PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دعا در سيره معصومين



sunyboy
04-29-2009, 10:00 PM
خداوند انسان را با فطرت كمال طلب خلق كرده تا به دنبال كمال مطلق باشد. براي رسيدن به كمال، چراغ عقل به او بخشيد و انبياء و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ را هدايتگر و الگوي او قرار داد و براي اينكه در رسيدن به كمال خطائي رخ ندهد، به آنان عصمت بخشيد، تا گفتار و رفتارشان بدون شبهة وجود خطا و با اطمينان خاطر روشنگر راه كمال باشد.

تنها راه رسيدن به كمال، انجام اطاعت و عبادت خداست و از آنجا كه عقل بشر نمي‌تواند مستقلاً به ماهيت تمام عبادات و چگونگي انجام آن پي ببرد، ناچار است به معصومين ـ عليهم السّلام ـ رجوع كند و بي‌كم و كاست شيوة آنان را به كار گيرد و در دعا كردن كه برترين عبادات است، و بهترين راه برقراري ارتباط با خداست، بايد روش و سيرة معصومين ـ عليهم السّلام ـ به كار گرفته شود. در اينجا به چند نمونه از اين روشها اشاره مي‌كنيم:

1. مدح و ثنا قبل از دعا: امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: وقتي يكي از شما حاجتي طلب مي‌كند، بايد اول پروردگار را مدح و ثنا گويد، چرا كه هر كس بخواهد از سلطان درخواستي كند اول بهترين كلماتي را كه مي‌تواند براي زبان جاري مي‌كند (سپس حاجت خود را بيان مي‌كند).[1] روش معصومين در دعا كردن، شروع با مدح الهي بوده است. چنان كه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دعاي معروف كميل را با ذكر رحمت واسعه و قدرت قاهرة خداوند شروع كرده است و امام باقر ـ عليه السّلام ـ در ابتداي دعاي سمات خداوند را اينگونه تمجيد مي‌كند، خداوندا تو را به اسم اعظمت مي‌خوانم كه اگر براي گشودن درهاي بستة آسمان خوانده شود، باز مي‌شوند... و امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در دعاي پنجم صحيفه مي‌فرمايد: اي كسي كه شگفتي‌هاي عظمتت پايان نمي‌پذيرد...

2. صلوات بر پيامبر و اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ : صلوات دعايي است كه هميشه مورد پذيرش حق تعالي قرار مي‌گيرد. پس اگر دعايي همراه با صلوات باشد قطعاً اجابت خواهد شد، زيرا خداوند بزرگتر از آن است كه قسمتي از دعا را اجابت كند و قسمتي را نپذيرد، لذا معصومين ـ عليهم السّلام ـ دعا را هميشه با صلوات بر پيامبر و آل او ختم مي‌كردند. علاوه بر اينكه اكثر مواقع شروع دعا نيز با صلوات بوده است. اميرمؤمنان ـ عليه السّلام ـ دعاي كميل را با صلوات ختم مي‌كند، همچنين مناجات شعبانيه را با صلوات شروع و ختم مي‌كند و امام سجاد ـ عليه السّلام ـ تمام دعاهاي خود در صحيفة سجاديه را با صلوات به پايان برده است.

3. ذكر نعمت‌هاي الهي: ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ وقتي دعا مي‌كردند، به تناسب درخواست خود، نعمتهاي خداوند را بر مي‌شمردند، و سپس حاجت خود را اظهار مي‌كردند. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در دعاي كميل نعمت‌هاي معنوي خداوند را اينگونه يادآور مي‌شوند، خدايا چه زشتي‌هايي كه از من پوشاندي... چه لغزشهايي كه مرا در آن حفظ كردي... و چه تعريف و تمجيدهاي زيبايي كه من شايستة آن نبودم در بين مردم رواج دادي. و امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در دعاي ابوحمزه ثمالي مي‌فرمايند: خدايا مي‌دانم كه آمادة برآوردن حاجات اميدواراني و مراتب حال پريشان خاطراني.

4. دعا با حال تضرّع: امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: خداوند به موسي وحي كرد، وقتي در حضور من ايستاده‌اي همچون شخص محتاج و ذليل بايست.[2] انسان فقير به معناي واقعي است چرا كه هر چه دارد از خداست، جان او و تمام نعمت‌هاي ظاهري و باطني از خداست، لذا انسان بايد وقت دعا به معناي واقعي گدايي كند، چنان كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ هنگام دعا دستانش را بالا مي‌گرفت، مثل مسكين و بيچاره‌اي كه درخواست غذا مي‌كند.[3] همچنين، امام صادق ـ عليه السّلام ـ بعد از نماز دستها را بالا مي‌گرفت و دعا مي‌كرد.[4]

5. دعا همراه با جماعت: در دين اسلام به جماعت اهميت زيادي داده شده است، حتي عبادات فردي مانند نماز، اگر با جماعت باشد ثواب آن چندين برابر مي‌شود، دعا نيز اگر به جماعت برگزار شود، به اجابت نزديكتر است. براي همين «وقتي براي امام باقر ـ عليه السّلام ـ مشكلي پيش مي‌آيد، زنها و بچه‌ها را جمع‌آوري مي‌كرد و دعا مي‌نمود و بقيه آمين مي‌گفتند».[5]
6. دعا براي همگان: اسلام ديني است كه به همة ابعاد فردي و اجتماعي بشر توجه دارد و كمك به ديگران را وظيفة هر شخصي و حتي شرط مسلماني مي‌داند. پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: كسي كه صبح برخيزد و به امور مسلمين اهميت ندهد، مسلمان نيست.[6] امّا خود معصومين ـ عليهم السّلام ـ حتي در خلوت نيز به ياد ديگران بودند. امام رضا ـ عليه السّلام ـ در دعاي خود مي‌فرمايند: خداوندا همة مؤمنين در سراسر جهان را ببخش.[7] امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ دربارة عبادت مادرش فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ مي‌فرمايند: شبي مادرم تا صبح مشغول عبادت و دعا بود و من مي‌شنيدم كه به همة همسايگان و مسلمانان دعا مي‌كند، اما براي خودش هيچ دعا نكرد. صبح از ايشان علت اين امر را پرسيدم و ايشان فرمودند: «الجار ثم الدار، اول همسايه بعد اهل خانه».[8]

7. دعا هنگام شب:‌تاريكي شب فرصتي است مناسب براي خلوت كردن و راز و نياز با پروردگار به خصوص نيمه‌هاي شب كه عموم مردم در خواب راحت هستند. چنان كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ هنگام شب كه همة چشمها در خواب بودند دعا مي‌فرمودند.[9] و امام باقر ـ عليه السّلام ـ بعد از نماز شب دعا مي‌كردند.[10]

8. دعا بعد از نماز: نماز معراج روح و ارتباط بنده با خداست و بهترين فرصت براي طلب حاجت در حال ارتباط است. براي همين امام صادق ـ عليه السّلام ـ بعد از نماز دست به دعا بر مي‌داشتند.[11] امام سجاد ـ عليه السّلام ـ بعد از نماز ظهر دعا مي‌كردند.[12]

9. دعا در اوقات مقدس: معصومين ـ عليهم السّلام ـ به اوقات مقدسي كه باعث اجابت دعا مي‌شود، ‌اهميت مي‌دادند و حاجات خود را در آن اوقات به درگاه خداوند عرضه مي‌كردند و اكثر دعاهاي وارده از معصومين ـ عليهم السّلام ـ مخصوص به وقت خاصي است. چنان كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در ماه مبارك رمضان، بعد از نماز شب دعاي ابوحمزه ثمالي را مي‌خواندند.[13] و امام كاظم ـ عليه السّلام ـ روز مبعث دعا مي‌فرمودند.[14] و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دعاي كميل را نيمة شعبان در حال سجده مي‌خواندند.[15]



فهرست منابع:
1. بحار الانوار، 110 جلد، علامه مجلسي، موسسه الوفاء بيروت، لبنان، 1404 قمري.
2. كافي، 8 جلد، شيخ كليني، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365 شمسي.
3. مستدرك الوسايل، 18 جلد، محدث نوري، آل البيت قم، 1408 قمري.
4. البلد الامين، ابراهيم بن علي عاملي كفعمي، چ سنگي.
5. جمال الاسبوع، سيد علي بن طاووس حلي، انتشارات رضي، قم.
6. اقبال الاعمال، سيد علي بن طاووس حلي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1367 شمسي.
پی نوشتها:
[1] . شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 485.
[2] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 90، ص 313.
[3] . همان، ص 7.
[4] . ابراهيم بن علي بن عاملي كفعمي، البلد الامين، ص 150.
[5] . شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 488.
[6] . شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 163.
[7] . محدث نوري، مستدرك الوسايل، ج 4، ص 451.
[8] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 43، ص 81.
[9] . ابراهيم بن علي عاملي كفعمي، البلد الامين، ص 35.
[10] . همان، ص 47.
[11] . همان، ص 150.
[12] . سيد علي بن طاووس حلي، جمال الاسبوع، ص 405.
[13] . سيد علي بن طاووس حلي، اقبال الاعمال، ص 67.
[14] . همان، ص 678.
[15] . همان، ص 706.