O M I D
04-14-2011, 06:55 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg با يك گونی مدال هنوز هم برای رسيدن به مسابقات جهانی فرانسه و جدال با بهترينها لحظهشماری میكند.
جام جم آنلاین: سال 1996 بود كه در مسابقات جوانان و اميدهاي جهان دندهاش شكست و قبل از نيمهنهايي حذف شد. در آنجا با خودش عهد كرد كه تا چند مدال طلاي جهان را كسب نكند، از دنياي كاراته نرود. آرزوي «حسين روحاني» سال 2006 تحقق يافت و در «فنلاند»، طعم شيرين ايستادن بر سكوي قهرماني را چشيد و در همان جا بود كه سريعترين كاراتهكاي جهان لقب گرفت. با اينكه طلاي جهاني او همچنان يكي مانده، اما پرمدالترين كاراتهكاي ايران در جهان است.
او از زنجان ميآيد و يك قل از دوقلويي است كه در كنار 8 برادر و خواهر ديگر، در يك خانه بزرگ زندگي ميكردند. خانهاي كه شيشههايش هرچند روز يك بار از ضربات توپ و مشت پايين ميآمد و صداي مادر بلند ميشد!
عشق فيلم بزن بزن
حسن و حسين روحاني دوقلو هستند كه البته حسن 5 دقيقه بزرگتر است، ولي حسين در كاراته موفقتر: «درست به ياد دارم عاشق فيلمهاي رزمي و بزنبزن بودم. به خاطر همين با حسن تصميم گرفتيم به باشگاه برويم و تكواندو ثبتنام كنيم، اما كلاسهايش پر شده بود و قسمتمان كاراته شد. بابا از آن بازاريهاي قديمي بود كه 10 سال بعد از اينكه من عضو تيم ملي شدم، تازه باخبر شد كه پسرش براي خودش كسي شده. البته حق داشت. ما 10 تا خواهر و برادريم و من و حسن بچههاي آخر.»
حسين كاراته را زير نظر شهاب سلطاني (سرمربي تيم ملي) از فاميلهاي دور مادر آغاز كرد و چند ماه از اين آغاز نگذشته بود كه در مسابقات استاني دوم شد:
«از همان روزها وقتي هرچند وقت يك بار تلويزيون مسابقات جهاني كاراته را نشان ميداد در ذهنم خودم را جاي قهرمان ميگذاشتم و ميدانستم كه يك روزي آن سكو مال من شود.»
13 سالهها راه افتادند
حسين در اولين مسابقات قهرماني كشور كه حضور يافت در همان دور اول باخت؛ اما حريفش قهرمان شد. او يك كرد بود كه ديگر روحاني نديدش. روحاني سال 74 قهرمان كشور شد: «13 سال داشتم كه بايد در مسابقات انتخابي تيم ملي كه رده سنياش 14 سال بود شركت ميكردم. باورتان نميشود!
كپي شناسنامهام را دستكاري كردم تا بتوانم شركت كنم. با اينكه مقابل حريفان مثل فيل و فنجان بوديم، اما همه را بردم و قهرمان شدم. سال 96 قهرمان نوجوانان جهان و سال بعد هم قهرمان جوانان آسيا شدم.»
دندهاي كه شكست
براي روحاني مسابقات بلغارستان سكوي پرتاب بود، چون راهي جديد پيش رويش گشود. درست 4 روز به اعزام مانده بود كه دندهاش شكست و نتوانست در مسابقات جهاني مدال بگيرد. با روحيهاي خراب ميخواست براي هميشه كاراته را كنار بگذارد، اما يك آن به خود آمد و تصميم ديگري گرفت و آن، جبران اين شكست در رقابتهاي جهاني بزرگتر بود: «با خودم عهد كردم كه ديگر يك بازنده نباشم. سال بعد در مسابقات آسيايي ماكائو طلا گرفتم، اما هيچكس خوشحالي مرا نديد. فريد خمامي كه سرمربي بود مدام ميپرسيد كه چرا خوشحالي نميكنم؟ گفتم: «وقتي ميخندم كه قهرمان اميدهاي جهان شوم.»
اينكه ميگويند خواستن، توانستن است را بايد باور كرد، چرا كه روحاني جوان در مسابقات جهاني اميدهاي يونان تنها كسي بود كه مدال طلاي ايران را در وزن-60 كيلوگرم به دست آورد.
گاردت را عوض كن
اولين حضور جهاني او در رده سني بزرگسالان با مدال برنز همراه بود و قبل از آن در بازيهاي بوسان نقره گرفت تا جرقهاي تازه در ذهن كاراتهكار جوان ايران زده شود.
او هميشه با گارد چپ به مصاف حريفان ميرفت، اما اين كافي نبود و كسب مدال طلا در مسابقات بزرگسالان مستلزم استفاده از هر دو گارد بود. بعد از آن بود كه حسين تغيير كرد: «در مسابقات انتخابي تيم ملي در مياندوآب سوم شدم. آنقدر تمرين كرده بودم كه نگو. بعد از آن تا ميتوانستم گريه كردم. اين طوري بود كه تصميم گرفتم گارد راستم را تقويت كنم. اتفاق خوبي بود چون در مسابقات بعدي اول شدم.»
او در مسابقات اميدهاي جهان در مارسي فرانسه با وجود كمردرد شديد در يك وزن بالاتر طلا گرفت: «در طول اين سالها هيچ مسابقهاي مثل رقابتهاي جهاني مكزيك برايم تلخ نبود. تا فينال همه حريفان را با اختلاف هشت امتياز و در كمتر از يك دقيقه و 30 ثانيه بردم، اما در فينال با يك اشتباه كوچك در 10 ثانيه سرنوشتساز، مدال طلا را از گردنم درآوردم.»
رويايي كه آمد
2 سال بعد، ديگر روحاني عزم خود را جزم كرده بود كه هر طور شده به روياي دوران نوجواني تحقق بخشد و بر روي سكوي قهرماني بالاتر از بقيه بايستد و بالاخره شد. او قهرماني مسابقات جهاني 2006 فنلاند و عنوان سريعترين كاراتهكار جهان را به دست آورد و يك ماه بعد، مدال طلاي دوحه قطر را به گردن آويخت.
با اينكه روحاني در مسابقات 2008 ژاپن به مقامي بهتر از سومي دست نيافت، اما تنها ايرانياي بود كه همين مدال را هم كسب كرد. به عقيده او تلخي مسابقات جهاني صربستان برايش بسيار بيشتر از ژاپن بود: «در همه جاي دنيا همه سعي ميكنند به نيروهايشان كمك كنند تا در مسابقات جهاني موفق باشند، اما در اردوهاي ما مدام سنگاندازي ميكردند و نگذاشتند آب خوش از گلوي من پايين برود. آنها اعصابم را به قدري به هم ريختند كه روياي كسب يك مدال طلاي ديگر به راحتي پرپر شد.»
فرار از مدرسه
وقتي صحبت از درس و مشق و مدرسه ميشود، حسين فقط ميخندد: «اصلا اهل درس و مدرسه نبودم و در هر فرصتي از زير درس در ميرفتم تا ورزش كنم. زو، فوتبال هرچه كه فكر كنيد غير از درس. مغزم دست نخورده باقي مانده است. ساعت 6 صبح كلاسم در باشگاه شروع ميشد و 5 دقيقه به 6 از خواب بلند ميشدم و تا باشگاه ميدويدم. تا به كلاس ميرسيدم گرم شده بودم و از بقيه عقب نبودم.»
او معتقد است كه وقتي كاراته را شروع كرده بايد تا آخرش برود. بعد از آن شايد به ادامه تحصيل هم فكر كند!
روحاني متاهل است و جالب است كه اين زوج جوان در اوقات فراغت اسبسواري ميكنند: «بعد از كاراته نوبت به سواركاري ميرسد. با اين اوصاف فكر كنم من هيچ وقت درس نخوانم. تمام زندگيام در اردوها گذشته. 3 ماه، 4 ماه در اردوها ميماندم. به قول بچهها آنقدر كه قيافه مربيانم را ميديدم چهره پدر و مادرم را فراموش ميكردم. خدارا شكر تا الان وضعيتم بد نبوده اما بايد در فرانسه هم طلا بگيرم تا راضي شوم
جام جم آنلاین: سال 1996 بود كه در مسابقات جوانان و اميدهاي جهان دندهاش شكست و قبل از نيمهنهايي حذف شد. در آنجا با خودش عهد كرد كه تا چند مدال طلاي جهان را كسب نكند، از دنياي كاراته نرود. آرزوي «حسين روحاني» سال 2006 تحقق يافت و در «فنلاند»، طعم شيرين ايستادن بر سكوي قهرماني را چشيد و در همان جا بود كه سريعترين كاراتهكاي جهان لقب گرفت. با اينكه طلاي جهاني او همچنان يكي مانده، اما پرمدالترين كاراتهكاي ايران در جهان است.
او از زنجان ميآيد و يك قل از دوقلويي است كه در كنار 8 برادر و خواهر ديگر، در يك خانه بزرگ زندگي ميكردند. خانهاي كه شيشههايش هرچند روز يك بار از ضربات توپ و مشت پايين ميآمد و صداي مادر بلند ميشد!
عشق فيلم بزن بزن
حسن و حسين روحاني دوقلو هستند كه البته حسن 5 دقيقه بزرگتر است، ولي حسين در كاراته موفقتر: «درست به ياد دارم عاشق فيلمهاي رزمي و بزنبزن بودم. به خاطر همين با حسن تصميم گرفتيم به باشگاه برويم و تكواندو ثبتنام كنيم، اما كلاسهايش پر شده بود و قسمتمان كاراته شد. بابا از آن بازاريهاي قديمي بود كه 10 سال بعد از اينكه من عضو تيم ملي شدم، تازه باخبر شد كه پسرش براي خودش كسي شده. البته حق داشت. ما 10 تا خواهر و برادريم و من و حسن بچههاي آخر.»
حسين كاراته را زير نظر شهاب سلطاني (سرمربي تيم ملي) از فاميلهاي دور مادر آغاز كرد و چند ماه از اين آغاز نگذشته بود كه در مسابقات استاني دوم شد:
«از همان روزها وقتي هرچند وقت يك بار تلويزيون مسابقات جهاني كاراته را نشان ميداد در ذهنم خودم را جاي قهرمان ميگذاشتم و ميدانستم كه يك روزي آن سكو مال من شود.»
13 سالهها راه افتادند
حسين در اولين مسابقات قهرماني كشور كه حضور يافت در همان دور اول باخت؛ اما حريفش قهرمان شد. او يك كرد بود كه ديگر روحاني نديدش. روحاني سال 74 قهرمان كشور شد: «13 سال داشتم كه بايد در مسابقات انتخابي تيم ملي كه رده سنياش 14 سال بود شركت ميكردم. باورتان نميشود!
كپي شناسنامهام را دستكاري كردم تا بتوانم شركت كنم. با اينكه مقابل حريفان مثل فيل و فنجان بوديم، اما همه را بردم و قهرمان شدم. سال 96 قهرمان نوجوانان جهان و سال بعد هم قهرمان جوانان آسيا شدم.»
دندهاي كه شكست
براي روحاني مسابقات بلغارستان سكوي پرتاب بود، چون راهي جديد پيش رويش گشود. درست 4 روز به اعزام مانده بود كه دندهاش شكست و نتوانست در مسابقات جهاني مدال بگيرد. با روحيهاي خراب ميخواست براي هميشه كاراته را كنار بگذارد، اما يك آن به خود آمد و تصميم ديگري گرفت و آن، جبران اين شكست در رقابتهاي جهاني بزرگتر بود: «با خودم عهد كردم كه ديگر يك بازنده نباشم. سال بعد در مسابقات آسيايي ماكائو طلا گرفتم، اما هيچكس خوشحالي مرا نديد. فريد خمامي كه سرمربي بود مدام ميپرسيد كه چرا خوشحالي نميكنم؟ گفتم: «وقتي ميخندم كه قهرمان اميدهاي جهان شوم.»
اينكه ميگويند خواستن، توانستن است را بايد باور كرد، چرا كه روحاني جوان در مسابقات جهاني اميدهاي يونان تنها كسي بود كه مدال طلاي ايران را در وزن-60 كيلوگرم به دست آورد.
گاردت را عوض كن
اولين حضور جهاني او در رده سني بزرگسالان با مدال برنز همراه بود و قبل از آن در بازيهاي بوسان نقره گرفت تا جرقهاي تازه در ذهن كاراتهكار جوان ايران زده شود.
او هميشه با گارد چپ به مصاف حريفان ميرفت، اما اين كافي نبود و كسب مدال طلا در مسابقات بزرگسالان مستلزم استفاده از هر دو گارد بود. بعد از آن بود كه حسين تغيير كرد: «در مسابقات انتخابي تيم ملي در مياندوآب سوم شدم. آنقدر تمرين كرده بودم كه نگو. بعد از آن تا ميتوانستم گريه كردم. اين طوري بود كه تصميم گرفتم گارد راستم را تقويت كنم. اتفاق خوبي بود چون در مسابقات بعدي اول شدم.»
او در مسابقات اميدهاي جهان در مارسي فرانسه با وجود كمردرد شديد در يك وزن بالاتر طلا گرفت: «در طول اين سالها هيچ مسابقهاي مثل رقابتهاي جهاني مكزيك برايم تلخ نبود. تا فينال همه حريفان را با اختلاف هشت امتياز و در كمتر از يك دقيقه و 30 ثانيه بردم، اما در فينال با يك اشتباه كوچك در 10 ثانيه سرنوشتساز، مدال طلا را از گردنم درآوردم.»
رويايي كه آمد
2 سال بعد، ديگر روحاني عزم خود را جزم كرده بود كه هر طور شده به روياي دوران نوجواني تحقق بخشد و بر روي سكوي قهرماني بالاتر از بقيه بايستد و بالاخره شد. او قهرماني مسابقات جهاني 2006 فنلاند و عنوان سريعترين كاراتهكار جهان را به دست آورد و يك ماه بعد، مدال طلاي دوحه قطر را به گردن آويخت.
با اينكه روحاني در مسابقات 2008 ژاپن به مقامي بهتر از سومي دست نيافت، اما تنها ايرانياي بود كه همين مدال را هم كسب كرد. به عقيده او تلخي مسابقات جهاني صربستان برايش بسيار بيشتر از ژاپن بود: «در همه جاي دنيا همه سعي ميكنند به نيروهايشان كمك كنند تا در مسابقات جهاني موفق باشند، اما در اردوهاي ما مدام سنگاندازي ميكردند و نگذاشتند آب خوش از گلوي من پايين برود. آنها اعصابم را به قدري به هم ريختند كه روياي كسب يك مدال طلاي ديگر به راحتي پرپر شد.»
فرار از مدرسه
وقتي صحبت از درس و مشق و مدرسه ميشود، حسين فقط ميخندد: «اصلا اهل درس و مدرسه نبودم و در هر فرصتي از زير درس در ميرفتم تا ورزش كنم. زو، فوتبال هرچه كه فكر كنيد غير از درس. مغزم دست نخورده باقي مانده است. ساعت 6 صبح كلاسم در باشگاه شروع ميشد و 5 دقيقه به 6 از خواب بلند ميشدم و تا باشگاه ميدويدم. تا به كلاس ميرسيدم گرم شده بودم و از بقيه عقب نبودم.»
او معتقد است كه وقتي كاراته را شروع كرده بايد تا آخرش برود. بعد از آن شايد به ادامه تحصيل هم فكر كند!
روحاني متاهل است و جالب است كه اين زوج جوان در اوقات فراغت اسبسواري ميكنند: «بعد از كاراته نوبت به سواركاري ميرسد. با اين اوصاف فكر كنم من هيچ وقت درس نخوانم. تمام زندگيام در اردوها گذشته. 3 ماه، 4 ماه در اردوها ميماندم. به قول بچهها آنقدر كه قيافه مربيانم را ميديدم چهره پدر و مادرم را فراموش ميكردم. خدارا شكر تا الان وضعيتم بد نبوده اما بايد در فرانسه هم طلا بگيرم تا راضي شوم