pnugirl
04-03-2011, 01:55 PM
تیمهای امیر قلعه نوعی در سالهای اخیر بهترین آمار گلزنی را ثبت کردهاند: سپاهان در لیگ ۹۰-۸۹ با ۴۶ گل زده، سپاهان در لیگ ۸۹-۸۸ با ۶۷ گل زده و استقلال در لیگ ۸۸-۸۷ با۷۰ گل زده.
داربی به پایان رسید. گذشت ۲۴ ساعت موجب کاهش هیجانات و فرصتی برای نگاهی عمیقتر به دیداری است که درسها و هشدارهای فروانی در خود مستتر دارد. پیروز و مغلوب این دیدار میتوانند از این درسها و هشدارها برای رسیدن به موفقیت و مقابله با سقوطی که در انتظارشان است استفاده کنند مگر آنکه پردهای از تعصب و البته «ندانستن و خود را به دانستن زدن» برابر دیدگاه مسئولین و البته طرفداران قرار گرفته باشد.
میل به «دریدن» این حجاب است که میتواند به فوتبالی که حتی داربی پر سابقهاش نیز دیگر نمیتواند استادیوم آزادی را پر نماید، کمک کند تا از این بن بست خارج شود. پرسپولیس داربی را به استقلال واگذار کرد ولی نکات مثبتی در این شکست مستتر بود که میتواند موجب پیشرفت پرسپولیس و دایی گردد. پیشرفتی مشترک که البته نیازمند هوشمندی سرمربی پرآوازه ولی مغرور قرمزها است.
۱- پرسپولیس هرگاه خواست توانست در عمق ساختار دفاعی استقلال برش ایجاد کند. پاسهای کوتاه و پر تعداد بین بازیکنان میانی و البته مهاجمین سرعتی این تیم منجر به موقعیتی مشابهه صحنه مشکوک پنالتی شد. در دیدار برابر الوحده امارات هم موقعیتهای کم تعداد و البته تگ گل پرسپولیس از این مسیر به دست آمده بود. این نکته به معنای مهارت بالای بازیکنان خط میانی و تهاجمی پرسپولیس در اجرای حملات عمقی و متمرکز است. علی دایی و کادر فنی پرسپولیس میبایست به دنبال اجرایی نمودن این حملات در کمیت و کیفیت بالاتر باشد. اجرای حملاتی با این فرم میتواند پرسپولیس را تبدیل به مدرنترین تیم فوتبال ایران در فاز تهاجمی نماید. علی دایی ابزار مورد نیاز را در اختیار دارد ولی میبایست در طراحی بر نامههای تاکتیکی و تمرینات مورد نیاز این برنامهها حرفهایتر عمل نماید.
۲- پرسپولیس در داربی موقعیتهای پرتعدادی خلق نمود ولی در ضربات نهایی موفق عمل نکرد. نه مهاجمین و نه هافبکهای این تیم نتوانستند ضربات موثری به سمت دروازه حریف شلیک نمایند. علی دایی پس از پایان دیدار برابر استقلال از بد شانسی تیم خود در ضربات نهایی سخن گفت در حالیکه مشکل پرسپولیس ریشه در مهارتهای فردی دارد و نه در بد شانسی. تیمهای امیر قلعه نوعی در سالهای اخیر بهترین آمار گلزنی را در لیگ برتر ثبت کردهاند: سپاهان در لیگ ۹۰-۸۹ با ۴۶ گل زده، سپاهان در لیگ ۸۹-۸۸ با ۶۷ گل زده و استقلال در لیگ ۸۸-۸۷ با ۷۰ گل زده. مونیتورینگ تمرینات تیم های امیر قلعه نوعی بیانگر تاکید این مربی بر ضربات به سمت دروازه در تمریناتی با اشکال گوناگون است. از تمرین ضربه به دروازه بدون فشار بازیکنان حریف تا فوتبال در زمین کوچک به شکلی که در بازی تمرینی گلهای پر تعدادی رد و بدل شود.
به همین دلیل ساده بازیکنان تیم امیر قلعه نوعی مهارت تکنیکی و روانی مناسبی برای ضربه به دروازه حریف و گلزنی کسب میکنند. علی دایی میتواند با الگو گرفتن از این نوع تمرینات، بازیکنان خود را در جلسات تمرینی در موقعیتهای پر تعداد و متفاوت ضربه به دروازه قرار دهد تا بتواند آمار گلهای زده تیم خود را افزایش دهد.
استقلال با پیروزی در داربی تهران، سال ۹۰ را به بهترین شکل ممکن آغاز کرد ولی شرایط این دیدار بیانگر مشکلاتی است که میتواند استقلال را در دیدارهای حساسی مانند جام حذفی، لیگ برتر و جام باشگاههای آسیا دچار سقوط نماید.
۱- استقلال در ایجاد موقعیت گلزنی تنها به خلاقیت فردی مجیدی و ضربات ایستگاهی مبعلی متکی است. در داربی تهران که هافبکها و مدافعین پرسپولیس توانستند مجیدی را مهار نمایند، استقلال دچار مشکل در فاز تهاجمی شد. دیدار برابر شهرداری تبریز و سایپا در استادیوم آزادی با همین شرایط برگزار شد. مجیدی مهار شد و ساختار تیمی استقلال بر هم خورد. استقلال نیازمند تنوع در فاز تهاجمی است بخصوص پس از جذب حوار مولا محمد که میتواند با ایجاد عرض در حملات مانع تمرکز خط پرس حریف بر مبعلی در کانال مرکزی یک سوم میانی شود.
2- استقلال برابر السد قطر در استادیوم آزادی به گل برتری در نیمه اول دیدار رسید ولی در دقایق باقیمانده نتوانست از ضد حملات برای رسیدن به دروازه حریف استفاده موثر نماید. عقب نشستن پس از گلزنی میتواند برنامه تاکتیکی مناسبی برای رسیدن به فضای پشت خط دفاع حریف باشد البته به شرط آنکه برنامه موثری برای ضد حملات طراحی و اجرا شود. استقلال در برابر السد نتوانست ضد حمله مناسبی اجرا نماید. در دیدار برای پرسپولیس با وجود ضعف بنیادی خط دفاعی پرسپولیس در آفساید گیری و وجود فضای مناسب پشت مدافعین میانی این تیم بازهم استقلال در اجرای ضدحملات موفق نبود. این نکته بیانگر این است که استقلال در اجرای این برنامه تاکتیکی دچار مشکلات اساسی است. مشکلی که دیدار برابر السد منجر به تساوی خانگی شد ولی در دیدار برابر پرسپولیس با خوش شانسی از سر استقلال گذشت.
بند ۳ مشترک بین استقلال و پرسپولیس – بر خلاف تصور، توده مردم ایران واقعیت حوادث و رخدادها را به خوبی درک میکنند هر چند که گاهی به دلیل معذوریتها نمیتوانند عکس العمل مناسبی ابراز نمایند و مجبور به سکوت میشوند ولی نمیتوان با استفاده از کلمات و جملات پا بر دوش تعصبات و علایق توده گذاشت.
صحبت از نمایش حرفهای پس از پیروزی و یا گله از بیدقتی مهاجمین و طلسم شدن پس از شکست، معنایی به جز بازی با کلمات و فریب مخاطب ندارد. وگرنه هر فوتبال دوست بیطرفی میتواند گواهی به نمایش ضعیف استقلال بخصوص در نیمه دوم و اقبال بلند این تیم در پیروزی در داربی بدهد و یا گلایه علی دایی از مهاجمین گلنزن و موقعیتهای پر تعداد از دست رفته را رد نماید و انگشت اشاره را به سوی سرمربی پرسپولیس نشانه رود که مقصر اصلی این شکست است.
پرسپولیس نیازی به لخت شدن علی دایی و حضور او در خط حمله ندارد بلکه نیازمند کادر فنی با هوشی است که بتواند استعدادهای این تیم را متبلور سازد. استقلال هم نیازی به به سخن گفتن از حرفهای بودن (در عین نمایش غیر حرفهای) و عملکرد بدون نقص کادر داوری پس از پیروزی و سخن از عملکرد ضعیف کادر داوری پس از شکست ندارد .بلکه نیازمند مربیانی است که با عملکرد خود آغاز فصلی جدید را نوید دهند نه اینکه موجب شوند طرفداران این تیم آرزوی بازگشت امیر قلعه نوعی (و مربیانی که نماد سنت گرایی دانسته می شوند) را به این تیم داشته باشند.
داربی به پایان رسید. گذشت ۲۴ ساعت موجب کاهش هیجانات و فرصتی برای نگاهی عمیقتر به دیداری است که درسها و هشدارهای فروانی در خود مستتر دارد. پیروز و مغلوب این دیدار میتوانند از این درسها و هشدارها برای رسیدن به موفقیت و مقابله با سقوطی که در انتظارشان است استفاده کنند مگر آنکه پردهای از تعصب و البته «ندانستن و خود را به دانستن زدن» برابر دیدگاه مسئولین و البته طرفداران قرار گرفته باشد.
میل به «دریدن» این حجاب است که میتواند به فوتبالی که حتی داربی پر سابقهاش نیز دیگر نمیتواند استادیوم آزادی را پر نماید، کمک کند تا از این بن بست خارج شود. پرسپولیس داربی را به استقلال واگذار کرد ولی نکات مثبتی در این شکست مستتر بود که میتواند موجب پیشرفت پرسپولیس و دایی گردد. پیشرفتی مشترک که البته نیازمند هوشمندی سرمربی پرآوازه ولی مغرور قرمزها است.
۱- پرسپولیس هرگاه خواست توانست در عمق ساختار دفاعی استقلال برش ایجاد کند. پاسهای کوتاه و پر تعداد بین بازیکنان میانی و البته مهاجمین سرعتی این تیم منجر به موقعیتی مشابهه صحنه مشکوک پنالتی شد. در دیدار برابر الوحده امارات هم موقعیتهای کم تعداد و البته تگ گل پرسپولیس از این مسیر به دست آمده بود. این نکته به معنای مهارت بالای بازیکنان خط میانی و تهاجمی پرسپولیس در اجرای حملات عمقی و متمرکز است. علی دایی و کادر فنی پرسپولیس میبایست به دنبال اجرایی نمودن این حملات در کمیت و کیفیت بالاتر باشد. اجرای حملاتی با این فرم میتواند پرسپولیس را تبدیل به مدرنترین تیم فوتبال ایران در فاز تهاجمی نماید. علی دایی ابزار مورد نیاز را در اختیار دارد ولی میبایست در طراحی بر نامههای تاکتیکی و تمرینات مورد نیاز این برنامهها حرفهایتر عمل نماید.
۲- پرسپولیس در داربی موقعیتهای پرتعدادی خلق نمود ولی در ضربات نهایی موفق عمل نکرد. نه مهاجمین و نه هافبکهای این تیم نتوانستند ضربات موثری به سمت دروازه حریف شلیک نمایند. علی دایی پس از پایان دیدار برابر استقلال از بد شانسی تیم خود در ضربات نهایی سخن گفت در حالیکه مشکل پرسپولیس ریشه در مهارتهای فردی دارد و نه در بد شانسی. تیمهای امیر قلعه نوعی در سالهای اخیر بهترین آمار گلزنی را در لیگ برتر ثبت کردهاند: سپاهان در لیگ ۹۰-۸۹ با ۴۶ گل زده، سپاهان در لیگ ۸۹-۸۸ با ۶۷ گل زده و استقلال در لیگ ۸۸-۸۷ با ۷۰ گل زده. مونیتورینگ تمرینات تیم های امیر قلعه نوعی بیانگر تاکید این مربی بر ضربات به سمت دروازه در تمریناتی با اشکال گوناگون است. از تمرین ضربه به دروازه بدون فشار بازیکنان حریف تا فوتبال در زمین کوچک به شکلی که در بازی تمرینی گلهای پر تعدادی رد و بدل شود.
به همین دلیل ساده بازیکنان تیم امیر قلعه نوعی مهارت تکنیکی و روانی مناسبی برای ضربه به دروازه حریف و گلزنی کسب میکنند. علی دایی میتواند با الگو گرفتن از این نوع تمرینات، بازیکنان خود را در جلسات تمرینی در موقعیتهای پر تعداد و متفاوت ضربه به دروازه قرار دهد تا بتواند آمار گلهای زده تیم خود را افزایش دهد.
استقلال با پیروزی در داربی تهران، سال ۹۰ را به بهترین شکل ممکن آغاز کرد ولی شرایط این دیدار بیانگر مشکلاتی است که میتواند استقلال را در دیدارهای حساسی مانند جام حذفی، لیگ برتر و جام باشگاههای آسیا دچار سقوط نماید.
۱- استقلال در ایجاد موقعیت گلزنی تنها به خلاقیت فردی مجیدی و ضربات ایستگاهی مبعلی متکی است. در داربی تهران که هافبکها و مدافعین پرسپولیس توانستند مجیدی را مهار نمایند، استقلال دچار مشکل در فاز تهاجمی شد. دیدار برابر شهرداری تبریز و سایپا در استادیوم آزادی با همین شرایط برگزار شد. مجیدی مهار شد و ساختار تیمی استقلال بر هم خورد. استقلال نیازمند تنوع در فاز تهاجمی است بخصوص پس از جذب حوار مولا محمد که میتواند با ایجاد عرض در حملات مانع تمرکز خط پرس حریف بر مبعلی در کانال مرکزی یک سوم میانی شود.
2- استقلال برابر السد قطر در استادیوم آزادی به گل برتری در نیمه اول دیدار رسید ولی در دقایق باقیمانده نتوانست از ضد حملات برای رسیدن به دروازه حریف استفاده موثر نماید. عقب نشستن پس از گلزنی میتواند برنامه تاکتیکی مناسبی برای رسیدن به فضای پشت خط دفاع حریف باشد البته به شرط آنکه برنامه موثری برای ضد حملات طراحی و اجرا شود. استقلال در برابر السد نتوانست ضد حمله مناسبی اجرا نماید. در دیدار برای پرسپولیس با وجود ضعف بنیادی خط دفاعی پرسپولیس در آفساید گیری و وجود فضای مناسب پشت مدافعین میانی این تیم بازهم استقلال در اجرای ضدحملات موفق نبود. این نکته بیانگر این است که استقلال در اجرای این برنامه تاکتیکی دچار مشکلات اساسی است. مشکلی که دیدار برابر السد منجر به تساوی خانگی شد ولی در دیدار برابر پرسپولیس با خوش شانسی از سر استقلال گذشت.
بند ۳ مشترک بین استقلال و پرسپولیس – بر خلاف تصور، توده مردم ایران واقعیت حوادث و رخدادها را به خوبی درک میکنند هر چند که گاهی به دلیل معذوریتها نمیتوانند عکس العمل مناسبی ابراز نمایند و مجبور به سکوت میشوند ولی نمیتوان با استفاده از کلمات و جملات پا بر دوش تعصبات و علایق توده گذاشت.
صحبت از نمایش حرفهای پس از پیروزی و یا گله از بیدقتی مهاجمین و طلسم شدن پس از شکست، معنایی به جز بازی با کلمات و فریب مخاطب ندارد. وگرنه هر فوتبال دوست بیطرفی میتواند گواهی به نمایش ضعیف استقلال بخصوص در نیمه دوم و اقبال بلند این تیم در پیروزی در داربی بدهد و یا گلایه علی دایی از مهاجمین گلنزن و موقعیتهای پر تعداد از دست رفته را رد نماید و انگشت اشاره را به سوی سرمربی پرسپولیس نشانه رود که مقصر اصلی این شکست است.
پرسپولیس نیازی به لخت شدن علی دایی و حضور او در خط حمله ندارد بلکه نیازمند کادر فنی با هوشی است که بتواند استعدادهای این تیم را متبلور سازد. استقلال هم نیازی به به سخن گفتن از حرفهای بودن (در عین نمایش غیر حرفهای) و عملکرد بدون نقص کادر داوری پس از پیروزی و سخن از عملکرد ضعیف کادر داوری پس از شکست ندارد .بلکه نیازمند مربیانی است که با عملکرد خود آغاز فصلی جدید را نوید دهند نه اینکه موجب شوند طرفداران این تیم آرزوی بازگشت امیر قلعه نوعی (و مربیانی که نماد سنت گرایی دانسته می شوند) را به این تیم داشته باشند.