alamatesoall
03-16-2011, 07:31 PM
ماهیت هستی انسان سالم
به اعتقاد فرانکل، سه عامل جوهر وجود انسان را تشکیل میدهد: معنویت، آزادی و مسئولیت.
تعریف مفهوم معنویت دشوار، سهل و ممتنع و با اصطلاحات مادی نامیسر است. با این که معنویت میتواند از عالم مادی متأثر شود، اما علتش عالم مادی نیست. شاید بهتر باشد آن را چون جان یا روح بینگاریم.
پیشتر از اهمیت آزادی در نظام فکری فرانکل یاد کردیم. عوامل غیرمعنوی، غریزه و توارث یا اوضاع و احوال محیط، چیزی را برای ما تعیین نمیکنند. اگر بخواهیم سلامت روان داشته باشیم، آزادی انتخاب رفتار خود را داریم و باید این آزادی را به کار ببریم. کسانی که این آزادی را تجربه نمیکنند یا، متعصبانه به جبر معتقدند یا به شدت رواننژندند (رواننژند به مفهوم متداول آن و نه، اندیشهزاد). رواننژندها راه تحقیق استعدادهای بالقوه و در نتیجه رشد و پرورش کامل انسانی خویش را میبندند.
سرانجام، کافی نیست احساس کنیم که آزادی انتخاب داریم، باید مسئولیت انتخابمان را هم بپذیریم. لوگوتراپی با این شیوه، مسئولیت ما را یادآوری میکند: «چنان زی که گویی بار دومی است که زندگی میکنی و در بار اول همان خطا را کردهای که اینک درحال انجام آنی». به اعتقاد فرانکل اگر خود را با چنین وضعیتی رویاروی بیابیم، همواره از مسئولیت عظیم خویش در هر ساعت از شبانهروز آگاه خواهیم بود.
اشخاص سالم به رغم طبیعت کوتاه و گذرای زندگی، با به کار گرفتن خردمندانه وقت و عمر خویش که مبادا کارشان ناتمام یا (زندگیشان) کمال نیافته بماند، این مسئولیت عظیم را به عهده میگیرند. اگر پیش از آن که ساختمان قالب زندگیمان را به پایان برسانیم بمیریم، آن چه کردهایم منتفی نیست. معیار سنجش معنادار بودن زندگی و کیفیت آن است نه کمیت آن. آغاز کار زندگی و ادامه آن در سطحی عالی، پیش از به انتها رساندن آن اهمیت دارد. «گاه زیباترین سمفونی ها آنهایی هستندکه ناتمام مانده اند».
حصول وکاربرد معنویت، آزادی و مسئولیت با خود ماست. بدون اینها، یافتن معنا و منظور در زندگی میسر نیست. در واقع، تنها خود ماییم که باید انتخاب کنیم.
به اعتقاد فرانکل، سه عامل جوهر وجود انسان را تشکیل میدهد: معنویت، آزادی و مسئولیت.
تعریف مفهوم معنویت دشوار، سهل و ممتنع و با اصطلاحات مادی نامیسر است. با این که معنویت میتواند از عالم مادی متأثر شود، اما علتش عالم مادی نیست. شاید بهتر باشد آن را چون جان یا روح بینگاریم.
پیشتر از اهمیت آزادی در نظام فکری فرانکل یاد کردیم. عوامل غیرمعنوی، غریزه و توارث یا اوضاع و احوال محیط، چیزی را برای ما تعیین نمیکنند. اگر بخواهیم سلامت روان داشته باشیم، آزادی انتخاب رفتار خود را داریم و باید این آزادی را به کار ببریم. کسانی که این آزادی را تجربه نمیکنند یا، متعصبانه به جبر معتقدند یا به شدت رواننژندند (رواننژند به مفهوم متداول آن و نه، اندیشهزاد). رواننژندها راه تحقیق استعدادهای بالقوه و در نتیجه رشد و پرورش کامل انسانی خویش را میبندند.
سرانجام، کافی نیست احساس کنیم که آزادی انتخاب داریم، باید مسئولیت انتخابمان را هم بپذیریم. لوگوتراپی با این شیوه، مسئولیت ما را یادآوری میکند: «چنان زی که گویی بار دومی است که زندگی میکنی و در بار اول همان خطا را کردهای که اینک درحال انجام آنی». به اعتقاد فرانکل اگر خود را با چنین وضعیتی رویاروی بیابیم، همواره از مسئولیت عظیم خویش در هر ساعت از شبانهروز آگاه خواهیم بود.
اشخاص سالم به رغم طبیعت کوتاه و گذرای زندگی، با به کار گرفتن خردمندانه وقت و عمر خویش که مبادا کارشان ناتمام یا (زندگیشان) کمال نیافته بماند، این مسئولیت عظیم را به عهده میگیرند. اگر پیش از آن که ساختمان قالب زندگیمان را به پایان برسانیم بمیریم، آن چه کردهایم منتفی نیست. معیار سنجش معنادار بودن زندگی و کیفیت آن است نه کمیت آن. آغاز کار زندگی و ادامه آن در سطحی عالی، پیش از به انتها رساندن آن اهمیت دارد. «گاه زیباترین سمفونی ها آنهایی هستندکه ناتمام مانده اند».
حصول وکاربرد معنویت، آزادی و مسئولیت با خود ماست. بدون اینها، یافتن معنا و منظور در زندگی میسر نیست. در واقع، تنها خود ماییم که باید انتخاب کنیم.