alamatesoall
07-07-2011, 05:59 PM
هنر اسلامي از ديدگاه سايت هاي خارجي
هنر اسلامي يکي از دورانهاي شکوهمند تاريخ هنر و يکي از ارزشمندترين دستاوردهاي بشري در عرصه هنري بهشمار ميآيد و شامل انواع متنوعي از هنر همچون معماري، خوشنويسي، نقاشي، سراميک و مانند آنها ميشود.
ظهور هنر اسلامي از دل دين و دولت جديد به صورت تدريجي و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دين اسلام و حکومت اسلامي، روندي پرشتاب و ناگهاني داشت. عمده آنچه بر شکلگيري و تزئين بناهاي صدر اسلام تأثير گذاشت ويژهٔ مسلمانان بود و اين تأثيرات در خدمت اهدافي قرار گرفت که پيش از اسلام بهآن شکل و صورت وجود نداشت.
هنر اسلامي براي گسترش خود از منابع بسياري الهام گرفت: هنر رومي، هنر اوليه مسيحي، و هنر بيزانس در هنر و معماري اسلامي اوليه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساساني از ايران پيش از اسلام، اهميت بيشتري داشت؛ بعدها روشهاي و عناصر مختلفي از هنر آسياي مرکزي و هنر چين طي تاخت و تازهاي چادرنشينان مغول اثر مهمي در نقاشي اسلامي، سفالگري، و منسوجات برجاي گذاشت.
بازنمايي تصويري موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده با اين وجود بسياري از مسلمانان ترسيم چهرهها و موجودات زنده را خطري به سوي بتپرستي بهشمار ميآوردند و گناه ميدانستند؛ بنابراين هنر اسلامي اغلب بر خلق زيبايي با نقوش انتزاعي و استفاده از حروف٬ متمرکز بوده است. و به دليل محدوديت نسبي ساير هنرها همچون نقاشي، مجسمهسازي، موسيقي، مسلمانان به توسعه سبکهاي مختلف در زمينههايي انتزاعي سوق داده شدند.
در هنر اسلامي به عناصر تکرار شونده زيادي برميخوريم مانند استفاده از طرحهاي هندسي و يا ترسيمي تخيلي از گل و گياه که به اسليمي معروفند. نقوش اسليمي در هنر اسلامي اغلب بهعنون نمادي از طبيعت بيکراني بهکار ميرود که مخلوق خداست. هرچند اين نظريه مورد قبول همگان نيست اما تعمد در عدم بازنمايي و تقليد دقيق طبيعت را معمولاً بهعنوان نشاني از فروتني هنرمندان دانستهاند که معتقد بودند ايجاد کمال تنها خاص خداوند است.
معماري
شايد يکي از مهمترين نمودهاي هنر اسلامي، معماري باشد. بهويژه مساجد چهار ايوانه و ستوندار که معرف هنر و معماري اسلامي هستند. اين عمارتهاي باشکوه، ميتواند تأثير فرهنگهاي متفاوت در درون تمدن اسلامي را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومي ـ بيزانسي، در معماري شمال آفريقا و اسپانياي اسلامي، در کاخ الحمراء در گرانادا، يا در مسجد جامع قرطبه به خوبي قابل مشاهده است.
نقش گنبد در معماري اسلامي بسيار قابل توجه بوده و طي قرنها گنبد در معماري اسلامي مورد استفاده قرار گرفته است. قديميترين گنبد باقي مانده در تاريخ اسلام، بخشي از بناي تاريخي قبةالصخره متعلق بهسال ۶۹۱ ميلادي است. يکي ديگر از گنبدهاي شاخص متعلق به بناي زيباي تاج محل متعلق به معماري هندي ـ ايراني از سده ۱۷ ميلادي است. در اواخر سده نوزدهم ميلادي گنبدهاي اسلامي با معماري غربي ادغام شده اند.
خوشنويسي
خوشنويسي بارزترين هنر اسلامي است خوشنويسي را ميتوان شاخصترين هنر در پهنهٔ سرزمينهاي اسلامي دانست، و آنرا به مثابهٔ زبان هنري مشترک براي تمامي مسلمانان تلقي کرد.
هنر خوشنويسي همواره براي مسلمانان اهميتي خاص داشتهاست، زيرا در اصل، آنرا هنر تجسم کلام وحي ميدانستهاند. در سرزمينهاي اسلامي خط زيبا را نه فقط در نگارش قرآن، بلکه در اغلب هنرها بهکار ميبردند. در هنر اسلامي تزئينات خطي و خوشنويسي در همه جا بهچشم ميخورد در کتيبههاي ديوارها و گنبدهاي بناهاي مختلف مذهبي و غير مذهبي، منبرها، سکهها، سفالينهها، ظروف فلزي، سلاحها، لباسها و منسوجات، نسخههاي خطي اسناد و کتابها و قطعات هنري تذهيب شده و درهمه جا از خط به عنوان عاملي تزئيني بهره گرفتهاند.
نقاشي
هنر نگارگري يا نقاشي هرگز آنگونه که در هنر مسيحيان يا بودائيان مورد احترام بوده در سرزمينهاي اسلامي مورد توجه قرار نگرفته است. با ظهوراسلام و طي حکومت امويان و عباسيان نمونههاي نادري از نقاشي مشاهده ميشود حتي در دوران سلسلههاي ايراني سامانيان، غزنويان و آل بويه نيز عمدهٔ آثار به دستآمده شامل مصورسازي کتابها ميباشد و کمتر شامل نقاشي ديواري کاخهاست.
نقاشي اسلامي، بهويژه در سدههاي اوليه، وسيلهاي بيان مستقلي نبود بلکه بهنوعي مکمل ادبيات بهحساب ميآمد. اولين آثار نقاشي اسلامي، حاصل تلاش نقاشان، در کار مصور ساختن بعضي از متون ادبي است. آنان محتواي آثار خود را از متن اين کتب ميگرفتند و بسته به ذوق خود، آن را در قالب اشکال زيبا ارائه ميکردند. بهطور کلي موضوع نقاشي اسلامي عبارت است از تصويرسازي کتابهاي معتبر ادبي و مذهبي. همچنين، عنوان ميشود که مسلمين در حين ترجمهٔ آثار يوناني و بيزانسي از تصاوير اين کتب الهام مي گرفتند.
اما بهتدريج نقاشي در سرزمينهاي اسلامي اهميت يافت. با سقوط خلافت عباسي طي دوره ايلخاني هنرهاي کتابسازي و نقاشي رشد شگرفي کرد. تاثير هنر چيني و نقاشيهاي آسياي شرقي و مرکزي در اين دوران مشهود است. سنت نقاشي ايلخاني در دورههاي خلافت فاطمي در مصر و تيموريان در ايران، عثمانيها در ترکيه و گورکانيان در هند پي گرفته شد. هنر نقاشي اسلامي در دوره صفوي به اوج رسيد و در دوران زند و قاجار رنگ و بويي تازه يافت.
شعر اسلامي
شعر اسلامي از وجوه برجسته هنري در فرهنگ اسلامي بهشمار ميآيد که در سه زبان عربي، فارسي و ترکي به اوج رونق خود رسيده است. دو زبان مهم ديگر در شعر اسلامي، زبان اردو و بنگالي هستند.
موسيقي
موسيقي اسلامي به معني آواز يا اجراي موسيقي در عرصه عمومي يا محافل خصوصي در مناطق مختلف مسلماننشين است که شامل کشورهاي عربي در منطقه مرکزي جهان اسلام و خاور ميانه، شمال آفريقا، ايران، آسياي مرکزي و جنوب آسيا ميشود.
از آنجايي که اسلام شامل چندين مذهب، قوم و مليت است سبکهاي موسيقايي مختلف بومي در مناطق مختلف شکل گرفته است. برخي از نظريهپردازان اسلامي موسيقي را «غنا» دانسته و آن را حرام شمردهاند اما برخي ديگر اين نکته را شامل فقط برخي از انواع موسيقي ميدانند.
قاليبافي و منسوجات
قاليبافي و منسوجات از هنرهاي دستي و سنتي مهم در کشورهاي اسلامي به ويژه در ايران و آسياي مرکزي است که شهرتي جهاني دارد.
سفالگري و کاشيکاري
وسايل و محصولات مختلف از سفال و سراميک در تمامي مناطق مسلماننشين با اندکي اختلاف در نوع مواد اوليه، رنگ و طرحهاي تزئيني همواره توليد ميشده است؛ از اين رو محصولات هر ناحيه به خوبي قابل تشخيص از فرآوردههاي ساير نقاط است. بسياري از نقوش تزئيني اين سفالينهها از آثار برجسته هنري بهشمار ميآيند. همچنين کاشيکاري به عنوان پوششي تزئيني براي ساختمانها بهويژه در ايران و آسياي مرکزي رشد شگرفي را تجربه کرده است و از مفاخر هنر اسلامي و بلکه هنر جهاني محسوب ميشوند.
هنرهاي نمايشي
علاوه بر انواع هنرهاي مختلف نمايشي مانند نمايشهاي خيمهشب بازي يا سايه عروسکها و مانند آنها تعزيه در ايران که نوعي نمايش سنتي در سوگ مصائب حسين بن علي(ع) است يکي از نمونههاي بارز هنرهاي نمايشي سنتي در جهان اسلام ميباشد.
مجسمهسازي
مجسمهسازي در هنراسلامي بسيار محدود و تقريباً ممنوع بوده؛ با اين وجود تقريباً در همه سرزمينها و دورانهاي اسلامي به نمونههايي از آن برميخوريم و انواعي از نقوش برجسته ارزشمند و شگرف بر روي کتيبههاي آجري و گچي، ظروف فلزي و چوبي و يا ساخته شده از عاج و مانند آن همواره اجرا شده است.
هنر اسلامي يکي از دورانهاي شکوهمند تاريخ هنر و يکي از ارزشمندترين دستاوردهاي بشري در عرصه هنري بهشمار ميآيد و شامل انواع متنوعي از هنر همچون معماري، خوشنويسي، نقاشي، سراميک و مانند آنها ميشود.
ظهور هنر اسلامي از دل دين و دولت جديد به صورت تدريجي و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دين اسلام و حکومت اسلامي، روندي پرشتاب و ناگهاني داشت. عمده آنچه بر شکلگيري و تزئين بناهاي صدر اسلام تأثير گذاشت ويژهٔ مسلمانان بود و اين تأثيرات در خدمت اهدافي قرار گرفت که پيش از اسلام بهآن شکل و صورت وجود نداشت.
هنر اسلامي براي گسترش خود از منابع بسياري الهام گرفت: هنر رومي، هنر اوليه مسيحي، و هنر بيزانس در هنر و معماري اسلامي اوليه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساساني از ايران پيش از اسلام، اهميت بيشتري داشت؛ بعدها روشهاي و عناصر مختلفي از هنر آسياي مرکزي و هنر چين طي تاخت و تازهاي چادرنشينان مغول اثر مهمي در نقاشي اسلامي، سفالگري، و منسوجات برجاي گذاشت.
بازنمايي تصويري موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده با اين وجود بسياري از مسلمانان ترسيم چهرهها و موجودات زنده را خطري به سوي بتپرستي بهشمار ميآوردند و گناه ميدانستند؛ بنابراين هنر اسلامي اغلب بر خلق زيبايي با نقوش انتزاعي و استفاده از حروف٬ متمرکز بوده است. و به دليل محدوديت نسبي ساير هنرها همچون نقاشي، مجسمهسازي، موسيقي، مسلمانان به توسعه سبکهاي مختلف در زمينههايي انتزاعي سوق داده شدند.
در هنر اسلامي به عناصر تکرار شونده زيادي برميخوريم مانند استفاده از طرحهاي هندسي و يا ترسيمي تخيلي از گل و گياه که به اسليمي معروفند. نقوش اسليمي در هنر اسلامي اغلب بهعنون نمادي از طبيعت بيکراني بهکار ميرود که مخلوق خداست. هرچند اين نظريه مورد قبول همگان نيست اما تعمد در عدم بازنمايي و تقليد دقيق طبيعت را معمولاً بهعنوان نشاني از فروتني هنرمندان دانستهاند که معتقد بودند ايجاد کمال تنها خاص خداوند است.
معماري
شايد يکي از مهمترين نمودهاي هنر اسلامي، معماري باشد. بهويژه مساجد چهار ايوانه و ستوندار که معرف هنر و معماري اسلامي هستند. اين عمارتهاي باشکوه، ميتواند تأثير فرهنگهاي متفاوت در درون تمدن اسلامي را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومي ـ بيزانسي، در معماري شمال آفريقا و اسپانياي اسلامي، در کاخ الحمراء در گرانادا، يا در مسجد جامع قرطبه به خوبي قابل مشاهده است.
نقش گنبد در معماري اسلامي بسيار قابل توجه بوده و طي قرنها گنبد در معماري اسلامي مورد استفاده قرار گرفته است. قديميترين گنبد باقي مانده در تاريخ اسلام، بخشي از بناي تاريخي قبةالصخره متعلق بهسال ۶۹۱ ميلادي است. يکي ديگر از گنبدهاي شاخص متعلق به بناي زيباي تاج محل متعلق به معماري هندي ـ ايراني از سده ۱۷ ميلادي است. در اواخر سده نوزدهم ميلادي گنبدهاي اسلامي با معماري غربي ادغام شده اند.
خوشنويسي
خوشنويسي بارزترين هنر اسلامي است خوشنويسي را ميتوان شاخصترين هنر در پهنهٔ سرزمينهاي اسلامي دانست، و آنرا به مثابهٔ زبان هنري مشترک براي تمامي مسلمانان تلقي کرد.
هنر خوشنويسي همواره براي مسلمانان اهميتي خاص داشتهاست، زيرا در اصل، آنرا هنر تجسم کلام وحي ميدانستهاند. در سرزمينهاي اسلامي خط زيبا را نه فقط در نگارش قرآن، بلکه در اغلب هنرها بهکار ميبردند. در هنر اسلامي تزئينات خطي و خوشنويسي در همه جا بهچشم ميخورد در کتيبههاي ديوارها و گنبدهاي بناهاي مختلف مذهبي و غير مذهبي، منبرها، سکهها، سفالينهها، ظروف فلزي، سلاحها، لباسها و منسوجات، نسخههاي خطي اسناد و کتابها و قطعات هنري تذهيب شده و درهمه جا از خط به عنوان عاملي تزئيني بهره گرفتهاند.
نقاشي
هنر نگارگري يا نقاشي هرگز آنگونه که در هنر مسيحيان يا بودائيان مورد احترام بوده در سرزمينهاي اسلامي مورد توجه قرار نگرفته است. با ظهوراسلام و طي حکومت امويان و عباسيان نمونههاي نادري از نقاشي مشاهده ميشود حتي در دوران سلسلههاي ايراني سامانيان، غزنويان و آل بويه نيز عمدهٔ آثار به دستآمده شامل مصورسازي کتابها ميباشد و کمتر شامل نقاشي ديواري کاخهاست.
نقاشي اسلامي، بهويژه در سدههاي اوليه، وسيلهاي بيان مستقلي نبود بلکه بهنوعي مکمل ادبيات بهحساب ميآمد. اولين آثار نقاشي اسلامي، حاصل تلاش نقاشان، در کار مصور ساختن بعضي از متون ادبي است. آنان محتواي آثار خود را از متن اين کتب ميگرفتند و بسته به ذوق خود، آن را در قالب اشکال زيبا ارائه ميکردند. بهطور کلي موضوع نقاشي اسلامي عبارت است از تصويرسازي کتابهاي معتبر ادبي و مذهبي. همچنين، عنوان ميشود که مسلمين در حين ترجمهٔ آثار يوناني و بيزانسي از تصاوير اين کتب الهام مي گرفتند.
اما بهتدريج نقاشي در سرزمينهاي اسلامي اهميت يافت. با سقوط خلافت عباسي طي دوره ايلخاني هنرهاي کتابسازي و نقاشي رشد شگرفي کرد. تاثير هنر چيني و نقاشيهاي آسياي شرقي و مرکزي در اين دوران مشهود است. سنت نقاشي ايلخاني در دورههاي خلافت فاطمي در مصر و تيموريان در ايران، عثمانيها در ترکيه و گورکانيان در هند پي گرفته شد. هنر نقاشي اسلامي در دوره صفوي به اوج رسيد و در دوران زند و قاجار رنگ و بويي تازه يافت.
شعر اسلامي
شعر اسلامي از وجوه برجسته هنري در فرهنگ اسلامي بهشمار ميآيد که در سه زبان عربي، فارسي و ترکي به اوج رونق خود رسيده است. دو زبان مهم ديگر در شعر اسلامي، زبان اردو و بنگالي هستند.
موسيقي
موسيقي اسلامي به معني آواز يا اجراي موسيقي در عرصه عمومي يا محافل خصوصي در مناطق مختلف مسلماننشين است که شامل کشورهاي عربي در منطقه مرکزي جهان اسلام و خاور ميانه، شمال آفريقا، ايران، آسياي مرکزي و جنوب آسيا ميشود.
از آنجايي که اسلام شامل چندين مذهب، قوم و مليت است سبکهاي موسيقايي مختلف بومي در مناطق مختلف شکل گرفته است. برخي از نظريهپردازان اسلامي موسيقي را «غنا» دانسته و آن را حرام شمردهاند اما برخي ديگر اين نکته را شامل فقط برخي از انواع موسيقي ميدانند.
قاليبافي و منسوجات
قاليبافي و منسوجات از هنرهاي دستي و سنتي مهم در کشورهاي اسلامي به ويژه در ايران و آسياي مرکزي است که شهرتي جهاني دارد.
سفالگري و کاشيکاري
وسايل و محصولات مختلف از سفال و سراميک در تمامي مناطق مسلماننشين با اندکي اختلاف در نوع مواد اوليه، رنگ و طرحهاي تزئيني همواره توليد ميشده است؛ از اين رو محصولات هر ناحيه به خوبي قابل تشخيص از فرآوردههاي ساير نقاط است. بسياري از نقوش تزئيني اين سفالينهها از آثار برجسته هنري بهشمار ميآيند. همچنين کاشيکاري به عنوان پوششي تزئيني براي ساختمانها بهويژه در ايران و آسياي مرکزي رشد شگرفي را تجربه کرده است و از مفاخر هنر اسلامي و بلکه هنر جهاني محسوب ميشوند.
هنرهاي نمايشي
علاوه بر انواع هنرهاي مختلف نمايشي مانند نمايشهاي خيمهشب بازي يا سايه عروسکها و مانند آنها تعزيه در ايران که نوعي نمايش سنتي در سوگ مصائب حسين بن علي(ع) است يکي از نمونههاي بارز هنرهاي نمايشي سنتي در جهان اسلام ميباشد.
مجسمهسازي
مجسمهسازي در هنراسلامي بسيار محدود و تقريباً ممنوع بوده؛ با اين وجود تقريباً در همه سرزمينها و دورانهاي اسلامي به نمونههايي از آن برميخوريم و انواعي از نقوش برجسته ارزشمند و شگرف بر روي کتيبههاي آجري و گچي، ظروف فلزي و چوبي و يا ساخته شده از عاج و مانند آن همواره اجرا شده است.