ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مديريت سود با استفاده از تغيير در قانون سرقفلي



مژگان
10-30-2011, 08:25 PM
EARNINGS MANAGEMENT AROUND A CHANGE OF GOODWILL RULE
Janto Haman
Christine Jubb
متن کامل مقاله به زبان انگلیسی (http://www.4shared.com/file/128562990/19c3d117/EARNINGS_MANAGEMENT_AROUND_A.html)
The adoption of AASB 3 Business Combinations when Australia transitioned to International Financial Reporting Standards from 1 January 2005 changed the accounting for goodwill. The new goodwill rule, requiring impairment testing of goodwill rather than its systematic amortization, may affect earnings henceforth. Our investigations show that on average, goodwill firms’ net revenue growth in the adoption year is significantly lower than the pre-adoption year. However, on average, return on assets (ROA) in the adoption year is higher than the pre-adoption year. Our findings show that managers of most goodwill firms manage earnings upwardly, in particular, using discretionary long-term accruals, and/or by not recording goodwill impairment loss, particularly at the mandatory adoption time. Of the goodwill firms, 82.5% did not record impairment loss on adoption. We find also that the magnitude of income decreasing discretionary long-term accruals of impairment goodwill firms is larger than for non-impairment goodwill firms. One plausible explanation is that some impairment goodwill firms use the new goodwill rule to take ‘big bath’ charges by managing earnings downwardly. These findings are important since extant studies assume that managers are unlikely to use discretionary long-term accruals to manage earnings.

مديريت سود با استفاده از تغيير در قانون سرقفلي
بكارگيري بيانيه شماره 3 هیئت استانداردهای حسابداری استرالیا (AASB) با عنوان تركيب تجاري از اول ژانويه 2005 (زماني كه استراليا در حال گذار به سمت استانداردهاي گزارشگري مالي بين المللي بود) حسابداري سرقفلي را تغيير داد. قانون جديد سرقفلي كه به جاي استهلاك سيستماتيك، آزمون كاهش ارزش سرقفلي را اجباري مي كرد، ممكن است از اين به بعد سود را تحت تاثير قرار دهد. بررسي ما نشان مي دهد كه به طور متوسط رشد درامد خالص شركت هاي داراي سرقفلي در سال به كارگيري روش آزمون كاهش ارزش نسبت به سال قبل از آن كاهش با اهميتي داشته است. اگر چه نرخ بازده دارايي ها (ROA) به طور متوسط در سال به كارگيري روش آزمون كاهش ارزش نسبت به سال قبل از آن افزايش داشته است. يافته هاي ما نشان مي دهد كه مديران اكثر شركت هاي داراي سرقفلي سود را به صورت صعودي مديريت مي كنند، و براي اين كار به ويژه از اقلام تعهدي بلندمدت و/يا عدم ثبت زيان كاهش ارزش سرقفلي (مخصوصا در زمان اجبار به كارگيري اين روش) استفاده مي كنند. 5/82% از شركت هاي داراي سرقفلي زيان كاهش ارزش را در زمان به كارگيري ثبت نكرده اند. ما همچنين يافتيم كه ميزان كاهش سود به وسيله اقلام تعهدي اختياري بلندمدت در شركت هاي داراي سرقفلي كاهش ارزش يافته بيشتر از شركت هايي است كه سرقفلي كاهش ارزش يافته ندارند. يك توضيح ممكن براي اين مورد ممكن است اين باشد كه برخي شركت هاي داراي سرقفلي كاهش ارزش يافته ممكن است از قانون جديد سرقفلي به عنوان يك مخزن بزرگ براي مديريت سود به صورت نزولي استفاده كنند. اين يافته ها از آنجا مهم هستند كه در مطالعات موجود فرض مي شود كه مديران براي مديريت سود تمايلي به استفاده از اقلام تعهدي بلندمدت ندارند.