Borna66
05-08-2009, 09:47 PM
مرمت: رويكرد منطقي به سنتها، تاريخ و ميراث معماري و شهرسازي، مدرنترين و پيشتازانهترين روش و الگو به شمار ميآيد. بناهاي تاريخي يكي از يادگارهاي فرهنگي هر سرزمين و تمدني هستند كه مجموعهاي از دستآوردهاي فني و هنري را همراه با انبوهي از اطلاعات تاريخي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي حفظ كرده و در انتقال آنها به نسلهاي آينده نقشي بيجايگزين ايفا ميكند.
تقريباً در تمام سرزمين ايران، يادگارهايي از بناهاي تاريخي و كهن وجود دارد. كه اين آثار بخشي از هويت تاريخي و فرهنگي ما شمرده ميشوند.
(سعيد فلاحفر)
بناهاي تاريخي، ميراثي گرانبها و ثروت ملي است. چرا كه اين بناها، نشاندهندهي فرهنگ و تمدن كشور است و حفظ و نگهداري اين ميراث بر عهدهي يكايك افراد جامعه است.
مطالعه و شناحت كليهي بناها در امر مرمت ضروري است. از روشهاي اين مطالعه و شناخت ميتوان به روشهاي زير اشاره كرد.
1- حفاري و خاكبرداري: براي پي بردن به جنبههاي ناشناخته بنا يا مجموعه: كه ممكن است در كف سقف، نما يا پيرامون بنا انجام ميگيرد.
2- پوشش و ويژگيهاي برجسته و كندهكاريهاي موجود وسيله ديگر شناسايي است.
3- كتيبههاي تاريخي در برخي موارد حاوي دانستههايي در مورد بنا است.
4- بررسي اشيا به دست آمده در ضمن حفاري، مانند مهرهها، سفالها و لوحهها ممكن است حاوي اطلاعاتي باشد.
5- از موارد ديگر كه ميتوانند اطلاعاتي در مورد بنا به ما بدهند ميتوان به آجرهاي شكسته، قطعات گچ، كاشي، چوب، مصالح تزييني، آثار مصور مانند مينياتورها، نقوش روي كاشي، قطعات برنز، آثار مطالعاتي مانند كتابهاي تاريخي، سفرنامهها، كتب مذهبي و كتب جغرافيايي، افسانههاي تاريخي كه ممكن است به بنا نسبت داده شده، عكسها كه نياز به تخصص دارد.
بايد توجه داشت حفاري مربوط به كار تعمير و مرمت يا حفاري به طور عمومي متفاوت است.
- گمانهزني و لايه برداري: در سطوح داخلي و خارجي بنا به منظور شناخت پوششهاي تزييني و دورههاي مختلف انجام ميگيرد.
هر اثر معماري به عنوان محصول كار بشر داراي دو بعد است.
1- بعد ايستايي
2- بعد تاريخي
هدف اوليه در مرمت يك بنا بر پا داشتن و و تثبيت وحدت و يگانگي هنري و تاريخي بالقوهي اثر است بدون آنكه هويت آن خدشه دار شود.
نمونههايي از سازههاي معماري سنتي ايران:
از مصالح سنتي ايران ميتوان به گِل، خشت و آجر اشاره كرد.
بعضي خواص اين مصالح به شرح زير است:
- رس: تمام رسها هنگام مرطوب شدن شكلپذير ميشوند و اگر آب بيشتري به آن افزوده شود به طور كامل پراكنده ميشود.
شكل 1
خاك معمولي داراي مواد معدني رسي و ساير مواد معدني است.
شكل پذيري بالا و هنگام خشك شدن جمع شده و ترك ميخورد. در برابر نيروهاي كششي بسيار ضعيف و اين ضعف با افزودن هوا و اليافي بر طرف ميشود. براي ساختن خشتهاي گلي و ملات آن براي اتصال خشتها و ساخت ديوار به كار ميرفت.
نگهداري رس در زير آب براي مدتي باعث تقويت شكل پذيري آن ميشود. به كار گيري همراه مصالح ديگري باعث تقويت نقاط ضعف آن ميشد.
- چوب: مقاومت خوبي در برابر نيروهاي كششي و خمشي دارد.
- حصير: حصير خرما در پخش و تقسيم نيروهاي فشاري در سازههاي سنگين موثر است. تسمههاي ني: به صورت زنجير در داخل سازه استفاده ميشود و مهار داخلي سازه را بر عهده ميگيرد.
- خشت پخته: در پوستهي خارجي بنا براي حفاظت از باد و باران
- سنگ: در پي و در قرنيزهايي كه بايد در برابر آب مقاوم باشد.
سازههاي معماري سنتي ايران:
ديوار باربر: ديوار باربر آجري حداقل cm35 و ديوارهاي خشتي باربر cm80 ضخامت دارند، ديوار باربر «اسپر» در ديوار آجري cm11و در سطوح كوچكتر cm5 است.
در اجراي ديوارها، معمولاً جرز و پايه باربر را با اسپر يك جا نميسازند زيرا نشست پايهها و ديوارها فرق ميكند. در مواقعي كه بارها يكنوخت بر ديوار وارد نشود، امكان ترك در فصل مشترك نقاط تحت فشار با ساير نقاط وجود دارد براي رفع اين مشكل ديوار در قسمتهايي كه بارگذاري نشدهاند با تاقچه و رف سبك ميكنند.
- نمونههاي از پوششهاي معماري سنتي: با توجه به آب و هوا و اقليمهاي مختلف، معمولاً در دو نوع مسطح و منحني اجرا ميگردد.
- پوشش مسطح: »آسمانه» دو نوع دار: تيرپوش، خرپشته يا شيرواني
1- تير پوش: در سقفهاي صاف از دو نوع تير چوبي استفاده ميشده است. تيرهاي حمال، تير و تيرچه
مهمترين اصل در مورد سقفهاي مسطح سنتي، نگهداري ومراقبت از آنهاست. در اين نوع تيرريزي دهانهها را تا حد امكان بزرگ بايد گرفت. چوبهاي مورد استفاده بايد از نوعي باشد كه كمتر مورد تهاجم موريانه باشد
شكل 7
2- خرپشته يا شيرواني: در مناطق شمالي و مكانهايي كه چوب كافي و بارندگي بيشتر است مورد استفاده قرار ميگيرد. براي پوشاندن اين نوع سقف از خرپاي چوبي استفاده ميشود كه لايهي بيروني آن با مصالح عايق مانند سفال و آهن گالوانيزه پوشانده ميشود.
- پوشش منحني «سغ» به علت كمبود مصالح چوبي و امكان دسترسي به خشت و گل در اكثر نقاط كشور متداول شده است. داراي ايستايي بالا و پوشاندن دهانههاي بزرگ با آن مسير است.
سه نوع پوشش منحني در معماري سنتي ايران قابل مشاهده است:
1- چغد «قوس»
2- تاق
3- گنبد
درس سوم
(مراحل مختلف مرمت)
مراحل مختلف مرمت از لحاظ فني شامل مراحل زير است:
1- رفع خطر از بنا
2- مرمت استحفاظي و استحكامي
3- مرمت كامل
1- رفع خطر: به منظور تخميت حيات بنا «پا بر جا گذاشتن آن» و به دلايل فني مقطعي، حفظ و ايمني انجام ميشود. اين عمل به صورت مقطعي است. براي رفع خطر بايد موارد زير را مد نظر داشت.
الف- تشخيص ضرورت رفع خطر: مثلاً چنانچه سرويس بهداشتي بنا باعث نفوذ آب به پي و ديوارهاي بنا گردد، بايد استفاده از آن، موقتاً قطع شود.
ب- شناسايي كامل و دقيق بخشهاي فرسوده و خطرناك
پ-شناسايي و بررسي مواد و مصالح كه ميتوانند با توجه به نوع خطر، سريعاً مورد استفاده قرار گيرند.
ت- ضمن عمليات رفع خطر در يك زمان محدود نبايد شيوهاي برگزيد كه باعث ممانعت از ساير مطالعات پژوهشي يا شناسايي منبع خطر گردد.
ث-در عمليات رفع خطر، در يك زمان محدود نبايد، شيوهاي برگزيد كه باعث ممانعت از ساير مطالعات پژوهشي يا شناسايي منبع خطر گردد.
ج-در بعضي مواقع ميتوان از مهندس محاسب كمك خواست.
چ-تمام موارد فوق به صورت موقتي هستند و براي مرمت بنا بايستي چارهاي جامع انديشيد.
شكلهاي صفحهي 48
مرمت استحفاظي و استحكامي: هدف آن تثبيت وضع موجود بنا و حفظ ارزشهاي باقيمانده از آثار تاريخي است، يعني استخوانبندي بنا تقويت ميگردد.
در اين نوع مرمت مراحل زير ضروري است:
الف) آسيب شناسي
ب) پژوهش در مورد مرمتهاي استحكامي و فنون وابسته به آن در تجارب مرمتي دنيا به گونهاي كه داراي شرايط همسان با بناي مورد نظر باشند.
پ) بررسي گزينههاي مختلف براي مرمت حفاظتي و استحكامي و انتخاب روش بهينه
ت) انجام محاسبات فني در امر مرمت استحكامي توسط مهندس محاسب
ث) باستان شناسان بايد در محل حاضر شوند و مطالعات را انجام دهند.
ج) به موازات انجام عمليات مرمت استحكامي، بايد به ايجاد شرايط مناسب براي تكميل خطوط اصلي و بازسازي كامل بنا توجه داشت.
عكسهاي صفحهي 50 و 51 و 52
- در صورت افزودن بخش جديد به بخش قديم از نظر استحكامي،رفع نياز عملكردي ضمن توجه به مسئلهي زيبا شناسي، ضروري است.
- بازسازي و تكميل خطوط از بين رفته بنا به علت زمان مديدي كه بر آن سپري شده در مواردي كه ايستايي بنا يا بقاي آن را تضمين كند مجاز است «مرمت تكميلي»
- پيش بيني حرايم حفاظتي لازم در «حرايم فني» در مقابل ارزش حاصل از عواملي همچون حركت انواع وسايل نقليه و وجود كارخانهها و يا مواردي از قبيل حرايم رطوبت و عوامل بيولوژيكي، دود، صدا و غيره ضروري است.
در طرح مرمت بايد به بستر خاص اجتماعي، فرهنگي و اقليمي توجه كرد.
- شناخت تاريخي: شامل شيوههاي ساخت و ساز، فنون و مصالح مورد استفاده در گذشته است.
- يافتن خطوط اصلي بنا در ذهن: به شناخت ارزش واقعي اثر كمك ميكند.
استفاده از بنا به منظور تضمين حيات آن: بنا در ابتدا ريشه در زمان و مكان تاريخي داشته و اكنون لازم است، بررسيها و مطالعات ضروري و جامعي انجام گيرد تا اين ريشههاي اجتماعي كه به نوعي مورد تهاجم واقع شدهاند، بازسازي شوند.
- حفاظت و حراست از ابنيه با مصالح خام: ابنيه با مصالح خام در زير خاك محفوظترند و فرسايش آنها با قرار گرفتن در هواي آزاد تسريع ميشود. بعضي بناها، بلافاصله پس از حفاري مورد حراست قرار ميگيرند.
1- حفاظت كامل با استفاده از پوشش
2- حفاظت كامل «دفن مجدد بنا»
3- حفاظت نسبي
ص60 و 61
- پي بندي و تقويت پايههاي ابنيهي سنتي: با گذشت زمان و مداخلههاي مختلف در بنا و يا پيرامون آن و همچنين دخل و تصرف در داخل بنا ممكن است نيروهاي اصلي تعادل خود را از دست بدهند و باعث ايجاد انحراف برآيند نيروهاي قايم شوند. در مرمت ابنيه در وهلهي اول ضايعات پي را شناسايي و طرحهايي براي تقويت و پيشگيري از اين ضايعات تهيه كنيم.
تقويت پيها قبل از اقدامات ديگر از قبيل كانال كشي و تعميرات بدنه و محوطهسازي ضروري است.
ص 62 پاراگراف دوم
- مرمت بدنه: تعميرات ماسونري، در، پنجره، رخبام
ما مجاز به تغيير اساسي در مصالح نما نيستيم و حتي سطوح وسيع تعميران بدنه را با نشانههاي ويژه و يا با تغيير سطوح بدنه مشخص ميكنيم. درها و پنجرههاي بناهاي سنتي، كه شايد بيشترين نقش را در نماي بنا دارند، بايد از نوع مصالح موجود به كار رفته در نماي بنا، ضمن تكرار الگوهاي جديد استفاده كرد.
- محوطه و كفسازي:
فضاي باز، جزء لاينفك فضاي فيزيكي محسوب ميشده است. محوطه سازي ابنيه قديمي در هر اقليمي، الگوهاي ويژهي خود را دارد وامروز نيز ضروري است كه همان الگوهاي قديمي و سنتي در محوطه سازي و كف سازي استفاده شود تا ارتباط بين فضاي گذر و فضاي سبز و آب به عنوان مكمل فضاي زيستي، حفظ گردد.
بناهاي تاريخي، ميراثي گرانبها و ثروت ملي است. چرا كه اين بناها، نشان دهندهي فرهنگ و تمدن كشور است و حفظ و نگهداري اين ميراث بر عهدهي يكايك افراد جامعه است.
مطالعه و شناخت كليهي بناها در امر مرمت ضروري است. از روشهاي اين مطالعه و شناخت ميتوان به روشهاي زير اشاره كرد.
1- حفاري و خاكبرداري: براي پي بردن به جنبههاي ناشناختهي بنا يا مجموعه كه ممكن است در كف، سقف، نما يا پيرامون بنا انجام ميگيرد.
2- پوشش و ويژگيهاي برجسته و كندهكاريهاي موجود وسيلهي ديگر شناسايي است.
3- كتيبههاي تاريخي در برخي موارد حاوي دانستههايي در مورد بنا است.
4- بررسي اشيا به دست آمده در ضمن حفاري، مانند مهرهها، سفالها و لوحهها ممكن است حاوي اطلاعاتي باشند.
5- از موارد ديگر كه ميتوانند اطلاعاتي در مورد بنا به ما بدهند ميتوان به آجرهاي شكسته، قطعات گچ، كاشي، چوب، مصالح تزييني، آثار مصور مانند مينياتورها، نقوش روي كاشي، قطعات برنز، آثار مطالعاتي مانند كتابهاي تاريخي، سفرنامهها، كتب مذهبي و كتب جغرافيايي، افسانههاي تاريخي كه ممكن است به بنا نسبت داده شده، عكسها كه نياز به تخصص دارد.
به ويژگيهاي معماري بومي منطقه نيز بايد توجه شود.
بايد توجه داشت حفاري مربوط به كار تعمير و مرمت با حفاري به طور عمومي متفاوت است.
- گمانهزني و لايهبرداري: در سطوح داخلي و خارجي بنا به منظور شناخت پوششهاي تزييني و دورههاي مختلف انجام ميگيرد.
تقريباً در تمام سرزمين ايران، يادگارهايي از بناهاي تاريخي و كهن وجود دارد. كه اين آثار بخشي از هويت تاريخي و فرهنگي ما شمرده ميشوند.
(سعيد فلاحفر)
بناهاي تاريخي، ميراثي گرانبها و ثروت ملي است. چرا كه اين بناها، نشاندهندهي فرهنگ و تمدن كشور است و حفظ و نگهداري اين ميراث بر عهدهي يكايك افراد جامعه است.
مطالعه و شناحت كليهي بناها در امر مرمت ضروري است. از روشهاي اين مطالعه و شناخت ميتوان به روشهاي زير اشاره كرد.
1- حفاري و خاكبرداري: براي پي بردن به جنبههاي ناشناخته بنا يا مجموعه: كه ممكن است در كف سقف، نما يا پيرامون بنا انجام ميگيرد.
2- پوشش و ويژگيهاي برجسته و كندهكاريهاي موجود وسيله ديگر شناسايي است.
3- كتيبههاي تاريخي در برخي موارد حاوي دانستههايي در مورد بنا است.
4- بررسي اشيا به دست آمده در ضمن حفاري، مانند مهرهها، سفالها و لوحهها ممكن است حاوي اطلاعاتي باشد.
5- از موارد ديگر كه ميتوانند اطلاعاتي در مورد بنا به ما بدهند ميتوان به آجرهاي شكسته، قطعات گچ، كاشي، چوب، مصالح تزييني، آثار مصور مانند مينياتورها، نقوش روي كاشي، قطعات برنز، آثار مطالعاتي مانند كتابهاي تاريخي، سفرنامهها، كتب مذهبي و كتب جغرافيايي، افسانههاي تاريخي كه ممكن است به بنا نسبت داده شده، عكسها كه نياز به تخصص دارد.
بايد توجه داشت حفاري مربوط به كار تعمير و مرمت يا حفاري به طور عمومي متفاوت است.
- گمانهزني و لايه برداري: در سطوح داخلي و خارجي بنا به منظور شناخت پوششهاي تزييني و دورههاي مختلف انجام ميگيرد.
هر اثر معماري به عنوان محصول كار بشر داراي دو بعد است.
1- بعد ايستايي
2- بعد تاريخي
هدف اوليه در مرمت يك بنا بر پا داشتن و و تثبيت وحدت و يگانگي هنري و تاريخي بالقوهي اثر است بدون آنكه هويت آن خدشه دار شود.
نمونههايي از سازههاي معماري سنتي ايران:
از مصالح سنتي ايران ميتوان به گِل، خشت و آجر اشاره كرد.
بعضي خواص اين مصالح به شرح زير است:
- رس: تمام رسها هنگام مرطوب شدن شكلپذير ميشوند و اگر آب بيشتري به آن افزوده شود به طور كامل پراكنده ميشود.
شكل 1
خاك معمولي داراي مواد معدني رسي و ساير مواد معدني است.
شكل پذيري بالا و هنگام خشك شدن جمع شده و ترك ميخورد. در برابر نيروهاي كششي بسيار ضعيف و اين ضعف با افزودن هوا و اليافي بر طرف ميشود. براي ساختن خشتهاي گلي و ملات آن براي اتصال خشتها و ساخت ديوار به كار ميرفت.
نگهداري رس در زير آب براي مدتي باعث تقويت شكل پذيري آن ميشود. به كار گيري همراه مصالح ديگري باعث تقويت نقاط ضعف آن ميشد.
- چوب: مقاومت خوبي در برابر نيروهاي كششي و خمشي دارد.
- حصير: حصير خرما در پخش و تقسيم نيروهاي فشاري در سازههاي سنگين موثر است. تسمههاي ني: به صورت زنجير در داخل سازه استفاده ميشود و مهار داخلي سازه را بر عهده ميگيرد.
- خشت پخته: در پوستهي خارجي بنا براي حفاظت از باد و باران
- سنگ: در پي و در قرنيزهايي كه بايد در برابر آب مقاوم باشد.
سازههاي معماري سنتي ايران:
ديوار باربر: ديوار باربر آجري حداقل cm35 و ديوارهاي خشتي باربر cm80 ضخامت دارند، ديوار باربر «اسپر» در ديوار آجري cm11و در سطوح كوچكتر cm5 است.
در اجراي ديوارها، معمولاً جرز و پايه باربر را با اسپر يك جا نميسازند زيرا نشست پايهها و ديوارها فرق ميكند. در مواقعي كه بارها يكنوخت بر ديوار وارد نشود، امكان ترك در فصل مشترك نقاط تحت فشار با ساير نقاط وجود دارد براي رفع اين مشكل ديوار در قسمتهايي كه بارگذاري نشدهاند با تاقچه و رف سبك ميكنند.
- نمونههاي از پوششهاي معماري سنتي: با توجه به آب و هوا و اقليمهاي مختلف، معمولاً در دو نوع مسطح و منحني اجرا ميگردد.
- پوشش مسطح: »آسمانه» دو نوع دار: تيرپوش، خرپشته يا شيرواني
1- تير پوش: در سقفهاي صاف از دو نوع تير چوبي استفاده ميشده است. تيرهاي حمال، تير و تيرچه
مهمترين اصل در مورد سقفهاي مسطح سنتي، نگهداري ومراقبت از آنهاست. در اين نوع تيرريزي دهانهها را تا حد امكان بزرگ بايد گرفت. چوبهاي مورد استفاده بايد از نوعي باشد كه كمتر مورد تهاجم موريانه باشد
شكل 7
2- خرپشته يا شيرواني: در مناطق شمالي و مكانهايي كه چوب كافي و بارندگي بيشتر است مورد استفاده قرار ميگيرد. براي پوشاندن اين نوع سقف از خرپاي چوبي استفاده ميشود كه لايهي بيروني آن با مصالح عايق مانند سفال و آهن گالوانيزه پوشانده ميشود.
- پوشش منحني «سغ» به علت كمبود مصالح چوبي و امكان دسترسي به خشت و گل در اكثر نقاط كشور متداول شده است. داراي ايستايي بالا و پوشاندن دهانههاي بزرگ با آن مسير است.
سه نوع پوشش منحني در معماري سنتي ايران قابل مشاهده است:
1- چغد «قوس»
2- تاق
3- گنبد
درس سوم
(مراحل مختلف مرمت)
مراحل مختلف مرمت از لحاظ فني شامل مراحل زير است:
1- رفع خطر از بنا
2- مرمت استحفاظي و استحكامي
3- مرمت كامل
1- رفع خطر: به منظور تخميت حيات بنا «پا بر جا گذاشتن آن» و به دلايل فني مقطعي، حفظ و ايمني انجام ميشود. اين عمل به صورت مقطعي است. براي رفع خطر بايد موارد زير را مد نظر داشت.
الف- تشخيص ضرورت رفع خطر: مثلاً چنانچه سرويس بهداشتي بنا باعث نفوذ آب به پي و ديوارهاي بنا گردد، بايد استفاده از آن، موقتاً قطع شود.
ب- شناسايي كامل و دقيق بخشهاي فرسوده و خطرناك
پ-شناسايي و بررسي مواد و مصالح كه ميتوانند با توجه به نوع خطر، سريعاً مورد استفاده قرار گيرند.
ت- ضمن عمليات رفع خطر در يك زمان محدود نبايد شيوهاي برگزيد كه باعث ممانعت از ساير مطالعات پژوهشي يا شناسايي منبع خطر گردد.
ث-در عمليات رفع خطر، در يك زمان محدود نبايد، شيوهاي برگزيد كه باعث ممانعت از ساير مطالعات پژوهشي يا شناسايي منبع خطر گردد.
ج-در بعضي مواقع ميتوان از مهندس محاسب كمك خواست.
چ-تمام موارد فوق به صورت موقتي هستند و براي مرمت بنا بايستي چارهاي جامع انديشيد.
شكلهاي صفحهي 48
مرمت استحفاظي و استحكامي: هدف آن تثبيت وضع موجود بنا و حفظ ارزشهاي باقيمانده از آثار تاريخي است، يعني استخوانبندي بنا تقويت ميگردد.
در اين نوع مرمت مراحل زير ضروري است:
الف) آسيب شناسي
ب) پژوهش در مورد مرمتهاي استحكامي و فنون وابسته به آن در تجارب مرمتي دنيا به گونهاي كه داراي شرايط همسان با بناي مورد نظر باشند.
پ) بررسي گزينههاي مختلف براي مرمت حفاظتي و استحكامي و انتخاب روش بهينه
ت) انجام محاسبات فني در امر مرمت استحكامي توسط مهندس محاسب
ث) باستان شناسان بايد در محل حاضر شوند و مطالعات را انجام دهند.
ج) به موازات انجام عمليات مرمت استحكامي، بايد به ايجاد شرايط مناسب براي تكميل خطوط اصلي و بازسازي كامل بنا توجه داشت.
عكسهاي صفحهي 50 و 51 و 52
- در صورت افزودن بخش جديد به بخش قديم از نظر استحكامي،رفع نياز عملكردي ضمن توجه به مسئلهي زيبا شناسي، ضروري است.
- بازسازي و تكميل خطوط از بين رفته بنا به علت زمان مديدي كه بر آن سپري شده در مواردي كه ايستايي بنا يا بقاي آن را تضمين كند مجاز است «مرمت تكميلي»
- پيش بيني حرايم حفاظتي لازم در «حرايم فني» در مقابل ارزش حاصل از عواملي همچون حركت انواع وسايل نقليه و وجود كارخانهها و يا مواردي از قبيل حرايم رطوبت و عوامل بيولوژيكي، دود، صدا و غيره ضروري است.
در طرح مرمت بايد به بستر خاص اجتماعي، فرهنگي و اقليمي توجه كرد.
- شناخت تاريخي: شامل شيوههاي ساخت و ساز، فنون و مصالح مورد استفاده در گذشته است.
- يافتن خطوط اصلي بنا در ذهن: به شناخت ارزش واقعي اثر كمك ميكند.
استفاده از بنا به منظور تضمين حيات آن: بنا در ابتدا ريشه در زمان و مكان تاريخي داشته و اكنون لازم است، بررسيها و مطالعات ضروري و جامعي انجام گيرد تا اين ريشههاي اجتماعي كه به نوعي مورد تهاجم واقع شدهاند، بازسازي شوند.
- حفاظت و حراست از ابنيه با مصالح خام: ابنيه با مصالح خام در زير خاك محفوظترند و فرسايش آنها با قرار گرفتن در هواي آزاد تسريع ميشود. بعضي بناها، بلافاصله پس از حفاري مورد حراست قرار ميگيرند.
1- حفاظت كامل با استفاده از پوشش
2- حفاظت كامل «دفن مجدد بنا»
3- حفاظت نسبي
ص60 و 61
- پي بندي و تقويت پايههاي ابنيهي سنتي: با گذشت زمان و مداخلههاي مختلف در بنا و يا پيرامون آن و همچنين دخل و تصرف در داخل بنا ممكن است نيروهاي اصلي تعادل خود را از دست بدهند و باعث ايجاد انحراف برآيند نيروهاي قايم شوند. در مرمت ابنيه در وهلهي اول ضايعات پي را شناسايي و طرحهايي براي تقويت و پيشگيري از اين ضايعات تهيه كنيم.
تقويت پيها قبل از اقدامات ديگر از قبيل كانال كشي و تعميرات بدنه و محوطهسازي ضروري است.
ص 62 پاراگراف دوم
- مرمت بدنه: تعميرات ماسونري، در، پنجره، رخبام
ما مجاز به تغيير اساسي در مصالح نما نيستيم و حتي سطوح وسيع تعميران بدنه را با نشانههاي ويژه و يا با تغيير سطوح بدنه مشخص ميكنيم. درها و پنجرههاي بناهاي سنتي، كه شايد بيشترين نقش را در نماي بنا دارند، بايد از نوع مصالح موجود به كار رفته در نماي بنا، ضمن تكرار الگوهاي جديد استفاده كرد.
- محوطه و كفسازي:
فضاي باز، جزء لاينفك فضاي فيزيكي محسوب ميشده است. محوطه سازي ابنيه قديمي در هر اقليمي، الگوهاي ويژهي خود را دارد وامروز نيز ضروري است كه همان الگوهاي قديمي و سنتي در محوطه سازي و كف سازي استفاده شود تا ارتباط بين فضاي گذر و فضاي سبز و آب به عنوان مكمل فضاي زيستي، حفظ گردد.
بناهاي تاريخي، ميراثي گرانبها و ثروت ملي است. چرا كه اين بناها، نشان دهندهي فرهنگ و تمدن كشور است و حفظ و نگهداري اين ميراث بر عهدهي يكايك افراد جامعه است.
مطالعه و شناخت كليهي بناها در امر مرمت ضروري است. از روشهاي اين مطالعه و شناخت ميتوان به روشهاي زير اشاره كرد.
1- حفاري و خاكبرداري: براي پي بردن به جنبههاي ناشناختهي بنا يا مجموعه كه ممكن است در كف، سقف، نما يا پيرامون بنا انجام ميگيرد.
2- پوشش و ويژگيهاي برجسته و كندهكاريهاي موجود وسيلهي ديگر شناسايي است.
3- كتيبههاي تاريخي در برخي موارد حاوي دانستههايي در مورد بنا است.
4- بررسي اشيا به دست آمده در ضمن حفاري، مانند مهرهها، سفالها و لوحهها ممكن است حاوي اطلاعاتي باشند.
5- از موارد ديگر كه ميتوانند اطلاعاتي در مورد بنا به ما بدهند ميتوان به آجرهاي شكسته، قطعات گچ، كاشي، چوب، مصالح تزييني، آثار مصور مانند مينياتورها، نقوش روي كاشي، قطعات برنز، آثار مطالعاتي مانند كتابهاي تاريخي، سفرنامهها، كتب مذهبي و كتب جغرافيايي، افسانههاي تاريخي كه ممكن است به بنا نسبت داده شده، عكسها كه نياز به تخصص دارد.
به ويژگيهاي معماري بومي منطقه نيز بايد توجه شود.
بايد توجه داشت حفاري مربوط به كار تعمير و مرمت با حفاري به طور عمومي متفاوت است.
- گمانهزني و لايهبرداري: در سطوح داخلي و خارجي بنا به منظور شناخت پوششهاي تزييني و دورههاي مختلف انجام ميگيرد.