O M I D
06-18-2011, 05:29 PM
موضوع اعتراض به رقم های پايين دريافتی مربيان از زمانی كليد خورد كه علی پروين در زمان حضورش در پرسپوليس بارها به اين نكته اعتراض كرد كه وقتی بازيكن تيمش 200 ميليون می گيرد ، منطقی نيست كه او رقم كمتری از آن را دريافت كند.
جام جم آنلاین: همپا با افزایش مبلغ قرارداد بازیكنان در لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران ، رقم قرارداد مربیان شاغل در این لیگ نیز افزایش قابل توجهی داشته است. هرچند كه رقم دریافتی تمام مربیان، نزدیك به یكدیگر نیست و با توجه به سابقه و میزان موفقیت شان ، رقمهای پرداختی به آنان نیز متفاوت است.
نكته اصلی اینجاست؛ با گذشت 10 سال از عمر لیگ حرفه ای فوتبال ایران ، رقم های پرداختی به مربیان نیز از رشد قابل توجهی برخوردار شده است ، در حالی كه شاید در سال های اولیه اینگونه نبود كه یك مربی به اندازه بازیكنان تیمش یا بیشتر از آنها در فوتبال ایران پول بگیرد . موضوعی كه البته در فوتبال جهان نیز تعریف شده و هیچگاه رقم دریافتی یك مربی با قرارداد ستاره تیمش همخوانی و سنخیت لازم را نداشته است.
موضوع از كجا كلید خورد؟
موضوع اعتراض به رقم های پایین دریافتی مربیان از زمانی كلید خورد كه علی پروین در زمان حضورش در پرسپولیس بارها به این نكته اعتراض كرد كه وقتی بازیكن تیمش 200 میلیون می گیرد ، منطقی نیست كه او رقم كمتری از آن را دریافت كند. استدلال پروین نیز این بود كه در چنین شرایطی بازیكن و ستاره تیمش وقتی ببیند رقم دریافتی او بسیار كمتر از اوست ، حرفشنوی لازم را از وی در مقام سرمربی تیمش نخواهد داشت . برای همین نیز علی پروین 6، 7 سال پیش رقم قابل توجهی می گرفت كه اصلا با رقم دریافتی دیگر مربیان حاضر در لیگ تطابق نداشت . بعدها كه امیر قلعه نویی در لیگ برتر صاحب موفقیت هایی شد این استدلال را به صورت جدی تر مورد توجه قرار داد تا طی دو فصل اخیر رقم های قابل توجهی را از باشگاه متمول سپاهان دریافت كند . هر چند كه قلعه نویی یكی از دلایل جدایی اش از باشگاه اصفهانی را پایبندی باشگاه به سقف قرارداد بازیكنان دانست ، اما حسینی رئیس هیات مدیره سپاهان به صراحت اعلام كرد كه قلعه نویی به این دلیل در اصفهان نمانده كه باشگاه نمی توانسته است بسان دو فصل گذشته به وی پول پرداخت كند.
به هر صورت و در شرایطی كه اكثر كارشناسان فوتبال ایران ،افزایش رقم های قرارداد مربیان را اصولی و بر اساس منطقی تعریف شده نمی دانند ، عدهای نیز این افزایش قراردادها را متاثر از حضور مربیان خارجی و رقم های دریافتی آنان می دانند.
بررسیها نشان میدهد كه در كشور ما بر خلاف تمام نقاط دنیا، اكنون قیمت یك مربی در حد خرید یك بازیكن ممتاز و حتی در مواردی بیش از آن است. رسول كربكندی مربی فصل پیش راهآهن در این مورد معتقد است: تنها زمانی میتوان بر رقمهای لجامگسیخته جذب بازیكن یا مربی توسط برخی باشگاههای متمول مهار زد كه رسیدگی و نظارت كاملی بر مصوبه سقف قراردادها صورت گیرد. از آنجا كه در تیمهای دولتی این رقم از پول بیتالمال تامین میشود، پس این اهمیت وجود دارد كه با استفاده از تمام ابزارهای كارآمد از جمله سازمان بازرسی، اقدامی كنترلی صورت گیرد چرا كه مربیای كه در طول فصل یك میلیارد تومان دریافت میكند دیگر نمیتواند در فصل بعد ، به رقم 350 میلیون تومان قناعت كند. به این ترتیب سیكل معیوب موجودی پرایرادتر به كار خود ادامه میدهد. كربكندی معتقد است اساسا وضع قانون سقف قراردادها كاری غلط و غیرحرفهای است و در صورتی كه فوتبال ما از انحصار دولت خارج و به طور صحیح و اصولی به بخش خصوصی واگذار شود، به طور خودكار، چنین رویههای غیرقابل كنترلی از بین خواهد رفت.
اصغر شرفی، سرمربی پیشین برق شیراز، استقلال و ... معتقد است اكنون در عین حال كه همه میدانند ارقامی نجومی و خارج از سقفهای قانونی در فوتبال ما جابهجا میشود، كسی نمیتواند با سند چنین چیزی را بازگو كند. شرفی معتقد است از آنجا كه فوتبال ما دارای ماهیتی دولتی است، این ورزش برای ادامه حیات خود نیازمند تزریق بودجههای دولتی است، ولی این اقدام باید به صورتی متوازن و عادلانه صورت گیرد تا چنین شكاف عمیقی بین تیمهای بسیار متمول لیگی با دیگر تیمها به وجود نیاید و به این ترتیب با داغ شدن تب رقابت واقعی، بر كیفیت و قدرت فوتبال ایران افزوده شود.
ابراهیم قاسمپور، سرمربی پیشین صنعت نفت، پاس و... با اعلام این كه برخی مربیان مبالغی بالغ بر 700 میلیون تومان در طول یك سال دریافت میكنند، بحث سقف قرارداد مربیان از سقف قرارداد بازیكنان را كاملا متفاوت و مجزا از یكدیگر میداند و معتقد است برای هر یك از این دو مقوله، باید نظام خاص و متفاوتی برقرار شود. قاسمپور با اشاره به این كه رقمهای زیادی در فوتبال ایران به شكل زیر میزی تبادل میشود، این پدیده را به هیچ وجه زیبنده و قابل تحمل نمیداند.
ناصر ابراهیمی، سرمربی پیشین تیم ملی، یكی از دلایل پرداختهای بالای 800 تا 900 میلیون تومانی به برخی مربیان داخلی را ورود برخی مربیان خارجی با ارقامی یكی، دو میلیاردی و بیشتر میداند و میگوید: در گذشته چنین رقابت كور و سرسامآوری در بالا بردن ارقام نجومی قراردادها به وجود نیامده بود و مربیان با دریافت حداقل دستمزدهایی، با آرامش به مراتب بهتری به كار و حرفه مورد علاقه خود میپرداختند به گونهای كه من در طول 44 سال فعالیت مربیگری در مجموع بیش از 180 میلیون تومان دریافت نكردهام و حتی در دهه 1360 با حقوق ماهانه 5 تا 7 هزار تومان كه شاید معادل 500 تا 700 هزار تومان فعلی ارزش داشت، با رضایت به كار سرمربیگری تیم ملی مشغول بودم؛ حقوقی كه با آن نه میشد خودرویی خرید و نه خانهای.
فرار از سقف قرارداد
سعید ناصری، معاون اجرایی كانون مربیان فوتبال ایران هم با اعلام اینكه یكی از مربیان موفق سالهای اخیر لیگی، سال گذشته رقم یك میلیارد و 140 میلیون تومان دستمزد و پاداش از باشگاه خود دریافت كرده و دیگر مربی سرشناس لیگی سال قبل از آن به ازای تنها یك نیمفصل رقم 600 میلیون تومان دستمزد و پاداش گرفته بود، گفت: مسلما در ظاهر، قرارداد چنین مربیانی شاید بیش از 300 میلیون نباشد ولی باشگاهها با اتخاذ حربههای مختلفی، مادهها و بندهایی برای فرار از سقف قرارداد باز میكنند؛ مثلا مینویسند برای این تعداد برد پیاپی، باشگاه ملزم به پرداخت این مقدار پاداش به مربی خواهد بود و... .
معاون اجرایی كانون مربیان فوتبال ایران معتقد است در حالی كه بسیاری از مربیان توانمند و دارای دانش فنی مناسب، از كورس حضور در این عرصه دور افتادهاند تعدادی مربی محدود، بدون رعایت سقفهای قانونی جولان میدهند، حال آن كه اغلب این گونه مربیان، كمتر كیفیت و كارهای شاخصی از خود نشان میدهند.
به هر حال در شرایطی كه اغلب مربیان مانند بسیاری از اقشار پردرآمد دیگر جامعه بنابر ملاحظاتی، مایل به افشای ارقام دریافتی طول فصل خود نیستند، نگاهی به جدول درآمدهای تقریبی غالب مربیان زحمتكش و پرتلاش لیگ برتری برای خوانندههای «جامجم» خالی از لطف نیست.
این ارقام از طریق منابع خبری، گفتوگو با كارشناسان و برخی سرمربیان و بررسی وضعیت قراردادهای آنان به دست آمده است.
http://pnu-club.com/imported/2011/06/466.jpg
جام جم آنلاین: همپا با افزایش مبلغ قرارداد بازیكنان در لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران ، رقم قرارداد مربیان شاغل در این لیگ نیز افزایش قابل توجهی داشته است. هرچند كه رقم دریافتی تمام مربیان، نزدیك به یكدیگر نیست و با توجه به سابقه و میزان موفقیت شان ، رقمهای پرداختی به آنان نیز متفاوت است.
نكته اصلی اینجاست؛ با گذشت 10 سال از عمر لیگ حرفه ای فوتبال ایران ، رقم های پرداختی به مربیان نیز از رشد قابل توجهی برخوردار شده است ، در حالی كه شاید در سال های اولیه اینگونه نبود كه یك مربی به اندازه بازیكنان تیمش یا بیشتر از آنها در فوتبال ایران پول بگیرد . موضوعی كه البته در فوتبال جهان نیز تعریف شده و هیچگاه رقم دریافتی یك مربی با قرارداد ستاره تیمش همخوانی و سنخیت لازم را نداشته است.
موضوع از كجا كلید خورد؟
موضوع اعتراض به رقم های پایین دریافتی مربیان از زمانی كلید خورد كه علی پروین در زمان حضورش در پرسپولیس بارها به این نكته اعتراض كرد كه وقتی بازیكن تیمش 200 میلیون می گیرد ، منطقی نیست كه او رقم كمتری از آن را دریافت كند. استدلال پروین نیز این بود كه در چنین شرایطی بازیكن و ستاره تیمش وقتی ببیند رقم دریافتی او بسیار كمتر از اوست ، حرفشنوی لازم را از وی در مقام سرمربی تیمش نخواهد داشت . برای همین نیز علی پروین 6، 7 سال پیش رقم قابل توجهی می گرفت كه اصلا با رقم دریافتی دیگر مربیان حاضر در لیگ تطابق نداشت . بعدها كه امیر قلعه نویی در لیگ برتر صاحب موفقیت هایی شد این استدلال را به صورت جدی تر مورد توجه قرار داد تا طی دو فصل اخیر رقم های قابل توجهی را از باشگاه متمول سپاهان دریافت كند . هر چند كه قلعه نویی یكی از دلایل جدایی اش از باشگاه اصفهانی را پایبندی باشگاه به سقف قرارداد بازیكنان دانست ، اما حسینی رئیس هیات مدیره سپاهان به صراحت اعلام كرد كه قلعه نویی به این دلیل در اصفهان نمانده كه باشگاه نمی توانسته است بسان دو فصل گذشته به وی پول پرداخت كند.
به هر صورت و در شرایطی كه اكثر كارشناسان فوتبال ایران ،افزایش رقم های قرارداد مربیان را اصولی و بر اساس منطقی تعریف شده نمی دانند ، عدهای نیز این افزایش قراردادها را متاثر از حضور مربیان خارجی و رقم های دریافتی آنان می دانند.
بررسیها نشان میدهد كه در كشور ما بر خلاف تمام نقاط دنیا، اكنون قیمت یك مربی در حد خرید یك بازیكن ممتاز و حتی در مواردی بیش از آن است. رسول كربكندی مربی فصل پیش راهآهن در این مورد معتقد است: تنها زمانی میتوان بر رقمهای لجامگسیخته جذب بازیكن یا مربی توسط برخی باشگاههای متمول مهار زد كه رسیدگی و نظارت كاملی بر مصوبه سقف قراردادها صورت گیرد. از آنجا كه در تیمهای دولتی این رقم از پول بیتالمال تامین میشود، پس این اهمیت وجود دارد كه با استفاده از تمام ابزارهای كارآمد از جمله سازمان بازرسی، اقدامی كنترلی صورت گیرد چرا كه مربیای كه در طول فصل یك میلیارد تومان دریافت میكند دیگر نمیتواند در فصل بعد ، به رقم 350 میلیون تومان قناعت كند. به این ترتیب سیكل معیوب موجودی پرایرادتر به كار خود ادامه میدهد. كربكندی معتقد است اساسا وضع قانون سقف قراردادها كاری غلط و غیرحرفهای است و در صورتی كه فوتبال ما از انحصار دولت خارج و به طور صحیح و اصولی به بخش خصوصی واگذار شود، به طور خودكار، چنین رویههای غیرقابل كنترلی از بین خواهد رفت.
اصغر شرفی، سرمربی پیشین برق شیراز، استقلال و ... معتقد است اكنون در عین حال كه همه میدانند ارقامی نجومی و خارج از سقفهای قانونی در فوتبال ما جابهجا میشود، كسی نمیتواند با سند چنین چیزی را بازگو كند. شرفی معتقد است از آنجا كه فوتبال ما دارای ماهیتی دولتی است، این ورزش برای ادامه حیات خود نیازمند تزریق بودجههای دولتی است، ولی این اقدام باید به صورتی متوازن و عادلانه صورت گیرد تا چنین شكاف عمیقی بین تیمهای بسیار متمول لیگی با دیگر تیمها به وجود نیاید و به این ترتیب با داغ شدن تب رقابت واقعی، بر كیفیت و قدرت فوتبال ایران افزوده شود.
ابراهیم قاسمپور، سرمربی پیشین صنعت نفت، پاس و... با اعلام این كه برخی مربیان مبالغی بالغ بر 700 میلیون تومان در طول یك سال دریافت میكنند، بحث سقف قرارداد مربیان از سقف قرارداد بازیكنان را كاملا متفاوت و مجزا از یكدیگر میداند و معتقد است برای هر یك از این دو مقوله، باید نظام خاص و متفاوتی برقرار شود. قاسمپور با اشاره به این كه رقمهای زیادی در فوتبال ایران به شكل زیر میزی تبادل میشود، این پدیده را به هیچ وجه زیبنده و قابل تحمل نمیداند.
ناصر ابراهیمی، سرمربی پیشین تیم ملی، یكی از دلایل پرداختهای بالای 800 تا 900 میلیون تومانی به برخی مربیان داخلی را ورود برخی مربیان خارجی با ارقامی یكی، دو میلیاردی و بیشتر میداند و میگوید: در گذشته چنین رقابت كور و سرسامآوری در بالا بردن ارقام نجومی قراردادها به وجود نیامده بود و مربیان با دریافت حداقل دستمزدهایی، با آرامش به مراتب بهتری به كار و حرفه مورد علاقه خود میپرداختند به گونهای كه من در طول 44 سال فعالیت مربیگری در مجموع بیش از 180 میلیون تومان دریافت نكردهام و حتی در دهه 1360 با حقوق ماهانه 5 تا 7 هزار تومان كه شاید معادل 500 تا 700 هزار تومان فعلی ارزش داشت، با رضایت به كار سرمربیگری تیم ملی مشغول بودم؛ حقوقی كه با آن نه میشد خودرویی خرید و نه خانهای.
فرار از سقف قرارداد
سعید ناصری، معاون اجرایی كانون مربیان فوتبال ایران هم با اعلام اینكه یكی از مربیان موفق سالهای اخیر لیگی، سال گذشته رقم یك میلیارد و 140 میلیون تومان دستمزد و پاداش از باشگاه خود دریافت كرده و دیگر مربی سرشناس لیگی سال قبل از آن به ازای تنها یك نیمفصل رقم 600 میلیون تومان دستمزد و پاداش گرفته بود، گفت: مسلما در ظاهر، قرارداد چنین مربیانی شاید بیش از 300 میلیون نباشد ولی باشگاهها با اتخاذ حربههای مختلفی، مادهها و بندهایی برای فرار از سقف قرارداد باز میكنند؛ مثلا مینویسند برای این تعداد برد پیاپی، باشگاه ملزم به پرداخت این مقدار پاداش به مربی خواهد بود و... .
معاون اجرایی كانون مربیان فوتبال ایران معتقد است در حالی كه بسیاری از مربیان توانمند و دارای دانش فنی مناسب، از كورس حضور در این عرصه دور افتادهاند تعدادی مربی محدود، بدون رعایت سقفهای قانونی جولان میدهند، حال آن كه اغلب این گونه مربیان، كمتر كیفیت و كارهای شاخصی از خود نشان میدهند.
به هر حال در شرایطی كه اغلب مربیان مانند بسیاری از اقشار پردرآمد دیگر جامعه بنابر ملاحظاتی، مایل به افشای ارقام دریافتی طول فصل خود نیستند، نگاهی به جدول درآمدهای تقریبی غالب مربیان زحمتكش و پرتلاش لیگ برتری برای خوانندههای «جامجم» خالی از لطف نیست.
این ارقام از طریق منابع خبری، گفتوگو با كارشناسان و برخی سرمربیان و بررسی وضعیت قراردادهای آنان به دست آمده است.
http://pnu-club.com/imported/2011/06/466.jpg