tania
12-12-2011, 01:51 AM
بسیار دیده شده است که پسران مجرد با زنی که سابقه ازدواج دارد قصد ازدواج میکنند که معمولا اولین مسالهای که به ذهن یک پسر مجرد برای ازدواج میافتد، شرایط و رسومات ازدواج است. «عباس رحمتی»، دکترای روانشناسی و مشاوره در اینباره میگوید:
معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری میکند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایینتر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهلتر از دختر مجرد است.
انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر میکند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا میشود و با او مشکلی نخواهم داشت.
بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج میکنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی میکنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج میکند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن میزند و زن هم در بیشتر مواقع چارهای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها میشود.
یکی از آفتهایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار میگیرد. مرد با کوچکترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و میگوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.
همچنین آمار نشان میدهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالتهای اطرافیان و خانواده» است.
باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه میدهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمیبینند.
همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده میکنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری میکنند.
در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق میافتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود میاندازد. در این مواقع زن با خود فکر میکند که مانند همسر گذشتهاش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان میدهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث میشود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی میشود.
مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج میکند و زمانیکه زن متوجه میشود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیهاش خدشهدار و احساس خواری میکند.
بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزهای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاورههای روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.
بطور کلی با تدبیر و اندیشه و مشاوره میتوان این نوع ازدواجها را به موفقیت و سربلندی سوق داد.
منبع: برنا
معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری میکند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایینتر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهلتر از دختر مجرد است.
انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر میکند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا میشود و با او مشکلی نخواهم داشت.
بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج میکنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی میکنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج میکند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن میزند و زن هم در بیشتر مواقع چارهای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها میشود.
یکی از آفتهایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار میگیرد. مرد با کوچکترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و میگوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.
همچنین آمار نشان میدهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالتهای اطرافیان و خانواده» است.
باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه میدهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمیبینند.
همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده میکنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری میکنند.
در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق میافتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود میاندازد. در این مواقع زن با خود فکر میکند که مانند همسر گذشتهاش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان میدهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث میشود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی میشود.
مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج میکند و زمانیکه زن متوجه میشود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیهاش خدشهدار و احساس خواری میکند.
بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزهای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاورههای روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.
بطور کلی با تدبیر و اندیشه و مشاوره میتوان این نوع ازدواجها را به موفقیت و سربلندی سوق داد.
منبع: برنا