alamatesoall
03-17-2011, 10:06 PM
مديتيشن مرگ :
قبل از خواب در سكوت و تاريكي چشم هاي خود را بسته و اجازه دهيد بدن تان از همه رو وانهاده شود.شما مشغول تماشاي مراسم دفن خويش هستيد.بدن شما در كفن پيچيده شده و شما آنرا مشاهده مي كنيد. عده اي در كنار شما ايستاده و نشسته مشغول گريه و زاري هستند.قبر شما آماده است و تا چند لحظه ديگر در آن قرار مي گيريد. حالا چند نفر شما را بلند كرده و در قبر قرار مي دهند.تخته سنگي روي شما گذاشته مي شود .شما شاهد مدفون شدن خود هستيد.آرام آرام خاكها به روي شما ريخته مي شوند و شما زير خاك دفن مي شويد. كم كم همه كساني كه در اطراف قبر شما هستند پراكنده مي شوند و شما وگورستان خاموش تنها مي مانيد.تمام اينها را حس كنيد .ببينيد كه همه چيز آرام شده است.اين تجربه جدايي از دنيا را به ياد آوريد چرا كه مراقبه نوعي مردن است.
اكنون چشمان خود را بسته نگه داشته و از همه رو آرام گيريد. نياز نداريد كاري انجام دهيد .پيش از به دنيا آمدن تان چيز ها سر جاي خود بودند و اكنون كه مرده ايد آنها باز هم بدون شما به كار خود ادامه مي دهند.مقاومت نكنيد.هر چيزي همانطور ادامه مي يابد كه قرار است ادامه يابد.بدون شما آسمان باز هم آبي است سبزه سبز است پرنده ها آواز مي خوانند و... در شما هيچ مقاومتي نيست.شما تسليم هستيد.حالا درون شما اتفاقاتي در حال رخ دادن است.همه چيز هايي كه مايه دردسر و ناراحتي شما را فراهم آورده اند اكنون به ديده شما طبيعي جلوه مي كنند. اكنون شما با هيچ چيز سر جنگ نداريد و با چيز ها همان گونه كه هستند احساس شادماني مي كنيد.
شما از مرگ فرار نكرديد بلكه در مرگ حل شده ايد. هر چيزي را كه سعي مي كنيد نجات دهيد بي شك خواهد مرد و چيزي كه قرار است جاويدان بماند بي هيچ تلاشي جاويدان خواهد ماند. شما وقتي آرام مي شويد كه نا آرامي را پذيرا شويد و وقتي متوجه مو هبت زندگي مي شويد كه مراقبه مرگ را انجام دهيد. اكنون سه نفس آرام بكشيد .با هر نفسي احساس تازگي و شادابي خواهيد كرد .شما زند هستيد و نفس مي كشيد.آرام آرام چشمان خود را باز كرده و از اين مراقبه بيرون بياييد.
قبل از خواب در سكوت و تاريكي چشم هاي خود را بسته و اجازه دهيد بدن تان از همه رو وانهاده شود.شما مشغول تماشاي مراسم دفن خويش هستيد.بدن شما در كفن پيچيده شده و شما آنرا مشاهده مي كنيد. عده اي در كنار شما ايستاده و نشسته مشغول گريه و زاري هستند.قبر شما آماده است و تا چند لحظه ديگر در آن قرار مي گيريد. حالا چند نفر شما را بلند كرده و در قبر قرار مي دهند.تخته سنگي روي شما گذاشته مي شود .شما شاهد مدفون شدن خود هستيد.آرام آرام خاكها به روي شما ريخته مي شوند و شما زير خاك دفن مي شويد. كم كم همه كساني كه در اطراف قبر شما هستند پراكنده مي شوند و شما وگورستان خاموش تنها مي مانيد.تمام اينها را حس كنيد .ببينيد كه همه چيز آرام شده است.اين تجربه جدايي از دنيا را به ياد آوريد چرا كه مراقبه نوعي مردن است.
اكنون چشمان خود را بسته نگه داشته و از همه رو آرام گيريد. نياز نداريد كاري انجام دهيد .پيش از به دنيا آمدن تان چيز ها سر جاي خود بودند و اكنون كه مرده ايد آنها باز هم بدون شما به كار خود ادامه مي دهند.مقاومت نكنيد.هر چيزي همانطور ادامه مي يابد كه قرار است ادامه يابد.بدون شما آسمان باز هم آبي است سبزه سبز است پرنده ها آواز مي خوانند و... در شما هيچ مقاومتي نيست.شما تسليم هستيد.حالا درون شما اتفاقاتي در حال رخ دادن است.همه چيز هايي كه مايه دردسر و ناراحتي شما را فراهم آورده اند اكنون به ديده شما طبيعي جلوه مي كنند. اكنون شما با هيچ چيز سر جنگ نداريد و با چيز ها همان گونه كه هستند احساس شادماني مي كنيد.
شما از مرگ فرار نكرديد بلكه در مرگ حل شده ايد. هر چيزي را كه سعي مي كنيد نجات دهيد بي شك خواهد مرد و چيزي كه قرار است جاويدان بماند بي هيچ تلاشي جاويدان خواهد ماند. شما وقتي آرام مي شويد كه نا آرامي را پذيرا شويد و وقتي متوجه مو هبت زندگي مي شويد كه مراقبه مرگ را انجام دهيد. اكنون سه نفس آرام بكشيد .با هر نفسي احساس تازگي و شادابي خواهيد كرد .شما زند هستيد و نفس مي كشيد.آرام آرام چشمان خود را باز كرده و از اين مراقبه بيرون بياييد.