PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فاشیسم از نظر اومبرتو اکو:



alamatesoall
05-23-2011, 07:15 PM
فاشیسم از نظر اومبرتو اکو:




فیلسوف ایتالیایی اومبرتو اکو (۱۹۳۲) در یکی از مقاله‌های خود به بیان ویژگی‌های فاشیسم می‌پردازد. او که در ایتالیا به دنیا آمده است و دوره فاشیسم را نیز تجربه نموده است، پیش از پرداختن به این ویژگی‌ها می‌گوید: «ویژگی‌های فاشیسم را نمی‌توان در یک سیستم وارد کرد، چون بسیاری از این ویژگی‌ها همدیگر را نقض می‌کنند و مربوط به اشکال دیگری از استبداد و بنیادگرایی هستند. با این‌حال کافی است که تنها یکی از این ویژگی‌ها حاضر باشد تا نطفه فاشیسم بسته شود!». او این ویژگی‌های را چنین می‌شمارد:

۱. نخستین ویژگی‌ فاشیسم ستایش بت‌پرستانه از سنت‌هاست. پی‌آمد چنین بینشی رسیدن به این اندیشه است که پیشرفتِ دانش ناممکن است و حقیقت یک‌بار برای همیشه اعلام شده است و وظیفه ما تنها تفسیر آن می‌باشد.
۲. فاشیسم تجربه دوران روشنگری را بر نمی‌تابد و آن را آغاز ضایعه عصر مدرن قلمداد می‌کند. از این دیدگاه می‌توان فاشیسم را غیرعقلایی دانست.
۳. غیرعقلایی بودن به مفهوم پرستش "عمل برای عمل" نیز هست. عمل به خودی خود زیباست. بنابراین باید بدون اندیشیدن آن را به جای آورد. اندیشیدن از نظر فاشیسم شکلی از اخته کردن است. بدین ترتیب سوءظن به دنیای روشنفکری همواره یکی از نشانه‌های فاشیسم بوده است. به طوری‌که بحث اصلی روشنفکران وابسته به فاشیسم عبارت بود از متهم کردن روشنفکران مدرن و طرد آن‌ها.
۴. فاشیسم پذیرای انتقاد نیست. [در فاشیسم انتقاد مخالفت به حساب می‌آید] و مخالفت با خیانت مساوی می‌شود.
۵. فاشیسم به "اتفاق‌‌ نظر" باور دارد و برای رسیدن به "اجماع همگانی" از وحشت از "اختلاف نظر" بهره‌بردرای می‌کند.
۶. فاشیسم از سرخوردگی فردی یا اجتماعی به وجود می‌‌آید. از این‌رو یکی از ویژگی‌های خاص فاشیسم توسل به طبقات متوسط و سرخورده است، طبقاتی که به دلیل بحران اقتصادی یا تحقیر سیاسی سرخورده شده‌اند.
۷. در ریشه روانشناسی فاشیسم، وسواس توطئه و در صورت امکان توطئه بین‌المللی را می‌یابیم. هواداران فاشیسم باید احساس کنند که در محاصره هستند. ساده‌ترین وسیله برای ایجاد چنین حسی بهره‌برداری از احساس وحشت از بیگانگان است. اما این‌همه کافی نیست. وسواس توطئه در دورن کشور نیز باید وجود داشته باشد. برای این کار یهودیان بهترین هدف هستند.
۸. فاشیسم از یکسو به هواداران خود تبلیغ می‌کند که دشمن قوی است و از سوی دیگر سعی می‌کند آنان را به این باور برساند که قدرت شکست دشمن را دارند. بدینسان در یک بازی بیانی مداوم، هم تبلیغ می‌شود که دشمنان بسیار قوی هستند و هم تبلیغ می‌شود که آنان بسیار ضعیف هستند. همین مسئله باعث می‌شود که فاشیسم هرگز نتواند از موقعیت خود و موقعیت دشمن برآورد واقع‌بینانه‌ای داشته باشد.
۹. از دیدگاه فاشیسم زندگی برای مبارزه است. به عبارت دیگر زندگی یک جنگ دائمی است. بدین خاطر صلح‌طلبی برابر با سازش با دشمن محسوب می‌شود. این نوع رویکرد به زندگی، موجب عقده جهان‌گیری نیز می‌شود. بدین صورت که حتما جنگی نهایی رُخ خواهد داد و در پی آن فاشیسم کنترل جهان را به دست خواهد گرفت.
۱۰. فاشیسم گرایش به نوعی نخبه‌گرایی دارد. بدین معنی که پیروان فاشیسم بهترین ملت جهان به شمار می‌آیند.
۱۱. در فاشیسم هر فرد به این منظور تربیت می شود که روزی به قهرمان تبدیل گردد. البته قهرمان فاشیسم باید در آرزوی مرگ باشد و آن را بزرگترین پاداش یک زندگی توأم با قهرمانی بداند.
۱۲. فاشیسم اراده قدرت ‌طلبی خود را حتی به مسایل و روابط جنسی نیز معطوف می‌کند.
۱۳. در فاشیسم اراده‌های جمعی از طرف رهبر تفسیر می‌شود.
۱۴. در فاشیسم کلیه متن‌های درسی از نظر واژگان فقیر و از دیدگاه دستوری و کلامی ابتدائی‌اند، تا بدین طریق ابزارهای منظقی پیچیده و انتقادی را محدود نمایند.



* اومبرتو اکو، اسطوره سوپرمن و چند مقاله دیگر، ترجمه خجسته کیان، انتشارات ققنوس، چاپ اول ۱۳۸۴.