alamatesoall
11-07-2011, 08:08 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
در نشست ماهانه انجمن حمایت از حقوق کودکان عنوان شد
90 در صد کودکان کار و خیابان تهران, مهاجران هستند
بنا بر نتايج تحقيقات انجام شده در خانه کودکان ناصرخسرو و خانه کودکان شوش که به انجمن حمايت از حقوق کودکان وابسته هستند، 90 درصد از کودکان کار و خيابان تهران و ساير شهرهاي کشور، از افغانستان يا عراق به تهران مهاجرت کرده اند.
روز دوشنبه ( ۳فرودرین ۱۳۸۶)مدير خانه کودک ناصرخسرو در نشست ماهانه انجمن حمايت از حقوق کودکان، با ارائه گزارشي از وضعيت کودکان کار و خيابان که تحت حمايت خانه کودک ناصرخسرو قرار دارند، اظهار داشت؛ «اين کودکان عموماً در سنين 7 تا 16سالگي قرار دارند و درصد قابل توجهي از آنان فاقد شناسنامه هستند. 50 درصد از کودکاني که از خانه کودک ناصرخسرو خدمات دريافت مي کنند کودک کار بوده و نان آور خانه هستند.» خانه کودک ناصرخسرو که 5 سال قبل با هدف آموزش کودکان منطقه آغاز به کار کرد هم اکنون 145 دانش آموز را در نوبت صبح و در مقاطع اول دبستان تا اول دبيرستان تحت آموزش قرار داده و به آنان مدرک رسمي تحصيلي ارائه کرده است.
به گفته خانم بشيريه مدير خانه کودک ناصرخسرو آموزش کودکان کار بدون حمايت هاي معيشتي بي فايده است. وي گفت؛ «اين کودکان صبح تا ظهر را به مدرسه مي آيند و از بعدازظهر مجبورند سرکار بروند بنابراين آنچنان خسته و فرسوده مي شوند که نه فرصتي براي انجام تکاليف شان دارند و نه زماني براي استراحت. براي کودکان کار و خيابان، ايام تعطيل و غيرتعطيل معنا ندارد. آنها هيچ استراحتي ندارند، در واقع فقط جسم شان نيست که خسته مي شود بلکه در معرض انواع خطرها و آسيب ها قرار دارند. به خصوص به شدت درخصوص سوءاستفاده جنسي قرار دارند. ثابت شده در هر جامعه يي که مواد مخدر و بيکاري فراوان باشد سوءاستفاده جنسي هم وجود دارد. گذشته از آن، محل کار اين کودکان فاقد هرگونه امکانات ايمني است. نکته جالب اينجاست که ما در خانه کودک ناصرخسرو به تمام اين کودکان حقوق کودک را آموزش داده ايم و آنها تمام مفاد حقوق کودک را از حفظ هستند اما معضل اصلي اين است که آنها هر روز بعدازظهر پايمال شدن حقوق خود را مشاهده مي کنند.»
به گفته بشيريه بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد که 35درصد از سرپرستان کودکان کار و خيابان که به خانه کودک ناصرخسرو مراجعه کرده اند معتاد بوده اند. در چنين شرايطي صحبت کردن مددکاران با سرپرستان کودکان در جهت متوقف کردن کار کودکان و تشويق آنان به تحصيل بي فايده است زيرا خانواده به درآمد کودک نياز دارد چون خود قادر به کسب درآمد نيست. بشيريه از طرح کمک معيشتي به خانواده هاي کودکان کار و خيابان خبر داد و گفت؛ «از چندي پيش طرحي اجرا شد مبني بر اينکه به صورت هفتگي به چند خانواده داراي کودک کار و خيابان کمک هزينه تحصيلي داده شود به اين شرط که آن دسته از کودکان، از اجبار به کار توسط خانواده معاف شوند.
اين طرح موفق بود اما متاسفانه به دليل کمبود بودجه نتوانستيم تمام خانواده ها را تحت پوشش قرار دهيم. اميدواريم با افزايش توان مالي بتوانيم تمام خانواده هاي داراي کودک کار را تحت پوشش اين طرح قرار بدهيم.»
به گفته بشيريه اکثر مشاغلي که کودکان کار به آن اشتغال دارند شغل هاي کاذب مثل باربري، واکس زدن کفش يا کارهاي ممنوع مثل کار در کارگاه هاي زيرزميني تاريک و نمور است در حالي که قانون کار ايران کارفرماياني را که بدون کسب مجوز کودکان 15 تا 18 ساله را به کار بگمارند و همچنين کارفرماياني که کودکان کمتر از 15 سال را به کار بگيرند به عنوان متخلف معرفي کرده است.بشيريه گفت؛ «اين کودکان در خانه هايشان هيچ امنيت جاني و روحي ندارند و تفريح شان پرسه زدن در خيابان ها است. در حالي که منطقه ناصرخسرو از جمله مناطق بسيار پرخطر تهران به شمار مي آيد زيرا هر روز مقادير فراواني مواد مخدر در اين منطقه جابه جا مي شود و چه دستاني خام تر و ساده تر از دست هاي کودکان کار براي قاچاق مواد مخدر؟»
پيشينه کار کودکان در ايران
جاويد سبحاني جامعه شناس روز دوشنبه در اين نشست در اشاره به معناي اصطلاح کودکان در وضعيت دشوار گفت؛ «اين اصطلاح يک اطلاق کلي است که توسط سازمان هاي بين المللي براي توصيف وضعيت گروه کثيري از کودکان که فرآيند رشد و سلامت آنان از ابعاد جسمي، رواني، عاطفي و اجتماعي در معرض خطر و تاخير قرار گرفته و به اشکال مختلف مورد اذيت، آزار و بهره کشي قرار مي گيرند، به کار مي رود. البته امروز اصطلاحاتي نظير زنانه شدن فقر و کودکانه شدن فقر نيز مطرح است.به هر حال پديده هاي کلان جهاني مثل جنگ ها همچنان باعث نابودي فقرا مي شود و آثار اين تحولات در سطح نهادهاي خرد مثل خانواده انعکاس مي يابد و نتيجه اين روابط استثماري بين کشورهاي شمال و جنوب و در سطح ملي به نتيجه يي جز بهره کشي از فقرا منجر نمي شود. در خانواده هايي که تحت تاثير برنامه هاي تعديل ساختاري به حال خود رها مي شوند در اين ميان کودکان، ضعيف ترين افرادي هستند که دچار فقر اجتماعي مي شوند. اين کودکان همچنين در شبکه هاي منحط گرفتار مي شوند که اين وقايع نتيجه تحولات کلان در جهان است.»
سبحاني درباره وضعيت فعلي کودکان در ايران گفت؛ «در جامعه فعلي ايران کودکان گرفتار تناقض هاي فراواني هستند. منابع فقهي براي بلوغ دختران سن 9 سالگي و براي بلوغ پسران سن 14 سالگي را قائل شده است. در حالي که قوانين کار ايران مي گويد کار کودکان بين 15 تا 18 سال بلامانع است.
در عين حال ايران به کنوانسيون جهاني حقوق کودک ملحق شده و اين کنوانسيون تمام افراد زير 18 سال را کودک به شمار آورده است. تا زماني که يک تعريف روشن از کودک و حقوق و تکاليف وي براي جامعه به رسميت شناخته نشود تعريف نياز و جايگاه کودک دچار تخريب خواهد بود.»
وي در توضيح پيشينه کار کودکان در ايران گفت؛ «دهه اول پيش از پيروزي انقلاب حجم خانواده هاي ايراني به دليل سياست هاي تشويقي زاد و ولد افزايش يافت در حالي که در آن زمان، اين خانواده حجيم به خاطر کنترل دولت بر بازار و سياست هاي حمايتي دولت مي توانست خودش را حفظ کند. اما پس از پايان جنگ و با اجراي سياست هاي تعديل اقتصادي، چرخشي 180 درجه يي در روابط دولت و خانواده ها با درآمد پايين ايجاد شد و اين خانواده ها در تله جمعيتي فقر گرفتار و به حال خود رها شدند. متاسفانه سياست هاي تعديل اقتصادي و خصوصي سازي ابتدا از برنامه هاي رفاه اجتماعي آغاز شد و يارانه ها نيز کاهش يافت و خانواده هاي با درآمد پايين در مقابل تورم شديد نتوانستند ايستادگي کنند و به عنوان عکس العمل کودکان خود را به اشکال مختلف وارد مناسبات اقتصادي کردند. فروش دختران، ازدواج هاي تحميلي، بيرون آوردن کودکان از مدرسه و به کار واداشتن آنها نتيجه چرخش رابطه دولت و خانواده هاي با درآمد پايين بود.»
منبع:
سایت انجمن حمایت از کودکان کار (http://www.apcl.org.ir/)
در نشست ماهانه انجمن حمایت از حقوق کودکان عنوان شد
90 در صد کودکان کار و خیابان تهران, مهاجران هستند
بنا بر نتايج تحقيقات انجام شده در خانه کودکان ناصرخسرو و خانه کودکان شوش که به انجمن حمايت از حقوق کودکان وابسته هستند، 90 درصد از کودکان کار و خيابان تهران و ساير شهرهاي کشور، از افغانستان يا عراق به تهران مهاجرت کرده اند.
روز دوشنبه ( ۳فرودرین ۱۳۸۶)مدير خانه کودک ناصرخسرو در نشست ماهانه انجمن حمايت از حقوق کودکان، با ارائه گزارشي از وضعيت کودکان کار و خيابان که تحت حمايت خانه کودک ناصرخسرو قرار دارند، اظهار داشت؛ «اين کودکان عموماً در سنين 7 تا 16سالگي قرار دارند و درصد قابل توجهي از آنان فاقد شناسنامه هستند. 50 درصد از کودکاني که از خانه کودک ناصرخسرو خدمات دريافت مي کنند کودک کار بوده و نان آور خانه هستند.» خانه کودک ناصرخسرو که 5 سال قبل با هدف آموزش کودکان منطقه آغاز به کار کرد هم اکنون 145 دانش آموز را در نوبت صبح و در مقاطع اول دبستان تا اول دبيرستان تحت آموزش قرار داده و به آنان مدرک رسمي تحصيلي ارائه کرده است.
به گفته خانم بشيريه مدير خانه کودک ناصرخسرو آموزش کودکان کار بدون حمايت هاي معيشتي بي فايده است. وي گفت؛ «اين کودکان صبح تا ظهر را به مدرسه مي آيند و از بعدازظهر مجبورند سرکار بروند بنابراين آنچنان خسته و فرسوده مي شوند که نه فرصتي براي انجام تکاليف شان دارند و نه زماني براي استراحت. براي کودکان کار و خيابان، ايام تعطيل و غيرتعطيل معنا ندارد. آنها هيچ استراحتي ندارند، در واقع فقط جسم شان نيست که خسته مي شود بلکه در معرض انواع خطرها و آسيب ها قرار دارند. به خصوص به شدت درخصوص سوءاستفاده جنسي قرار دارند. ثابت شده در هر جامعه يي که مواد مخدر و بيکاري فراوان باشد سوءاستفاده جنسي هم وجود دارد. گذشته از آن، محل کار اين کودکان فاقد هرگونه امکانات ايمني است. نکته جالب اينجاست که ما در خانه کودک ناصرخسرو به تمام اين کودکان حقوق کودک را آموزش داده ايم و آنها تمام مفاد حقوق کودک را از حفظ هستند اما معضل اصلي اين است که آنها هر روز بعدازظهر پايمال شدن حقوق خود را مشاهده مي کنند.»
به گفته بشيريه بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد که 35درصد از سرپرستان کودکان کار و خيابان که به خانه کودک ناصرخسرو مراجعه کرده اند معتاد بوده اند. در چنين شرايطي صحبت کردن مددکاران با سرپرستان کودکان در جهت متوقف کردن کار کودکان و تشويق آنان به تحصيل بي فايده است زيرا خانواده به درآمد کودک نياز دارد چون خود قادر به کسب درآمد نيست. بشيريه از طرح کمک معيشتي به خانواده هاي کودکان کار و خيابان خبر داد و گفت؛ «از چندي پيش طرحي اجرا شد مبني بر اينکه به صورت هفتگي به چند خانواده داراي کودک کار و خيابان کمک هزينه تحصيلي داده شود به اين شرط که آن دسته از کودکان، از اجبار به کار توسط خانواده معاف شوند.
اين طرح موفق بود اما متاسفانه به دليل کمبود بودجه نتوانستيم تمام خانواده ها را تحت پوشش قرار دهيم. اميدواريم با افزايش توان مالي بتوانيم تمام خانواده هاي داراي کودک کار را تحت پوشش اين طرح قرار بدهيم.»
به گفته بشيريه اکثر مشاغلي که کودکان کار به آن اشتغال دارند شغل هاي کاذب مثل باربري، واکس زدن کفش يا کارهاي ممنوع مثل کار در کارگاه هاي زيرزميني تاريک و نمور است در حالي که قانون کار ايران کارفرماياني را که بدون کسب مجوز کودکان 15 تا 18 ساله را به کار بگمارند و همچنين کارفرماياني که کودکان کمتر از 15 سال را به کار بگيرند به عنوان متخلف معرفي کرده است.بشيريه گفت؛ «اين کودکان در خانه هايشان هيچ امنيت جاني و روحي ندارند و تفريح شان پرسه زدن در خيابان ها است. در حالي که منطقه ناصرخسرو از جمله مناطق بسيار پرخطر تهران به شمار مي آيد زيرا هر روز مقادير فراواني مواد مخدر در اين منطقه جابه جا مي شود و چه دستاني خام تر و ساده تر از دست هاي کودکان کار براي قاچاق مواد مخدر؟»
پيشينه کار کودکان در ايران
جاويد سبحاني جامعه شناس روز دوشنبه در اين نشست در اشاره به معناي اصطلاح کودکان در وضعيت دشوار گفت؛ «اين اصطلاح يک اطلاق کلي است که توسط سازمان هاي بين المللي براي توصيف وضعيت گروه کثيري از کودکان که فرآيند رشد و سلامت آنان از ابعاد جسمي، رواني، عاطفي و اجتماعي در معرض خطر و تاخير قرار گرفته و به اشکال مختلف مورد اذيت، آزار و بهره کشي قرار مي گيرند، به کار مي رود. البته امروز اصطلاحاتي نظير زنانه شدن فقر و کودکانه شدن فقر نيز مطرح است.به هر حال پديده هاي کلان جهاني مثل جنگ ها همچنان باعث نابودي فقرا مي شود و آثار اين تحولات در سطح نهادهاي خرد مثل خانواده انعکاس مي يابد و نتيجه اين روابط استثماري بين کشورهاي شمال و جنوب و در سطح ملي به نتيجه يي جز بهره کشي از فقرا منجر نمي شود. در خانواده هايي که تحت تاثير برنامه هاي تعديل ساختاري به حال خود رها مي شوند در اين ميان کودکان، ضعيف ترين افرادي هستند که دچار فقر اجتماعي مي شوند. اين کودکان همچنين در شبکه هاي منحط گرفتار مي شوند که اين وقايع نتيجه تحولات کلان در جهان است.»
سبحاني درباره وضعيت فعلي کودکان در ايران گفت؛ «در جامعه فعلي ايران کودکان گرفتار تناقض هاي فراواني هستند. منابع فقهي براي بلوغ دختران سن 9 سالگي و براي بلوغ پسران سن 14 سالگي را قائل شده است. در حالي که قوانين کار ايران مي گويد کار کودکان بين 15 تا 18 سال بلامانع است.
در عين حال ايران به کنوانسيون جهاني حقوق کودک ملحق شده و اين کنوانسيون تمام افراد زير 18 سال را کودک به شمار آورده است. تا زماني که يک تعريف روشن از کودک و حقوق و تکاليف وي براي جامعه به رسميت شناخته نشود تعريف نياز و جايگاه کودک دچار تخريب خواهد بود.»
وي در توضيح پيشينه کار کودکان در ايران گفت؛ «دهه اول پيش از پيروزي انقلاب حجم خانواده هاي ايراني به دليل سياست هاي تشويقي زاد و ولد افزايش يافت در حالي که در آن زمان، اين خانواده حجيم به خاطر کنترل دولت بر بازار و سياست هاي حمايتي دولت مي توانست خودش را حفظ کند. اما پس از پايان جنگ و با اجراي سياست هاي تعديل اقتصادي، چرخشي 180 درجه يي در روابط دولت و خانواده ها با درآمد پايين ايجاد شد و اين خانواده ها در تله جمعيتي فقر گرفتار و به حال خود رها شدند. متاسفانه سياست هاي تعديل اقتصادي و خصوصي سازي ابتدا از برنامه هاي رفاه اجتماعي آغاز شد و يارانه ها نيز کاهش يافت و خانواده هاي با درآمد پايين در مقابل تورم شديد نتوانستند ايستادگي کنند و به عنوان عکس العمل کودکان خود را به اشکال مختلف وارد مناسبات اقتصادي کردند. فروش دختران، ازدواج هاي تحميلي، بيرون آوردن کودکان از مدرسه و به کار واداشتن آنها نتيجه چرخش رابطه دولت و خانواده هاي با درآمد پايين بود.»
منبع:
سایت انجمن حمایت از کودکان کار (http://www.apcl.org.ir/)