pnugirl
04-05-2011, 03:46 PM
دوست ایرانی من گفت اسم من از این به بعد کورش است!
کارلوس کئیروش با قراردادی سه سال و نیمه مربی تیم ملی ایران شد.
او در نشستی خبری به پرسش های خبرنگاران پاسخ می دهد.
دلیل رفت و برگشت شما چه بود؟ اگر محیط و فضا مناسب نبود چرا به ایران برگشتید؟
دلیل اصلی آمدن من این بود که با فدراسیون بر سر نکات پایهای توافق داشتیم و این رویای مشترک و هدف مشترکی بود که برای صعود تیم ملی به جام جهانی داشتیم.
دلیل دوم: در آن برهه زمانی فدراسیون نیاز به معرفی مربی داشت؛ میدانید سه ماه دیگر با مالدیو بازی داریم. در آن هنگام به دلایل شخصی و خانوادگی نتوانستم پیشنهاد را بپذیرم، پس تشکر کردم ولی بعد که فرصت فکر کردن داشتم، ملاحظات دیگری را لحاظ کردم.
پس از آن زمان، فدراسیون زمان بیشتری داشت و توانستم هماهنگیهایی را انجام دهم که عمدتا با خانواده خودم بود و به هر حال به این توافق رسیدیم و حالا در اینجا هستم. نکته خاصی نبود به جز مشکل زمان.
آیا پاسخ من واضح بود یا هنوز شبههای باقی مانده؟
مربیانی مانند بلاژویچ و برانکو به ایران آمدند و شناخت خوبی از فرهنگ، دین و عقاید ما داشتند. فضا برای آقای کئیروش چقدر قابل فهم است، آیا ایشان میتوانند خود را با فضا سازگار کنند؟ چقدر خود را به شرایط عقایدی، مذهبی، دینی و آیینی ما مقید میدانند و چقدر از ما شناخت دارند؟
این طور شروع میکنم که زندگی در دنیا متعلق به افرادی است که میتوانند خود را به سرعت به شرایط جدید وفق دهند. مربیگری یعنی وفق دادن مربی به ذهنیت، فرهنگ، فضا و بازیکنان جایی که قرار است کار کند. با توجه به تجربهای که در ژاپن، آمریکا، انگلیس، رئال مادرید، استرالیا، چین و امارات دارم، فکر کنم اینجا هم بسیار سریع خود را با شرایط و سنن ایرانی وفق دهم. من در تمام قارهها با بازیکنانی از سراسر دنیا کار کردهام، و رویای این را دارم که در کره ماه هم کار کنم! وظیفه من این است که اول اطلاعات کاملی از فوتبال ایران به دست بیاورم و از آنها برای موفقیت استفاده کنم.
اول از نام شما میپرسم، در ایران شما را به 10 نام میشناسند، نام واقعی شما چیست؟ سابقه شما سابقه بسیار درخشان و باارزشی است و جوانان شایسته فوتبال ما بسیار بااستعداد هستند. در 3.5 سالی که در ایران هستید فکر میکنید فوتبال ایران تا چه حدی به جایگاه واقعی خود میرسد؟
نام من کارلوس کِیروش است! ولی میتوانید ما را کارلوس صدا میزنند. در این باره داستان کوتاهی هم میگویم. من یک دوست بسیار خوب ایرانی در دبی دارم. ایشان گفتند اسم شما دیگر کیروش نیست و کوروش است! تا زمانی که اسم بدی روی من نگذارید من مشکلی با اسمی که صدا میزنید ندارم.
من معتقدم استعداد زیادی در فوتبال ایران وجود دارد. هرچقدر مصممتر باشید در بهکار گیری نظم و استعداد احتمال موفقیت بالاتر میرود. الان زمان صحبت کردن و قول دادن نیست و زمان کار کردن است. باید به فکر یافتن استعداد، ایجاد هماهنگی، و کار و تلاش بسیار بالا داشته باشیم. با داشتن این سه مورد موفقیت ما تضمینشده است.
مردم بسیار به صعود به جام جهانی میاندیشند. آنها به دنبال موفقیت در جام جهانی هم هستند. فکر میکنید چه مشکلاتی پیش روی شما باشد؟
میدانم که توقعات بسیار بالاست. من در کشورهای بسیاری کار کردهام و در چهار تیم ملی حضور داشتهام و با تیم های ملی دیگری بازی کردهام. توقع مردم و جامعه فوتبال از کشورشان در مقابله با جام جهانی برای همه یکسان است. همه به دنبال حضور در جمع چهار تیم برتر جام هستند. اما باید واقعبین باشیم. چند کشور قهرمان جام جهانی شدهاند؟ چند کشور موفقیت مداوم در جامهای جهانی داشتهاند؟ بلغارستان، پرتغال در 1966، نتایج خوبی گرفتند اما مقطعی بود. نیجریه و کرواسی به همین شکل. همه ما توقعات و آرزوهایی داریم و شاید یکی بخواهد رییس جمهور شود، شاید بخواهید سردبیر شوید یا فردی ثروتمند شوید. آیا هر فردی کارهای لازم برای رسیدن به هدف را انجام داده؟ پاسخ منفی است. بیشتر اوقات مردم تنها به رویاهایشان فکر میکنند.
وظیفه من در فدراسیون فوتبال با آقای ترابیان این است که تلاش کنیم که لیاقت به دست آوردن آنچه که میخواهیم را داشته باشیم. باید برنامهریزی کنیم، کوتاهمدت، میانمدت و طولانیمدت. باید توجه کنیم که در دوران آمادهسازی روی آمادهسازی تیم المپیک وجوانان هم توجه کنیم و این جایی است که وظیفه و کار ما آغاز میشود.
بعد از به ایران آمدن گفته شد که باشگاههای بسیاری به ایشان پیشنهاد دادند، آیا این خبرها برای بازارگرمی نبود؟ آیا آقای فرگوسن در این باره به ایشان مشورت دادهاند؟
از نظر من توضیح درباره حرفهای رسانهها بسیار سخت است. شما رسانهها را بهتر از من میشناسید. در مواقع مختلف مسائلی در روزنامهها مطرح میشود. برخی شایعات است که برای من اصلا مهم نیست. حقیقت این است که من در این جلسه حضور دارم.
درباره فرگوسن هم ایشان از بهترین دوستان من هستند، ولی در این باره با ایشان مشورت نکردم و با دستیارانم مشورت کردم.
آیا با آقای منصوریان ادامه میدهید؟ چقدر به لژیونرها، به ویژه کریمی، شجاعی و نکونام اهمیت میدهید؟
حالا زمان صحبت کردن و وعده دادن نیست و زمان کار کردن است. باید در جلساتی که با مسئولان فدراسیون دارم باید نیازها را مشخص کنیم و بر پایه نیازها ببینیم از چه اشخاصی باید کمک بگیریم. نه این که اول فردی را بیاوریم و بعد نیازها را مشخص کنیم. در ساختار تکنیکی از مربیان ایرانی بسیاری استفاده خواهم کرد چون که حمایت همه آنها را میخواهم اما تصمیمی قطعی در این باره نگرفتهام.
کارلوس کئیروش با قراردادی سه سال و نیمه مربی تیم ملی ایران شد.
او در نشستی خبری به پرسش های خبرنگاران پاسخ می دهد.
دلیل رفت و برگشت شما چه بود؟ اگر محیط و فضا مناسب نبود چرا به ایران برگشتید؟
دلیل اصلی آمدن من این بود که با فدراسیون بر سر نکات پایهای توافق داشتیم و این رویای مشترک و هدف مشترکی بود که برای صعود تیم ملی به جام جهانی داشتیم.
دلیل دوم: در آن برهه زمانی فدراسیون نیاز به معرفی مربی داشت؛ میدانید سه ماه دیگر با مالدیو بازی داریم. در آن هنگام به دلایل شخصی و خانوادگی نتوانستم پیشنهاد را بپذیرم، پس تشکر کردم ولی بعد که فرصت فکر کردن داشتم، ملاحظات دیگری را لحاظ کردم.
پس از آن زمان، فدراسیون زمان بیشتری داشت و توانستم هماهنگیهایی را انجام دهم که عمدتا با خانواده خودم بود و به هر حال به این توافق رسیدیم و حالا در اینجا هستم. نکته خاصی نبود به جز مشکل زمان.
آیا پاسخ من واضح بود یا هنوز شبههای باقی مانده؟
مربیانی مانند بلاژویچ و برانکو به ایران آمدند و شناخت خوبی از فرهنگ، دین و عقاید ما داشتند. فضا برای آقای کئیروش چقدر قابل فهم است، آیا ایشان میتوانند خود را با فضا سازگار کنند؟ چقدر خود را به شرایط عقایدی، مذهبی، دینی و آیینی ما مقید میدانند و چقدر از ما شناخت دارند؟
این طور شروع میکنم که زندگی در دنیا متعلق به افرادی است که میتوانند خود را به سرعت به شرایط جدید وفق دهند. مربیگری یعنی وفق دادن مربی به ذهنیت، فرهنگ، فضا و بازیکنان جایی که قرار است کار کند. با توجه به تجربهای که در ژاپن، آمریکا، انگلیس، رئال مادرید، استرالیا، چین و امارات دارم، فکر کنم اینجا هم بسیار سریع خود را با شرایط و سنن ایرانی وفق دهم. من در تمام قارهها با بازیکنانی از سراسر دنیا کار کردهام، و رویای این را دارم که در کره ماه هم کار کنم! وظیفه من این است که اول اطلاعات کاملی از فوتبال ایران به دست بیاورم و از آنها برای موفقیت استفاده کنم.
اول از نام شما میپرسم، در ایران شما را به 10 نام میشناسند، نام واقعی شما چیست؟ سابقه شما سابقه بسیار درخشان و باارزشی است و جوانان شایسته فوتبال ما بسیار بااستعداد هستند. در 3.5 سالی که در ایران هستید فکر میکنید فوتبال ایران تا چه حدی به جایگاه واقعی خود میرسد؟
نام من کارلوس کِیروش است! ولی میتوانید ما را کارلوس صدا میزنند. در این باره داستان کوتاهی هم میگویم. من یک دوست بسیار خوب ایرانی در دبی دارم. ایشان گفتند اسم شما دیگر کیروش نیست و کوروش است! تا زمانی که اسم بدی روی من نگذارید من مشکلی با اسمی که صدا میزنید ندارم.
من معتقدم استعداد زیادی در فوتبال ایران وجود دارد. هرچقدر مصممتر باشید در بهکار گیری نظم و استعداد احتمال موفقیت بالاتر میرود. الان زمان صحبت کردن و قول دادن نیست و زمان کار کردن است. باید به فکر یافتن استعداد، ایجاد هماهنگی، و کار و تلاش بسیار بالا داشته باشیم. با داشتن این سه مورد موفقیت ما تضمینشده است.
مردم بسیار به صعود به جام جهانی میاندیشند. آنها به دنبال موفقیت در جام جهانی هم هستند. فکر میکنید چه مشکلاتی پیش روی شما باشد؟
میدانم که توقعات بسیار بالاست. من در کشورهای بسیاری کار کردهام و در چهار تیم ملی حضور داشتهام و با تیم های ملی دیگری بازی کردهام. توقع مردم و جامعه فوتبال از کشورشان در مقابله با جام جهانی برای همه یکسان است. همه به دنبال حضور در جمع چهار تیم برتر جام هستند. اما باید واقعبین باشیم. چند کشور قهرمان جام جهانی شدهاند؟ چند کشور موفقیت مداوم در جامهای جهانی داشتهاند؟ بلغارستان، پرتغال در 1966، نتایج خوبی گرفتند اما مقطعی بود. نیجریه و کرواسی به همین شکل. همه ما توقعات و آرزوهایی داریم و شاید یکی بخواهد رییس جمهور شود، شاید بخواهید سردبیر شوید یا فردی ثروتمند شوید. آیا هر فردی کارهای لازم برای رسیدن به هدف را انجام داده؟ پاسخ منفی است. بیشتر اوقات مردم تنها به رویاهایشان فکر میکنند.
وظیفه من در فدراسیون فوتبال با آقای ترابیان این است که تلاش کنیم که لیاقت به دست آوردن آنچه که میخواهیم را داشته باشیم. باید برنامهریزی کنیم، کوتاهمدت، میانمدت و طولانیمدت. باید توجه کنیم که در دوران آمادهسازی روی آمادهسازی تیم المپیک وجوانان هم توجه کنیم و این جایی است که وظیفه و کار ما آغاز میشود.
بعد از به ایران آمدن گفته شد که باشگاههای بسیاری به ایشان پیشنهاد دادند، آیا این خبرها برای بازارگرمی نبود؟ آیا آقای فرگوسن در این باره به ایشان مشورت دادهاند؟
از نظر من توضیح درباره حرفهای رسانهها بسیار سخت است. شما رسانهها را بهتر از من میشناسید. در مواقع مختلف مسائلی در روزنامهها مطرح میشود. برخی شایعات است که برای من اصلا مهم نیست. حقیقت این است که من در این جلسه حضور دارم.
درباره فرگوسن هم ایشان از بهترین دوستان من هستند، ولی در این باره با ایشان مشورت نکردم و با دستیارانم مشورت کردم.
آیا با آقای منصوریان ادامه میدهید؟ چقدر به لژیونرها، به ویژه کریمی، شجاعی و نکونام اهمیت میدهید؟
حالا زمان صحبت کردن و وعده دادن نیست و زمان کار کردن است. باید در جلساتی که با مسئولان فدراسیون دارم باید نیازها را مشخص کنیم و بر پایه نیازها ببینیم از چه اشخاصی باید کمک بگیریم. نه این که اول فردی را بیاوریم و بعد نیازها را مشخص کنیم. در ساختار تکنیکی از مربیان ایرانی بسیاری استفاده خواهم کرد چون که حمایت همه آنها را میخواهم اما تصمیمی قطعی در این باره نگرفتهام.