PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قصاص عضو



tania
03-06-2011, 07:56 AM
تعریف قصاص: قصاص کیفری است که جانی به آن محکوم می‌گردد و باید با جنایت او برابر باشد.[1]
قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند كه موجب آن جرح یا اتلاف و قطع عمدی هر یك از اعضاء و اطراف بدن است.[2]

تعریف جنایت: هر نوع آسیب کمتر از قتل مانند: قطع عضو، جرح و صدمات وارده بر منافع را جنایت گویند.
ماده 272 قانون مجازات اسلامی مقرر می‌دارد كه در قصاص عضو علاه بر شرایط قصاص نفس شرایط خاصی كه ذیلاً بیان می‌شود لازم است.

شرایط مشترك بین قصاص نفس و عضو

1- تساوی در آزادی و حریت؛

2- جانی پدر یا جدّ پدری نباشد؛ زیرا این افراد به خاطر قطع یا جرح عضو فرزند خود قصای نمی‌شود.

3- تساوی در اسلام و مسلمان بودن؛

4- عاقل بودن مرتكب قطع و جرح عمدی؛

5- بالغ بودن مرتكب. [3]

ب: شرایط اختصاصی قصاص عضو

1- تساوی در اصلی بودن اعضاء
موافق ماده 293 ق. م. ا اگر كسی عضو زائدی را از كسی قطع كند و جانی عضو زائد مشابه نداشته باشد جانی قصاص نمی‌شود، زیرا در قصاص تساوی در اصل و زیادی لازم است.

2- تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع
شرح این شرط در ماده 275 ق. م. ا بیان شده كه در قصاص عضو تساوی محل معتبر است باید در مقابل قطع عضو طرف راست عضو همان طرف قصاص می‌شود... و در صورتی كه مجرم دست راست نداشته باشد دست چپ او و چنانچه دست چپ هم نداشته باشد پای او قطع خواهد شد.

3- قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر او نشود.
شرح این شرط در ماده 277 ق. م . ا بیان شده است و در این خصوص اختلافی بین اصحاب موجود نیست كه اگر قصاص عضو موجب هلاكت مقتص منه شود قصاص جایز نیست و حكم ادعای اجماع دلالت بر آیه مباركه: فاعتدوا علیه به مثل ما اعتدی علیكم می‌باشد.

4- تساوی اعضا در سالم بودن.
عضو سالم در برابر عضو ناسالم قصاص نمی‌شود و فقط دیه آن عضو پرداخت می‌شود، لکن عضو ناسالم در برابر عضو سالم قصاص می‌شود.[4]

5- قصاص بیشتر از اندازه جنایت نباشد.
در صورت امكان رعایت تساوی در عمق نیز لازم است اما در جراحت موضحه و سمحاق تساوی در عمق شرط نیست.

6- تساوی قصاص اعضا بین زن و مرد.
قصاص عضو زن و مرد برابرند و مرد مجرم به سبب نقص عضو یا جرمی كه به زن وارد نماید به قصاص عضو مانند آن محكوم می‌شود. مگر اینكه دیه عضوی كه ناقص شده ثلث دیه كامل باشد كه در آن صورت زن هنگامی می‌تواند قصاص كند كه نصف دیه آن عضو را به مرد بپردازد.[5]

كیفیت و احكام قصاص جراحت و قطع اعضاء.
برای قصاص جراحت، موی محل مورد قصاص را اگر مزاحم باشد می‌تراشند. باید مجرم را به چوب یا چیزی ببندند تا به هنگام قصاص حركت نكند. سپس محل زخم را اندازه می‌گیرند و دو طرف جراحت را تعیین و در روی بدن جانی نشانه‌گذاری می‌كنند. بعد از یك نشانه به نشانه دیگر می‌شكافند، و اگر جراحت دارای عرض باشد می‌توان آن را در چند نوبت انجام داد تا قصاص كامل شود. اما اگر به سبب حركت جانی مقدار جراحت در قصاص بیشتر شود قصاص كننده مسئول نیست و در قصاص اطراف چنانچه به سبب شدت گرما و سرما بیم سرایت رود، قصاص را تا هنگام اعتدال هوا در روز به تأخیر می‌افكنند. برای ارفاق به جانی هم ممكن است در قصاص تاخیر كنند اگر چه مجنی علیه راضی نباشد. هر گاه اجرای قصاص سبب شود كه جراحت همه عضو جانی را فرا گیرد و حال آنكه در مجنی علیه به سبب درشتی اندام او به این حد نرسیده باشد این امر سبب نمی‌شود كه قصاص انجام نگیرد و مجرم به همان مقدار كه مرتكب جنایت شد، مورد كیفر قرار می‌گیرد.[6]

عفو از قصاص.
قصاص یك مجازات الزامی نیست یا كه بنا به ماهیت حق الناسی بودن آن نه تنها قابل عفو و مصالحه می‌باشد یا كه بر آن تاكید فراوان نیز شده است در آیات و روایات متعدد، عفو مجنی علیه در جنایات مادون النفس نافذ است و همان تاكیداتی كه در مورد عفو از قصاص النفس وارد شده در این مورد هم جاری است.[7]

منابع تکمیلی
1- دكتر حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، چاپ دهم، 1355، انتشارات جاویدان
2- حقوق كیفری اختصاصی، ج اول، ابراهیم پاد، چاپ سوم، 1352، انتشارات دانشگاه تهران.
3- شرح قانون حدود و قصاص، آیت الله سید محمد حسن مرعشی شوشتری، ج اول، چاپ اول، 1365 انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.





نویسنده : محسن نجف پور [1] قانون مجازات اسلامی ماده 14

[2] . ایمانی، عباس؛ فرهنگ اصطلاحات حقوق كیفری/ تهران، نشر آریان، 1382، چاپ اول،ص 371 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ مبسوط در ترمینولوژی حقوق/ تهران، گنج دانش، 1378، چاپ اول، ج 4،.

[3] . شامبیاتی، هوشنگ؛ حقوق كیفری اختصاصی/ تهران، انتشارات ژوبین، 1380، چاپ سوم، ج اول، ص 267.

[4] قانون مجازات اسلامی ماده 274

[5] . شامبیاتی، هوشنگ؛ حقوق كیفری اختصاصی/ تهران، انتشارات ژوبین، 1380، چاپ سوم، ج اول، ص 269.

[6] . گرجی، ابوالقاسم؛ حدود و تعزیرات و قصاص/ تهران، چاپ دانشگاه تهران، 1385، چاپ دوم، ص 205.

[7] . خسرو شاهی، قدرت الله؛ فلسفه قصاص از دیدگاه اسلام/ قم ، بوستان كتاب، 1380 چاپ اول، ص 137.