alamatesoall
03-02-2011, 07:10 PM
استقلال و خودباوری در اندیشه امام خمینی (ره)
انقلاب اسلامی ایران را عموم صاحب نظران، انقلابی فرهنگی ـ عقیدتی دانستهاند. تحولی که به دنبال خود تعهدی تاریخی ـ جهانی و سرنوشت ساز به ارمغان آورد که به موجب آن محصول برآمده از آن تحول ژرف در صدد تجدید حیات معنوی و اخلاقی بشریت است. این ماهیت فرهنگی داشتن انقلاب اسلامی را میتوان در نحوه وقوع، آثار و نتایج پس از آن و کلام و دغدغههای رهبر و بنیانگذارش مشاهده کرد و استمرار این نوع نگاه و توجه به تحول مزبور را در بستر زمان تاکنون در سیاستها ـ راهبردها و روشهای اجرایی و عملیاتی مبتنی بر اندیشه و سیره امام خمینی (ره) ملاحظه نمود. سیاستها و راهبردهایی که در صدد است تا ظرفیتها و تواناییهای بالقوه انقلاب اسلامی برای سر دادن جهان به سمت زایش و رویش نوین را به فعلیت کشاند.
تعریف و عناصر فرهنگ از نگاه امام خمینی (ره)
نگاه امام به عنصر «فرهنگ» یک نگاه مبنایی و زیربنایی است، عنصر مهمی که شکوفاییاش میتواند موفقیتهای مستمر و مکرر را برای بشریت خسته از قطببندیهای مبتنی بر زر و زور به ارمغان آورد و داشتههای آنان را در مسیر صلاح و فلاح آنان به کار گیرد. چرا که در اندیشه ایشان همه انواع وابستگیهای اقتصادی ـسیاسی ـ نظامی ملتها به قدرتهای استکباری در وابستگی فکری و فرهنگی آنها ریشه دارد و توجه به این مهم نیز باید به عنوان نقطه آغاز هرگونه حرکت اصلاحی مدنظر قرار گیرد. در بیان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاهها باید طرح بشود. و رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است.
امام خمینی (ره) تا به آنجایی نقش عنصر استقلال فرهنگی در تعیین سرنوشت جوامع را فارغ از نوع مذهب و ملیت آنان بالا میبرد که آن را منشأ استقلال و موجودیت هر جامعه قلمداد کرده فکر تحقق استقلال در ابعاد دیگر را با وابستگی فرهنگی محال و ساده اندیشمیخوانند.
فرهنگ به معنی باورها و اعتقاداتی که زندگی شخصی و اجتماعی (افراد) یک جامعه با آنها روبروست. در اندیشه امام خمینی (ره) عنصری است هجوم به آن، در رأس تمامی اهداف استعمارگران است. حضرت امام (ره) ضمن توجه به عنصر فرهنگ در معنای عام آن به طور اخص به تواناییها و شایستگیهای فرهنگ موجود در جوامع شرقی که عبارت از فرهنگ اسلامی است اشارات متعدد و مکرر داشته، خود فرهنگی را مطرح میکنند که بر مدار تعلیمات اسلامی و اخلاقی انسانی استوار شده است. فرهنگی که به تعبیر ایشان مترقیترین فرهنگ است که (ملتهای) شرق باید به این فرهنگ اسلامی تمام احتیاجاتش را اصلاح نماید.براین مبنا، امام (ره) پایه گذار و پی ریز تفکری میشود که به اساس آن میتوان با اتکاء به تواناییهای خود، راه توسعه ملی را با اعمال و اصرار راهبرد عدم تعهد در قبال قدرتهای بحرانزا طی نمود.
اهمیت فرهنگ در اسلام و نظام اسلامی
فرهنگ در آموزههای اسلامی سازنده ارزشهای اخلاقی است و آن عبارت از مطلوبیتهایی میباشد که مربوط به خواستهای متعالی است. تغییر در فرهنگ است که میتواند منجر به تحول در نظام ارزشی جامعه شده، هنجارهایی منطبق بر فطرت پاک انسانی را بیافریند. این جایگاه مبنایی و پایهای، در بینش اسلامی از فرهنگ عنصری استراتژیک ساخته است که توجه به اسلام جزو وظایف اولیه و کلیدی حکومت اسلامی به شمار میرود. امر مهمی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بدان توجه خاص گردیده اصل دوم و سوم آن به تشریح اهداف فرهنگی نظام پرداخته است. این توجه نیز منبعث از اصول و اهداف شارع مقدس است که هدف اصلی از بعثت انبیای الهی به عنوان مهم ترین وقایع تأثیرگذار جوامع و حتی بالاتر از آن، آفرینش را تزکیه و تعلیم خوانده است و امام خمینی (ره) به عنوان یکی از ره یافتگان به باطن احکام، معارف و آموزههای اسلامی در سیره و سخن بدان تأکید و توجه داشتهاند تا در نتیجه تحقق آن، فرهنگ خودی غنی سازی شده، از مظاهر بیگانه پاکسازی گردد. جایگاه عنصر فرهنگ تا بدانجاست که حضرت امام (ره) حتی در احکام تأسیس نهادهای انقلابی نیز این مهم را مدنظر قرار داده فعالیتهای فرهنگی را به عنوان اولویت اول از شرح وظایف و انتظارات خود از آنها میشمارند. و بدینگونه توجه خود را نه فقط به اکنون بلکه به آینده نیز معطوف میکنند تا این عمل ایشان اشارتی پر نکته و پیام برای عاقلان گردد. در اندیشه حضرت امام (ره) که ترجمان بینش و نگرش ناب اسلامی است. فرهنگ هر جامعه، تشکیل دهنده موجودیت آن است و جامعهای چنانچه در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی هم قوی و قدرتمند باشد اما دچار انحراف فرهنگی شده باشد، قدرتش پوچ و میان تهی خواهد بود.
امام (ره) در تشریح دلیل این نظر خود را میفرمایند:
اگر فرهنگ جامعهای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا میکند و در آن مستهلک شده موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست میدهد.
استقلال فرهنگی، دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی
تلاش تبلیغاتی غرب و عناصر آن در داخل کشور، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بر این استوار بود تا خود را قوی و غالب و جهان را ناچار از پذیرش الگوی فرهنگی و رفتاری خود نشان دهند. این تلاشها تا حدی نیز مؤثر واقع شده بود و افرادی در دانشگاهها و مدارس و ادارات و اجتماعات باورشان شده بود که باید مثل غربیها فکر کرده مشابه آنان رفتار کنند و تقلید از آنها را در زمینههای گوناگون محور عمل و اندیشه خود قرار دهند. در نتیجه پدید آمدن چنین فضایی، روح و روحیه تحقیق ـ الگوسازی ـ ابتکار و نوآوری و توجه به تواناییها و داشتههای بومی از جامعه ایران رخت بربسته و همدستی شاه آمریکا، نتایج مورد دلخواه آنان را پدید آورده بود. وقوع انقلاب اسلامی در کشورمان، پایانی بر این راه رو به بن بست بود که با طلایهداری امام آغاز و با بهرهگیری از اندیشه و عمل آینده ساز ایشان توانست راه رستگاری و تعالی را پیش روی ملتها قرار دهد.
از جمله نقشهها که مع الاسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیز ما گذاشت... بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است. به طوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را،به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر... دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند.
آنچه خواندید تصویری است که امام (ره) از وضعیت تحمیل شده غرب بر جوامع ضعیف ارائه نموده آن را غم انگیز توصیف میکنند. درک عمق فاجعه است که میتواند ذهنها را متوجه عظمت دستاوردی که انقلاب اسلامی در این عرصه به وجود آورد سازد، امام (ره) در بیان بزرگی این دست آورد تحول روحی و انسانی به وجود آمده در نتیجه نهضت اسلامی در کشورمان را حتی با اهمیت تر از پیروزی بر قدرتهای بزرگ و شاه دانسته آن را تحولی یاد میکنند که با دست خدا انجام گرفت و تحقق آن را خارج از قدرت بشری قلمداد میکنند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی به حضور شگفت انگیز مردم از اقشار مختلف و تحصیل کرده در صحنههای سازندگی و جبهههای جنگ اشاره نموده این تحول را معجزه آسا توصیف کرده،بقاء این تحول را ضامن سلامت نظام در برابر آسیبها و دخالتهای نظامی میدانند.
استقلال فرهنگی به عنوان مهم ترین ثمره و دستاورد انقلاب اسلامی، سبب ساز به وجود آمدن دستاوردهای بزرگ و مهم دیگر نیز شد. این استقلال بود که در نحوه نگرش مردم به زندگی نوع تعامل آنان با یکدیگر و نحوه برخورد آحاد جامعه با هنجارهای دینی و عرفی تحولی بزرگ را به وجود آورد. در نتیجه تحقق و حاکمیّت این استقلال بود که روحیه توانستن را در قشر فعال جامعه تقویت کرد و آنان را قادر ساخت تا در سخت ترین صحنههای رقابت علمی ـ فنی و فکری از موضعی فعال و تأثیرگذار حضور یابند.
ریشههای غرب زدگی در ایران و راههای برچیدن این تفکر
نام اشخاص چون «تقی زاده ـ میرزا ملکم خان و...»برای آشنایان به تاریخ معاصر این سرزمین، اسامی آشنایی است. اسامی که تداعی کننده صفاتی چون وابستگی ـ غرب زدگی ـ بیگانه پرستی و خودباختگی هستند. کسانی که در تلاش بودند تا از سرتاپای ملت ایران را فرنگی سازند و دنباله روان آنها در سالهای بعد با اتکاء به ثروت خدادادی نفت، رفاه و راحتی خود را به قیمت زیرپا نهادن شان و شوکت ملت تحصیل میکردند. اینان نه تنها دچار خودباختگی فرهنگی شده بودند بلکه دچار عارضه وابستگی در این عرصه نیز شده، اندیشه را در عمل پیاده کرده بودند. وضعیت این غربزدگی تا بدانجا رسیده بود که به تعبیر حضرت امام (ره) فرنگی مابی از سرتاپا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی، تمدن و پیشرفت و در مقابل آداب و رسوم خودی کهنه پرستی و عقب افتادگی قلمداد میشد. رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخار پرارزش و رفتن به حج کهنه پرستی و عقب افتادگی بود.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ضمن تشریح وضعیت بغرنجی که در نتیجه حاکمیّت اندیشه غربی در عمل حاکمان به این سرزمین، گم کردن خود و مفاخر خودی را دلیل اصلی این انحطاط بر شمرده مغلوب شدن در برابر ایدئولوژی یکسان سازی غرب را از جمله دلایل به وجود آمدن این وضعیت بر میشمارند به تجربه نیز میتوان ادعا کرد. القای این تفکر نقش بالایی در ایراد ضربه به خودباوری و اعتماد به نفس ملتها ایفا نموده آنها را برای پذیرش سلطه فکری و فرهنگی و حاکمیّت سیاسی و اقتصادی آنها آماده ساخته است. مبهوت شدن در برابر مظالم تمدن غربی را میتوان یکی دیگر از دلایل گرایش روشنفکر نمایان کشور و حاکمان دوران طاغوت به سمت فرهنگ بیگانه دانست. کسانی که با سفری به غرب، اسیر جلوههای ظاهری آنها شده اندیشه و آموختههای خود را حقیر و ضعیف میدانند و با استفاده از ابزارهایی در اختیار خود (رسانه و کتب) این خودباختگی را به سطح جامعه شیوع میدهند.
امام خمینی (ره) برای بیرون آمدن از این وضعیت، مراتب مختلفی را متذکر شد. نقش آفرینی روشنفکران ـ رسانهها ـ حاکمیّت را در این زمینه مهم و تعیین کننده میدانند. ایشان دشمن غرب زده را کسی میدانند که نمیتواند ادراک کند که خودش نیز دارای فرهنگ و تواناییهایی است. از این رو وقوع تحول در این گونه افراد را مطرح کرده میفرمایند یک مملکت اگر بخواهد مستقل باشد چارهای ندارد جز اینکه این تفکر را که ما باید از خارج چیز وارد کنیم از کلهاش بیرون کند.
امام (ره) نه تنها بر اصلاح فرهنگی و فکری نسل حاضر غربزده تکیه میکنند بلکه ضرورت سرمایهگذاری برای آینده جامعه نیز مورد توجه قرار داده دانشگاهها را به تربیت عناصر مستقل و مفید به حال دین و میهن فرا میخوانند. ایشان تحقق این مهم را باعث مصون شدن مملکت از تصرفات شیاطین و نیز به وجود آمدن ترقی و تعالی جامعه میدانند.
امام خمینی (ره) کینه استکبار نسبت به ملت ایران را واکنش در قبال اعتقادات و استقلال مردم (شعار نه شرقی و نه غربی آنان دانسته این کینه را تمام نشدنی میدانند از این روست که از روشنفکران میخواهند تا دست از غربزدگی و شرق زدگی بردارند و عموم ملت را نیز به آمادگی و مهیا شدن فرا میخوانند.
در اندیشه آرمانی و اسلامی امام (ره) تکیه بر منافع و بهرهگیری مطلوب و هدایت شده از منابع فکری و انسانی بومی جامعه، از عناصر کلیدی است که میتواند استقلال فرهنگی را موجب شده غرب و شرق را از بازگشت مجدد به ساحت فکری و فرهنگی ملت ایران مأیوس سازد.
پر واضح است تأمین و تحقق این مهم، در گرو تدوین این سیاستهای جامع و بلند مدت فرهنگی است. این اقدامات میتواند به صور مختلف مداخله مستقیم ـ نظارت و هدایت بر حوزه فرهنگ روی دهد. سیاستی که اصل بدیهی آن رسیدن مجموعه دستگاهها و متصدیان امور فرهنگی به یک توافق رسمی و محورهای مشترک است. تا این روحیه خودباوری و استقلال فکری که به عنوان نتیجه مقدس و مبارک انقلاب اسلامی به ملت ایران ارزانی شده است در طول عصرها و نسلهای آتی جاری و کیفیت و کمیت آن تعمیق و تحکیم یابد. پرهیز از داشتن نگرش اقتصادی به پدیده فرهنگ، ارائه الگو و نظام استاندارد از مدیریت فرهنگی توجه به توسعه فرهنگی در کنار توجه توسعه جامعه در ابعاد سیاسی و اقتصادی و تقویت و تحکیم باور، هویت و توانایی بومی و ملی مبتنی بر آموزهها و اندیشهها و اعتقادات اسلامی ضرورتهای مهمی است که این راستا باید مورد توجه و عمل قرار گیرد.
انقلاب اسلامی ایران را عموم صاحب نظران، انقلابی فرهنگی ـ عقیدتی دانستهاند. تحولی که به دنبال خود تعهدی تاریخی ـ جهانی و سرنوشت ساز به ارمغان آورد که به موجب آن محصول برآمده از آن تحول ژرف در صدد تجدید حیات معنوی و اخلاقی بشریت است. این ماهیت فرهنگی داشتن انقلاب اسلامی را میتوان در نحوه وقوع، آثار و نتایج پس از آن و کلام و دغدغههای رهبر و بنیانگذارش مشاهده کرد و استمرار این نوع نگاه و توجه به تحول مزبور را در بستر زمان تاکنون در سیاستها ـ راهبردها و روشهای اجرایی و عملیاتی مبتنی بر اندیشه و سیره امام خمینی (ره) ملاحظه نمود. سیاستها و راهبردهایی که در صدد است تا ظرفیتها و تواناییهای بالقوه انقلاب اسلامی برای سر دادن جهان به سمت زایش و رویش نوین را به فعلیت کشاند.
تعریف و عناصر فرهنگ از نگاه امام خمینی (ره)
نگاه امام به عنصر «فرهنگ» یک نگاه مبنایی و زیربنایی است، عنصر مهمی که شکوفاییاش میتواند موفقیتهای مستمر و مکرر را برای بشریت خسته از قطببندیهای مبتنی بر زر و زور به ارمغان آورد و داشتههای آنان را در مسیر صلاح و فلاح آنان به کار گیرد. چرا که در اندیشه ایشان همه انواع وابستگیهای اقتصادی ـسیاسی ـ نظامی ملتها به قدرتهای استکباری در وابستگی فکری و فرهنگی آنها ریشه دارد و توجه به این مهم نیز باید به عنوان نقطه آغاز هرگونه حرکت اصلاحی مدنظر قرار گیرد. در بیان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاهها باید طرح بشود. و رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است.
امام خمینی (ره) تا به آنجایی نقش عنصر استقلال فرهنگی در تعیین سرنوشت جوامع را فارغ از نوع مذهب و ملیت آنان بالا میبرد که آن را منشأ استقلال و موجودیت هر جامعه قلمداد کرده فکر تحقق استقلال در ابعاد دیگر را با وابستگی فرهنگی محال و ساده اندیشمیخوانند.
فرهنگ به معنی باورها و اعتقاداتی که زندگی شخصی و اجتماعی (افراد) یک جامعه با آنها روبروست. در اندیشه امام خمینی (ره) عنصری است هجوم به آن، در رأس تمامی اهداف استعمارگران است. حضرت امام (ره) ضمن توجه به عنصر فرهنگ در معنای عام آن به طور اخص به تواناییها و شایستگیهای فرهنگ موجود در جوامع شرقی که عبارت از فرهنگ اسلامی است اشارات متعدد و مکرر داشته، خود فرهنگی را مطرح میکنند که بر مدار تعلیمات اسلامی و اخلاقی انسانی استوار شده است. فرهنگی که به تعبیر ایشان مترقیترین فرهنگ است که (ملتهای) شرق باید به این فرهنگ اسلامی تمام احتیاجاتش را اصلاح نماید.براین مبنا، امام (ره) پایه گذار و پی ریز تفکری میشود که به اساس آن میتوان با اتکاء به تواناییهای خود، راه توسعه ملی را با اعمال و اصرار راهبرد عدم تعهد در قبال قدرتهای بحرانزا طی نمود.
اهمیت فرهنگ در اسلام و نظام اسلامی
فرهنگ در آموزههای اسلامی سازنده ارزشهای اخلاقی است و آن عبارت از مطلوبیتهایی میباشد که مربوط به خواستهای متعالی است. تغییر در فرهنگ است که میتواند منجر به تحول در نظام ارزشی جامعه شده، هنجارهایی منطبق بر فطرت پاک انسانی را بیافریند. این جایگاه مبنایی و پایهای، در بینش اسلامی از فرهنگ عنصری استراتژیک ساخته است که توجه به اسلام جزو وظایف اولیه و کلیدی حکومت اسلامی به شمار میرود. امر مهمی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بدان توجه خاص گردیده اصل دوم و سوم آن به تشریح اهداف فرهنگی نظام پرداخته است. این توجه نیز منبعث از اصول و اهداف شارع مقدس است که هدف اصلی از بعثت انبیای الهی به عنوان مهم ترین وقایع تأثیرگذار جوامع و حتی بالاتر از آن، آفرینش را تزکیه و تعلیم خوانده است و امام خمینی (ره) به عنوان یکی از ره یافتگان به باطن احکام، معارف و آموزههای اسلامی در سیره و سخن بدان تأکید و توجه داشتهاند تا در نتیجه تحقق آن، فرهنگ خودی غنی سازی شده، از مظاهر بیگانه پاکسازی گردد. جایگاه عنصر فرهنگ تا بدانجاست که حضرت امام (ره) حتی در احکام تأسیس نهادهای انقلابی نیز این مهم را مدنظر قرار داده فعالیتهای فرهنگی را به عنوان اولویت اول از شرح وظایف و انتظارات خود از آنها میشمارند. و بدینگونه توجه خود را نه فقط به اکنون بلکه به آینده نیز معطوف میکنند تا این عمل ایشان اشارتی پر نکته و پیام برای عاقلان گردد. در اندیشه حضرت امام (ره) که ترجمان بینش و نگرش ناب اسلامی است. فرهنگ هر جامعه، تشکیل دهنده موجودیت آن است و جامعهای چنانچه در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی هم قوی و قدرتمند باشد اما دچار انحراف فرهنگی شده باشد، قدرتش پوچ و میان تهی خواهد بود.
امام (ره) در تشریح دلیل این نظر خود را میفرمایند:
اگر فرهنگ جامعهای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا میکند و در آن مستهلک شده موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست میدهد.
استقلال فرهنگی، دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی
تلاش تبلیغاتی غرب و عناصر آن در داخل کشور، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بر این استوار بود تا خود را قوی و غالب و جهان را ناچار از پذیرش الگوی فرهنگی و رفتاری خود نشان دهند. این تلاشها تا حدی نیز مؤثر واقع شده بود و افرادی در دانشگاهها و مدارس و ادارات و اجتماعات باورشان شده بود که باید مثل غربیها فکر کرده مشابه آنان رفتار کنند و تقلید از آنها را در زمینههای گوناگون محور عمل و اندیشه خود قرار دهند. در نتیجه پدید آمدن چنین فضایی، روح و روحیه تحقیق ـ الگوسازی ـ ابتکار و نوآوری و توجه به تواناییها و داشتههای بومی از جامعه ایران رخت بربسته و همدستی شاه آمریکا، نتایج مورد دلخواه آنان را پدید آورده بود. وقوع انقلاب اسلامی در کشورمان، پایانی بر این راه رو به بن بست بود که با طلایهداری امام آغاز و با بهرهگیری از اندیشه و عمل آینده ساز ایشان توانست راه رستگاری و تعالی را پیش روی ملتها قرار دهد.
از جمله نقشهها که مع الاسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیز ما گذاشت... بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است. به طوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را،به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر... دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند.
آنچه خواندید تصویری است که امام (ره) از وضعیت تحمیل شده غرب بر جوامع ضعیف ارائه نموده آن را غم انگیز توصیف میکنند. درک عمق فاجعه است که میتواند ذهنها را متوجه عظمت دستاوردی که انقلاب اسلامی در این عرصه به وجود آورد سازد، امام (ره) در بیان بزرگی این دست آورد تحول روحی و انسانی به وجود آمده در نتیجه نهضت اسلامی در کشورمان را حتی با اهمیت تر از پیروزی بر قدرتهای بزرگ و شاه دانسته آن را تحولی یاد میکنند که با دست خدا انجام گرفت و تحقق آن را خارج از قدرت بشری قلمداد میکنند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی به حضور شگفت انگیز مردم از اقشار مختلف و تحصیل کرده در صحنههای سازندگی و جبهههای جنگ اشاره نموده این تحول را معجزه آسا توصیف کرده،بقاء این تحول را ضامن سلامت نظام در برابر آسیبها و دخالتهای نظامی میدانند.
استقلال فرهنگی به عنوان مهم ترین ثمره و دستاورد انقلاب اسلامی، سبب ساز به وجود آمدن دستاوردهای بزرگ و مهم دیگر نیز شد. این استقلال بود که در نحوه نگرش مردم به زندگی نوع تعامل آنان با یکدیگر و نحوه برخورد آحاد جامعه با هنجارهای دینی و عرفی تحولی بزرگ را به وجود آورد. در نتیجه تحقق و حاکمیّت این استقلال بود که روحیه توانستن را در قشر فعال جامعه تقویت کرد و آنان را قادر ساخت تا در سخت ترین صحنههای رقابت علمی ـ فنی و فکری از موضعی فعال و تأثیرگذار حضور یابند.
ریشههای غرب زدگی در ایران و راههای برچیدن این تفکر
نام اشخاص چون «تقی زاده ـ میرزا ملکم خان و...»برای آشنایان به تاریخ معاصر این سرزمین، اسامی آشنایی است. اسامی که تداعی کننده صفاتی چون وابستگی ـ غرب زدگی ـ بیگانه پرستی و خودباختگی هستند. کسانی که در تلاش بودند تا از سرتاپای ملت ایران را فرنگی سازند و دنباله روان آنها در سالهای بعد با اتکاء به ثروت خدادادی نفت، رفاه و راحتی خود را به قیمت زیرپا نهادن شان و شوکت ملت تحصیل میکردند. اینان نه تنها دچار خودباختگی فرهنگی شده بودند بلکه دچار عارضه وابستگی در این عرصه نیز شده، اندیشه را در عمل پیاده کرده بودند. وضعیت این غربزدگی تا بدانجا رسیده بود که به تعبیر حضرت امام (ره) فرنگی مابی از سرتاپا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی، تمدن و پیشرفت و در مقابل آداب و رسوم خودی کهنه پرستی و عقب افتادگی قلمداد میشد. رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخار پرارزش و رفتن به حج کهنه پرستی و عقب افتادگی بود.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ضمن تشریح وضعیت بغرنجی که در نتیجه حاکمیّت اندیشه غربی در عمل حاکمان به این سرزمین، گم کردن خود و مفاخر خودی را دلیل اصلی این انحطاط بر شمرده مغلوب شدن در برابر ایدئولوژی یکسان سازی غرب را از جمله دلایل به وجود آمدن این وضعیت بر میشمارند به تجربه نیز میتوان ادعا کرد. القای این تفکر نقش بالایی در ایراد ضربه به خودباوری و اعتماد به نفس ملتها ایفا نموده آنها را برای پذیرش سلطه فکری و فرهنگی و حاکمیّت سیاسی و اقتصادی آنها آماده ساخته است. مبهوت شدن در برابر مظالم تمدن غربی را میتوان یکی دیگر از دلایل گرایش روشنفکر نمایان کشور و حاکمان دوران طاغوت به سمت فرهنگ بیگانه دانست. کسانی که با سفری به غرب، اسیر جلوههای ظاهری آنها شده اندیشه و آموختههای خود را حقیر و ضعیف میدانند و با استفاده از ابزارهایی در اختیار خود (رسانه و کتب) این خودباختگی را به سطح جامعه شیوع میدهند.
امام خمینی (ره) برای بیرون آمدن از این وضعیت، مراتب مختلفی را متذکر شد. نقش آفرینی روشنفکران ـ رسانهها ـ حاکمیّت را در این زمینه مهم و تعیین کننده میدانند. ایشان دشمن غرب زده را کسی میدانند که نمیتواند ادراک کند که خودش نیز دارای فرهنگ و تواناییهایی است. از این رو وقوع تحول در این گونه افراد را مطرح کرده میفرمایند یک مملکت اگر بخواهد مستقل باشد چارهای ندارد جز اینکه این تفکر را که ما باید از خارج چیز وارد کنیم از کلهاش بیرون کند.
امام (ره) نه تنها بر اصلاح فرهنگی و فکری نسل حاضر غربزده تکیه میکنند بلکه ضرورت سرمایهگذاری برای آینده جامعه نیز مورد توجه قرار داده دانشگاهها را به تربیت عناصر مستقل و مفید به حال دین و میهن فرا میخوانند. ایشان تحقق این مهم را باعث مصون شدن مملکت از تصرفات شیاطین و نیز به وجود آمدن ترقی و تعالی جامعه میدانند.
امام خمینی (ره) کینه استکبار نسبت به ملت ایران را واکنش در قبال اعتقادات و استقلال مردم (شعار نه شرقی و نه غربی آنان دانسته این کینه را تمام نشدنی میدانند از این روست که از روشنفکران میخواهند تا دست از غربزدگی و شرق زدگی بردارند و عموم ملت را نیز به آمادگی و مهیا شدن فرا میخوانند.
در اندیشه آرمانی و اسلامی امام (ره) تکیه بر منافع و بهرهگیری مطلوب و هدایت شده از منابع فکری و انسانی بومی جامعه، از عناصر کلیدی است که میتواند استقلال فرهنگی را موجب شده غرب و شرق را از بازگشت مجدد به ساحت فکری و فرهنگی ملت ایران مأیوس سازد.
پر واضح است تأمین و تحقق این مهم، در گرو تدوین این سیاستهای جامع و بلند مدت فرهنگی است. این اقدامات میتواند به صور مختلف مداخله مستقیم ـ نظارت و هدایت بر حوزه فرهنگ روی دهد. سیاستی که اصل بدیهی آن رسیدن مجموعه دستگاهها و متصدیان امور فرهنگی به یک توافق رسمی و محورهای مشترک است. تا این روحیه خودباوری و استقلال فکری که به عنوان نتیجه مقدس و مبارک انقلاب اسلامی به ملت ایران ارزانی شده است در طول عصرها و نسلهای آتی جاری و کیفیت و کمیت آن تعمیق و تحکیم یابد. پرهیز از داشتن نگرش اقتصادی به پدیده فرهنگ، ارائه الگو و نظام استاندارد از مدیریت فرهنگی توجه به توسعه فرهنگی در کنار توجه توسعه جامعه در ابعاد سیاسی و اقتصادی و تقویت و تحکیم باور، هویت و توانایی بومی و ملی مبتنی بر آموزهها و اندیشهها و اعتقادات اسلامی ضرورتهای مهمی است که این راستا باید مورد توجه و عمل قرار گیرد.