PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دانشمندان ایران پیش از اسلام



amir26arak
04-25-2011, 02:45 AM
در آن سوي فرات يا دجله، در تمام طول تاريخ يونان و روم، آن امپراطوري تقريبا مخفي قرار داشت كه به مدت هزار سال از اروپاي رو به توسعه و از مهاجمان آسيايي بركنار مانده بود، هرگز عظمت هخامنشي خود را فراموش نكرده بود، آهسته از صدمات جنگهاي پارتها شفا يافته بود و فرهنگ بي نظير و اشرافي خود را چنان به دست شاهان تواناي ساساني حفظ كرده بود كه بعدها توانست پيروزي اسلام بر ايران را به رنسانس فرهنگي ايران تبديل كند.




در طول رودها يا فواصل بين آنها ، در تپه زارها يا در واحه ها هزاران ده، قصبه و دهها شهر قرار داشت كه مهمترين آنها عبارت بودند از : اكباتان، ري ،موصل ، استخر(سابقا تخت جمشيد)، شوش، سلوكيه و تيسفون پايتخت عظيم و با شكوه ساسانيان.




تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 168

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


تشريفات و رسوم ديپلماتيك دربار ايران تا حد زيادي از سوي امپراطوران يونان اقتباس شده بود، دو سلطان رقيب يكديگر را "برادر" خطاب مي كردند، براي مامورين سياسي خارجي مصونيت قايل بودند و آنان را از بازرسي و عوارض كمركي معاف مي كردند. سرچشمه رسوم ديپلماسي اروپا و آمريكا را مي توان در دربار پادشاهان ايران جست.



تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 169

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


كودكان به ياري ايمان مذهبي ،كه براي استحكام قدرت والدين ضرور مي نمايد، بار مي آمدند. سرگرمي آنان گوي بازي، ورزشهاي قهرماني و شطرنج بود. در نوجواني در تفريحات كلانسالان خانواده شركت مي كردند. اين تفريحات عبارت بود از تيراندازي، اسبدواني،چوگانبازي و شكار. ايرانيان ساساني موسيقي را براي اعمال مذهبي ، عشق و جنگ لازم مي دانستند. فردوسي مي گويد: در بزمها و ضيافتهاي شاهانه موسيقي و آواز زنان زيبا صحنه را مي آراست، لير، گيتار، فلوت ،ني ، كرناي، طبل و ساير ادوات فراوان بود، به موجب روايات باربد ، خنياگر محبوب خسرو پرويز ، 360 نغمه ساخت و ، در سراسر سال ، هر شب يكي از آنها را براي شاه مي خواند.

در تعليم و تربيت هم دين نقش عمده اي داست و دبستانها در معابد جاي داشتند و اطفال تحت تعليم موبدان بودند. تعليمات عالي در ادبيات، طب، علوم ، فلسفه، در دانشگاه مشهور جندي شاپور در خوزستان داده مي شد. پسران شاهان و ساتراپهاي محلي غالبا نزديك شاه مي زيستند و با شاهزادگان خانواده سلطنتي،در دانشكده اي كه متعلق به دربار بود تحصيل مي كردند.



شاهان ساساني حاميان روشنفكر ادبيات و فلسفه بودند – بيش از همه خسرو انوشيروان: به فرمان او آثار افلاطون و ارسطو به زبان پهلوي ترجمه گشت و در دانشگاه جندي شاپور تدريس شد و حتي خود او نيز آنها را خواند.





تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 170

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


در دوران سلطنت انوشيروان وقايع تاريخي بسياري ثبت و تدوين شد كه تنها قسمت موجود آن كارنامه اردشير بابكان است. اين كتاب مخلوطي است از تاريخ و داستان عشقي كه بعدها مبناي شاهنامه فردوسي شد.



هنگامي كه يوستينيانوس مدارس آتن را بست، هفت تن از استادانش به ايران گريختند و به دربار خسرو پناهنده شدند. پس از چندي هواي وطن كردند، شاه "بربران"(نامي كه يونانيها غير يونانيها را خطاب ميكردند) در عهدنامه سال 533 خود با يوستينياسوس، قيد كرد كه خردمندان يوناني بايد رخصت بازگشت يابند و از پيگرد و آزار مصون باشند.

در دوران فرمانروايي اين پادشاه روشنفكر دانشگاه جندي شاپور، كه در قرن چهارم يا پنجم تاسيس شده بود ، بزرگترين مركز فرهنگي آن زمان شد شد. دانشجويان و استادان از اكناف جهان به آن رو مي آوردند. مسيحيان نسطوري در آن دانشگاه پيرفته شدند و ترجمه هاي سرياني آثار يوناني در طب و فلسفه را به ارمغان آوردند. نو افلاطونيان در آنجا بذر صوفيگري را كاشتند و سنت طبي هندوستان، ايران، سوريه، و يونان در آنجا به هم آميخت و يك مكتب درماني شكوفا را به وجود آورد. به موجب نظريه طب ايراني ، بيماري از آلودگي و ناپاكي يكي از عناصر چهارگانه-آتش، آب، باد ،خاك- حاصل مي شد، پزشكان و موبدان ايراني مي گفتند كه بهداشت عمومي مستلزم سوزاندن تمام مواد فاسد كننده و بهداشت فردي مستلزم اطاعت كامل از دستورات نظافت دين زرتشت است.


آنچه از علم نجوم ايراني در اين دوران مي دانيم كه اين علم تقويم منظمي را به وجود آورده بود. كه داراي دوازده ماه 30 روزه بود كه هر ماه به 2 هفته هفت روزه و 2 هفته 8 روزه تقسيم مي شد و پنج روز هم به آخر هر سال اضافه مي گرديد.







تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 171

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


وقتي ساسانيان در ايران حاكم شدند، مسيحيت در ايران مستقر شده بود، اين دين تا زمانيكه دين رسمي دشمنان ايران يعني يونان و روم نشده بود تحمل مي شد، اما پس از آنكه روحانيون مسيحي ، همچنانكه در سال 338 ميلادي در نصيبين كردند نقش فعالي در دفاع از سرزمين بيزانس در برابر شاپور دوم به عهده گرفتند و مسيحيان ايران اميد طبيعي خود را براي پيروزي بيزانس را آشكار ساختند، دين مسيح مورد تعقيب قرار گرفت. در 342 شاپور دوم فرمان به قتل و عام مسيحيان داد و تا زمانيكه فرمانش محدود به كشيشان و راهبه هاي مسيحي شد ساكنان بسياري از روستاهاي مسيحي كشته شده بودند وبا اينكه اين فرمان محدود شده بود اين اذيت و آزار تا مرگ شاپور ادامه يافت و 16000 مسيحي كشته شدند. يزدگرد اول(420-399) آزادي مذهبي را به مسيحيان باز گزداند و آنها را پاري داد كه كليساهاي خود را دوباره بسازند . در 422 شورايي از اسقفان ايراني كليساي مسيحيان ايران را از كليساي روم و يونان مستقل ساخت.





تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 172

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


اعراب كه 14 سال پس از آن ايران را گرفتند، به زودي طرز كاشتن نيشكر را آموختند و آن را به مصر ، سيسيل ،مراكش و اسپانيا بردند.



صنعت ايراني در زمان ساسانيان از حالت خانگي به اشكال شهري در آمد. اتحاديه هاي اصناف متعدد بودند،و در

برخي شهرها يك طبقه كارگر انقلابي پديد آمده بود. ابريشمبافي از چين وارد شده بود، حريرهاي دوران ساساني همه جا مطلوب بود، و براي صنعت نساجي بيزانس ، چين و ژاپن نمونه واقع شده بود. بازرگانان چيني به ايران مي آمدند كه ابريشم خام بفروشند و فرش و جواهر و غازه بخرند(واردت مواد اوليه و صادرات مصنوعات صنعتي) ارمنيها، يهوديان و سوريها ايران و بيزانس را روم را با داد و ستد كند خود مربوط ساخته بودند. راهها و پلهاي خوب كه مورد مراقبت دقيق بود، چاپاردولتي و كاروانهاي بازرگاني را قادر مي ساخت تا تيسفون را با همه استانها مربوط سازند. در خليج فارس بندرهايي ساخته شده بود تا تجارت با هندوستان را تسريع كنند. مقررات دولتي قيمت غله ، دارو، و ساير مايحتاج زندگي را محدود مي ساخت و از احتكار و انحصار جلوگيري مي كرد. ثروت طبقات عالي را مي توان از داستان يك اصلمند ايراني دريافت كه هزار مهمان به شما دعوت كرده بود و چون فهميد كه بيش از پانصد دست ظرف بيشتر ندارد، پانصد ظرف ديگر از همسايگان خود عاريت گرفت.






تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 173

amir26arak
04-25-2011, 02:46 AM
مسلمانان پس از آنكه در قلمرو ايران بسياري از آثار ادبي و هنري ساسانيان را محو كردند، تازه از اهميت ستونها، طاقهاي ضربي و مدور ، نقشهاي گل بوته و اشكال هندسي كه شيوه معروف تزيين عربي از آن زاد خبر دار شدند.




تاريخ تمدن اثر ويل دورانت عصر ايمان جلد اول چاپ دوم
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي
صفحه 346

amir26arak
04-25-2011, 02:51 AM
و این یکی هم از ویکی پدیا انگلیسی ا ست در مورد علم در قبل و بعد از اسلام در ایران که خیلی جالب است:
Science and technology in Iran - Wikipedia, the free encyclopedia (http://en.wikipedia.org/wiki/Science_in_Iran)

(http://goftegu.com/vb/newreply.php?do=newreply&p=8079)

amir26arak
04-25-2011, 02:56 AM
تقسیمات ایرانی جهان همچون پایه کارهای علمی منجمان
و ریاضی دانان در زیجها* و گاهشماری



تاریخ و فرهنگ ایران
پوشینه 2 برگ 44
دکتر محمد محمدی ملایری


« هر چند در انتقال مطالب این منابع ایرانی به منابع عربی اسلامی در برخی از اصطلاحات آنها به تدریج دگرگونیهایی روی داده و ظاهرترین آنها هم کلمه کشور است که در عربی به کلمه اقلیم تبدیل شده و در تقسیم جهانی به جای هفت کشور، هفت اقلیم معروف گردیده ولی در اصول آنها که هم در علم هیات و نجوم و گاهشماری عربی اسلامی به کار می رفت و هم در نظام تقسیمات کشوری که مورد عمل دیوانهای دولت و به ویژه دیوانها خراج و برید بود تغییرات زیادی که آنها را از اصول خود منحرف گرداند حاصل نگردید.


یاقوت که کتاب معجم البلدان خود را در قرن هفتم هجری تالیف کرده و تا زمان او قرنها از انتقال این اصول به منابع عربی اسلامی گذشته بود درباره هیات اقالیم هفتگانه به گونه ای سخن می گوید که گویی تنها روش مورد عمل در زمان او همین روش ایرانی بوده، با این تفاوت که دبیران دیوان هفت اقلیم را که صورت شش دایره محیط بر یک دایره مرکزی بوده، و به قول یاقوت مورد عمل ایرانیان از قدیم بوده است، ملاک عمل قرار می داده اند. و منجمان و ریاضی دانان در زیجها و مسایل گاهشماری آن را به شکل خطهای موازی که از شرق به غرب کشیده می شده رسم می کرده اند. و در هر حال اساس کار همه آنها همان اساس تقسیمات ایرانی یعنی تقسیم جهان به هفت بخش بوده.


یاقوت شکل این دو هیات اقلیم های هفتگانه را هم کشیده و در مقدمه کتاب خود او هم چاپ شده(بین صفحات 28 و 29) و نکته ای که در این مورد درخور توجه می نماید این است که یاقوت که رسم شش دایره محیط بر یک دایره، و تغییر کشور را به اقلیم از ابوریحان به کتاب خود نقل کرده از قول او آورده که همین تقسیم که آن را تقسیم اهل فارس خوانده مورد عمل هرمس(1) هم بوده است، که ابراهیم فزاری در زج خود از آن یاد کرده و گوید که چون هرمس از قدماء اهل نجوم بوده معلوم می شود که در زمان او هم جز این روش تقسیم دیگری شناخته نبوده وگرنه هرمس که خود اهل ریاضیات نجومی بوده شایسته ترین فردی بوده که از آن پیروی نکند و روش دیگری به کار بندد(مقدمه معجم البلدان ص 27).


این را هم در این جا باید افزود که یاقوت در همین مقدمه که از وابستگی هر اقلیمی از اقلیم های هفت گانه زمین به سیاره ای از هفت سیاره آسمان سخن می گوید، عقیده ایرانیان و رومیان هر دو را هم در آن ذکر می کند. وی هر هفت سیاره را به نامهای عربی آنها می خواند، ولی به جز نام عربی آنها تنها نام فارسی آنها را هم می آورد نه نام رومی آنها را، گوید اقلیم اول به اتفاق فرس و روم اقلیم زحل است که به فارسی کیوان گویند. اقلیم دوم به گفته ایرانیان(فرس) از آن مشتری است که نامش به فارسی هرمز است و به قول رومیان از آن شمس است. اقلیم سوم به قول ایرانیان از آن مریخ است که به فارسی بهرام گویند و به قول روم عطارد است. اقلیم چهارم به قول ایرانیان از آن شمس است و نامش به فارسی خرشاذ(خورشید) است، وبه رای رومیان از آن مشتری است، اقلیم پنجم به اتفاق ایرانیان و رومیان از آن زهره است و نامش به فارسی اناهید است و اقلیم ششم به قول ایرانیان از آن عطارد و نامش به فارسی تیر است و به قول روم از آن قمر است و اقلیم هفتم به قول ایرانیان از آن قمر است و به قول رومیان از آن مریخ و نامش به فارسی ماه است ( معجم البلدان ج 1، ص 29 – 35).



بن مایه ها:
(1) هرمس، از نامهایی در تاریخ است که شاید به سبب شهرت علمی او چیزهای زیادی به او نسبت داده اند و کسان دیگری را هم به آن نام خواند هاند که نامهای آنها را در فهرست ابن ندیم می توان دید. و به همین سبب هاله ای از ابهام وجود تاریخی او را در برگرفته، و اما آن هرمسی که به علم نجوم شهرت داشته همان است که باید سرگذشت او را از روایت ابوسهل پسر نوبخت که ابن ندیم آن را در مقدمه فن اول از مقاله هفتم در اخبار فلاسفه طبیعین و منطقیین آورده است، (ص 238 و 239) ، و همچنین در صفحه 267 الفهرست این ندیم که کتابهای نجومی او را برشمرده است جستجو کرد. و به هر حال تاریخ زندگی او درست روشن نیست ولی کتابها و آراء او در نجوم و زیجها از زمانهای بسیار قدرم شناخته و مشهور بوده است.



واژه نامه دهخدا:
* زیج (معرب اِ) معرب زیگ است و آن کتابی باشد که منجمان احوال و حرکات افلاک کواکب را از آن معلوم کنند.