توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یه سوال؟؟؟؟؟؟؟؟؟(اگر همین امروز بفهمی که فقط شش ماه دیگه فرصت برای زندگی داری ٬ چکار میکنی ؟)
alamatesoall
05-26-2011, 07:18 PM
اگر همین امروز بفهمی که فقط شش ماه دیگه فرصت برای زندگی داری ٬ چکار میکنی ؟
saeidking
05-26-2011, 07:53 PM
اگر همین امروز بفهمی که فقط شش ماه دیگه فرصت برای زندگی داری ٬ چکار میکنی ؟
هر جوری شده میرم کربلا,چون آرزومه
ستاره ی سهیل 10
05-26-2011, 11:22 PM
هر شب میرفتم پیش بابا مامانم می خوابیدم اونم وسطشون. اون وقت با آرامش کامل از این دنیا میرفتم.:168:
اقاقی
05-26-2011, 11:23 PM
شش ماه باقیمونده رو زندگی می کنم اونم زندگی به معنای واقعی کلمه..!!:39:
ولی جد ااز شوخی هیچی دیگه مث روزای عادی می گذرونم .. شاید یه کم مثبت تر بشم!
وقتی کاری ازم ساخته نیس دیگه چیکار می تونم بکنم؟ هیش کار منتظر میشینم:169:
داروین
05-26-2011, 11:50 PM
هر شب میرفتم پیش بابا مامانم می خوابیدم اونم وسطشون. اون وقت با آرامش کامل از این دنیا میرفتم.:168:
آخر عمریم دست از اذیت و آزار دیگران برنمی داشتی؟!!!:39:
adeleh 2
06-08-2011, 12:37 PM
سعی میکردم کارایی که عقب انداختم رو زودتر انجام بدم چیزایی که باید میگفتم و نگفتم و بگم و نذر میکردم که خدا شفام بده شاید معجزه شد آخه من معجزه تو زندگیم خیلی دیدم برای همین هیچ وقت امیدم و از دست نمیدم
bigbang_theo
06-11-2011, 07:54 PM
وقتی به این فکر میکنیم که اخرین بیگ بنگ 14 میلیارد سال پیش اتفاق افتاد می فهمیم عمر ما 1000 سال هم طول بکشه مثل یه چشم به هم زدن
ما خودمون کوچیکیم ولی ارزو هامون بزرگ تو این دنیا زمین به این بزرگی تو جهان بی کران دیده نمیشه انقد کوچیکه
sabz2012
06-12-2011, 01:31 AM
احتمالا هفته اول همش به اين موضوع فكر ميكنم كه چه اتفاقي افتاده و من چكاريي انجام دادم كه نتيجه اش شده اين كه من 6 ماه ديگه ميميرم(چون هر عملي يه عكس العملي داره) و ميگم اخه چرا من و چندين روز اول احتمالا افسردگي ميگيرم و سعي ميكنم تا مدتي از جمع دوريي كنم و به اين موضوع هم فكر ميكنم كه وقتي من مردم تك تك اعضاي خانواده ام چيكار ميكنن و دلم بسيار براي مادرم ميسوزه چون مادرم خيلي مهربونو دلسوزه(توي اقوام ما مادرم بعنوان دلسوزترين مادرها معروفه) و فك ميكنم به كارهايي كه ميخواستم انجام بدم كه يا نتونستم يا خودم كوتاهي كردم و به گذشته ام نگاه ميكنم كه ببينم من تو گذشته چه كار ماندگاريي انجام دادم و سعي ميكنم كه براي اينده ام از خودم چهره اي ماندگار بجا بذارم و همش لبخند بزنم و سعي ميكنم بيشتر با خدا بودن رو ياد بگيرم و اگه خدا قسمت كنه احتمالا يه زيارتي به مشهد برم و اخرين حرف هامو با امام رضا بزنم و سعي ميكنم كه ديگه به هيچ كي دل نبندم و اگر يادم باشه كه به كسي بدي كرده باشم ميرم ازش حلاليت ميگيرم و به اين موضوع فكر ميكنم كه چه ارزوهايي براي اينده ام داشتم كه اجل مهلت نداد
amir26arak
06-12-2011, 02:48 AM
من میگم منو این همه خوشبختی محال:36:
pinkrainbow
06-12-2011, 07:45 PM
من میگم منو این همه خوشبختی محال:36:
:39:منم همینطور
roohallah8
06-12-2011, 08:01 PM
من به زندگی عادی ادامه میدادم و همون کار های قبلیمو انجام میدادم...
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.