Borna66
05-06-2009, 03:28 PM
مقدمه:
امروزه در کشورهاي در حال توسعه، صنعتي شدن به مثابه حل کليه مشکلات اقتصادي مطرح است به طوري که صاحبنظران مسائل اقتصادي ، آن را مترادف با توسعه يافتگي مي دانند. کشورهاي در حال توسعه اميدوارند که از طريق صنعتي شدن بر مشکلات عقب ماندگي فني غلبه کرده و موجبات استفاده کامل از منابع طبيعي ، مواد خام ، سرمايه و نيروي انساني را فراهم سازند. پيشرفتهاي سريع کشورهاي در حال توسعه نظير کره جنوبي ، تايوان ، مالزي ،هندوستان ، ترکيه ، اندونزي و کشورهاي صنعتي چون آلمان ، ژاپن ، آمريکا و ديگر کشورهاي پيشرفته گواه اين مدعا است که صنايع کوچک در اين کشورها به عنوان پايه هاي اساسي رشد و توسعه و دستيابي به صنايع مدرن بوده اند به طوري که طبق مطالعات سازمان جهاني کار (ilo 70) درصد از نوآوريها و اختراعات صنعتي ، توسط کار آفريناني به وجود آمده که در واحدهاي کوچک مشغول به کار بوده اند. يکي از کشورهاي در حال توسعه آسيايي که در سالهاي اخير فعاليتهاي جالب و چشمگيري را در زمينه صنايع کوچک دنبال نموده کشور هندوستان است که اين مقاله به تجربه ارزشمند اين کشور مي پردازد.
اشتغال
بخش صنايع در مقياس کوچک (ssi) در کشور هندوستان فرصتهاي شغلي زيادي را براي ساکنان اين کشور فراهم کرده است . به طوري که پس از کشاورزي ، در بخش صنايع کوچک به ازاي يک ميليون روپيه سرمايه گذاري چهار فرصت شغلي ايجاد مي شود.
تحقيقات به عمل آمده توسط وزارتخانه و مرکز ملي انفورماتيک از سال (88-1987) مشاهدات جالب توجه زير را در ارتباط با اشتغال در بخش صنايع کوچک در پي داشته است .
ايجاد اشتغال در گروه هاي صنعتي : صنعت محصولات غذايي با فراهم کردن اشتغال براي82/4 ميليون نفر (1/13 درصد) مقام اول ايجاد اشتغال را به خود اختصاص داده است. دو گروه صنعتي بعدي ، محصولات معدني غير فلزي با استخدام 46/4 ميليون نفر (2/12 درصد) و صنايع فلزي با استخدام 73/3 ميليون نفر (2/10 درصد) بودهاند .
صنايع محصولات شيميايي ، صنايع قطعات ماشين آلات و قطعات غير الکترونيکي، صنايع محصولات چوبي ، صنايع مواد خام، صنايع کاغذ و چوب ، صنايع پوشاک ، خدمات تعميراتي ومحصولات لاستيک و پلاستيک بين 5 تا 9 درصد در اشتغال سهم داشته اند. در ساير گروهاي صنعتي اين سهم کمتر از 5 درصد بوده است .
ايجاد اشتغال بر اساس سرانه اشتغال : بالاترين سرانه اشتغال (20 نفر) در صنعت دخانيات بوده که به طور عمده مربوط به توان بالاي آنها براي استخدام نيروي کار به ويژه در ايالتهاي «ماهاراشترا» ، «آندراپرادش» ، راجستان، «آسام» و «تاميل» است. محصولات پوشاک کتاني با (17) ، محصولات معدني غيرفلزي (1/14) ، صنايع خام (6/13) ، ماشين آلات الکتريکي و قطعات (2/11) نفر در رده هاي بعدي قرار گرفتند .
پايين ترين رقم که 4/2 نفر است در مراکز خدمات تعميراتي بوده است . بالاترين سرانه اشتغال (10) نفر در مناطق شهري و پايينترين آن (5) نفر در مناطق روستايي مشاهده ميشود. به هر حال در مناطق روستايي نسبت به مناطق شهري ، بالاترين سرانه اشتغال در صنايع محصولات شيميايي ، محصولات معدني غير فلزي و صنايع مواد خام مشاهده مي شود. در مناطق شهري بالاترين سرانه اشتغال درمحصولات دخانيات(31 نفر) و به دنبال آن صنايع منسوجات کتاني (18 نفر) ، صنايع مواد خام (13 نفر) و محصولات معدني غير فلزي (12 نفر) است.
مناطق روستايي : صنعت محصولات غير فلزي 7/22 درصد از ايجاد اشتغال در مناطق روستايي را به خود اختصاص داده ، سهم صنعت مواد غذايي 1/21 درصد وسهم صنعت محصولات چوبي ومحصولات شيميايي 5/17 درصد برآورد شده است .
مناطق شهري : در مناطق شهري ، صنايع مواد غذايي وصنايع محصولات فلزي غالباً سهم مساوي 8/22 درصد از اشتغال را به خود اختصاص داده اند . صنايع ماشين آلات وقطعات غير الکتريکي ، محصولات معدني غير فلزي و صنايع مواد شيميايي نيز مجموعاً 2/26 درصد در اشتغال سهم داشته اند.
در مناطق شهري صنايع پيشرو عبارتند از : صنعت محصولات فلزي ، صنعت ماشين آلات و قطعات غير الکتريکي و صنعت چاپ وکاغذ که جمعاً 6/33 درصد سهم در اشتغال براي آنها منظور شده است .
توزيع اشتغال بر اساس ايالت : ايالت تاميل با 5/14 درصد بالاترين سهم اشتغال را و به دنبال آن ايالتهاي «ماهاراشترا» (7/6 درصد) ، «آتارپرادش» (5/7 درصد) و «بنگال غربي» (5/ 8 درصد) که سهم کلي آنها 7/27 درصد مي باشد ، قرار داشتند.
سهم ايالتهاي «گجرات» (6/7 درصد) ، «آندراپرادش» (5/7 درصد) ، «کارناتاکا» (7/6 درصد) و«پنجاب» (6/5 درصد) همگي 4/27 درصد محاسبه شده است .
بالاترين سرانه اشتغال ، با رقم 16،17و14 نفر به ترتيب در «ناگالند» ، «سيکيم» و«دادراونگارهاولي» و در «ماهاراشترا» ، «تريپورا» و«دهلي» 12 نفر بوده است .
«ماديداپرادش» پايين ترين رقم که 2 نفر است را به خود اختصاص داده است. ساير ايالت ها به طور متوسط سرانه 6 نفر را به خود اختصاص داده اند.
توليد
بخش صنايع کوچک نقش حياتي در رشد و توسعه کشور ايفا مي کند. سهم اين بخش در توليد ناخالص اقتصاد هندوستان 40 درصد است.
تخمين زده شده است که هر يک ميليون روپيه سرمايه گذاري در بخش صنايع کوچک، کالا وخدماتي به ارزش 62/4 ميليون با تقريباً 10 درصد ارزش افزوده ايجاد مي کند. طي سالهاي اخير اين بخش به سرعت رشد کرده، نرخهاي رشد طي برنامه دوره هاي مختلف بسيار فوق العاده بوده است.
تعداد واحدهاي صنعتي کوچک که در سال 81-1980 ،74/8 ميليون واحد برآورد شده بود به تعداد 21/31 ميليون واحد در سال 1999 افزايش يافته است.
از سال 91-1990 اين بخش روند رشد نسبتاً کمتري را داشته (هر چند روند رشد مثبت است) که تا دو سال بعد نيز ادامه داشته است . به هر حال، اين مسئله در دوره بحران عمومي اين اقتصاد مشاهده شده است.
همچنين دوران فرايند اصلاحات اقتصادي به وسيله عوامل باز دارنده اي از قبيل فشارهاي مبادلات خارجي ، محدوديت اعتبار ؛ بحران تقاضا ، نرخهاي بالاي درآمد، کمبود مواد اوليه وغيره بر روي برخي دورهها مؤثر بوده است .
وقتي که عملکرد اين بخش در مقابل رشد توليد کل صنعت در نظر گرفته شود در مورد جهش بخش صنايع کوچک مي توان اطمينان حاصل نمود.
از سال 1991 به بعد رشد بخش صنايع کوچک از رشد کل صنعت پيشي گرفته است. اين روند مثبت احتمالاً طي سالهاي گذشته منظم تر شده وآينده اي روشن را براي بخش صنايع کوچک پيش بيني مي کند.
صادرات
بخش صنايع کوچک نقش عمده اي در عملکرد فعلي صادرات هندوستان ايفا مي کند به طوري که بين 45 تا 50 درصد صادرات هندوستان در اين بخش انجام مي شود.
صادرات مستقيم از اين بخش نزديک به 35 درصد کل صادرات است. تعداد واحدهاي صنعتي کوچک که به طور مستقيم صادرات انجام مي دهند بيش از 5000 واحد هستند. در کنار صادرات مستقيم برآورد مي شود که واحدهاي صنعتي کوچک در حدود 15 درصد صادرات غير مستقيم را نيز به خود اختصاص دهند. اين صادرات به وسيله تجار صادر کننده ، اتاقهاي بازرگاني وخانه صادرات انجام مي شود . همچنين صادرات انجام شده ممکن است به شکل سفارشات صادراتي از سوي واحدهاي بزرگ و يا توليد کالاهاي واسطه اي براي استفاده در توليد کالاهاي نهايي صادراتي باشند.
دانستن اينکه محصولات غير سنتي بيش از 95 درصد صادرات بخش صنايع کوچک را به خود اختصاص داده اند بسياري از افراد را متعجب مي سازد.
صادرات بخش صنايع کوچک نرخ رشد لحظه اي فوق العاده در دهه اخير داشته و اين رشد صادرات غالباً از عملکرد واحدهاي پوشاک ، چرم ، سنگهاي زينتي ، وجواهرات در بخش صنايع کوچک نشأت مي گيرد.
گروه محصولات پر منفعت که صادرات آنها در اختيار بخش صنايع کوچک هستند عبارتند از :
کالاهاي ورزشي ، پوشاک آماده ، پوشاک پشمي والبسه کشباف ، محصولات پلاستيکي، غذاهاي آماده ومحصولات چرمي .
فرصتها
بخش صنايع کوچک بسيار عالي عمل کرده و کشور هندوستان را قادر ساخته تا به سطح وسيعي از رشد و توسعه صنعتي دست يابد.
اين بخش با سرمايه متمرکز اندک وجذب نيروي کار بومي سهم قابل توجهي در ايجاد اشتغال و همچنين صنعتي سازي روستاها داشته است . اين بخش شايستگي فوق العاده اي براي توانمند سازي مهارتها و دانش صنعتي کشور از طريق تزريق فناوريها ، سرمايه و نوآوري در فعاليتهاي بازاريابي دارد.
فرصتها در بخش صنايع کوچک به دليل عوامل زير گسترده هستند:
_ تراکم اندک سرمايه؛
_ ترويج و حمايت وسيع به وسيله دولت؛
_ پشتوانه براي توليد منحصر به فرد توسط بخش صنايع کوچک؛
_ ويژگي و ماهيت پروژه ها؛
_ وجوه نقد؛
_ مسا ئل مالي و يارانه ها؛
_ تهيه ماشين آلات؛
_ تهيه مواد اوليه؛
_ آموزش نيروي کار؛
_ مهارتهاي فني و مديريتي؛
_ ابزار و حمايت استفاده از ابزار؛
_ ترويج صادرات؛
_ رشد تقاضا در اندازه بازار داخلي به دليل رشد کل اقتصاد؛
_ افزايش امکانات بالقوه صادرات محصولات هندي؛
_ رشد نياز به واحدهاي کمکي از طريق افزايش تعداد واحدهاي بومي در کنار صنايع بزرگ.
بنابراين، هم اکنون زمان مناسبي براي تنظيم پروژه ها در بخش صنايع کوچک است. احتمالاً گفته مي شود که اين چشم انداز مثبت مي بايستي حفظ وحراست شود که واقعيت امر نيز همين است . اين انتظار بر اساس ويژگي اصلي اقتصاد هندوستان و ساختارهاي تقاضا به وجود آمده است . تنوع در سيستم هاي محصول و ساختارهاي تقاضا ، همزيستي بلند مدتي را ميان لايههاي متعدد محصولات ، فناوريها وفرايندهاي مورد نياز مصرف کنندگان به وجود خواهد آورد . بازارهاي بسيار خوب وشکوفايي براي محصولات مشابه و يا فرايندهاي مشابهي که از نظر کيفيت ، ارزش افزوده و مهارت متفاوت هستند وجود خواهند داشت.
سياستهاي ترويجي و حفاظتي دولت به حضور اين بخش در فضاي آشفته محصولات خصوصاً در کالاهاي مورد نياز مصرف کنندگان اطمينان بخشيده است. به هر حال اشکالات موجود در اين بخش عبارتند از: عدم تناسب سرمايه ، فناوري وبازاريابي . هر چند که يک نظام مترقي اين سه مورد را در اين بخش مرتفع خواهد کرد.
ساير شاخصهاي اقتصادي
امروزه بخش صنايع کوچک قسمت مهمي از اقتصاد هندوستان را تشکيل ميدهد.
بخش صنايع در مقياس کوچک به عنوان يک بخش پويا وپر جنب وجوش در اقتصاد اين کشور پديدار گشته است .
امروزه اين بخش حدود 35 درصد از ارزش ناخالص ستاده ها در بخش صنعت و بيش از 40 درصد کل صادرات کشور را به خود اختصاص مي دهد. ارزش افزوده اين بخش حدود 40 درصد ارزش افزوده کل بخش صنعت است.
سهم اشتغال اين بخش در هندوستان پس از بخش کشاورزي در رده دوم قرار دارد . بنابراين، سرمايه گذاري در اين بخش اقتصادي ، بسيار عالي وموجه است .
امروزه در کشورهاي در حال توسعه، صنعتي شدن به مثابه حل کليه مشکلات اقتصادي مطرح است به طوري که صاحبنظران مسائل اقتصادي ، آن را مترادف با توسعه يافتگي مي دانند. کشورهاي در حال توسعه اميدوارند که از طريق صنعتي شدن بر مشکلات عقب ماندگي فني غلبه کرده و موجبات استفاده کامل از منابع طبيعي ، مواد خام ، سرمايه و نيروي انساني را فراهم سازند. پيشرفتهاي سريع کشورهاي در حال توسعه نظير کره جنوبي ، تايوان ، مالزي ،هندوستان ، ترکيه ، اندونزي و کشورهاي صنعتي چون آلمان ، ژاپن ، آمريکا و ديگر کشورهاي پيشرفته گواه اين مدعا است که صنايع کوچک در اين کشورها به عنوان پايه هاي اساسي رشد و توسعه و دستيابي به صنايع مدرن بوده اند به طوري که طبق مطالعات سازمان جهاني کار (ilo 70) درصد از نوآوريها و اختراعات صنعتي ، توسط کار آفريناني به وجود آمده که در واحدهاي کوچک مشغول به کار بوده اند. يکي از کشورهاي در حال توسعه آسيايي که در سالهاي اخير فعاليتهاي جالب و چشمگيري را در زمينه صنايع کوچک دنبال نموده کشور هندوستان است که اين مقاله به تجربه ارزشمند اين کشور مي پردازد.
اشتغال
بخش صنايع در مقياس کوچک (ssi) در کشور هندوستان فرصتهاي شغلي زيادي را براي ساکنان اين کشور فراهم کرده است . به طوري که پس از کشاورزي ، در بخش صنايع کوچک به ازاي يک ميليون روپيه سرمايه گذاري چهار فرصت شغلي ايجاد مي شود.
تحقيقات به عمل آمده توسط وزارتخانه و مرکز ملي انفورماتيک از سال (88-1987) مشاهدات جالب توجه زير را در ارتباط با اشتغال در بخش صنايع کوچک در پي داشته است .
ايجاد اشتغال در گروه هاي صنعتي : صنعت محصولات غذايي با فراهم کردن اشتغال براي82/4 ميليون نفر (1/13 درصد) مقام اول ايجاد اشتغال را به خود اختصاص داده است. دو گروه صنعتي بعدي ، محصولات معدني غير فلزي با استخدام 46/4 ميليون نفر (2/12 درصد) و صنايع فلزي با استخدام 73/3 ميليون نفر (2/10 درصد) بودهاند .
صنايع محصولات شيميايي ، صنايع قطعات ماشين آلات و قطعات غير الکترونيکي، صنايع محصولات چوبي ، صنايع مواد خام، صنايع کاغذ و چوب ، صنايع پوشاک ، خدمات تعميراتي ومحصولات لاستيک و پلاستيک بين 5 تا 9 درصد در اشتغال سهم داشته اند. در ساير گروهاي صنعتي اين سهم کمتر از 5 درصد بوده است .
ايجاد اشتغال بر اساس سرانه اشتغال : بالاترين سرانه اشتغال (20 نفر) در صنعت دخانيات بوده که به طور عمده مربوط به توان بالاي آنها براي استخدام نيروي کار به ويژه در ايالتهاي «ماهاراشترا» ، «آندراپرادش» ، راجستان، «آسام» و «تاميل» است. محصولات پوشاک کتاني با (17) ، محصولات معدني غيرفلزي (1/14) ، صنايع خام (6/13) ، ماشين آلات الکتريکي و قطعات (2/11) نفر در رده هاي بعدي قرار گرفتند .
پايين ترين رقم که 4/2 نفر است در مراکز خدمات تعميراتي بوده است . بالاترين سرانه اشتغال (10) نفر در مناطق شهري و پايينترين آن (5) نفر در مناطق روستايي مشاهده ميشود. به هر حال در مناطق روستايي نسبت به مناطق شهري ، بالاترين سرانه اشتغال در صنايع محصولات شيميايي ، محصولات معدني غير فلزي و صنايع مواد خام مشاهده مي شود. در مناطق شهري بالاترين سرانه اشتغال درمحصولات دخانيات(31 نفر) و به دنبال آن صنايع منسوجات کتاني (18 نفر) ، صنايع مواد خام (13 نفر) و محصولات معدني غير فلزي (12 نفر) است.
مناطق روستايي : صنعت محصولات غير فلزي 7/22 درصد از ايجاد اشتغال در مناطق روستايي را به خود اختصاص داده ، سهم صنعت مواد غذايي 1/21 درصد وسهم صنعت محصولات چوبي ومحصولات شيميايي 5/17 درصد برآورد شده است .
مناطق شهري : در مناطق شهري ، صنايع مواد غذايي وصنايع محصولات فلزي غالباً سهم مساوي 8/22 درصد از اشتغال را به خود اختصاص داده اند . صنايع ماشين آلات وقطعات غير الکتريکي ، محصولات معدني غير فلزي و صنايع مواد شيميايي نيز مجموعاً 2/26 درصد در اشتغال سهم داشته اند.
در مناطق شهري صنايع پيشرو عبارتند از : صنعت محصولات فلزي ، صنعت ماشين آلات و قطعات غير الکتريکي و صنعت چاپ وکاغذ که جمعاً 6/33 درصد سهم در اشتغال براي آنها منظور شده است .
توزيع اشتغال بر اساس ايالت : ايالت تاميل با 5/14 درصد بالاترين سهم اشتغال را و به دنبال آن ايالتهاي «ماهاراشترا» (7/6 درصد) ، «آتارپرادش» (5/7 درصد) و «بنگال غربي» (5/ 8 درصد) که سهم کلي آنها 7/27 درصد مي باشد ، قرار داشتند.
سهم ايالتهاي «گجرات» (6/7 درصد) ، «آندراپرادش» (5/7 درصد) ، «کارناتاکا» (7/6 درصد) و«پنجاب» (6/5 درصد) همگي 4/27 درصد محاسبه شده است .
بالاترين سرانه اشتغال ، با رقم 16،17و14 نفر به ترتيب در «ناگالند» ، «سيکيم» و«دادراونگارهاولي» و در «ماهاراشترا» ، «تريپورا» و«دهلي» 12 نفر بوده است .
«ماديداپرادش» پايين ترين رقم که 2 نفر است را به خود اختصاص داده است. ساير ايالت ها به طور متوسط سرانه 6 نفر را به خود اختصاص داده اند.
توليد
بخش صنايع کوچک نقش حياتي در رشد و توسعه کشور ايفا مي کند. سهم اين بخش در توليد ناخالص اقتصاد هندوستان 40 درصد است.
تخمين زده شده است که هر يک ميليون روپيه سرمايه گذاري در بخش صنايع کوچک، کالا وخدماتي به ارزش 62/4 ميليون با تقريباً 10 درصد ارزش افزوده ايجاد مي کند. طي سالهاي اخير اين بخش به سرعت رشد کرده، نرخهاي رشد طي برنامه دوره هاي مختلف بسيار فوق العاده بوده است.
تعداد واحدهاي صنعتي کوچک که در سال 81-1980 ،74/8 ميليون واحد برآورد شده بود به تعداد 21/31 ميليون واحد در سال 1999 افزايش يافته است.
از سال 91-1990 اين بخش روند رشد نسبتاً کمتري را داشته (هر چند روند رشد مثبت است) که تا دو سال بعد نيز ادامه داشته است . به هر حال، اين مسئله در دوره بحران عمومي اين اقتصاد مشاهده شده است.
همچنين دوران فرايند اصلاحات اقتصادي به وسيله عوامل باز دارنده اي از قبيل فشارهاي مبادلات خارجي ، محدوديت اعتبار ؛ بحران تقاضا ، نرخهاي بالاي درآمد، کمبود مواد اوليه وغيره بر روي برخي دورهها مؤثر بوده است .
وقتي که عملکرد اين بخش در مقابل رشد توليد کل صنعت در نظر گرفته شود در مورد جهش بخش صنايع کوچک مي توان اطمينان حاصل نمود.
از سال 1991 به بعد رشد بخش صنايع کوچک از رشد کل صنعت پيشي گرفته است. اين روند مثبت احتمالاً طي سالهاي گذشته منظم تر شده وآينده اي روشن را براي بخش صنايع کوچک پيش بيني مي کند.
صادرات
بخش صنايع کوچک نقش عمده اي در عملکرد فعلي صادرات هندوستان ايفا مي کند به طوري که بين 45 تا 50 درصد صادرات هندوستان در اين بخش انجام مي شود.
صادرات مستقيم از اين بخش نزديک به 35 درصد کل صادرات است. تعداد واحدهاي صنعتي کوچک که به طور مستقيم صادرات انجام مي دهند بيش از 5000 واحد هستند. در کنار صادرات مستقيم برآورد مي شود که واحدهاي صنعتي کوچک در حدود 15 درصد صادرات غير مستقيم را نيز به خود اختصاص دهند. اين صادرات به وسيله تجار صادر کننده ، اتاقهاي بازرگاني وخانه صادرات انجام مي شود . همچنين صادرات انجام شده ممکن است به شکل سفارشات صادراتي از سوي واحدهاي بزرگ و يا توليد کالاهاي واسطه اي براي استفاده در توليد کالاهاي نهايي صادراتي باشند.
دانستن اينکه محصولات غير سنتي بيش از 95 درصد صادرات بخش صنايع کوچک را به خود اختصاص داده اند بسياري از افراد را متعجب مي سازد.
صادرات بخش صنايع کوچک نرخ رشد لحظه اي فوق العاده در دهه اخير داشته و اين رشد صادرات غالباً از عملکرد واحدهاي پوشاک ، چرم ، سنگهاي زينتي ، وجواهرات در بخش صنايع کوچک نشأت مي گيرد.
گروه محصولات پر منفعت که صادرات آنها در اختيار بخش صنايع کوچک هستند عبارتند از :
کالاهاي ورزشي ، پوشاک آماده ، پوشاک پشمي والبسه کشباف ، محصولات پلاستيکي، غذاهاي آماده ومحصولات چرمي .
فرصتها
بخش صنايع کوچک بسيار عالي عمل کرده و کشور هندوستان را قادر ساخته تا به سطح وسيعي از رشد و توسعه صنعتي دست يابد.
اين بخش با سرمايه متمرکز اندک وجذب نيروي کار بومي سهم قابل توجهي در ايجاد اشتغال و همچنين صنعتي سازي روستاها داشته است . اين بخش شايستگي فوق العاده اي براي توانمند سازي مهارتها و دانش صنعتي کشور از طريق تزريق فناوريها ، سرمايه و نوآوري در فعاليتهاي بازاريابي دارد.
فرصتها در بخش صنايع کوچک به دليل عوامل زير گسترده هستند:
_ تراکم اندک سرمايه؛
_ ترويج و حمايت وسيع به وسيله دولت؛
_ پشتوانه براي توليد منحصر به فرد توسط بخش صنايع کوچک؛
_ ويژگي و ماهيت پروژه ها؛
_ وجوه نقد؛
_ مسا ئل مالي و يارانه ها؛
_ تهيه ماشين آلات؛
_ تهيه مواد اوليه؛
_ آموزش نيروي کار؛
_ مهارتهاي فني و مديريتي؛
_ ابزار و حمايت استفاده از ابزار؛
_ ترويج صادرات؛
_ رشد تقاضا در اندازه بازار داخلي به دليل رشد کل اقتصاد؛
_ افزايش امکانات بالقوه صادرات محصولات هندي؛
_ رشد نياز به واحدهاي کمکي از طريق افزايش تعداد واحدهاي بومي در کنار صنايع بزرگ.
بنابراين، هم اکنون زمان مناسبي براي تنظيم پروژه ها در بخش صنايع کوچک است. احتمالاً گفته مي شود که اين چشم انداز مثبت مي بايستي حفظ وحراست شود که واقعيت امر نيز همين است . اين انتظار بر اساس ويژگي اصلي اقتصاد هندوستان و ساختارهاي تقاضا به وجود آمده است . تنوع در سيستم هاي محصول و ساختارهاي تقاضا ، همزيستي بلند مدتي را ميان لايههاي متعدد محصولات ، فناوريها وفرايندهاي مورد نياز مصرف کنندگان به وجود خواهد آورد . بازارهاي بسيار خوب وشکوفايي براي محصولات مشابه و يا فرايندهاي مشابهي که از نظر کيفيت ، ارزش افزوده و مهارت متفاوت هستند وجود خواهند داشت.
سياستهاي ترويجي و حفاظتي دولت به حضور اين بخش در فضاي آشفته محصولات خصوصاً در کالاهاي مورد نياز مصرف کنندگان اطمينان بخشيده است. به هر حال اشکالات موجود در اين بخش عبارتند از: عدم تناسب سرمايه ، فناوري وبازاريابي . هر چند که يک نظام مترقي اين سه مورد را در اين بخش مرتفع خواهد کرد.
ساير شاخصهاي اقتصادي
امروزه بخش صنايع کوچک قسمت مهمي از اقتصاد هندوستان را تشکيل ميدهد.
بخش صنايع در مقياس کوچک به عنوان يک بخش پويا وپر جنب وجوش در اقتصاد اين کشور پديدار گشته است .
امروزه اين بخش حدود 35 درصد از ارزش ناخالص ستاده ها در بخش صنعت و بيش از 40 درصد کل صادرات کشور را به خود اختصاص مي دهد. ارزش افزوده اين بخش حدود 40 درصد ارزش افزوده کل بخش صنعت است.
سهم اشتغال اين بخش در هندوستان پس از بخش کشاورزي در رده دوم قرار دارد . بنابراين، سرمايه گذاري در اين بخش اقتصادي ، بسيار عالي وموجه است .