توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : »» معرفي جامع بيماري ها ي درختان ميوه
Borna66
04-30-2009, 01:46 PM
با سلام.
در اين تاپيك به معرفي جامع بيماري ها ي درختان ميوه پرداخته مي شود
اميدوارم مورد قبول شما قرار بگيرد
Borna66
04-30-2009, 01:48 PM
پوسيدگي سياه سيب apple black rot
پوسيدگي در تمام اندامهاي هوايي(برگ .ميوه وشاخه) ديده مي شود. عامل قارچ Botryosphaeria obtuse است.
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/2nq4kd2.jpg
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/471mrs4.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 01:49 PM
پوسيدگي سياه ريشه سيب
پوسيدگي سياه ريشه سيب apple black root rot
پوسيدگي ناشي از Xylaria mali در سيب ممكن است باعث فساد كامل ريشه شود. معمولاً قشر سياه رنگي از اندامهاي قارچ سطح ريشه را مي پوشاند. پوسيدگي خشك است وپوست به قسمتهاي زيرين چسبيده است
Borna66
04-30-2009, 01:50 PM
سرطان طوقه سيب
سرطان طوقه سيب apple crown gall
بيماري ناشي از باكتري Agrobacterium tumefaciens است.علائم آن تشكيل گال در محل طوقه وندرتا ريشه وساقه است.
اين بيماري بيشتر در نهالستانها ديده ميشود. گالها به علت رشد و تكثير سرطاني ياخته هاي آلوده ايجاد ميشوند. تبديل ياخته هاي عادي به ياخته هاي سرطاني بر اثر ورود پلاسميد مولد غده ((Ti- plasmid به ياخته، ادغام DNA مولد غده در كروموزم هسته صورت مي گيرد.
توصيه: انتخاب نهالهاي سالم يكي ازبهترين روشهاي كنترل بيماري است. ضدعفوني ابزار هرس وجلوگيري از زخمي شدن شاخ و برگ نيز توصيه مي شود
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/4gpky07.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:50 PM
Apple chlorotic leaf spot virus
Apple chlorotic leaf spot virus
بيماري گسترش جهاني دارد. در ايران نيز وجود دارد.علائم بيماري دير ظاهر ميشود. گاهي دو تا سه سال بعد از آلودگي علائم ظاهر ميشود و به همين دليل به آنApple larent virus هم ميگويند.حالت كلروز روي برگها ايجاد ميشود در نهايت درخت دچار زوال ميشود.
عامل ويروسي رشته اي از جنس Trichovirus است ،كه در بسياري از ارقام تجاري سيب بدون علائم است. اما در بعضي از ارقام توليد لكه هاي روشن ميكند ونيز با بيماري سرشاخه كاري سيب (Apple top working disease)همراه است . بيماري سرشاخه كاري سيب در ژاپن ديده شده است. ويروس از گروه Closterovirus ميباشدكه فقط با پيوند منتقل ميشود.
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/d386f04.jpg
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/d386f03.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 01:50 PM
موزائيك سيب
موزائيك سيب Apple mosaic virus
بيماري بصورت لكه هاي كلروتيك روي برگها واندامهاي جوان ديده مي شود. بيماري در ايران وجود دارد . با پيوند وبصورت مكانيكي قابل انتقال است. ناقل بيولوژيكي براي آن شناخته نشده است. عامل آن ويروسي از جنس Ilarvirus است
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/42s3fcg.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:50 PM
سفيدك حقيقي(پودری) سيب
سفيدك حقيقي(پودری) سيب Apple powdery mildew
بيماري ناشي از قارچ podosphaera leucotricha است. اين قارچ به شاخ وبرگ جوان، گل وميوه ميزند واغلب باعث خشكيدن شاخه هاي جوان ميشود. بروي برگ نيزايجاد پيچيدگي مينمايد. گلهاي آلوده چروكيده وحالت گوشتي پيدا ميكند. اغلب آلودگي روي پاجوشها ديده ميشود. بيماري در تمام مناطق كشت سيب ديده ميشود ولي اهميت آن در خزانه است . روي ميوه ايجاد زنگار ميكند . عامل انگل اجباري است پس از سلول زنده تغذيه می نماید و ريسه هاي قارچ درجوانه هاي درحال خواب زمستانگذراني ميكند.
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/2jfi1dj.jpg
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/317bmua.jpg
كنترل شيميايي:
1.دينوكاپ wp18.25% يك درهزار
2.دينوكاپ Ec35 % يك درهزار
3.بنوميل wp50 % نیم در هزار
4.سولفور wp80-90% و 3-4 درهزار
5.نوآريمول Ec 9% و 0.75 درهزار
توصيه : مبارزه شيميايي رابه محض مشاهده بيماري با توجه به پيش آگاهي شروع ميكنيم. درصورتي كه سابقه آلودگي داشته باشيم هرس شاخه هاي آلوده در اواخر پاييز انجام داده و آنها راميسوزانيم.
Borna66
04-30-2009, 01:51 PM
آنتراکنوز موز
آنتراکنوز موز Banana anthracnose
بیماری ناشی از قارچ Colleotrichum musae که روی پوست میوه تولید لکه های قهوه ای تا سیاه می دهد. در بعضی موارد این قارچ دم میوه را در خوشه آلوده میکند که در این صورت بیماری بنامblack end یا crown rot
نامیده می شود. http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/2vdlgrm.jpg
كنترل :
1- استفاده از قارچكشهاي فربام، زينب، كاپتان به نسبت 2- 1.5 درهزار
توصيهها: 1- تقويت گياه 2- حذف شاخههاي خشكيده 3- كنترل آفات وساير بيماريها
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/4e1bzma.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:51 PM
بیماری سر سیگاری موز
بیماری سر سیگاری موز Banana cigar end
بیماری ناشی از Trachysphaera fructigena که تولید پوسیدگی سیاه و سپس خاکستری درمیوه می کند. پوسیدگی میوه ممکن است به تمام میوه گسترش یابد. در اغلب موارد Verticillium theobromae با بیماری همراه است
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/4fvnlv4.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:51 PM
بیماری پانامایی موز
Banana panama disease بیماری پانامایی موز
بیماری ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp. cubensis که نشانه های آن زردی برگهای مسن، پژمردگی و آویزان شدن برگها و قهوه ای شدن آنهاست.
http://pnu-club.com/%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A%20%D9%87%D8%A 7%20%D9%8A%20%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86% 20%D9%85%D9%8A%D9%88%D9%87%20%21%21%20-%20P30World%20Forums_files/2mqmgs2.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:53 PM
سوختگی برگ بادام
سوختگی برگ بادام almond leaf scorch
بیماری ناشی از باکتری گرم منفی محدود به آوندهای چوبی به نام Xylella fastidiosa است. دراثر حمله باکتری به درختان بادام قسمتهایی ازبرگ وبه ویژه نوک و حاشیه آن دچار سوختگی میشود
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:53 PM
بلاست مركبات
بلاست مركبات Citrus blast
بيماري ناشي ازباكتري Pseudomonas syringae pv. Syringae است كه در مركبات ايجاد لكههاي نكروتيك در برگها، دمبرگها و ميوه مينمايد. لكههاي تيره رنگ روي ميوه black pit نيز ناميده شدهاند. نشانههاي بيماري در شاخ و برگ جوان شبيه نشانههاي سرمازدگي است.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2883.jpg
كنترل: سمپاشي با تركيب بردو 0.5درصد و اكسي كلرور 1 درهزار. هرس شاخههاي آلوده واقدامات قرنطينهاي
Borna66
04-30-2009, 01:53 PM
بيماري آنتراكنوز مركبات
بيماري آنتراكنوز مركبات Citrus anthracnose
عبارت آنتراكنوز به معناي شبه زغال Like-coal واولين بار توسط Faber و Dunal در سال 1853 روي انگور گزارش شدهاست. بيماري در سال 1326 توسط اسفندياري از مناطق شمالي كشور جمعآوري وگزارش شده وسپس در سال 1333 از مناطق جنوب توسط شريف گزارش گرديدهاست.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2884.jpg
آنتراكنوز مركبات انتشار جهاني دارد. بيماري ناشي از گونه Colletotrichum gloeosporiodes در انواع مركبات كه نشانههاي آن لكههاي نكروتيك در برگ و خشكيدن سرشاخههاست. در ميوه نشانه بيماري به صورت لكههاي قهوهاي تا سياه ظاهر ميشود. آنتراكنوز ميوه در ميوههاي رسيده مخصوصاً واريتههاي ميانرس و زودرس گريپفروت ديده ميشود.
كنترل شيميايي :
1- استفاده از قارچكشهاي فربام، زينب، كاپتان به نسبت 2- 1.5 درهزار
2- در پاييز موقع خواب سمپاشي با دو كيلوگرم سولفات مس، يك كيلوگرم سولفات روي و دو كيلو گرم آهك وصد ليتر آب
توصيهها: 1- تقويت گياه 2- حذف شاخههاي خشكيده در پاييز 3- كنترل آفات وساير بيماريها
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2885.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 01:56 PM
شاخه ميري مركبات
شاخه ميري مركبات Citrus blight
زوال درختان مركبات با نشانههاي پژمردگي و مرگ شاخهها، تاخير در رشد بهاره و نشانههاي كمبود عنصر روي در برگها، اين بيماري با بسته شدن راه آوندهاي چوبي و تمركز روي در شاخهها همراه است. شاخه ميري مركبات درفلوريدا(امریکا) شايع است و عامل آن به درستي معلوم نيست
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:58 PM
شانكر باكتريايي مركبات
شانكر باكتريايي مركبات citrus canker
نوعي بيماري در مركبات كه در مناطق جنوبي كشور از جمله هرمزگان جيرفت، كرمان، سيستان و بلوچستان باعث بروز مشكلاتي براي باغداران گرديده است.
عامل آن باكتري Xanthomonas axonopodis pv.citri است وروي ميوه وبرگ لكههاي ابتدا آبگز وبعد چوب پنبهاي كمي برجسته وروي شاخههاي جوان زخمهاي جرب مانند ايجاد ميكند. از اين باكتري پنج سويه به نامهاي A،B،C،DوE گزارش شده است سويهA نسبت به سويههاي ديگر قدرت بيماريزايي بيشتر ودامنه ميزباني وسيعتري دارد
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2886.jpg
Borna66
04-30-2009, 01:58 PM
ويروئيد كاكسياي مركبات
ويروئيد كاكسياي مركبات Citrus cachexia viroid
ويروئيدي متشكل از حدود 300 نوكلئوتيد كه در بيشتر گونههاي مركبات به ويژه بعضي از انواع نارنگي توليد آلودگي ميكند و نشانههاي آن عبارت است از توليد صمغ در پوست، تشكيل حفرههايي در چوب و مقابل آنها برجستگيهايي در سطح داخلي پوست و كوتولگي
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2887.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:07 PM
لكه سياه مركبات
لكه سياه مركبات Citrus black spot
اين بيماري در آفريقاي جنوبي، استراليا و تايوان اهميت بالايي دارد و داراي خسارات اقتصادي است. بيماري ناشي از Guignardia citricarpa است كه شكل غير جنسي قارچ Phyllosticta citricarpa است . تمام واريتهاي تجارتي مركبات به اين بيماري حساس هستند وبيشتر بيماري روي درختان مسن وضعيف است. قارچ روي درختان ديگري مثل بادام و رز ديده شده است. برگهاي آلوده بيشتر حالتLatent دارند. اين برگها پس از افتادن اندام باردهي قارچ بر روي آنها تشكيل ميشود. پس از رسيدن آسكها آسكوسپورها آزاد شده وبه وسيله باد منتشر ميشود پيكنيديوسپورها نيز به وسيله باران پخش ميشوند ولي نقش آسكوسپورها مهمتر است. نشانه اصلي بيماري وجود لكههاي تيره در برگ وميوه است كنترل بيماري از طريق سمپاشي با تركيب بردو يا زينب.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2888.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:07 PM
سر خشكيدگي درختان مركبات (ناتراسیا)
سر خشكيدگي درختان مركبات (ناتراسیا) Citrus dieback
در ايران علاوه بر مركبات به ساير درختان منجمله بادام، زردآلو، گيلاس، اوكالپتوس و … پسته، انار، توت، حمله مي كند. ولي بيماري در همه گياهان اهميت ندارد، بيماري در خوزستان وساير مناطق گرمسيري اهميت دارد در فارس گاهي روي سيب نيز ديده شده است. در شهرستان جهرم به شدت درخت توت را مورد حمله قرار میدهد (مهندس ايازپور). عامل بيماري قارچ Nattrassia mangiferae است قارچ بيشتر از محلهاي آفتاب سوخته و قسمتهايي از درخت كه در معرض آفتاب وگرماي شديد است وارد ميشود. علائم به صورت ورقهورقه شدن پوست كه زير آن پودر سياه رنگ (آرترو كنيديم ) قارچ است ديده ميشود، قارچ پيكنيديم نيز توليد كرده كه در بافت گياه تشكيل شده و اهميت چنداني ندارد، معمولاً قارچ در دماي زير 30 درجه سانتيگراد خسارت نميزند.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2889.jpg
كنترل شيميائي :
اكسي كلرور مس (كوپراويت ) WP35% به ميزان 5 در هزار
توصيه:
1- تقويت درختان بخصوص در مقابل تنشهاي آبي وآفتاب سوختگي
2- حذف شاخههاي آلوده
3- در صورت امكان اجتناب از كشت ارقام پرتقال، ليمو، نارنگي گريپفروت و نارنج كه حساسيت بيشتري دارد.
4- بهداشت باغ (خروج چوبهاي آلوده )
Borna66
04-30-2009, 02:07 PM
بيماري مرگ گياهچه مركبات
بيماري مرگ گياهچه مركبات Citrus Damping off of seedlings
خسارت وشدت بيماري مرگ گياهچه بيشتر در خزانه و نهالستانهاست. اين بيماري وقتي در خزانه حرارت ورطوبت خاك زياد باشد وحرارت براي قارچ عامل بيماري مناسب است خسارت شديد ميشود. دو نوع از اين بيماري تشخيص داده شده است يكي قبل از بيرون آمدن گياهچه وديگري پس از ظهور گياهچه. قارچ عامل Rhizoctonia solani كه عامل اصلي مرگ گياهچه است همچنين قارچهاي پيتيوم و فايتوفتورا نيز اگر درجة حرارت ورطوبت زياد باشد به گياه حمله ميكند. بر اساس تحقيقات مهندس ايازپور در جهرم جنس پونسيروس نسبت به بيماري مقاوم و هيبريدهاي آن حساس ميباشد.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2890.jpg
كنترل بيماري :
1- تهیه خزانه سالم با استفاده از خاك بكر
2- ضد عفوني خاك خزانه با متيل برو مايد و D-D و واپام
Borna66
04-30-2009, 02:08 PM
گموز مركبات
گموز مركبات Citrus gummosis
بيماري گموزGummosis يا پوسيدگي طوقه و ريشه Root-rot درختان مركبات اولين بار در سال1834 ازآسور گزارش گرديده است. در ايران بيماري اولين بار در سال 1320 گزارش شده و در مناطق شمالي و جنوبي كشور بخصوص خوزستان و فارس وجود دارد.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2891.jpg
عامل بيماري در بيشتر مناطق ايران Phytophthora citrophthora و Phytophthora parasitica ميباشد. قارچ Phytophthora ازقارچهاي كاذب Oomycetes است كه فرم جنسي آن بصورت oospore است. قارچ داراي تيپهاي متفاوت وهتروتاليك است. اما زمستانگذراني بوسيله ااسپور وكلاميدسپور ميباشد.
علائم بيماري بروي طوقه در ابتدا به صورت لكه كوچك قهوهاي ظاهر شده كه خيلي نامشخص است وبه تدريج گسترش يافته وجهت پخش آن به طرف بالا است وبه صورت بيضي در ميآيد وآوندهاي آبكش را از بين ميبرد. در محل آلودگي مركبات ترشح صمغ دارد از جمله موارد ديگر مورد حمله ريشه است؛ كه اغلب لهيدگي وسياه شدن ريشه را در پي دارد. در بارندگي شديد ميوه نيز بر اثر حمله قارچ دچار آسيب ميشود.
كنترل: شامل پيشگيري ومعالجه ميباشد.
پيشگيري :
1- انتخاب پايه مقاوم : انواع پرتقال، انواع نارنگي، ليموترش، ليموشيرين، بكرائي و ترنج از جمله ارقام حساس ميباشد. نارنج (به تريستيزا حساس) ونارنج پونسيروس تريفولياتا (به اگزوكورتيس حساس) به بيماري گموز مقاومند.
2- محل پيوندك بايد 30-15 سانتيمتر از خاك فاصله داشته باشد.
3- حذف علفهاي هرز از دور طوقه
4- خوداري از ايجاد زخم اطراف طوقه
5- جلوگيري از جمع شدن آب دور طوقه درخت
6- ضدعفوني ريشه توسط محلول بردو 3 درهزار
7- خريد نهال سالم از خزانه
8- بايد دقت شود در حين پيوندزني قطراتي از آب يا ذرهاي ازخاك باغ بين پايه وپيوندك قرار نگيرد.
9- فواصل بين درختان حفظ شود
10- اگر پوسيدگي بيشتر از نصف دور طوقه را فرا گرفته باشد بايد درخت آلوده را قطع كرد.
معالجه:
ابتدا خاك دور طوقه درخت مبتلا را كنار زده واز رسيدن آب به آن جلوگيري به عمل آورد. درخت مبتلا بايد جداگانه آبياري شود. نقطه پوسيده اگر توسعه نداشته باشد ودر مراحل اوليه پيشرفته است با يك چاقوي تيز پوست محل را تراشيده تا به بافت زنده برسيم آنگاه به وسيله محلول يك درصد پرمنگنات پتاسيم و يا مخلوط بردو و يا ارتوسايد و كوپراويت به ميزان يك در هزار ضدعفوني سطحي ميكنيم وپس از دو هفته محل را با چسب باغباني ميپوشانيم.
طرز تهيه محلول بردو يك درصد:
كات كبود يا( سولفات مس) 200 گرم، آهك زنده200 گرم، آب20 ليتر
طرز تهيه محلول بردو براي ضدعفوني ريشهها قبل از كاشت:
كاتكبود 70 گرم، آهك زنده 70 گرم، آب 20 ليتر
Borna66
04-30-2009, 02:08 PM
لكه سبز مركبات
لكه سبز مركبات Citrus greening
بيماري ناشي از باكتريهاي سخت كشت Liberobacter asiaticum (عامل لكه سبز آسيايي) و L.africanum (عامل لكه سبز آفريقايي) در مركبات كه نشانههاي آن موزائيك در برگها، زردي شاخهها، باقي ماندن لكههاي سبز روي ميوه و زوال درختان است. باكتريهاي مزبور در بافت آبكشي درختان آلوده استقرار دارند و هر يك با گونهاي پسيل انتقال مييابند. يكي از پرخسارت ترين بيماريهاي مركبات درجنوب شرقي آسيا، شبه قاره هند، آفريقاي جنوبي و شبه جزيره عربستان است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:08 PM
پســـوروز مركبات(ويروس پوسهي مركبات)
پســـوروز مركبات(ويروس پوسهي مركبات) citrus psorosis virus
به گروهي از بيماريهاي ويروسي گفته ميشود كه از نظر ظاهري كاملاً متفاوت ميباشند. ولي يك صفت مشترك در نقوش كردن برگهاي تازه روئيده دارند. اين نقشها به دو صورت 1- Flecking pattern يا نقش ميخي كه بصورت خطوط كمرنگ و لكههاي روشن بين رگبرگها و موازي با آنها ميباشد. 2- Oak leaf pattern يا نقش برگ بلوطي ،لكهها يا خطوط روشن كه حاشيه مجموع آنها نقشي مانند برگ بلوط ايجاد ميكند. از ديگر علائم پوسته پوسته شدن پوست درخت در ناحيه طوقه، گلدهي خارج فصل،فرورفتگيهاي عمودي باريك روي چوب و زير پوست، توليد صمغ و زوال است كه دراغلب نواحي مركبات خيز به ويژه نواحي خنكتر وجود دارد. براي اين ويروس و ويروس لكه حلقوي مركبات نامهاي جنس spirovirus و ophiovirus پيشنهاد شده است.
براثر عواملي چون حمله تريپسها، كنهها، عنكبوت قرمز، دانههاي تگرگ يا وزش بادهاي شني به سطح برگها علائمي شبيه پسوروز ايجاد مينمايند.
انتقال پسوروزها:
1- پيوند(بيماري پسوروز بوسيله پيوندك آلوده از درختان بيمار به درختان سالم منتقل ميشود.)
2- بذر(چند مورد از بيماري crinkly leaf توسط بذر منتقل شده است)
3- مكانيكي(تنها ابلقي شدن برگها و ميوهها و برگ موجي crinkly leafبا عصاره منتقل شده است)
4- پيوند ريشه
5- سس cuscuta
كنترل:
1- انتخاب پيوندك سالم
2- انتخاب نهالها و پيوندكهاي جديد
3- تراشيدن پوستهها قبل از توسعه شديد آنها
4- ترموتراپي: سه ماه نگهداري در درجه حرارت c40 به مدت 16 ساعت در روز وc30 به مدت 8 ساعت در شب موجب حذف پسوروز concave gum، in factions variegation، A تريستيزا، vein Enation شده است.
5- از بين بردن درختان آلوده
http://www.pnu-club.com/imported/2008/10/2.gif اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 647x472 و حجم آن 136 کیلوبایت میباشد.http://pnu-club.com/imported/2009/04/2892.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2893.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:09 PM
بيماري فوماژين مركبات(دودهي مركبات)
بيماري فوماژين مركبات(دودهي مركبات) citrus sooty mold
بيماري در اثر وجود مواد قندي(عسلك) حاصل از حشرات مكنده بروي مركبات در نواحي گرم و مرطوب عارض ميشود.در طي اين شرايط قارچهاي ساپروفيت تكثير و رشد پيدا ميكنند. اين قارچهاي ساپروفيت به هيچوجه حالت انگلي نداشته و در نهايت باعث تجزيه عسلك ميشود. بيماري از لحظهاي كه عسلك حشرات درخت را خيس ميكند شروع ميشود. معمولا قارچ Capnodium citri روي شاخ و برگ و ميوه مركبات ايجاد كپك ميكند.
مبارزه با اين بيماري فقط از طريق كنترل حشرات ايجاد كننده عسلك(شتهها و شپشكها) ميباشد
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2894.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 02:09 PM
تريستيزاي مركبات(بيماري غم)
تريستيزاي مركبات(بيماري غم) Citruc Tristeza
Trieste به معني غم و اندوه است. اين بيماري اولين بار در اواخر سال 1890 در آفريقاي جنوبي مشاهده شده است. در ابتدا تصور ميشد كه علت ناسازگاري بين پايه و پيوندك است. در ايرن بيماري در سال 1355 در ساري روي نارنگي ساتسوما satsuma مشاهده شده است. تريستيزا به انواع مركبات حمله ميكند. پايههاي نارنگي و پرتقال حساسند و پايههاي نارنج و لمون بسيار حساسند. روي پايه سلطاني مركبات، توسرخ، توسبز مرگ ناگهاني ايجاد ميكند.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2895.jpg
عامل ويروس رشتهاي به ابعاد 2000×12 نانومتر از گروه Closterovirus كه با شته انتقال مييابد و داراي گسترش جهاني است. علائم تيپيك در درختان پيوند خورده با پايههاي حساس بصورت زوال(decline) سريع يا مزمن بروز مينمايد. اما در درختان پيوند نخورده زردي ظاهر ميشود. در درختان جوان گل دهي به ميزان بالايي است. در درختان مسن درخت ميوه زياد و ريزي توليد ميكند. ازعلائم ديگر بيماري آبلهاي شدن (stem pitting) ساقههاي كمتر از يك سال است. بر اثر فعاليت ويروس در بافت آبكش مواد غذايي به ريشه نميرسد و درخت دچار زوال ميشود. در حالتهاي شديد باعث زرد شدن برگهاي انتهايي و توقف رشد آنها ميشود. متداولترين روش تشخيص بيماري تريستيزا روش تست Elisa است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
تنها راه مبارزه و پيشگيري بيماري تهيه پيوندك عاري از ويروس و پيوند آن روي يك پايه مقاوم است. البته بايد با ناقلين نيز به شدت مبارزه كرد. ازپايههاي مقاوم نارنج poncirus trifoliata و راف لمون است. پايههاي متحمل پرتقال، ليمو خاركي، نارنگي كلئوپاترا و ترنج است.
Borna66
04-30-2009, 02:11 PM
سبزردي ابلق مركبات
سبزردي ابلق مركبات Citrus variegated chlorosis
بيماري ناشي از باكتري سخت كشت Xylella fastidiosa در مركبات كه نشانههاي آن بطورعمده شبيه كمبود روي است. سبزردي (chlorosis) بيشتر دربرگهاي مسن ديده ميشود. در محل لكهها ممكن است آسيبهاي صمغ آلود درسطح زيرين برگ به وجود آيد. از بيماريهاي جديد و مهم مركبات در امريكاي جنوبي بشمار ميآيد.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2896.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2897.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:11 PM
فتيله نارنجي(دارخور)
فتيله نارنجي(دارخور) Cytospora canker
بيماري فتيله نارنجي روي درختان گيلاس در سال 1325 توسط اسفندياري از كرج جمع آوري و گزارش شده است. داراي مزبانهاي مختلفي از جمله گردو، چنار، تبريزي، گيلاس، زردآلو، قيسي و سيب ميباشد. هنگام حمله قارچ شاخههاي مبتلا از قسمت پايين شكسته و يا قطع ويا مورد حمله حشرات قرار ميگيرند. برگهاي شاخهي آلوده پژمرده و سبز خشك ميشوند و سپس فتيله(cirrhus) هاي نارنجي، زرد يا قهوهاي عامل بيماري كه در واقع اسپورهاي قارچ است، درسطح شاخهها ظاهر ميشوند. براثر حمله قارچ، شاخهها و سرشاخهها ضعيف و خشك شده و علائم داي بك die-Bach در آنها ظاهر ميشود. بر روي شاخه و تنه نيز زخم و شانكرهايي ممكن است بوجود آيد. مقاومت درختان مسن بيشتر است ولي درختان مسن و ضعيف تر بيشتر دچار بيماري ميشوند. در مراحل آخر پوست تنه وشاخه درمحل شانكر از چوب جدا شده و قسمتهاي بالاي شانكر ميخشكد. آلودگي بيشتر در فصول پاييز و زمستان حادث ميشود.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2898.jpg
عوامل بيماري گونههاي مختلف جنس Cytospora ميباشند. گونهها شامل:
1- Cytospora persoonii
2- C. juglandicola
3- C. juglandina
4- C. rubescens
5- C. ambiens
6- C. cincta
عوامل مكانيكي نظير تگرگ، محل تغذيه حيوانات و حشرات، هرس نامنظم، سرما وگرما ، يخبندان كه منجر به ترك و شكاف پوست درختان ميشوند باعث تسريع در آلودگي ميزبانها ميگردد، البته ورود انگل به گياه بطور مستقيم و طبيعي از راه كوتيكول و منافذ بافتهاي پوششي صورت ميگيرد.(عکسها مربوط به مناطق خفر و میمند می باشد.)
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
كنترل :
هر اقدامي كه بتواند از ضعف درختان و حمله بيماري جلوگيري كند درپيشگيري از بيماري موثر است. تقويت درخت و رعايت اصول زراعي صحيح (عدم احداث باغ در زمينهاي آهكي و كم عمق و آبياري منظم) و مبارزه با آفات كمك بزرگي براي جلوگيري از ضعف درخت ميباشد.
درمورد مبارزه شيميايي ميتوان گفت كه برداشتن بافتهاي آلوده و فاسد پوست درخت درمحل شانكرها با ابزار مناسب و بلافاصله پانسمان آن با چسب مخصوص حاوي 3% ماده موثره Thiophanate-metyl در فصل مناسب درسالم سازي درختهاي مبتلا(بخصوص سيب) رضايت بخش ميباشد. همچنين ازسموم مثل كاپتان به نسبت 2در هزار نيز ميتوان استفاده كرد.
1- تركيب بردو ------- 2درصد
2- اكسي كلرورمس WP35% و 5-3در هزار
3- تيوفانات متيل WP70% و 0.5-0.6درهزار
4- بنوميل WP50% و يك در هزار
توصيه: بهترين زمانها براي سمپاشي پاييز پس از ريزش گلبرگها و اواخر بهار به مقدار 2-1 نوبت ميباشد.
Borna66
04-30-2009, 02:12 PM
سوختگي سياه نخل
سوختگي سياه نخل date palm black scorch
بيماري ناشي از قارچ Ceratocystis paradoxa (آنامورف: Chalara paradoxa) كه به قسمتهاي مختلف نخل مانند برگ، جوانه مركزي، گلوگاه و خوشه حمله مي كند و در برگها و گلآذين سوختگي سياه بوجود ميآورد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2899.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 02:17 PM
زگيل سياه نخل خرما
زگيل سياه نخل خرما date palm false smut(Graphiola leaf spot)
بيماري با نامهاي ديگري چون زنگ زگيلي خرما و سياهك دروغي درخت خرما نيز ميشناسند. بيماري در اكثر نقاط دنيا ديده ميشود. در كشورهايي كه درصد رطوبت نسبي هواي آنها بالا مي باشد مانند نيجريه، كشورهاي مديترانهاي و كشورهاي عربي شيوع دارد. درايران دربلوچستان، مازندران و ميناب گزارش شده است.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2900.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2901.jpg
قارچ عامل بيماري Graphiola phoenicis است از راستهي ustilaginales كه داراي تليوسپور و بازيديوسپور ميباشد. بازيديوسپورها باعث ايجاد آلودگي ميشوند. تليوسپور ميتواند بروي برگ دوام بياورد. قارچ به قسمتهاي مختلف برگ، برگچهها و رگبرگهاي اصلي حمله ميكند و يكسري جوشهاي برجسته(هاگينه) و كوچكي را بوجود ميآورد. جوشهاي سياه و بسته mm3-1 قطر دارند؛ كه در دوسمت برگچه و محوربرگ تشكيل ميشود.
كنترل:
1- سمپاشي با زينب و بنوميل قبل از پراكنش اسپورها
2- هرس برگهاي آلوده و سوزاندن آنها
3- كاهش رطوبت باغ
4- رقم مقاوم مخصوصا واريته Kustaury
Borna66
04-30-2009, 02:42 PM
پوسيدگي قهوهاي(دروني) ميوه انجير
پوسيدگي قهوهاي(دروني) ميوه انجير fig brown rot(fig endosepsis)
بيماري ناشي ازقارچ ناقص Fusarium moniliforme است كه اسپورهاي آن با زنبور Blastophaga به داخل ميوهي انجيرانتقال مييابد وموجب پوسيدگي داخل ميوه ميشود
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:42 PM
لكه برگي سركوسپورايي انجير
لكه برگي سركوسپورايي انجير fig cercospora leaf spot
بيماري ناشي از Cercospora spp (مانند C. bolleana) است؛ كه منجر به توليد لكههاي مازويي در برگ انجير ميشود.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/420.gif
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2902.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:42 PM
ترشيدگي انجير fig souring
بيماري درايران ناشي از مخمر Hanseniospora osmophila است كه با مگس سركه يا سوسك ميوه انجير از طريق چشم ميوه انجير به داخل آن انتقال مييابد. اين مخمرها باعث ترشيدگي، ايجاد بوي الكل و تغيير رنگ ميوه مي شوند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:42 PM
شانكر انجير
شانكر انجير fig Phomopsis canker
بيماري بيشتر در انجيرهايي ديده ميشود، كه نياز به هرس شديد دارند. درايران شانكر انجير در استهبانات فارس ديده شده است. بيماري ناشي از Diaporthe cinerascens (آنامورف: Phomopsis cinerascens) است. دراثر حمله قارچ روي شاخهها شانكر ايجاد ميشود و شاخهها پژمرده و دچار زوال تدريجي مي گردند. آلودگي از محل هرس شروع ميشود ومعمولاَ درفصل باراني صورت ميگيرد. قارچ درسال اول آلودگي تغيير رنگ را روي شاخه ايجاد ميكند و بتدريج طي 4-3 سال اطراف تنه وشاخه را فرا ميگيرد. دراثر مقاومت گياه بافت پينهاي اطراف شانكر تشكيل ميشود. قارچ درپينه نفوذ كرده ودرسال بعد فعال مي شود. دراثر فعاليت سالانه قارچ دواير متحدالمركزي توليد ميشود. قارچ دو نوع پيكنيديوسپور توليد ميكند. نوع α ونوع β كه نوع α درايران ديده شده است. اسپورها ازمحل زخمهاي ايجاد شده دراثر عوامل طبيعي وفيزيكي ويا حمله حشرات نفوذ ميكنند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
كنترل:
بهترين روش كنترل بيماري پيشگيري ازنفوذ قارچ درگياه وباغ است. كه شامل
1. تنظيم زمان هرس(هرس همراه با بارندگي نباشد)
2. تهيه قلمه سالم
3. معالجه زخمها
4.ضدعفوني ابزار هرس
Borna66
04-30-2009, 02:42 PM
آتشك سيب وگلابي
آتشك سيب وگلابي fire blight
بيماري در ايران علاوه برسيب وگلابي روي ازگيل، زالزالك، گل سرخ و به نيز ديده مي شود. بين اين درختان به از همه حساستر است. عامل باكتري تاژكدار گرم منفي Erwinia amylovora مي باشد.علائم اوايل فصل روي گلها وشاخه هاي يكساله ظاهر مي شود كه تيپيك ترين علامت آن سرعصايي شدن شاخه هاي يكساله است. روي شاخه ها وتنه هم ايجاد شانكر مي نمايد و در همين شانكرها هم زمستانگذراني مي كند.
بيماري 2 فاز دارد :
1- فاز بهاره كه باعث آلودگي گلها و برگها مي شود. 2- فاز پاييزه كه باعث آلودگي شاخه ها مي شود. گسترش بيماري در باغ توسط حشرات گرده افشان است .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
كنترل شيميايي:
1- تركيب بردو 2%
2- اكسي كلرورمس (كوپراويت ) wp35% و 3-2 در هزار
همچنين در فصل بهار با آنتي بيوتيك سولفات استرپتومايسين سمپاشي مي گردد.
زمان مبارزه: نوبت اول هنگام تورم جوانه ها ، نوبت دوم هنگام باز شدن 5% از گلها ، نوبت سوم هنگام باز شدن 50%از گلها ونوبت چهارم پس از باز شدن 100% گلها .
توصيه ها :
1- انهدام در ختاني كه بيش از 50% آلودگي دارند.
2- در آلودگيهاي كمتر قطع شاخه ها در 30-25 سانتيمتري پايينتر از محل آلودگي و سوزاندن آنها در فصل خواب درخت .
3- ضد عفوني وپوشاندن محل زخم و بريدگيها با چسب پيوند .
4- استفاده از ارقام مقاوم (پايه گلابي در گزي به بيماري مقاوم است)
5- اعمال مقررات قرنطينه اي
6- عدم استقرار كندوي زنبور عسل
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:42 PM
آنتراكنوز مــــــو
آنتراكنوز مــــــو Grapevine anthracnose
بيماري دراثر فعاليت قارچ Elsinoe amplina (آنـامورف: Sphaceloma amplinum) است. قارچ به اندامهاي مختلف (برگ، خوشه، شاخه) حمله ميكند. در اثر حمله قارچ لكههاي فرورفته با بافتهاي مرده تشكيل مي شوند.
توصيهها:
1- تقويت گياه 2- حذف شاخههاي خشكيده در پاييز 3- كنترل آفات وساير بيماريها
Borna66
04-30-2009, 02:43 PM
لکه زاویه ای برگ مـــــو
لکه زاویه ای برگ مـــــو Grapevine angular leaf spot
بیماری ناشی ازPseudocercospora vitis) Mycosphaerella angulata ) که نشانه آن تشکیل لکه های قهوه ای زاویه دار در یک یا دو طرف برگ است.
Borna66
04-30-2009, 02:43 PM
سرطان طوقهي مـــــــو
سرطان طوقهي مـــــــو Grapevine crown gall
بيماري در گياهان مختلف ناشي از گونههاي Agrobacterium است؛ كه نشانهي آن تشكيل قسمتهاي متورم در طوقه و ندرتاً ريشه و ساقه گياه است. گالها به علت رشد وتكثير سرطاني ياختههاي آلوده ايجاد ميشوند. تبديل ياختههاي عادي به ياختهاي سرطاني بر اثر ورود پلاسميد مولد غده (Ti plasmid) به ياخته و ادغام DNA مولد غده (Ti DNA) در كروموزم ياخته صورت ميگيرد. بيماري در انگور ناشي از Agrobacterium vitis است. باكتري عامل بيماري در گذشته تحت عنوان بيووار 3 گونه A. tumefaciens ناميده ميشد.
توصيه: انتخاب نهالهاي سالم يكي ازبهترين روشهاي كنترل بيماري است. ضدعفوني ابزار هرس وجلوگيري از زخمي شدن شاخ و برگ نيز توصيه مي شود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:43 PM
سفيدك داخلي(كركي، كاذب) مــــــــــــو Grapevine downy mildew
سفيدك كركي مو براي اولين بار در جهان درسال 1837 توسط schweinitz درآمريكاي شمالي روي موهاي وحشي مشاهده و ثبت گرديد. بيماري با انتقال پايههاي مقاوم به فيلوكسرا از امريكا به فرانسه و اروپا منتقل شد. شدت خسارت درفرانسه به حدي بود كه صنعت شرابسازي را به ركود كشانيد. بيماري در ايران براي اولين بار درسال 1325 توسط اسفندياري گزارش شد.
عامل بيماري شبه قارچ Plasmopara viticola از خانواده Pronosporacea است كه ميسليوم بدون ديواره عرضي توليد ميكند. پاتوژن زمستان را به صورت اُاُسپور در داخل برگهاي مرده وگاهي در ميوه وشاخه ميگذراند. برگهاي آلوده نيز با حفظ ميسليومهاي قارچ از نظر زمستان گذراني حائز اهميت هستند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بيماري معمولاً بروي برگها، جوانهها، خوشههاي نارس و يا تقريباً رسيده ظاهر ميگردند. دراثر حمله قارچ به برگها ابتدا نقاط روشن و غيرمشخص كه حالت روغني دارند ظاهر ميشوند. سپس بافتهاي برگ به تدريج مرده ونكروزه ميشوند. شاخههاي اصلي نيز ممكن است مرده يا قهوهاي شوند جوانههاي جواني كه آلوده ميشوند كوتاه مانده اما قطورتر از جوانههاي نرمال به نظر ميرسند. در شرايط مرطوب شاخهها و برگهاي آلوده بوسيلهي پوشش سفيدرنگ كه اسپورانجيوفر قارچ است، پوشيده ميشوند. آلودگي خوشهها اگر در اول فصل باشد ميوههاي جوان بخصوص حبههاي داخلي خوشه از اندام بار قارچ پوشيده ميشوند كه باعث چروكيدگي، چرمي شدن و تغييررنگ ميوهها ميگردند.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2903.jpg
كنترل:
1- كاپتان wp 50 % و 3 درهزار
2- زينب wp 80 % و 3-2.5 درهزار
3- مانب wp 80 % و 2.5- 2 درهزار
توصيهها: نوبت اول سمپاشي قبل از گلدهي و تكرار آن هر 10- 7 روز بر اساس نياز انجام شود. هرس سبز در كاهش بيماري موثر است.
Borna66
04-30-2009, 02:43 PM
ویروس برگ باد بزنی مـو
ویروس برگ باد بزنی مـو Grapevine fan leaf virus
عامل برگ باد بزنی مو ویروسی از جنس نپوویروس است که انتشار جهانی دارد و یکی از عوامل عمده زوال ارقام مو می باشد. گونه های Vitis vinifera و هیبریدهای آن به ویروس حساس است. سویه های عمده ویروس عبارتند از fanleaf و yellow mosaic و vein banding .
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
بيماري لكه زيتوني مو
بيماري لكه زيتوني مو Grapevine olive spot
بيماري براي اولين بار توسط اسفندياري در سال 1950(1328) وسپس Steyaert در سال 1953 گزارش شده است. عامل بيماري قارچ Asperisporium vitiphyllum است كه بيشتر به برگها حمله ميكند. درگذشته عامل را Stigmina esfandiarii ميناميدند. علائم بيماري با ظهور لكههاي نسبتاً گرد و سياه مايل به زيتوني در روي دو سطح برگ مشاهده ميشود. در اطراف لكهها معمولاً هاله شفافي ديده ميشود. رشتههاي ميسليوم قارچ در پارانشيم برگهاي آلوده فعاليت دارند و با ايجاد هاستوريم از مواد غذائي سلولهاي پارانشيمي تغذيه ميكنند. بعد ازتوسعهي قارچ در دو طرف سطح برگ كنيديوفرهاي دستهاي شكل همراه با كنيديهاي زيتوني مايل به قهوهاي چند حجرهاي تشكيل ميشود. ميسليوم قارچ در بقايا و جوانههاي آلوده زمستان گذراني ميكند.
كنترل:
1- زينب(ديتان ز د 78) wp 80% و 2-1 درهزار
2- كاپتان wp 50% و 3- 2.5 درهزار
توصيهها: جمع آوري برگها و بقايا و شخم پاي درختان مـو باعث كاهش حملهِ اوليه قارچ ميشود.
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
سفيدك پودري انگور (سياه بور)
سفيدك پودري انگور (سياه بور) Grapevine powdery mildew
بيماري در مناطق مختلف ايران نامهاي متفاوتي چون كفك (در رشت)، سياه بور (اصفهان)، سفيدك (شيراز)، شته (كاشان) دارد. طبق بعضي ازشواهد و مدارك، اصلِ بيماري ازسرزمين ژاپن است. اولين بار قارچ عامل در سال 1834از امريكاي شمالي گزارش شده است ولي بيماري درامريكا از اهميت چنداني برخوردار نبود. بيماري براي اولين بار درسال 1845 درناحيه بريتانياي كبير در گلخانههاي Margate توسط باغبان انگليسي به نام Tucker مشاهده شده است. شديدترين اپيدميهاي آن مربوط به كشورهاي اروپايي به خصوص كشور فرانسه، اسپانيا وايتاليا است كه دربعضي ازسالها محصول تاكستانها را به كمتر از يك چهارم كاهش داده است. بيماري در ايران براي اولين بار درسالهاي 51- 1250 در رضائيه مشاهده شده است. اكنون بيماري در تمام نقاط انگورخيز كشور ديده ميشود.
عامل بيماري قارچ Uncinula necator است كه ميسليوم قارچ كاملاً سطحي است و مواد غذايي خود را بوسيله هاستوريم(مكه) تأمين مينمايد؛ همچنين اين مكهها براي تثبيت قارچ درسطح نبات بكار ميرود. زمستانگذراني قارچ به صورت ميسيليوم درداخل جوانههاست. البته در مناطق سرد زمستانگذراني بصورت پريتسيوم نيز ميباشد.
شدت بيماري موقعي كه جوانهها متراكمند يا رطوبت بالاست و جاهاي كه سايهدار است بيشتر است. در اثر حمله قارچ كيفيت و كميت ميوه كاهش يافته، همچنين باعث حساسيت درخت به سرما ميشود. قارچ به ميوه، برگ، خوشه، جوانه، پيچكها، دم ميوه و شاخههاي جوان حمله ميكند. در اثر حمله پوششهاي سفيد و خاكستري روي اندامهاي گياه ديده ميشود. در روي برگ لكههايي محدود را ايجاد ميكند كه در آخر فصل اين لكهها نكروزه ميگردند. حمله قارچ به غورهها به علت عدم تعادل فشار در قسمت داخلي و خارجي باعث تركيدن ميوه ميگردد وپيش از آنكه غورهها به نصف اندازه حقيقي برسند ميريزند. ميوههاي رسيده مورد حمله قارچ قرار نميگيرند. خوشههاي سفيدك زده كمي سياه و سبك هستند. اگر بيماري هنگام گل و قبل از آن شديد شود گلها مي ريزند و دانه تشكيل نميشود. حبهها كوچك مانده و رشد نميكنند و آبدار نميشوند غالباً حبهها ترك خورده و مي پوسند. سفيدك مو درشرايط خشك بدون ترك خوردن باعث زودرسي انگور ميشود. درهواي مرطوب شكافها روي انگور يا غوره زود پيدا ميشود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
كنترل:
1- گوگرد ميكرونيزه ---------- kg90- 60 در هكتار
مبارزه با گوگرد در 3 نوبت انجام ميشود. نوبت اول در 7- 6 برگي جوانهها به ميزان 15-10 كيلوگرم. نوبت دوم بعد از ريختن گلبرگها و بسته شدن دانه به ميزان 30-20 كيلوگرم و نوبت سوم 20-15 روز بعد به ميزان 40-30 كيلو، در صورت انبوهي تاكستان تا 60 كيلوگرم قابل افزايش است.
2- سولفور(الوزان- كوزان) wp80-90 % و 4-3 درهزار
3- دينوكاپ(كاراتان) FN-57 wp 18.25 % و 1 درهزار
4- پنكونازول(توپاز) EW 20 % و 0.125 درهزار
5- هگزاكونازول(انويل) SC 5 % و0.25 درهزار
6- نوآريمول(تريميدال) EC 9 % 2/0 درهزار
توصيهها: دينوكاپ در نوبت اول كه هوا خنكتر است مصرف شود و سولفور در نوبتهاي بعدي كه هوا گرمتر است. هرس سبز درختان مو و از بين بردن علفهاي هرز ، جهت كاهش رطوبت و تهويه باغ در كاهش بيماري موثر است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
پوسيدگيهاي انگور
پوسيدگيهاي انگور Grapevine rots
پوسيدگيهاي انگور براثر عوامل ساپروفيتي يا پارازيتهاي ضعيف صورت ميگيرد كه در مراحل مختلف رشد به ميوه حمله ميكنند وباعث فساد آن ميشوند. عواملي چون Greenaria uvicola باعث پوسيدگي تلخ انگور(grape bitter rot) ميشود، Glomerella cingulata باعث پوسيدگي انگور رسيده (rip rot) ميشود كه معمولاً موقع برداشت محصول ديده ميشود. اين پوسيدگي به رنگ قرمز مايل به قهوهاي ديده ميشود. عواملي چون Guignardia bidwellii و Bortysphaeria obtusa باعث پوسيدگي سياه رنگِ برگ، ميوه و ساقهي مـــو ميشوند.
پوسيدگي خوشه (bunch rot) ناشي از Botryotinia fuckeliana (آنامورف: Botrytis cinerea) است كه در آن خوشهي انگور لهيده و روي آن پوشش خاكستري قارچ تشكيل ميشود. پوسيدگي خوشه ممكن است براثر Lasiodiplodia theobromae (Botrysphaeria rhodina) نيز بوجود آيد لكن در اين حالت پوسيدگي ابتدا قرمزرنگ و سپس سفيد است ونهايتاً ميوه موميايي ميشود.
كنترل پوسيدگيها:
جلوگيري از صدمه ديدن فيزيكي، شيميايي وحمله حشرات بخصوص در مراحل آخر رشد، همچنين انبار سريع ميوهها در دماي پايين و جداسازي ميوههاي آلوده در كاهش پوسيدگيها موثر است.
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
بيماري پوسيدگي گلآذين خرما
بيماري پوسيدگي گلآذين خرما Khamedj
بيماري خامج قدمت طولاني دارد و در اكثر نقاط نخل خيز دنيا وجود دارد. اولين گزارش تكنيكي را cavara درسال 1925 داده است. بيماري در مناطقي كه داراي زمستانهاي طولاني است يا بارندگيهاي بهاره زياد است يا درخاكهايي كه آب درآنها جمع ميشود يا نمك آنها زياد است، مخرب است. بيماري درعراق وخوزستان گاهگاهي طغيان ميكند معمولا بعد از زمستانهاي سرد و طولاني باهواي مرطوب اين اتفاق ميافتد.
عامل بيماري خامج قارچ Mauginiella scaettae است. زمان حمله قارچ موقعي است كه خوشههاي گل دهنده (spattes) دراوايل بهار شروع به رشد ميكنند. بعد از حمله قارچ به بافتهاي گل و قبل از باز شدن اسپاتها لكههاي قهوهاي يا زرد رنگي روي آنها ظاهر ميشود. سطح داخلي اسپات زير لكهها زرد و شفاف است. قارچ قادر است مستقيماً بدرون اسپات نفوذ كند ازاين جهت يك پارازيت قوي محسوب ميشود. عامل بصورت ميسليوم بين سلولي دربافتهاي كهنه زمستان گذراني ميكند. دربررسيهاي مركز تحقيقات كشاورزي خوزستان درمناطق آلوده تا 30% گلآذينها ممكن است ازبين بروند و اين امر مستقيماَ روي توليد محصول اثر منفي دارد.
كنترل:
1- جمع آوري وسوزاندن گل آذينهاي آلوده
2- استفاده از گرده سالم
3- استفاده از ارقام مقاوم: واريتههاي Tafezoune و Hamraim و Takernest مقاومند.
استفاده ازسموم تريدمورف و پروپيكنازول و تيوفانات متيل درحال حاضر دركنترل بيماري موثر است.
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
آنتراکنوز انبه
آنتراکنوز انبه Mango anthracnose
بیماری ناشی از Glomerella cigulata است، که به قسمتهای هوایی گیاه (برگ، شاخه، گل و میوه) حمله می کند. لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه روی شاخه و برگ بوجود می آورد.
كنترل :
استفاده از قارچكشهاي فربام، زينب، كاپتان به نسبت 2- 1.5 درهزار
توصيهها: 1- تقويت گياه 2- حذف شاخههاي خشكيده 3- كنترل آفات وساير بيماريها
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2904.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2905.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
لکه سیاه انبه Mango scab
بیماری ناشی از Elsinoe mangiferae (A: Sphaceloma mangiferae) که روی برگ، شاخه و میوه تولید لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه می کند که در شرایط مرطوب روی آنها پوشش مخملی زیتونی به وجود می آید. دربرگهای مسن وسط لکه ها سفید یا خاکستری و حاشیه آنها قهوه ای است. در بعضی از این لکه ها آسکوکارپ قارچ دیده می شود
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
پژمردگی باکتریایی موز
پژمردگی باکتریایی موز Moko
بیماری موکو ناشی از Pseudomonas solanacerarum که باعث تغییر رنگ آوندها و زردی و نکروز برگ می شود. پاجوشها زرد و سپس سیاه می شوند. بیماری در مناطق موزکاری چابهار دیده شده است.
توصیه: در صورت مشاهده علائم بیماری ریشه کن کردن درختان توصیه میشود
Borna66
04-30-2009, 02:44 PM
موميايي درختان ميوه
موميايي درختان ميوه Monilia brown rot
عامل بيماري Moniliniaاست كه آنامورف آن monilia مي باشد. سه گونه دارد:
1- M. Laxaمعروف به European brown rot
2- M. Fructicolaمعروف به American brown rot كه در ايران وجود ندارد.
3- M. Fructigena
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
ميزبانها در ايران : سيب، گلابي، به، زردآلو، گوجه، گيلاس و زردآلو درايران مهمتر است و M.laxaاز آن جدا شده است(از سمنان). بيماري به گل شاخه و ميوه ميزند ولي ميوه هاي رسيده حساسترند. ميوه هايي كه روي درخت كاملاً سالمند ويكدفعه شروع به قهواي شدن مي كنند مشكوك به اين بيماريند. ميوه هاي آلوده سريعاً مي ريزند. اينها به تدريج مي پوسند وحالت چرمي سفتي پيدا ميكنند وتشكيل اسكلروت قارچ را مي دهند. اسكلروت در بهار جوانه زده وتوليد آپوتيسيم مي نمايد وآسكوسپورها گياه را آلوده ميكنند.
كنترل شيميايي: سمپاشي زمستانه (زيرا به سه صورت اسكلروت ، ميسليوم و كنيدي زمستانگذراني دارد) . سمپاشي دربهار بعداز تشكيل گل انجام مي شود.
توصيه: بهداشت باغ ؛ جمع آوري ميوه هاي آلوده . هرس شاخه هاي آلوده
Borna66
04-30-2009, 02:45 PM
گره زيتون
گره زيتون Olive knot
بيماري گره زيتون ناشي ازباكتري Pseudomonas savastonoi است، كه نشانهي بيماري تشكيل گال يا گره روي شاخه ويا ساير قسمتهاي گياه است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2906.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 02:46 PM
عارضه خشكيدگي خوشه خرما(پژمردگي ميوه)
عارضه خشكيدگي خوشه خرما(پژمردگي ميوه)
چروكيدگي ميوه عارضهاي است كه درسالهاي اخير درپارهاي از مناطق خرما خيز كشور مانند جيرفت، كهنوج و بوشهر مشاهده گرديده است. اولين بار درسال 1368 ازمنطقه رودبار كهنوج گزارش شده است. ازعوارض ناشناخته كشور است كه سالانه درسطح وسيع خسارت وارد ميكند. سرعت انتشار عارضه بسيار بالا است، بطوري كه دربوشهر درسال1378 ظرف مدت يك هفته سراسر نخيلات استان را فرا گرفت و ميزان خسارت را به 40درصد رساند. وقوع عارضه با چروكيده شدن ناگهاني حبههاي خرما در مرحله تبديل خارك به رطب است. ساير علائم بصورت ايجاد لكههاي قهوهاي رنگ درمحل اتصال خوشچهها به محور خوشه اصلي كه منجر به پيدايش يك نوار قهوهاي رنگ و سرتاسري دريك طرف محور خوشه اصلي ميگردد. درمحل اتصال خوشچهها به محور خوشه اصلي تركهايي ظاهر ميشود. همچنين ميوههاي نارس بسرعت پژمرده شده و پلاسيده ميشوند.
دربررسيهاي انجام شده هيچكدام از عوامل پاتوژنيك ازميوههاي آلوده جداسازي نگرديده است. بنظر ميرسد عارضه با عواملي چون درجه حرارت و آبياري و تغذيه در ارتباط است.
Borna66
04-30-2009, 02:46 PM
سفيدك پودري هلو و شليل
سفيدك پودري هلو و شليل Peach powdery mildew
بيماري سفيدك سطحي يا سفيدك نمدي هلو اولين بار در ايران دراطراف تهران درسال 1326 توسط اسفندياري گزارش شده است. معمولا درهرجا كه هلو كشت ميشود بيماري نيز ديده ميشود. علاوه بر هلو به شليل نيز حمله ميكند. عامل بيماري قارچ Sphaerotheca pannosa var. Persica است. علت نامگذاري آن به پانوزا بواسطه توليد حالت نمدي است. قارچ انگل اجباري است و نمي توان آن را روي محيط كشت پرورش داد. اين قارچ زمستان را به دو صورت ريسه درجوانه و بصورت كليستوتيسيم ميگذراند.
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2907.jpg
نشانههاي بيماري روي برگ در ابتدا بصورت ايجاد لكههاي سبز كمرنگ و يا مايل به قهوهاي ودرنهايت تشكيل بافت نمدي است. برگهاي پير بندرت مورد حمله قارچ قرار ميگيرند و مقاومند. خسارت بيماري در حالتي كه به ميوه حمله ميكند فوقالاده زياد است زيرا ارزش و بازار پسندي ميوه بطور محسوس تقليل مييابد. روي ميوه لكهها گرد هستند. اگر ميوه سبز باشد لكه سفيدرنگ و اگر ميوه متمايل به قرمز رنگ باشد لكه زرد چركين به نظر مي رسد. قسمتهاي لكهدار ميوه سفت و سخت شده و از رشد طبيعي باز ميماند. سرشاخههاي مبتلا به قارچ باريك و ضعيف مانده وجوانههاي آنها كوچك ميشود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
كنترل بيماري:
· كنترل مكانيكي: آبپاشي، باران، آب سردوگرم ، ازبين بردن غشاي نمدي ازجمله اقداماتي است كه دركاهش بيماري موثر است.
· كنترل بيولوژيكي: قارچ عامل بيماري در مناطق مرطوب بوسيله تعدادي قارچهاي هيپرپارازيت كه مهمترين آنها Cicinobolus cesatii ميباشد پارازيته شدهاند و ازبين مي روند ويا لااقل كاهش مييابد.
· كنترل زراعي: حفظ حاصلخيزي خاك، هرس و واريتههاي مقاوم(ارقام هلو مخملي، كاردي و حاج كاظمي نسبت به بيماري حساس و ارقام پائيزه مقاومند.)
· كنترل شيميايي:
1- دينوكاپ(كاراتان) LC EC 35% و 1 درهزار
2- دينوكاپ(كاراتان) FN-57 WP18.25% و 1 درهزار
3- سولفور(الوزان- كوزان) WP80-90% و 4-3 درهزار
4- بنوميل(بنليت) WP 50% و 0.5 درهزار
توصيهها: بهترين زمان سمپاشي بعد از ريختن گلبرگها و تشكيل ميوه است. درصورت لزوم 7-3 نوبت سمپاشي انجام ميگيرد. نوبت اول سمپاشي مهم است و سمپاشيهاي بعدي به فاصله 10 روز انجام ميپذيرد.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:46 PM
چشم طاووسي زيتون Peacock spot ( Olive leaf spot Olive )
بيماري در شمال وجود دارد ولي خسارتزا نيست.Spilocea oleaginea عامل بيماري است كه فرم جنسي آن ديده نشده است. فرم غيرجنسي باعث آلودگي و بقا ميشود. ايجاد لكههاي سبزتيره با هاله زرد دراندامهاي هوايي ميكند.بيماري پليسيكل است
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:46 PM
زوال گلابي
زوال گلابي pear decline
عامل آن فيتوپلاسما است وناقل آن پسيل گلابي مي باشد. علائم به دو صورت است :
زوال تدريجي،زوال سريع
كنترل:
براي معالجه درختان از تتراسايكلين به ميزان100گرم در ليتر استفاده كرده اند وبه درخت4تا8 ليترازآن راتزريق كرده اند و علائم محو شده است. زمان تزريق بعداز برداشت ميوه مي باشد
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2908.jpg
__________________
Borna66
04-30-2009, 02:46 PM
بيماري سنگريزه اي گلابي
بيماري سنگريزه اي گلابي Pear stony pit
علائم روي ميوه بصورت لكه هاي تيره است كه ميوه در قسمت لكه دار رشت نميكند ودر نهايت در آن قسمت فرورفتگي ايجاد ميگردد. بافت زير قسمت فرورفته به علت تجمع زياد سلولهاي اسكلرانشيم سفت وسنگي ميشود . عامل بيماري ويروسي است رشته اي وجزء closterovirus ها مي باشد. برخي معتقدند اين علائم بوسيله ويروس ساقه آبله سيب(apple stem piting virus) كه آن هم رشته اي وجزء closterovirus ها است ايجاد ميشود .
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2909.jpg
Borna66
04-30-2009, 02:47 PM
لكه آجري برگ بادام و لكه قرمز برگ آلو
لكه آجري برگ بادام و لكه قرمز برگ آلو
هردودرايران وجود دارد،ولي لكه آجري مهمتر است. اولين بار اسفندياري در سال 1348 بيماري را روي بادام در اروميه و لرستان مشاهده كرد. سپس Steyaert بلژيكي متخصص بيماريهاي گياهي كه مامور كمك و همكاري با ايران بود اين بيماري را مشاهده كرد. در منطقه خفر فارس بيماري لكه آجري به شدت ديده ميشود. عامل لكه آجري Polystigma ochraceum ) Polystigma amygdalium) وعامل لكه قرمزآلو Polystigma rubrum است. روي برگ بادام لكهها كشيده و بزرگند ولي روي برگ آلو لكهها تقريبا گردند. لكه آجري بادام به برگ حمله ميكند، ولي لكه قرمز علاوه بر برگ به شاخه نيز حمله ميكند. در هردو لكهها چرمي وضخيم هستند. بيماري منوسيكل است. روي برگهاي زمين ريخته پريتيسها تشكيل ميشود.آلودگي توسط آسكوسپور ايجاد ميشود، نقش پيكنيدها دربيماري مشخص نيست وآلودگي نميدهد. براي تشكيل آسكوكارپ 2-1 ماه سرماي نزديك صفردرجه لازم است. قارچ در محيط كشت قابل كشت نمي باشد. اين بيماري از نظر بيولوژي تقريباً مشابه لكه سياه سيب است، يعني داراي دو فاز ساپروفيتي و پارازيتي است. حذف مرحله �� ساپروفيتي ميتواند تا حدي بيماري را كنترل كند.
كنترل شيميايي:
1- مانكوزب (ديتان ام-45) WP 80% و 2 در هزار
2- اكسي كلرورمس(كوپراويت) WP 35% و 3 در هزار
3- تركيب بردو ---------- 1 درصد
4- سم جديد Triforin (ساپرول) به مقدار : 3 در هزار
توصيهها: نوبت اول سمپاشي بعد از ريزش گلبرگها وسپس به فواصل12روز. جمع آوري ودفن برگها
Borna66
04-30-2009, 02:47 PM
زنگ دانه دارها
زنگ دانه دارها Rusts
زنگ دنه دارها درايران اهميت چنداني ندارد. در شمال روي سيب وگلابي وبه و زالزالك ديده شده است. اين زنگ دو ميزبانه است وميزبان ديگر سرو كوهي ( اُرسي ) ميباشد. زنگ بدون ميزبان دوم دوام نمي آورد. قارچ عامل Gymnosporangium sp مي باشد.روي دانه دارها مراحل پيكنيم وايسيم ديده ميشود. بروي سرو كوهي مرحله تليوم تشكيل ميگردد. در سيب روي ميوه برگ و شاخه ميزند.
كنترل:
1.ريشه كني يكي از ميزبانها
2.محافظت از برگها وميوه هاي جوان تا رشد كامل بوسيله مواد شيميايي مانند دي تيوكارباماتها ( زينب، مانكوزب ، تيرام و...)
Borna66
04-30-2009, 02:47 PM
كپكهاي دوده اي وفضله مگسي sooty mold & fly speck
Schizothyrium pomi با پريتيسي دروغي و آنامورف Zygophiala jamaicinsis عامل فضله مگسي ميباشد. Gloides pomigena قارچي پيكنيدار نيز باعث كپك دوده اي ميگردد. اينها پارازيت نيستند ولي پاتوژن هستند. از ترشحات قندي وعسلك حشرات تغذيه ميكنند وچون در فتوسنتزاختلال ايجاد ميكنند، پاتوژن محسوب مي شود. قارچهاي دودهاي شرايط مرطوب وخنك را دوست دارند و بيشتر از نظر بازار پسندي مهمند.
Borna66
04-30-2009, 02:47 PM
لكه غربالي درختان هسته دار Stone fruit shothle spot
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بيماري بصورت جهاني گسترش دارد و روي زردآلو، هلو، بادام داراي اهميت خاصي است . پاتوژن به اغلب قسمتهاي گياه حمله مي كند. لكه هاي روي برگ ريزش كرده و سوراخهايي روي آن ايجاد ميكند. روي ميوه زردآلو حالت زگيل ايجاد مينمايد. در بادام ريزش برگ شديد ميدهد. عامل بيماري قارچ Wilsonomyces carpophilus است. قارچ اسپورودوكيم توليد ميكند؛ كنيديم روي جوانه ها زمستانگذراني ميكند كنيديها با باران پخش ميشوند.
كنترل شيميايي:
1. كاپتان WP50% و 3 در هزار
2. تركيب بردو --------- 2%
3. اكسي كلرورمس WP35% و 5-3 هزار
توصيه ها: 3نوبت سمپاشي . سمپاشي پاييزه بعد از ريزش گلبرگها ،سمپاشي زمستانه بعد متورم شدن جوانه ها ،تكرار سمپاشي بعد از ريزش گلها و تكرار آن بفواصل 14روز
Borna66
04-30-2009, 02:47 PM
پيچيدگي برگ هلو وشليل
بيماري روي هلو وشليل شديد و روي بقيه هسته دارها نيز ديده مي شود بانامهاي لب شتري وبادسرخ آن را ميشناسد. قبلاًدر شمال ولي اكنون در فارس نيز ديده ميشود عامل آن قارچي است با نام علمي Taphrina deformans كه علائم آن بيشتر روي برگ ديده مي شود ايجاد لكه كرده كه باعث بيچيدگي برگ ميشود.گل وميوههايآلوده ريزش ميكند. برگهاي مسن مقاومترند، اندام مقاوم وزمستانگذران قارچ بلاستوسپور ميباشد. اگر تشكيل برگ با هواي سرد مصادف باشد، قارچ كمتر حمله ميكند.
كنترل شيميائي :
1. كاپتان (اورتوسايد) WP50% و 3- 2.5 در هزار
2. تركيب بوردو ----------- دو درصد
3. اكسي كلرورمس WP35% و 5-3 در هزار
زمان مبارزه : در پائيز پس از ريزش برگها و تورم جوانهها يك نوبت سمپاشي
توصيه : از مصرف تركيب بوردو روي هلو خوداري كنيد.
__________________
Borna66
04-30-2009, 02:47 PM
آنتراكنوز گردو Walnut anthracnose
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg http://pnu-club.com/imported/2009/04/2910.jpg
بيماري ناشي از قارچ Gnomonia leptostyla (آنامورف: arssonina juglandis) است، كه دراكثر مناطق گردوكاري ديده ميشود؛ نشانههاي آن تشكيل لكههاي فرو رفته گرد يا بيضي شكل روي شاخه، ميوه و برگ است. آسروولهاي قارچ به صورت حلقه هاي متحدالمركز روي لكه هاي برگي به وجود ميآيند.
كنترل:
1- زينب wp80% و 2-1 درهزار
2- اكسي كلرورمس wp35% و 5-3 درهزار
3- تركيب برور ______ 1-0.5 درهزار
توصيه ها:
سمپاشي زمستانه 3_2 نوبت كه پس از ريزش برگها انجام ميشود. سمپاشي بهاره 2 نوبت پس از ريزش گلبرگها .همچنين جمع آوري و سوزاندن برگهاي آلوده ريخته شده و رعايت بهداشت باغ در كنترل بيماري موثر است.
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
بيماري لكه سياه گردو walnut black spot
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بيماري ناشي از باكتري Xanthomonas campestris pv.Juglandis است كه موجب سياه شدن گل آذين نر و لكه هاي قهوهاي تا سياه روي ميوه و برگ ميشود
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
پژمردگي شاخهي گردو walnut branch wilt
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بيماري ناشي از Nattrassia mangiferae كه درناحيه مورد حمله پوست شاخه ورقه ورقه شده و درزير ورقهها پودر سياه رنگي شامل آرتروكنيديمهاي قارچ تشكيل ميشود. بيماري منجر به پژمردگي شاخه و خشك شدن برگهاست كه همچنان به شاخه متصل باقي ميمانند.
کنترل:
تقویت و آبیاری منظم گیاه بسیار موثر است
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
شانكر عمقي پوست گردو walnut deep bark canker(syn: walnut phlom canker)
بيماري ناشي از باكتري Erwinia rubrifaciens كه نشانههاي آن تشكيل رگههاي قهوهاي درناحيهي آوندهاي آبكشي و لايهي زاينده و خارج شدن صمغ سياه رنگ از تنهي گردوست
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
پوسيدگي فيتوفترايي طوقه و ريشه گردو walnut Phytophthora crown and root rot
بيماري ناشي از گونههاي Phytophthora به ويژه Phytophthora cactorum است كه موجب پوسيدگي طوقه وتوليد تراوه(صمغ) سياه رنگ ميشود.
كنترل:
1- تركيب بردو ----- 0.8 درصد
2- اكسي كلرورمس wp35% و 5 در هزار
توصيه: رعايت نكات زير در كنترل و عدم توسعه بيماري موثر است.
1- اجتناب از آبياري غرقابي و عدم تماس طوقه با آب آبياري
2- بررسي براي حصول به پايههاي مقاوم.
3- حذف قسمتهاي آلوده دور يقه و طوقه درخت تا بافت سالم و سپس پانسمان با سموم توصيه شده.
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
شانكر سطحي پوست گردو walnut shallow bark canker
بيماري ناشي از Erwinia nigrifluens كه نشانههاي آن تشكيل آسيبهاي نامنظم به رنگ قهوهاي تيره روي تنه و شاخههاي اصلي است.
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
بیماریهای درختان زیتون
در ادامه به درخت زیتون و بیماری های ان اشاره می کنم امیدوارم مفید باشه
بیماریهای درختان زیتون
زیتون ( Olea europaea Oleaceae) درختی است با عمر طولانی، نیمه گرمسیری، همیشه سبز و بومی مدیترانه.
● بیماری های درختان زیتون
زیتون ( Olea europaea Oleaceae) درختی است با عمر طولانی، نیمه گرمسیری، همیشه سبز و بومی مدیترانه. عمر برخی از آنها تا ۱۰۰۰ سال هم می رسد. ارزش زیتون به خاطر میوه و روغن آن است. كشورهای حاشیه مدیترانه دارای ۹۵% از كل سطح زیر كشت زیتون دنیا می باشند. ۹۰% زیتون های تولید شده برای تهیه روغن به كار میرود.
اسپانیا برگترین تولیدكننده روغن زیتون جهان است ( ۲۳% ). بعد از آن تركیه (۱۲% ) ،امریكا (۱۱.۴%) ، مراكش (۸.۵%) ، سوریه (۷.۵%) و یونان (۷.۳%).
درخت زیتون قادر است خود را با شرایط محیطی مختلف وفق دهد. این درخت احتیاج به اقلیم های ملایم با تابستان های نه چندان گرم و زمستان های سرد دارد. اگر چه زیتون برای باردهی مناسب به سرما احتیاج دارد ، ولی اگر دما به كمتر از ۱۰- درجه سانتیگراد برسد آسیب می بیند. زیتون به عنوان یك گونه گیاهی مقاوم به خشكی شناخته می شود و می تواند استرس های آبی را تحمل كند. حداقل آب مورد نیاز زیتون در سال ۲۰۰۰ متر مكعب در هكتار است. بیشتر این آب ، در طول دوره گلدهی و تشكیل دانه در اواخر بهار و بعد در تابستان كه اندازه میوه ها افزایش پیدا می كند، مورد نیاز است. زیتون میتواند در خاكهای فقیر و خاكهای صخره ای حاشیه تپه ها هم رشد كند ولی بهترین زیتون ها از درختانی به عمل می آید كه در خاكهای عمیق كشت شده اند. زیتون خاكهای شور و قلیایی و خاكهایی كه آهك زیادی دارند را هم تحمل می كند.
سیستم ریشه ای زیتون سطحی است و قادر به تحمل خاكهای غرقاب شده نیست و حتی در خاكهای عمیق هم فقط ۹۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر در خاك نفوذ می كند. بخش های هوائی درخت دارای شاخه های اصلی مجتمع و متراكم، میانگره های كوتاه و برگهای متراكم است كه اگر با هرس راه باریكی در شاخه ها باز نكنیم، مانع از رسیدن نور به مركز درخت می شوند.
كنار هر برگ در زیتون جوانه های گل دهنده وجود دارند. این جوانه ها در فصل جاری به وجود می آیندو در فصل رشد بعدی جوانه می زنند. هر گل آذین شامل ۱۵ تا ۳۰ گل است كه این تعداد به نوع كلتیوار و شرایط زراعی آن سال بستگی دارد. اگر در كنار همه برگها یك گل آذین بوجود بیاید، هر سر شاخه پتانسیل تولید چند صد گل را خواهد داشت.ولی تنها پنج درصد از این گلها به میوه تبدیل می شوند.
زیتون توسط باد گرده افشانی می شود. در نتیجه گلدهی در شرایط بارندگی، دما ی بالا و بادهای خشك منجر به آسیب دیدن فرایند تشكیل میوه می گردد. بیشتر كلتیوار های زیتون در حالت تك كشتی (monoculturing) هم تولید میوه می كنند ولی محصول آنها در شرایط cross_pollination بهتراست. برداشت زیتون درپاییز یا زمستان صورت می گیرد.
سطح زیر كشت زیتون در ایران حدود ۶۷ هزار هكتار است كه از هر هكتار باغ آبی ( ۱۰ سال به بالا ) به طور متوسط ۵ تن محصول برداشت می شود و در باغهایی كه مدیریت مناسبی دارند تا ۱۰ تن هم زیتون قابل برداشت است. زیتون با توجه به شرایط محیطی و نوع كلتیوار بعد از ۵ تا ۸ سال به بار می نشیند و گیاهی است كاملا صنعتی . ۲۰% از محصول زیتون كشور برای تهیه كنسرو و بقیه برای تولید روغن استفاده می شود.
● بیماری های زیتون :
۱ ) گره زیتون : Olive Knot
▪ عامل بیماری :
Pseudomonas syringae p.v savastanoi
▪ رده بندی عامل بیماری : Bacteria , Gracilicutes , Pseudomonadales , Pseudomonadaceae
در برخی منابع عامل بیماری Pseudomonas savastanoi معرفی شده است.
بیماری ایجاد شده توسط این باکتری در فرانسه به سل زیتون (Tuberculosis of olive ) معروف است و علاوه بر زیتون روی درختان زبان گنجشک(Ash) نیز ایجاد بیماری می کند( شانکر درختان زبان گنجشک ) .
▪ علائم:
روی درختان گالهایی قابل مشاهده اند که که تقریبا در تمامی بافتها و بخشهای گیاه از جمله دمبرگها (Petiole) و پهنک برگ(Lamina) هم بوجود می آیند. آلودگی های اولیه باعث ایجاد فرورفتگی هایی می شوند که در اثر متلاشی شدن سلول ها بوجود می آیند. سپس بعد از اینکه درخت در بهار شروع به رشد می کند، تكثیر بافتهای اطراف این فرو رفتگی ها باعث بوجود آمدن گا ل یا گره در این نقاط می گردند. گره ها در اثر هیپرپلازی بافتها در ساقه های جوان، نقاط رشد و قسمتهای قطع شده بوجود می آیند.در واقع تكثیر زیاده از حد سلولهای میزبان در اثر تولید ایندول استیك اسید (IAA) توسط سلولهای باكتری است. بعد از گذشت چند ماه گره ها ظاهری اسفنجی و نامنظم پیدا می كنند و سپس سخت و قهوه ای می شوند. در شاخه های كوچك ، گره ها به ۲ سانتیمتر هم می رسند. این گره ها باعث برگ ریزی و از بین رفتن شاخه های گل دهنده شده و منجر به كاهش محصول می شوند. در ضمن گره ها باعث كاهش اندازه میوه ها و مقدار روغن و نیز از بین رفتن طعم میوه ها می گردند.از میان واریته های كشت شده واریته Manzanillo از همه حساس تراست.
▪ اپیدمیولوژی :
باكتر یها با آب باران در كل درخت پخش می شوند( مقدار آلودگی با میزان بارندگی رابطه دارد) و فقط از راه زخم می توانند وارد بافتهای درخت شوند. باكتری ها معمولا از جای افتادن برگها، تركهای ناشی از سرمازدگی، ضربات، هرس، تگرگ و حتی بادهای شدید نفوذ می كنند. جای افتادن برگها بین ۱۰- ۷ روز پس از افتادن آنها حساس است. بنابراین بیشترین خطر متوجه درختانی است كه در طول دوره بارندگی، منافذ زیادی برای ورود باكتری دارند.
▪ كنترل :
كنترل گره زیتون شامل هرس تابستانه برای ازبین بردن اینوكولوم ( گره های روی درخت ) و حفاظت از درخت با باكتری كشهای مسی ، قبل و در طول دوره بارندگی است. ( مس تنها ماده ای است كه برای كنترل گره زیتون ثبت شده است ). تركیبات مسی از آلوده شدن منافذ درخت جلوگیری می كنند ولی باعث ازبین بردن گره ها نمی شوند.
چون تولید آلودگی ارتباطی با سن درخت ندارد، بنابراین مبارزه سالانه را از اولین پاییز بعد از كاشت درخت شروع می كنیم. در ضمن باید توجه داشت كه درختان جوان به شدت به یخبندان حساسند و یخبندان باعث بوجود آمدن تركهای زیادی در پوست آنها می شود كه باكتری از طریق آنها می تواند آلودگی ایجاد كند. بنابراین استفاده از سموم مسی در درختان جوان برای كاهش تكثیر اینوكولوم و جلوگیری از آلودگی های بعدی، بسیار مفید خواهد بود.
باكتری های گره زیتون توسط آب باران از گره های موجود به منافذ منتقل می شوند. بنابراین باید قبل از شروع فصل بارندگی از سموم مسی استفاده كرد. در ضمن این روش بهترین راه مبارزه با لكه طاووسی زیتون نیز هست. آزمایشات نشان داده اند كه یكبار سمپاشی در سال علیه گره زیتون كافی نیست. حداقل دوبار سمپاشی در سال، یكی در پاییز و دیگری در اوایل بهار، مورد نیاز است.
میزان حفاظت تركیبات مسی از درخت، بسیار بستگی به مقدار اینوكولوم موجود در دوران آلودگی دارد. بنابراین بهترین روش این است كه مقدار اینوكولوم را كاهش دهیم. سمپاشی سالیانه با مس در به حداقل رساندن میزان اینوكولوم بسیار موثر است. بنابراین وقتی شرایط محیطی برای شیوع آلودگی مناسب می شود ( مثلا بعد از یخبندان ) اپیدمی بوجود نخواهد آمد. در حالتی كه اینوكولوم باكتری روی درختان زیاد است، میزان محافظت تركیبات مسی حداقل است. پس لازم است هر سال سمپاشی را انجام دهیم.
اگر در زمستان دما زیر ۲۰- درجه برود، پوست درخت آسیب دیده، ترك می خورد .این تركها نقاط ایده آلی برای نفوذ باكتری اند و باید با سموم مسی پوشیده شوند. زمانی كه باكتری در تركهای ناشی از سرمازدگی تكثیر شود، مقدار اینوكولوم به شدت افزایش پیدادخواهد كرد و كنترل بسیار مشكل خواهد شد. پس بعد از یخبندان هم سمپاشی لازم است.
اینكه از چه نوع سم مسی استفاده كنیم، چندان مهم نیست. Nordox ، Kocide و مخلوط بردو همگی تقریبا به یك میزان باعث كنترل گره زیتون می شوند. مهم استاندارد بودن سم و مناسب بودن زمان سمپاشی است. در ضمن این موضوع برای مبارزه با لكه طاووسی زیتون هم صدق می كند.
روش دوم مبارزه هرس كردن است ولی باید توجه داشت كه هرس كردن وقتی بیشترین تاثیر را دارد كه میزان اینوكولوم در باغ كم باشد. در باغهایی كه به شدت آلوده اند،هرس كردن مناسب به منظور از بین بردن اینوكولوم امكان پذیر نیست. در این حالت تنها روش ممكن، هرس شاخه های اصلی كل درخت یا بخشی از آن است ، به این منظور كه در فصل رشد بعدی شاخه های جدیدی شروع به رشد كنند.
علی رغم آنچه كه به نظر می رسد، پاییز بدترین زمان برای هرس درختان زیتون است. نكات زیر را قبل از هرس كردن در نظر داشته باشید :
▪ حساسیت به یخبندان (Freeze Sensitivity) :
كنوپی بوجود آمده در تابستان گذشته می تواند شاخه های نازك و كوچك را از دمای بسیار پایین حفاظت كند. انجام هرس برای خلوت كردن كنوپی، این حفاظ را از بین خواهد برد و درختان هرس شده طی یخبندان بعدی بسیار شدیدتر از درختان هرس نشده آسیب خواهند دید و به شدت توسط گره زیتون آلوده خواهند شد كه كنترل آن بسیار مشكل است.
▪ مدیریت اندازه درخت (Managing Crop Size) :
هرس روش بسیار مناسبی برای كنترل اندازه درخت است به ویژه وقتی كه كم كردن حجم درخت مد نظر نیست. بنابراین بهترین كار این است كه تا بهار، تا وقتی كه مقدار رشد جوانه انتهایی قابل اندازه گیری است، صبر كنید. سپس میزان شدت هرس را انتخاب كنید.
▪ گره زیتون :
همانطور كه گفته شد، هرس قبل یا در طول دوره بارندگی باعث ایجاد زخمهایی در درخت می شود كه برای تولید آلودگی مناسبند. باران باكتری ها را در طول درخت جابجا می كند و آلودگی گسترش می یابد.
پس بهتر است هرس را در تابستان انجام دهیم. در ضمن وسایل هرس را باید بعد از هرس هر درخت ضد عفونی كرد.
Borna66
04-30-2009, 02:48 PM
بیماریهای درختان زیتون
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بیماریهای درختان زیتون
درخت زیتون قادر است خود را با شرایط محیطی مختلف وفق دهد. این درخت احتیاج به اقلیم های ملایم با تابستان های نه چندان گرم و زمستان های سرد دارد. اگر چه زیتون برای باردهی مناسب به سرما احتیاج دارد ، ولی اگر دما به كمتر از ۱۰- درجه سانتیگراد برسد آسیب می بیند.
زیتون ( Olea europaea Oleaceae) درختی است با عمر طولانی، نیمه گرمسیری، همیشه سبز و بومی مدیترانه. عمر برخی از آنها تا ۱۰۰۰ سال هم می رسد. ارزش زیتون به خاطر میوه و روغن آن است. كشورهای حاشیه مدیترانه دارای ۹۵% از كل سطح زیر كشت زیتون دنیا می باشند. ۹۰% زیتون های تولید شده برای تهیه روغن به كار میرود.
اسپانیا برگترین تولیدكننده روغن زیتون جهان است ( ۲۳% ). بعد از آن تركیه (۱۲% ) ،امریكا (۱۱.۴%) ، مراكش (۸.۵%) ، سوریه (۷.۵%) و یونان (۷.۳%).
درخت زیتون قادر است خود را با شرایط محیطی مختلف وفق دهد. این درخت احتیاج به اقلیم های ملایم با تابستان های نه چندان گرم و زمستان های سرد دارد. اگر چه زیتون برای باردهی مناسب به سرما احتیاج دارد ، ولی اگر دما به كمتر از ۱۰- درجه سانتیگراد برسد آسیب می بیند. زیتون به عنوان یك گونه گیاهی مقاوم به خشكی شناخته می شود و می تواند استرس های آبی را تحمل كند. حداقل آب مورد نیاز زیتون در سال ۲۰۰۰ متر مكعب در هكتار است. بیشتر این آب ، در طول دوره گلدهی و تشكیل دانه در اواخر بهار و بعد در تابستان كه اندازه میوه ها افزایش پیدا می كند، مورد نیاز است. زیتون میتواند در خاكهای فقیر و خاكهای صخره ای حاشیه تپه ها هم رشد كند ولی بهترین زیتون ها از درختانی به عمل می آید كه در خاكهای عمیق كشت شده اند. زیتون خاكهای شور و قلیایی و خاكهایی كه آهك زیادی دارند را هم تحمل می كند.
سیستم ریشه ای زیتون سطحی است و قادر به تحمل خاكهای غرقاب شده نیست و حتی در خاكهای عمیق هم فقط ۹۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر در خاك نفوذ می كند. بخش های هوائی درخت دارای شاخه های اصلی مجتمع و متراكم، میانگره های كوتاه و برگهای متراكم است كه اگر با هرس راه باریكی در شاخه ها باز نكنیم، مانع از رسیدن نور به مركز درخت می شوند.
كنار هر برگ در زیتون جوانه های گل دهنده وجود دارند. این جوانه ها در فصل جاری به وجود می آیندو در فصل رشد بعدی جوانه می زنند. هر گل آذین شامل ۱۵ تا ۳۰ گل است كه این تعداد به نوع كلتیوار و شرایط زراعی آن سال بستگی دارد. اگر در كنار همه برگها یك گل آذین بوجود بیاید، هر سر شاخه پتانسیل تولید چند صد گل را خواهد داشت.ولی تنها پنج درصد از این گلها به میوه تبدیل می شوند.
زیتون توسط باد گرده افشانی می شود. در نتیجه گلدهی در شرایط بارندگی، دما ی بالا و بادهای خشك منجر به آسیب دیدن فرایند تشكیل میوه می گردد. بیشتر كلتیوار های زیتون در حالت تك كشتی (monoculturing) هم تولید میوه می كنند ولی محصول آنها در شرایط cross_pollination بهتراست. برداشت زیتون درپاییز یا زمستان صورت می گیرد.
سطح زیر كشت زیتون در ایران حدود ۶۷ هزار هكتار است كه از هر هكتار باغ آبی ( ۱۰ سال به بالا ) به طور متوسط ۵ تن محصول برداشت می شود و در باغهایی كه مدیریت مناسبی دارند تا ۱۰ تن هم زیتون قابل برداشت است. زیتون با توجه به شرایط محیطی و نوع كلتیوار بعد از ۵ تا ۸ سال به بار می نشیند و گیاهی است كاملا صنعتی . ۲۰% از محصول زیتون كشور برای تهیه كنسرو و بقیه برای تولید روغن استفاده می شود.
● بیماری های زیتون :
۱ ) گره زیتون : Olive Knot
● عامل بیماری :
Pseudomonas syringae p.v savastanoi
رده بندی عامل بیماری : Bacteria , Gracilicutes , Pseudomonadales , Pseudomonadaceae
در برخی منابع عامل بیماری Pseudomonas savastanoi معرفی شده است.
بیماری ایجاد شده توسط این باکتری در فرانسه به سل زیتون (Tuberculosis of olive ) معروف است و علاوه بر زیتون روی درختان زبان گنجشک(Ash) نیز ایجاد بیماری می کند( شانکر درختان زبان گنجشک ) .
● علائم:
روی درختان گالهایی قابل مشاهده اند که که تقریبا در تمامی بافتها و بخشهای گیاه از جمله دمبرگها (Petiole) و پهنک برگ(Lamina) هم بوجود می آیند. آلودگی های اولیه باعث ایجاد فرورفتگی هایی می شوند که در اثر متلاشی شدن سلول ها بوجود می آیند. سپس بعد از اینکه درخت در بهار شروع به رشد می کند، تكثیر بافتهای اطراف این فرو رفتگی ها باعث بوجود آمدن گا ل یا گره در این نقاط می گردند. گره ها در اثر هیپرپلازی بافتها در ساقه های جوان، نقاط رشد و قسمتهای قطع شده بوجود می آیند.در واقع تكثیر زیاده از حد سلولهای میزبان در اثر تولید ایندول استیك اسید (IAA) توسط سلولهای باكتری است. بعد از گذشت چند ماه گره ها ظاهری اسفنجی و نامنظم پیدا می كنند و سپس سخت و قهوه ای می شوند. در شاخه های كوچك ، گره ها به ۲ سانتیمتر هم می رسند. این گره ها باعث برگ ریزی و از بین رفتن شاخه های گل دهنده شده و منجر به كاهش محصول می شوند. در ضمن گره ها باعث كاهش اندازه میوه ها و مقدار روغن و نیز از بین رفتن طعم میوه ها می گردند.از میان واریته های كشت شده واریته Manzanillo از همه حساس تراست.
● اپیدمیولوژی :
باكتر یها با آب باران در كل درخت پخش می شوند( مقدار آلودگی با میزان بارندگی رابطه دارد) و فقط از راه زخم می توانند وارد بافتهای درخت شوند. باكتری ها معمولا از جای افتادن برگها، تركهای ناشی از سرمازدگی، ضربات، هرس، تگرگ و حتی بادهای شدید نفوذ می كنند. جای افتادن برگها بین ۱۰- ۷ روز پس از افتادن آنها حساس است. بنابراین بیشترین خطر متوجه درختانی است كه در طول دوره بارندگی، منافذ زیادی برای ورود باكتری دارند.
● كنترل :
كنترل گره زیتون شامل هرس تابستانه برای ازبین بردن اینوكولوم ( گره های روی درخت ) و حفاظت از درخت با باكتری كشهای مسی ، قبل و در طول دوره بارندگی است. ( مس تنها ماده ای است كه برای كنترل گره زیتون ثبت شده است ). تركیبات مسی از آلوده شدن منافذ درخت جلوگیری می كنند ولی باعث ازبین بردن گره ها نمی شوند.
چون تولید آلودگی ارتباطی با سن درخت ندارد، بنابراین مبارزه سالانه را از اولین پاییز بعد از كاشت درخت شروع می كنیم. در ضمن باید توجه داشت كه درختان جوان به شدت به یخبندان حساسند و یخبندان باعث بوجود آمدن تركهای زیادی در پوست آنها می شود كه باكتری از طریق آنها می تواند آلودگی ایجاد كند. بنابراین استفاده از سموم مسی در درختان جوان برای كاهش تكثیر اینوكولوم و جلوگیری از آلودگی های بعدی، بسیار مفید خواهد بود.
باكتری های گره زیتون توسط آب باران از گره های موجود به منافذ منتقل می شوند. بنابراین باید قبل از شروع فصل بارندگی از سموم مسی استفاده كرد. در ضمن این روش بهترین راه مبارزه با لكه طاووسی زیتون نیز هست. آزمایشات نشان داده اند كه یكبار سمپاشی در سال علیه گره زیتون كافی نیست. حداقل دوبار سمپاشی در سال، یكی در پاییز و دیگری در اوایل بهار، مورد نیاز است.
میزان حفاظت تركیبات مسی از درخت، بسیار بستگی به مقدار اینوكولوم موجود در دوران آلودگی دارد. بنابراین بهترین روش این است كه مقدار اینوكولوم را كاهش دهیم. سمپاشی سالیانه با مس در به حداقل رساندن میزان اینوكولوم بسیار موثر است. بنابراین وقتی شرایط محیطی برای شیوع آلودگی مناسب می شود ( مثلا بعد از یخبندان ) اپیدمی بوجود نخواهد آمد. در حالتی كه اینوكولوم باكتری روی درختان زیاد است، میزان محافظت تركیبات مسی حداقل است. پس لازم است هر سال سمپاشی را انجام دهیم.
اگر در زمستان دما زیر ۲۰- درجه برود، پوست درخت آسیب دیده، ترك می خورد .این تركها نقاط ایده آلی برای نفوذ باكتری اند و باید با سموم مسی پوشیده شوند. زمانی كه باكتری در تركهای ناشی از سرمازدگی تكثیر شود، مقدار اینوكولوم به شدت افزایش پیدادخواهد كرد و كنترل بسیار مشكل خواهد شد. پس بعد از یخبندان هم سمپاشی لازم است.
اینكه از چه نوع سم مسی استفاده كنیم، چندان مهم نیست. Nordox ، Kocide و مخلوط بردو همگی تقریبا به یك میزان باعث كنترل گره زیتون می شوند. مهم استاندارد بودن سم و مناسب بودن زمان سمپاشی است. در ضمن این موضوع برای مبارزه با لكه طاووسی زیتون هم صدق می كند.
روش دوم مبارزه هرس كردن است ولی باید توجه داشت كه هرس كردن وقتی بیشترین تاثیر را دارد كه میزان اینوكولوم در باغ كم باشد. در باغهایی كه به شدت آلوده اند،هرس كردن مناسب به منظور از بین بردن اینوكولوم امكان پذیر نیست. در این حالت تنها روش ممكن، هرس شاخه های اصلی كل درخت یا بخشی از آن است ، به این منظور كه در فصل رشد بعدی شاخه های جدیدی شروع به رشد كنند.
علی رغم آنچه كه به نظر می رسد، پاییز بدترین زمان برای هرس درختان زیتون است. نكات زیر را قبل از هرس كردن در نظر داشته باشید :
_ حساسیت به یخبندان (Freeze Sensitivity) : كنوپی بوجود آمده در تابستان گذشته می تواند شاخه های نازك و كوچك را از دمای بسیار پایین حفاظت كند. انجام هرس برای خلوت كردن كنوپی، این حفاظ را از بین خواهد برد و درختان هرس شده طی یخبندان بعدی بسیار شدیدتر از درختان هرس نشده آسیب خواهند دید و به شدت توسط گره زیتون آلوده خواهند شد كه كنترل آن بسیار مشكل است.
ادامه دارد.....
Borna66
04-30-2009, 02:49 PM
بیماری های درخت زیتون 2
_ مدیریت اندازه درخت (Managing Crop Size) : هرس روش بسیار مناسبی برای كنترل اندازه درخت است به ویژه وقتی كه كم كردن حجم درخت مد نظر نیست. بنابراین بهترین كار این است كه تا بهار، تا وقتی كه مقدار رشد جوانه انتهایی قابل اندازه گیری است، صبر كنید. سپس میزان شدت هرس را انتخاب كنید.
_ گره زیتون : همانطور كه گفته شد، هرس قبل یا در طول دوره بارندگی باعث ایجاد زخمهایی در درخت می شود كه برای تولید آلودگی مناسبند. باران باكتری ها را در طول درخت جابجا می كند و آلودگی گسترش می یابد.
پس بهتر است هرس را در تابستان انجام دهیم. در ضمن وسایل هرس را باید بعد از هرس هر درخت ضد عفونی كرد
بیماری های قارچی :
۱) پژمردگی ورتیسیلیومی زیتون : Olive Verticillium Wilt
عامل بیماری :
قارچ Verticillium dahliae و گونه Verticillium albo-atrum که در برخی نقاط فقط گونه اول گزارش شده است.
رده بندی عامل:
قارچ ورتیسیلیوم از قارچهای ناقص و از گروه Phialosporea است. در نوعی دیگر از رده بندی ورتیسیلیوم در راسته Hyphales از Deuteromycota قرار می گیرد.
آلودگی و گسترش:
پژمردگی ورتیسیلیومی یكی از مهمترین بیماری های زیتون است. این بیماری زیتون های تجاری كشت شده در باغها و همینطور زیتون هایی كه در فضای سبز به كار رفته اند، حمله می كند. نماتد مولد غده، نماتد مولد زخم و سایر پوسیدگی های ریشه ای كه باعث آسیب رسیدن به ریشه می گردند، ورود ورتیسیلیوم را به گیاه، در خاكهای آلوده، تسهیل می كنند.
شرح بیماری :
به عنوان یك قارچ خاكزاد، ورتیسیلیوم ابتدا به سیستم ریشه های زیتون، زمانی كه دمای هوا پایین است، حمله میكند. ( قارچ در دمای بالاتر از ۳۰ درجه رشد نمی كند ). بعد از نفوذ به ریشه ها، قارچ رشد كرده، ازمیان آوندها شروع به حركت می نماید و سرانجام به شاخه ها و سرشاخه ها می رسد. دوره آلودگی از اواخر زمستان شروع شده و تا بهار طول می كشد. با شروع اولین گرمای تابستانه، قارچ غیرفعال می شود ولی متاسفانه تا آن زمان خسارت وارد شده است و درختان علائم بیماری را نشان می دهند. حضور قارچ در بافتهای آوندی باعث كاهش و قطع شدن جریان آب از ریشه به برگ می گردد. علائم پژمردگی ورتیسیلیومی را می توان مستقیما به توكسین هایی كه توسط قارچ تولید می شوند و مانع انتقال آب از ریشه به ساقه می شوند، نسبت داد.
قارچ از فصلی به فصل دیگر درون خاك و احتمالا ریشه های آلوده باقی می ماند. هر دو قارچ عامل بیماری تولید كنیدی هایی می كنند كه عمر کوتاهی دارند. قارچ V. dahliae تولید میكرواسكلروت هم میكند ولی V. albo-atrum میسلیومی با دیواره ضخیم و سیاهرنگ، شبیه به میكرواسكلروت تولید میكند كه البته میكرواسكلروت نیست. مناسب ترین دما برای رشد گونه اول ۲۸- ۲۵ درجه و برای گونه دوم ۲۵- ۲۰ درجه است. قارچ V. dahliae در خاك به صورت میكرواسكلروت تا ۱۵ سال هم باقی میماند. هر دوی آنها می توانند به صورت میسلیوم در میزبان های پایا، اندام های تكثیری یا در بقایای گیاهان زمستان گذرانی كنند.
علائم:
شروع ظهور علائم، در بهار، نزدیك زمان گلدهی است. برگهای تازه به سمت داخل پیچ میخورند و رنگ سبز تیره و جلوه براق خود را از دست می دهند. رنگ آنها خاكستری كدر و قهوه ای می شود. ریزش برگ و میوه های كه بعد از ین صورت می گیرد، بستگی به شدت آلودگی، شدت وزش باد و استرس گرمایی موجود دارد. دستجات گل روی شاخه های آلوده از بین می روند و چسبیده به درخت باقی می مانند. رنگ پوست ممكن است تقریبا آبی رنگ شود. شاخه های تكی و مجزا، بخشهای بزرگی از درخت یا كل تاج درخت ممكن است در طول یك فصل زراعی ازبین برود. با این حال مرگ كل درخت به ندرت دیده شده است.
سیستم آوندی گیاهانی كه آلوده به وریسیلیوم هستند، علامت مشخصی به صورت تغییر رنگ آوندها نشان می دهند. آوندهای آبكش در طول ساقه و ریشه به زنگ قهوه ای یا سبز در می آیند. ولی این علامت در درختان زیتون كمتر دیده شده است. برای مشاهده این علامت شاخه ای از درخت را ببرید و پوست آن را بكنید تا بتوانید تغییر رنگ آوندها را مشاهده كنید. ولی برای اینكه از وجود ورتیسیلیوم مطمئن شوید باید نمونه ها را در آزمایشگاه كشت دهید.
با سرد شدن دوباره هوا، قارچ بار دیگر فعال می شود و رشد وتكثیر را از سر می گیرد. شاخه ها هر سال، در طول دوره های سرد، بارها مورد حمله قرار می گیرند.
كنترل:
هیچ راه مبارزه ای برای درختان آلوده شده وجود ندارد. هرس سرشاخه های آلوده توصیه می شود ولی نمی توان با این روش باعث عقب نشینی قارچ از درون شاخه ها شد. محل اصلی قارچ درون ریشه ها است و از آنجا به سمت شاخه ها پیش روی می كند. استفاده از قارچكش ها هم موثر نیست. حتی تركیبات سیستمیك هم اثر كمی در توقف قارچ ورتیسیلیوم دارند.
پیشگیری بهترین روش مبارزه است ولی همیشه امكان پذیر نیست ببسیاری از گیاهانی كه به عنوان خوراك دام به کار می روند،سبزیجات و گیاهان زینتی به ورتیسیلیوم حساسند. خاكها به آسانی قبل از كشت به ورتیسیلیوم آلوده می شوند. عامل بیماری می تواند تا چندین سال درون خاك زنده بماند و به محض كشت گیاه حساس، در صورت مناسب بودن شرایط آن را آلوده كند. بنا براین بهتر است تا جایی كه ممكن است از كشت در زمین های آلوده، به ویژه زمین هایی كه سبزیجات به مدت طولانی در آنها كشت می شده اند خودداری كنیم.
ضدعفونی خاك با حرارت دادن خاكهای مرطوب به مدت نیم ساعت تا ۷۱ درجه سانتیگراد باعث حذف ورتیسیلیوم از خاك گلخانه ها شده است ولی این روش در باغها عملی نیست .
آفتاب دهی (Soil Solarization) روشی موثر برای كاهش شیوع پژمردگی ورتیسیلیومی در بسیاری از باغها و زیتون های كشت شده در فضای سبز می باشد. قبل از كشت در محلی كه به وجود بیماری در آن شك دارید، آن را آبیاری كنید و عمیقا شخم بزنید . بعد از آن خاك را با یك پلاستیك شفاف به قطر ۴ تا ۶ میلیمتر به مدت ۸- ۶ هفته و یا اگر امكان دارد، بیش از این مدت، بپوشانید. لبه های پلاستیك را با خاك محكم كنید و روی چند نقطه از پلاستیك خاك بریزید تا مانع از حركت پلاستیك موقع وزش باد شود. محلی كه برای آفتاب دهی انتخاب می كنید باید كاملا در معرض نور خورشید باشد تا اشعه های خورشید بتواند ۳۰ ساتنیمتر اول خاك را گرم و ضدعفونی كند.
آفتاب دهی با موفقیت نسبی در باغهای زیتون مورد استفاده قرار گرفته است. قبل از استقرار پلاستیك ها علفهای هرز پای درختان را ازبین ببرید، شاخه های آلوده را قطع كنید و خاك را آبیاری كنید. پلاستیك ها باید با فاصله چندین سانتیمتر از محدوده سایه انداز درخت روی خاك قرار داده شوند. اگرچه دمای خاك در طول دوره های آفتابی كنترل بسیار بالا می رود، ولی درختان هیچ علائمی مبنی بر ناسازگاری نشان ندادند. طی آزمایشات انجام شده مقدار ورتیسیلیوم خاك با این روش كاهش پیدا كرد و جمعیت میكروارگانیسم های مفید خاك به طور معنی داری افزایش یافت. درخت بعد از آن به خوبی رشد كرد و دوباره كمتر به ورتیسیلیوم آلوده شد. ولی متاسفانه آلودگی های قبلی درخت هنوز وجود داشتند.
تدخین خاك (Soil Fumigation) روش دیگری است كه می توان انجام داد و البته اگرچه می توان با روش های تدخینی زمین را قبل از كشت ضدعفونی كرد ولی بهتر است از كشت در زمین آلوده خودداری كنیم زیرا تدخین روشی پرهزینه است و به ندرت باعث كنترل ۱۰۰% می شود و مصرف برخی از مواد تدخینی موثر مثل متیل بروماید، به خاطر آسیب هایی كه محیط زیست می زنند به تدریج منسوخ شده. انتخاب دقیق زمین و استفاده از نهال های سالم می تواند جلوی بسیاری از روش های پر هزینه را بگیرد.
مخلوط كلروپیكرین/ متیل بروماید و سم متام سدیم بیشترین سموم استفاده شده علیه ورتیسیلیوم برای تدخین خاك هستند.
نحوه استفاده از متیل بروماید در بخش كنترل قارچ Armillaria آمده است.
راه دیگر مبارزه استفاده از ارقام مقاوم است. واریته Ascalano اگرچه یك واریته مقاوم نیست ولی متحمل محسوب می شود.
بسیاری از گیاهان زراعی نظیر پنبه ( كه یك میزبان مطلوب است و اینوكولوم قارچ در مزارع پنبه به سرعت افزایش می یابد ) ، خانواده كدوئیان، فلفل، پسته، هسته داران، گوجه فرنگی و گیاهان زینتی مثل پیچ امین الدوله، یاس بنفش، ماگنولیا، درخت پر، درخت لاله و درختانی مثل افرا، نارون، اقاقیا، زبان گنجشك، درخت عرعر، سنجد و انجیر به ورتیسیلیوم حساسند.
از گیاهان مقاوم می توان بسیاری از بازدانگان مثل سرو، ژنكیو، نراد، سروكوهی، نوئل، سرخدار، تمام تك لپه ای ها مثل خرما، برخی از دولپه ای ها ( سیب، گلابی، به، زالزالك، شاه بلوط، بلوط، مركبات، توت، گردو، چنار، تبریزی، نمدار، بید ) را نام برد.
اقدامات زراعی مثل استفاده از كودها، مدیریت صحیح آبیاری و كنترل علفهای هرزكم و بیش در کنترل پژمردگی ورتیسیلیومی موفق بوده اند. هدف اكثر آنها افزایش قدرت گیاه برای جلوگیری از بروز علائم بیماری است. البته هیچكدام از آنها باعث معالجه بیماری و حذف آن از درخت نمی شوند.
Borna66
04-30-2009, 02:49 PM
ارزيابي مقاومت ارقام گيلاس نسبت به باكتري Pseudomonas syringae عامل بيماري شانكر درختان ميوه هسته دار
بيماري شانكر باكتريايي درختان ميوه هسته دار در تمامي مناطق اصلي پرورش درختان ميوه در دنيا شيوع داشته و يكي از مهمترين بيماريهاي اين درختان از جمله گيلاس مي باشد. چون ارقام مختلف گيلاس نسبت به بيماري شانكر باكتريايي حساسيت متفاوتي دارند، استفاده از ارقام مقاوم به اين بيماري راهكار مناسبي براي كنترل آن است. بيماريزايي Pseudomonas syringae pv. syringae (Pss) از كلكسيون آزمايشگاه باكتري شناسي بخش بيمارهاي گياهي موسسه تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي جدا شده از درختان گيلاس استان تهران دوباره اثبات گرديد. در اين بررسي تعداد 21 رقم گيلاس پيوند شده روي پايه آلبالو تلخ (Pronus mahaleb.) شامل هيبريد شماره 1 كرج، شعاع السلطنه، سياه مشهد، سياه دانشكده، همدان، بلاماركاد پيش رس ايتاليا، شبستر، حاج يوسفي، ناپلئون، لامبرت، بلادي باربون، قرمز رضاييه، مشهد، زرد دانشكده، اراك، قرمز باغ نو، ابرده، ميكرز، ديررس ايتاليا، رودچون و قزوين استفاده شد. براي بررسي مقاومت اين ارقام سوسپانسيون باكتري مورد نظر به آنها تزريق و پس از نگهداري در شرايط گلخانه و هواي آزاد نتايج مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج حاصله نشان داد كه ارقام گيلاس از نظر حساسيت به شانكر باكتريايي اختلاف معني دار داشته و ارقام شعاع السلطنه، سياه مشهد، بلاماركاد پيش رس، شبستر، حاج يوسفي، ناپلئون، ديررس ايتاليا، رودچون و قزوين مقاومت بالاتري نشان دادند. ارقام هيبريد شماره يك كرج، سياه دانشكده، همدان، لامبرت، قرمز رضاييه، مشهد، زرد دانشكده، اراك، ابرده و ميكرز به عنوان نيمه حساس و ارقام بلادي باربون و قرمز باغ نو به عنوان حساس ارزيابي شدند. هيچكدام از ارقام گيلاس مقاومت كامل نشان ندادند.
نشریه : علوم کشاورزي ايران
Borna66
04-30-2009, 02:49 PM
آتشک (Fire Blight)
آتشک (Fire Blight)
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2911.jpg
یکی از بیماریهای مهم و خطرناک درختان میوه دانهدار در جهان و نیز ایران است.این بیماری حتی اگر در برخی مناطق، انتشار کمی هم داشته باشد، خسارات سنگینی را به درختان تحمیل میکند. بنابراین لازم است برنامه کنترلی دقیقی برای مهار بیماری در مناطق انتشار آن به اجرا درآید.
این بیماری اولین بار از نیویورک گزارش شده و تا ۲۰۰ سال محدود به آمریکایشمالی بود. با ورود مهاجران به آمریکای شمال غربی، این بیماری نیز در این مناطق گسترش پیدا کرد به طوری که تا اوایل سالهای دهه ۱۹۰۰ به تمام مناطقی که سیب و گلابی در آن کشت میشد، سرایت پیدا کرد.
در خارج از ایالات متحده، بیماری اولین بار در سال ۱۹۱۹ از کشور نیوزلند گزارش شد و بعد از آن در اواخر دهه ۱۹۵۰ در انگلستان شیوع پیدا کرد.
پس از آن، بیماری در تمام اروپا و مدیترانه گسترش یافت و خسارات زیادی به درختان میوه وارد کرد. امروزه در کشورهایی که بیماری در آنها گزارش نشده، مقررات سخت قرنطینهای برقرار است.
در ایران، بعد از سالها قرنطینه اولین بار در بهار ۱۳۶۸ از کرج گزارش شد و در حال حاضر از بیماریهای مهم قرنطینه داخلی است در حالیکه به سرعت مرزهای قرنطینه را در هم شکسته و در حال پیشروی است. این بیماری اکنون در استآنهای تهران، آذربایجان، قزوین، زنجان و... خساراتی در پی دارد.
خسارت این بیماری اصولا متوجه خانواده گیاهان Rosaceae (درختان به، سیب، گلابی، گلسرخ و سایر گیاهان زیتنی این تیره و به تازگی گیاه خاکشیر) بوده و عامل بیماری باکتری Erwinia amylovora از خانواده Entrobacteriaceae است. جنسهای مهمی از باکتریها از جمله جنس مشهور سالمونلا که از باکتریهای بیماریزای انسانی و جانوری است در این خانواده جای میگیرند.
● علائم بیماری
درختان مبتلا به آتشک مجموعهای از علائم را نشان میدهند. بهطور کلی سه نوع علائم قابل تشخیص است و زمان آلودهشدن درخت و اندامی که آلوده شده تعیینکننده نوع نشانه بیماری است. اولین نشانهای که آشکار میشود، سوختگی شکوفههاست که بلافاصله پس از باز شدن گلها صورت میگیرد.
در مراحل اولیه آلودگی، گلها ظاهری آبسوخته پیدا کرده و به سرعت سیاه میشوند. عموما کل شکوفههای یک خوشه دچار سوختگی شده و میمیرند.
سوختگی شاخهها بارزترین نشانه این بیماری است که یک تا چند هفته بعد از ریختن گلبرگها قابل مشاهده است. در این مرحله برگها و شاخههای آبدار نیز به قهوهای تا سیاه تغییر رنگ داده و سرشاخهها به سمت عقب خم شده، حالت سر عصایی به خود میگیرند.
در ادامه فصل با گرم شدن هوا، روی همین شاخهها میتوان تراوشات باکتریایی (Ooz) را دید که بهصورت قطرات ریز چسبناکی ترشح میشوند. در شرایط مساعد، آلودگی به شکل شانکر به سمت پایین (تنه درخت) توسعه یافته و در کل، درخت ظاهری سوخته در آتش پیدا میکند.
نشانهها روی میوه هم قابل مشاهده است به طوریكه میوههای درختان بیمار- اگر در مراحل اولیه آلوده شوند- کوچک، تیره رنگ و چروکیده میمانند و - اگر دیرتر آلوده شوند- زخمهای قرمز قهوهای تا سیاه رنگ را روی سطح آن میتوان دید.
روی این میوهها هم میتوان تراوشات باکتری را دید؛ بهخصوص اگر هوا گرم و مرطوب باشد. اگر پایه درخت به بیماری حساس باشد(مانند درخت به)، کل درخت پژمرده شده و خواهد مرد. نشانههای بیماری را حتی در زمستان به صورت برگهای خشکیده روی درخت میتوان دید.
● چرخه بیماری
ر فصل زمستان باکتری عامل بیماری را در شانکرهای ایجاد شده در شاخهها میگذراند و در بهار با گرم شدن هوا دوباره فعال شده و خود را همراه تراوشاتی به سطح درخت میرساند. حشراتی مانند زنبورعسل که جذب این تراوشات میشوند و نیز قطرات باران عامل مهمی در انتقال باکتریها به گیاه و ایجاد بیماری جدید هستند.
این انتقال از راه گلها و نیز زخمهای ناشی از نیش حشرات یا تگرگ و... صورت میگیرد و برای همین است که اولین نشانههای بیماری در شکوفهها خود را نمایان میکند.
سپس باکتری پس از استقرار و تکثیر، راه خود را داخل درخت یافته و به طور سیستمیک در درخت منتشر میشود. در حرکت به سمت سرشاخهها، آنها را خشکانده و در حرکت به سمت تنه با ایجاد شانکر در آخر فصل خود را برای زمستانگذرانی آماده میکند.
گاهی این شانکرها به حدی توسعه مییابند که درخت مجالی برای ادامه زندگی نمییابد و از پای در میآید؛ این زمانی است که پاتوژن تمام درخت را آلوده کرده باشد.
● راههای مبارزه
بهترین راه برای کنترل آتشک، راهکارهای تلفیقی است که شامل عملیات باغبانی (که باعث کاهش حساسیت درختان و جلوگیری از انتشار بیماری در باغ شود)، تلاش برای کاهش میزان اینوکولوم اولیه در باغ و سمپاشی در زمان مناسب با باکتریکشها برای پیشگیری از بیماری در زمانی که شرایط برای ایجاد بیماری مهیاست.
موثرترین کار در این مورد برای کاهش گسترش بیماری، اجتناب از کاشت پایهها و ارقام حساس است. رقمهای خیلی حساس سیب شامل موتسو، جوناتان و رم بیوتی، فیجی، با حساسیت زیاد خود به بیماری، ترکیب خطرناکی را در باغ در زمانی که بیم اپیدمی بیماری میرود، میسازد چراکه اینچنین درختانی در اثر بیماری خواهند مرد. بیشتر ارقام مردمپسند گلابی نیز حساسیت بالایی به آتشک دارند.
سوختگی شاخهها یکی از نشانههای معمول روی شاخههای جوان و آبدار است. بنابراین شیوههای هرس و استفاده کمتر از کودهای نیتروژنی که به کاهش رشد شاخهها میانجامد، برای جلوگیری از این مرحله بیماری اهمیت دارد. پیشرفت بیماری در داخل پیکره درخت با هرس شاخههای آلوده در اوایل تابستان؛ یعنی درست زمانی که تازه آلوده شدهاند به حداقل میرسد.
اینکار بهخصوص در مورد درختان جوان و کوتاه مهم است زیرا در این حالت فاصله شاخههای آلوده با تنه بسیار کم است. قطع شاخهها باید از فاصله ۲۰ تا۳۰ سانتیمتری زیر حاشیه محل آلودگی باشد. ضدعفونی وسایل هرس با الکل یا هیپوکلرید سدیم (وایتکس) بعد و قبل از بریدن هر شاخه نباید فراموش شود.
کنترل موثر حشرات با قطعات دهانی زننده- مکنده مثل شتهها، زنجرهها و پسیل گلابی به کاهش روند توسعه بیماری در مرحله سوختگی شاخهها کمک میکند.
● کاهش اینوکولوم
منبع اینوکولوم اولیه باید با هرس و جدا کردن شاخههای آلوده و نیز قسمتی از تنه که نشانههای شانکر را بروز میدهد در طول فصل زمستان کاهش یابد.
سمپاشی با باکتریکشهای سمی در زمان باز شدن غنچههای گل یا کمی بعد از آن به کاهش باکتریهای تولید شده در شانکرهای زمستانه کمک میکند.
در باغی که سابقه بیماری آتشک را دارد شاخههایی که رنگ آنها زرد نارنجی است باید یک تا دو هفته بعد از ریزش گلبرگها از درخت جدا شوند. این کار بهخصوص زمانی مفید است که بیماری در مرحله سوختگی شکوفهها کنترل شده و بنابراین شانکرها منبع اصلی آلودگی برای گسترش بیماری در تابستان محسوب میشوند.
جدا کردن شاخههای گوشتی و آبدار به محض ظهور اولین نشانهها در آنها به محدود شدن انتشار و گسترش بیماری کمک خواهد کرد. اما این اقدام زمانی موثر است که با دقت در چند هفته اول بعد از گلدهی دنبال شود.
درمان به وسیله آنتیبیوتیک (Bacteriocide Spray):
بیشتر اپیدمیهای خطرناک و جدی آتشک زمانی اتفاق میافتد که گلها آلوده شوند. آنتیبیوتیکهای مشخصی وجود دارند که میتوانند در محافظت از گلها در برابر آلودگی نقش داشته باشند. این مواد باید درست زمانی که گلها ظاهر میشوند به کار روند.
سیستمهای مختلفی برای تعیین زمان مناسب استفاده از آنتیبیوتیکها طراحی شده است. بیشتر این سیستمها براساس دما (معمولا بیش از ۳/۱۸ درجه سانتیگراد که در این حالت تجمع باکتری هنوز به حد آستانه عفونت نرسیده است) کار میکنند.
بعد از این مرحله بارش باران لازم است تا باکتری را به محلهایی که بتواند از آنجا وارد گیاه شود، برساند. بنابراین آنتیبیوتیک باید قبل یا بعد از بارش صورت گیرد تا در زمان بارندگی جمعیت باکتری زیر آستانه آلودگی باشد. آنتیبیوتیکها در مرحله سوختگی شاخهها در طول تابستان تاثیری ندارند و بهکارگیری آنها برای محافظت توصیه نشده است.
آنتی بیوتیکهایی که برای درمان این بیماری مورد استفاده هستند شامل Streptomycin و Terramycin میشود. مورد اخیر بهخصوص روی گلابی مصرف دارد. در مناطقی که مصرف استرپتومایسین مجاز نیست، میتوان از Tetracyclin و Flumequin استفاده کرد.
البته گفتنی است مصرف آنتیبیوتیک در گیاهپزشکی و درمان بیماریهای گیاهی، محدودیتهایی دارد. یکی از این محدودیتها، مقاوم شدن باکتریها به آنتیبیوتیکهاست که این مقاومت شامل باکتریهای بیماریزای انسان نیز میشود که این امر خود منجر به اختلال در کنترل بیماریهای انسان و حیوانات به دلیل حضور مداوم آنتیبیوتیک در طبیعت میشود. برای همین مصرف این مواد در گیاهپزشکی باید درنهایت دقت و با لحاظ کردن احتیاط فراوان همراه باشد.
نهایت اینکه بیماری آتشک اکنون در ایران، به یکی از مهمترین بیماریهای گیاهی کشور تبدیل شده و ریشهکنی و جلوگیری از گ سترش این بیماری خطرناک باید مورد توجه مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای کشور قرار گیرد.
انجام تحقیقات در زمینه بیماریزایی پاتوژن عامل بیماری، اپیدمیولوژی، شیوههای پیشگیری و درمان بیماری نیازمند صرف وقت و هزینه از سوی مراکز تحقیقات کشور است و امید که روندی که برای مطالعه جنبههای مختلف بیماری در کشور وجود دارد، ادامه یافته و بلکه با سرعت بیشتری پیگیری شده و با کمک صاحبنظران و متخصصان بیماریشناسی گیاهی این بیماری در کشور ریشهکن شده و درختان از آتش بیماری نجات یابند.
مهدی میرزایی
منابع:
ــ بیماریهای سیب و گلابی؛ ا.ل.جونز. ترجمه سید محمد اشکان. مرکز نشر دانشگاهی
ــ عوامل بیماریزا و بیماریهای مهم گیاهی ایران؛ دکتر ابراهیم بهداد، نشر یادبود اصفهان
Wayne F.Wilcox; “Fire Blight” Cooperative extension; the friut crops
روزنامه هممیهن
Borna66
04-30-2009, 02:50 PM
اثر شرايط محيطي روي رهاشدن، جوانه زني و بيماري زايي آسكوسپورهاي Uncinula necator عامل بيماري سفيدك سطحي انگور
مجله : علوم کشاورزي ايران
حاجيان شهري محمد,زاد سيدجواد,شريفي تهراني عباس,اخوت سيدمحمود,صفرنژاد عباس
رهاشدن و جوانه زني آسكوسپورهاي U.necator عامل بيماري سفيدك سطحي انگور با نگهداري برگ هاي انگور حامل كليستوتسيوم هاي قارچ عامل بيماري در حرارتهاي20 و 4 درجه سانتيگراد و شرايط رطوبتي نيمه خشك و خشك پس از 120, 150, 20, 80 و 180 روز به تفكيك اندازه گيري شدند. همچنين اثر درجه حرارت هاي 0-35 درجه سانتيگراد پس از 24 ساعت در رهاشدن آسكوسپورها و ميزان رها شدن آسكوسپورها در دوره زماني 0-168 ساعت در شرايط رطوبت اشباع و در دماي 25 درجه سانتيگراد در مورد آسكوكارپهايي كه براي ايجاد شرايط زمستان گذراني قارچ عامل بيماري به مدت 150 روز در 4 درجه سانتيگراد نگه داري شده بودند، اندازه گيري شد و بيماري زايي آسكوسپورهاي بالغ روي برگ هاي بريده و سالم انگور مورد بررسي قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان داد كه بيشترين ميزان رها شدن آسكوسپورها پس از 120 روز در تيمار نيمه خشك 20 درجه سانتيگراد با 8 آسكوسپور در سانتيمترمربع و بيشترين ميزان جوانه زني آسكوسپورها پس از150 روز با 41 درصد مربوط به تيمار نيمه خشك 4 درجه سانتيگراد بود. بهترين درجه حرارت براي رهاشدن آسكوسپورها پس از 24 ساعت 2 آسكوسپور در سانتيمتر مربع و در دماي 25 درجه سانتيگراد به دست آمد و بيشترين ميزان رهاشدن آسكوسپورها پس از 36 ساعت 11 عدد در سانتيمتر مربع اندازه گيري شد. بيماريزايي آسكوسپورهاي U.necator روي برگ هاي بريده و سالم انگور نيز اثبات شد كه مي تواند مويد نقش احتمالي آسكوسپورهاي اين قارچ به عنوان مايه تلقيحي اوليه در شروع اين بيماري باشد.
Borna66
04-30-2009, 02:50 PM
سفيدك حقيقي سيب
علائم:
سفيدك سطحي سيب به قسمتهاي مختلف درخت مانند: سرشاخه ها ، برگها ، شكوفه ها و ميوه ها حمله مي كند.
علائم روي برگها بصورت لكه هاي خاكستري تا سفيد كثيف ظاهر مي شوند و اگر برگهاي جوان آلوده شوند دچار پيچ خوردگي و بد شكلي شده و نهايتاً خشك مي شوند. شكوفه هاي درخت بر اثر زمستانگذاراني قارچ در جوانه هاي زايشي زودتر از بقيه قسمتها آلوده مي شوند. در اثر آلودگي شكوفه ها ،گلبرگها چروكيده و كاسبرگها گوشتي و كلفت مي شوند و توانايي تشكيل ميوه را از دست مي دهند. كاسبرگها خيلي حساس هستند.ميسليومها كنيديوفورها و كنيديهاي قارچ روي سرشاخه ها منظرة سفيد رنگي را ايجاد مي كنند رشد اين شاخه ها متوقف شده و فواصل ميانگره ها كوتاه مي ماند و نهايتاً سرشاخه ها خشك مي شوند معمولاً روي سرشاخه ها فرم جنسي قارچ (كليستوتسيوم) تشكيل مي شود . ميوه ها نيز آلوده شده و حالت شبكة چوب پنبه اي در سطح ميوه ها (زنگار ميوه) بوجود مي آيد. در مورد گلابي هم پوشش سفيد ميوه تا اواسط تابستان روي ميوه باقي مي ماند و بعد اين پوشش محو مي شود و اثر آن بصورت لكه زنگاري(Russet) باقي مي ماند در خزانه ها قارچ به همة برگهاي در حال رشد حمله كرده و موجب كندي رشد قسمت هاي انتهايي شاخه ها مي شود .
عامل بيماري : روي سيب و گلابي قارچ زير است:
Te) Podosphaera leucotricha(Erysiphaceae-Erysiphales-Hymenoascomycetidae-Ascomycetes)
An) Oidium farinosum (Moniliaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes)
كليستوتس P.leucotricha داراي زوائد دو شاخه اي شكل اند هر چند در اين گونه حالت دو شاخه اي به سختي ديده مي شود داخل كليسترتسيوم فقط يك آسك وجود دارد كه حاوي 8 آسكوسپور بيضوي است . اين قارچ هتروتاليك است.
كنيديهاي O.farinosum شفاف، تك سلولي و دو سر تخت و استوانه اي شكل اند و بصورت زنجيري روي كنيديوفور تشكيل مي شوند.
چرخة بيماري :
ريسه درون جوانه ها مهمترين بخش زمستانگذران قارچ مي باشد اين قارچ انگل اجباري است . اگر آسكوكارپ تشكيل گردد مي تواند موجب بقاء قارچ گردد ولي بنظر نمي رسد كليستوتسيوم در چرخة زندگي قارچ نقش داشته باشد و آسكوسپورهاي P.leucotricha موجب آلودگي نمي شوند در بهار به مجرد مناسب شدن شرايط محيطي ريسه ها، داخل جوانه ها فعال شده و توليد كنيديوم مي كند كنيدي ها با باد پخش شده و موجب آلودگي اوليه مي شوند سپس از زخمها و لكه هاي جديد نيز كنيديوفورها توليد كنيديهاي جديد را كرده و موجب انتشار بيماري و آلودگي هاي ثانويه مي گردند. فعاليت قارچ در تابستان شديداً كاهش مي يابد ولي در اواخر تابستان و پائيز مجدداً فعال شده و با انتشاركنيديها موجب آلودگي هاي جديد مي گردد، نهالهاي موجود در خزانه بعلت اينكه تا اواخر پائيز رشد مي كنند بسيار مستعد آلودگي هستند. البته برگهاي جوان درخت سيب فقط تا چند روز بعد از باز شدن به آلودگي حساس هستند و پس از آن آلودگي فقط در برگهايي ديده مي شود كه بطور مكانيكي صدمه ديده اند. كنيديها در سطح برگ وقتي رطوبت نسبي حدود 70% باشد به خوبي تندش مي كنند. اوج توليد و آزاد سازي اسپورها در ظهر انجام مي شود. قارچ در گسترة دمايي0C 32-4 فعاليت مي كند ولي بهينة دماي آن 0C20-16 است. اين بيماري در مناطق نيمه خشك به فراواني ديده مي شود ولي به ندرت در مناطق خشك ظاهر مي شود. از عوامل مهم و موثر در جوانه زدن كنيديها دما و رطوبت است هر چند نقش دما خيلي بيش تر از رطوبت است زيرا ميزان آب در داخل كنيديها بالا بوده و رطوبت تأثير كمتري در جوانه زني اسپور قارچ دارد. بعد از عفونت ميسليوم قارچ در جوانه هاي آلوده تا بهار سال بعد به حالت ركود باقي مي مانند و جوانه هاي انتهايي مهمترين مكان براي زمستانگذراني قارچ عامل بيماري هستند.
اگر آلودگي 3 هفته قبل تا 3 هفته بعد از مرحلة گلدهي صورت گيرد حالت زنگار روي ميوه هاي سيب و گلابي بوجود مي آيد.
مبارزه :
1- هرس شاخه ها و سرشاخه هاي آلوده: مي تواند موجب كاهش مايه تلقيح اوليه گردد. كاهش مايه تلقيح اوليه و حفاظت برگ، ميوه و جوانه از عفونت ثانويه در مبارزه با اين بيماري مهم است.
2-ارقام مقاوم: ارقام سيب با حساسيت كمتر عبارتند از : سيب زرد لبناني ، دليشز،گلدن دليشز، واين ساپ ، يورك ايمپريال ، نيتاني، لورد لمبورن.
ارقام گلابي مقاوم به سفيدكهاي سطحي عبارتند از :دوآنژو،لوئيزبون Louise Bonne
3-شيميايي: قارچكشهاي عليه سفيدكهاي حقيقي عبارتند از : گوگرد ، بنزيمدازول ها، ضد بيوسنتز ارگوسترول
(Ergosterol Biosynthesis Inhibitores :EBI)، بوپريمات ، پيرازوفوس،تري آديمفون، دينوكاپ (كاراتان).
قبل از پيدايش گلها ، مصرف سفيدك كشهاي بسيار مؤثر مثل تري آديمفون كه به شدت از توليد كنيدي جلوگيري مي كنند ضرورت ندارد. در اروپاي غربي به علت وجود هواي ملايم در زمستان و شرايط مناسب بيماري در بهار ، درختان باغ را 15 بار با قارچكش ها سمپاشي مي كنند.
زمان سمپاشي:
الف)نوبت اول هنگام تورم جوانه ها كه ترجيحاً از سموم سيستميك استفاده مي شود . چون خنكي هوا مانع تسعيد گوگرد است و از طرفي ديگر سموم سيستميك روي آلودگي درون جوانه ها مؤثرند.
ب)نوبت دوم بعد از ريزش گلبرگها كه مي توان از گوگرد و تابل استفاده نمود همچنين كاراتان و ساير سموم سيستميك نيز قابل استفاده اند(بعضي ارقام سيب و گلابي به گوگرد حساسند و موجب گياهسوزي آنها مي شود كه بايستي دقت نمود).
ج) نوبت سوم : بستگي به شرايط جوي و ميزان پيشرفت بيماري دارد بيش از 3 نوبت هم ممكنست لازم به سمپاشي باشد. قارچ كشهاي باز دارندة بيوسنتز ارگوسترول زمانيكه بيماري هنوز شدت پيدا نكرده است بسيار موثرند.
Borna66
04-30-2009, 02:50 PM
بیماری سرطان ریشه و ساقه مو :
عامل بیماری:Agrobacterium vitis
(Rhizobiumvitis)
علایم بیماری:
علایم بیماری ابتدا بصورت غده های ریز و تقریبا کروی روی
ریشه، شاخه ،دمبرگ، رگبرگ ،و ساقه بخصوص در نزدیکی
طوقه درخت ظاهر می شود.غدهای کوچک به رنگ سفید ،نرم
و گوشتی هستند وسپس بزرگ می گردند.سطح خارجی غدها به
علت فساد خارجی به رنگ قهوه ای تا سیاه در می آید که ممکن
است در پاییز از خارج به داخل پوسیده شوند و در سال بعد
دوباره در همان جا ظاهر می گردند.خوشه های درختان مبتلا
اغلب تنک هستند و گاهی روی شا خه ها آلوده می خشکند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
مبارزه:
برای کنترل این بیماری رعایت موارد زیر ضروری است:
1- انتخاب قلمه سالم از موستان سالم.
2- عدم ابیاری موستان سالم با آبی که از موستان آلوده می گذرد.
3- مبارزه با حشرات ریشه خوار بالاخص لارو زنجره مو در خاک.
4- هرس شاخهای آلوده و ضد عفونی ادوات باغبانی با محلول ده در
صد هیپوکلریت سدیم یا محلول یک در هزار سوبلیمه.
5- کشت ذرت یا سایر غلات در زمینهای آلوده به مدت چند سال.
نوشته شده توسط محمد آروین((آردین))
Borna66
04-30-2009, 02:50 PM
آسکومیکوتا
.لکه قهوه ای یونجه
Alfalfa common leaf spot
عامل بیماری قارچ Pseudopeziza medicaginis از گروه آسکومیستهاست. این بیماری
کم وبیش در تمام مناطق ایران وجود دارد. علائم عبارت است از تشکیل لکه های گرد قهوه
ای رنگ به قطر 1-2 میلی متردر روی برگچه ها که در صورت زیاد بودن تعداد لکه ها،
برگچه ها ممکن است خشک شده و بیفتد و کیفیت محصول کاهش یابد. اما به طور کلی
خسارت این بیماری چندان مهم نیست.
آپوتیسیوم قارچ به شکل یک نقطه برجسته کوچک در وسط لکه های روی برگ تشکیل میشود
که حاوی آسکهای استوانه ای و آسکوسپورهای تک سلولی است. همچنین در آپوتسیوم رشته
های عقیمی به نام پارافیز در لابه لای آسکها دیده میشود.
این قارچ زمستان را بصورت میسلیوم یا آپوتسیوم در برگهای ریخته ولی نپوسیده گیاه می
گذارند. آپوتسیوم در فصل رشد و نمو گیاه، هر وقت شرایط مساعد شد، تشکیل شده و
آسکوسپورها مرتباً آزاد شده و تولید آلودگیهای جدید میکنند.
کنترل:
1- استفاده از ارقام مقاوم.
2- برداشت زود هنگام یونجه.
3- در صورت آلودگی شدید از مانب 2 و wp80% در هزار استفاده می کنیم
3.لكه سياه سيب
لکه سیاه سیب Apple Scab _ Black Spot of Apple
از لحاظ اقتصادی مهمترین بیماری سیب در شمال شرقی آمریکا ، اروپا،آمریکای جنوبی و
آسیا است. اولین بار فریز(Fries) در سوئد در 1819 بیماری را توصیف نمود. این بیماری
در مناطقی که آب و هوای نیمه خشک دارند کمتر شایع است ولی در مناطقی که بهار خنک و
مرطوبی دارند خسارت بیماری شدید بوده و تابیش از 70% به محصول خسارت می زند و
اگر با بیماری مبارزه نشود تا 100% خسارت محصول و میزبان قابل پیش بینی است. اساساً
خسارت بیماری به دو صورت دیده می شود. الف) کاهش بازار پسندی میوه ها به سبب وجود
لکه های سیاه یا تغییر شکل میوه ها ب)نابودی کامل درخت در 3-2 سال متوالی اپیدمی شدید.
بیماری لکه سیاه سیب در استانهای شمالی کشور ؛ آذربایجان شرقی و غربی ، خراسان ،
گیلان و مازندران ، تهران ، کرج و دماوند و در خوزستان و بروجرد هر ساله خسارت قابل
توجهی به بار می آورد.
علائم :
بیماری لکه سیاه سیب به برگ ،دمبرگ ، شکوفه ، کاسبرگ ،میوه ، دم میوه و گاهی شاخه و
فلس و جوانه حمله می کند. در ابتدای بهار قبل از باز شدن شکوفه ها ،اولین جائیکه آلوده می
شود کاسبرگهای گل سیب است. کاسبرگها در اثر شدت بیماری در شرایط مساعد محیطی
(رطوبت بالا) به رنگ سبز زیتونی درآمده و از این طریق میوه ها و برگهای جوان نیز آلوده
می گردند. بارزترین علائم بیماری روی برگها و میوه ها دیده می شود . لکه ها ابتدا در سطح
زیرین برگهای جوان مشاهده می شوند و با بازتر شدن برگها هر دو سطح آنها آلوده می
گردند. لکه های اولیه، مخملی و به رنگ سبز زیتونی تا قهوه ای و با حاشیه نامشخص می
باشند به تدریج حاشیه لکه ها واضح شده و ممکن است چند لکه بهم چسبیده و به رنگ سیاه
درآیند . اگر تعداد لکه های روی برگهای جوان زیاد باشد ؛ برگها بدشکل و پیچیده می شوند ( Deformation=Distortion) و معمولاً ریزش (Defoliation) می کنند. روی هر برگ از
یک تا چند صد لکه ممکن است وجود داشته باشد. آلودگی دمبرگ موجب ریزش برگ قبل از
تکامل آن می گردد که این موجب ضعف شدید درخت و حساس شدن آن در برابر آسیبهای
زمستانی می گردد. لکه های روی میوه ها در ابتدا مشابه لکه های روی برگهاست. بعداً قهوه
ای ، سیاه و چوب پنبه ای می شوند. آلودگیهای زود هنگام به سبب انهدام و مرگ بافتهای
مریستمی اطراف لکه ها و توقف رشد این قسمتها روی میوه و از طرفی رشد قسمتهای سالم
روی میوه موجب بد شکلی و پیچ خوردگی میوه می گردند. معمولاً این میوه ها ترک خورده و
زود می ریزند. لکه های ریز و آلودگیهای اواخر تابستان و اوایل پائیز معمولاً در شرایط
انباری گسترش یافته و در انبار و سرد خانه آشکار می گردند. آلودگی دم میوه موجب ریزش
میوه قبل از رسیدن آن می گردد.
عامل بیماری:
قارچ :
Teleomorph: Venturia inaequalis (Venturiaceae-Pleosporales-Loculoascomycetidae)
Anamorph: Spilocaea pomi (Dematiaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes)
قارچ V.inaequalis : دارای پریتس دروغی (Pseudoperithecium) است که در بافت
استرومای برگها یا میوه های ریخته شده بر کف باغ زمستانگذرانی می کنند و بصورت منفرد
،قهوه ای تا سیاهرنگ می باشند . در هر پریتس 100-50 آسک بطور مجتمع به شکل استوانه
ای با پایه کوتاه که درون هر یک 8 آسکوسپور است دیده می شود. دیواره آسکها دو جداره و
نازک است . آسکوسپورها سبز مایل به زرد تا قهوه ای و دو سلولی هستند که سلول بالایی آن
کوچکتر و پهن تر از سلول پائینی است (Inaequal = نامساوی ). این قارچ هتروتالیک دو
قطبی است لذا آنتریدی روی یک پایه و آسکوگون روی پایه دیگر تشکیل می گردد.
قارچ S. pomi : دارای کنیدیوفورهایی معروف به Annellophore است به سبب آنکه اثر
افتادن هر کنیدی روی کنیدیوفور بصورت حلقه ای (Annellide) باقی می ماند کنیدیها
زیتونی مایل به زرد و معمولاً یک سلولی و گاهی دو سلولی ، منفرد و تخم مرغی شکل هستند
که در انتهای آنلوفورها بوجود می آیند . آنلوفورها قهوه ای رنگ و بدون بند (Septum) یا
دارای بند،موج دار و با برجستگیهای زگیل مانند هستند.
چرخه بیماری :
قارچ عامل بیماری غالباً زمستان را بصورت پریتس های دروغی در برگها و میوه های آلوده
افتاده در کف باغها طی می کند البته در نواحی ساحلی و معتدل که زمستان ملایمی دارند قارچ
بصورت S.Pomi به شکل میسلیوم در شاخسارهای آلوده زمستانگذرانی می کند. پس از آنکه
میسلیومهای دو تیپ جنسی مختلف سازگار (Mating Type) نیز با یکدیگر آمیزش پیدا
کردند، اجسامی تیره رنگ (پریتس های دروغی ) بین بافتهای برگهای ریخته شده برکف باغ
تشکیل می شوند غالب پریتس های دروغی اولیه در خلال چهار هفته بعد از ریزش برگها
تشکیل می شوند. رطوبت برای تکامل پریتس دروغی ضرورت دارد. دمای بهینه برای تکامل
آسکوگون 0C 18-20 و برای بلوغ آسکوسپورها 18-16 است. رقم سیب و تاریخ خزان
برگها در بلوغ و رسیدن آسکوسپورها در بهار تأثیری ندارد. وقتی برگ زمستان گذرانده
موجود در کف باغ مرطوب می گردد (بارانهای آخر زمستان و اول بهار)آسکهای رسیده و
بالغ با جذب رطوبت از طریق روزنه پرتیس دروغی متورم شده با فشار آسکوسپورها را
تخلیه می کنند ، آسکوسپورها همراه با جریان باد در فضا پخش می شوند و عفونت اولیه روی
اندامهای تازه روییده ایجاد می گردد. پیش بینی این بیماری در اپیدمی ها بر اساس مؤثر بودن,
مایه تلقیح اولیه Primary inoculum یا در واقع آسکوسپورهای تولید شده در پرتیس های
دروغی زمستانگذران موجود برگهای کف باغ و جوانه در سطوح گیاهی بر اساس شرایط آب
و هوایی صورت می گیرد). وقتی آسکوسپورها روی کاسبرگ ، برگ یا میوه جوان در
مجاورت لایه نازکی از رطوبت ، قرار بگیرند جوانه می زنند برای آغاز تندش رطوبت آزاد
(رطوبت نسبی بیش از 95 % (ضرورت دارد. زمان لازم برای وقوع آلودگی به دمای محیط
و تعداد ساعات خیس شدگی بستگی دارد بطور مثال در دمای0C 2/2 به 48 ساعت خیس
شدگی سطح بافت نیاز است تا اسکوسپورها جوانه زده و آلودگی شروع گردد در حالیکه در
دمای 0C 6 به 21 ساعت خیس شدگی ، دمای 100C به 14 ساعت خیس شدگی ، دمای 150C به 10 ساعت خیس شدگی ، دمای 0C 26 به حدود 12 ساعت خیس شدگی نیاز است
البته در دماهای بالاتر از0C 26 معمولاً بیماری به ندرت اتفاق می افتد(شرایط خنک و
مرطوب برای وقوع بیماری لازمست، منحنی Milles 1944). قارچ بعد از نفوذ در کوتیکول
منشعب شده و زیر کوتیکول تشکیل استروما می دهد و لکه های بیماری که روی آن ها
کنیدیوفورو کنیدی های .pomi S تشکیل می گردد، ظاهر می شوند. لکه ها و کنیدی ها در
مرکز لکه ها بسته به رطوبت نسبی و دما بعد از 9 تا 17 روز دیده می شوند . کنیدیها عامل
اصلی ایجاد عفونت و بیماری در تابستان هستند که با قطره های باران یا باد روی سطح برگها
یا میوه درختان دیگر پخش می گردند. این کنیدیها به شیوه آسکوسپورها جوانه زده و با نفوذ
در میزبان لکه های جدید را بوجود می آورند . در خلال فصل رشد بسته به دوره کمون
بیماری و نیز حساسیت بافت رقم میزبان چرخه های ثانویه دیگری نیز ممکنست تکرار شود.
کنترل :
1- اقدامات بهداشتی : - جلوگیری از تشکیل پریتس دروغی احتمال بروز همه گیری بیماری
را کاهش می دهد برای این منظور شخم زمستانه می تواند با زیر خاک نمودن بقایا بشدت
بیماری را کاهش دهد - پاشیدن کودهای نیتروژن دار (اوره) در پائیز روی برگهای ریخته
شده در کف باغ باعث تسریع فساد و تجزیه آنها و مانع تشکیل پریتس دروغی می گردد. این
عمل بویژه در سالهایی که زمستان ملایم باشد نتیجه بخش است - پاشیدن قارچ کشهایی مثل
بنومیل در آخر فصل (قبل از خزان) روی برگهای درخت یا بعد از خزان روی برگهای کف
باغ نیز مانع تشکیل پریتس دروغی در پائیز و زمستان می گردد.
2- عملیات زراعی : وقتی جریان هوا در بین تاج درختان به خوبی صورت گیرد به سبب
وجود هوا و جریان باد در میان شاخساره ها و خشک شدن شاخساره ها ، شرایط آب و هوایی
برای وقوع بیماری نامساعد می گردد. لذا تنظیم فاصلهدرختان هنگام کاشت و هرس مرتب
آنها با ایجاد شرایط خشک و نیز فراهم آوری شرایط مناسب برای سمپاشی باعث کاهش
بیماری می گردد.
3- ارقام مقام: شامل میخوش اردبیل ،آق پائیزی و بل د بوسکوپ Bell De Boskop- گلدن
رد Goloden-Red رد فری Red Free- لیبرتیliberty- پریما Prima-پرسیلاPriscilla ـ
سر پرایز Sir Prize-جونا فریJona Free-فری دام Free Dom- مک فریMac Free-
موریاMoria- ترنتTrent- نوا Nova – ایزی گروEasygro- نوواماک Novamac-
ریشلیوRichelieu-روویلRouville- فلوریدا Florida
4- شیمیایی : در شمال شرق ایالات متحده نزدیک به 50% از کل قارچکشهای مصرفی در
باغهای سیب فقط برای کنترل این بیماری بکار می رود. قارچکش ها ی مورد استفاده عبارتند
از :کاپتان ، دودین، گروه اتیلن بیس دی تیوکار با ماتها و سموم گوگردی، بنزیمیرازولها و
بازدارنده های بیوسنتز در ارگوسترول (;SBI StroleBiosynthesis Inhibitores).
امروزه از بنومیل (از بنزیمیدازولها) و دودین به خاطر بروز مقاومت در قارچ عامل بیماری
کمتر استفاده می شود . پیش از وقوع آلودگی بایستی بر اساس پیش بینی های هواشناسی (طول
زمان رطوبت بالای 90%) با استفاده از قارچکشهای پیشگیری کننده سمپاشی صورت گیرد.
بعد از ایجاد عفونت خصوصاً در نواحی نیمه خشک ، باغدار با دانستن زمان وقوع آلودگی با
استفاده از قارچکشها می تواند 24 تا 96 ساعت (1-4 روز) پس از شروع عفونت بیماری را
مهار کند، (با استفاده از داده های هواشناسی و جدول میلز زمان وقوع عفونت تعیین می
گردد). زمان سمپاشی بر اساس مراحل رشد و نمو درخت سیب انجام می شود . سمپاشی اول
در مرحله نوک نقره ای Silver Tip (جوانه ها تازه شکفته و نوک برگهای اولیه به رنگ
سفید نقره ای نمایان است). انجام می شود و سمپاشهای محافظتی و پیشگیری کننده بعدی در
مراحل نوک سبزی Green Tip (اندامهای رویشی و جوانه ها به یک سانتی متر رسیده اند).
مرحله ظهور دسته های گل Tight ,Cluster (مرحله گلدهیBloom) و در آخر بعد از
ریزش گلبرگها صورت می گیرد . سمپاشی های پوششی به فاصله هر دو هفته یکبار بعد از
ریزش گلدهی تا حدود 3-2 هفته مانده به برداشت محصول ادامه می یابد. قابل ذکر است
برنامه مبارزه شیمیایی با لکه سیاه سیب ، سفیدک حقیقی ، زنگها و بیماریهای مختلف دیگر که
در خلال تابستان بروز می کنند از جمله لکه دودی ، فضله مگسی،آفات و کنه ها بطور تلفیقی
صورت می گیرد.
4. لکه آجری برگ بادام و لکه قرمز برگ آلو
هردودرایران وجود دارد،ولی لکه آجری مهمتر است. اولین بار اسفندیاری در سال 1348
بیماری را روی بادام در ارومیه و لرستان مشاهده کرد. سپس Steyaert بلژیکی متخصص
بیماریهای گیاهی که مامور کمک و همکاری با ایران بود این بیماری را مشاهده کرد. در
منطقه خفر فارس بیماری لکه آجری به شدت دیده میشود. عامل لکه آجری Polystigma ochraceum ) Polystigma amygdalium) وعامل لکه قرمزآلو Polystigma rubrum است. روی برگ بادام لکهها کشیده و بزرگند ولی روی برگ آلو لکهها تقریبا
گردند. لکه آجری بادام به برگ حمله میکند، ولی لکه قرمز علاوه بر برگ به شاخه نیز حمله
میکند. در هردو لکهها چرمی وضخیم هستند. بیماری منوسیکل است. روی برگهای زمین
ریخته پریتیسها تشکیل میشود.آلودگی توسط آسکوسپور ایجاد میشود، نقش پیکنیدها
دربیماری مشخص نیست وآلودگی نمیدهد. برای تشکیل آسکوکارپ 2-1 ماه سرمای نزدیک
صفردرجه لازم است. قارچ در محیط کشت قابل کشت نمی باشد. این بیماری از نظر بیولوژی
تقریباً مشابه لکه سیاه سیب است، یعنی دارای دو فاز ساپروفیتی و پارازیتی است. حذف
مرحله ��?? � �� ساپروفیتی میتواند تا حدی بیماری را کنترل کند.
کنترل شیمیایی
1- مانکوزب (دیتان ام-45) WP 80% و 2 در هزار
2- اکسی کلرورمس(کوپراویت) WP 35% و 3 در هزار
3- ترکیب بردو ---------- 1 درصد
4- سم جدید Triforin (ساپرول) به مقدار : 3 در هزار
توصیهها: نوبت اول سمپاشی بعد از ریزش گلبرگها وسپس به فواصل12روز. جمع آوری
ودفن برگها
5.سپتورياي برگ گندم ( Septoria leaf blotch )وسپتورياي سنبله گندم ( Septoria glum blotch )
سپتورياي برگ گندم ( Septoria leaf blotch )
به اين بيماري، سوختگي خالدار برگ گندم نيز گفته ميشود و نخستين بار در كشور در سال
1320 توسط پتراك و سپس در سال 1326 توسط اسفندياري گزارش شده است. هم اكنون نيز
در برخي استانهاي كشور از جمله ؛ گلستان، مازندران، خوزستان، فارس و ايلام مشاهده شده
و خسارت ميزند.
نشانههاي بيماري ابتدا به صورت لكههاي كوچك نامنظم به رنگ قهوهاي مايل به قرمز ظاهر
ميشود. لكهها بوسيله رگبرگها محدود شده و بصورت طولي توسعه مييابند. به تدريج كه
لكهها پيشرفت ميكنند، از مركز تغيير رنگ داده و خاكستري ميشوند و به مرور تمام سطح
برگ را فرا ميگيرند و در نهايت خالهاي سياه ريز (پيكنيديومها ) در روي لكهها ظاهر
ميشوند. در اغلب موارد زردي و خشكيدگي برگ نيز اتفاق ميافتد.
عامل بيماري در مرحله غير جنسي قارچ Septoria tritici Rob.in Desm. (ايجاد
پيكنيديوم و پيكنيديوسيپور ميكند ) و در مرحله جنسي قارچ . Mycosphaerella graminicola (Fuckel ) Schroeter ( ايجاد پرتيسيومها، آسك و آسكوسپور ميكند )
ميباشد.
پيكنيديوسپورها شفاف، رشتهاي باريك و اندازه آنها 4/3-7/1 * 86-39 ميكرومتر ميباشد.
آسكوسپورها شفاف، بيضوي و 6- 5/2 * 16-9 ميكرومتر با دو سلول مساوي است.
در سيكل بيماري، كاه و بقاياي گندم منبع اينوكلوم اوليه هستند. پيكنيديوسپورها براي ماهها در
دماي 10-2 درجه سانتيگراد زنده باقي ميمانند. مايعي كه در آن اسپورها تراوش ميشود،
آنها را از تاثير تابش نور خورشيد و خشك كردن حفظ كرده و جوانهزدن آنها را تحريك ميكند.
در شرايط مرطوب اين اسپورها بوجود آمده و در اثر باران انتشار يافته و در فصل زراعي
آلودگيهاي اوليه را سبب ميشوند. آسكوسپورها در تابستان و پاييز ايجاد شده و لوله تندش
حاصل از دو نوع اسپور، گندمها را بطور مستقيم يا از راه روزنه آلوده ميكنند. حرارت
مناسب براي جوانهزدن و ايجاد آلودگي 15 تا 25 درجه سانتيگراد و محدوده آن 5 تا 35
درجه سانتيگراد است.
حقدل و بنيهاشمي (1381) نحوه بقا و تعيين دامنه ميزباني S.tritici را مورد بررسي قرار
دادند. در مطالعه بقا قارچ، برگهاي آلوده حاوي پيكنيديوم در اعماق مختلف خاك (0-10-20-
30 و 40 سانتي متري) قرار داده شدند. پيكنيديوسپورها در سطح خاك قدرت جوانهزني خود
را بعد از گذشت 8 ماه كاملاً از دست داده، در صورتيكه در دماي 5-4 درجه سانتيگراد
قدرت جوانه زني اسپورهاي قارچ بعد از 25 ماه به 18 تا 20 درصد رسيد. در اعماق مختلف
خاك با كلونيزه شدن برگها توسط قارچهاي پودهزني (ساپروفيت)، پيكنيديومها در مدت كمتر
از دو ماه از بين رفتند. جهت تشكيل فرم جنسي در شرايط طبيعي، بوتههاي گندم آلوده به
سپتوريوز بعد از برداشت در هواي آزاد قرار داده شد. مشخصات مورفولوژيكي فرم جنسي
توليد شده با مشخصات M.graminicola گزارش شده توسط محققين ديگر مطابقت داشت،
ولي به علت عدم تندش آسكوسپورها اثبات بيماريزايي انجام نگرديد. تلاش براي تشكيل فرم
جنسي در آزمايشگاه موفقيت آميز نبود، همچنين از بذور جمعآوري شده از مزارع گندم آلوده
به سپتوريوز، قارچ عامل بيماري جداسازي نشد. جهت بررسي دامنه ميزباني قارچ به منظور تعيين نقش علفهاي هرز در بقا و ازدياد عامل بيماري، در شرايط گلخانه گياهان مختلفي كه
تعدادي از آنها علفهاي هرز مزارع گندم ميباشند، با جدايههاي پاتوژن مايهزني شدند. چهل تا
چهل و پنج روز بعد از مايهزني، در برگهاي خشك و پير دو گياه Lolium rigidum و Secale cereale پيكنيديومهاي قهوهاي و ريز مشاهده گرديد كه با اثبات بيماريزايي روي گياه
گندم، دو گونه فوق ميزبان ثانوي براي قارچ تعيين گرديدند. در شرايط مزرعه در هيچ يك از
علفهاي هرز بررسي شده علايم سپتوريوز مشاهده نگرديد.
مبارزه
ميزان كاهش عملكرد ناشي از آلودگي سپتوريوز برگي در ارقام تجاري گندم با مقاومتهاي
متفاوت در خوزستان بررسي شد. به جز رقم چمران كه نسبت به بيماري نيمه مقاوم ارزيابي
گرديد، تقريباً تمامي ارقام گندم نان توصيه شده يا در حال كشت استان نسبت به آن حساس
ميباشند. در اين مطالعه درصد كاهش عملكرد چمران به عنوان يك رقم نيمه مقاوم، نسبت به
ارقام حساس و نيمه حساس توصيه شده استان در مزارع آلوده بررسي شد. نتايج نشان داد كه
ميزان كاهش عملكرد رقم چمران در زمانهاي مختلف آلودگي نسبت به شاهد محافظت شده (با
قارچكش) 3 تا 11 درصد بود. حداكثر كاهش عملكرد ارقام حساس فلات، اترك و داراب2 به
ترتيب 44، 42 و 31 درصد تعيين شد. بيشترين خسارت در ارقام حساس مربوط به وزن
هزار دانه و تعداد دانه در سنبله بود. كاهش عملكرد چمران نسبت به ارقام حساس بطور
معنيداري، كمتر بود (دادرضايي و همكاران ، 1381).
مقاومت لاينهاي پيشرفته گندم ديم در برابر بيماري سپتوريا برگي در مراحل گياهچهاي و گياه
كامل در نقاط مختلف ايران، مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفت. به منظور تعيين مقاومت
200 ژنوتيپ پيشرفته گندم ديم سردسيري و گرمسيري، جدايههاي عامل بيماري از مناطق
مختلف كشور جمعآوري و پس از جداسازي از بافت ميزبان، روي محيط كشت مصنوعي
YMSA خالصسازي و تكثير شدند. مخلوط جدايهها در شرايط دمايي 18 درجه سانتيگراد و
رطوبت 85% در فيتوترون، روي گياهچهها مايهزني گرديد و در دومين و سومين هفته پس
از تلقيح از سطح نكروز برگ يادداشت برداري به عمل آمد. براي ارزيابي مقاومت در شرايط
مزرعهاي، لاينها در خطوط يك متري و فواصل 30 سانتيمتر از هم كشت شدند و تلقيح
طبيعي و مصنوعي با استفاده از جدايههاي همان محل در شرايط مناسب و زير سيستم افشانه
انجام گرفت. يادداشت برداري پس از توسعه كافي بيماري روي رقم حساس انجام شد. نتايج
مبين اين بودند كه بين تيپهاي آلودگي گياهچهاي و گياه كامل ارتباط معنيداري وجود ندارد و
نيز ارتباط بين تيپهاي آلودگي گياه كامل بين دو محل اجرا به ويژه براي لاينهاي سردسير
معنيدار نيست. همچنين بر مبناي تيپ آلودگي گياه كامل ارتباط معنيداري وجود ندارد و نيز
ارتباط بين تيپهاي آلودگي گياه كامل بين دو محل اجرا به ويژه براي لاينهاي سردسير
معنيدار نيست. همچنين بر مبناي تيپ آلودگي گياه كامل 8% لاينها بدون هيچگونه آلودگي،
9% مقاوم، 15% نيمه حساس و بقيه كاملاً حساس بودند (ترابي و همكاران ، 1381).
در مورد كنترل شيميايي بيماري، قارچكشهاي گروه تريازول مانند : تيلت و فوليكور ميتوانند
موثر واقع شدند.
سپتورياي سنبله گندم ( Septoria glum blotch )
به اين بيـــماري، سوختگي گلوم يا سوختگي سنبله گندم نيز گفته ميشود . به نقل از ارشاد
(1374)، ابراهيمي و ميناسيان در سال 1352 قارچ Stagonospora nodorum را از
خوزستان گزارش نمودهاند. از آن سال تا بهار 1381 گزارشي از اين بيماري در كشور وجود
نداشته است. در اواخر ارديبهشت و اوايل خرداد 1381، نمونههايي از گندمهاي مزارع استان
گلستان با علايم سوختگي در سنبله و تيرهشدن ساقه در ناحيه زير محور سنبله، جمعآوري و
در آزمايشگاه اقدام به بررسي روي آنها شد. طي اين بررسيها پيكنيديومها و پرتيسيومهاي
قارچ عامل بيماري روي سنبله گندم مشاهده و از بافتهاي آلوده جداسازي گرديد. با توجه به
مشاهدات ميكروسكوپي، مشخصات مراحل غيرجنسي و جنسي قارچ به شرح زير بود:
پيكنيديومها به صورت فرو رفته در بافت (زيراپيدرمي )، كروي شكل و به رنگ قهوهاي
روشن (عسلي) بوده كه در سطح فوقاني گلومها تشكيلشده و اندازهآنها 210-160 ميكرومتر
بود. پيكنيديوسپورها بيرنگ، استوانهاي، مستقيم گاهي با خميدگيهاي نامنظم، اغلب با سه بند
و با نوك و انتهاي گرد بوده و اندازه آنها 4-2 * 32-15 ميكرومتر بود. تحت شرايط مرطوب
اين اسپورها بصورت رشتههاي صورتي رنگ از دهانه پيكنيديوم خارج ميشدند. پريتسيومها
بصورت فرورفته دربافت، كروي شكل و به رنگ قهوهاي تا سياه بود و اندازه آنها 200-120
ميكرومتر بود. در دهانه هر يك پاپيل كوچكي وجود داشت كه از اپيدرم خارج گرديده و اندازه
آن حدود 15 ميكرومتر بود. آسكها چماقي شكل، استوانهاي يا خميده، برخي پايهدار، با ديواره
دو جداره ضخيم كه در هر يك هشت آسكوسپور وجود داشت. اندازه آسكها 10-8 * 64-48
ميكرومتر بود. آسكورسپورها تا حدودي دوكي شكل، بيرنگ تا كهربايي، با سه بند كه در محل
بند فشردگي داشته، سلول ما قبل آخر متورم و اندازه آسكوسپورها 6-4 * 32-23
ميكرومتربود. براساس مشخصات مرفولوژيك، قارچ عامل بيماري در مرحله غير جنسي Stagonospora nodorum (Berk.)E.Castellni and (syn. Septoria nodorum (Berk.)Berk. aupd Berk . and E.G.Germano phaeosphaeria و Broome)و در
مرحل جنسي nodorum ( E.Muller) Hedjaroude ميباشد.
بنا بر آنچه كه شرح داده شد، اين نخستين گزارش تفضيلي از بيماري سپتورياي سنبله گندم نان
در كشور ميباشد (آقاجاني، كاظمي، دهقان، صلاتي وارشاد؛ منتشر نشده).
به دليل بذرزاد بودن عامل بيماري، وجود اين بيماري در استان گلستان ميتواند از اهميت
اقتصادي قابل توجهي برخوردار باشد. از سوي ديگر، عامل بيماري علاوه برگلوم، پهنك و
غلاف برگ و جوانهها را نيز مورد حمله قرار ميدهد.
6.بيماري لكه موجي گوجه فرنگيAlternaria Solani (Ell.and)
علائم بيماري لكه موجي يا سوختگي زود رس گوجه فرنگي
عامل بيماريزا، قارچي با نام علمي( Alternaria Solani (Ell.and مي باشد. اين قارج ساقه
ها ، برگها و ميوه هاي گوجه فرنگي را آلوده مي سازد.
اين بيماري در خزانه موجب مرگ گياهچه مي شود. روي برگها لكه هاي قهوه اي مدور و
اغلب احاطه شده با هاله زرد ظاهر مي گردد. لكه هاي برگي معمولا" ابتدا در برگهاي پير
ظاهر مي شوندو به سمت بالا پيشروي مي كنند. با توسعه بيماري قارچ ممكن است ساقه ها و
ميوه ها را آلوده سازد. لكه هاي روي ميوه شبيه به لكه هاي روي برگها به رنگ قهوه اي با
حلقه هاي متحدالمركز تيره مي باشند. اسپورهاي تيره وپودر مانند از اين لكه هاي حلقه مانند
توليد مي شوند. با ذره بين مي توان اسپورهاي روي لكه را مشاهده نمود.
چرخه بيماري
قارچ ميتواند در خاك و بقاياي گياه زراعي و علف هرز آلوده زنده بماند. اين قارچ ممكن است
بذر زاد باشد. و توسط باد، آب، حشرات ،كارگران و ادوات مزرعه انتشار مي يابد. وقتي
اندام بوته گوجه فرنگي خيس باشد اسپورهاي نشسته روي بوته جوانه زده و برگها را آلوده مي
سازند. اسپورها باجوانه زنی مي توانند وارد برگ ،ساقه و يا ميوه گردند. قارچ در دماي
معتدل تا گرم و آب وهواي مرطوب بسيار فعال است. در فصل پر باران فعاليت بيماري شديد
تر است .حمله بيماري سوختگي زود رس روي بوته هاي تحت تنش هايي از قبيل: بار زياد
ميوه ،حمله نماتد، يا كمبود ازت بسيار شديدتر است.
ميزبان
گياهان خانواده سولاناسه از قبيل گوجه فرنگي ،بادمجان ، فلفل سبز ،فلفل قرمز و غيره
ميزبان اين بيماري هستند.
كنترل
بهترين روش مديريت بيماري برمبناي پيشگيري مي باشد. در صورت استقرار بيماري روي
بوته كنترل آن خيلي مشكل مي شود. دوباردر هفته مزرعه را مورد بازديد قرار دهيد و در
صورت مشاهده علائم اوليه بيماري كاربرد قارچكش را شروع نمائيد.
راهكارهاي مديريت تلفيقي بيماري
فصل كاشت
كاشت گوجه فرنگي در فصل خشك بعلت پائين بودن شيوع بيماري سوختگي زود رس بهتر
مي باشد.
محل كاشت
كاشت گوجه فرنگي در مزرعه و يا در نزديكي مزارع داراي سابقه آلودگي به اين بيماري
بهتر است انجام نشود. چون مزارع آلوده به عنوان منبع مايه تلقيح اين بيماري عمل مي كنند.
در اطراف مزرعه گوجه فرنگي گياهاني كاشته شده باشد كه ميزبان اين بيماري نباشند.
بادشكن ها
كاشت گياهان گراس علوفه اي پا بلند يا درختاني مانند مانگو، انجير، موز يا توت در اطراف
مزرعه به عنوان باد شكن مانع از ورود اسپورها توسط باد به داخل مزرعه مي شوند.
آبياري
از آبياري باراني استفاده نشود. در صورت استفاده از آبياري باراني در اوايل صبح اين
آبياري انجام شود تا فرصت كافي براي خشك شدن اندام بوته ها وجود داشته باشد.
كيفيت بذر
از بذرهاي عاري از بيماري استفاده كنيد.
گياهچه ها
خزانه گوجه فرنگي بايستي دورتر از مزارع گوجه فرنگي سال قبل قرار گيرد. زدن شخم
عميق و بهبود خواص زهكشي بستر بذر مهم است. خاك را با آب گرم يا خاكستر براي حذف
قارچ ها از خاك ضد عفوني كنيد . گياهچه هاي گوجه فرنگي را در خزانه مورد بازديد مكرر
قرار دهيد در صورت مشاهده علائم بيماري و يا علائم مشكوك ،گياهچه هاي آلوده را از
خزانه خارج و از بين ببريد.
كود دهي
ماده آلي خاك را حتي المكان به مقدار زياد مخصوصا" با استفاده از كودهاي حيواني پوسيده
افزايش دهيد. با افزايش حاصلخيزي خاك نماتدها كاهش مي يابند. استفاده از بقولات تثبيت
كننده ازت در تناوب زراعي نيز مي توانند حاصلخيزي زمين را افزايش داده و تا حدي مايه
تلقيح قارچ را كاهش دهد.
حذف بقاياي گياهي آلوده
بقاياي بوته هاي گوجه فرنگي را پس از پايان محصول دهي از بين ببريد.
تناوب
در تناوب گياهانی از قبيل گوجه فرنگي ، سيب زميني، فلفل يا بادمجان در يك زمين حداقل به
مدت دو سال و ترجيحا" سه سال كاشته نشوند.
كنترل شيميائي
توصيه هاي قارچكش
با مشورت كارشناسان حفظ نباتات قارچكش مناسب و موثر در مبارزه با اين بيماري انتخاب
شود. هنگام مشاهده علائم اوليه سوختگي زودرس در مزرعه از قارچكش هاي حفاظتي از
قبيل كاربامات ها، كلروتالونيل، تركيبات مسي به فاصله 7 روز در آب و هواي خنك و
مرطوب و تا فاصله 10 روز در آب و هواي خشك استفاده گردد. آبياري باراني و بارندگي
موجب شسته شدن قارچكش حفاظتي مي شوند. در صورت بارش شديد باران مصرف
قارچكش حفاظتي تكرار شود.
فنون شيميائي
سمپاشي بايستي در شرايط مناسب با استفاده از سمپاش مطلوب انجام شود. از نازل هاي
مخروط توخالي بايستي در سمپاشي استفاده شود. در هنگام سمپاشي تمام اندام بوته گوجه
فرنگي با قارچكش حفاظتي پوشش داده شود.
7.آنتراکنوز: Anthracnose
در لغت به معنای شبه زغال Like-Coal است و اولین بار روی انگور گزارش شد.
علائم در:
مرکبات: لکه های نکروتیک در برگ، خشکیدن سرشاخه ها، لکه های قهوه ای تا سیاه روی میوه
گردو: لکه های فرورفته گرد یا بیضی روی شاخه و میوه و برگ، حلقه های متحدالمرکز روی برگها
انبه: حمله به قسمت های هوایی، لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه روی شاخه و برگ
مو: لکه های فرورفته با بافت های مرده
موز: لکه های قهوه ای تا سیاه روی پوست میوه
مبارزه در:
مرکبات: قارچ کش فربام و زینب و کاپتان،سم پاشی پائیزه با سولفات مس و روی و آهک
گردو: استفاده از قارچ کش زینب و ترکیب برور
انبه: استفاده از قارچ کش فربام و زینب و کاپتان
موز: استفاده از قارچ کش فربام و زینب
به طور کلی:
علائم شامل لکه های نکروتیک در برگ، لکه های فرورفته ی گرد یا بیضی اکثراً با بافت
های مرده می باشد. این لکه ها ابتدا سبز مات بوده و بعداً به رنگ تیره (قهوه ای تا سیاه با
حاشیه ی زرد) روی قسمت های هوایی در می آیند. در مرکز زخم اجسام ریز سیاه وجود
دارند. در میوه ها زخم ابتدا بصورت لکه های سبز رنگ پریده است که سریعاً بزرگ شده و
عمیق و فرورفته می شوند.
شرایط ایجاد بیماری:
شرایط مرطوب و دمای 21 تا 27 درجه ی سلسیوس، آبیاری بارانی عامل اصلی انتشار
است.
چند توصیه:
تقویت گیاه، حذف شاخه های خشکیده در پائیز و جمع آوری و سوزاندن آنها، کنترل آفات و
سایر بیماریها.
مبارزه ی عمومی:
استفاده ازقارچ کش فربام و زینب با نسبت های مختلف، استفاده از بذر سالم ، سم پاشی های
فصلی
10. پژمردگی ورتیسلیومی(پژمردگی آوندی) پنبه Cotton Verticillium wilt
این بیماری یکی از بیماریهای پنبه در مناطق پنبه خیز ایران است. دو گونه ورتیسیلیوم به
نامهای Verticilium dahliae و V.albo-atrum عامل این بیماری می باشند. که هر دو
گونه در ایران وجود دارند ولی گونه غالب V.dahliae می باشد.
گونه (G.barbadense) (پنبه مصری) نسبت به ورتیسلیوم مقاوم است. دامنه میزبانی
ورتیسلیوم وسیع بوده و حدود 160 گونه از 40 خانواده را دربر می گیرد.
هر دو گونه دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم (Verticillate branching) می باشند.گونه
(V.dahliae) دارای میکرواسکلروتهای سیاهرنگ بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب می
شوند ولی گونه دیگردارای ریسه های ضخیم و سیاهرنگی می باشد که به آنها ریسه سیاه می
گویند و اندام مقاوم قارچ است.
با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروتهای موجود در خاک،این
میکرواسکلروتها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا
کنیدیوفور و کنیدی تشکیل میدهند.از طریق آوند چوبی،کنیدیومها به سرعت حرکت کرده و به
نقاط بالای گیاه میرسند.
علایم در گیاه متنوع است. کمی زردی و پژمردگی دیده میشود که رفته رفته برگها خشک
میشوند. روی پهنک برگ قسمتهایی کلروزه و سپس نکروزه می شوند که V شکل است. اگر
ساقه را قطع کنیم آون& #1583;ها قهوهای دیده می شوند. هنگامی که گیاه پیر می شود
ورتیسلیوم از آوند خارج شده و به قسمتهای دیگر گیاه میرسد علایم 1 تا 1.5 ماه بعد از کشت
دیده میشوند.شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ
بستگی دارد. V.dahliae دو استرین مهم دارد: 1- استرین معمولی( ss-4)
2- استرین برگ ریز (T-9).
در استرین معمولی قارچ قسمتهای وسط برگ را خشک کرده ولی برگها بر روی گیاه باقی
می مانند و حرکت قارچ در برگها به شکل Vمیباشد. ولی استرین برگ ریز هنگامی که هنوز
برگ سبز است باعث خم شدن دمبرگها (epinasty) میشود،اگر به چنین برگی دست بزنیم یا
در اثر هر لرزش دیگری، به راحتی از شاخه جدا می شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده
و برگهای کوچک جدیدی تولید می کند. سویه برگ ریز گرمادوست تراست.
استرین برگ ریز حتی باعث ریزش غوزه ها نیز می شود. در این استرین گسترش قارچ تا
نوک گیاه ادامه می یابد ولی در استرین معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد.گیاه مقاوم به
استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در نتیجه
ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت می
گیرد.
کنترل بیماری:
1- استفاده ازارقام مقاوم یا محتمل.
2- تناوب با گیاهان غیر میزبان بخصوص برنج ،یونجه و آیش.
3- حذف بقایای گیاهی آلوده.
4- آفتابدهیSoil solarization
5- تنظیم میزان آبیاری وکود دهی.کود پتاس مقاومت گیاه را بالا می برد. نوع کود ازته هم
مهم است. ازت باید به صورت اوره یا آمونیوم به خاک داده شود نه به صورت خود نیترات که
این را در مسئله PH دور ریشه توجیه میکنند
11. پژمردگی آوندی فوزاریومی(زردی فوزاریومی) Cotton Fusarium wilt
این بیماری توسط Fusarium oxysporum f.sp.Vasinfectum که اختصاصی پنبه است
ایجاد می شود ولی اهمیت آن در ایران به اندازه ورتیسلیوم نیست.در خاکهای اسیدی و شنی یا
آلودگی نماتد ریشه گرهی بیماری زیادتر است.
علائم بیماری از موقع کاشت تا موقع برداشت دیده میشود ومیزان آن بستگی به میزان آلودگی
خاک دارد.علائم به صورت پژمردگی در گیاه دیده میشود و آوندها نیز قهوه ای میشوند و حتی
برگریزی نیز پدید می آید. منتهی تفاوتهایی نیز با ورتیسلیوم دارد.از جمله اینکه در اینجا
بیشتر زردی دیده میشود و گیاهان آلوده کمی کوتاه می مانند.در فوزاریوم رنگ قهوهای آوندها
خیلی تند و سیر می باشد و تغییر رنگ فقط در ناحیه آوندها دیده میشود ولی در ورتسلیوم
تغییر رنگ در ناحیه مغز ساقه هم دیده میشود.
فوزاریوم یک قارچ ناقص است و تولید ماکرو کنیدی و میکروکنیدی میکند و نیز اسپورهای
مقاومی به نام کلامیدوسپور تولید می نماید. فرم تخصص یافته ای که به پنبه می زند دارای
پنج نژاد می باشد که از نظر دامنه میزبانی (ارقام پنبه ای که آلوده میکند) تفاوت دارند. بقایای
قارچ به صورت کلامیدوسپور است که پس از جوانه زدن و ورود به ریشه وارد آوندها شده و
تولید میکروکنیدیوم می کند. براثرسمی که قارچ ترشح میکند پارانشیم آوندی به داخل
آوندهاهجوم آورده و جلوی انتشار قارچ را با ایجاد تایلوز می گیرد. زردی گیاه به علت
توکسین وتیلوز می باشد. وقتی که آوندها کاملاً نابود شدند قارچ از آوند وارد بافت های دیگر
شده در آنها کلامیدوسپور تولید میکنندکه این کلامیدوسپورها همراه با بافت مرده گیاه وارد
خاک میشوند.
کنترل بیماری :
1- استفاده از ارقام مقاوم (ارقام ساحل و ورامین).
2- تناوب 3ساله با غلات ویونجه.
3- کنترل نماتد خصوصاً درخاک های سبک زیرا نماتد مقاومت گیاه را می شکند.
4- استفاده از کودهای ازته وپتاسه
این قارچ گرما دوست است (بهینه دما 28 درجه سانتی گراد) و در نتیجه در خیلی از مناطق
جنوبی ایران می تواند مشکل ساز شود.
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.