alamatesoall
07-12-2011, 06:23 PM
انگیزه :
اصطلاح انگیزه از فعل لاتین mover به معنی حرکت دادن مشتق شده است. انگیزه، چیزی است که ما را به جنبش و حرکت وادار، و کمک می کند تا تکالیف خود را کامل کنیم. انگیزه فرایندی است که طی آن فعّالیّت هدف محور برانگیخته و حفظ می شود. انگیزه، یک فرایند است نه یک فراورده. ما نمی توانیم انگیزه را مستقیماً مشاهده کنیم؛ امّا می توانیم آن را از رفتارهایی مانند انتخاب تکالیف، تلاش، استقامت و گفتار، استنباط کنیم. انگیزه، هدفمند است و نیازمند فعالیّت جسمانی یا ذهنی است. و همچنین انگیزه، رفتار را حفظ می کند» (پنتریچ و شانک، 2002، ص17)
مفهوم انگیزه یا برانگیختگی به حالات و شرایطی در فرد یا گروه اطلاق می شود که:
رفتار یا رفتار ها را راه می اندازند.
رفتار را جهت می دهند وهدایت می کنند.
رفتار را تا رسیدن به هدف نگه می دارند.
بنا براین انگیزه سه ویژگی مشخص دارد و اکثر تعاریف انگیزه به این سه ویژگی اشاره می کنند:
جنبه ی انرژی زایی.
جنبه ی جهت دهی.
جنبه ی مقاومت(شعاری نژاد، 1378)
بحث از انگیزه، در واقع، بحث از تعلیل یا علّت یابی رفتار آدمی است. بحث از این که چرا مردم، متفاوت عمل می کنند؟ و حتّی چرا شخص واحد، متفاوت عمل می کند؟ خیلی افراد فکر می کنند انگیزه مفهوم واحدی است. از نقطه نظر عموم مردم، تنها مسئله درباره انگیزه، مقدار آن است. بنابراین، انگیزه به عنوان یک ساختار واحد، از مقدار صفر تا کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد، نوسان دارد.
در مقابل شماری از نظریه پردازان انگیزه معتقدند که:« انگیزه انواع مختلفی دارد(آیمز1،1987؛ آیمز و آرچر2،1988؛ اتکینسون3،1964؛ کوندری و استوکر4،1992؛ دسی5،1992). برای مثال انگیزه درونی6 با انگیزه بیرونی7 تفاوت دارد(ریان8 و دسی،2000). انگیزه یاد گرفتن با انگیزه عمل کردن تفاوت دارد(آیمز و آرچر،1988). و انگیزه گرایش به موفقیّت با انگیزه اجتناب از شکست تفاوت دارد(الیوت9،1997). به عبارتی دیگر انسانها از لحاظ انگیزشی، پیچیده هستند»(مارشال ریو ، 2005، ص17). «گیج و برلاینر10 (1984) انگیزه را به موتور(شدت) و فرمان(جهت)یک ماشین تشبیه کرده اند»(کدیور،1379، ص196). لذا تحلیل انگیزشی کامل رفتار، به هردو سوال چه مقدار؟ و چه نوع؟ پاسخ می دهد.
پیش از پرداختن به انگیزه ی تحصیلی و افزایش آن لازم است به انگیزه انسان بطور کلّی توجه کنیم. نظریه پردازان و پژوهشگران در مورد انگیزه انسان به دو مقوله نظر دارند؛ انگیزه بیرونی و انگیزه درونی. در انگیزه بیرونی، یک عامل خارجی فرد را به انجام کاری خاص بر می انگیزد. برای مثال؛ کودکی اتاقش را تمیز می کند، تا والدینش او را به سینما ببرند. در این مورد، کودک تمیز کردن اطاق را به خاطر خود آن انجام نداده، بلکه به خاطر دستیابی به چیز دیگری اطاقش را تمیز نموده است. انگیزه بیرونی، از مشوّق ها و پیامد های محیطی مانند غذا یا پول ناشی می شود. انگیزه بیرونی( به جای پرداختن به فعّالیّتی، برای تجربه کردن خشنودی فطری در آن) از پیامدهای فعالیّتی ناشی می شود، که از خود آن فعّالیّت جدا است(دیسی و ریان، 1985، نقل از مارشال ریو، 2005)
انگیزه درونی، گرایش فطری پرداختن و تسلّط یافتن بر تمایلات، به کار بستن توانایی ها در انجام دادن تمایلات، و جستجو کردن چالش های بهینه است. انگیزه درونی به طور خود انگیخته از نیازهای روانشناختی، کنجکاوی، و تلاش فطری برای رشد، حاصل می شود. هنگامی انسان با انگیزه درونی کاری را به انجام می رساند، صرفاً آن را برای خود آن می خواهد و نتیجه جداگانه ای نمی طلبد.
انگیزه درونی، با دو ادراک همراه است. بدین معنی که، انسان در موقعیّت هایی که خود را دارای کفایت11 و کنترل12 احساس کند، انگیزه درونی دارد. انگیزه درونی یک حالت روانشناختی است، و هنگامی حاصل می شود،
که انسان خود را دارای کفایت و کنترل ادراک کند. احساس کنترل در موقعیّت های مختلف از دو بخش ناشی می شود. 1- فرصت کنترل. 2- توانایی کنترل.
فرصت کنترل بدین معناست که شخص اختیار برنامه ریزی وکنترل شرایط را داشته باشد. یعنی فرصت انتخاب وتصمیم گیری. پژوهشگران دریافتند که انگیزه و علاقه درونی دانش آموزان به تکالیف مدرسه، هنگامی افزایش می یابد که دانش آموزان حقّ انتخاب و فرصتهایی برای به دست گرفتن مسئولیّت شخصی یادگیری شان داشته باشند(گرولینک1 و دیگران، 2002، نقل از بیابانگرد، 1384)
توانایی کنترل نیز اشاره به خودکارامدی2 فرد در کنترل موقعیّت دارد. یعنی شخص تا چه حدی در یک موقعیّت خاص، خود را با کفایت می داند. ساختار ادراک کفایت به ساختار خود پنداره3 و عزّت نفس4 شبیه است، ولی خود پنداره و عزّت نفس اموری کلّی هستند، امّا کفایت شخصی در مورد های خاص مصداق پیدا می-
کند(بیابانگرد، 1384)
انگیزه ی پیشرفت :
همانگونه که ذکر شد انگیزش از نظر شدّت و جهت متفاوت است. یکی از انگیزه هایی که اخیراً بدان توجّه شده، انگیزه ی پیشرفت است. میل یا نیاز به تسلّط و برتر شدن. میل به کسب موفقیّت و تسلّط.
نیاز به پیشرفت، میل به انجام دادن خوب کارها متناسب با معیار برتری6 است. این نیاز افراد را برای جستجو کردن «موفقیّت در رقابت با معیار برتری» با انگیزه می کند»(مک کللند7 و همکاران ،1953، نقل از مارشال ریو، 2005، ص172)
انگیزه ی پیشرفت، لزوماً چیزی مانند تکاپو برای دستیابی به موفقیّت های قابل مشاهده، مانند کسب نمرات بالا در آزمون نیست. اگرچه انگیزه ی پیشرفت، در برگیرنده ی طراحی و تلاشی برای برتری است؛ امّا این نگرش1 نسبت به پیشرفت است که دارای اهمیّت است، نه موفقیّت به خودی خود. بنابراین، ممکن است انگیزه ی پیشرفت فعالیتّهای بسیار گوناگونی را در بر بگیرد و در پیشه های گوناگونی، از رانندگی تا حسابدار یک شرکت پدیدار شود(بال، بی تا، ص78)
انگیزه ی تحصیلی:
داشتن انگیزه برای انجام هر کاری توسط انسان لازم است، و هیچ یک از فعالیت ارادی انسانها بدون داشتن انگیزه رخ نمی دهد. از جمله این فعالیت ها، یادگیری است که شاهراه اصلی آن داشتن انگیزه می باشد. انگیزه مهمترین شرط یادگیری است. علاقه به یادگیری محصول عواملی است که به شخصیّت و توانایی دانش آموز، ویژگی های تکالیف، مشوق ها و سایر عوامل محیطی مربوط است.(کدیور، 1379)
یکی از عوامل موثر بر یادگیری در میان یادگیرندگان، انگیزه تحصیلی است. انگیزه تحصیلی یکی از ملزومات یادگیری به حساب می آید وچیزی است که به رفتار شدت وجهت می بخشد و در حفظ وتداوم آن به یادگیرنده کمک می کند. در واقع انگیزه آن چیزی است که به یادگیرنده انرژی می دهد و فعالیّت های او را هدایت می کند. (طالب زادگان، 1378)
قابل ذکر است که انگیزه پیشرفت موقعیّت های گوناگونی را در بر می گیرد. همانند انگیزه پیشرفت در کار، پیشرفت در روابط بین فردی، پیشرفت در تحصیل و پیشرفت در مهارت های مختلف. رابطه ی بین انگیزه ی پیشرفت وانگیزه ی تحصیلی رابطه کل و جزء است. انگیزه ی پیشرفت در موقعیّت تحصیلی را انگیزه ی تحصیلی گویند. به عبارتی پیشرفت در تحصیل، یکی از جوانب انگیزه ی پیشرفت است.
اصطلاح انگیزه از فعل لاتین mover به معنی حرکت دادن مشتق شده است. انگیزه، چیزی است که ما را به جنبش و حرکت وادار، و کمک می کند تا تکالیف خود را کامل کنیم. انگیزه فرایندی است که طی آن فعّالیّت هدف محور برانگیخته و حفظ می شود. انگیزه، یک فرایند است نه یک فراورده. ما نمی توانیم انگیزه را مستقیماً مشاهده کنیم؛ امّا می توانیم آن را از رفتارهایی مانند انتخاب تکالیف، تلاش، استقامت و گفتار، استنباط کنیم. انگیزه، هدفمند است و نیازمند فعالیّت جسمانی یا ذهنی است. و همچنین انگیزه، رفتار را حفظ می کند» (پنتریچ و شانک، 2002، ص17)
مفهوم انگیزه یا برانگیختگی به حالات و شرایطی در فرد یا گروه اطلاق می شود که:
رفتار یا رفتار ها را راه می اندازند.
رفتار را جهت می دهند وهدایت می کنند.
رفتار را تا رسیدن به هدف نگه می دارند.
بنا براین انگیزه سه ویژگی مشخص دارد و اکثر تعاریف انگیزه به این سه ویژگی اشاره می کنند:
جنبه ی انرژی زایی.
جنبه ی جهت دهی.
جنبه ی مقاومت(شعاری نژاد، 1378)
بحث از انگیزه، در واقع، بحث از تعلیل یا علّت یابی رفتار آدمی است. بحث از این که چرا مردم، متفاوت عمل می کنند؟ و حتّی چرا شخص واحد، متفاوت عمل می کند؟ خیلی افراد فکر می کنند انگیزه مفهوم واحدی است. از نقطه نظر عموم مردم، تنها مسئله درباره انگیزه، مقدار آن است. بنابراین، انگیزه به عنوان یک ساختار واحد، از مقدار صفر تا کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد، نوسان دارد.
در مقابل شماری از نظریه پردازان انگیزه معتقدند که:« انگیزه انواع مختلفی دارد(آیمز1،1987؛ آیمز و آرچر2،1988؛ اتکینسون3،1964؛ کوندری و استوکر4،1992؛ دسی5،1992). برای مثال انگیزه درونی6 با انگیزه بیرونی7 تفاوت دارد(ریان8 و دسی،2000). انگیزه یاد گرفتن با انگیزه عمل کردن تفاوت دارد(آیمز و آرچر،1988). و انگیزه گرایش به موفقیّت با انگیزه اجتناب از شکست تفاوت دارد(الیوت9،1997). به عبارتی دیگر انسانها از لحاظ انگیزشی، پیچیده هستند»(مارشال ریو ، 2005، ص17). «گیج و برلاینر10 (1984) انگیزه را به موتور(شدت) و فرمان(جهت)یک ماشین تشبیه کرده اند»(کدیور،1379، ص196). لذا تحلیل انگیزشی کامل رفتار، به هردو سوال چه مقدار؟ و چه نوع؟ پاسخ می دهد.
پیش از پرداختن به انگیزه ی تحصیلی و افزایش آن لازم است به انگیزه انسان بطور کلّی توجه کنیم. نظریه پردازان و پژوهشگران در مورد انگیزه انسان به دو مقوله نظر دارند؛ انگیزه بیرونی و انگیزه درونی. در انگیزه بیرونی، یک عامل خارجی فرد را به انجام کاری خاص بر می انگیزد. برای مثال؛ کودکی اتاقش را تمیز می کند، تا والدینش او را به سینما ببرند. در این مورد، کودک تمیز کردن اطاق را به خاطر خود آن انجام نداده، بلکه به خاطر دستیابی به چیز دیگری اطاقش را تمیز نموده است. انگیزه بیرونی، از مشوّق ها و پیامد های محیطی مانند غذا یا پول ناشی می شود. انگیزه بیرونی( به جای پرداختن به فعّالیّتی، برای تجربه کردن خشنودی فطری در آن) از پیامدهای فعالیّتی ناشی می شود، که از خود آن فعّالیّت جدا است(دیسی و ریان، 1985، نقل از مارشال ریو، 2005)
انگیزه درونی، گرایش فطری پرداختن و تسلّط یافتن بر تمایلات، به کار بستن توانایی ها در انجام دادن تمایلات، و جستجو کردن چالش های بهینه است. انگیزه درونی به طور خود انگیخته از نیازهای روانشناختی، کنجکاوی، و تلاش فطری برای رشد، حاصل می شود. هنگامی انسان با انگیزه درونی کاری را به انجام می رساند، صرفاً آن را برای خود آن می خواهد و نتیجه جداگانه ای نمی طلبد.
انگیزه درونی، با دو ادراک همراه است. بدین معنی که، انسان در موقعیّت هایی که خود را دارای کفایت11 و کنترل12 احساس کند، انگیزه درونی دارد. انگیزه درونی یک حالت روانشناختی است، و هنگامی حاصل می شود،
که انسان خود را دارای کفایت و کنترل ادراک کند. احساس کنترل در موقعیّت های مختلف از دو بخش ناشی می شود. 1- فرصت کنترل. 2- توانایی کنترل.
فرصت کنترل بدین معناست که شخص اختیار برنامه ریزی وکنترل شرایط را داشته باشد. یعنی فرصت انتخاب وتصمیم گیری. پژوهشگران دریافتند که انگیزه و علاقه درونی دانش آموزان به تکالیف مدرسه، هنگامی افزایش می یابد که دانش آموزان حقّ انتخاب و فرصتهایی برای به دست گرفتن مسئولیّت شخصی یادگیری شان داشته باشند(گرولینک1 و دیگران، 2002، نقل از بیابانگرد، 1384)
توانایی کنترل نیز اشاره به خودکارامدی2 فرد در کنترل موقعیّت دارد. یعنی شخص تا چه حدی در یک موقعیّت خاص، خود را با کفایت می داند. ساختار ادراک کفایت به ساختار خود پنداره3 و عزّت نفس4 شبیه است، ولی خود پنداره و عزّت نفس اموری کلّی هستند، امّا کفایت شخصی در مورد های خاص مصداق پیدا می-
کند(بیابانگرد، 1384)
انگیزه ی پیشرفت :
همانگونه که ذکر شد انگیزش از نظر شدّت و جهت متفاوت است. یکی از انگیزه هایی که اخیراً بدان توجّه شده، انگیزه ی پیشرفت است. میل یا نیاز به تسلّط و برتر شدن. میل به کسب موفقیّت و تسلّط.
نیاز به پیشرفت، میل به انجام دادن خوب کارها متناسب با معیار برتری6 است. این نیاز افراد را برای جستجو کردن «موفقیّت در رقابت با معیار برتری» با انگیزه می کند»(مک کللند7 و همکاران ،1953، نقل از مارشال ریو، 2005، ص172)
انگیزه ی پیشرفت، لزوماً چیزی مانند تکاپو برای دستیابی به موفقیّت های قابل مشاهده، مانند کسب نمرات بالا در آزمون نیست. اگرچه انگیزه ی پیشرفت، در برگیرنده ی طراحی و تلاشی برای برتری است؛ امّا این نگرش1 نسبت به پیشرفت است که دارای اهمیّت است، نه موفقیّت به خودی خود. بنابراین، ممکن است انگیزه ی پیشرفت فعالیتّهای بسیار گوناگونی را در بر بگیرد و در پیشه های گوناگونی، از رانندگی تا حسابدار یک شرکت پدیدار شود(بال، بی تا، ص78)
انگیزه ی تحصیلی:
داشتن انگیزه برای انجام هر کاری توسط انسان لازم است، و هیچ یک از فعالیت ارادی انسانها بدون داشتن انگیزه رخ نمی دهد. از جمله این فعالیت ها، یادگیری است که شاهراه اصلی آن داشتن انگیزه می باشد. انگیزه مهمترین شرط یادگیری است. علاقه به یادگیری محصول عواملی است که به شخصیّت و توانایی دانش آموز، ویژگی های تکالیف، مشوق ها و سایر عوامل محیطی مربوط است.(کدیور، 1379)
یکی از عوامل موثر بر یادگیری در میان یادگیرندگان، انگیزه تحصیلی است. انگیزه تحصیلی یکی از ملزومات یادگیری به حساب می آید وچیزی است که به رفتار شدت وجهت می بخشد و در حفظ وتداوم آن به یادگیرنده کمک می کند. در واقع انگیزه آن چیزی است که به یادگیرنده انرژی می دهد و فعالیّت های او را هدایت می کند. (طالب زادگان، 1378)
قابل ذکر است که انگیزه پیشرفت موقعیّت های گوناگونی را در بر می گیرد. همانند انگیزه پیشرفت در کار، پیشرفت در روابط بین فردی، پیشرفت در تحصیل و پیشرفت در مهارت های مختلف. رابطه ی بین انگیزه ی پیشرفت وانگیزه ی تحصیلی رابطه کل و جزء است. انگیزه ی پیشرفت در موقعیّت تحصیلی را انگیزه ی تحصیلی گویند. به عبارتی پیشرفت در تحصیل، یکی از جوانب انگیزه ی پیشرفت است.