alamatesoall
10-30-2011, 06:21 PM
http://pnu-club.com/imported/2011/10/32.gif
تعريف
سازمان جهانی بهداشت : بهداشت روانی را در درون مفهوم بهداشت تعريف ميکند و بهداشت يعنی توانايی کامل برای ايفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی ؛ بهداشت ، تنها نبود بيماری يا عقب ماندگی نيست .
اصول بهداشت روانی
هدف اصلی بهداشت روانی پيشگيری است و اين منظور بوسيله ايجاد محيط فردی و اجتماعی مناسب حاصل می گردد.
1- احترام فرد به شخصيت خود و ديگران
2- شناختن محدوديتها درخودو افراد ديگر ( انسان همانطوريکه از خصوصيات مثبت و برجسته خود استفاده می کند بايد به محدوديت ها و نواقص خود نيز آگاهی داشته و آنها را بپذیرد ).
3- دانستن اين حقيقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
4- آشنایی به اينکه رفتار هر فرد تابع تماميت وجود اوست.
5- شناسايی نيازها و محرکهايی که سبب ايجاد رفتار و اعمال انسان می شود.
بهداشت روانی در نظام خانواده
خانواده مهمترين نهاد اجتماعی است که در رشد و تکامل شخصيت افراد تاثير دارد.
- اهميت خانواده در اين است که کودک را در شبکه ای از روابط عاطفی، اجتماعی، تاريخی و محيط زندگی خاص قرار می دهد و برای کودک میراث فرهنگی به ارمغان می آورد.
- کودک ویزگیها و خصوصیاتی را از والدین به ارث می برد و پدر و مادر با ایجاد فضایی مناسب زمینه رشد و بروز استعداد ها وپیشرفت افراد را فراهم می آ ورند.
- خانواده وطيفه دارد که نيارهای مادی و معنوی کودک را طوری فراهم آورد که بهداشت جسمی و روانی او تضمين شود.
- تقليد کودک از پدر و مادر به او اجازه می دهد که رفتارها و نگرشهای مناسب با هويت جنسی و در نتيجه مناسب با انتظارهای محيطی را که در آن رشد می کند ياد گيرد.
- خانواده اولين هويت اجتماعی فرد را فراهم می آورد ( موقعيت اجتماعی والدين موقعيت اجتماعی کودک در بيست سال اول زندگی است ).
- خانواده با الگو قرار گرفتن به کودک ياد می دهد که چگونه بايد رفتار کند و چگونه با اجتماع سازگار شود و سازگاری با ااجتماع و توانايی انعطاف پذیر بودن در موقعيتها از شرايط اصلی بهداشت روانی است.
بهداشت روانی در سنين و مراحل مختلف رشد
رشد در تمام دوران زندگی ادامه دارد از لحظه انعقاد نطفه تا آخرين نفس منظور از رشد تغييراتی است که بطور متوالی در طول زندگی انسان بوجود می آید، فرآيندی که موجب دگرگونی شخص می شود و در عين حال ثبات نسبی برای او فراهم می آورد.
روانشناسان رشد فاصله بين انعقاد نطفه تا لحظه مرگ را به پنج دوره تقسيم می کنند.
- دوره پيش از تولد
- دوره کودکی ( از تولد تا 11 سالگی)
- " نوجوانی ( از 11 سالگی تا 18 سالگی )
- " بزرگسالی ( از 19 سالگی تا 65 سالگی )
- " پيری ( از 65 سالگی به بالا )
اگر در هر يک از مراحل رشد عواملی دخالت کنند ( عوامل کج ساز ) رشد از مسير طبيعی خود خارج خواهد شد و از فرد موجودی با بهداشت روانی ناسالم بوجود خواهد آورد. البته اثر اين عوامل در همه مراحل زندگی يکسان نيست.
بعضی از مراحل رشد از جمله دوره جنينی و کودکی از اهميت خاصی برخوردار است.
اهميت زندگی جنينی در بهداشت روانی
دوره پيش از تولد 9 ماه طول می کشد تغييرات حاصل در اين مرحله و عواملی که ميتوانند بهداشت روانی انسان آينده راتضمين و يا با خطر روبه رو سازند بسيار زيادند که به تعدادی از آنها اشاره می شود.
همانطور که می دانیم
- تغذيه صحيح مادر، مصرف نکردن داروهای مختلف ( حتی داروهای آرام بخش ) نکشيدن سيگار، مصرف نکردن مواد مخدر،الکل، کافئين، اينها مواردی هستند که زن باردار ميتواند آگاهانه رعايت نمايد.
- گاهی زنان باردار ناخواسته در معرض موادی قرار می گیرند که به جنين آسيب ميرساند مانند مواد پاک کننده، آب و هوای آلوده ، غذاهای مانده و آلوده، حشره کش، استفاده از برخی لوازم آرايشی، عکس برداری ، گازهای بيهوشی و غيره
- مرگ و مير، تولد زودتر از موقع، کمی وزن، عقب ماندگی ذهنی، اختلالهای رفتاری، گريه های نابهنجار، بيش فعالی، لرزشها و تهوع نوزادن، هيجان پذيری و بدغذايی در بين نوزادانی که مادران آنان در دوره بارداری دارو و مواد مخدر ( ماری جوآنا، هروئين، کوکائين و.... ) الکل و کافئين مصرف کرده اند بيشتر از کودکانی است که مادران آنها اين عادتها را نداشته اند.
- برخی بيماريها نیز بسيار خطرناک هستند مانند سرخچه ( در سه ماه اول بارداری ) که باعث نابينايی ، ناشنوايی و اختلالهای قلبی ، عروقی کودک می شود.
- یا بيماری سفليس که موجب نابينايی و عقب ماندگی ذهنی يا سفليس مادرزادی ميشود.
- ساير عوامل مانند تغذيه مادر، استرس دوران بارداری و جو عاطفی خانه و روابط بين زن و شوهر و.... نيز اثرات نامطلوب بر روی جنين می گذارد.
بهداشت روانی در دوره کودکی ( تولد تا 11 سالگی )
- اساس و بنای روانی فرد در دوران کودکی پی ريزی می شود.
- رشد روانی، عاطفی سالم در کودکی بهداشت روانی در بزرگسالی را تضمين می کند. در اين دوران عوامل متعددی وجود دارد که رفتار فرد را بهنجار يا نابهنجار می کند.
از جمله:
- بهداشت و واکسيناسيون کودک ، شيوه مناسب تغذيه ( که از طرفی کودک کمبود نداشته باشد و از طرف ديگر بعدها دچار چاقی نشود )
تغذيه با شير مادر ( تغذيه با سينه مادر و چسبيدن به بدن او ، برای کودک رشد عاطفی ، احساس ايمنی و وابستگی می آورد ).
عامل دوم : کنش متقابل بين والدين و فرزند است هر اندازه اين رابطه دو جانبه تر ، عاطفی تر و صميمی تر باشد به همان اندازه موثرتر خواهد بود.
- عدم مناسبات صحيح بين پدر و مادر و مناقشات فی مابين، تبعيض و تشويق بی جهت، روان کودک را نامتعادل می نماید.
او برای پايه گذاری بنای روانی و عاطفی و ايجاد شخصيت سالم احتياج به محبت والدين و احساس امنيت در خانواده دارد تا بتواند پايه های زندگی روانی آينده خود را بر اساس عواملی مانند: احساس محبوب بودن ، امنيت در خانواده ، همسازی و انطباق صحيح با محيط خانواده و خارج ، ارضای تمایلات بطور منطقی و مطلوب پی ريزی نمايد.
عامل سوم: ياد گيری است، بدين صورت که کودکان از تولد تا 11 سالگی دوره های مختلفی را می گذرانند و در هر دوره توانايی های خاصی دارند والدين بايد با ويژگيهای مختلف اين دوره آشنا شوند و متناسب با آنها از کودکان توقع داشته باشند در غير اينصورت بهداشت روانی آنها را به خطر خواهند انداخت.
بهداشت روانی در دوره نوجوانی:
بلوغ را می توان يکی از مهم ترين دوره های زندگی و يک روند منحصر بفرد دانست. این دوره يک زمان بحرانی رشد و نمو است که از نظر فيزيولوژيکی ، فيزيکی و روانی تحولات بسيار عميقی در فرد ايجاد می کند و باعث می گردد نظم جسمانی و روانی نوجوان به هم بخورد.
نوجوان در اين دوره از نظر جسمانی در حال رشد، از نظر عاطفی نارس از لحاظ تجربه محدود و از نظر فرهنگ اجتماعی بسيار شکننده و تحت تاثير است.
آشوب دروني ، واکنشهای انطباقی، بيگانگی، بحرانهای هويت، اضطراب ، افسردگی ، ترسهای اجتماعی و امتناع از رفتن به مدرسه بخصوص در دوران دبيرستان، اکثرا" همراه با اختلالات روانی و شخصيتی به صورتهای مختلف در اين دوره شايع مي شوند.
عدم آگاهی و بی توجهی والدين به تغييرات روانی در اين دوره ممکن است منجر به بروز اختلافات خانوادگی و اجتماعی و منشاء بسياری از انحرافات اخلاقی در نوجوانان شود.
بنابراين با شناخت و توجه به تغييرات جسمی و عاطفی و نيازهای نوجوان می توان او را در حل مشکلات کمک نمود.
برای درک دنیای روانی نوجوانان بايد بدانيم که او در اين دوران :
- بسيار جسور، زود رنج ، درون گرا، خود رای و برتری جو می شود.
- عقايد خود را محکم تر و آشکارتر بيان می کند.
- تمايل دارد با دوستان خود درد دل کند.
- آزادی عمل داشته باشد و مورد تاييد قرار گيرد.
- در اين دوران او برای کسب هويت تلاش می کند.
- نوجوان آرمان جوست و معتقد است که دنيا را مطابق با معيارهای خود عوض کند (چون کارهای نوجوان معمولا" افراطی و هوسی است از جانب بزرگتر ها غير عادی تلقی ميشود ).
تغييرات خلقی يکی از ويژگيهای بهنجار نوجوانان است.
- اگر به گفته های نوجوان اعتماد شود خوشحال خواهد شد و زندگي اش را مثل ديگران اداره خواهد نمود و با زمينه های مختلف زندگی سازگار خواهد شد.
- توجه خانواده و احترام به نوجوان باعث می شود که بيشترين وقت خود را در کنار خانواده بگذراند و از نظر تحصيلی و اجتماعی پيشرفت کند.
- والدين برای نوجوان يک تکيه گاه هستند آنها بايد کمتر به او دستور بدهند و کمتر نظر خود را به او تحميل کنند آنها بايد قدرت خود را با نوجوانانشان تقسيم کنند تا بحران کمتر شود.
- نوجوانانی که با مادر خود روابط حسنه ای دارند در پيشرفت تحصيلی، سازگاری با مدرسه و معلمان و داشتن هويت و خويشتن پنداری محکم و يکپارچه بهتر از نوجوانانی هستند که با مادر خود روابط صميمی ندارند.
- برای تضمين بهداشت روانی، کسب هويت و استقلال، سالمترين راه روابط نوجوانان با والدين بصورت دائمی و صميمی است.
- اختلاف و تعارض با برادر و خواهر مثل اختلاف با پدر و مادر برای او ايجاد ناراحتی می کند.
- تنهايی يکی از ويژگيهای نوجوانی است و نشانه نابهنجاری يا بيماری نيست.
- نوجوان سعی دارد خود را از قيد قدرتی که بزرگترهای خانواده - مدرسه و اجتماع اعمال می کنند رها سازد.
- در اين دوره شکل ظاهری بدن و مخصوصا" چهره خيلی اهميت پيدا می کند و عزت نفس را تحت تاثير قرار می دهد.
- احساس پذیرفته شدن از طرف دوستان در طول اين دوره شکل می گيرد ، آنها مرتب جلوی آئينه می ايستند و لباس عوض می کنند بنابراين والدين بايد در اين دوره حساس باشند و مساله را حاد نکنند و رفتارهای او را برای ديگران بازگو نکنند.
- والدين بايد اطلاعاتی در زمينه نيازهای جنسی و مواد مخدر و کشيدن سيگار در اختيار فرزندشان بگذارند.
- از آنجا که پديده خودکشی در بين نوجوانان (بخصوص در کشورهای صنعتی ) بيش از ساير گروههای سنی است بنابراين والدين بايد به نوجوان خود ياد بدهند که چگونه هيجانهای منفی را کنار بگذارد و ديدگاه مثبت داشته باشد.
دوران نوجوانی دوره شکنندگی است اگر اين دوره بدون مشکل سپری شود نوجوان به بزرگسالی سالم تبديل خواهد شد.
اگر پدر و مادر به ضروریات فوق توجه ننمايند، احتياجات نوجوان درک نشود و ثبات عاطفی در خانواده وجود نداشته باشد نوجوان دچار نابسامانيهای روانی خواهد شد.
بزرگسالی نيز مانند کودکی و نوجوانی ، دوره دگرگونی و تکامل است. رويدادهايی که در اين دوره اتفاق می افتد بسيار مهم است و می تواند بهداشت روانی فرد را تا آخر عمر تحت تاثير قرار دهد.
در اين سنين مسائل مهمی نظير ارتباط با ديگران، ادامه تحصيل، پيدا نمودن کار و حرفه مورد علاقه، ازدواج و تشکيل خانواده ، داشتن فرزند، تحصيل فرزندان، سازگاری در زندگی زناشويی، سازگاری با محيط کارو .... مطرح می شود که هر يک از اين موارد در تضمين يا تخريب بهداشت روانی سهم دارد.
آلفرد آدلر روانشناس معروف بهداشت روانی يا به عبارت ديگر بهزيستی استوار و شادکامی را در سه جمله خلاصه می کند (( همسازی در زناشويی و کانون خانواده ، همسازی با کار و حرفه و بالاخره همسازی با ديگران )) .
بهداشت روانی در دوره بزرگسالی
بزرگسالی نيز مانند کودکی و نوجوانی ، دوره دگرگونی و تکامل است. رويدادهايی که در اين دوره اتفاق می افتد بسيار مهم است و می تواند بهداشت روانی فرد را تا آخر عمر تحت تاثير قرار دهد.
در اين سنين مسائل مهمی نظير ارتباط با ديگران، ادامه تحصيل، پيدا نمودن کار و حرفه مورد علاقه، ازدواج و تشکيل خانواده ، داشتن فرزند، تحصيل فرزندان، سازگاری در زندگی زناشويی، سازگاری با محيط کارو .... مطرح می شود که هر يک از اين موارد در تضمين يا تخريب بهداشت روانی سهم دارد.
آلفرد آدلر روانشناس معروف بهداشت روانی يا به عبارت ديگر بهزيستی استوار و شادکامی را در سه جمله خلاصه می کند (( همسازی در زناشويی و کانون خانواده ، همسازی با کار و حرفه و بالاخره همسازی با ديگران )) .
بهداشت روانی در دوره پيری
پيری آخرين مرحله زندگی انسان است که با اتفاقهای مهمی همراه است که اگر فرد از قبل آمادگی نداشته باشد ممکن است سلامت روانی خود را از دست بدهد در اين دوران، مهارتهای ذهنی - شخصيت و روابط اجتماعی تغيير شکل می يابد.از رويدادهای مهم اين دوره می توان بازنشستگی - يائسگی در زنها- ترک خانه بوسيله فرزندان و خالی گذاشتن آشيانه - به خطر افتادن سلامتی - فوت يکی از طرفين و برخی بيماريها از جمله آلزايمر و ساير اختلالهای پيری را نام برد.
البته تمام اين دوران همراه با بيماری ناتوانی و غم و اندوه نيست. بعضی از سالمندان در اين دوره بعلت داشتن وقت حتی روزگارشان را بهتر از جوانی سپری می کنند.
منابع مورد استفاده :-برگرفته از کتاب بهداشت روانی دکتر حمزه گنجی-بر گرفته از کتاب بهداشت روانی دکتر سعيد شاملو-برگرفته از کتاب بهداشت روانی بهروز ميلانی فر
تهيه و تنظيم : سرکار خانم صديقه علی سرشکی-مركز ضايعات نخاعي جانبازان
تعريف
سازمان جهانی بهداشت : بهداشت روانی را در درون مفهوم بهداشت تعريف ميکند و بهداشت يعنی توانايی کامل برای ايفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی ؛ بهداشت ، تنها نبود بيماری يا عقب ماندگی نيست .
اصول بهداشت روانی
هدف اصلی بهداشت روانی پيشگيری است و اين منظور بوسيله ايجاد محيط فردی و اجتماعی مناسب حاصل می گردد.
1- احترام فرد به شخصيت خود و ديگران
2- شناختن محدوديتها درخودو افراد ديگر ( انسان همانطوريکه از خصوصيات مثبت و برجسته خود استفاده می کند بايد به محدوديت ها و نواقص خود نيز آگاهی داشته و آنها را بپذیرد ).
3- دانستن اين حقيقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
4- آشنایی به اينکه رفتار هر فرد تابع تماميت وجود اوست.
5- شناسايی نيازها و محرکهايی که سبب ايجاد رفتار و اعمال انسان می شود.
بهداشت روانی در نظام خانواده
خانواده مهمترين نهاد اجتماعی است که در رشد و تکامل شخصيت افراد تاثير دارد.
- اهميت خانواده در اين است که کودک را در شبکه ای از روابط عاطفی، اجتماعی، تاريخی و محيط زندگی خاص قرار می دهد و برای کودک میراث فرهنگی به ارمغان می آورد.
- کودک ویزگیها و خصوصیاتی را از والدین به ارث می برد و پدر و مادر با ایجاد فضایی مناسب زمینه رشد و بروز استعداد ها وپیشرفت افراد را فراهم می آ ورند.
- خانواده وطيفه دارد که نيارهای مادی و معنوی کودک را طوری فراهم آورد که بهداشت جسمی و روانی او تضمين شود.
- تقليد کودک از پدر و مادر به او اجازه می دهد که رفتارها و نگرشهای مناسب با هويت جنسی و در نتيجه مناسب با انتظارهای محيطی را که در آن رشد می کند ياد گيرد.
- خانواده اولين هويت اجتماعی فرد را فراهم می آورد ( موقعيت اجتماعی والدين موقعيت اجتماعی کودک در بيست سال اول زندگی است ).
- خانواده با الگو قرار گرفتن به کودک ياد می دهد که چگونه بايد رفتار کند و چگونه با اجتماع سازگار شود و سازگاری با ااجتماع و توانايی انعطاف پذیر بودن در موقعيتها از شرايط اصلی بهداشت روانی است.
بهداشت روانی در سنين و مراحل مختلف رشد
رشد در تمام دوران زندگی ادامه دارد از لحظه انعقاد نطفه تا آخرين نفس منظور از رشد تغييراتی است که بطور متوالی در طول زندگی انسان بوجود می آید، فرآيندی که موجب دگرگونی شخص می شود و در عين حال ثبات نسبی برای او فراهم می آورد.
روانشناسان رشد فاصله بين انعقاد نطفه تا لحظه مرگ را به پنج دوره تقسيم می کنند.
- دوره پيش از تولد
- دوره کودکی ( از تولد تا 11 سالگی)
- " نوجوانی ( از 11 سالگی تا 18 سالگی )
- " بزرگسالی ( از 19 سالگی تا 65 سالگی )
- " پيری ( از 65 سالگی به بالا )
اگر در هر يک از مراحل رشد عواملی دخالت کنند ( عوامل کج ساز ) رشد از مسير طبيعی خود خارج خواهد شد و از فرد موجودی با بهداشت روانی ناسالم بوجود خواهد آورد. البته اثر اين عوامل در همه مراحل زندگی يکسان نيست.
بعضی از مراحل رشد از جمله دوره جنينی و کودکی از اهميت خاصی برخوردار است.
اهميت زندگی جنينی در بهداشت روانی
دوره پيش از تولد 9 ماه طول می کشد تغييرات حاصل در اين مرحله و عواملی که ميتوانند بهداشت روانی انسان آينده راتضمين و يا با خطر روبه رو سازند بسيار زيادند که به تعدادی از آنها اشاره می شود.
همانطور که می دانیم
- تغذيه صحيح مادر، مصرف نکردن داروهای مختلف ( حتی داروهای آرام بخش ) نکشيدن سيگار، مصرف نکردن مواد مخدر،الکل، کافئين، اينها مواردی هستند که زن باردار ميتواند آگاهانه رعايت نمايد.
- گاهی زنان باردار ناخواسته در معرض موادی قرار می گیرند که به جنين آسيب ميرساند مانند مواد پاک کننده، آب و هوای آلوده ، غذاهای مانده و آلوده، حشره کش، استفاده از برخی لوازم آرايشی، عکس برداری ، گازهای بيهوشی و غيره
- مرگ و مير، تولد زودتر از موقع، کمی وزن، عقب ماندگی ذهنی، اختلالهای رفتاری، گريه های نابهنجار، بيش فعالی، لرزشها و تهوع نوزادن، هيجان پذيری و بدغذايی در بين نوزادانی که مادران آنان در دوره بارداری دارو و مواد مخدر ( ماری جوآنا، هروئين، کوکائين و.... ) الکل و کافئين مصرف کرده اند بيشتر از کودکانی است که مادران آنها اين عادتها را نداشته اند.
- برخی بيماريها نیز بسيار خطرناک هستند مانند سرخچه ( در سه ماه اول بارداری ) که باعث نابينايی ، ناشنوايی و اختلالهای قلبی ، عروقی کودک می شود.
- یا بيماری سفليس که موجب نابينايی و عقب ماندگی ذهنی يا سفليس مادرزادی ميشود.
- ساير عوامل مانند تغذيه مادر، استرس دوران بارداری و جو عاطفی خانه و روابط بين زن و شوهر و.... نيز اثرات نامطلوب بر روی جنين می گذارد.
بهداشت روانی در دوره کودکی ( تولد تا 11 سالگی )
- اساس و بنای روانی فرد در دوران کودکی پی ريزی می شود.
- رشد روانی، عاطفی سالم در کودکی بهداشت روانی در بزرگسالی را تضمين می کند. در اين دوران عوامل متعددی وجود دارد که رفتار فرد را بهنجار يا نابهنجار می کند.
از جمله:
- بهداشت و واکسيناسيون کودک ، شيوه مناسب تغذيه ( که از طرفی کودک کمبود نداشته باشد و از طرف ديگر بعدها دچار چاقی نشود )
تغذيه با شير مادر ( تغذيه با سينه مادر و چسبيدن به بدن او ، برای کودک رشد عاطفی ، احساس ايمنی و وابستگی می آورد ).
عامل دوم : کنش متقابل بين والدين و فرزند است هر اندازه اين رابطه دو جانبه تر ، عاطفی تر و صميمی تر باشد به همان اندازه موثرتر خواهد بود.
- عدم مناسبات صحيح بين پدر و مادر و مناقشات فی مابين، تبعيض و تشويق بی جهت، روان کودک را نامتعادل می نماید.
او برای پايه گذاری بنای روانی و عاطفی و ايجاد شخصيت سالم احتياج به محبت والدين و احساس امنيت در خانواده دارد تا بتواند پايه های زندگی روانی آينده خود را بر اساس عواملی مانند: احساس محبوب بودن ، امنيت در خانواده ، همسازی و انطباق صحيح با محيط خانواده و خارج ، ارضای تمایلات بطور منطقی و مطلوب پی ريزی نمايد.
عامل سوم: ياد گيری است، بدين صورت که کودکان از تولد تا 11 سالگی دوره های مختلفی را می گذرانند و در هر دوره توانايی های خاصی دارند والدين بايد با ويژگيهای مختلف اين دوره آشنا شوند و متناسب با آنها از کودکان توقع داشته باشند در غير اينصورت بهداشت روانی آنها را به خطر خواهند انداخت.
بهداشت روانی در دوره نوجوانی:
بلوغ را می توان يکی از مهم ترين دوره های زندگی و يک روند منحصر بفرد دانست. این دوره يک زمان بحرانی رشد و نمو است که از نظر فيزيولوژيکی ، فيزيکی و روانی تحولات بسيار عميقی در فرد ايجاد می کند و باعث می گردد نظم جسمانی و روانی نوجوان به هم بخورد.
نوجوان در اين دوره از نظر جسمانی در حال رشد، از نظر عاطفی نارس از لحاظ تجربه محدود و از نظر فرهنگ اجتماعی بسيار شکننده و تحت تاثير است.
آشوب دروني ، واکنشهای انطباقی، بيگانگی، بحرانهای هويت، اضطراب ، افسردگی ، ترسهای اجتماعی و امتناع از رفتن به مدرسه بخصوص در دوران دبيرستان، اکثرا" همراه با اختلالات روانی و شخصيتی به صورتهای مختلف در اين دوره شايع مي شوند.
عدم آگاهی و بی توجهی والدين به تغييرات روانی در اين دوره ممکن است منجر به بروز اختلافات خانوادگی و اجتماعی و منشاء بسياری از انحرافات اخلاقی در نوجوانان شود.
بنابراين با شناخت و توجه به تغييرات جسمی و عاطفی و نيازهای نوجوان می توان او را در حل مشکلات کمک نمود.
برای درک دنیای روانی نوجوانان بايد بدانيم که او در اين دوران :
- بسيار جسور، زود رنج ، درون گرا، خود رای و برتری جو می شود.
- عقايد خود را محکم تر و آشکارتر بيان می کند.
- تمايل دارد با دوستان خود درد دل کند.
- آزادی عمل داشته باشد و مورد تاييد قرار گيرد.
- در اين دوران او برای کسب هويت تلاش می کند.
- نوجوان آرمان جوست و معتقد است که دنيا را مطابق با معيارهای خود عوض کند (چون کارهای نوجوان معمولا" افراطی و هوسی است از جانب بزرگتر ها غير عادی تلقی ميشود ).
تغييرات خلقی يکی از ويژگيهای بهنجار نوجوانان است.
- اگر به گفته های نوجوان اعتماد شود خوشحال خواهد شد و زندگي اش را مثل ديگران اداره خواهد نمود و با زمينه های مختلف زندگی سازگار خواهد شد.
- توجه خانواده و احترام به نوجوان باعث می شود که بيشترين وقت خود را در کنار خانواده بگذراند و از نظر تحصيلی و اجتماعی پيشرفت کند.
- والدين برای نوجوان يک تکيه گاه هستند آنها بايد کمتر به او دستور بدهند و کمتر نظر خود را به او تحميل کنند آنها بايد قدرت خود را با نوجوانانشان تقسيم کنند تا بحران کمتر شود.
- نوجوانانی که با مادر خود روابط حسنه ای دارند در پيشرفت تحصيلی، سازگاری با مدرسه و معلمان و داشتن هويت و خويشتن پنداری محکم و يکپارچه بهتر از نوجوانانی هستند که با مادر خود روابط صميمی ندارند.
- برای تضمين بهداشت روانی، کسب هويت و استقلال، سالمترين راه روابط نوجوانان با والدين بصورت دائمی و صميمی است.
- اختلاف و تعارض با برادر و خواهر مثل اختلاف با پدر و مادر برای او ايجاد ناراحتی می کند.
- تنهايی يکی از ويژگيهای نوجوانی است و نشانه نابهنجاری يا بيماری نيست.
- نوجوان سعی دارد خود را از قيد قدرتی که بزرگترهای خانواده - مدرسه و اجتماع اعمال می کنند رها سازد.
- در اين دوره شکل ظاهری بدن و مخصوصا" چهره خيلی اهميت پيدا می کند و عزت نفس را تحت تاثير قرار می دهد.
- احساس پذیرفته شدن از طرف دوستان در طول اين دوره شکل می گيرد ، آنها مرتب جلوی آئينه می ايستند و لباس عوض می کنند بنابراين والدين بايد در اين دوره حساس باشند و مساله را حاد نکنند و رفتارهای او را برای ديگران بازگو نکنند.
- والدين بايد اطلاعاتی در زمينه نيازهای جنسی و مواد مخدر و کشيدن سيگار در اختيار فرزندشان بگذارند.
- از آنجا که پديده خودکشی در بين نوجوانان (بخصوص در کشورهای صنعتی ) بيش از ساير گروههای سنی است بنابراين والدين بايد به نوجوان خود ياد بدهند که چگونه هيجانهای منفی را کنار بگذارد و ديدگاه مثبت داشته باشد.
دوران نوجوانی دوره شکنندگی است اگر اين دوره بدون مشکل سپری شود نوجوان به بزرگسالی سالم تبديل خواهد شد.
اگر پدر و مادر به ضروریات فوق توجه ننمايند، احتياجات نوجوان درک نشود و ثبات عاطفی در خانواده وجود نداشته باشد نوجوان دچار نابسامانيهای روانی خواهد شد.
بزرگسالی نيز مانند کودکی و نوجوانی ، دوره دگرگونی و تکامل است. رويدادهايی که در اين دوره اتفاق می افتد بسيار مهم است و می تواند بهداشت روانی فرد را تا آخر عمر تحت تاثير قرار دهد.
در اين سنين مسائل مهمی نظير ارتباط با ديگران، ادامه تحصيل، پيدا نمودن کار و حرفه مورد علاقه، ازدواج و تشکيل خانواده ، داشتن فرزند، تحصيل فرزندان، سازگاری در زندگی زناشويی، سازگاری با محيط کارو .... مطرح می شود که هر يک از اين موارد در تضمين يا تخريب بهداشت روانی سهم دارد.
آلفرد آدلر روانشناس معروف بهداشت روانی يا به عبارت ديگر بهزيستی استوار و شادکامی را در سه جمله خلاصه می کند (( همسازی در زناشويی و کانون خانواده ، همسازی با کار و حرفه و بالاخره همسازی با ديگران )) .
بهداشت روانی در دوره بزرگسالی
بزرگسالی نيز مانند کودکی و نوجوانی ، دوره دگرگونی و تکامل است. رويدادهايی که در اين دوره اتفاق می افتد بسيار مهم است و می تواند بهداشت روانی فرد را تا آخر عمر تحت تاثير قرار دهد.
در اين سنين مسائل مهمی نظير ارتباط با ديگران، ادامه تحصيل، پيدا نمودن کار و حرفه مورد علاقه، ازدواج و تشکيل خانواده ، داشتن فرزند، تحصيل فرزندان، سازگاری در زندگی زناشويی، سازگاری با محيط کارو .... مطرح می شود که هر يک از اين موارد در تضمين يا تخريب بهداشت روانی سهم دارد.
آلفرد آدلر روانشناس معروف بهداشت روانی يا به عبارت ديگر بهزيستی استوار و شادکامی را در سه جمله خلاصه می کند (( همسازی در زناشويی و کانون خانواده ، همسازی با کار و حرفه و بالاخره همسازی با ديگران )) .
بهداشت روانی در دوره پيری
پيری آخرين مرحله زندگی انسان است که با اتفاقهای مهمی همراه است که اگر فرد از قبل آمادگی نداشته باشد ممکن است سلامت روانی خود را از دست بدهد در اين دوران، مهارتهای ذهنی - شخصيت و روابط اجتماعی تغيير شکل می يابد.از رويدادهای مهم اين دوره می توان بازنشستگی - يائسگی در زنها- ترک خانه بوسيله فرزندان و خالی گذاشتن آشيانه - به خطر افتادن سلامتی - فوت يکی از طرفين و برخی بيماريها از جمله آلزايمر و ساير اختلالهای پيری را نام برد.
البته تمام اين دوران همراه با بيماری ناتوانی و غم و اندوه نيست. بعضی از سالمندان در اين دوره بعلت داشتن وقت حتی روزگارشان را بهتر از جوانی سپری می کنند.
منابع مورد استفاده :-برگرفته از کتاب بهداشت روانی دکتر حمزه گنجی-بر گرفته از کتاب بهداشت روانی دکتر سعيد شاملو-برگرفته از کتاب بهداشت روانی بهروز ميلانی فر
تهيه و تنظيم : سرکار خانم صديقه علی سرشکی-مركز ضايعات نخاعي جانبازان