pnugirl
03-24-2011, 01:57 PM
نگاهي به برخي احاديث و روايات ديني در باب شوخيهاي مثبت و منفي
در قرآن کريم مصاديق گوناگوني براي غم و شادي (حزن و فرح) ذکر شده است و همچنين عواملي که شاديآور و يا ملالانگيز هستند نيز بيان شده است. با هم نگاه گذرايي مياندازيم به مقوله مزاح، شوخيهاي مثبت و منفي در فرهنگ ديني خودمان.
خنده جزيي از شادي و شادمانگي و يکي از علايم شادمانگي است. هدف اصلي از خنديدن نيز رسيدن به شادمانگي و احساس شادي است. «انه اضحک و ابکي»؛ هم اوست که ميخنداند و ميگرياند.
خنده نوعي آرامش و استرس مثبت است که رغبت در زندگي را در فرد افزايش ميدهد. خنده از بروز حالاتي چون خشم، ترس، سستي و رخوت ميکاهد زيرا زماني که ما بخنديم و صورتي آرام و متبسم داشته باشيم، اين حالات چهره ما تاثير عميقي در چگونگي تفکر و احساس ما داشته و در نهايت ما را به آرامش ميرساند.
آثار و فوايد خنده
خنده نوعي شادي است البته خنده شادمانه که آثار و فوايد خاصي دارد که هم در امور مادي انسان و هم در امور معنوي موثر واقع ميشود که اهل بيت نيز به آن اشاره کردهاند. بهترين نوع خنده، لبخندزدن است و لبخند نقش کليدي دارد. حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: «برخورد نيکو، رشته برادري را محکم ميکند و بر آن ميافزايد.» به قول فرانکلين، خنده هر دري را به سوي انسان ميگشايد و رشته دوستيها را محکم ميکند. ما با استفاده از اين وسيله بدون هيچ صرف هزينهاي، ميتوانيم مردم را به سوي خود جلب کنيم تا اگر حرفي براي گفتن داشتيم، حرفهايمان در دلها بنشيند و اثر مطلوب داشته باشد.
رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم ميفرمايد: «شما اگر با مال خود نميتوانيد مردم را جذب کنيد، پس با گشاده رويي و خوشرويي با آنها برخورد کنيد» خداوند نيز در قرآن ميفرمايد: «فبما رحمه من الله لنت لهم ولوکنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولک» در سايه رحمت الهي تو با مردم مهربان شدي، در حالي که اگر خشن و تندخو بودي، از اطراف تو پراکنده ميشدند. خنده را ميتوان حمام اکسيژن ناميد چون با عميق نفس کشيدن امکان جذب اکسيژن بيشتري وجود دارد. خنده تعداد ضربان قلب را کاهش ميدهد و سطح کلسترول خون را پايين ميآورد و همه اينها از فشارخون و سکته قلبي و مغزي جلوگيري ميکند. خنده، دويدن بيتحرک است.
شوخي و مزاح
يکي ديگر از مصاديق شادي و شادمانگي، بذلهگويي و مزاح است که در دين مقدس اسلام و قرآن به آن اشاره شده و آن را جهتدار کرده است و براي آن چارچوب و قانوني قايل شده است. بذله گويي و مزاح، يکي از موارد حسن سلوک است ولي بايد توجه داشت که از جمله آفات زبان که مانند ديگر آفات آن آثار سو و خطرناکي را به دنبال دارد، مزاح و شوخي است. به همين جهت در آداب ديني مزاح و شوخ طبعي حد و مرزي مشخص شده دارد که اگر از آن حد تجاوز کنند، آثار نامطلوبي به بار خواهد آورد. بنابراين انسان بايد زبانش را در اختيار خود بگيرد و مالک آن باشد و هنگام شوخي و مزاح، بعد مثبت و منفي آن را در نظر بگيرد.
شوخي منفي
اگر شخصي در زندگياش هميشه شوخي و بذلهگويي کند و زندگي خود را با شوخي سپري کند و در مزاح کردن افراط کند، به تدريج در اثر عادت به مزاح، در برخورد با مسايل جدي نيز جدي نخواهد بود و کسي که در زندگي در برابر وظايف خود احساس مسووليت نکند نميتواند به حال خود و اجتماع مفيد باشد. بديهي است که روح شوخي و مزاح بر او غلبه ميکند، حسي واقع بيني را از دست ميدهد و آنطور که بايد حقايق را درک نميکند و ديگران نيز مطلب او را جدي تلقي نميکنند. با توجه بهاين مقدمه، چند پرسش مطرح ميشود.
1) آيا مزاح به طور مطلق ناپسند است؟
2) روش پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام چگونه بوده است؟
3) آيا براي مزاح و بذلهگويي در تعاليم ديني، بعد مثبتي هم ديده ميشود؟
در پاسخ به اين پرسشها بايد گفت آنچه از مجموعه آثار رسيده از ائمه معصومين عليهم السلام استفاده ميشود، اين است که مزاح و شوخي تا حدي مطلوب است، زيرا پيشوايان ديني ما به طور مطلق از مزاح نهي نکردهاند بلکه شوخ طبعي را به طور نسبي و در شرايط خاص ستوده اند و حتي خود آن بزرگواران گاهي مزاح کردهاند. چنان که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «اني لامزح و لا اقول الا حقا»؛ من مزاح ميکنم ولي سخني جز حق نميگويم.
بنابر حديثي از امام علي عليهالسلام: «مزاح نور ايمان را از بين ميبرد و همچنين باعث جري شدن مردم ميشود». و همچنين حديثي ديگر از امام صادق عليهالسلام درباره مزاح منفي است که فرمودند: «لاتمازح فيجترا عليک»؛ شوخي مکن که روي مردم به تو باز ميشود. اين حديث به جنبه منفي شوخي اشاره دارد که امام فرمودهاند شوخي موجب اين ميشود که شرم ميان تو و مردم از بين برود و باعث بازشدن روي مردم نسبت به تو ميشود و همچنين يکي ديگر از جنبههاي منفي شوخي، کم عقل شدن است. امام هادي عليهالسلام ميفرمايد: «الهزل فکاهه السفهاء وصناعه الجهال»، «هرزه گويي، شوخي افراد کم عقل و کار بيخردان است.»
شوخي منفي، گفتاري غيراخلاقي است که در آن حرفهاي زشت يا دروغي نهفته باشد و موجب اهانت و تحقير کسي شود و يا به مسخرگي بينجامد، اين نوع شوخي نه تنها موجب شادماني کسي نميشود بلکه روابط ميان افراد را تيره و خود فرد را خوار و زبون جلوه ميدهد.
شوخي مثبت
شوخي مثبت از صفات مومن است و هدفش نشاندن لبخند بر لبها و کاشتن شادي در دلهاست که اغلب نکتههايي هم در آن وجود دارد. جنبه مثبت و خوب شوخي، شاد کردن دل ديگران است که ائمه نيز به آن اشاره کردهاند و خود پيامبر صلي الله عليه و آله نيز اين کار را ميکردهاند.
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «ما من مومن الا فيه دعابه قلت و ما الدعابه؟ قال المزاح» «هيچ مومني نيست جز اينکه در او دعابه هست. عرض کردم دعابه چيست؟ فرمود: مزاح» پس در اين حديث شريف، از دعابه و مزاح و جنبه مثبت آن سخن به ميان آمده که امام، مومن را شادترين انسان معرفي کردهاند. اين که مومن شاد است و دوست دارد ديگران را هم شاد کند. امام باقر عليه السلام نيز در اين باره ميفرمايد: «ان الله عزوجل يحب المراعب في الجماعة بلا رفث» «خداوند انسان شوخطبع را دوست دارد به شرط آنکه از گناه و ناسزاگويي بپرهيزد». با توجه به اين حديث شريف، انسان بايد در اجتماع و جامعه و همچنين در خانواده و ارتباط با ديگران شوخ طبع باشد. شادکردن ديگران خود يک هنر است البته در صورتي که براي شادکردن ديگران از استهزاء کردن و شکستن شخصيت ديگري استفاده نکند که اين خود يک گناه بزرگ است.
شوخي و خنده دو هديه الهي
در اسلام به شاد کردن ديگران و مومنان بسيار توصيه شده است و از آن به عنوان يکي از ارزشهاي اخلاقي ياد ميشود، تا آنجا که رسول خدا ميفرمايد: «من سر مومنا فقد سرني و من سرني فقد سر الله» کسي که مومني را شاد کند، مرا شاد کرده و کسي که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است.
يکي از اموري که موجب شادي ميشود، مزاح و شوخي مشروط است، علاوه بر اينکه مزاح، نشانه تواضع و صميميت نيز هست. ما مسلمانان و مبلغان فرهنگ اسلامي با وجود رايگان بودن اين دو، کمتر از آنها استفاده ميکنيم و گاهي به غلط فکر ميکنيم که اگر بخنديم و شوخي کنيم، سبکسر و تهي مغز جلوه ميکنيم و مورد تمسخر قرار ميگيريم. در حالي که اگر در زندگي پيشوايان خود و در زندگي رسول اکرم صلي الله عليه و آله بنگريم، ميبينيم که ايشان هميشه لبخند ميزدند. يونس شيباني ميگويد: «روزي امام صادق عليهالسلام از من پرسيدند: در برخورد با يکديگر چقدر شوخي ميکنيد؟ گفتم: کم. حضرتاين شيوه را نپسنديدند و فرمودند: شوخي کردن جزو اخلاق نيکو به شمار ميآيد و وسيلهاي است براي شاد کردن ديگران و روش پيامبر اين بود که براي شاد کردن ديگران با آنان شوخي ميکرد.» پس دعا به صفتي است که در مومن وجود دارد و خنده نيز بر چهره او نمايان است و او را زيبا ميسازد.
در قرآن کريم مصاديق گوناگوني براي غم و شادي (حزن و فرح) ذکر شده است و همچنين عواملي که شاديآور و يا ملالانگيز هستند نيز بيان شده است. با هم نگاه گذرايي مياندازيم به مقوله مزاح، شوخيهاي مثبت و منفي در فرهنگ ديني خودمان.
خنده جزيي از شادي و شادمانگي و يکي از علايم شادمانگي است. هدف اصلي از خنديدن نيز رسيدن به شادمانگي و احساس شادي است. «انه اضحک و ابکي»؛ هم اوست که ميخنداند و ميگرياند.
خنده نوعي آرامش و استرس مثبت است که رغبت در زندگي را در فرد افزايش ميدهد. خنده از بروز حالاتي چون خشم، ترس، سستي و رخوت ميکاهد زيرا زماني که ما بخنديم و صورتي آرام و متبسم داشته باشيم، اين حالات چهره ما تاثير عميقي در چگونگي تفکر و احساس ما داشته و در نهايت ما را به آرامش ميرساند.
آثار و فوايد خنده
خنده نوعي شادي است البته خنده شادمانه که آثار و فوايد خاصي دارد که هم در امور مادي انسان و هم در امور معنوي موثر واقع ميشود که اهل بيت نيز به آن اشاره کردهاند. بهترين نوع خنده، لبخندزدن است و لبخند نقش کليدي دارد. حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: «برخورد نيکو، رشته برادري را محکم ميکند و بر آن ميافزايد.» به قول فرانکلين، خنده هر دري را به سوي انسان ميگشايد و رشته دوستيها را محکم ميکند. ما با استفاده از اين وسيله بدون هيچ صرف هزينهاي، ميتوانيم مردم را به سوي خود جلب کنيم تا اگر حرفي براي گفتن داشتيم، حرفهايمان در دلها بنشيند و اثر مطلوب داشته باشد.
رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم ميفرمايد: «شما اگر با مال خود نميتوانيد مردم را جذب کنيد، پس با گشاده رويي و خوشرويي با آنها برخورد کنيد» خداوند نيز در قرآن ميفرمايد: «فبما رحمه من الله لنت لهم ولوکنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولک» در سايه رحمت الهي تو با مردم مهربان شدي، در حالي که اگر خشن و تندخو بودي، از اطراف تو پراکنده ميشدند. خنده را ميتوان حمام اکسيژن ناميد چون با عميق نفس کشيدن امکان جذب اکسيژن بيشتري وجود دارد. خنده تعداد ضربان قلب را کاهش ميدهد و سطح کلسترول خون را پايين ميآورد و همه اينها از فشارخون و سکته قلبي و مغزي جلوگيري ميکند. خنده، دويدن بيتحرک است.
شوخي و مزاح
يکي ديگر از مصاديق شادي و شادمانگي، بذلهگويي و مزاح است که در دين مقدس اسلام و قرآن به آن اشاره شده و آن را جهتدار کرده است و براي آن چارچوب و قانوني قايل شده است. بذله گويي و مزاح، يکي از موارد حسن سلوک است ولي بايد توجه داشت که از جمله آفات زبان که مانند ديگر آفات آن آثار سو و خطرناکي را به دنبال دارد، مزاح و شوخي است. به همين جهت در آداب ديني مزاح و شوخ طبعي حد و مرزي مشخص شده دارد که اگر از آن حد تجاوز کنند، آثار نامطلوبي به بار خواهد آورد. بنابراين انسان بايد زبانش را در اختيار خود بگيرد و مالک آن باشد و هنگام شوخي و مزاح، بعد مثبت و منفي آن را در نظر بگيرد.
شوخي منفي
اگر شخصي در زندگياش هميشه شوخي و بذلهگويي کند و زندگي خود را با شوخي سپري کند و در مزاح کردن افراط کند، به تدريج در اثر عادت به مزاح، در برخورد با مسايل جدي نيز جدي نخواهد بود و کسي که در زندگي در برابر وظايف خود احساس مسووليت نکند نميتواند به حال خود و اجتماع مفيد باشد. بديهي است که روح شوخي و مزاح بر او غلبه ميکند، حسي واقع بيني را از دست ميدهد و آنطور که بايد حقايق را درک نميکند و ديگران نيز مطلب او را جدي تلقي نميکنند. با توجه بهاين مقدمه، چند پرسش مطرح ميشود.
1) آيا مزاح به طور مطلق ناپسند است؟
2) روش پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام چگونه بوده است؟
3) آيا براي مزاح و بذلهگويي در تعاليم ديني، بعد مثبتي هم ديده ميشود؟
در پاسخ به اين پرسشها بايد گفت آنچه از مجموعه آثار رسيده از ائمه معصومين عليهم السلام استفاده ميشود، اين است که مزاح و شوخي تا حدي مطلوب است، زيرا پيشوايان ديني ما به طور مطلق از مزاح نهي نکردهاند بلکه شوخ طبعي را به طور نسبي و در شرايط خاص ستوده اند و حتي خود آن بزرگواران گاهي مزاح کردهاند. چنان که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «اني لامزح و لا اقول الا حقا»؛ من مزاح ميکنم ولي سخني جز حق نميگويم.
بنابر حديثي از امام علي عليهالسلام: «مزاح نور ايمان را از بين ميبرد و همچنين باعث جري شدن مردم ميشود». و همچنين حديثي ديگر از امام صادق عليهالسلام درباره مزاح منفي است که فرمودند: «لاتمازح فيجترا عليک»؛ شوخي مکن که روي مردم به تو باز ميشود. اين حديث به جنبه منفي شوخي اشاره دارد که امام فرمودهاند شوخي موجب اين ميشود که شرم ميان تو و مردم از بين برود و باعث بازشدن روي مردم نسبت به تو ميشود و همچنين يکي ديگر از جنبههاي منفي شوخي، کم عقل شدن است. امام هادي عليهالسلام ميفرمايد: «الهزل فکاهه السفهاء وصناعه الجهال»، «هرزه گويي، شوخي افراد کم عقل و کار بيخردان است.»
شوخي منفي، گفتاري غيراخلاقي است که در آن حرفهاي زشت يا دروغي نهفته باشد و موجب اهانت و تحقير کسي شود و يا به مسخرگي بينجامد، اين نوع شوخي نه تنها موجب شادماني کسي نميشود بلکه روابط ميان افراد را تيره و خود فرد را خوار و زبون جلوه ميدهد.
شوخي مثبت
شوخي مثبت از صفات مومن است و هدفش نشاندن لبخند بر لبها و کاشتن شادي در دلهاست که اغلب نکتههايي هم در آن وجود دارد. جنبه مثبت و خوب شوخي، شاد کردن دل ديگران است که ائمه نيز به آن اشاره کردهاند و خود پيامبر صلي الله عليه و آله نيز اين کار را ميکردهاند.
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «ما من مومن الا فيه دعابه قلت و ما الدعابه؟ قال المزاح» «هيچ مومني نيست جز اينکه در او دعابه هست. عرض کردم دعابه چيست؟ فرمود: مزاح» پس در اين حديث شريف، از دعابه و مزاح و جنبه مثبت آن سخن به ميان آمده که امام، مومن را شادترين انسان معرفي کردهاند. اين که مومن شاد است و دوست دارد ديگران را هم شاد کند. امام باقر عليه السلام نيز در اين باره ميفرمايد: «ان الله عزوجل يحب المراعب في الجماعة بلا رفث» «خداوند انسان شوخطبع را دوست دارد به شرط آنکه از گناه و ناسزاگويي بپرهيزد». با توجه به اين حديث شريف، انسان بايد در اجتماع و جامعه و همچنين در خانواده و ارتباط با ديگران شوخ طبع باشد. شادکردن ديگران خود يک هنر است البته در صورتي که براي شادکردن ديگران از استهزاء کردن و شکستن شخصيت ديگري استفاده نکند که اين خود يک گناه بزرگ است.
شوخي و خنده دو هديه الهي
در اسلام به شاد کردن ديگران و مومنان بسيار توصيه شده است و از آن به عنوان يکي از ارزشهاي اخلاقي ياد ميشود، تا آنجا که رسول خدا ميفرمايد: «من سر مومنا فقد سرني و من سرني فقد سر الله» کسي که مومني را شاد کند، مرا شاد کرده و کسي که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است.
يکي از اموري که موجب شادي ميشود، مزاح و شوخي مشروط است، علاوه بر اينکه مزاح، نشانه تواضع و صميميت نيز هست. ما مسلمانان و مبلغان فرهنگ اسلامي با وجود رايگان بودن اين دو، کمتر از آنها استفاده ميکنيم و گاهي به غلط فکر ميکنيم که اگر بخنديم و شوخي کنيم، سبکسر و تهي مغز جلوه ميکنيم و مورد تمسخر قرار ميگيريم. در حالي که اگر در زندگي پيشوايان خود و در زندگي رسول اکرم صلي الله عليه و آله بنگريم، ميبينيم که ايشان هميشه لبخند ميزدند. يونس شيباني ميگويد: «روزي امام صادق عليهالسلام از من پرسيدند: در برخورد با يکديگر چقدر شوخي ميکنيد؟ گفتم: کم. حضرتاين شيوه را نپسنديدند و فرمودند: شوخي کردن جزو اخلاق نيکو به شمار ميآيد و وسيلهاي است براي شاد کردن ديگران و روش پيامبر اين بود که براي شاد کردن ديگران با آنان شوخي ميکرد.» پس دعا به صفتي است که در مومن وجود دارد و خنده نيز بر چهره او نمايان است و او را زيبا ميسازد.