tania
03-06-2011, 08:24 AM
فرزند کشی عبارتست از سلب ارادی و ظالمانه حیات فرزند به وسیله پدر و مادر بالغ و عاقل.[1]
حقوق جزایی ایران به رابطه پدر و فرزندی و حقوق ولایت پدر و جدّ پدری نسبت به فرزند بیش از روابط عاطفی مادر توجه نموده و در این رابطه قتل فرزند دارای حكم خاص است. كه در ماده 220 ق. م . ا آمده پدر یا جدّ پدری كه فرزند خود را بكشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محكوم خواهد شد.[2]
علت فرزند كشی
با مطالعه و بررسی موارد فرزند كشی در ایران میتوان عوامل متعددی را به عنوان علل جرم برشمرد:
فقر، مشكلات اجتماعی، بیماریهای روانی، عصبانیت، بارداری ناخواسته دختران جوان، اختلافات خانوادگی، انتقام جوئی از همسر سابق، تضعیف نقش خانواده، اعتیاد والدین و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن قاتل در زمان كودكی.[3]
مجازات فرزند کشی
دیدگاه قرآن
در قرآن آیات متعددی بر حرمت فرزند كشی وجود دارد مانند مائده/ 32- بقره/ 178- بقره/ 179- اسراء/ 33- نساء/ 93 بعنوان مثال آیه 32 سوره مائده، كشتن نابحق فرزند از سوی پدر و مادر گناهی بزرگ و دارای كیفر و مجازات بسیار سنگین بوده و در نزد خداوند به منزله كشتن همه مردم است از دیدگاه الهی مقتول اگر چه فرزند قاتل است لیكن از حق حیاتی مساوی با پدر و مادر برخوردار بوده و قاتل با این اقدام خود تنها فرزند خود را به قتل نرسانده بلكه حرمت انسانها را هتك نموده و به عبارتی امنیت جانی را از همگان سلب كرده است.[4]
دیدگاه فقه عامه
مجازات كشتن فرزند از سوی پدر
در فقه شافعی و حنبلی و حنفی اعتقاد به عدم قصاص پدر بخاطر قتل فرزند دارد ولی در فقه مالكی قتل عمدی فرزند توسط پدر را مستحق قصاص میدانند.
مجازات كشتن فرزند از سوی مادر
فقهای عامه مادر را ملحق به پدر میدانند در قصاص یا عدم قصاص بخاطر قتل فرزند.[5]
دیدگاه فقه امامیه
مجازات كشتن فرزند توسط پدر
از قواعد مسلم در نزد امامیه آنست كه پدر در صورتی كه فرزندش را به قتل رساند قصاص نمیشود و در این مسئله اختلافی بین فقهای امامیه نبوده و بر همین اساس همگان انتفاء ابوّت را در قصاص معتبر میدانند و امامیه بر این مدعای خود به دلایل زیر استدلال میكنند:
1- روایات و نصوص
اولین دلیلی كه امامیه بر حكم مذكور اقامه كردهاند روایات و نصوص است كه در مقام موجود است كه از حیث سند صحیح و از نظر دلالت واضح و روشن و از جهت عمل نیز شرایط لازم را دارا بوده و هیچ یك از اصحاب نیز از آن اعراضی نكرده و همگان به آن عمل نمودهاند
2- اجماع
3- شهرت
4- مؤیدات موجود در متون فقهی.[6]
حجت الاسلام اصغری در باب كیفیت قصاص پدر و فرزند و جدّ پدری دلایلی را ابراز میكنند:
1- پدر و جد پدری فطرتاً سعادت و كمال فرزند خود را میخواهند
2- علاقه و محبت شدید پدر نسبت به فرزند تا آخرین نفس ادامه دارد ولی فرزند اینطوری نیست
3- قصاص پدر هرگز با حرمت مقام پدری سازگاری ندارد
4- پدر نان آور خانواده است و با مرگ او نه تنها یك نفر مرده است بلكه سایر اعضای خانواده از كوچك و بزرگ از حیث زندگی و جنبههای اقتصادی و مالی با مشكلات فراوانی مواجه میشوند.
5- پدر و جدّ قیم و سرپرست اعضای خانواده است حتی این مقام برای مادر نیز مقرر نشده است.
از این موارد نتیجه میگیریم كه پدر و جد پدری در عوض فرزند و نوه خود قصاص نمیشوند.[7]
مجازات كشتن فرزند توسط مادر
در قتل مادر، فرزندش دو قول میان فقهای امامیه است
قول اول
قصاص مادر بخاطر قتل فرزند و این قول مشهور امامیه است بدلیل عمومات آیات قصاص – روایات – شهرت و اجماع
قول دوم
عدم قصاص مادر به فرزند، در میان فقهای امامیه ابن جنید اسكافی معتقد است مادر همانند پدر در صورتی كه فرزندش را به قتل رساند قصاص نمیشود و به اینصورت استدلال میكنند كه كلمه والد كه در روایات و قاعده مشهود [لابقاد والد بولده] بكار رفته شامل مادر نیز میشود و همچنین موارد متعددی كلمه والدان كه از آن پدر و مادر اراده شده است و یا در آیه شریفه: و والد و ما ولد، مراد از والد بدون هیچ گونه تردیدی پدر و مادر است آیت الله مرعشی نجفی بعد از بررسی ادله و اقوال در ابتدا قائل به قصاص مادر میشود ولی در انتها مقتضای احتیاط را در عدم قصاص مادر اعلام میكنند.[8]
عنصر جرم فرزند كشی
أ. عنصر مادی
1- مرتكب پدر و مادر
2- رفتار مرتكب
قتل عمدی فرزند در حال حیات اگر چه نمیتوان منكر شد كه جنین نیز از حمایت كامل برخوردار بوده و ارتكای جنابت مستوجب مجازاتهای گوناگون خواهد بود ولی در قانون جزای اسلام و قوانین فعلی جهان سقط جنین را به عنوان قتل عمدی مجازات نمیكنند پس در تحقق جرم فرزند كشی وجود حیات خارج از رحم مادر در لحظه وقوع جرم از شرایط حتمی و لازم است.
3- موضوع جرم
وجود فرزند دارای حیات خارج از رحم مادر[9]
4- شخصیت مرتكب
پدر و مادر عاقل و بالغ.
ب. عنصر معنوی
برای تحقق جرم فرزند كشی، قصد فعل و قصد شخص معین و قصد نتیجه و آگاهی جانی از كشنده بودن فعل لازم است.[10]
ت. عنصر قانونی
ماده 220 ق. م. ا بیانگر این مهم میباشند بنابراین رابطه ابوت منحصراً قصاص را منتفی میكند ولی دیه و كفاره سرجای خود است و علاوه بر آن قاتل به مجازات تعزیری نیز محكوم میكند ولی دیه و كفاره سرجای خود است و علاوه بر آن قاتل به مجازات تعزیری نیز محكوم میشود لازم به ذكر است كه صرف وجود رابطه ابوت مانع ثبوت قصاص است اگر چه پدر كافر و فرزند مسلمان خود را به قتل برساند.[11]
زیرا مقتضی منع قصاص موجود بود، و علاوه بر آن اصل عدم اشتراط امر دیگر نیز موجود است.[12]
نویسنده : محسن نجف پور [1] . اسحاقی، محمد؛ مجازات پدر و مادر در جرم كشتن فرزند/ قم، سفیر صبح 1380، چاپ اول ، ص 151.
[2] . گلدوزیان، ایرج؛ حقوق جزای اختصاصی/ تهران، دانشگاه تهران 1382، چاپ نهم ، ص 48.
[3] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 33.
[4] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 34.
[5] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 55.
[6] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 65.
[7] . شامبیاتی، هوشنگ؛حقوق كیفری اختصاصی/ تهران، انتشارات ژوبین، 1380، چاپ ششم، ج اول، ص 236.
[8] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 106.
[9] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 151.
[10] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 174.
[11] موسوی خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیله/ قم، مرکز فقه الائمه الاطهار، 1376، چاپ دوم، ج2، ص521
[12] . صادقی، محمد هادی؛ حقوق جزای اختصاصی جرایم علیه اشخاص/تهران، نشر میزان، 1383، چاپ هفتم، جلد اول ص 152.
حقوق جزایی ایران به رابطه پدر و فرزندی و حقوق ولایت پدر و جدّ پدری نسبت به فرزند بیش از روابط عاطفی مادر توجه نموده و در این رابطه قتل فرزند دارای حكم خاص است. كه در ماده 220 ق. م . ا آمده پدر یا جدّ پدری كه فرزند خود را بكشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محكوم خواهد شد.[2]
علت فرزند كشی
با مطالعه و بررسی موارد فرزند كشی در ایران میتوان عوامل متعددی را به عنوان علل جرم برشمرد:
فقر، مشكلات اجتماعی، بیماریهای روانی، عصبانیت، بارداری ناخواسته دختران جوان، اختلافات خانوادگی، انتقام جوئی از همسر سابق، تضعیف نقش خانواده، اعتیاد والدین و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن قاتل در زمان كودكی.[3]
مجازات فرزند کشی
دیدگاه قرآن
در قرآن آیات متعددی بر حرمت فرزند كشی وجود دارد مانند مائده/ 32- بقره/ 178- بقره/ 179- اسراء/ 33- نساء/ 93 بعنوان مثال آیه 32 سوره مائده، كشتن نابحق فرزند از سوی پدر و مادر گناهی بزرگ و دارای كیفر و مجازات بسیار سنگین بوده و در نزد خداوند به منزله كشتن همه مردم است از دیدگاه الهی مقتول اگر چه فرزند قاتل است لیكن از حق حیاتی مساوی با پدر و مادر برخوردار بوده و قاتل با این اقدام خود تنها فرزند خود را به قتل نرسانده بلكه حرمت انسانها را هتك نموده و به عبارتی امنیت جانی را از همگان سلب كرده است.[4]
دیدگاه فقه عامه
مجازات كشتن فرزند از سوی پدر
در فقه شافعی و حنبلی و حنفی اعتقاد به عدم قصاص پدر بخاطر قتل فرزند دارد ولی در فقه مالكی قتل عمدی فرزند توسط پدر را مستحق قصاص میدانند.
مجازات كشتن فرزند از سوی مادر
فقهای عامه مادر را ملحق به پدر میدانند در قصاص یا عدم قصاص بخاطر قتل فرزند.[5]
دیدگاه فقه امامیه
مجازات كشتن فرزند توسط پدر
از قواعد مسلم در نزد امامیه آنست كه پدر در صورتی كه فرزندش را به قتل رساند قصاص نمیشود و در این مسئله اختلافی بین فقهای امامیه نبوده و بر همین اساس همگان انتفاء ابوّت را در قصاص معتبر میدانند و امامیه بر این مدعای خود به دلایل زیر استدلال میكنند:
1- روایات و نصوص
اولین دلیلی كه امامیه بر حكم مذكور اقامه كردهاند روایات و نصوص است كه در مقام موجود است كه از حیث سند صحیح و از نظر دلالت واضح و روشن و از جهت عمل نیز شرایط لازم را دارا بوده و هیچ یك از اصحاب نیز از آن اعراضی نكرده و همگان به آن عمل نمودهاند
2- اجماع
3- شهرت
4- مؤیدات موجود در متون فقهی.[6]
حجت الاسلام اصغری در باب كیفیت قصاص پدر و فرزند و جدّ پدری دلایلی را ابراز میكنند:
1- پدر و جد پدری فطرتاً سعادت و كمال فرزند خود را میخواهند
2- علاقه و محبت شدید پدر نسبت به فرزند تا آخرین نفس ادامه دارد ولی فرزند اینطوری نیست
3- قصاص پدر هرگز با حرمت مقام پدری سازگاری ندارد
4- پدر نان آور خانواده است و با مرگ او نه تنها یك نفر مرده است بلكه سایر اعضای خانواده از كوچك و بزرگ از حیث زندگی و جنبههای اقتصادی و مالی با مشكلات فراوانی مواجه میشوند.
5- پدر و جدّ قیم و سرپرست اعضای خانواده است حتی این مقام برای مادر نیز مقرر نشده است.
از این موارد نتیجه میگیریم كه پدر و جد پدری در عوض فرزند و نوه خود قصاص نمیشوند.[7]
مجازات كشتن فرزند توسط مادر
در قتل مادر، فرزندش دو قول میان فقهای امامیه است
قول اول
قصاص مادر بخاطر قتل فرزند و این قول مشهور امامیه است بدلیل عمومات آیات قصاص – روایات – شهرت و اجماع
قول دوم
عدم قصاص مادر به فرزند، در میان فقهای امامیه ابن جنید اسكافی معتقد است مادر همانند پدر در صورتی كه فرزندش را به قتل رساند قصاص نمیشود و به اینصورت استدلال میكنند كه كلمه والد كه در روایات و قاعده مشهود [لابقاد والد بولده] بكار رفته شامل مادر نیز میشود و همچنین موارد متعددی كلمه والدان كه از آن پدر و مادر اراده شده است و یا در آیه شریفه: و والد و ما ولد، مراد از والد بدون هیچ گونه تردیدی پدر و مادر است آیت الله مرعشی نجفی بعد از بررسی ادله و اقوال در ابتدا قائل به قصاص مادر میشود ولی در انتها مقتضای احتیاط را در عدم قصاص مادر اعلام میكنند.[8]
عنصر جرم فرزند كشی
أ. عنصر مادی
1- مرتكب پدر و مادر
2- رفتار مرتكب
قتل عمدی فرزند در حال حیات اگر چه نمیتوان منكر شد كه جنین نیز از حمایت كامل برخوردار بوده و ارتكای جنابت مستوجب مجازاتهای گوناگون خواهد بود ولی در قانون جزای اسلام و قوانین فعلی جهان سقط جنین را به عنوان قتل عمدی مجازات نمیكنند پس در تحقق جرم فرزند كشی وجود حیات خارج از رحم مادر در لحظه وقوع جرم از شرایط حتمی و لازم است.
3- موضوع جرم
وجود فرزند دارای حیات خارج از رحم مادر[9]
4- شخصیت مرتكب
پدر و مادر عاقل و بالغ.
ب. عنصر معنوی
برای تحقق جرم فرزند كشی، قصد فعل و قصد شخص معین و قصد نتیجه و آگاهی جانی از كشنده بودن فعل لازم است.[10]
ت. عنصر قانونی
ماده 220 ق. م. ا بیانگر این مهم میباشند بنابراین رابطه ابوت منحصراً قصاص را منتفی میكند ولی دیه و كفاره سرجای خود است و علاوه بر آن قاتل به مجازات تعزیری نیز محكوم میكند ولی دیه و كفاره سرجای خود است و علاوه بر آن قاتل به مجازات تعزیری نیز محكوم میشود لازم به ذكر است كه صرف وجود رابطه ابوت مانع ثبوت قصاص است اگر چه پدر كافر و فرزند مسلمان خود را به قتل برساند.[11]
زیرا مقتضی منع قصاص موجود بود، و علاوه بر آن اصل عدم اشتراط امر دیگر نیز موجود است.[12]
نویسنده : محسن نجف پور [1] . اسحاقی، محمد؛ مجازات پدر و مادر در جرم كشتن فرزند/ قم، سفیر صبح 1380، چاپ اول ، ص 151.
[2] . گلدوزیان، ایرج؛ حقوق جزای اختصاصی/ تهران، دانشگاه تهران 1382، چاپ نهم ، ص 48.
[3] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 33.
[4] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 34.
[5] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 55.
[6] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 65.
[7] . شامبیاتی، هوشنگ؛حقوق كیفری اختصاصی/ تهران، انتشارات ژوبین، 1380، چاپ ششم، ج اول، ص 236.
[8] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 106.
[9] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 151.
[10] . اسحاقي، محمد؛ همان، ص 174.
[11] موسوی خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیله/ قم، مرکز فقه الائمه الاطهار، 1376، چاپ دوم، ج2، ص521
[12] . صادقی، محمد هادی؛ حقوق جزای اختصاصی جرایم علیه اشخاص/تهران، نشر میزان، 1383، چاپ هفتم، جلد اول ص 152.