Borna66
03-31-2011, 11:48 PM
سال 1382 وقتی كه مطالعه در خصوص سیستمهای جامع برنامهریزی سازمان را شروع نمودم، درك مبهمی از موضوع در كشور موجود بود؛ پیشروترین شركتهای نرمافزاری در سطح كشور به تولید سیستمهای اطلاعات مدیریت و یا سیستمهای یكپارچهای كه با نگاه غیر فرآیندی طراحی شده بود، میاندیشیدند. آن روزها باید ERP را برای مدیرانی توجیه میكردیم كه راهحلهای ارزانتری برای برنامهریزی شركتهای صنعتی و یا خدماتیشان در پیش رو داشتند. اما امروز در بخشهای عمدهای از صنایع كشور، مدیران ارشد سازمانها – علیرغم واهمهای كه با اتخاذ برخی سیاستهای اشتباه بازاریابی توسط شركتهای فعال در حوزه ERP در این بازار به وجود آمده است _ مشتاق هستند كه در خصوص چگونگی استقرار و مدیریت مخاطرات مربوطه بیاموزند. این نوشتار برای این گروه از مخاطبین است كه با وجود آنكه نسبت به استقرار ERP علاقهمند هستند، در هزارتوی محصولات مختلف و نظرات متفاوت و گاه متضاد سردرگم گردیدهاند.
در ابتدای دهه 1960 در نتیجه همكاری شركت تراكتورسازی J.I. در امریكا و شركت IBM، برنامهریزی نیازمندیهای مواد (Material Requirement Planning) MRP به وجود آمد كه میتوان از این نقطه به عنوان لحظه تولد سیستمهای برنامهریزی سازمانی یاد نمود.
در اوایل دهه 1970 نرمافزارهای MRP، بسیار بزرگ، پیچیده و گران قیمت بودند و به یك گروه فنی بزرگ برای پشتیبانی رایانههای mainframe كه این سیستمها بر روی آنها اجرا میشدند، نیاز بود.
در سال 1972 پنج مهندس كه از شركت IBM جدا شده بودند در كشور آلمان شركت SAP را بنیان گذاشتند تا بتوانند نرمافزارهایی جامع و یكپارچه برای كسبوكار تولید نمایند.
در سال 1973 شركت SAP اولین محصول خود را با نام SAP R/1، به بازار عرضه نمود.
در سال 1977 شركتهای JD Edwards و Oracle دو تولید كننده دیگر محصولات ERP تأسیس گردیدند.
در سال 1978 شركت Baan یكی دیگر از تولید كنندگان محصول ERP تأسیس شد.
در سال 1979 شركت SAP نگارش جدیدی از ERP خود را به عنوان SAP R/2 به بازار معرفی نمود.
در سال 1987 شركت PeopleSoft یكی دیگر از تولید كنندگان موفق ERP، تأسیس شد. در سال 1992 شركت SAP محصول جدیدتر خود را به عنوان SAP R/3 به بازار ارائه نمود.
با شروع سال 2000 و سالهای ابتدایی آن بخش عمدهای از شركتهای ERP در هم ادغام و یا توسط شركتهای SAP، Oracle، Microsoft و غیره خریداری شدند.
فرسنگشمار ERP
دهه 1970: برنامهریزی نیازمندیهای مواد (Material Requirement Planning-MRP) این برنامهها از ائتلاف كسبوكارها با فناوری اطلاعات برای مدیریت مناسب موجودی انبارها به وجود آمدند.
دهه 1980: برنامهریزی تولید (Manufacturing Requirement Planning- MRPII) این برنامههای كاربردی جهت برنامهریزی تولید شامل تأمین اقلام، تولید، كنترل انبار و توزیع بود.
دهه 1990: برنامهریزی منابع سازمان (Enterprise Resource Planning- ERP) نرمافزارهای ERP برای ارتقاء كارایی سازمانها از طریق برنامهریزی یكپارچه منابع، كنترل مدیریت و كنترل فعالیتها می باشند.ERP یك برنامه كاربردی شامل چندین ماژول بوده كه فرآیند كسبوكار را در عبور از واحدهای سازمان بگونه یكپارچه پوشش میدهند.
دهه 2000: ERPII با افزودن تجارت الكترونیك از طریق سیستمهای مدیریت مشتریان (CRM) و سیستم مدیریت زنجیره تأمین (SCM) و امكاناتی نظیر هوش تجاری (BI) به ERP این مجموعه، به وجود آمد.
ERP چیست؟
آنچه كه مشخص است برای ERP در سالهای گذشته تعاریف مختلفی ارائه شده است كه هر یك به بخشی از توانایی و امكانات سیستمهای برنامهریزی سازمان اشاره دارد. در سال 2000 پرفسور كومار تعریفی مبتنی بر اهداف و علل استفاده از این فناوری تدوین كرد كه به شرح ذیل است: ERP یك بسته نرمافزاری قابل تنظیم و از پیش استاندارد شده تجاری است كه اطلاعات و فرآیندهای مبتنی بر اطلاعات در سازمان را درون واحدهای سازمان و بین آنها با رویكرد مشتریگرایی و پاسخ به بازار و بر اساس تجارب موفق، یكپارچه نماید." در این تعریف ساده، پاسخ بخش عمدهای از سؤالات متداول نهفته است:
1. ERP نرمافزاری است كه از پیش كاملاً طراحی و تولید شده است و قابلیت تنظیمات لازم جهت مناسبسازی با سازمانهای مختلف (و نه تغییرات زیاد در كد منبع برنامه) را در خود دارد و قرار نیست برای هر مشتری جدید دوباره نوشته و یا با تغییرات زیادی مواجه گردد.
2. ERP برای طیفهای مختلفی از منابع استاندارد شده است، بنابراین برای انتخاب ERP منطبق بر سازمان و صنعت خود، حتماً مطمئن شوید كه ERP مورد نظر در حوزه شما از تجربیات مناسبی برخوردار باشد. توجه خوانندگان را به این نكته جلب مینمایم كه حتی شركت SAP نیز برای تمام صنایع و سازمانها (از جمله فروشگاه زنجیرهای) راه حل ERP عرضه نمینماید و فهرست صنایع مورد پوشش را در سایت خود مشخص نموده است.
3. ERP یك نرمافزار فرآیندگرا است لذا بدیهی است كه سازمانهایی كه در كشور ما عموماً وظیفهای هستند، میبایست تدابیر لازم را جهت تبدیل به سازمانهای فرآیندگرا، پیشبینی كنند.
4. تجارب موفق كه در نحوه گردش و فرآیندهای اطلاعات در داخل ERP برای صنعت و یا خدمت مورد نظر سازمان شما مستتر میباشد، برآمده از تجربیات موفق قبلی نرمافزار است.
5. یكپارچگی در سطح نرمافزار و پایگاه داده، از چندبارگی ورود اطلاعات ممانعت و به گردش اطلاعات در طول فرآیند كمك مینماید. وجوه اصلی افتراق ERP با سایر سیستمها به شرح ذیل میباشد:
1 - اولین و مهمترین موضوع، تفاوت در امكان برنامهریزی میباشد، مانند برنامهریزی مواد، تولید، نگهداری و تعمیرات، نیروی انسانی، آموزش، خرید، فروش، مشتریان، تأمین كنندگان و غیره میباشد كه در بخش عمدهای از برنامههای كاربردی موجود، چنین امكانی را به صورت صحیح نمییابید.
2 - این سیستمها، نحوه صحیح گردش، مدیریت و پایش فرآیندها را در سازمان بر اساس تجارب موفق صنعت مشابه در خود از پیش تعریف شده دارند.
3 - یكپارچگی نرمافزار و پایگاه داده در عین جامعیت كه منجر به سادگی آموزش است، باعث عدم افزونگی دادهها و كسب اطلاعات دقیق به صورت صحیحتر و سریعتر میگردد.
ERP امروز
همان گونه كه مشاهده میگردد دیگر ERP یك فناوری جدید مختص به شركتهای بسیار بزرگ به شمار نمیآید و نزدیك به دو دهه از استفاده شركتهای معتبر و موفق از این سیستمها میگذرد و عدم استفاده عمومی این گونه نرمافزارها ناشی از نفوذ ضعیف فناوری اطلاعات در بخش صنعت كشور و عقبماندگی این فناوری در این حوزه میباشد. آنچه برای انجام صحیح پروژههای ERP در كشور عموماً نادیده گرفته میشود اغلب برمیگردد به عدم توجه ما به اینكه استقرار ERP، یك «پروژه سیستمی مهندسی مجدد مبتنی بر فناوری اطلاعات» میباشد. همین چند واژه موارد بسیاری را در خود دارد:
1 - برای اجرای پروژه میبایست به استانداردهای مدیریت پروژه و مدیریت دانش در پروژه توجه گردد، متأسفانه بخش عمدهای از مدیرانِ به كار گرفته شده در سمت مدیر پروژه، از آموزش كافی و معتبر استاندارد مدیریت پروژه و مدیریت دانش در پروژه برخوردار نمیباشند.
2 - واژه دیگر سیستم میباشد، سیستم تركیبی از سختافزار، نرمافزار، انسان و قواعد مستتر میباشد كه در كشور ما بخش عمدهای از تمركز بر عوامل سختافزار و نرمافزاری بوده و بر انسان و قواعد توجه مناسبی نمیشود.
3 - موضوع دیگر مهندسی مجدد بوده كه توجه خاص و دقیقی را بر شناخت وضعیت موجود سازمان، شناخت فرهنگ سازمانی، زیرساختهای موجود سازمان و آموزش و فرهنگسازی جهت آماده سازی سازمان میطلبد كه معمولاً مغفول مانده است. قابل مشاهده است كه مدیران صنایع و سازمانها در بین كلماتی نظیر ERP داخلی و یا خارجی، MIS TS، IS و غیره سرگشته شدهاند، علت این امر اینست كه ما خیلی وقتها در كشور به جای استفاده از تعاریف استاندارد مقولههای بینالمللی فناوری، اقدام به ابداع تعاریف جدید و گاهاً بیربط به تعریف استاندارد مینماییم، بدون آنكه به رویكرد و علل ایجاد آن فناوری توجه لازم مبذول كرده باشیم.
آیا ERP برای صنایع و سازمانهای كشور ما مناسب نیست؟
این سخنی به غایت اشتباه است؛ راه حلهایی كه در صدها كشور از جمله كشورهای منطقه مانند، تركیه، عربستان، امارات متحده عربی، قطر، پاكستان، هند، آذربایجان و ... با پیشبینی تدابیر لازم، مستقر میگردد، بدیهی است در كشور ما نیز میتواند استقرار یابد. به شرط آنكه كارفرمایان، پیمانكاران و مشاوران از سطح بلوغ بالاتری برخوردار باشند تا بتوانند بر مخاطرات زیر فائق آیند:
1 - عدم حمایت مدیریت ارشد سازمان كارفرما
2 - عدم انتخاب مشاور مجرب
3 - عدم وجود استانداردهای مدیریت پروژه و مدیریت دانش در پروژه توسط كارفرما، پیمانكار و مشاور
4 - عدم انتخاب راه حل متناسب و تیم مجرب استقرار
5 - عدم شناخت سازمان
6 - عدم توجه به فرهنگسازی و آموزش
7 - تغییرات پیدرپی مدیریت
8 - عدم تدوین برنامه و نقشه راه مناسب جهت استقرار ERP 9 - عدم وجود آمادگی و زیر ساخت مناسب
10 - عدم توجه به لزوم مهندسی مجدد فرآیندها و كسبوكار
11 - درخواست كارفرما برای بومیسازی پیدرپی
12 - عدم تخصیص زمان و بودجه مناسب برای استقرار یادآوری مینمایم كه استفاده از روشهای غیر متداول در سطح بینالمللی برای انتخاب و استقرار ERP، معمولاً نتیجه مناسبی را فراهم نمیسازد.
از كجا آغاز كنیم؟
در اغلب تجارب بینالمللی، به علت پیچیدگیهای ذاتی استقرار ERP از انتخاب مشاوری متبحر، كه هم به انواع راه حلهای ERP آشنایی كافی داشته و هم به تجارب، چالشها و مخاطرات استقرار ERP در حیطه فرهنگی مورد نظر اشراف دارد، آغاز میگردد. این مشاور میبایست نسبت به شناخت سازمان در ابعاد مختلف اقدام نموده و با تخمین میزان آمادگی سازمان، نسبت به تدوین نقشه مسیر و ویژگیهای كاركردی سیستم منطبق برای سازمان استفاده و پروژههای فرعی مورد نیاز اقدام نماید. همچنین با شناسایی دقیق مخاطرات پروژه در سازمان، انتخاب صحیحتر محصول و ارتقاء آمادگی سازمان و فرهنگسازی نسبت به افزایش احتمال موفق استقرار ERP كمك نماید.
ضمناً این مشاور نباید خود، ارائه دهنده محصول ERP باشد، زیرا مشاوری كه خود محصول خاصی را ارائه مینماید، بدیهی است در فرآیند انتخاب بیطرف نمیباشد. گام بعدی ایجاد یك گروه راهبری پروژه به ریاست مدیریت ارشد سازمان و با عضویت افراد كلیدی سازمان مانند مدیران برنامهریزی، فناوری اطلاعات و مدیر پروژه ERP میباشد. این گروه با همكاری مشاور و بر اساس نقشه راه، سازمان را برای استقرار ERP آماده مینماید و مخاطرات را مدیریت مینماید. مجموعه فوق با همكاری مشاور، نسبت به شناخت سازمان اعم از اهداف و مأموریتها، زیرساختهای انسانی، ویژگیهای خاص سازمان، نیازها، مشكلات و اقدامات متوازی مورد نیاز اقدام مینمایند. توجه داشته باشید كه استقرار ERP نیاز به موارد زیادی دارد كه باید تمامی پروژههای فرعی و مسئولین آنها مشخص گردند و گروه فوق بر پیشرفت تمامی این پروژههای فرعی نیز نظارت مینماید.
در ابتدای دهه 1960 در نتیجه همكاری شركت تراكتورسازی J.I. در امریكا و شركت IBM، برنامهریزی نیازمندیهای مواد (Material Requirement Planning) MRP به وجود آمد كه میتوان از این نقطه به عنوان لحظه تولد سیستمهای برنامهریزی سازمانی یاد نمود.
در اوایل دهه 1970 نرمافزارهای MRP، بسیار بزرگ، پیچیده و گران قیمت بودند و به یك گروه فنی بزرگ برای پشتیبانی رایانههای mainframe كه این سیستمها بر روی آنها اجرا میشدند، نیاز بود.
در سال 1972 پنج مهندس كه از شركت IBM جدا شده بودند در كشور آلمان شركت SAP را بنیان گذاشتند تا بتوانند نرمافزارهایی جامع و یكپارچه برای كسبوكار تولید نمایند.
در سال 1973 شركت SAP اولین محصول خود را با نام SAP R/1، به بازار عرضه نمود.
در سال 1977 شركتهای JD Edwards و Oracle دو تولید كننده دیگر محصولات ERP تأسیس گردیدند.
در سال 1978 شركت Baan یكی دیگر از تولید كنندگان محصول ERP تأسیس شد.
در سال 1979 شركت SAP نگارش جدیدی از ERP خود را به عنوان SAP R/2 به بازار معرفی نمود.
در سال 1987 شركت PeopleSoft یكی دیگر از تولید كنندگان موفق ERP، تأسیس شد. در سال 1992 شركت SAP محصول جدیدتر خود را به عنوان SAP R/3 به بازار ارائه نمود.
با شروع سال 2000 و سالهای ابتدایی آن بخش عمدهای از شركتهای ERP در هم ادغام و یا توسط شركتهای SAP، Oracle، Microsoft و غیره خریداری شدند.
فرسنگشمار ERP
دهه 1970: برنامهریزی نیازمندیهای مواد (Material Requirement Planning-MRP) این برنامهها از ائتلاف كسبوكارها با فناوری اطلاعات برای مدیریت مناسب موجودی انبارها به وجود آمدند.
دهه 1980: برنامهریزی تولید (Manufacturing Requirement Planning- MRPII) این برنامههای كاربردی جهت برنامهریزی تولید شامل تأمین اقلام، تولید، كنترل انبار و توزیع بود.
دهه 1990: برنامهریزی منابع سازمان (Enterprise Resource Planning- ERP) نرمافزارهای ERP برای ارتقاء كارایی سازمانها از طریق برنامهریزی یكپارچه منابع، كنترل مدیریت و كنترل فعالیتها می باشند.ERP یك برنامه كاربردی شامل چندین ماژول بوده كه فرآیند كسبوكار را در عبور از واحدهای سازمان بگونه یكپارچه پوشش میدهند.
دهه 2000: ERPII با افزودن تجارت الكترونیك از طریق سیستمهای مدیریت مشتریان (CRM) و سیستم مدیریت زنجیره تأمین (SCM) و امكاناتی نظیر هوش تجاری (BI) به ERP این مجموعه، به وجود آمد.
ERP چیست؟
آنچه كه مشخص است برای ERP در سالهای گذشته تعاریف مختلفی ارائه شده است كه هر یك به بخشی از توانایی و امكانات سیستمهای برنامهریزی سازمان اشاره دارد. در سال 2000 پرفسور كومار تعریفی مبتنی بر اهداف و علل استفاده از این فناوری تدوین كرد كه به شرح ذیل است: ERP یك بسته نرمافزاری قابل تنظیم و از پیش استاندارد شده تجاری است كه اطلاعات و فرآیندهای مبتنی بر اطلاعات در سازمان را درون واحدهای سازمان و بین آنها با رویكرد مشتریگرایی و پاسخ به بازار و بر اساس تجارب موفق، یكپارچه نماید." در این تعریف ساده، پاسخ بخش عمدهای از سؤالات متداول نهفته است:
1. ERP نرمافزاری است كه از پیش كاملاً طراحی و تولید شده است و قابلیت تنظیمات لازم جهت مناسبسازی با سازمانهای مختلف (و نه تغییرات زیاد در كد منبع برنامه) را در خود دارد و قرار نیست برای هر مشتری جدید دوباره نوشته و یا با تغییرات زیادی مواجه گردد.
2. ERP برای طیفهای مختلفی از منابع استاندارد شده است، بنابراین برای انتخاب ERP منطبق بر سازمان و صنعت خود، حتماً مطمئن شوید كه ERP مورد نظر در حوزه شما از تجربیات مناسبی برخوردار باشد. توجه خوانندگان را به این نكته جلب مینمایم كه حتی شركت SAP نیز برای تمام صنایع و سازمانها (از جمله فروشگاه زنجیرهای) راه حل ERP عرضه نمینماید و فهرست صنایع مورد پوشش را در سایت خود مشخص نموده است.
3. ERP یك نرمافزار فرآیندگرا است لذا بدیهی است كه سازمانهایی كه در كشور ما عموماً وظیفهای هستند، میبایست تدابیر لازم را جهت تبدیل به سازمانهای فرآیندگرا، پیشبینی كنند.
4. تجارب موفق كه در نحوه گردش و فرآیندهای اطلاعات در داخل ERP برای صنعت و یا خدمت مورد نظر سازمان شما مستتر میباشد، برآمده از تجربیات موفق قبلی نرمافزار است.
5. یكپارچگی در سطح نرمافزار و پایگاه داده، از چندبارگی ورود اطلاعات ممانعت و به گردش اطلاعات در طول فرآیند كمك مینماید. وجوه اصلی افتراق ERP با سایر سیستمها به شرح ذیل میباشد:
1 - اولین و مهمترین موضوع، تفاوت در امكان برنامهریزی میباشد، مانند برنامهریزی مواد، تولید، نگهداری و تعمیرات، نیروی انسانی، آموزش، خرید، فروش، مشتریان، تأمین كنندگان و غیره میباشد كه در بخش عمدهای از برنامههای كاربردی موجود، چنین امكانی را به صورت صحیح نمییابید.
2 - این سیستمها، نحوه صحیح گردش، مدیریت و پایش فرآیندها را در سازمان بر اساس تجارب موفق صنعت مشابه در خود از پیش تعریف شده دارند.
3 - یكپارچگی نرمافزار و پایگاه داده در عین جامعیت كه منجر به سادگی آموزش است، باعث عدم افزونگی دادهها و كسب اطلاعات دقیق به صورت صحیحتر و سریعتر میگردد.
ERP امروز
همان گونه كه مشاهده میگردد دیگر ERP یك فناوری جدید مختص به شركتهای بسیار بزرگ به شمار نمیآید و نزدیك به دو دهه از استفاده شركتهای معتبر و موفق از این سیستمها میگذرد و عدم استفاده عمومی این گونه نرمافزارها ناشی از نفوذ ضعیف فناوری اطلاعات در بخش صنعت كشور و عقبماندگی این فناوری در این حوزه میباشد. آنچه برای انجام صحیح پروژههای ERP در كشور عموماً نادیده گرفته میشود اغلب برمیگردد به عدم توجه ما به اینكه استقرار ERP، یك «پروژه سیستمی مهندسی مجدد مبتنی بر فناوری اطلاعات» میباشد. همین چند واژه موارد بسیاری را در خود دارد:
1 - برای اجرای پروژه میبایست به استانداردهای مدیریت پروژه و مدیریت دانش در پروژه توجه گردد، متأسفانه بخش عمدهای از مدیرانِ به كار گرفته شده در سمت مدیر پروژه، از آموزش كافی و معتبر استاندارد مدیریت پروژه و مدیریت دانش در پروژه برخوردار نمیباشند.
2 - واژه دیگر سیستم میباشد، سیستم تركیبی از سختافزار، نرمافزار، انسان و قواعد مستتر میباشد كه در كشور ما بخش عمدهای از تمركز بر عوامل سختافزار و نرمافزاری بوده و بر انسان و قواعد توجه مناسبی نمیشود.
3 - موضوع دیگر مهندسی مجدد بوده كه توجه خاص و دقیقی را بر شناخت وضعیت موجود سازمان، شناخت فرهنگ سازمانی، زیرساختهای موجود سازمان و آموزش و فرهنگسازی جهت آماده سازی سازمان میطلبد كه معمولاً مغفول مانده است. قابل مشاهده است كه مدیران صنایع و سازمانها در بین كلماتی نظیر ERP داخلی و یا خارجی، MIS TS، IS و غیره سرگشته شدهاند، علت این امر اینست كه ما خیلی وقتها در كشور به جای استفاده از تعاریف استاندارد مقولههای بینالمللی فناوری، اقدام به ابداع تعاریف جدید و گاهاً بیربط به تعریف استاندارد مینماییم، بدون آنكه به رویكرد و علل ایجاد آن فناوری توجه لازم مبذول كرده باشیم.
آیا ERP برای صنایع و سازمانهای كشور ما مناسب نیست؟
این سخنی به غایت اشتباه است؛ راه حلهایی كه در صدها كشور از جمله كشورهای منطقه مانند، تركیه، عربستان، امارات متحده عربی، قطر، پاكستان، هند، آذربایجان و ... با پیشبینی تدابیر لازم، مستقر میگردد، بدیهی است در كشور ما نیز میتواند استقرار یابد. به شرط آنكه كارفرمایان، پیمانكاران و مشاوران از سطح بلوغ بالاتری برخوردار باشند تا بتوانند بر مخاطرات زیر فائق آیند:
1 - عدم حمایت مدیریت ارشد سازمان كارفرما
2 - عدم انتخاب مشاور مجرب
3 - عدم وجود استانداردهای مدیریت پروژه و مدیریت دانش در پروژه توسط كارفرما، پیمانكار و مشاور
4 - عدم انتخاب راه حل متناسب و تیم مجرب استقرار
5 - عدم شناخت سازمان
6 - عدم توجه به فرهنگسازی و آموزش
7 - تغییرات پیدرپی مدیریت
8 - عدم تدوین برنامه و نقشه راه مناسب جهت استقرار ERP 9 - عدم وجود آمادگی و زیر ساخت مناسب
10 - عدم توجه به لزوم مهندسی مجدد فرآیندها و كسبوكار
11 - درخواست كارفرما برای بومیسازی پیدرپی
12 - عدم تخصیص زمان و بودجه مناسب برای استقرار یادآوری مینمایم كه استفاده از روشهای غیر متداول در سطح بینالمللی برای انتخاب و استقرار ERP، معمولاً نتیجه مناسبی را فراهم نمیسازد.
از كجا آغاز كنیم؟
در اغلب تجارب بینالمللی، به علت پیچیدگیهای ذاتی استقرار ERP از انتخاب مشاوری متبحر، كه هم به انواع راه حلهای ERP آشنایی كافی داشته و هم به تجارب، چالشها و مخاطرات استقرار ERP در حیطه فرهنگی مورد نظر اشراف دارد، آغاز میگردد. این مشاور میبایست نسبت به شناخت سازمان در ابعاد مختلف اقدام نموده و با تخمین میزان آمادگی سازمان، نسبت به تدوین نقشه مسیر و ویژگیهای كاركردی سیستم منطبق برای سازمان استفاده و پروژههای فرعی مورد نیاز اقدام نماید. همچنین با شناسایی دقیق مخاطرات پروژه در سازمان، انتخاب صحیحتر محصول و ارتقاء آمادگی سازمان و فرهنگسازی نسبت به افزایش احتمال موفق استقرار ERP كمك نماید.
ضمناً این مشاور نباید خود، ارائه دهنده محصول ERP باشد، زیرا مشاوری كه خود محصول خاصی را ارائه مینماید، بدیهی است در فرآیند انتخاب بیطرف نمیباشد. گام بعدی ایجاد یك گروه راهبری پروژه به ریاست مدیریت ارشد سازمان و با عضویت افراد كلیدی سازمان مانند مدیران برنامهریزی، فناوری اطلاعات و مدیر پروژه ERP میباشد. این گروه با همكاری مشاور و بر اساس نقشه راه، سازمان را برای استقرار ERP آماده مینماید و مخاطرات را مدیریت مینماید. مجموعه فوق با همكاری مشاور، نسبت به شناخت سازمان اعم از اهداف و مأموریتها، زیرساختهای انسانی، ویژگیهای خاص سازمان، نیازها، مشكلات و اقدامات متوازی مورد نیاز اقدام مینمایند. توجه داشته باشید كه استقرار ERP نیاز به موارد زیادی دارد كه باید تمامی پروژههای فرعی و مسئولین آنها مشخص گردند و گروه فوق بر پیشرفت تمامی این پروژههای فرعی نیز نظارت مینماید.