alamatesoall
03-17-2011, 11:48 PM
فرزند چندم خانوادهايد؟
نويسنده:دكتر آزاده شيرواني
حتما تا به حال متوجه شدهايد يكي از عواملي كه فرزندان يك خانواده را از هم متمايز ميكند، ترتيب به دنيا آمدن آنهاست. در واقع هر يك از بچههاي يك خانواده بسته به اين كه فرزند چندم است، خصوصيات ويژه خود را دارد. بنابراين شما به عنوان والدين، هر چقدر هم سعي كنيد بين فرزندان فرق نگذاريد، در عمل مجبوريد رفتار متفاوتي با هر يك از فرزندانتان داشتهباشيد.
فرزند اول
اغلب به بچه اول خانواده بيش از ساير فرزندان بها داده ميشود. بچه اول بهره هوشي بالاتري نسبت به خواهران و برادران كوچكتر خود دارد كه ناشي از فرصت كافي والدين براي تعامل با فرزند اول است. فرزند اول نسبت به ساير فرزندان خانواده بيشتر به فكر موفقيت است. با ورود بچههاي ديگر به خانواده، فرصت والدين براي پرداختن به هر يك از فرزندان كاهش مييابد؛ استرس والدين نيز ممكن است با افزايش تعداد فرزندان افزايشيابد.
فرزندان بعدي
بچه دوم و سوم از امتياز تجربيات قبلي والدين برخوردار هستند. بچههاي كوچكتر مطالبي را از برادر و خواهر بزرگتر خود ميآموزند، اما در صورتي كه فاصله بچهها با هم خيلي كم باشد، ممكن است وقت كافي براي نوازش و پرداختن به كودكان باقي نماند. تولد فرزند جديد نه تنها بر والدين بلكه بر كودكان ديگر خانواده نيز تاثير ميگذارد. بچه اول ممكن است به بچه دوم در كسب توجه والدين به چشم رقيب نگاه كند و از او تنفر پيدا كند. در اين مواقع ممكن است رفتارهاي كودك اول پسرفت كنند مثلا بياختياري ادرار يا مكيدن انگشت تظاهر پيدا كنند.
بچههاي مياني معمولا كمترين توجه را در خانه به دست آورده و ممكن است اين كمبود را با ايجاد روابط قوي با دوستان و همسالان جبرانكند.
تهتغاريها
در نقطه مقابل بچه اول كه معمولا محافظهكار و دنبالهروست، بچه آخر مستقل است و عليه خانواده و هنجارهاي فرهنگي طغيان ميكند. ديده شده كه درصد عمدهاي از افراد برجسته بچه آخر بودهاند؛ هر چند هنوز دلايل كافي براي اثبات اين مطلب وجود ندارد. يادتان باشد كه استثنا هميشه وجود دارد.نويسنده:دكتر آزاده شيرواني
نويسنده:دكتر آزاده شيرواني
حتما تا به حال متوجه شدهايد يكي از عواملي كه فرزندان يك خانواده را از هم متمايز ميكند، ترتيب به دنيا آمدن آنهاست. در واقع هر يك از بچههاي يك خانواده بسته به اين كه فرزند چندم است، خصوصيات ويژه خود را دارد. بنابراين شما به عنوان والدين، هر چقدر هم سعي كنيد بين فرزندان فرق نگذاريد، در عمل مجبوريد رفتار متفاوتي با هر يك از فرزندانتان داشتهباشيد.
فرزند اول
اغلب به بچه اول خانواده بيش از ساير فرزندان بها داده ميشود. بچه اول بهره هوشي بالاتري نسبت به خواهران و برادران كوچكتر خود دارد كه ناشي از فرصت كافي والدين براي تعامل با فرزند اول است. فرزند اول نسبت به ساير فرزندان خانواده بيشتر به فكر موفقيت است. با ورود بچههاي ديگر به خانواده، فرصت والدين براي پرداختن به هر يك از فرزندان كاهش مييابد؛ استرس والدين نيز ممكن است با افزايش تعداد فرزندان افزايشيابد.
فرزندان بعدي
بچه دوم و سوم از امتياز تجربيات قبلي والدين برخوردار هستند. بچههاي كوچكتر مطالبي را از برادر و خواهر بزرگتر خود ميآموزند، اما در صورتي كه فاصله بچهها با هم خيلي كم باشد، ممكن است وقت كافي براي نوازش و پرداختن به كودكان باقي نماند. تولد فرزند جديد نه تنها بر والدين بلكه بر كودكان ديگر خانواده نيز تاثير ميگذارد. بچه اول ممكن است به بچه دوم در كسب توجه والدين به چشم رقيب نگاه كند و از او تنفر پيدا كند. در اين مواقع ممكن است رفتارهاي كودك اول پسرفت كنند مثلا بياختياري ادرار يا مكيدن انگشت تظاهر پيدا كنند.
بچههاي مياني معمولا كمترين توجه را در خانه به دست آورده و ممكن است اين كمبود را با ايجاد روابط قوي با دوستان و همسالان جبرانكند.
تهتغاريها
در نقطه مقابل بچه اول كه معمولا محافظهكار و دنبالهروست، بچه آخر مستقل است و عليه خانواده و هنجارهاي فرهنگي طغيان ميكند. ديده شده كه درصد عمدهاي از افراد برجسته بچه آخر بودهاند؛ هر چند هنوز دلايل كافي براي اثبات اين مطلب وجود ندارد. يادتان باشد كه استثنا هميشه وجود دارد.نويسنده:دكتر آزاده شيرواني