين را به عنوان سمبل نواحي دوردست براي رسيدن به معرفت و كمال انساني در طلب ارتباط با انسانهاي ساير نقاط توصيه فرمود و با مرور كارنامه درخشان عمر آن نبي گرامي اسلام جنبشي در ما ايجاد شود و در پي ديدن ناديدهها و شناختن ناشناختهها باشيم و حداقل چهار گوشه كشورمان را بشناسيم و با گشت و گذار و سير و سياحت و رعايت اصول حاكم بر سفر، مردم خود را در قدم اول و مردم جوامع ديگر را در گام بعدي بشناسيم تا بتوانيم به آساني ارتباط برقرار كنيم و دنيايي پرتفاهم بنا نهيم