Borna66
05-02-2009, 11:14 PM
مقدمه: امروزه مسئله مديريت چه مديريت بازرگاني چه مديريت صنعتي چه مديريت اداري و چه مديريت روحاني فوق العاده مورد توجه است .عصر ما را عصر مديريت يعني عصري که ما انسانها بايد در کارهايي که به انها واگذار مي شود رشد به تعبير اسلامي داشته باشند و نداشتن انهم عذر نيست بايد برويم و کسب کنيم . مشارکت رکن اصلي نظام مديريت کيفيت جامع که سبب اطمينان بهبود ارتباطات و وابستگي متقابل بين افراد سازمان مي شود.علي (ع) در نهج البلاغه مي فرمايد : لا ظهير کالمشاوره يعني هيچ پشتيباني چون مشورت نيست . اصل کرامت انساني و احترام به عقول و استفاده از نظرات ديگران از اصول اساسي مديريت اسلامي است .
اسلام نظام مديريت خاص خود را دارد نظام مديريتي که عاليترين نعمات الهي دنيا واخرت را نصيب مردم خواهد نمود.
نظام مديريتي که با سرعتي عجيب جامعه را رو به رشد و ترقي و تکامل پيش خواهد برد.
سرعتي باور نکردني . نظامي که تمام درهاي رحمت الهي را بروي مردم خواهد گشود .نظامي که مردم را از جهل و گمراهي نجات خواهد بخشيد .نظامي که ريشه ظلم و ستم و بهره کشي را از جامعه بر خواهد کند.
? اهميت مشارکت همگاني در اسلام
ايه ?? سوره شوري اصل مشورت کردن در امور را مورد تاکيد قرار ميدهد .پيامبر گرامي اسلام که به عنوان الگوي تمام عيار براي ما معرفي شده در امور اجتماعي از آرا و نظرات مردم بهره مي جست . چنانچه در فتح خيبر جنگ خندق و احد بسياري از امور ديگر مبناي تصميم گيري خود را بر مشورت قرار داده
امام علي (ع) از مشورت و بهره گرفتن از آرا و نظرات مردم به عنوان راهي در کاهش خطا ياد مي کند . ايه ديگري از قران که چند وقت پيش در معني ان به نظرم رسيد در ارتباط با تفکر بود نشان مي دهد اينکه اسلام به تفکر و بحث مشارکت اهميت زيادي قائل است و مدام در ايه هاي مختلفي از قراني ديده مي شود که مي فرمايد : اي انسانها در همه امور تفکر کنيد يا مي فرمايد :اگر ما قران را بر کوه نازل مي کرديم مشاهده مي کردي که از ترس خدا خاشع ومتلاشي مي گشت و اين مثال را براي مردم بيان مي کنيم تا شايد که اهل فکرت شوند.
اين ايه بيان گر اين است که اي انسانها تفکر کنيد بلکه چنانچه پيامبر اسلام مي فرمايد يک ساعت فکر کردن بهتراز هزار سال عبادت است . اين نشان دهنده اين است که اسلام چقدر به اين موضوع ( تفکر و تعقل ) توجه نموده است .و همچنين مشورت کردن نيز از ديد اسلام امري مهم بوده چنانچه پيامبر اسلام در تمام غزواتشان افراد را در مبارزات مشارکت و از مشورت مسلمانان استفاده مي نمود .چرا پيامبراسلام اين کار را مي کرد به دليل اهميت و تاثيري که دارد از هر لحاظ که در بحث مديريت يا مکتب منابع انساني التون مايو بسيار نمايان است .تمام موضوعا ت مديريت به طريقي با اسلام در ارتباط هستند.
? اثار وبرکات مشورت از ديدگاه اسلام:
?) باعث بهره گرفتن از توانمندي ديگران مي شود .
?) خطا و اشتباه در تصميم گيري را کاهش ميدهد.
?) همدلي و صميميت را افزايش ميدهد .
?) باعث تقويت روحيه اعتماد خودباوري مي شود.
?) نشاط و ارامش دروني را افزايش ميدهد.
مشارکت يک مفهوم بنيادي در بررسي انگيزش است .قران مي فرمايد : ايات الهي را فصل فصل کنيد تجزيه و تحليل کنيد به روش احسن باهم مجادله کنيد فکرها وانديشه ها يتان را بکار اندازيد تا بهترين روشهاي مديريت را بيابيد .همچنين مي فرمايد ايات قران را به بهاي اندک مفروشيد . در دل ايات قران تفکر و تدبير کنيد تحقيق و پژوهش کنيد از هر ايه قران خيرات کثير بدست خواهيد آورد.
مهم ترين و اساسي ترين مشکل جامعه ما نبودن سيستم مديريتي صحيح است نظام مديريتي که بر قران و احاديث نبوي مبتني بوده و منطبق بر فطريات و نيازهاي مردم باشد .
? هدف نظام مشارکت کارکنان از ديدگاه اسلام :
نظام مديريت اسلامي که مبتني بر فکرها و انديشه ها و پيشنهادات مردم است درهاي رحمت الهي را به روي جامعه اسلامي ما و تمامي جوامع اسلامي ديگر مي گشايد و روز به روز و لحظه به لحظه نعمات بيکران الهي را نصيب مسلمين خواهد کرد
نظام مشارکت (با رويکرد مديريت اسلامي و از طريق نظام پيشنهادات ) با کم هزينه ترين روشها عاليترين سود و ثمرات را به بار خواهد آورد.
در اين نظام مديريتي تمامي مشکلات جوامع اسلامي به سرعت حل وفصل خواهد شد و هيچ مشکلي نيست که آسان نشود
در اين نظام مديريتي قران ب هعنوان کتاب مرجع و راهنما اساسي ترين مبناي رفع نياز روز هر جامعه مورد مطالعه و تحقيق قرار خواهد گرفت . اين نظام مديريت بر مشارکت فکرها و انديشه هاي تمامي مردم و پيشنهادات ايشان در جهت اصلاح و بهتر نمودن همه استوار است .
اصلي ترين هدف نظام مديريت الهي و قراني و اسلامي (نظام مشارکت ) کرامت بخشيدن به متقين و موحدين و مسلمين و تمامي انسانهاي عالم است به موجب اين نظام بايد از مردم در قبال پيشنهادات خير ومفيدي که ارائه مي دهند تشکر و سپاس گزاري متناسب به عمل آورد و همين موجب رشد فکرها و انديشه ها ي انسانها مي گردد.
? مشارکت کارکنان از طريق نظام پيشنهادات :
نظام مشارکت بر مبناي پشنهادات کارکنان نظامي است بسيار ساده .پژوهشهايي که ساشکين در پشتيباني از اثربخشي مشارکت از آنها ياد کرده در کارخانه هاتورن در شرکت وسترن الکتريک در سال ???? انجام گرفت دست کم شش دگرگوني در اين آزمايشات ديده مي شد:
?) کاري ساده تر با تنوعي کم تر
?) يک نظام پاداش
?) سرپرستي مشارکت جويانه و دلسوزانه
?) بکار گرفتن زمانهاي راحت باشي
?) کاهش ساعات کار
?) بازخور موثر
محققان اين شرکت با بکارگيري فنون اماري به اين نتيجه رسيدند که تنها بزرگترين ياري به افزايش بهره وري زماني رخ دا د که دو کارمند کم انگيزه از يک گروه کاري برکنار شده و دو کارمند با انگيزه به جاي آنها به کار گرفتند. و بين رضايت شغلي با بهره وري رابطه اي است که بهره وري به رضايت شغلي افراد بستگي دارد اگر افراد از کارکنان راضي باشند باعث بهره وري مي شود مشارکت نيز کليد پديدي اوردن خشنودي بسيار است.
همگي مي دانيم که کشور ژاپن کشوري توسعه يافته و پيشرفته است علت اين همه پيشرفت را مي توان در بکارگيري اصولي دانست که اين کشور به کار مي گيرد .حال اينکه اين اصول چيست برمي گرديم به زماني که جنگ جهاني صورت گرفت .
بعداز جنگ جهاني دوم که از کشور ژاپن ويرانهاي بيش نمانده بود و تنها اميد و دلبستگي اين کشور به مردم و مديراني بود که بتوانند با رهبري و هدايت صحيح، ژاپن را به کشوري پيشرفته تبديل کنند. توصيههاي بزرگاني همچون دکتر دمينگ بسيار موثر واقع شد. بهطوري که اجراي صحيح و به موقع ?? اصل مديريتي دکتر دمينگ سبب ايجاد مديريتي نوين و کارساز در ژاپن شد و باعث شد اين کشور در کمتر از ? سال متحول گردد و آن چنان رشد فزايندهاي را طي کند که در سال ???? فيلمي از شبکهcnn آمريکا پخش شد تحت عنوان «اگر ژاپن ميتواند پس چرا ما نتوانيم». در اين فيلم مستند يکي از عوامل اساسي پيشرفت و توسعه ژاپن، اجراي ?? اصل مديريتي دکتر دمينگ معرفي شده بود. از اين سال به بعد، آمريکائيها هم که به عناوين مختلف از توصيههاي اين انديشمند بزرگ آمريکايي استفاده نکرده بودند ادامه پيشرفت و توسعه خود را درعمل کردن به توصيههاي دکتر دمينگ دانستند و از سال ???? اين اصول در آمريکا و ساير کشورهاي جهان نيز مورداستفاده قرار گرفت.
? اصل اول) بهبود محصول و خدمات را هدف ثابت خود قرار دهيد.
هر سازماني داراي اهداف مختلفي است که لازم است کارکنان درجهت رسيدن به آن اهداف تلاش کنند. اما آنچه مهم است اين است که در دنياي رقابتي امروز براي بقاي سازمان و رقابت با ديگر موسسات بايد مهمترين و ارزندهترين هدف سازمان بهبود مستمر محصول باشد.
در اين راستا لازم است سازمان موقعيت و جايگاه خود را در زمينه استانداردهاي جهاني شناسايي کرده سپس با تعيين بهبود مستمر محصولات به عنوان يک هدف ثابت و مشخص، بهترين راه رسيدن به آن را نيز شناسايي کرده و درجهت دستيابي به آن تلاش کند.
کسي که هدف را نشناسد نميتواند راه رسيدن به آن را بيابد و کسي که موقعيت خود را نشناسد نميتواند هدفي را تعريف کند!
? اصل دوم) ايجاد فلسفه جديد مديريت در سازمان
از آنجا که مديران ما عمدتاً داراي تجاربي هستند که براساس آنها ساليان سال است که به امر مديريت مشغولند و مسلماً تغيير دادن اين ذهنيات هم کار سادهاي نيست لازم است بعداز مشخص کردن هدف اصلي سازمان (بهبود مستمر محصولات) فرهنگ صحيح اجراي اصول دمينگ در سازمان ايجاد شود تا مديران آمادگي لازم را براي پذيرش اين اصول پيدا کنند.
? اصل سوم) به منظور بهبود کيفيت به بازرسي اتکأ نکنيد
بسياري از مديران براين عقيدهاند که به منظور بهبود کيفيت بايد مراحل بازرسي را افزايش دهيم و با دقيقتر کردن بازرسيها، کيفيت محصولات را افزايش دهيم. اين طرز تفکر که از دهها سال پيش بيان و اجرا شده است در سالهاي متمادي هم در کشور ما مورداستفاده قرار گرفته است و مشکلاتي همچون موارد ذيل را بهوجود آورده است.
الف) اختلاف بين کارکنان توليد و بازرسي؛
ب) تباني بين کارکنان قسمت توليد و بازرسي؛
ج) افزايش هزينههاي همچون دوبارهکاري، ضايعات و غيره؛
د) اشتباه در شناسايي عامل يا عوامل اصلي ايجاد محصولات معيوب.
به همين منظور لازم است بهجاي بازرسي صددرصد محصولات با اعمال نظارت و کنترل دقيقتر روي فرايند توليد از توليد محصولات معيوب جلوگيري کرد نه اينکه بعداز توليد با جداکردن محصولات معيوب از محصولات سالم سعي کنيم که کيفيت آنها را بهبود بخشيم.
? اصل چهارم) برچسب قيمتها عامل تعيينکننده در انتخاب تامينکنندگان نيست
گاهي اوقات بنابه دلايل مختلف همچون کمبود بودجه، کاهش دادن هزينه مواداوليه، عدم تخصص لازم در قسمت تدارکات و غيره اقدام به خريد مواداوليه و محصولات موردنياز با قيمت ارزانتر ميشود. اين عمل اگرچه به ظاهر سبب کاهش هزينه مواداوليه ميشود ولي درعمل باعث کاهش کيفيت محصولات شده و نامرغوب بودن مواداوليه سبب افزايش ضايعات و دوبارهکاريها و درواقع افزايش هزينهها ميشود.
به همين منظور توصيه ميشود تا حدامکان يک تامينکننده انتخاب شود تا بتوان با ايجاد رابطه صحيح و بيان نيازهاي واقعي، مواد با کيفيت و قيمت مناسب را خريداري کرد. همچنين درصورت امکان بهتر است از تامينکننده دعوت شود تا با بازديد از خط توليد و محصولات و نحوه استفاده از مواد خريداري شده، در زمينه کاهش هزينه مواداوليه با مديران سازمان همکاري کند.
با اجراي اين اصل هنگام خريد فقط به قيمت کمتر توجه نميکنيم بلکه درجهت کاهش دادن قيمت تمام شده حرکت خواهيم کرد و تلاش ميکنيم تا رابطه پايدار، همراه با اعتماد و وفاداري با تامينکنندگان ايجاد کنيم.
? اصل پنجم) بهبود مستمر سيستم توليد و خدمات
امديريت بايد تمام کارکنان را درجهت بهبود مستمر توليدات ترغيب سازد و دربين کارکنان اين ذهنيت را ايجاد کند که هيچگاه به بهترين روش و بهترين کيفيت نرسيدهايم و همواره بايد درجهت ارائه روشهاي جديد، خلاقيتها و نوآوريها تلاش کنيم. در اين زمينه دکتر دمينگ چرخهاي را بهعنوان چرخه دمينگ يا (چرخهpdca يا چرخه بابا) پيشنهاد ميکند و براين عقيده است که همواره و در تمامي فعاليتها لازم است به ترتيب، چهار قدم برنامهريزيplan) )، اجراdo) )، بررسي(check) و اقدامات اصلاحيaction) ) را به اجرا درآورد و با تکرار آن بهطور مداوم عمل بهينهسازي و بهبود مستمر را انجام داد.
اجراي صحيح اين اصل سبب کاهش هزينهها و افزايش بهرهوري ميگردد. دراين حالت قيمت تمام شده کاهش و قدرت سازمان افزايش مييابد.
? اصل ششم) آموزش درخصوص شغل را برگزار کنيد
باتوجه به پيشرفت فزاينده علم و تکنولوژي لازم است مديران امکانات لازم را براي فراگيري اطلاعات و علوم جديد فراهم کنند اما متاسفانه بسياري از مديران توجه به آموزش کارکنان خود نميکنند چرا که نتايج آموزش غيرملموس و نامشهود است و نميتوان نتايج آن را بويژه در کوتاهمدت مشاهده کرد. و مديران نتيجهگرايي که عمدتاً با آمار و ارقام کار ميکنند و هر فعاليتي را براي رسيدن به نتايج قابل ملموس آن انجام ميدهند، به آموزش کارکنان توجه لازم را مبذول نميدارند. اين درحالي است که آموزش يک امر کيفي است و تبديل فعاليتهاي کيفي به کمي و اندازهگيري آنها بسيار مشکل است. درواقع آموزش يک سرمايهگذاري پنهان است که نتايج آن در درازمدت مشخص ميشود و با ايجاد آموزش مستمر است که علاوه بر ارتقاي مهارت و دانش کارکنان باعث افزايش انگيزه دربين آنها خواهيدشد.
? اصل هفتم) رهبري کنيد
همواره سعي کنيد بر کارکنان خود رهبري کنيد تا کارکنان نيز خود را در رسيدن به اهداف سازمان مهم دانسته و بدون آنکه کنترل شوند و تحت فشارهاي مختلف قرار گيرند وظايف خود را انجام دهند، درواقع با رهبري کردن است که کارکنان حتي بودن حضور مديران و سرپرستان سعي ميکنند وظايف خود را به بهترين نحو ممکن انجام دهند چرا که به کار خود عشق ميورزند و شيفته آن شدهاند و اين بهخاطر آن است که يک رهبر خوب توانائيها و استعدادهاي افراد را شناسايي کرده وهرکس را در جاي مناسب خود قرار ميدهد. اين چنين رهبري اگر قرار باشد کسي را سرزنش کند هيچگاه خود شخص را سرزنش نميکند بلکه عملکرد نامناسب او را مورد سرزنش قرار ميدهد.
? اصل هشتم) ترس را در محيط کار ازبين ببرند
ترس يکي از عواملي است که در ظاهر باعث افزايش فعاليت کارکنان ميشود ولي واقعيت آن است که ايجاد ترس نه تنها باعث افزايش فعاليت کارکنان نميشود بلکه با برهم زدن افکار کارکنان و مغشوش کردن ذهن آنها سبب ازبين رفتن خلاقيتها و نوآوريها ميشود.
ترس باعث ميشود تا زماني که عامل ايجاد ترس وجود دارد افراد به فعاليت بپردازند ولي به محض برطرف شدن عامل ترس، شخص به همان شکل دلخواه خود عمل ميکند. پس سعي کنيد همواره با ازبين بردن ترس و اعمال رهبري صحيح، کارکنان را به فعاليت بيشتر و توليد محصولات با کيفيت ترغيب سازيد، نه اينکه آنها را مجبور به فعاليت بيشتر کنيد. همچنين همواره به ياد داشته باشيد که ملاک، تنها کارکردن بيشتر نيست بلکه مهم با فکر کارکردن است و هيچگاه نميتوانيم بااعمال ترس از کارکنان انتظار کار با تفکر صحيح و کيفيت بالاتر را داشته باشيم. پس سعي کنيد نگرانيها را از سازمان دور کرده و با ايجاد امنيت و اطمينان شغلي در سازمان، به کارکنان اجازه دهيد با فکري آسوده و به صورتي کارا و موثر در سازمان فعاليت کنند.
? اصل نهم) حذف محدوديتها و موانع موجود بين قسمتها
هر سازماني از بخشها و قسمتهاي مختلفي تشکيل شده است که اين بخشها درمجموع تشکيل يک سيستم واحد را ميدهند، براي آنکه اين سيستم بتواند به اهداف موردنظر خود برسد لازم است تمامي اجزاي تشکيلدهنده سيستم با يکديگر روابط منطقي و اصولي داشته باشند و با تبادل صحيح اطلاعات سعي در کمک کردن به يکديگر و رساندن سازمان به اهداف موردنظر را داشته باشند.
? اصل دهم) پرهيز از دادن شعارهاي بيمحتوا (صوري)
بعضي از مديران با ارائه قول و وعدههاي بياساس و شعارهاي بيپايه و اساس سعي در کاهش تشنجها و تنشها ميکنند و با اين عمل سعي دارند نيروي لازم را براي فعاليت بيشتر کارکنان ايجاد کنند اما شعارهاي صوري با گذشت زمان نه تنها باعث افزايش فعاليت کارکنان نميشود، بلکه انگيزه لازم را هم از کارکنان سلب ميکند و سبب ميشود آنها نسبت به سازمان و مديرانشان بياعتماد شوند.
لذا به مديران توصيه ميشود به جاي ارائه شعارهاي صوري عملاً درجهت موارد موردنظر گام بردارند و کارداني و لياقت خود را درعمل ثابت کنند.
? اصل يازدهم) حذف سهميهها و اهداف کمي
بسياري از مديران براين باورند که با تکيه کردن بر آمار و ارقام و اهداف مقداري ميتوان کارايي کارکنان را افزايش داد درحالي که اين عمل بويژه در درازمدت نه تنها کارايي افراد را افزايش نميدهد بلکه سبب بروز مشکلات ذيل ميشوند:
الف) ارائه آمار و ارقام غلط توسط کارکنان؛
ب) کاهش کيفيت محصولات به علت توجه بيش از اندازه به مسائل کمي؛
ج) ازبين رفتن انگيزه و اعتمادبه نفس کارکنان به علت بهاندادن به مسائل کيفي.
لذا مديران سعي کنند توجه به کيفيت و اهداف کيفي را در اولويت قرار دهند و در مرحله بعدي مسائل کمي را درنظر بگيرند. و از بکارگيري شيوه مديريت برپايه نتيجه (مديريت نتيجهگرا) خودداري کنند.
? اصل دوازدهم) افزايش غرور و لذت از کار
آنچه که باعث ميشود کارکنان با حداکثر توان خود فعاليت کنند عشق و علاقه آنها نسبت به کارشان است. حال اگر مديران بتوانند اين علاقه به کار را در بين کارکنان گسترش دهند ديگر نيازي به کنترل و نظارت مداوم آنها نيست چرا که کارکنان به خاطر اينکه کنترل ميشوند کار نميکنند بلکه به خاطر علاقهاي که به کار خود دارند و لذتي که بعد از انجام دادن آن برايشان حاصل ميشود، فعاليت ميکنند. براي اين منظور لازم است با فرد مطابق شخصيت و ذهنيات درونيش رفتار شود و با استفاده از مواردي همچون تشويق به موقع کارکنان، نظرخواهي کردن از آنها در امور مختلف، ايجاد شرايط مناسب در محيط کار، افزايش صميميت و احترام متقابل دربين کارکنان، ارائه آموزشهايي در زمينه افزايش اعتماد به نقش و خودباوري و غيره غرور و لذت از کار در بين کارکنان افزايش داد.
? اصل سيزدهم) برنامهريزي به منظور آموزش و خوداصلاحي کارکنان
در اصل ششم درمورد اهميت آموزش و اجراي آن براي مشاغل مختلف توضيحاتي داده شد. اما در اين مرحله کارکنان بايد به خود اصلاحي کامل برسند و اين امر مستلزم آن است که مديريت انگيزه لازم را براي کارکنان فراهم آورد تا هريک از آنها بنابر نيازهايي که در محيط کار خود احساس ميکنند و با استفاده از روشهايي همچون استفاده از شبکه جهاني اينترنت، نوارهاي آموزشي، مطالعه کتاب و مجلات، حضور در کلاسهاي داخل و خارج از صنعت و غيره اقدام به پويايي و بهنگام سازي خود کنند. در اين مرحله است که کارکنان بايد به اهميت آموزش و فراگيري علم و دانش با همه وجود پي برده باشند تا با افزايش مداوم آگاهيهاي خود اقدام به بهبود مستمر کيفيت محصولات کنند. در اين زمينه لازم است مديريت سازمان با فراهم کردن برنامه مدون آموزشي (طرح جامع آموزشي) کارکنان را بنابر تخصصي که دارند و بنابر ضعفها و نقصانهايي که در محيط کار ديده ميشود و با استفاده از نظرات و پيشنهادات خود آنها به صورت فراگير کارکنان را تحت پوشش آموزشي مداوم قرار دهد تا کارکنان به خوبي ثمرات لذت حاصل از آموزش را درک کنند.
? اصل چهاردهم) براي دگرگوني همه کارکنان را به کار بگيرند در اين مرحله است که مديريت بايد نتايج حاصل از فعاليتهايش در اجراي ?? اصل قبلي را دريافت کند و درصورتي ميتواند به نتايج دلخواه خود برسد که در پيادهسازي صحيح ?? اصل قبلي دقت لازم را کرده باشد.
در اين مرحله، مديران بايد کارکنان را به نقطهاي از تفکر و انديشه برسانند که همه آنها با تمام وجود قبول کنند که دگرگوني درسازمان بهگونهاي که درجهت اهداف سازمان و بهبود مستمر کيفيت محصولات باشد به نفع همه آنها خواهدبود و هرکسي در هر رده و پست سازماني که هست بايد سازمان را درجهت رسيدن به اهدافش ياري کند.
با توجه به اصولي که گفته شد سيستم پيشنهادات را در کشور ژاپن بررسي مي کنيم:
? دولتي خدماتي توليدي جمع شرح
? ?? ?? ??? ??? تعداد موسسات مورد بررسي
? ?????? ?????? ??????? ???????? تعداد کارکنان (نفر)
? ?????? ??????? ????? ???????? جمع پيشنهادات دريافت شده
? ?.?? ?.?? ?? ??.?? ميانگين پيشنهادات به نفر
? ??.? ??.? ??.?? ??.? درصد مشارکت کارکنان
? ??.? ??.? ??.?? ??.? درصد پيشنهادات اجراشده
? ?.?? ??.?? ???.?? ???.?? صرفه جويي اقتصادي ميلياردين
? ????? ????? ????? ????? ميانگين صرفه جويي هرپيشنهاد اجراشده
? ?.??? ?.?? ????? ????? چمع پاداش پرداختي سالانه
? ???.?? ???.?? ??.?? ???.?? جايزه هر پاداش (ين)
? ?.? ?.??? ??? ???? بودجه اجراي نظام پيشنهادات
? ??.? ??.? ??.?? ??.? درصد پيشنهادات قبول شده
حال اينجا سوالي مطر ح مي گردد که :
? آيا در جامعه ژاپن بعد از گذشت سي سال از اچراي نظام مشارکت باز عادتهاي نامطلوب بر رفتار غير متعهدانه وجود دارد؟
بله وجو دارد امروز بعضي ها سعي ميکنند از جامعه ژاپن بتي در ذهن مردم کشورمان بوجود اورده و جامعه ژاپن را ايده ال و نمونه جلوه دهند و البته تصور باطلي است .در جامعه
ژاپن فرهنگ کار و مسئوليت پذيري تا اندازه زيادي جا افتاده و افراد ميدانند که بايد کارشان را به نحو احسن انجام دهند نظام انگيزشي چنان طراحي شده که نظافت چي در نهايت دقت نظافت و لکه گيري نموده و مديران نيز در نهايت درايت رهبري و مديريت امور را به انجام ميرسانند . جهت انجام بهتر کارها براي هر کسي انگيزه مناسب و مطلوب در نظر گرفته شده است اما همين جامعه ژاپن که از لحاظ صنعت تکنولوژي پيشرفت سريع نموده اسير عادت بسيار زشت و نامطلوب مي باشد يکي از اين عادات زشت شرابخواري و نوشيدني ساکي و الکل بيش از اندازه که اکثريت مردم زن و مرد اسير اين عادت زشت هستند.و استمرا ر همين عادت نامطلوب درطول سالها و قرون باعث گرديده که ضريب هوش فردي ژاپني ها کمتر از ديگران باشد البته گسترش اين مسئله خود ناشي از مسائل فرهنگي و سلطه فرهنگ غربي خصوصا فرهنگ امريکايي در ژاپن است .
اگر دانشجوي ايراني را با دانشجوي ژاپني مقايسه کنيم دانشجوي ايراني هم از لحاظ فني وهم از لحاظ ضريب هوشي بالاتر ي نسبت به او دارد و همين امر باعث مي شود که درهمه مسائل بطور فردي تصميم بگيريم و يک تنه به جنگ مسائل برويم و همين موضوع بزرگترين اشتباه و نقص ما مي باشد .
فرهنگ اسلامي به ما مي گويد"الهي لاتکلني الي نفسي طريقه عينا ابدا " يعني خداوند حتي به اندازه ي يک چشم بر هم زدن مرا به خودم وا مگذار .
بايد در تمام امور به خداوند تکيه نمود حق تعالي در قران مي فرمايد در همه امورتان مشورت نماييد يعني فردي تصميم نگيريد .ژاپني ها به منظورنقص فردي بيشتر تمايل دارند جمعي فکر کنند.
يکي از دلايلي که نشان ميد هد ما از انها پيشي گرفتيم همين امر مغز ايراني سالم و بسيار عالي است .بزرگترين مشکل ما فردي فکر کردن و شور و مشورت نکردن در مسائل است . ما بايد بر مبناي ايات قران گروهي فکر کردن و شور و مشورت با يک ديگر را فرا بگيريم .
? روند اجراي نظام پيشنهادات :
اجراي اين سيستم در همه شرکتها يکسان نيست هر شرکتي با توجه به موقعيتي که دارد ان را طراحي مي نمايد .
?) بستر سازي براي استقرار اين نظام : يعني شرايطي که عبارتند از اگاهي و اطلاع رساني مناسب بر کارکنان با برگزاري جلسات توجيهي و تشويق کارکنان و.....را مي توان بستر سازي کرد.
?) تعيين گروه (کميته ) لازم است در اين کميته نمايندگاني از کارکنان و مديران حضور داشته باشند با بصورت بروکراتيک باشد با مسايل و نيازهاي کارکنان در اجراي پيشنهادات لحاظ گردد.
?) روش ارائه پيشنهاد: لازم است هر سازماني بنا بر نيازهايش فرمهايي براي پيشنهادات طراحي کند و در قسمت ها و واحدها بگذارد
?) روش بررسي پيشنهاد: پيشنهادات ارائه شده در اين مرحله بوسيله کميته بررسي مي شود .
?) تعيين و پرداخت پاداش براي پيشنهاد دهندگان .
? جمع بندي و نتيجه گيري :
مديراني که در سازمان ها و يا شرکت ها يا کارخانه ها نظام مشارکت را به بهترين نحو اجرا نموده و کيفيت را به بالاترين سطح خود ارتقا داده باشند نيز مشمول پاداش مناسب و مطلوب مي گردند .
در نظام مشارکت از طريق پيشنهادات اولين ومهم ترين وظيقه مدير انتخاب بهترين و مناسب ترين پيشنهادات است و اين وظيقه را نيز مشخصا انجام نخواهد داد بلکه جهت اين امر نيز نظام ارزيابي و بررسي پيشنهادات بوجود خواهد امد و در نهايت تصويب نهايي پيشنهادات را خود بر عهده خواهد گرفت.
نويسند ه بر اين باور است که در طراحي اين سيستم بايد دقت کر د و همانطور ي که طراحي درست ان مو جب بهره وري سازمان مي شود طراحي غلط آن باعث زيان بزرگي براي سازمان مي گردد.
براي اينکه اين نظام بتواند با موفقيت انجام شود نويسنده مقاله پيشنهادهايي را در زير بيان ميکند تا به مديران با بکارگيري ان بتوانند به اهداف سازمان دست يابند :
?) حتما در طراحي اين نظام مديران علاوه بر جنبه هاي مادي به جنبه هاي رواني افراد نيز توجه لاز م را مبذول دارند .
?) زمينه بيشتر براي پيشنهاد ها و مشارکت کارکنان را فراهم سازند و انگيزه لازم ر ابراي افراد فراهم اورند تا افراد بتوانند مشارکت بيشتري داشته باشند .
?) به نظرات و پيشنهادات افرا د احترام بگذارند .
?) يک جو صميمي و همکاري توام با اعتماد و احترام متقابل بين طرفين ايجاد شود .
?) مشارکت بايد طوري طراحي گردد که باعث بهبود مسئله شود باعث جدل بيهوده نشود.
به اميد روزي که تمامي سازمان هاي کشورمان با بکارگيري صحيح مديريتي مشارکت کارکنان از طريق نظام پيشنهادات البته بااستفاده از مديريتي که مبتني بر مديريت اسلامي باشد بتوانند به رضايت کامل هردر طرف ( هم کارمند هم کارفرما) برسند.
اسلام نظام مديريت خاص خود را دارد نظام مديريتي که عاليترين نعمات الهي دنيا واخرت را نصيب مردم خواهد نمود.
نظام مديريتي که با سرعتي عجيب جامعه را رو به رشد و ترقي و تکامل پيش خواهد برد.
سرعتي باور نکردني . نظامي که تمام درهاي رحمت الهي را بروي مردم خواهد گشود .نظامي که مردم را از جهل و گمراهي نجات خواهد بخشيد .نظامي که ريشه ظلم و ستم و بهره کشي را از جامعه بر خواهد کند.
? اهميت مشارکت همگاني در اسلام
ايه ?? سوره شوري اصل مشورت کردن در امور را مورد تاکيد قرار ميدهد .پيامبر گرامي اسلام که به عنوان الگوي تمام عيار براي ما معرفي شده در امور اجتماعي از آرا و نظرات مردم بهره مي جست . چنانچه در فتح خيبر جنگ خندق و احد بسياري از امور ديگر مبناي تصميم گيري خود را بر مشورت قرار داده
امام علي (ع) از مشورت و بهره گرفتن از آرا و نظرات مردم به عنوان راهي در کاهش خطا ياد مي کند . ايه ديگري از قران که چند وقت پيش در معني ان به نظرم رسيد در ارتباط با تفکر بود نشان مي دهد اينکه اسلام به تفکر و بحث مشارکت اهميت زيادي قائل است و مدام در ايه هاي مختلفي از قراني ديده مي شود که مي فرمايد : اي انسانها در همه امور تفکر کنيد يا مي فرمايد :اگر ما قران را بر کوه نازل مي کرديم مشاهده مي کردي که از ترس خدا خاشع ومتلاشي مي گشت و اين مثال را براي مردم بيان مي کنيم تا شايد که اهل فکرت شوند.
اين ايه بيان گر اين است که اي انسانها تفکر کنيد بلکه چنانچه پيامبر اسلام مي فرمايد يک ساعت فکر کردن بهتراز هزار سال عبادت است . اين نشان دهنده اين است که اسلام چقدر به اين موضوع ( تفکر و تعقل ) توجه نموده است .و همچنين مشورت کردن نيز از ديد اسلام امري مهم بوده چنانچه پيامبر اسلام در تمام غزواتشان افراد را در مبارزات مشارکت و از مشورت مسلمانان استفاده مي نمود .چرا پيامبراسلام اين کار را مي کرد به دليل اهميت و تاثيري که دارد از هر لحاظ که در بحث مديريت يا مکتب منابع انساني التون مايو بسيار نمايان است .تمام موضوعا ت مديريت به طريقي با اسلام در ارتباط هستند.
? اثار وبرکات مشورت از ديدگاه اسلام:
?) باعث بهره گرفتن از توانمندي ديگران مي شود .
?) خطا و اشتباه در تصميم گيري را کاهش ميدهد.
?) همدلي و صميميت را افزايش ميدهد .
?) باعث تقويت روحيه اعتماد خودباوري مي شود.
?) نشاط و ارامش دروني را افزايش ميدهد.
مشارکت يک مفهوم بنيادي در بررسي انگيزش است .قران مي فرمايد : ايات الهي را فصل فصل کنيد تجزيه و تحليل کنيد به روش احسن باهم مجادله کنيد فکرها وانديشه ها يتان را بکار اندازيد تا بهترين روشهاي مديريت را بيابيد .همچنين مي فرمايد ايات قران را به بهاي اندک مفروشيد . در دل ايات قران تفکر و تدبير کنيد تحقيق و پژوهش کنيد از هر ايه قران خيرات کثير بدست خواهيد آورد.
مهم ترين و اساسي ترين مشکل جامعه ما نبودن سيستم مديريتي صحيح است نظام مديريتي که بر قران و احاديث نبوي مبتني بوده و منطبق بر فطريات و نيازهاي مردم باشد .
? هدف نظام مشارکت کارکنان از ديدگاه اسلام :
نظام مديريت اسلامي که مبتني بر فکرها و انديشه ها و پيشنهادات مردم است درهاي رحمت الهي را به روي جامعه اسلامي ما و تمامي جوامع اسلامي ديگر مي گشايد و روز به روز و لحظه به لحظه نعمات بيکران الهي را نصيب مسلمين خواهد کرد
نظام مشارکت (با رويکرد مديريت اسلامي و از طريق نظام پيشنهادات ) با کم هزينه ترين روشها عاليترين سود و ثمرات را به بار خواهد آورد.
در اين نظام مديريتي تمامي مشکلات جوامع اسلامي به سرعت حل وفصل خواهد شد و هيچ مشکلي نيست که آسان نشود
در اين نظام مديريتي قران ب هعنوان کتاب مرجع و راهنما اساسي ترين مبناي رفع نياز روز هر جامعه مورد مطالعه و تحقيق قرار خواهد گرفت . اين نظام مديريت بر مشارکت فکرها و انديشه هاي تمامي مردم و پيشنهادات ايشان در جهت اصلاح و بهتر نمودن همه استوار است .
اصلي ترين هدف نظام مديريت الهي و قراني و اسلامي (نظام مشارکت ) کرامت بخشيدن به متقين و موحدين و مسلمين و تمامي انسانهاي عالم است به موجب اين نظام بايد از مردم در قبال پيشنهادات خير ومفيدي که ارائه مي دهند تشکر و سپاس گزاري متناسب به عمل آورد و همين موجب رشد فکرها و انديشه ها ي انسانها مي گردد.
? مشارکت کارکنان از طريق نظام پيشنهادات :
نظام مشارکت بر مبناي پشنهادات کارکنان نظامي است بسيار ساده .پژوهشهايي که ساشکين در پشتيباني از اثربخشي مشارکت از آنها ياد کرده در کارخانه هاتورن در شرکت وسترن الکتريک در سال ???? انجام گرفت دست کم شش دگرگوني در اين آزمايشات ديده مي شد:
?) کاري ساده تر با تنوعي کم تر
?) يک نظام پاداش
?) سرپرستي مشارکت جويانه و دلسوزانه
?) بکار گرفتن زمانهاي راحت باشي
?) کاهش ساعات کار
?) بازخور موثر
محققان اين شرکت با بکارگيري فنون اماري به اين نتيجه رسيدند که تنها بزرگترين ياري به افزايش بهره وري زماني رخ دا د که دو کارمند کم انگيزه از يک گروه کاري برکنار شده و دو کارمند با انگيزه به جاي آنها به کار گرفتند. و بين رضايت شغلي با بهره وري رابطه اي است که بهره وري به رضايت شغلي افراد بستگي دارد اگر افراد از کارکنان راضي باشند باعث بهره وري مي شود مشارکت نيز کليد پديدي اوردن خشنودي بسيار است.
همگي مي دانيم که کشور ژاپن کشوري توسعه يافته و پيشرفته است علت اين همه پيشرفت را مي توان در بکارگيري اصولي دانست که اين کشور به کار مي گيرد .حال اينکه اين اصول چيست برمي گرديم به زماني که جنگ جهاني صورت گرفت .
بعداز جنگ جهاني دوم که از کشور ژاپن ويرانهاي بيش نمانده بود و تنها اميد و دلبستگي اين کشور به مردم و مديراني بود که بتوانند با رهبري و هدايت صحيح، ژاپن را به کشوري پيشرفته تبديل کنند. توصيههاي بزرگاني همچون دکتر دمينگ بسيار موثر واقع شد. بهطوري که اجراي صحيح و به موقع ?? اصل مديريتي دکتر دمينگ سبب ايجاد مديريتي نوين و کارساز در ژاپن شد و باعث شد اين کشور در کمتر از ? سال متحول گردد و آن چنان رشد فزايندهاي را طي کند که در سال ???? فيلمي از شبکهcnn آمريکا پخش شد تحت عنوان «اگر ژاپن ميتواند پس چرا ما نتوانيم». در اين فيلم مستند يکي از عوامل اساسي پيشرفت و توسعه ژاپن، اجراي ?? اصل مديريتي دکتر دمينگ معرفي شده بود. از اين سال به بعد، آمريکائيها هم که به عناوين مختلف از توصيههاي اين انديشمند بزرگ آمريکايي استفاده نکرده بودند ادامه پيشرفت و توسعه خود را درعمل کردن به توصيههاي دکتر دمينگ دانستند و از سال ???? اين اصول در آمريکا و ساير کشورهاي جهان نيز مورداستفاده قرار گرفت.
? اصل اول) بهبود محصول و خدمات را هدف ثابت خود قرار دهيد.
هر سازماني داراي اهداف مختلفي است که لازم است کارکنان درجهت رسيدن به آن اهداف تلاش کنند. اما آنچه مهم است اين است که در دنياي رقابتي امروز براي بقاي سازمان و رقابت با ديگر موسسات بايد مهمترين و ارزندهترين هدف سازمان بهبود مستمر محصول باشد.
در اين راستا لازم است سازمان موقعيت و جايگاه خود را در زمينه استانداردهاي جهاني شناسايي کرده سپس با تعيين بهبود مستمر محصولات به عنوان يک هدف ثابت و مشخص، بهترين راه رسيدن به آن را نيز شناسايي کرده و درجهت دستيابي به آن تلاش کند.
کسي که هدف را نشناسد نميتواند راه رسيدن به آن را بيابد و کسي که موقعيت خود را نشناسد نميتواند هدفي را تعريف کند!
? اصل دوم) ايجاد فلسفه جديد مديريت در سازمان
از آنجا که مديران ما عمدتاً داراي تجاربي هستند که براساس آنها ساليان سال است که به امر مديريت مشغولند و مسلماً تغيير دادن اين ذهنيات هم کار سادهاي نيست لازم است بعداز مشخص کردن هدف اصلي سازمان (بهبود مستمر محصولات) فرهنگ صحيح اجراي اصول دمينگ در سازمان ايجاد شود تا مديران آمادگي لازم را براي پذيرش اين اصول پيدا کنند.
? اصل سوم) به منظور بهبود کيفيت به بازرسي اتکأ نکنيد
بسياري از مديران براين عقيدهاند که به منظور بهبود کيفيت بايد مراحل بازرسي را افزايش دهيم و با دقيقتر کردن بازرسيها، کيفيت محصولات را افزايش دهيم. اين طرز تفکر که از دهها سال پيش بيان و اجرا شده است در سالهاي متمادي هم در کشور ما مورداستفاده قرار گرفته است و مشکلاتي همچون موارد ذيل را بهوجود آورده است.
الف) اختلاف بين کارکنان توليد و بازرسي؛
ب) تباني بين کارکنان قسمت توليد و بازرسي؛
ج) افزايش هزينههاي همچون دوبارهکاري، ضايعات و غيره؛
د) اشتباه در شناسايي عامل يا عوامل اصلي ايجاد محصولات معيوب.
به همين منظور لازم است بهجاي بازرسي صددرصد محصولات با اعمال نظارت و کنترل دقيقتر روي فرايند توليد از توليد محصولات معيوب جلوگيري کرد نه اينکه بعداز توليد با جداکردن محصولات معيوب از محصولات سالم سعي کنيم که کيفيت آنها را بهبود بخشيم.
? اصل چهارم) برچسب قيمتها عامل تعيينکننده در انتخاب تامينکنندگان نيست
گاهي اوقات بنابه دلايل مختلف همچون کمبود بودجه، کاهش دادن هزينه مواداوليه، عدم تخصص لازم در قسمت تدارکات و غيره اقدام به خريد مواداوليه و محصولات موردنياز با قيمت ارزانتر ميشود. اين عمل اگرچه به ظاهر سبب کاهش هزينه مواداوليه ميشود ولي درعمل باعث کاهش کيفيت محصولات شده و نامرغوب بودن مواداوليه سبب افزايش ضايعات و دوبارهکاريها و درواقع افزايش هزينهها ميشود.
به همين منظور توصيه ميشود تا حدامکان يک تامينکننده انتخاب شود تا بتوان با ايجاد رابطه صحيح و بيان نيازهاي واقعي، مواد با کيفيت و قيمت مناسب را خريداري کرد. همچنين درصورت امکان بهتر است از تامينکننده دعوت شود تا با بازديد از خط توليد و محصولات و نحوه استفاده از مواد خريداري شده، در زمينه کاهش هزينه مواداوليه با مديران سازمان همکاري کند.
با اجراي اين اصل هنگام خريد فقط به قيمت کمتر توجه نميکنيم بلکه درجهت کاهش دادن قيمت تمام شده حرکت خواهيم کرد و تلاش ميکنيم تا رابطه پايدار، همراه با اعتماد و وفاداري با تامينکنندگان ايجاد کنيم.
? اصل پنجم) بهبود مستمر سيستم توليد و خدمات
امديريت بايد تمام کارکنان را درجهت بهبود مستمر توليدات ترغيب سازد و دربين کارکنان اين ذهنيت را ايجاد کند که هيچگاه به بهترين روش و بهترين کيفيت نرسيدهايم و همواره بايد درجهت ارائه روشهاي جديد، خلاقيتها و نوآوريها تلاش کنيم. در اين زمينه دکتر دمينگ چرخهاي را بهعنوان چرخه دمينگ يا (چرخهpdca يا چرخه بابا) پيشنهاد ميکند و براين عقيده است که همواره و در تمامي فعاليتها لازم است به ترتيب، چهار قدم برنامهريزيplan) )، اجراdo) )، بررسي(check) و اقدامات اصلاحيaction) ) را به اجرا درآورد و با تکرار آن بهطور مداوم عمل بهينهسازي و بهبود مستمر را انجام داد.
اجراي صحيح اين اصل سبب کاهش هزينهها و افزايش بهرهوري ميگردد. دراين حالت قيمت تمام شده کاهش و قدرت سازمان افزايش مييابد.
? اصل ششم) آموزش درخصوص شغل را برگزار کنيد
باتوجه به پيشرفت فزاينده علم و تکنولوژي لازم است مديران امکانات لازم را براي فراگيري اطلاعات و علوم جديد فراهم کنند اما متاسفانه بسياري از مديران توجه به آموزش کارکنان خود نميکنند چرا که نتايج آموزش غيرملموس و نامشهود است و نميتوان نتايج آن را بويژه در کوتاهمدت مشاهده کرد. و مديران نتيجهگرايي که عمدتاً با آمار و ارقام کار ميکنند و هر فعاليتي را براي رسيدن به نتايج قابل ملموس آن انجام ميدهند، به آموزش کارکنان توجه لازم را مبذول نميدارند. اين درحالي است که آموزش يک امر کيفي است و تبديل فعاليتهاي کيفي به کمي و اندازهگيري آنها بسيار مشکل است. درواقع آموزش يک سرمايهگذاري پنهان است که نتايج آن در درازمدت مشخص ميشود و با ايجاد آموزش مستمر است که علاوه بر ارتقاي مهارت و دانش کارکنان باعث افزايش انگيزه دربين آنها خواهيدشد.
? اصل هفتم) رهبري کنيد
همواره سعي کنيد بر کارکنان خود رهبري کنيد تا کارکنان نيز خود را در رسيدن به اهداف سازمان مهم دانسته و بدون آنکه کنترل شوند و تحت فشارهاي مختلف قرار گيرند وظايف خود را انجام دهند، درواقع با رهبري کردن است که کارکنان حتي بودن حضور مديران و سرپرستان سعي ميکنند وظايف خود را به بهترين نحو ممکن انجام دهند چرا که به کار خود عشق ميورزند و شيفته آن شدهاند و اين بهخاطر آن است که يک رهبر خوب توانائيها و استعدادهاي افراد را شناسايي کرده وهرکس را در جاي مناسب خود قرار ميدهد. اين چنين رهبري اگر قرار باشد کسي را سرزنش کند هيچگاه خود شخص را سرزنش نميکند بلکه عملکرد نامناسب او را مورد سرزنش قرار ميدهد.
? اصل هشتم) ترس را در محيط کار ازبين ببرند
ترس يکي از عواملي است که در ظاهر باعث افزايش فعاليت کارکنان ميشود ولي واقعيت آن است که ايجاد ترس نه تنها باعث افزايش فعاليت کارکنان نميشود بلکه با برهم زدن افکار کارکنان و مغشوش کردن ذهن آنها سبب ازبين رفتن خلاقيتها و نوآوريها ميشود.
ترس باعث ميشود تا زماني که عامل ايجاد ترس وجود دارد افراد به فعاليت بپردازند ولي به محض برطرف شدن عامل ترس، شخص به همان شکل دلخواه خود عمل ميکند. پس سعي کنيد همواره با ازبين بردن ترس و اعمال رهبري صحيح، کارکنان را به فعاليت بيشتر و توليد محصولات با کيفيت ترغيب سازيد، نه اينکه آنها را مجبور به فعاليت بيشتر کنيد. همچنين همواره به ياد داشته باشيد که ملاک، تنها کارکردن بيشتر نيست بلکه مهم با فکر کارکردن است و هيچگاه نميتوانيم بااعمال ترس از کارکنان انتظار کار با تفکر صحيح و کيفيت بالاتر را داشته باشيم. پس سعي کنيد نگرانيها را از سازمان دور کرده و با ايجاد امنيت و اطمينان شغلي در سازمان، به کارکنان اجازه دهيد با فکري آسوده و به صورتي کارا و موثر در سازمان فعاليت کنند.
? اصل نهم) حذف محدوديتها و موانع موجود بين قسمتها
هر سازماني از بخشها و قسمتهاي مختلفي تشکيل شده است که اين بخشها درمجموع تشکيل يک سيستم واحد را ميدهند، براي آنکه اين سيستم بتواند به اهداف موردنظر خود برسد لازم است تمامي اجزاي تشکيلدهنده سيستم با يکديگر روابط منطقي و اصولي داشته باشند و با تبادل صحيح اطلاعات سعي در کمک کردن به يکديگر و رساندن سازمان به اهداف موردنظر را داشته باشند.
? اصل دهم) پرهيز از دادن شعارهاي بيمحتوا (صوري)
بعضي از مديران با ارائه قول و وعدههاي بياساس و شعارهاي بيپايه و اساس سعي در کاهش تشنجها و تنشها ميکنند و با اين عمل سعي دارند نيروي لازم را براي فعاليت بيشتر کارکنان ايجاد کنند اما شعارهاي صوري با گذشت زمان نه تنها باعث افزايش فعاليت کارکنان نميشود، بلکه انگيزه لازم را هم از کارکنان سلب ميکند و سبب ميشود آنها نسبت به سازمان و مديرانشان بياعتماد شوند.
لذا به مديران توصيه ميشود به جاي ارائه شعارهاي صوري عملاً درجهت موارد موردنظر گام بردارند و کارداني و لياقت خود را درعمل ثابت کنند.
? اصل يازدهم) حذف سهميهها و اهداف کمي
بسياري از مديران براين باورند که با تکيه کردن بر آمار و ارقام و اهداف مقداري ميتوان کارايي کارکنان را افزايش داد درحالي که اين عمل بويژه در درازمدت نه تنها کارايي افراد را افزايش نميدهد بلکه سبب بروز مشکلات ذيل ميشوند:
الف) ارائه آمار و ارقام غلط توسط کارکنان؛
ب) کاهش کيفيت محصولات به علت توجه بيش از اندازه به مسائل کمي؛
ج) ازبين رفتن انگيزه و اعتمادبه نفس کارکنان به علت بهاندادن به مسائل کيفي.
لذا مديران سعي کنند توجه به کيفيت و اهداف کيفي را در اولويت قرار دهند و در مرحله بعدي مسائل کمي را درنظر بگيرند. و از بکارگيري شيوه مديريت برپايه نتيجه (مديريت نتيجهگرا) خودداري کنند.
? اصل دوازدهم) افزايش غرور و لذت از کار
آنچه که باعث ميشود کارکنان با حداکثر توان خود فعاليت کنند عشق و علاقه آنها نسبت به کارشان است. حال اگر مديران بتوانند اين علاقه به کار را در بين کارکنان گسترش دهند ديگر نيازي به کنترل و نظارت مداوم آنها نيست چرا که کارکنان به خاطر اينکه کنترل ميشوند کار نميکنند بلکه به خاطر علاقهاي که به کار خود دارند و لذتي که بعد از انجام دادن آن برايشان حاصل ميشود، فعاليت ميکنند. براي اين منظور لازم است با فرد مطابق شخصيت و ذهنيات درونيش رفتار شود و با استفاده از مواردي همچون تشويق به موقع کارکنان، نظرخواهي کردن از آنها در امور مختلف، ايجاد شرايط مناسب در محيط کار، افزايش صميميت و احترام متقابل دربين کارکنان، ارائه آموزشهايي در زمينه افزايش اعتماد به نقش و خودباوري و غيره غرور و لذت از کار در بين کارکنان افزايش داد.
? اصل سيزدهم) برنامهريزي به منظور آموزش و خوداصلاحي کارکنان
در اصل ششم درمورد اهميت آموزش و اجراي آن براي مشاغل مختلف توضيحاتي داده شد. اما در اين مرحله کارکنان بايد به خود اصلاحي کامل برسند و اين امر مستلزم آن است که مديريت انگيزه لازم را براي کارکنان فراهم آورد تا هريک از آنها بنابر نيازهايي که در محيط کار خود احساس ميکنند و با استفاده از روشهايي همچون استفاده از شبکه جهاني اينترنت، نوارهاي آموزشي، مطالعه کتاب و مجلات، حضور در کلاسهاي داخل و خارج از صنعت و غيره اقدام به پويايي و بهنگام سازي خود کنند. در اين مرحله است که کارکنان بايد به اهميت آموزش و فراگيري علم و دانش با همه وجود پي برده باشند تا با افزايش مداوم آگاهيهاي خود اقدام به بهبود مستمر کيفيت محصولات کنند. در اين زمينه لازم است مديريت سازمان با فراهم کردن برنامه مدون آموزشي (طرح جامع آموزشي) کارکنان را بنابر تخصصي که دارند و بنابر ضعفها و نقصانهايي که در محيط کار ديده ميشود و با استفاده از نظرات و پيشنهادات خود آنها به صورت فراگير کارکنان را تحت پوشش آموزشي مداوم قرار دهد تا کارکنان به خوبي ثمرات لذت حاصل از آموزش را درک کنند.
? اصل چهاردهم) براي دگرگوني همه کارکنان را به کار بگيرند در اين مرحله است که مديريت بايد نتايج حاصل از فعاليتهايش در اجراي ?? اصل قبلي را دريافت کند و درصورتي ميتواند به نتايج دلخواه خود برسد که در پيادهسازي صحيح ?? اصل قبلي دقت لازم را کرده باشد.
در اين مرحله، مديران بايد کارکنان را به نقطهاي از تفکر و انديشه برسانند که همه آنها با تمام وجود قبول کنند که دگرگوني درسازمان بهگونهاي که درجهت اهداف سازمان و بهبود مستمر کيفيت محصولات باشد به نفع همه آنها خواهدبود و هرکسي در هر رده و پست سازماني که هست بايد سازمان را درجهت رسيدن به اهدافش ياري کند.
با توجه به اصولي که گفته شد سيستم پيشنهادات را در کشور ژاپن بررسي مي کنيم:
? دولتي خدماتي توليدي جمع شرح
? ?? ?? ??? ??? تعداد موسسات مورد بررسي
? ?????? ?????? ??????? ???????? تعداد کارکنان (نفر)
? ?????? ??????? ????? ???????? جمع پيشنهادات دريافت شده
? ?.?? ?.?? ?? ??.?? ميانگين پيشنهادات به نفر
? ??.? ??.? ??.?? ??.? درصد مشارکت کارکنان
? ??.? ??.? ??.?? ??.? درصد پيشنهادات اجراشده
? ?.?? ??.?? ???.?? ???.?? صرفه جويي اقتصادي ميلياردين
? ????? ????? ????? ????? ميانگين صرفه جويي هرپيشنهاد اجراشده
? ?.??? ?.?? ????? ????? چمع پاداش پرداختي سالانه
? ???.?? ???.?? ??.?? ???.?? جايزه هر پاداش (ين)
? ?.? ?.??? ??? ???? بودجه اجراي نظام پيشنهادات
? ??.? ??.? ??.?? ??.? درصد پيشنهادات قبول شده
حال اينجا سوالي مطر ح مي گردد که :
? آيا در جامعه ژاپن بعد از گذشت سي سال از اچراي نظام مشارکت باز عادتهاي نامطلوب بر رفتار غير متعهدانه وجود دارد؟
بله وجو دارد امروز بعضي ها سعي ميکنند از جامعه ژاپن بتي در ذهن مردم کشورمان بوجود اورده و جامعه ژاپن را ايده ال و نمونه جلوه دهند و البته تصور باطلي است .در جامعه
ژاپن فرهنگ کار و مسئوليت پذيري تا اندازه زيادي جا افتاده و افراد ميدانند که بايد کارشان را به نحو احسن انجام دهند نظام انگيزشي چنان طراحي شده که نظافت چي در نهايت دقت نظافت و لکه گيري نموده و مديران نيز در نهايت درايت رهبري و مديريت امور را به انجام ميرسانند . جهت انجام بهتر کارها براي هر کسي انگيزه مناسب و مطلوب در نظر گرفته شده است اما همين جامعه ژاپن که از لحاظ صنعت تکنولوژي پيشرفت سريع نموده اسير عادت بسيار زشت و نامطلوب مي باشد يکي از اين عادات زشت شرابخواري و نوشيدني ساکي و الکل بيش از اندازه که اکثريت مردم زن و مرد اسير اين عادت زشت هستند.و استمرا ر همين عادت نامطلوب درطول سالها و قرون باعث گرديده که ضريب هوش فردي ژاپني ها کمتر از ديگران باشد البته گسترش اين مسئله خود ناشي از مسائل فرهنگي و سلطه فرهنگ غربي خصوصا فرهنگ امريکايي در ژاپن است .
اگر دانشجوي ايراني را با دانشجوي ژاپني مقايسه کنيم دانشجوي ايراني هم از لحاظ فني وهم از لحاظ ضريب هوشي بالاتر ي نسبت به او دارد و همين امر باعث مي شود که درهمه مسائل بطور فردي تصميم بگيريم و يک تنه به جنگ مسائل برويم و همين موضوع بزرگترين اشتباه و نقص ما مي باشد .
فرهنگ اسلامي به ما مي گويد"الهي لاتکلني الي نفسي طريقه عينا ابدا " يعني خداوند حتي به اندازه ي يک چشم بر هم زدن مرا به خودم وا مگذار .
بايد در تمام امور به خداوند تکيه نمود حق تعالي در قران مي فرمايد در همه امورتان مشورت نماييد يعني فردي تصميم نگيريد .ژاپني ها به منظورنقص فردي بيشتر تمايل دارند جمعي فکر کنند.
يکي از دلايلي که نشان ميد هد ما از انها پيشي گرفتيم همين امر مغز ايراني سالم و بسيار عالي است .بزرگترين مشکل ما فردي فکر کردن و شور و مشورت نکردن در مسائل است . ما بايد بر مبناي ايات قران گروهي فکر کردن و شور و مشورت با يک ديگر را فرا بگيريم .
? روند اجراي نظام پيشنهادات :
اجراي اين سيستم در همه شرکتها يکسان نيست هر شرکتي با توجه به موقعيتي که دارد ان را طراحي مي نمايد .
?) بستر سازي براي استقرار اين نظام : يعني شرايطي که عبارتند از اگاهي و اطلاع رساني مناسب بر کارکنان با برگزاري جلسات توجيهي و تشويق کارکنان و.....را مي توان بستر سازي کرد.
?) تعيين گروه (کميته ) لازم است در اين کميته نمايندگاني از کارکنان و مديران حضور داشته باشند با بصورت بروکراتيک باشد با مسايل و نيازهاي کارکنان در اجراي پيشنهادات لحاظ گردد.
?) روش ارائه پيشنهاد: لازم است هر سازماني بنا بر نيازهايش فرمهايي براي پيشنهادات طراحي کند و در قسمت ها و واحدها بگذارد
?) روش بررسي پيشنهاد: پيشنهادات ارائه شده در اين مرحله بوسيله کميته بررسي مي شود .
?) تعيين و پرداخت پاداش براي پيشنهاد دهندگان .
? جمع بندي و نتيجه گيري :
مديراني که در سازمان ها و يا شرکت ها يا کارخانه ها نظام مشارکت را به بهترين نحو اجرا نموده و کيفيت را به بالاترين سطح خود ارتقا داده باشند نيز مشمول پاداش مناسب و مطلوب مي گردند .
در نظام مشارکت از طريق پيشنهادات اولين ومهم ترين وظيقه مدير انتخاب بهترين و مناسب ترين پيشنهادات است و اين وظيقه را نيز مشخصا انجام نخواهد داد بلکه جهت اين امر نيز نظام ارزيابي و بررسي پيشنهادات بوجود خواهد امد و در نهايت تصويب نهايي پيشنهادات را خود بر عهده خواهد گرفت.
نويسند ه بر اين باور است که در طراحي اين سيستم بايد دقت کر د و همانطور ي که طراحي درست ان مو جب بهره وري سازمان مي شود طراحي غلط آن باعث زيان بزرگي براي سازمان مي گردد.
براي اينکه اين نظام بتواند با موفقيت انجام شود نويسنده مقاله پيشنهادهايي را در زير بيان ميکند تا به مديران با بکارگيري ان بتوانند به اهداف سازمان دست يابند :
?) حتما در طراحي اين نظام مديران علاوه بر جنبه هاي مادي به جنبه هاي رواني افراد نيز توجه لاز م را مبذول دارند .
?) زمينه بيشتر براي پيشنهاد ها و مشارکت کارکنان را فراهم سازند و انگيزه لازم ر ابراي افراد فراهم اورند تا افراد بتوانند مشارکت بيشتري داشته باشند .
?) به نظرات و پيشنهادات افرا د احترام بگذارند .
?) يک جو صميمي و همکاري توام با اعتماد و احترام متقابل بين طرفين ايجاد شود .
?) مشارکت بايد طوري طراحي گردد که باعث بهبود مسئله شود باعث جدل بيهوده نشود.
به اميد روزي که تمامي سازمان هاي کشورمان با بکارگيري صحيح مديريتي مشارکت کارکنان از طريق نظام پيشنهادات البته بااستفاده از مديريتي که مبتني بر مديريت اسلامي باشد بتوانند به رضايت کامل هردر طرف ( هم کارمند هم کارفرما) برسند.