tania
12-16-2011, 05:10 PM
مهر:محمد حسین شاملو قاضی دادگاه کیفری استان تهران متولد سال 49 در ملایر است. پس از اخذ مدرک فوق لیسانس حقوق به علت علاقه زیاد به قضاوت روی آورد و برای نخستین بار در سال 77 در اصفهان پرونده یک قتل را به عنوان قاضی ویژه قتل رسیدگی کرد.
او که اکنون قاضی دادگاه کیفری است در این سالها به عنوان بازپرس ویژه قتل تهران با پرونده های پیچیده ای سر و کار داشته است که در ادامه گفتگوی ما با وی بخشی از آنها را مرور می کنیم.
http://pnu-club.com/imported/2011/12/897.jpg
* خبرگزاری مهر: چه شد که وارد کار قضاء شدید؟
- قاضی محمد حسین شاملو:برای خدمت به مردم و برقراری عدالت وارد دستگاه قضائی شدم. از گذشته قصد خدمت به مردم را داشتم و فکر می کردم می توانم در این حوزه به مردم خدمت کنم. قبل از قضاوت در شهرداری مشغول بودم و 3 برابر حقوق قضاوت را با خودرو و منزل در اختیار داشتم اما به خاطر علاقه کار در شهرداری را رها کرده و در قوه قضائیه مشغول به کار شدم.
* آیا فرد یا الگوی خاصی هم در این تصمیم شما تاثیر گذار بود؟
- هیچ الگوی خارجی نداشتم و از هیچکدام از قضات خارجی پیروی نکردم. تنها الگوی من در کار قضاوت امام علی(ع) است و استفاده از اسلام و قوانین آن است.
* نخستین پرونده قتلی که رسیدگی کردید چه بود؟
- اولین پرونده را در سال 77 در اصفهان رسیدگی کردم. در این پرونده مرد قصابی با همدستی یک زن همسرش را به اطراف باغی کشانده و به قتل رسانده بود. جسد مقتول پس از 10 سال از میان دیوار کشف شد و پس از ارجاع پرونده به من توانستم با انجام تحقیقات علمی قاتل را در حالیکه فکرش را نمی کرد دستگیر کنم.
* شما بسیاری از پرونده های قتل کودکان را رسیدگی کردید خاطراتی از این قتل ها دارید؟
- قتل کودکان همیشه مظلومانه است و بسیار مرا تحت تاثیر قرار می دهد. اما قتل کودک 8 ساله توسط مادر روانی اش بسیار دردناک بود. زن روانی وقتی کنترل خود را از دست داده بود سر فرزندش را از بدن مانند عروسک جدا کرده بود. همچنین قتل صدف و سپهر پنج ساله هیچگاه از ذهن من پاک نمی شود. این دوکودک بی گناه به همراه پدرشان در خیابان 15 خرداد اصفهان به قتل رسیدند. صحنه این جنایت هیچگاه از ذهن من پاک نمی شود.
* پرونده قتل خانه وحشت را چگونه کشف کردید؟
- یک شب سرد زمستانی کشیک یکی از کلانترهای پایتخت با من تماس گرفت و از کشف جسدی مقابل یک بیمارستان خبر داد.او مدعی بود جنازه متعلق به یک معتاد است و آثار ضرب و جرحی روی بدنش مشاهده نمی شود. به همین دلیل ابتدا تصورم کردم سنگ کوب کرده و سر صحنه نرفتم و تنها دستوراتی را صادر کردم. با ارائه گزارش پزشکی قانونی مشخص شد آثار شکنجه بر بدن جسد ناشناس مشاهده شده است. ابتدا مامور سهل انگار را بازخواست کردم و سپس با انگشت نگاری توانستیم هویت مقتول را کشف کنیم. اولیا دم مدعی بودند که مسعود-مقتول- به همراه دوستش عباس زندگی مجردی داشتند. بابدست آمدن این سرنخ توانستیم رد عباس را در یکی از بازداشتگاههای پلیس پیدا کنیم. عباس که به عنوان اراذل و او باش دستگیر شده بود ابتدا منکر قتل و شکنجه هم خانه ای اش شد اما بعدها با ارسال سی دی شکنجه های مقتول توسط دوستش از طرف بازپرس رسیدگی کننده به پرونده متهم توانستیم به سرنخ های خوبی دست یابیم. فیلم شکنجه نقطه کشف جرم ما بود چرا که با تطبیق چهره فرد شکنجه شده با عکس مقتول مشخص شد مسعود توسط دوستانش در خانه مجردی شکنجه و به قتل رسیده است. در رابطه با این قتل سه متهم شناسایی و به دادگاه معرفی شدند.
* یکی از جنجالی ترین پرونده های قتل کشف جسد در تانکر آب آشامیدنی مردم غرب تهران بود، چرا از وزارت بهداشت شکایتی نشد؟
- در ابتدا اعلام شد یک جسد متلاشی شده در تانکر 17 هزار لیتری آب پونک پیدا شده است. با حضور در محل ابتدا دستور تخلیه آب را صادر کردم و اقدام به پاکسازی محیط کردیم. در بررسی های تخصصی مشخص شد.جسد 6 ماه در آب بوده و کاملا متلاشی شده است. همچنین با آزمایش های اولیه متوجه شدیم آب آلوده نشده است. به این دلیل که با آب آلوده روبرو نبودیم از وزارت بهداشت و سازمان ها شکایتی صورت نگرفت. اما دستور دادیم محل پاکسازی شده و شورایاری محله مسئولیت حفاظت از تانکر را برعهده گرفت.
*چگونه توانستید قاتل لس آنجلسی را در تهران دستگیر کنید؟
- در سال 87 پرونده ای به دادسرای جنایی ارسال شد که براساس آن تاجر ایرانی به ضرب گلوله به قتل رسیده و هیچ ردی از عامل یا عاملان جنایت وجود نداشت. پس از چند روز پلیس لس آنجلس در نامه ای شریک مقتول را به عنوان قاتل معرفی کرد. سرانجام پس از گذشت مدتی توانستیم رد متهم را در مکزیک و آلمان شناسایی کنیم و وقتی که قصد ورود به تهران را داشت در فرودگاه دستگیرش کنیم. متهم خونسرد ابتدا قتل را انکار می کرد اما با مدارک قطعی پلیس لس آنجلس وی به قتل با انگیزه اختلافات مالی اعتراف کرد. او هرگز فکرش را نمی کرد با عوض کردن چند پرواز و سفر به کشورهای مختلف شناسایی شود.
*مهمترین قتلی که کشف کردید کدام پرونده بود؟
-همیشه از خدا خواسته ام تا در کشف قتل کمکم کند در یکی از پرونده ها پزشک جراحی سر نماز در خیابان میرعماد تهران به قتل رسید. وقتی به صحنه قتل رسیدم ابتدا به بررسی صحنه پرداختم و پس از آن به بررسی تلفن مقتول پرداختم. طی 15 ساعت دو باطری موبایل تمام کردم اما بالاخره در تماس با آشناها و اسامی مندرج در دفتر تلفن توانستم قاتل را در کمتر از 15 ساعت شناسایی کنم وقتی به منزل قاتل رفتیم توانستم چاقو و لباس خونی قاتل را از زیر تخت پیدا کرده و او را دستگیر کنم.
*از رسیدگی به کدام پرونده متاثر شدید؟
- سال 88 ماموران کلانتری از کشف یک جسد در کوههای بومهن خبر دادند. وقتی به صحنه رسیدم با جسد غرق در خون مرد میانسالی روبرو شدم که با ضربات چکش به قتل رسیده بود. وقتی جسد را بررسی کردیم تنها با یک دسته کلید که روی آن عکس دختر و پسر بچه ای بود روبرو شدیم که نشان می داد مقتول راننده است. با بررسی جیب شلوار زیر مقتول کارت پرسنلی شرکت زمزم پیدا شد.با تائید هویت مقتول مشخص شد وی برای امرار معاش امروز مرخصی گرفته و با خودرویش در آژانس مشغول کار بوده است. وقتی صاحب آژانس را احضار کردیم زیر بار نرفت اما بعد از 24 ساعت توانستیم قاتل را که با انگیزه سرقت مرتکب قتل شده بود دستگیر کنیم.
*کدام پرونده قتل را نتوانستید کشف کنید؟
- پرونده قتل صدف و سپهر برادر و خواهر اصفهانی قبل از اینکه به نتیجه برسد به تهران منتقل شدم و نتوانستم آن را کشف کنم. این پرونده همچنان فکر مرا به خود مشغول کرده است. همچنین قتل پیرزن 80 ساله و نوه 14 ساله اش در خیابان نواب تاکنون کشف نشده است. اگرچه اعتقاد دارم قتل توسط یک آشنا انجام شده اما نتوانستم قاتل را شناسایی کنم.
*چه تعداد از قتل های کشور علمی کشف می شود؟
-خوشبختانه امروز امکانات خوبی در اختیار پلیس و قضات است که می تواند در کشف علمی بسیار موثر باشد.اگر دقت تیم های صحنه جرم بالا رود روند کشف قتل افزایش می یابد.
* نقش صحنه جرم در کشف قتل چیست؟
-اگر صحنه جرم در دقایق اولیه برهم نخورد می تواند در کشف جرم بسیار موثر است. افراد غیر مسئول نباید وارد صحنه جرم شوند و قاضی و اکیپ بررسی باید جزو نخستین افراد حاضر در صحنه باشند.
*به خاطر کشف قتل تشویق شده اید؟
-در مدت فعالیت در دستگاه قضائی هیچگاه تشویق نشدم. با اینکه هزار پرونده قتل را رسیدگی و کشف کردم هیچگاه مورد تشویق یا تنبیه قرار نگرفتم. تنها چندین بار به عنوان بازپرس نمونه انتخاب شدم. البته قضات نیاز به تشویق ندارند و بلکه یک قاضی باید کار خود را به خوبی انجام دهد.
گردآوری:گروه خبر سیمرغ
او که اکنون قاضی دادگاه کیفری است در این سالها به عنوان بازپرس ویژه قتل تهران با پرونده های پیچیده ای سر و کار داشته است که در ادامه گفتگوی ما با وی بخشی از آنها را مرور می کنیم.
http://pnu-club.com/imported/2011/12/897.jpg
* خبرگزاری مهر: چه شد که وارد کار قضاء شدید؟
- قاضی محمد حسین شاملو:برای خدمت به مردم و برقراری عدالت وارد دستگاه قضائی شدم. از گذشته قصد خدمت به مردم را داشتم و فکر می کردم می توانم در این حوزه به مردم خدمت کنم. قبل از قضاوت در شهرداری مشغول بودم و 3 برابر حقوق قضاوت را با خودرو و منزل در اختیار داشتم اما به خاطر علاقه کار در شهرداری را رها کرده و در قوه قضائیه مشغول به کار شدم.
* آیا فرد یا الگوی خاصی هم در این تصمیم شما تاثیر گذار بود؟
- هیچ الگوی خارجی نداشتم و از هیچکدام از قضات خارجی پیروی نکردم. تنها الگوی من در کار قضاوت امام علی(ع) است و استفاده از اسلام و قوانین آن است.
* نخستین پرونده قتلی که رسیدگی کردید چه بود؟
- اولین پرونده را در سال 77 در اصفهان رسیدگی کردم. در این پرونده مرد قصابی با همدستی یک زن همسرش را به اطراف باغی کشانده و به قتل رسانده بود. جسد مقتول پس از 10 سال از میان دیوار کشف شد و پس از ارجاع پرونده به من توانستم با انجام تحقیقات علمی قاتل را در حالیکه فکرش را نمی کرد دستگیر کنم.
* شما بسیاری از پرونده های قتل کودکان را رسیدگی کردید خاطراتی از این قتل ها دارید؟
- قتل کودکان همیشه مظلومانه است و بسیار مرا تحت تاثیر قرار می دهد. اما قتل کودک 8 ساله توسط مادر روانی اش بسیار دردناک بود. زن روانی وقتی کنترل خود را از دست داده بود سر فرزندش را از بدن مانند عروسک جدا کرده بود. همچنین قتل صدف و سپهر پنج ساله هیچگاه از ذهن من پاک نمی شود. این دوکودک بی گناه به همراه پدرشان در خیابان 15 خرداد اصفهان به قتل رسیدند. صحنه این جنایت هیچگاه از ذهن من پاک نمی شود.
* پرونده قتل خانه وحشت را چگونه کشف کردید؟
- یک شب سرد زمستانی کشیک یکی از کلانترهای پایتخت با من تماس گرفت و از کشف جسدی مقابل یک بیمارستان خبر داد.او مدعی بود جنازه متعلق به یک معتاد است و آثار ضرب و جرحی روی بدنش مشاهده نمی شود. به همین دلیل ابتدا تصورم کردم سنگ کوب کرده و سر صحنه نرفتم و تنها دستوراتی را صادر کردم. با ارائه گزارش پزشکی قانونی مشخص شد آثار شکنجه بر بدن جسد ناشناس مشاهده شده است. ابتدا مامور سهل انگار را بازخواست کردم و سپس با انگشت نگاری توانستیم هویت مقتول را کشف کنیم. اولیا دم مدعی بودند که مسعود-مقتول- به همراه دوستش عباس زندگی مجردی داشتند. بابدست آمدن این سرنخ توانستیم رد عباس را در یکی از بازداشتگاههای پلیس پیدا کنیم. عباس که به عنوان اراذل و او باش دستگیر شده بود ابتدا منکر قتل و شکنجه هم خانه ای اش شد اما بعدها با ارسال سی دی شکنجه های مقتول توسط دوستش از طرف بازپرس رسیدگی کننده به پرونده متهم توانستیم به سرنخ های خوبی دست یابیم. فیلم شکنجه نقطه کشف جرم ما بود چرا که با تطبیق چهره فرد شکنجه شده با عکس مقتول مشخص شد مسعود توسط دوستانش در خانه مجردی شکنجه و به قتل رسیده است. در رابطه با این قتل سه متهم شناسایی و به دادگاه معرفی شدند.
* یکی از جنجالی ترین پرونده های قتل کشف جسد در تانکر آب آشامیدنی مردم غرب تهران بود، چرا از وزارت بهداشت شکایتی نشد؟
- در ابتدا اعلام شد یک جسد متلاشی شده در تانکر 17 هزار لیتری آب پونک پیدا شده است. با حضور در محل ابتدا دستور تخلیه آب را صادر کردم و اقدام به پاکسازی محیط کردیم. در بررسی های تخصصی مشخص شد.جسد 6 ماه در آب بوده و کاملا متلاشی شده است. همچنین با آزمایش های اولیه متوجه شدیم آب آلوده نشده است. به این دلیل که با آب آلوده روبرو نبودیم از وزارت بهداشت و سازمان ها شکایتی صورت نگرفت. اما دستور دادیم محل پاکسازی شده و شورایاری محله مسئولیت حفاظت از تانکر را برعهده گرفت.
*چگونه توانستید قاتل لس آنجلسی را در تهران دستگیر کنید؟
- در سال 87 پرونده ای به دادسرای جنایی ارسال شد که براساس آن تاجر ایرانی به ضرب گلوله به قتل رسیده و هیچ ردی از عامل یا عاملان جنایت وجود نداشت. پس از چند روز پلیس لس آنجلس در نامه ای شریک مقتول را به عنوان قاتل معرفی کرد. سرانجام پس از گذشت مدتی توانستیم رد متهم را در مکزیک و آلمان شناسایی کنیم و وقتی که قصد ورود به تهران را داشت در فرودگاه دستگیرش کنیم. متهم خونسرد ابتدا قتل را انکار می کرد اما با مدارک قطعی پلیس لس آنجلس وی به قتل با انگیزه اختلافات مالی اعتراف کرد. او هرگز فکرش را نمی کرد با عوض کردن چند پرواز و سفر به کشورهای مختلف شناسایی شود.
*مهمترین قتلی که کشف کردید کدام پرونده بود؟
-همیشه از خدا خواسته ام تا در کشف قتل کمکم کند در یکی از پرونده ها پزشک جراحی سر نماز در خیابان میرعماد تهران به قتل رسید. وقتی به صحنه قتل رسیدم ابتدا به بررسی صحنه پرداختم و پس از آن به بررسی تلفن مقتول پرداختم. طی 15 ساعت دو باطری موبایل تمام کردم اما بالاخره در تماس با آشناها و اسامی مندرج در دفتر تلفن توانستم قاتل را در کمتر از 15 ساعت شناسایی کنم وقتی به منزل قاتل رفتیم توانستم چاقو و لباس خونی قاتل را از زیر تخت پیدا کرده و او را دستگیر کنم.
*از رسیدگی به کدام پرونده متاثر شدید؟
- سال 88 ماموران کلانتری از کشف یک جسد در کوههای بومهن خبر دادند. وقتی به صحنه رسیدم با جسد غرق در خون مرد میانسالی روبرو شدم که با ضربات چکش به قتل رسیده بود. وقتی جسد را بررسی کردیم تنها با یک دسته کلید که روی آن عکس دختر و پسر بچه ای بود روبرو شدیم که نشان می داد مقتول راننده است. با بررسی جیب شلوار زیر مقتول کارت پرسنلی شرکت زمزم پیدا شد.با تائید هویت مقتول مشخص شد وی برای امرار معاش امروز مرخصی گرفته و با خودرویش در آژانس مشغول کار بوده است. وقتی صاحب آژانس را احضار کردیم زیر بار نرفت اما بعد از 24 ساعت توانستیم قاتل را که با انگیزه سرقت مرتکب قتل شده بود دستگیر کنیم.
*کدام پرونده قتل را نتوانستید کشف کنید؟
- پرونده قتل صدف و سپهر برادر و خواهر اصفهانی قبل از اینکه به نتیجه برسد به تهران منتقل شدم و نتوانستم آن را کشف کنم. این پرونده همچنان فکر مرا به خود مشغول کرده است. همچنین قتل پیرزن 80 ساله و نوه 14 ساله اش در خیابان نواب تاکنون کشف نشده است. اگرچه اعتقاد دارم قتل توسط یک آشنا انجام شده اما نتوانستم قاتل را شناسایی کنم.
*چه تعداد از قتل های کشور علمی کشف می شود؟
-خوشبختانه امروز امکانات خوبی در اختیار پلیس و قضات است که می تواند در کشف علمی بسیار موثر باشد.اگر دقت تیم های صحنه جرم بالا رود روند کشف قتل افزایش می یابد.
* نقش صحنه جرم در کشف قتل چیست؟
-اگر صحنه جرم در دقایق اولیه برهم نخورد می تواند در کشف جرم بسیار موثر است. افراد غیر مسئول نباید وارد صحنه جرم شوند و قاضی و اکیپ بررسی باید جزو نخستین افراد حاضر در صحنه باشند.
*به خاطر کشف قتل تشویق شده اید؟
-در مدت فعالیت در دستگاه قضائی هیچگاه تشویق نشدم. با اینکه هزار پرونده قتل را رسیدگی و کشف کردم هیچگاه مورد تشویق یا تنبیه قرار نگرفتم. تنها چندین بار به عنوان بازپرس نمونه انتخاب شدم. البته قضات نیاز به تشویق ندارند و بلکه یک قاضی باید کار خود را به خوبی انجام دهد.
گردآوری:گروه خبر سیمرغ