Borna66
05-07-2009, 11:42 PM
1- از ترجمه لغات جديد خودداري كنيد.
2- دانشآموزان را تشويق كنيد تا معني لغاتي را كه نميدانند، حدس بزنند، آن را از يكديگر سوال كنند يا به جست و جو در ديكشنريهاي يك زبانه بپردازند.
3- به فراگيران توضيح دهيد كه شما يك معلم هستيد نه يك مترجم يا ديكشنري.
4- اغلب ترجمهي مستقيمي براي يك لغت يا عبارت وجود ندارد، تنها يك "معادل" وجود دارد كه گاه اوقات، حتي اين معادل هم وجود ندارد.
5- ترجمه لغت به لغت نيز چندان كارايي ندارد. به عنوان مثال، يك مرتبه مادرشوهرم به من گفت كه شوهرم يك "Pezzo di Pane" كه "يك قطعه نان" ترجمه ميشود، ميباشد. من به هيچ عنوان ترجمهاش را نميفهميدم. از خودم پرسيدم آيا به اين معني بود كه او تازه بود؟ يا بيات بود؟(در حالي كه معني اين لغت در واقع خوب است.)
6- اصلاح "Slow students down" به معناي كاهش خطر گرفتار شدن يك عمل بيثمر است كه ترجمهي آن به صورت لغت به لغت در انگليسي، به هيچ عنوان صحيح نيست.
7- فكر كردن همزمان به دو زبان (كه براي ترجمه ضروري است) بسيار مشكل است، مردم به مترجمان همزمان، مقادير فراواني پول ميپردازند تا اين كار را انجام دهند و شما بايد در هر دو زبان، تبحر داشته باشيد تا بتوانيد در اين كار موفق شويد.
8- اغلب ميتوان براي هر لغت در زبان، دانشآموزان دو لغت انگليسي ترجمه نمود. به عنوان مثال، معناي لغت Make ايتاليايي در زبان انگليسي do , fare ميباشد و نيز معناي لغت Lavoro ايتاليايي دو لغت job و work ميباشد. در چنين مواردي، ترجمه نه يك راهحل كه عامل گيج كردن دانشآموزان است.
اطلاعات اضافي
اگر با دانشآموزاني مواجه شوم كه بر اين باورند، ترجمهي انگليسي به زبان خودشان، قسمت اصلي فراگيري زبان انگليسي است، سعي ميكنم با اين توضيح، آنان را دلسرد كنم: بياييد تصور كنيم، من معلم پيانو هستم و دانشآموزي قصد دارد آن را بياموزد. احتمال دارد كه او توانايي يادگيري پيانو را نداشته باشد اما، گيتاريست خوبي شود و گيتار را همراه خودش به سر كلاس درس بياورد. من آهنگي را با پيانو بنوازم و او تلاش كند تا آن آهنگ را روي گيتار بنوازد. صورت ايجاد شده شباهتي به آهنگ پيانو ندارد. از او ميخواهم به نواختن پيانو بپردازد. او به من ميگويد كه در صورتي قادر به نواختن پيانو خواهد بود كه ابتدا آن آهنگ را با گيتار كار كند. آموزش پيانو به همين ترتيب ادامه پيدا ميكند. من به نواختن پيانو مشغول هستم و او آن آهنگها را روي گيتار برميگرداند. در انتهاي دورهي آموزشي آيا شما فكر ميكنيد كه دانشآموز قادر به نواختن پيانو باشد؟
1- در حين انجام فعاليت كلاسي دانشآموزان آهسته در كلاس دور بزنيد و به مكالماتشان گوش فرا دهيد و سعي كنيد تا حدي در مكالمه حضور داشته باشيد يا دانشآموزان مكالمهي خود را در جهت شما هدايت كنند.
2- هنگاميكه در كلاس دور ميزنيد، يك قطعه كاغذ و خودكار برداريد. در اين صورت ميتوانيد، با شتاب همهي موارد جالب را يادداشت كنيد.
چرا:
1- اگر وقت خود را به نشستن سر كلاس بگذرانيد مجالي براي از بين بردن سندرم "كرختي" خواهيد يافت. از جا برخيزيد و كنجكاوي به خرج دهيد.
2- كنترل كردن، فرصتي در اختيار شما قرار ميدهد تا پيببريد چگونه دانشآموزان از پس فعاليت خود برميآيند. همچنين ميتوانيد، از نكات گرامري، لغت و تلفظهايي كه مشكلساز است، يادداشت برداريد.
2- دانشآموزان را تشويق كنيد تا معني لغاتي را كه نميدانند، حدس بزنند، آن را از يكديگر سوال كنند يا به جست و جو در ديكشنريهاي يك زبانه بپردازند.
3- به فراگيران توضيح دهيد كه شما يك معلم هستيد نه يك مترجم يا ديكشنري.
4- اغلب ترجمهي مستقيمي براي يك لغت يا عبارت وجود ندارد، تنها يك "معادل" وجود دارد كه گاه اوقات، حتي اين معادل هم وجود ندارد.
5- ترجمه لغت به لغت نيز چندان كارايي ندارد. به عنوان مثال، يك مرتبه مادرشوهرم به من گفت كه شوهرم يك "Pezzo di Pane" كه "يك قطعه نان" ترجمه ميشود، ميباشد. من به هيچ عنوان ترجمهاش را نميفهميدم. از خودم پرسيدم آيا به اين معني بود كه او تازه بود؟ يا بيات بود؟(در حالي كه معني اين لغت در واقع خوب است.)
6- اصلاح "Slow students down" به معناي كاهش خطر گرفتار شدن يك عمل بيثمر است كه ترجمهي آن به صورت لغت به لغت در انگليسي، به هيچ عنوان صحيح نيست.
7- فكر كردن همزمان به دو زبان (كه براي ترجمه ضروري است) بسيار مشكل است، مردم به مترجمان همزمان، مقادير فراواني پول ميپردازند تا اين كار را انجام دهند و شما بايد در هر دو زبان، تبحر داشته باشيد تا بتوانيد در اين كار موفق شويد.
8- اغلب ميتوان براي هر لغت در زبان، دانشآموزان دو لغت انگليسي ترجمه نمود. به عنوان مثال، معناي لغت Make ايتاليايي در زبان انگليسي do , fare ميباشد و نيز معناي لغت Lavoro ايتاليايي دو لغت job و work ميباشد. در چنين مواردي، ترجمه نه يك راهحل كه عامل گيج كردن دانشآموزان است.
اطلاعات اضافي
اگر با دانشآموزاني مواجه شوم كه بر اين باورند، ترجمهي انگليسي به زبان خودشان، قسمت اصلي فراگيري زبان انگليسي است، سعي ميكنم با اين توضيح، آنان را دلسرد كنم: بياييد تصور كنيم، من معلم پيانو هستم و دانشآموزي قصد دارد آن را بياموزد. احتمال دارد كه او توانايي يادگيري پيانو را نداشته باشد اما، گيتاريست خوبي شود و گيتار را همراه خودش به سر كلاس درس بياورد. من آهنگي را با پيانو بنوازم و او تلاش كند تا آن آهنگ را روي گيتار بنوازد. صورت ايجاد شده شباهتي به آهنگ پيانو ندارد. از او ميخواهم به نواختن پيانو بپردازد. او به من ميگويد كه در صورتي قادر به نواختن پيانو خواهد بود كه ابتدا آن آهنگ را با گيتار كار كند. آموزش پيانو به همين ترتيب ادامه پيدا ميكند. من به نواختن پيانو مشغول هستم و او آن آهنگها را روي گيتار برميگرداند. در انتهاي دورهي آموزشي آيا شما فكر ميكنيد كه دانشآموز قادر به نواختن پيانو باشد؟
1- در حين انجام فعاليت كلاسي دانشآموزان آهسته در كلاس دور بزنيد و به مكالماتشان گوش فرا دهيد و سعي كنيد تا حدي در مكالمه حضور داشته باشيد يا دانشآموزان مكالمهي خود را در جهت شما هدايت كنند.
2- هنگاميكه در كلاس دور ميزنيد، يك قطعه كاغذ و خودكار برداريد. در اين صورت ميتوانيد، با شتاب همهي موارد جالب را يادداشت كنيد.
چرا:
1- اگر وقت خود را به نشستن سر كلاس بگذرانيد مجالي براي از بين بردن سندرم "كرختي" خواهيد يافت. از جا برخيزيد و كنجكاوي به خرج دهيد.
2- كنترل كردن، فرصتي در اختيار شما قرار ميدهد تا پيببريد چگونه دانشآموزان از پس فعاليت خود برميآيند. همچنين ميتوانيد، از نكات گرامري، لغت و تلفظهايي كه مشكلساز است، يادداشت برداريد.