alamatesoall
03-17-2011, 11:48 PM
با خشم کودکان چه کنیم؟
خشم و مشکلات مربوط به آن
راهکارهای مشکل گشایانه در مورد خشم کودکان
1. زمانی که فرزندتان دستخوش خشم و طغیان میشود حتیالمقدور خونسردی و خویشتنداری خود را حفظ کنید چون واکنشهای خشمآمیز شما، سبب تشدید خشمنماییهای کودکتان شده و این چرخه زیانبار بدین سان تداوم یافته و بدین واسطه سبب میشود که والد و فرزند به طور بیمارگونهای در این رابطه شرطی شده ودستخوش رفتارهای انعکاسی گردند. بنابراین یکی از راههای مهار کردن خشم بچه این است که فرد الگوی درستی را در اختیار فرزندش قرار داده و این الگوی درست، میتواند، احساساتگریزی والدین باشد.
2. واقعیت این است که هیچ احساسی به خودی خود نمیتواند مضر و زیانبار باشد، مشروط بر آن که فرد بین خشم توجیهپذیر و خشم احساسی و نامعقول تفاوت و تمایز قایل شود. چون اگر خشمنمایی در کودک به اشکال گوناگون سرکوب شود در آن صورت، فرد نمیتوانند از حقوق ذاتی خود پاسداری کند چون در دوران خردسالی است که لازمههای خودباوری فرد شکل میپذیرد، پس خشم معقول و توجیهپذیر، برای خودپذیری فرد لازم است، ولیکن همانطور که گفته شد باید کودک از تفاوتهای خشم مثبت و منفی آگاه گردد. بنابراین، زمانی که کودک دستخوش خشمی توجیهناپذیر میشود ضمن حفظ خونسردی خود، دلایل خشمش را جویا شوید. برای مثال اگر کودکی به علت برداشتن بیاجازه دوچرخهاش توسط برادرش ناراحت است، از وی بخواهید که از برادرش بخواهد که پیش از استفاده کردن از دوچرخهاش از وی اجازه بگیرد. به زبان سادهتر، در همه حالات و موقعیتها، باید خشم فرد، اساسی عقلی داشته و توجیهپذیر باشد. چه در غیر این صورت، خشمنمایی کودک، شکلی بیمارگون داشته و فرد مسئول باید هوشمندانه و آگاهانه این مشکل رفتاری کودکش را اصلاح کند.
3. زمانی که کودک پایش را از گلیمش درازتر کرده و به اصطلاح از خطوط قرمز ترسیمیتان میگذرد، به صورت قاطعانه در برابرش ایستاده و با خاموش کردن موقتی کودک خشمگین، او را راهی اتاقش کرده و در این فاصله زمانی، خویشتنداری خود را حفظ کنید تا از التهاب این موقعیت کاسته شود.
باری، زمانی که طغیان کودکی فروکش میکند او را به سوی خود خوانده و با وی پیرامون عامل خشم او بحث و گفتگو کنید، چون هرگونه رویارویی در اوج خشم همراه با نتایج نامطلوب است.
4. به کودکتان بباورانید که خشم بیهوده فایدهای نداشته و باید خشم او توجیهپذیر باشد به علاوه به کودکتان بفهمانید که از این برخوردها و رفتارهای نادرست خود به جایی نرسیده و هر باری که چنین رفتاری از وی بروز میکند او را قاطعانه راهی اتاقش کرده و در صورت سماجت و لجاجت، او را از برخی امتیازاتش نیز محروم میسازید. برای مثال به وی اجازه ندهید که از تلفن استفاده کرده و یا این که با دوستانش بازی کند. والدین در صورت این نوع ایستادگی، به راحتی میتوانند خشم نامعقول و مشکلآفرین فرزندان خود را مهار کنند.
5. به کودک خشمگین خود چگونگی کنترل خشم نارسا و مشکل آفرینش را آموزش دهید. برای مثال او را ترغیب کنید که در این حالات از شیوه مشکلگشایانه «بارش ذهنی» استفاده کند. به این معنی که از این طریق، انگشت بر روی راههای گوناگون خاموشسازی خشم مرضی بگذارد. کودک در اوج خشم میتواند به حیاط رفته و با توپ بسکتبال بازی کرده و یا این که دوش بگیرد. به علاوه، در این رابطه با توافق یکدیگر به یک رمز و اشاره قراردادی برسید که نشانگر خشمی افسارگسیخته است، به این معنی که کودک با رؤیت علامت رمز قراردادی، فوراً متوجه شود که دستخوش خشم غیرقابل قبولی شده که باید فوراً آن را مهار کند چه در غیر این صورت، به پاداشهای توافقی خود دست نخواهد یافت.
والدین میتوانند با شیوههایی از این دست، در اثر پایمردی و خویشتنپایی، به راحتی کاستیهای رفتاری کودکانشان را اصلاح کنند.
خشم و مشکلات مربوط به آن
راهکارهای مشکل گشایانه در مورد خشم کودکان
1. زمانی که فرزندتان دستخوش خشم و طغیان میشود حتیالمقدور خونسردی و خویشتنداری خود را حفظ کنید چون واکنشهای خشمآمیز شما، سبب تشدید خشمنماییهای کودکتان شده و این چرخه زیانبار بدین سان تداوم یافته و بدین واسطه سبب میشود که والد و فرزند به طور بیمارگونهای در این رابطه شرطی شده ودستخوش رفتارهای انعکاسی گردند. بنابراین یکی از راههای مهار کردن خشم بچه این است که فرد الگوی درستی را در اختیار فرزندش قرار داده و این الگوی درست، میتواند، احساساتگریزی والدین باشد.
2. واقعیت این است که هیچ احساسی به خودی خود نمیتواند مضر و زیانبار باشد، مشروط بر آن که فرد بین خشم توجیهپذیر و خشم احساسی و نامعقول تفاوت و تمایز قایل شود. چون اگر خشمنمایی در کودک به اشکال گوناگون سرکوب شود در آن صورت، فرد نمیتوانند از حقوق ذاتی خود پاسداری کند چون در دوران خردسالی است که لازمههای خودباوری فرد شکل میپذیرد، پس خشم معقول و توجیهپذیر، برای خودپذیری فرد لازم است، ولیکن همانطور که گفته شد باید کودک از تفاوتهای خشم مثبت و منفی آگاه گردد. بنابراین، زمانی که کودک دستخوش خشمی توجیهناپذیر میشود ضمن حفظ خونسردی خود، دلایل خشمش را جویا شوید. برای مثال اگر کودکی به علت برداشتن بیاجازه دوچرخهاش توسط برادرش ناراحت است، از وی بخواهید که از برادرش بخواهد که پیش از استفاده کردن از دوچرخهاش از وی اجازه بگیرد. به زبان سادهتر، در همه حالات و موقعیتها، باید خشم فرد، اساسی عقلی داشته و توجیهپذیر باشد. چه در غیر این صورت، خشمنمایی کودک، شکلی بیمارگون داشته و فرد مسئول باید هوشمندانه و آگاهانه این مشکل رفتاری کودکش را اصلاح کند.
3. زمانی که کودک پایش را از گلیمش درازتر کرده و به اصطلاح از خطوط قرمز ترسیمیتان میگذرد، به صورت قاطعانه در برابرش ایستاده و با خاموش کردن موقتی کودک خشمگین، او را راهی اتاقش کرده و در این فاصله زمانی، خویشتنداری خود را حفظ کنید تا از التهاب این موقعیت کاسته شود.
باری، زمانی که طغیان کودکی فروکش میکند او را به سوی خود خوانده و با وی پیرامون عامل خشم او بحث و گفتگو کنید، چون هرگونه رویارویی در اوج خشم همراه با نتایج نامطلوب است.
4. به کودکتان بباورانید که خشم بیهوده فایدهای نداشته و باید خشم او توجیهپذیر باشد به علاوه به کودکتان بفهمانید که از این برخوردها و رفتارهای نادرست خود به جایی نرسیده و هر باری که چنین رفتاری از وی بروز میکند او را قاطعانه راهی اتاقش کرده و در صورت سماجت و لجاجت، او را از برخی امتیازاتش نیز محروم میسازید. برای مثال به وی اجازه ندهید که از تلفن استفاده کرده و یا این که با دوستانش بازی کند. والدین در صورت این نوع ایستادگی، به راحتی میتوانند خشم نامعقول و مشکلآفرین فرزندان خود را مهار کنند.
5. به کودک خشمگین خود چگونگی کنترل خشم نارسا و مشکل آفرینش را آموزش دهید. برای مثال او را ترغیب کنید که در این حالات از شیوه مشکلگشایانه «بارش ذهنی» استفاده کند. به این معنی که از این طریق، انگشت بر روی راههای گوناگون خاموشسازی خشم مرضی بگذارد. کودک در اوج خشم میتواند به حیاط رفته و با توپ بسکتبال بازی کرده و یا این که دوش بگیرد. به علاوه، در این رابطه با توافق یکدیگر به یک رمز و اشاره قراردادی برسید که نشانگر خشمی افسارگسیخته است، به این معنی که کودک با رؤیت علامت رمز قراردادی، فوراً متوجه شود که دستخوش خشم غیرقابل قبولی شده که باید فوراً آن را مهار کند چه در غیر این صورت، به پاداشهای توافقی خود دست نخواهد یافت.
والدین میتوانند با شیوههایی از این دست، در اثر پایمردی و خویشتنپایی، به راحتی کاستیهای رفتاری کودکانشان را اصلاح کنند.