PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پدیده ای به اسم مد و مد گرایی



اقاقی
07-08-2011, 10:34 PM
▪ یک: با موهایی روغن زده، پیراهنی بدون یقه و پر از آرم و مارک های عجیب و غریب غربی، شلوار لی چاک چاک و عینکی بزرگ تر از صورت به چشم، در خیابان راه می رود. از اینکه مورد توجه رهگذران قرار گرفته خوشحال است اما اگر کسی به او اعتراض کند که این چه نوع پوششی است ابتدا می گوید که مد است. بعد ناگهان زبان به شکایت می گشاید که تیپ و لباس من چه ربطی به دیگران دارد و ...

http://pnu-club.com/up/images/u7knwznqsq1r65rnu0sp_thumb.jpg (http://pnu-club.com/up/viewer.php?file=u7knwznqsq1r65rnu0sp.jpg)

▪ دو: لباس مرتب و تمیز به تن دارد. موهایش را حسابی شانه کرده. بسیار تلاش می کند در عین خوش تیپ بودن خودش را همرنگ جامعه نشان بدهد و از معیارهای دینی و ملی در باب مد و مدگرایی خارج نشود. زیاد مورد توجه رهگذران نیست و به همین خاطر زندگی آرام و بی دغدغه ای دارد و ...

▪ سه: ...

امروزه با گسترش رسانه های جمعی و به لحظه بودن ارتباطات صوتی و تصویری در سطح عالم، بسیاری جوامع غربی برای رسیدن به اهداف مادی، سیاسی و فرهنگی خودشان از انواع و اقسام حربه ها بهره می برند که در این میان پدیده ای چون مد و مدگرایی از اهمیت خاصی برخوردار است. پس بر همین اساس است که عده ای تصور می کنند چون غربیان از پدیده مد و مدگرایی به شکل منفی و حتی مخرب آن استفاده می کنند بنابراین پدیده ای مثل مد و گرایش به پوشش ها و ظواهر خاص و به اصطلاح جدید، امری مذموم بوده و باید به شدت با آن مبارزه کرد تا جایی که در جامعه امر مد و مدگرایی به طور کامل ریشه کن شده و دیگر کسی هوس به مد افتادن به سرش نزند.

بی شک امر مد و به روز بودن ریشه در تغییر دارد یعنی انسان موجودی است که فطرتا به دنبال نوگرایی، نوخواهی و میل به زیبایی است. پس انسان را در طول سالیان متمادی در یک شکل و هیبت نگه داشتن امری سخت و حتی محال است. از طرفی تغییر در شکل ظاهری انسان بسیار سریع اتفاق می افتد و این تغییر سریع شکل و ظاهر انسان خود زمینه ساز تغییرات درونی شده و به تبع آن دگرگونی های فرهنگی را پدیدار می سازد.

حال با این اوصاف پرواضح است به دنبال پوشش نو بودن، شکل و ظاهری جدید داشتن و از همه مهمتر دگرگون کردن رفتارهای اجتماعی در نزد انسان امری دور از ذهن نیست و باید با آن کنار آمد. حال در این میان چه باید کرد و چه اصول و ضوابطی را رعایت کرد که پدیده ای به اسم نوگرایی تبدیل به امری مخرب نشود این مبحثی است که در ادامه به آن می پردازیم؛

هر زمان سخن از مد به میان می آید ابتدا این تعریف در ذهنمان خطور می کند که مد یعنی تغییر دادن جنبه های مختلف زندگی چون نوع لباس پوشیدن و آرایش مو و همزمان با آن به سمت و سویی حرکت کردن و با اشکال مختلف اجتماعی تفاوت داشتن بعد در ادامه این مطلب به یادمان می آید آنچه خوب و زیبا و همه پسند است مد می باشد.

آنچه هم زشت، بدقواره و مورد تنفر دیگران است، دمده شده است. البته این نوع تعریف ناشی از دستاوردهای کشورهای غربی می باشد اما باید توجه کرد مد علاوه بر نوع پوشش و آرایش می تواند در جنبه های دیگر هم نمود داشته باشد. جنبه هایی چون طرز نشستن، صحبت کردن، راه رفتن، استفاده از وسایل زندگی و حتی نوع غذا خوردن. به عنوان مثال گاهی اوقات مشاهده می شود خوردن غذای آماده یا ساندویچ یا پیتزا در میان افراد یا خانواده ها آنچنان رایج می شود که رفته رفته تبدیل به مد شده و آن را نوعی شخصیت اجتماعی برای خود تلقی می کنند.

غافل از اینکه همین به مد افتادن و تقلید کورکورانه کردن از الگوهای غربی نتایج مخربی را در پی دارد. نتایجی که اغلب در بعد اثرات روحی و روانی خودشان را نشان می دهند، زیرا کسی که در منجلاب مد و مدگرایی افتاده و تمام زندگی و هستی اش را فدای آن کرده است از یک طرف دچار آشفتگی ذهنی شدیدی می شود چرا که هر روز و هر ساعت به سمت امری به اصطلاح مد شده می رود، بیم آن را دارد که آن امر از مد بیفتد و همین عدم اطمینان، افکار وی را آشفته می سازد.

از طرفی هم در همان فرد حس حسادت را تحریک و به دنبالش تقویت می کند و به نوعی او را دچار بیماری چشم و هم چشمی می کند تا مبادا در رقابت مد و مدگرایی دیگران از او جلو بیفتند. این حسادت و این چشم و هم چشمی خود به خود حس اعتماد به نفس را نزد افراد از بین می برد و مشکلی بر مشکلات آنها می افزاید.

اگر نیم نگاهی به پدیده مد و مدگرایی به صورت جدی داشته باشیم دهه شصت میلادی در قرن بیستم مقابل رویمان قرار می گیرد، دهه ای که همراه با تحولات وسیع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در اقصی نقاط جهان بود. در همین دهه بود که دو گروه معروف هیپی ها و بیتل ها ظهور کردند که با روی کار آمدن پانک ها یک مثلث اعتراضی ساخته شد.

اعضای این گروه ها برای اعتراض به اوضاع خاص آمریکا و درگیر بودن این کشور در جنگ سرد با شوروی با پرداختن به نوع لباس خاص، آرایش موی عجیب و نیز رفتارهای اجتماعی هنجارشکنانه تلاش کردند تا اعتراضات اجتماعی خودشان را بیان کنند. البته رفته رفته این رفتارها به عقاید و ایده های جالب توجهی از جانب این گروه ها تبدیل شد. بعد از بروز این تیپ و رفتارهای اجتماعی توام با اعتراض مقوله مد و مدگرایی دستاویزی برای کشورهای غربی شد تا با تبلیغ مد جدیدی، ضمن فروش کالای مورد نظر و دست یافتن به سود کلان از آن به عنوان وسیله ای برای بیان اعتراض استفاده کنند.

جالب آنکه سردمداران این کشورها و شرکت های تجاری آنان با هدف قرار دادن گروه هایی از افراد جامعه به هدف خودشان رسیدند یعنی زنان و جوانان و نوجوانان هدف اصلی آنان بود. زیرا این گروه از افراد جامعه همواره به دنبال کسب هویت، استقلال و شخصیت هستند. پس ارائه مدهای جدید، خود نوعی بسترسازی برای این گونه افراد بوده تا به واسطه آن به آنچه که تصور می کنند نرسیده اند، دست پیدا کنند. حال آنکه چنین نیست زیرا نه تنها با این قبیل کارها به هویت و شخصیت به ا صطلاح فراموش شده خود نمی رسند بلکه آنچه را که هم دارند از دست می دهند.

در ادامه این نوشتار سئوالاتی چند به ذهن خطور می کند که با پدیده مد و مدگرایی چه باید کرد؟ آیا می توان افراد مختلف جامعه، بخصوص جوانان را نسبت به مد و مدگرایی بدبین کرد و آنها را در حالتی ساکن و راکد نگه داشت. بی تردید پاسخ این قبیل سئوالات منفی است زیرا همان طور که اشاره شد نوجویی و نوگرایی در نزد انسان بالفطره است و نمی توان این امر را از او گرفت. پس بر همین مبناست اسلام که دین جامع و کاملی است خودآرایی و پرداختن به خویشتن را منع نکرده بلکه به شیوه معقول و منطقی به آن تاکید دارد.

البته ناگفته پیداست این زیور ظاهر به نوبه خود از زیور درون حاصل می شود و این چنین به کمال می رسد؛ یعنی می توان با ارائه یک سری برنامه های جامع و حساب شده به نسل های جوان چنین به ایشان القا کرد که تنها پرداختن به مد و مدگرایی و زینت برون، خود به خود باعث می شود تا هویت انسان از بین برود. پس چه خوب است ابتدا درون و روحیات خویش را زینت دهیم تا به این وسیله برون هم زینت پیدا کند.

از طرفی چه خوب است این امر برای خودمان هم مورد قبول و اجرا باشد که نمی توان با پدیده مد و مدگرایی به شدت مخالفت کرد بلکه می توان به آن سمت و سویی درست و حساب شده داد، یعنی می توان برای جوانان و زنان جامعه هر روز الگوهایی را ارائه داد که هم ملی و ایرانی بوده و هم با معیارهای شرعی و اسلامی هماهنگ باشند. به عنوان مثال زمانی که یک جوان دوست دارد روی پیراهنش مارک عجیب و غریب غربی باشد کاری کنیم که جای این مارک بیگانه را یک بیت از حافظ با خط نستعلیق پر کند.

سپس برای این جوان و جوانانی از این دست بگوییم؛ دین اسلام که آگاه به تمام نیازهای دنیوی و اخروی انسان است به امر خودآرایی و محیط آرایی ای سفارش می کند که حلال باشد. از راه مشروع تهیه شود، سبب اسراف در سرمایه ها و استعدادها نشود، باعث به وجود آمدن فضای گناه و معصیت نشود و در کنار تمام اینها باعث کمال روحیات انسان شود.

پس با این بیان آنچه که تحت عنوان مد و مدگرایی در لباس بعضی از دختران و پسران جامعه مشاهده می شود که بسیار زننده، تنگ، چسبان و بدن نماست وا ین نوع لباس های غربی وسیله ای برای آرایش تن است نه پوشش بدن، به هیچ وجه مورد قبول جامعه ایرانی ، آموزه های دینی و عموم مردم نمی باشد و نه تنها این قبیل افراد مورد توجه قرار نمی گیرند بلکه از این نظر که هنجار های جامعه را شکسته و سلامت آن را تهدید می کنند، انگشت نمای خاص و عام می شوند.

به هر حال پدیده مد و مدگرایی امری است که در اشکال گوناگون در جامعه رخ داده و همان گونه که اشاره شد برخی از جوانان به آن دچارند. حال چه خوب است دست اندرکاران امر در کنار فعالیت های فرهنگی برای جوانان جهت ارائه الگوهای مناسب ایرانی و اسلامی بر تولیدکنندگان لباس های گوناگون هم نظارت کافی را داشته باشند تا هر روز شاهد آن نباشیم که لباس های مد غربی با مارک ها و علامت های گاه معنی دار و معاند با اسلام و ایران در پشت ویترین مغازه ها صف کشیده باشند.

مورچه‌خوار
07-09-2011, 01:32 PM
▪ یک: با موهایی روغن زده، پیراهنی بدون یقه و پر از آرم و مارک های عجیب و غریب غربی، شلوار لی چاک چاک و عینکی بزرگ تر از صورت به چشم، در خیابان راه می رود. از اینکه مورد توجه رهگذران قرار گرفته خوشحال است اما اگر کسی به او اعتراض کند که این چه نوع پوششی است ابتدا می گوید که مد است. بعد ناگهان زبان به شکایت می گشاید که تیپ و لباس من چه ربطی به دیگران دارد و ...



خوب حرف حق می زنه به کسی ربطی نداره تازه این مودبانش طرف خیلی با ادب بوده میگه به کسی ربطی نداره ممکنه واکنش تند تری هم نشون بده...........

مگه جلب توجه کردن بد؟ همه جلب توجه می کنن شما با نوشتن این مطلب من با جواب دادن بش هر کس به نوعی راه ها فرق داره

مورچه‌خوار
07-09-2011, 01:34 PM


▪ دو: لباس مرتب و تمیز به تن دارد. موهایش را حسابی شانه کرده. بسیار تلاش می کند در عین خوش تیپ بودن خودش را همرنگ جامعه نشان بدهد و از معیارهای دینی و ملی در باب مد و مدگرایی خارج نشود. زیاد مورد توجه رهگذران نیست و به همین خاطر زندگی آرام و بی دغدغه ای دارد و ...


ایشون هم حق داره و کار خوبی میکنه

مورچه‌خوار
07-09-2011, 01:41 PM
پدیده ای مثل مد و گرایش به پوشش ها و ظواهر خاص و به اصطلاح جدید، امری مذموم بوده و باید به شدت با آن مبارزه کرد تا جایی که در جامعه امر مد و مدگرایی به طور کامل ریشه کن شده و دیگر کسی هوس به مد افتادن به سرش نزند.

خانوم مبارز خودت دوست داری یکی زورکی بیاد بت بگه پوشش خودت رو عوض کن و بات مبارزه کنه؟

مورچه‌خوار
07-09-2011, 01:55 PM
مد علاوه بر نوع پوشش و آرایش می تواند در جنبه های دیگر هم نمود داشته باشد. جنبه هایی چون طرز نشستن، صحبت کردن، راه رفتن، استفاده از وسایل زندگی و حتی نوع غذا خوردن. به عنوان مثال گاهی اوقات مشاهده می شود خوردن غذای آماده یا ساندویچ یا پیتزا در میان افراد یا خانواده ها آنچنان رایج می شود که رفته رفته تبدیل به مد شده و آن را نوعی شخصیت اجتماعی برای خود تلقی می کنند.



مشکلش چیه مثلا من دیزی دوست ندارم پیتزا که غربی دوست دارم معده خودمو اذیت کنم که چی بشه؟ بگم ایرانیم تعصب دارم؟

حالا فرض کن شخصیتم غربی شده مثل استیون هاوکینگ انیشتن نیوتن ادیسون فروید هگل راسل و.................
مشگلش چیه ؟
اگه 4 تا شخصیت اینطوری داشتیم که ما هم غمی نداشتیم؟ دلمون خوش بود ما ایرانی ها هم یه چیزی اختراع کردیم فقط مصرف کننده نبودیم

مورچه‌خوار
07-09-2011, 01:56 PM
از طرفی هم در همان فرد حس حسادت را تحریک و به دنبالش تقویت می کند و به نوعی او را دچار بیماری چشم و هم چشمی می کند تا مبادا در رقابت مد و مدگرایی دیگران از او جلو بیفتند. این حسادت و این چشم و هم چشمی خود به خود حس اعتماد به نفس را نزد افراد از بین می برد و مشکلی بر مشکلات آنها می افزاید.


کسی که حسود یه مسئله ذاتی دست خود طرف نیست تو همه مسایل هم شحص حسود حسودی می کنه

مورچه‌خوار
07-09-2011, 02:06 PM
پس با این بیان آنچه که تحت عنوان مد و مدگرایی در لباس بعضی از دختران و پسران جامعه مشاهده می شود که بسیار زننده، تنگ، چسبان و بدن نماست وا ین نوع لباس های غربی وسیله ای برای آرایش تن است نه پوشش بدن، به هیچ وجه مورد قبول جامعه ایرانی ، آموزه های دینی و عموم مردم نمی باشد و نه تنها این قبیل افراد مورد توجه قرار نمی گیرند بلکه از این نظر که هنجار های جامعه را شکسته و سلامت آن را تهدید می کنند، انگشت نمای خاص و عام می شوند.


فدای سرم که مورد پذریش بعضی ها نیست مگه لباسا اونا مورد قبول منه
اگه لباسام مورد تایید بعضی ها بود لباسامو سریع عوض می کردم همین مونده فقط شبیه اونا لباس بپوشم

مورچه‌خوار
07-09-2011, 02:09 PM
غافل از اینکه همین به مد افتادن و تقلید کورکورانه کردن از الگوهای غربی نتایج مخربی را در پی دارد.



یعنی اگه تحقیق کنی نوشته ای که رو لباس و یا اون عکس نماد چیه
مشگل حل میشه؟
مشگل تحقیق نکردن؟

alamatesoall
07-09-2011, 06:37 PM
مورچه خوار عزیز احسنت به شما که با موشکافی دقیق مطلب رو خوندی و ممنونم که نظر خودتو ارائه دادی در این زمینه

با نظر شما موافقم ولی نه کاملا ببین دوست عزیز شما حق داری که بگی طرز پوشش من ربطی به کسی نداره این درسته و قابل قبول , اجازه بدین بی تعارف با هم صحبت کنیم و نظر بدیم خدا وکیلی شما خودت واسه تیپ ژیگون بیشتر ارزش و احترام قائلی یا شخصی با تیپ تر تمیز و شیک و مناسب؟ حرف کدوم رو گوش میکنی خداییش آیا حاضری هنگام مشورت با طناب شخصی که تمام وقتشو صرف مد و مد گرایی کرده بری تو چاه یا اینکه سعی میکنی با شخص متفکر و فهمیده و آب دیده مشورت کنی
حتما حالا میخوای برگردی بگی یعنی مد گرایان بلد نیستن فکر کنن؟ نه اینطور نیس من نمیگم اونا بلد نیستن فکر کنن و راه چاه رو بلد نیستن ولی کسی که بیشتر وقت و هزینشو صرف مد و چشم و همچشمی با دیگران میکنه دیگه وقتی واسه تفکر و مطالعه و کسب تجربه نداره و دائم سرش به یه سنگ میخوره و باز به همون سنگ چون توجهی به اطرافش نداره تمام توجهش جلب شده به مد گرایان و پیروی از الگوی مصرف واسه اثبات خودش وگرنه شخصی که در زندگی به جایی رسیده و واسه خودش کسی هستش هیچ نیازی نداره که از راه های دیگه جلب توجه کنه و در این زمینه کمبودی واسه جلب توجه و نظر دیگران نداره
البته من مخالف مطلق مد گرایی نیستم ولی این تیپ های ژیگول رو نمیپسندم و معتقدم که یه فرد همیشه باید تر تمیز و شیک و اتو کشیده در اجتماع ظاهر بشه

alamatesoall
07-09-2011, 06:39 PM
فدای سرم که مورد پذریش بعضی ها نیست مگه لباسا اونا مورد قبول منه
اگه لباسام مورد تایید بعضی ها بود لباسامو سریع عوض می کردم همین مونده فقط شبیه اونا لباس بپوشم

ولی خداییش اینجا رو خوب اومدی :55:

اقاقی
07-09-2011, 06:49 PM
:265:

roya 90
07-10-2011, 12:30 AM
فدای سرم که مورد پذریش بعضی ها نیست مگه لباسا اونا مورد قبول منه
اگه لباسام مورد تایید بعضی ها بود لباسامو سریع عوض می کردم همین مونده فقط شبیه اونا لباس بپوشم


دمت گرم... وای خدا :58:

مورچه‌خوار
07-10-2011, 11:08 AM
علامت سوال گرامي حرف شما صحيح
ولي

اين که افرادي که تو مد هستن و افرادي که تيپ اداري مي زنن رو کدومشون بيشتر ميشه حساب کرد يه مسئاله بغرنج تو جامعه ما
يه سري مفروضات ديگه باعث شده که افرادي که تو مد هستن موفقيت اشخاصي که تيپ ساده ميزنن رو نداشته باشن به قول معروف افراد تو مد بيکار و سرگردون هستند

دليلش اينه فرض کنيد يه شخصي که دکتري داره تو يه رشته داره اگه تو مد باشه بخواد استخدام يه سازمان بشه ايا تو گزينش قبول ميشه؟
به نظر من خيلي ها دوست دارن تو مد باشن ولي کارشون رو از دست ميدن
بنابراين قشر بيکار بيشتر مي تونن تو مد باشن بيکاري هم منشا بسياري از نا هنجاري هاي اجتماع
مگه چقدر مد وقت ادم رو مي گيره
قشر ثروتمند هم راحت میتونه تو مد باشه چون نیازی به کار دولتی نداره
کلا نميشه از رو لباس پوشيدن افراد پي به شخصيتشون برد
فقط يه دسته هستن که لباس پوشيدنشون بخش مهمي از شغلشونه همشون هم در 90 سالگي همون حرفي رو ميزنن که در 14 سالگي مي گفتن از رو لباس راحت ميشه شخصيتشون رو شناخت

alamatesoall
07-10-2011, 03:10 PM
معلومه که منظور منو درست متوجه نشدین منظورم کسانی نبود که کت شلوار میپوشن و تیپ اداری میزنن منظورم همین تیپ اسپرت معمول بود که به ظاهر آدم سر و وضع تمیز و مرتب بده