tania
07-15-2011, 03:27 AM
الف: زمينه ظهور
عدالت ترميمي الگويي نوظهور و در عين حال كهن و ريشهدار از عدالت كيفري است كه از دهههاي 70 و 80 قرن بيستم ميلادي تجديد يافته است از نظر انديشمندان علل گرايش به عدالت ترميمي در دهههاي اخير ناتواني سيستم عدالت كيفري در دو طيف سزادهي و اصلاح و تربيت آن، از كنترل بزهكاري است كه با افزايش ناگهاني و تأسفبار نرخ جرم، پرسشهاي اساسي درباره حدود تواناييهاي عدالت كيفري سنتي و دولتها در كنترل بزهكاري مطرح شد و از طرف ديگر مقامهاي دولتي درك كردهاند كه كنترل جرم از دو جهت عمده و متمايز فراتر از توان دولت است 1- توانايي نهادهاي دولتي عدالت كيفري به شدت محدود است 2- ساز و كارهاي مهار كنندهاي وجود دارند كه خارج از محدودههاي دولتي فعاليت داشته و تا اندازهاي مستقل از سياستهاي دولت هستند. اين چالشها منجر به ايجاد و توسعه روشهاي جايگزين و باز تعريف سهم دولت در عدالت كيفري شد كه به اعتقاد منتقدين؛ عدالت كيفري سزادهي، هم بزهديده و هم بزهكار و هم جامعه را به نفع اقتدار عمومي از طريق قوانين كيفري فراموش نموده يا حداقل نقشي در خور و شايسته به آنها نداده است.
ب- تعريف عدالت ترميمي
«عدالت ترميمي فرايندي است براي ديگر نمودنِ كسانيكه داراي سهمي در يك جرم خاص هستند تا به طريق جمعي نسبت به تعيين و توجه به صدمات و زيانها، نيازها و تعهدات جهت التيام و بهبود بخشيدن و راست گردانيدن امور به اندازهاي كه امكان پذير است اقدام نمايند».
ج- اركان عدالت ترميمي
1- عدالت ترميمي بر ضرر و زيان تمركز ميكند، درك عدالت ترميمي از جرم، قبل از هر چيز اين است كه جرم به افراد و اجتماعات لطمه ميزند لذا پاسخ به جرم را بايد بر صدمه ناشي از جرم و اقدامات مورد نياز جهت ترميم زيان وارده متمركز كرد. سوال محوري در فرايند عدالت ترميمي اين است كه بزهديده به چه چيزي نيازمند است تا بهبود يابد و خود را بازيافته تا احساس آرامش و امنيت مجدد نمايد.
2- ارتكاب جرم يا ايراد صدمه، منجر به ايجاد تعهداتي ميشود و بزهكار بايد 1- نسبت به بزهديده و جامعهاي كه از طريق ارتكاب فعل مجرمانه متضرر شده مسئول باشد 2- اقداماتي جهت رفع ضرر و زيان وارده انجام دهد و 3- در دسترس دادگاه و فرايندهاي اصلاحي- تربيتي قرار گيرد تا آنها تعهدات بزهكار را به مرحله عمل درآورند.
3- عدالت ترميمي مشاركت و مداخله را ترويج ميكند. مشاركت و مداخله بر اين است كه طرفين اصلي متاثر از جرم، يعني بزهكاران، بزهديدگان و اعضاي جامعه محلي، نقش مهمي در فرايند اجراي عدالت دارند اين سهامداران نيازمند آن هستند كه اطلاعاتي در خصوص يكديگر داشته و در تصميم گيري راجع به آنچه كه عدالت در يك مورد خاص، حكم ميكند درگير باشند.
د- مقايسه عدالت ترميمي و عدالت كيفري از جهت نگرشها
عدالت كيفري:
- جرم، تجاوز و تعدي به قانون و دولت است؛
- تعدي و تجاوز موجب مجرميّت است؛
- عدالت مستلزم آنست كه دولت سرزنش (مجرميت) را تعيين نموده و مجازات را اعمال كند؛
- تمركز اصلي: بزهكاران آنچه را كه استحقاق دارند[مجازات] دريافت كنند.
عدالت ترميمي:
- جرم، تعدي و تجاوز به افراد و روابط است؛
- تعدي و تجاوز موجب تعهداتي است؛
- عدالت، بزهديدگان و بزهكاران و اعضاي جامعه محلي را درگير تلاش براي اصلاح امور ميكند؛
- تمركز اصلي: نيازهاي بزهديدگان و مسئوليتهاي بزهكاران جهت جبران زيان وارده.
هـ اصطلاحات عدالت ترميمي
عدالت ترميمي رويكرد جامعي نسبت به منافع بزه ديده، بزهكار و جامعه است، اين رويكرد جديد از عدالت كيفري تحت وصف و نام واحدي توصيف نميشود و اطلاق يك عنوان براي تسميه اين جنبش نميتواند مفاهيم و محدودهها و افقهاي آن را به خوبي توصيف نمايد اصطلاحات متعددي در سرتاسر جهان براي تبيين اين رويكرد بكار ميرود نظير: عدالت محلي، عدالت غيررسمي، عدالت سبز، عدالت عقلاني، عدالت التيام دهنده، عدالت انساني و مردمي، عدالت پويا و... ولي شايع ترين عنوان همان عدالت ترميمي است
نویسنده : اصغر رسولي آذر
عدالت ترميمي الگويي نوظهور و در عين حال كهن و ريشهدار از عدالت كيفري است كه از دهههاي 70 و 80 قرن بيستم ميلادي تجديد يافته است از نظر انديشمندان علل گرايش به عدالت ترميمي در دهههاي اخير ناتواني سيستم عدالت كيفري در دو طيف سزادهي و اصلاح و تربيت آن، از كنترل بزهكاري است كه با افزايش ناگهاني و تأسفبار نرخ جرم، پرسشهاي اساسي درباره حدود تواناييهاي عدالت كيفري سنتي و دولتها در كنترل بزهكاري مطرح شد و از طرف ديگر مقامهاي دولتي درك كردهاند كه كنترل جرم از دو جهت عمده و متمايز فراتر از توان دولت است 1- توانايي نهادهاي دولتي عدالت كيفري به شدت محدود است 2- ساز و كارهاي مهار كنندهاي وجود دارند كه خارج از محدودههاي دولتي فعاليت داشته و تا اندازهاي مستقل از سياستهاي دولت هستند. اين چالشها منجر به ايجاد و توسعه روشهاي جايگزين و باز تعريف سهم دولت در عدالت كيفري شد كه به اعتقاد منتقدين؛ عدالت كيفري سزادهي، هم بزهديده و هم بزهكار و هم جامعه را به نفع اقتدار عمومي از طريق قوانين كيفري فراموش نموده يا حداقل نقشي در خور و شايسته به آنها نداده است.
ب- تعريف عدالت ترميمي
«عدالت ترميمي فرايندي است براي ديگر نمودنِ كسانيكه داراي سهمي در يك جرم خاص هستند تا به طريق جمعي نسبت به تعيين و توجه به صدمات و زيانها، نيازها و تعهدات جهت التيام و بهبود بخشيدن و راست گردانيدن امور به اندازهاي كه امكان پذير است اقدام نمايند».
ج- اركان عدالت ترميمي
1- عدالت ترميمي بر ضرر و زيان تمركز ميكند، درك عدالت ترميمي از جرم، قبل از هر چيز اين است كه جرم به افراد و اجتماعات لطمه ميزند لذا پاسخ به جرم را بايد بر صدمه ناشي از جرم و اقدامات مورد نياز جهت ترميم زيان وارده متمركز كرد. سوال محوري در فرايند عدالت ترميمي اين است كه بزهديده به چه چيزي نيازمند است تا بهبود يابد و خود را بازيافته تا احساس آرامش و امنيت مجدد نمايد.
2- ارتكاب جرم يا ايراد صدمه، منجر به ايجاد تعهداتي ميشود و بزهكار بايد 1- نسبت به بزهديده و جامعهاي كه از طريق ارتكاب فعل مجرمانه متضرر شده مسئول باشد 2- اقداماتي جهت رفع ضرر و زيان وارده انجام دهد و 3- در دسترس دادگاه و فرايندهاي اصلاحي- تربيتي قرار گيرد تا آنها تعهدات بزهكار را به مرحله عمل درآورند.
3- عدالت ترميمي مشاركت و مداخله را ترويج ميكند. مشاركت و مداخله بر اين است كه طرفين اصلي متاثر از جرم، يعني بزهكاران، بزهديدگان و اعضاي جامعه محلي، نقش مهمي در فرايند اجراي عدالت دارند اين سهامداران نيازمند آن هستند كه اطلاعاتي در خصوص يكديگر داشته و در تصميم گيري راجع به آنچه كه عدالت در يك مورد خاص، حكم ميكند درگير باشند.
د- مقايسه عدالت ترميمي و عدالت كيفري از جهت نگرشها
عدالت كيفري:
- جرم، تجاوز و تعدي به قانون و دولت است؛
- تعدي و تجاوز موجب مجرميّت است؛
- عدالت مستلزم آنست كه دولت سرزنش (مجرميت) را تعيين نموده و مجازات را اعمال كند؛
- تمركز اصلي: بزهكاران آنچه را كه استحقاق دارند[مجازات] دريافت كنند.
عدالت ترميمي:
- جرم، تعدي و تجاوز به افراد و روابط است؛
- تعدي و تجاوز موجب تعهداتي است؛
- عدالت، بزهديدگان و بزهكاران و اعضاي جامعه محلي را درگير تلاش براي اصلاح امور ميكند؛
- تمركز اصلي: نيازهاي بزهديدگان و مسئوليتهاي بزهكاران جهت جبران زيان وارده.
هـ اصطلاحات عدالت ترميمي
عدالت ترميمي رويكرد جامعي نسبت به منافع بزه ديده، بزهكار و جامعه است، اين رويكرد جديد از عدالت كيفري تحت وصف و نام واحدي توصيف نميشود و اطلاق يك عنوان براي تسميه اين جنبش نميتواند مفاهيم و محدودهها و افقهاي آن را به خوبي توصيف نمايد اصطلاحات متعددي در سرتاسر جهان براي تبيين اين رويكرد بكار ميرود نظير: عدالت محلي، عدالت غيررسمي، عدالت سبز، عدالت عقلاني، عدالت التيام دهنده، عدالت انساني و مردمي، عدالت پويا و... ولي شايع ترين عنوان همان عدالت ترميمي است
نویسنده : اصغر رسولي آذر